بررسی مبانی فقهی وکالت در ابراء از دیدگاه فقه و حقوق موضوعه ایران
محورهای موضوعی : جامع الفقهیهکاظم حیاتی 1 , هرمز اسدی کوه باد 2 , مهدی زمانی 3
1 - دانشجوی دکترای تخصصی، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد رامهرمز، دانشگاه آزاد اسلامی، رامهرمز، ایران
2 - دانشیار گروه حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رامهرمز،رامهرمز، ایران
3 - استادیار مدعو گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد رامهرمز، دانشگاه آزاد اسلامی، رامهرمز، ایران و استادیار گروه فقه و مبانی حقوق
کلید واژه: ابراء, ایقاع تبعی, سقوط دین, حقوق, فقه.,
چکیده مقاله :
ابراء سبب سقوط تعهدات، بوده و عملی حقوقی است که به صورت ایقاع واقع میشود و بستگی به اراده ابراء کننده دارد. قانون مدنی ایران، ضمن اختصاص مواد 289 تا 291 به بیان ماهیت، شرایط و احکام ابراء، آن را سبب سقوط تعهدات دانسته است. ابراء حق قصاص و دیه، مهریه، و نیز ابراء طلب طلبکار را از مصادیق ابراء است. طبق ماده ۲۹۰ قانون مدنی، زمانی ابراء موجب سقوط تعهد میشود که متعهدله اهلیت داشته باشد. بر اساس ماده ۲۹۱ قانون مدنی، ابراء ذمه میت از دین صحیح میباشد. ابراء عملی حقوقی از نوع ایقاع است که باعث سقوط حق دینی ابراء کننده میگردد. در واقع ابراء، ایقاع تبعی بوده و اعتبار آن تابع وجود دین است. لذا؛ در صورتی که ابراء قبل از ایجاد یا پس از سقوط دین باشد، به دلایلی باطل میشود. شایان ذکر است ابراء از دینی که سبب آن ایجاد گردیده، صحیح است. به عنوان مثال؛ اگر زنی نفقه آینده خود را ابراء نماید، به دلیل این که سبب دین که رابطه زوجیت است، وجود دارد، لذا ابراء صحیح میباشد.
Acquittal is the cause of the fall of obligations, and it is a legal action that happens by chance and depends on the acquittor's will. The Civil Code of Iran, while assigning articles 289 to 291 to state the nature, conditions and rulings of exculpation, has considered it as the cause of the collapse of obligations. Exemption of retribution and dowry, dowry, as well as extortion of the creditor are examples of extortion. According to Article 290 BC, when the obligee has the capacity to cancel the obligation. According to Article 291 BC, the absolution of the dead is a correct religion. Abrah is a legal practice of the type of iqaa, which causes the religious right of the absolver to fall. If the statement is made before the creation or after the fall of the religion, it will be invalidated. It is worth mentioning that the name of the religion that caused it is correct. For example; If a woman excuses her future alimony, because there is a reason for religion, which is a marriage relationship, then the excuse is correct.
قرآن کریم
ابن اثیر، مبارك بن محمد (1383)، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، چ4، قم، ایران، افست.
ابن ادریس، محمدبن احمد (1397)، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، به کوشش حسن بن احمد موسوی و ابوالحسن بن مسیح، قم، ایران، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه.
ابن قدامه، عبداللـه بن احمد (۱۴33ق)، المغنی و الشرح الکبیر، بیروت، لبنان، دارالفکر.
ابن مرتضی، احمدبن یحیی، (1386)، شرح الازهار، ج4، صنعا، مکتبه غمصان.
ابن نجیم، زینالدین ابراهیم، (1405ق)، الاشیاء و النظائر علی مذهب ابی حنیفه النعمان، بیروت، لبنان، دار العلم.
امامی، حسن، (۱۳۶۴)، حقوق مدنی، تهران، ایران،
انصاري، مرتضي (۱۳۷9)، المكاسب، چ2، قم، ایران، احسن الحديث.
انصاری، مرتضی (1379)، صیغ العقود و الایقاعات، ج1، چ1، قم، ایران، مجمع اندیشه اسلامی.
باز، سلیم بن رستم، (۱986م)، شرح المجله، بیروت، لبنان، المطبعه الادبیه.
بحرانی، محمد حسن، (1428ق)، فقه المصارف و النقود، چ1، قم، ایران، مکتبه فدک.
بحراني، يوسف بن احمد، (1359)، الحدائق الناضره في احكام العتره الطاهره، چ4، قم، ایران، بی نا.
برهانپوری، نظام و دیگران (۱۴۰۰ق)، الفتاوی الهندیه، بیروت، لبنان، دارالفکر.
بُهوتی، منصور بن یونس، (۱۹۸۶م)، کشاف القناع عن متن الاقناع، بیروت، لبنان، عالم الکتب.
