اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی افراد افسرده
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمژگان فاضلی 1 , پروین احتشام زاده 2 , سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی 3
1 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اهواز، ایران
2 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اهواز، ایران
3 - دپارتمان روان شناسی صنعتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: افسردگی, درمان شناختی- رفتاری, انعطاف پذیری شناختی,
چکیده مقاله :
در نظریه ی انعطاف پذیری شناختی، سلامت روان به عنوان پذیرش محیطهای درونی و بیرونی خود فرد و تعهد به فعالیتهایی در نظر گرفته می شود که از لحاظ ارزشمندی باثبات است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی افراد افسرده بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل 37 نفر از بین دانشجویان دانشگاه اهواز که علایم خفیف افسردگی داشتند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند (21 نفر گروه آزمایش و 16 نفر در گروه کنترل). گروهها در ابتدا و انتهای پژوهش از نظر افسردگی و انعطاف پذیری شناختی مورد آزمون قرار گرفتند سپس گروه آزمایش به مدت دو ماه (8 جلسه 90دقیقه ای) تحت درمان شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفتند، تحلیل مانکوا نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر افزایش انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و این تاثیر تا مرحله پیگیری تداوم داشته است. به نظر می رسد با استفاده از تکنیک های شناختی- رفتاری و تمرین های آن می توان انعطاف پذیری را افزایش داده و در نهایت خلق را بهبود بخشید.
In cognitive flexibility theory, mental health is considered to be an acceptance of self’s internal and external environments, self-acceptance and commitment to activities which are consistent in terms of value. The purpose of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive behavior therapy on cognitive flexibility of depressed people. To this end, during the pre-test and post-test, in a semi-experimental study with a control group, 37 students of Ahvaz University who had mild symptoms of depression were selected using purposive sampling. They were randomly divided into two groups of control and experiment (21 patients in the experimental group and 16 patients in the control group). The groups were tested both at the beginning and at the end of the study, in terms of depression and cognitive flexibility. The experimental group underwent cognitive behavioral group therapy for two months (8 sessions of 90 minutes each). Mankva analysis indicated that cognitive behavioral therapy is effective on increasing cognitive flexibility and this effect continues until the follow up stage. It seems that using cognitive-behavioral techniques and exercises, we can increase flexibility and eventually improve mood.