Evaluation of Iranian Architecture and Social Interactions in Cultural Spaces
Subject Areas : Geography and Architecturesepideh Kamaei 1 , ِDr.Ahmad Reza Kaboli 2
1 - M.A., Architecture, Mahshahr Branch, Islamic Azad University, Mahshahr, Iran.
2 - Assistant Professor.,Department of Architecture, Mahshahr Branch, Islamic Azad University, Mahshahr, Iran.
Keywords: Elements of Identity, Iranian Architecture, Social Interactions, Culture, Cultural space,
Abstract :
The success rate of cultural spaces has always depended on human presence and utilizing the spaces. The cultural spaces have sought to increase social interactions and human solidarity in addition to the revival of culture and art. One of the primary views of Iranian architecture is to pay attention to the social dimension of man and his need to be present in society. The present sought to investigate and evaluate the impact of Iranian architectural indicators and their unique features on the social interactions of humans in cultural spaces based on library and field studies and content analysis about the theoretical foundations. It has been hypothesized that cultural spaces are a platform consisting of social and human activities and relationships. The analyses revealed that the identity of iranian architecture and its constituent elements are in line with the identity needs of man and his social identity, and always paying attention to these indicators and the elements invites him to communicate and participate in social interactions.
1) آشوری، داریوش(1380). تعریف و مفهوم فرهنگ. انتشارات آگاه، تهران.
2) اکبری، جواد، و قاسمی، فاطمه(1399). بررسی عناصر معماری سنتی ایران با رویکرد حفظ هویت معماری ایرانی، پنجمین همایش فناوری های نوین در مهندسی معماری، عمران و شهرسازی ایران.
3) اکبری، جواد و قاسمی، فاطمه(1400). ششمین همایش ملی معماری و شهر پایدار.
4) آيتاللهي، محمدحسين، ومحمدي، محمد(1393). طراحي فرهنگسراي كرمان با تأكيد برمفهوم اجتماع پذيري، پاياننامه، دانشگاه يزد - دانشكده هنر و معماري.
5) ارژمند، محمود، وخانی، سمیه (1391). نقش خلوت در معماری خانه ایرانی. فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره هفتم.
6) برجيان بروجني, فرشاد، وکاردان، مریم(1393). طراحي فرهنگسرا بارويكرد آموزش نوين جهت پرورش خلاقيت، دومين همايش ملي معماري، عمران و محيط زيست شهري، دبيرخانه دائمي همايش، دانشكده شهيد مفتح، همدان.
7) پاپلی یزدی، محمدحسین، و سقایی، مهدی(1386). گردشگری(ماهیت و مفاهیم)، انتشارات سمت، تهران.
8) پيربابايي، محمدتقي، وصالحي، حسن (١٣٩٢). طراحي مجموعه فراغتي - فرهنگي بر اساس سبك زندگي ايراني- اسلامي، پاياننامه دانشگاه یزد.
9) پيرنيا ، محمدكريم، ومعماریان، غلامحسین(1387). معماري اسلامي ايران، انتشارات دانشگاه تهران.
10) پین، مایکل(1386). مدخل ایدئولوژی، از گریگوری الیوت. فرهنگ اندیشه انتقادی، از روشنگری تا پسا مدرنیته، ترجمه: پیام یزدانجو. چاپ چاپ نخست، نشر مرکز، تهران.
11) تجري، الهه، و دشتي شفيفي، علي( ١٣٩٤). طراحي فرهنگسرا با هويت و پايداري براي جوان، دومين كنفرانس ملي توسعه پايدار در علوم جغرافيا و برنامه ريزي، معماري و شهرسازي.
12) داسویل، راجر(1387). مدیریت جهانگردی. ترجمه سید محمد اعرابی و داوود ایزدی. دفتر پژوهش های فرهنگی، تهران.
13) سیاهتیری، حمیدرضا، و دهباشیشریف، مزین(1390). معماری و طراحی فرهنسگرا در ایران با رویکرد فرهنگ و هنر اسلامی ایرانی، چهارمین کنفرانس بین المللی عمران، معماری و توسعه اقتصاد شهری.
14) صحاف، سیدمحمدخسرو(1395). معنا در معماری ایرانی. مجله هویت شهر، 10(25)، 48-65.
15) عبداللهزاده، نازیلا، تقوی، نعمت الله، وعلیزاده اقدام، محمدباقر(1389). بررسی عوامل مرتبط با مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. پایان نامه دانشگاه تبریز.
16) عرفانیانصفار، مجید، و برادرانهروی، فاطمه(1401). شناخت و بازآفرینی عناصر و شاخصه های معماری ایرانی-سنتی و تاثیر آن در معماری معاصر(نمونه موردی سنتی:خانه داوید، معاصر: خانه باغ جنت).
17) علیزاده، اکبر، و امینی بدر، فدرا(1389). مجموعه های فرهنگی هنری در شهرها، دومین کنفرانس عمران، معماری وشهرسازی کشورهای جهان اسلام.
18) الکساندر،کریستوفر(1386). معماری و راز جاودانگی: راه بی زمان ساختن، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
19) موسوی، میرنجف، و حکمتنیا، حسن(1384). تحلیلعاملی و تلفیق شاخصها در تعیین عوامل موثر بر توسعه انسانی نواحی ایران، فصلنامه جغرافیا و توسعه، شماره 6. 33-50.
20) نصيريان, ناديا، و فرشاد مفاخر(1395). طراحي فرهنگسرا با رويكردي از فناوريهاي نوين و بهينه سازي مصرف انرژي، چهارمين كنفرانس ملي توسعه پايدار درعلوم جغرافيا و برنامه ريزي، معماري و شهرسازي، موسسه آموزشعالي مهر اروند، مركز راهكارهاي دستيابي به توسعه پايدار، تهران.
