بررسی هماهنگی میان استراتژی های سطح کسب و کار و بازارگرایی در چارچوب مراحل چرخه عمر سازمان
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیسید محمد باقری 1 , فرشته اصغری 2
1 -
2 -
کلید واژه: استراتژی سطح کسب و کار, بازارگرایی, نقاط مرجع استراتژیک, چرخه حیات سازمان,
چکیده مقاله :
در شرایط متغیر و نامطمئن کنونی سازمان ها به منظور این که در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته باشد، نه تنها باید منابع ملموس و ناملموس و قابلیت های درونی خود را توسعه و گسترش دهند بلکه باید با توجه بیشتر به محیط به صورتموثرتر به تغییرات محیطی پاسخ دهند، و با افزایش قدرت رقابتی خود، جایگاه خود را در میان رقبا مستحکم کنند. این پژوهش در پی آن است تا شرکت های فعال در صنایع غذایی استان مازندران را به صورت موردی مطالعه و بررسی نماید کهآیا مراحل مختلف چرخه عمر سازمان (معرفی، رشد، بلوغ، افول) می توانند رابطه بین استراتژی های رقابتی در سطح کسب و کار و بازارگرایی را تحت تاثیر قرار دهند. جهت تعیین مدل مفهومی پژوهش، از نقاط مرجع استراتژیک، میزان کنترل (کم یا شدید) و کانون توجه (داخلی یا خارجی) استفاده شده است. بر این مبنا استراتژی سطح کسب و کار و مراحل مختلف چرخه حیات تعیین شدند و سپس رابطه گونه های مختلف استراتژی های سطح کسب و کار با چرخه حیات سازمان بر بازارگرایی مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش و نحوه گرد آوری داده های تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی (پیمایشی) قرار داشته و از سری تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مدیران ، معاونین و کارشناسان ارشد شرکت های فعال در صنایع غذایی در سطح استان مازندران می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق می توان نتیجه گرفت میان استراتژی های رقابتی سطح کسب و کار و بازارگرایی با مراحل چرخه حیات سازمان در شرکت های مورد مطالعه هماهنگی وجود دارد.
To have a forward and movement towards development in today's changing and uncertain condition, not only should organizations expand their tangible and intangible resources and inner capabilities, but also respond more efficiently to environmental changes with more attention to the environment and strengthen their position among competitors while increasing their competitive power. This study aims to investigate active companies in food industry in Mazandaran Province to determine whether different stages of organizational life cycle (introduction, growth, maturity, and decline) can affect the relationship between competitive strategies in business level and market orientation. To define the conceptual model of the study, strategic reference points including control input (low or high) and focus (internal or external) were considered. On this basis, business level strategies and different stages of life cycles were determined, and the relationship between the two has been evaluated on market orientation. In terms of practical purposes as well as research methods and data collection, the present study is among the non-experimental and descriptive research surveys, and is regarded as correlation research series. According to the results of the study, it can be concluded that there is a correlation between business-level strategies and market orientation with the stages of organizational lifecycle.