تحلیل رابطه زیست پذیری مساکن روستایی باکیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه، دهستان زیرکوه)
محورهای موضوعی : جامعه شناسی و سکونتگاههای انسانیمحمد غلامی 1 , حمداله سجاسی قیداری 2 , علی اکبر عنابستانی 3
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه¬ریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
2 - دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
3 - استاد گروه جغرافیای انسانی و آمایش، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
کلید واژه: توسعه روستایی, زیست پذیری, کیفیت زندگی (ذهنی, عینی), دهستان زیرکوه,
چکیده مقاله :
مقدمه: کیفیت زندگی و ارتقای آن مهمترین رویکرد در برنامهریزیهای روستایی و شهری میباشد. عوامل و عناصر متعددی میتوانند در ارتقا کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار باشند که یکی از آنها مسکن قابل زیست و استاندارد میباشد. مسکن روستایی بهعنوان نیاز اولیه انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار روستایی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رابطه بین مسکن زیست پذیر و کیفیت زندگی (ذهنی و عینی) روستاییان دهستان زیرکوه انجامشده است. روششناسی تحقیق: در اين راستا روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاییان 15 نقطه روستایی تشکیل می دهند که دارای 1417 خانوار می باشند. تعداد نمونهها 313 خانوار میباشد که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازهگیری 5 درصد انتخابشدهاند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، دهستان زیرکوه است. یافته¬ها: با توجه به نتایج بهدستآمده، متغیر زیست پذیری با آماره پیرسون 616/0 باکیفیت زندگی دارای رابطهای مستقیم با شدتی قوی میباشد. همچنین با توجه به سطح معناداری بهدست آمده که کوچکتر از 05/0 میباشد، متغیر زیست پذیری دارای رابطه معنیداری باکیفیت زندگی است و قابلیت تعمیم بهکل جامعه را دارد. تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بر هر دو بعد عینی و ذهنی مورد تأیید قرار گرفت اما با توجه به ضریب تعیین تعدیلشده که برای بعد ذهنی کیفیت زندگی برابر با 307/0 و برای بعد عینی کیفیت زندگی 328/0 می باشد که نشان میدهد 7/30 درصد از تغییرات بعد ذهنی و 8/32 درصد از تغییرات بعد عینی در روستاهای نمونه وابسته متغیر زیست پذیری مسکن است و تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بیشتر بر بعد عینی کیفیت زندگی است. نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این میباشد که روستاهای پیشبر، بمرود، محمد آباد و حسین آباد و اردکول بالاترین سطح زیست پذیری مسکن را دارا میباشند. در مقابل روستاهای مهرک، گمنج، حسن آباد و تجنود دارای پایینترین سطح زیست پذیری مسکن از دید جامعه نمونهاند و میانگین زیست پذیری مسکن در روستاهای منطقه مورد مطالعه در حد متوسط به بالا قرار دارد و بیشترین میانگین به بعد اجتماعی (55/3) و کمترین میانگین متعلق به بعد اقتصادی (06/3) است.
Introduction: Quality of life and its promotion is the most important approach in rural and urban planning. Several factors and can have an impact on the quality of life of villagers, one of them is livability and standard housing. Rural housing as a basic human need, with wide economic, social, cultural, environmental and physical dimensions, has a significant impact on the quality of life and sustainable rural development. Research Aim: The purpose of this study was to investigate the relationship between livability housing and quality of life of villagers in the village of Zirkooh. Methodology: This study was done by the descriptive-analytic method. The population of the study consisted of 15 rural villagers with 1417 households. The sample size is 313 households that was selected by using the Cochran formula with a 5% error measurement. Studied Areas: The geographical area of this research is Zirkoh district. Resuls: According to the results, the livability variable with a Pearson statistic of 0.616 with high quality of life has a strong direct correlation. Also, due to the significant level that is less than 0.05, the livability variable has a significant relationship with the quality of life and has the ability to be generalized to the whole society. The effect of livability variable on both objective and subjective dimensions was confirmed but according to the adjusted coefficient of determination for the mental dimension of quality of life is 0.307 and for the objective dimension is 0.328, which indicates that 30.7% of the subjective changes and 32.8% of the objective dimension changes in the dependent villages is livability housing. more effect of the livability housing variable on the objective dimension of quality of life. Conclusion: The results of the research show that the villages of Pishbar, Bemroud, Mohammad Abad, Hossein Abad and Ardkol have the highest level of housing livability. On the other hand, the villages of Mehrak, Gamanj, Hassan Abad and Tajnoud have the lowest level of housing livability from the point of view of the sample community, and the average housing livability in the villages of the studied area is in the medium to high range. The highest average is for the social dimension (3.55) and the lowest the average belongs to the economic dimension (3.06).
