ساختارشناسی داستان رستم و اسفندیار و توازن قدرت در اندیشۀ سیاسی ایران باستان
محورهای موضوعی :
تکتونواستراتیگرافی
سامان قاسمی فیروزآبادی
1
,
پیمان اسحاقیه
2
1 - استادیارگروه ایرانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه میبد، میبد، یزد، ایران (نویسندة مسؤول)
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
تاریخ دریافت : 1400/04/17
تاریخ پذیرش : 1400/07/24
تاریخ انتشار : 1400/10/01
کلید واژه:
ایران باستان,
پهلوان,
رستم و اسفندیار,
توازن قدرت,
شاه,
چکیده مقاله :
در داستان رستم و اسفندیار شاهد نبرد دو پهلوان نامی هستیم که یکی بر این باور است که نبیند مرا زنده با بند کس و دیگری به صراحت می گوید نباشد ز بند شهنشاه ننگ. آن چه فرجامِ ناگزیرِ داستان را به نبرد این دو پهلوان می کشاند، تفاوت نگاه آن دو به نهاد شاهی و نهاد پهلوانی است که یکی برخاسته از سنت ایران پیش زرتشتی و دیگری برگرفته از اصلاحات زرتشت است. در این مقاله با روش ساختارگرایی جایگاه نهاد پهلوانی و مناسبات آن با نهاد شاهی در دو سنت پیش لهراسپی و لهراسپی-گشتاسپی بررسی می شود. از ویژگی های مهم نهاد پهلوانی در سنت پیشلهراسپی وجود خاندان نیرم به عنوان نمایندۀ گوهر پهلوانی، اعتبار اقناع کنندۀ هویت پهلوانی، استقلال و آزادی پهلوان، وساطت میان شاه و مردم، نظارت بر دادورزی نهاد شاهی و محدودکردن قدرت شاه را می توان برشمرد. در سنت لهراسپی-گشتاسپی پهلوان متعلق به خاندان شاهی است، هویت معتبری ندارد و دستبسته و مطیع مطلق فرامین است و نقشی جز جنگیدن زیر درفش شاه ندارد. در مقابل این نهاد، نهاد شاهی اقتداری نامحدود دارد و هیچ نهادی برای نظارت بر عملکرد شاه و تحدید آزمندی های او تعریف نشده است. به نظر می رسد سنت لهراسپی-گشتاسپی محصول اصلاحاتی است که شخص زرتشت یا موبدان به نام زرتشت انجام داده اند.
چکیده انگلیسی:
In the tale of Rostam and Esfandyar we are faced with two noble warriors. One believes that “No one will ever see me in chains alive” while the other brazely states “A king’s fetters are no cause for shame”. What brings the two noble warriors in opposing sides and leads them to their inevitable end is the difference in their outlooks towards the kingdom and Pahlavani or heroic institution the former is raised from the Persian tradition before Zoroaster and the latter is derived from the reforms made by Zoroaster. Employing the structuralist approach this research studies the standpoint of Pahlavani institution and its relations with the kingdom institution in the two following traditions before Lohrasp, and Lohrasp-Goshtasp. Important features in the former are the following: the presence of Nyram’s family as a representative of Pahlavani essence, the convincing validity of heroic identity, independence and freedom of a warrior, Pahlavan’s intermediary role between the king and his subjects, his supervision over justness, and the royal empire, and minimizing the King’s power. In the latter tradition Pahlavan or warrior belongs to the royal family. He does not have a genuine identity and he is totally obedient to the commands and has no role except fighting under the king’s banner. Contrary to the former Lohraspi tradition, the royal institution has unlimited power and no institution is defined and recognized to supervise king’s deeds and to threaten his avariciousness. It seems that Lohraspi-Goshtaspi tradition is the result of reforms made by Zoroaster himself or Mobads in the name of Zoroaster.
منابع و مأخذ:
- احمدی، بابک. (1370). ساختار و تأویل متن، تهران: نشر مرکز.
اسکولز، رابرت. (1393). درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات، ترجمه فرزانه طاهری، تهران: آگاه.
امینیپور، مریم و احمد ابومحبوب. (1396). «بررسی آیین شمنی و سایر جادوها در داستان رستم و اسفندیار»، فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، سال سیزدهم، شمارۀ چهل و هفتم، صص99-137.
بیرانوند، یوسفعلی، صحرایی، قاسم و علی حیدری. (1395). «تحلیل تعارض و مذاکره در داستان رستم و اسفندیار شاهنامه»، نشریۀ زبان و ادب، سال نوزدهم، شمارۀ سی و نهم، صص37-57.
پهلوان نژاد، محمدرضا و رضا ایزدی. (1385). «تجزیه و تحلیل ساخت کلان حماسۀ رستم و اسفندیارِ شاهنامۀ فردوسی بر اساس قالبِ لباو و والتسکی»، زبان و زبانشناسی، سال دوم، شمارۀ چهارم، صص 1-20.
جانستون، سارا ایلز. (1394). درآمدی بر دین های دنیای باستان، ترجمۀ جواد فیروزی. تهران: ققنوس.
حسینی، روحالله و اسدالله محمدزاده. (1385). «بررسی ساختار تقابل رستم و اسفندیار در شاهنامه بر اساس نظریه تقابل لوی استروس»، پژوهش زبان های خارجی، شمارۀ31، صص43-64.