تبریزی، جواد بن علی، (1427ق)، منهاج الصالحین، چ1، قم، ایران، المهدی.
جعفري لنگرودي، محمد جعفر، (1378)، مبسوط در ترمينولوژي حقوق، ج1، چ1، تهران، ایران، گنج دانش.
حسینی سیستانی، سیدعلی، (1387)، منهاج الصالحین، چ5، قم، ایران، دفتر حضرت آیت¬الله سیستانی.
حکیم، سیدمحسن، (1374)، مستمسک العروه الوثقی، قم، ایران، دار التفسير.
حلی، حسن بن یوسف، (1392)، المختصرالنافع فی فقه¬الامامیه، چ6، قم، ایران، المطبوعات¬الدینیه.
رسائي نيا، ناصر، (1376)، حقوق مدني3، چ1، تهران، ایران، مؤسسه انتشارات آواي نور.
زین الدین، محمد امین، (1371)، کلمه التقوی، چ3، قم، ایران، اسماعیلیان.
سبزواری، سیدعبدالاعلی ، (1383)، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، چ1، تهران، ایران، فجر ایمان.
سیوطی، عبدالرحمن، (1380)، الاشباه و النظائر فی قواعد و فروع فقه الشافعیه، قم، ایران، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی.
شعرانی، ابوالحسن، (1377)، شرح تبصره، چ5، تهران، ایران، منشورات الاسلامیه.
شهید اول، محمد بن مکی، (1398)، القواعد و الفوائد، چ2، قم، ایران، مجمع ذخائر اسلامی.
شهید ثانی، زین¬ الدین علی، (1393)، حاشیه الارشاد، چ1، قم، ایران، دفتر تبلیغات اسلامی.
شهید ثانی، زين الدين علي، (1394)، شرح اللمعه الدمشقیه، قم، ایران، مؤسسه در راه حق.
شهید ثانی، زين الدين علي، (۱۴۰۳ق)، الروضة البهیة، به کوشش محمد کلانتر، بیروت، لبنان، دار احیاءالتراث العربی.
شهيد ثاني، زين الدين علي، (1423ق)، مسالك الأفهام إلي تنقيح شرائع الإسلام، چ1، قم، ایران، مؤسسه المعارف الاسلاميه.
شهيدي، مهدي، (1370)، سقوط و تعهدات، چ14، قم، ایران، مركز چاپ و انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي.
صدر، سیدمحمد، (1412ق)، ماوراء الفقه، چ1، بیروت، لبنان، داراضواء للطباعه و النشر و التوزیع.
صفايي، حسين، (1351)، دوره مقدماتي حقوق مدني(تعهدات و قراردادها) تهران، ایران، نشريه مؤسسه عالي حسابداري.
طوسی، محمد بن علی بن حمزه، (1408ق)، الوسیله الی نیل الفضیله، چ1، قم، ایران، کتابخانه آیت¬الله مرعشی نجفی.
علامه حلی، حسن بن یوسف، (1387ق)، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، چ1، قم، ایران، اسماعیلیان.
کاتوزیان، ناصر، (1398)، ایقاع، چ4، تهران، ایران، گنج دانش.
کاشف الغطاء، عباس بن علی، (1387)، موردالانام فی شرح شرایع الاسلام، قم، ایران، مؤسسه فرهنگی تبیان.
محقق حلی، جعفربن حسن، (1385)، شرایع الاسلام، چ5، قم، ایران، بنیاد معارف اسلامی.
محقق داماد، سيد مصطفي، (1376)، قواعد فقه، چ2، قم، ایران، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه¬ها.
مختاري، محمد حسين و مرادي، علي اصغر، (1377)، (گروه مطالعات اسلامي دائر المعارف انسان شناسي)، فرهنگ اصطلاحات فقهي، چ1، تهران، ایران، انجمن قلم.
موسوی خمینی، سید روح¬الله، (1409ق)، تحریر الوسیله، چ21، قم، ایران، دفتر انتشارات اسلامی.
موسوی خویی، سید ابوالقاسم، (1413ق)، منهاج الصالحین، قم، ایران، نشر مدینه العلم.
میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، (1372)، جامع الشّتات، چ3، تهران، ایران، کیهان.
نجفي، محمدحسن، (1430ق)، جواهرالكلام في شرح شرائع¬الاسلام، چ2، بیروت، لبنان، دار احیاءالتراث¬العربی.
نوري، رضا، (1375)، عقود و ايقاعات در حقوق مدني، چ1، تهران، ایران، پاژنگ.
یزدی¬طباطبایی، سید محمدکاظم ، (1429ق)، حاشیه المکاسب، ج2،چ2، قم، ایران، مؤسسة طیبة لإحیاء التراث.