ابراهیم¬زاده، عیسی و قادرمرزی، جمیل. (1394). تحلیلی بر کیفیت مسکن محلات شهری راهکاری جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان مطالعه موردی: محلات شهر دهگلان. فصلنامه جغرافیا و توسعه، 13(40)، 139-156.
پورطاهری، مهدی؛ افتخاری، عبدالرضا رکن¬الدین و فتاحی، احدالله. (1390). ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مطالعۀ موردی: دهستان خاوۀ شمالی، استان لرستان). پژوهش¬های جغرافیای انسانی، 43(2)، 13-33.
جمعه¬پور، محمود و طهماسبی تهرانی، شهرزاد. (1392). تبیین میزان زیست پذیری و کیفیت زندگی در روستاهای پیرامون شهری (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان شهریار). برنامه¬ریزی توسعه کالبدی، 1(3)، 49-60.
خراسانی، محمدامین. (1392). تحلیل ارتباط زیست¬پذیری روستاهای پیرامون شهری با برخورداری خدماتی (مطالعه موردی: شهرستان ورامین). دانشگاه تهران، رساله دکتری رشته جغرافیا و برنامه¬ریزی روستایی، استاد راهنما: دکتر محمد رضا رضوانی.
رضوانی، محمدرضا و منصوریان، حسین. (1387). سنجش کیفیت زندگی: بررسی مفاهیم، شاخص¬ها، مدل¬ها و ارائه مدل پیشنهادی برای نواحی روستایی. روستا و توسعه، 11(3)، 1-26.
رضوانی، محمدرضا. (1383). مقدمهای بر برنامه¬ریزی روستایی در ایران. تهران، انتشارات قومس.
سجاسی قیداریی، حمدالله؛ صادقلو، طاهره و محمودی، حمیده. (1394). ارزیابی و تحلیل کیفیت مسکن در مناطق رروستایی (مطالعه موردی: دهستان کنویست شهرستان مشهد)، پژوهش و برنامهریزی روستایی، 4(6)، 133-148.
علی¬زاده، توحید؛ بابایی اقدم، فریدون؛ علی¬زاده، جابر و رنجبرنیا، بهزد. (1393). ارزیابی کیفیت محیط زندگی در روستا-شهرها از دیدگاه ساکنین براساس تکنیک های مبتنی بر منطق فازی مطالعه موردی: روستا-شهر اصلاندوز. فصلنامه مسکن و محیط روستا. 33(147). 65-82.
عنابستانی، علیاکبر و محمودی، حمیده. (1395). بررسی تأثیر گردشگری مذهبی بر ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: حوزه نفوذ گردشگاهی شهر مشهد). برنامه¬ریزی و توسعه گردشگری، 5(18)، 97-118.
محمدی یگانه، بهروز؛ چراغی، مهدی و صمدی، فواد. (1395). ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه¬های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، 16(43)، 107-124.
D’Agostini, L.R., & Fantini, A.C. (2008). Quality of Life and Quality of Living Conditions in RuralAreas: Distinctively Perceived and Quantitatively Distinguished. Social indicator research. 89. 487–499. https://www.jstor.org/stable/27734758.
Dajian, Z., & Rogers, P. (2006). World Expo and Urban Life Quality in Shanghai in Terms of Sustainable Development Chinese, Journal of Population. Resources and Environment, 4(1), 25-29. https://doi.org/10.1080/10042857.2006.10677445.
Kalfoss, M., & Halvorsrud, L. (2009). Important Issues to Quality of Life among Norwegian Older Adults: An Exploratory Study. The Open Nursing Journal, 3, 45-55. https://doi.org/10.2174/1874434600903010045.
Van Kamp, I., Leidelmeijer, K., Marsman., G., & de Hollander, A. (2003). Urban Environmental quality and human well-beingTowards a conceptual framework and demarcation of conceptes; a literature study. landscape and Urban Planning. 65. 5-18. https://doi.org/10.1016/S0169-2046(02)00232-3.
Wang, X. (2010). The research on the evaluation index system of livable of rural areas in China- by the case of rural areas in Henan Province. Agriculture and Agricultural Science Procedia, 1(1), 456-461. https://doi.org/10.1016/j.aaspro.2010.09.057.