حمیدیان، سعید. (1383). درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی. تهران: ناهید.
حیاتی، زهرا. (1392). «بررسی دلالت های ضمنی گفتوگو در داستان رستم و اسفندیار از دیدگاه علم معنای»، کهننامه ادب پارسی، سال چهارم، شمارۀ دوم، صص21-45.
دزفولیان راد، کاظم و عیسی امن خوانی. (1388). «دیگری و نقش آن در داستان های شاهنامه»، پژوهش زبان و ادب فارسی، شمارۀ سیزدهم، صص1-23.
دوبوئیسون، دانیل. (1392). «گواهی روشن روش تطبیقی»، اسطوره و حماسه در اندیشۀ ژرژ دومزیل، ترجمۀ جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، صص65-77.
دوشنگیمن، ژاک. (1385). دین ایران باستان، ترجمه رؤیا منجم، تهران: علم.
دومزیل، ژرژ. (1383). سرنوشت جنگجو، ترجمه مهدی باقی و شیرین مختاریان. تهران: قصه.
دیویس، دیم. (1396). حماسه و نافرمانی: بررسی شاهنامه فردوسی، ترجمه سهراب طاوسی، تهران: ققنوس.
رادفر، ابوالقاسم و سامان قاسمی فیروزآبادی. (1391). «بررسی تطبیقی ایزد باد با رستم و سهراب»، کهن نامه ادب پارسی، سال سوم، شماره یک، صص67-88.
رضایی دشت ارژنه، محمود و فاطمه مصطفایی کرملکی. (1395). «نقد و بررسی داستان گشتاسب بر اساس نظریۀ توهم توطئه»، پژوهشنامۀ ادب حماسی، سال دوازدهم، شماره 22، صص53-73.
رضایی کلاته میرحسن، محدثهالسادات و امیر الهامی. (1399). «بررسی پیوند ایدئولوژی فرۀ شاهی و فرۀ پهلوانی در شاهنامۀ فردوسی»، دوفصلنامۀ ادبیات پهلوانی دانشگاه لرستان، سال چهارم، شماره ششم، صص165-192.
زرتشت بهرام پژدو. (1338). زراتشت نامه، از روی نسخه مصحح فردریک روزنبرگ، با تصحیح مجدد و حواشی و فهارس به کوشش محمد دبیرسیاقی. تهران.
زریری، عباس. (1396). شاهنامه نقالان: داستانهای پهلوانی ایران در زنجیرهای از روایتهای سینه به سینه و سنتی/ طومار مرشد عباس زریری اصفهانی، ویرایش جلیل دوستخواه. تهران: ققنوس.
سرامی، قدمعلی. (1388). از رنگ گل تا رنج خار: شکلشناسی داستانهای شاهنامه، تهران: علمی و فرهنگی.
شیبانی اقدم، اشرف. (1396). «نقش الگوهای گفت وگویی و نظام نوبت گیری در رزمنامۀ رستم و اسفندیار»، پژوهشنامه ادب حماسی، سال سیزدهم، شمارۀ اول، پیاپی 23، صص53-69.
شیرخدا، طاهره، خلیلاللهی، شهلا و احمد فروزانفر. (1398). «واکاوی گفتمان قدرت در داستان رستم و اسفندیار از منظر فوکو»، دوفصلنامۀ علمی جامعهشناسی سیاسی جهان اسلام، دورۀ 7، شمارۀ 2، پیاپی 15، صص215-230.
فردوسی، ابوالقاسم. (1389). شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.
قادری، بهزاد و علیاصغر رحیمی. (1386). «برادرکشی مقدس: نمایی از همانندی ها در رستم و اسفندیار و پیرمرد و دریا»، پژوهشنامۀ علوم انسانی، شمارۀ پنجاه و چهارم، صص383-402.
قاسمی فیروزآبادی، سامان. (1399). «تحلیل اسطوره شناختی گوهر زرتشت بر پایۀ داستان تولد او در دینکرد هفتم و گزیده های زادسپرم»، ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، شماره61، صص223-250.
کرمی، فرهاد و حسن حیدری. (1397). «گفتوگو و روابط قدرت در داستان رستم و اسفندیار»، پژوهشنامۀ ادب حماسی، سال چهاردهم، شمارۀ دوم، پیاپی 26، صص175-193.
مالمیر، تیمور. (1385). «ساختار داستان رستم و اسفندیار»، نثرپژوهی ادب فارسی، شماره19، پیاپی16،صص 163-184.
موله، ماریان. (1395). آیین، اسطوره و کیهان شناسی در ایران باستان: مسألۀ زرتشتی و سنت مزدایی، ترجمۀ محمد میرزایی. تهران: نگاه معاصر.
موله، ماریژان. (1386). ایران باستان، ترجمۀ ژاله آموزگار. تهران: توس.
نبی لو، علیرضا. (1391). «بررسی داستان رستم و اسفندیار بر مبنای دیدگاه کلود برمون»، متنشناسی ادب فارسی، سال چهارم، شمارۀ چهارم، پیاپی شانزدهم، صص33-52.
نصراللهی، یدالله و عاطفه جنگلی. (1396). «تحلیل روانشناسی اسطورۀ قهرمان و رویین تنی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه های آدلر و رادن»، فصلنامۀ ادب عرفانی و اسطورهشناختی، سال سیزدهم، شمارۀ چهل و هشتم، صص269-295.
_||_