21) Oktay, D. (1998). Urban spatial patterns and local identity: Evaluation in a Cypriot Town. Open House International, 23(17), 145-159.
22) Piran, P. (2005). The Identity of Cities-Too Many for a Complex Concept, Abadi Journal, 48(6), 6-10.
23) Naghi zadeh, M. (2012). Reflections on Understanding the Basics of Islamic Housing, Art Month Book, 170, pp38-54.
Lee, B(1996). Architectural Design of Office Buildings: Air Conditioning. Translated by: Mazdak Sadri Afshar, Proceedings of the Essential Issues of High-Rise Building, Iranian Center for Urban Studies and Research, Tehran.
نشريه علمي اندیشههای نو در علومجغرافیایی، دوره2، شماره3، بهار 1403، صفحات: 47-62
واحد ماهشهر |
تاريخ دريافت: 02/11/1402 | تاريخ پذيرش نهايي: 20/01/1403 |
ارزیابی معماری ایرانی و تعاملات اجتماعی در فضاهای فرهنگی
سپیده کمائی
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ماهشهر، ایران
احمدرضا کابلی
استادیار گروه معماری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ماهشهر، ایران
چکیده
میزان موفقیت فضاهای فرهنگی همواره در گرو حضور انسان و بهره گیری از همچنین فضاهایی بوده است. وجود فضاهای فرهنگی علاوه بر احیای فرهنگ و هنر، در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسانی بوده است. یکی از اصلی ترین دیدگاه های معماری ایرانی توجه به بعد اجتماعی انسان و نیاز او به حضور در اجتماع است. در این مقاله سعی شده است بر اساس مطالعات کتابخانهای و میدانی و تحلیل محتوایی پیرامون مبانی نظری پژوهش، به بررسی و ارزیابی تاثیر شاخص های معماری ایرانی و ویژگی های منحصر به فرد آن بر روی تعاملات اجتماعی انسانها در فضاهای فرهنگی پرداخته شود و فرض شده است فضاهای فرهنگی بستری متشکل از فعالیتها و روابط اجتماعی و انسانی است و در پایان پس از تحلیل های صورت گرفته مشخص گردید هویت معماری ایرانی و عناصر تشکیل دهنده آن منطبق با نیازهای هویتی انسان و هویت اجتماعی اوست و همواره توجه به این شاخص ها و عناصر موجب دعوت او به برقراری ارتباط و تمایل به مشارکت در تعاملات اجتماعی است.
کلمات کلیدی: عناصر هویت ساز، معماری ایرانی، تعاملات اجتماعی، فرهنگ، فضای فرهنگی
مقدمه
معماری «ظرف» زندگی انسان در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی (و منطبق بر شرايط زيستی و بومی) است. با اين نگاه، برای تحقّق معماری علاوه بر توجّه به وجوه ملموس و مادی (کالبد) آن، بايد حوزه های انسانی چه در حیثیت فردی و چه در حیثیت اجتماعی را نیز مورد تأمل و مطالعه قرار داد(ارژمند و خانی.1391) .معماري ایرانی به ســرزمین ایران تعلق دارد و ســرزمین ایران که در آن حکمت ایرانی - اســامی جاري و ساري است، معنوي است. سیر معنا و معنویتگرایی در این ســرزمین، حداقل از دوران زرتشت پیامبر (١٢٠٠ تا ١٦٠٠ قبل از اســام) تا ظهور اســام و ســپس دوران بعد از آن، یعنی با حضورُحکماي ســینوي (مشــائی)، متکلمین،ِاشراقی، ِعرفانی، مشائی- اشــراقی و در نهایتُحکماي متعالیه (که تاکنون نیز ادامه دارد)٨، قابل مشــاهده میباشد. در سیر حکمت (فلسفه الهی) این ســرزمین، همواره شــناخت حقیقت و معرفت به آن (ذات حق)، محور اصلی کلیه مطالعات و تحقیقات بوده و هرکدام از دوران حکمت ایرانی، با اتکا به حکمتهاي پیشــین خود به امــور الهی و معنوي پرداختهاند. این سیر، حرکتی تکاملی و تعالیجویانه بوده و به همین دلیل به نوعی پیوســتار و وحدت در کلیه نظرات و آراء فلســفی وِحکمی عالمان این سرزمین، دیده میشود.(صحاف، 1390). این تحقیق درصدد پاسخ به این سئوال است که کدام ویژگی های معماری ایرانی بر تعاملات اجتماعی انسان در فضاهای فرهنگی تاثیرگذار است و میزان تاثیرگذاری آن به چه صورت است. با توجه به اهمیت درک ارتباط ذکر شده، مجموعه معیارهای معماری ایرانی که می توانند بر احیا و تدام تعاملات اجتماعی در فضاهای فرهنگی تاثیرگذار باشند در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
پیشینه پژوهش
نصيريان وهمكاران (١٣٩٥) در اين تحقيق طراحي مركز فرهنگسرا با محتواي صرفه جويي در مصرف انرژي با كاربرد فناوريهاي نوين و مصالح جديد ساختماني و روش ها يپيشرفته همراه خواهد بود. بنابراين فعاليت هاي عمده اين مركز ميتواند در راستاي ارتقاي آگاهي و فرهنگ عمومي پيرامون صرفه جويي در مصرف انرژي پايه ريزي شود. اين پژوهش بر مبناي مطالعات كتابخانه اي و به روش توصيفي تحليلي انجام شده است. با بهره گيري از فناوري هاي نوين در جهت ارتقاي كيفيت معماري مركز فرهنگسرا گام برداشت و با كاربرد مصالح جديد و فناوري هاي نوين ساختماني تا حد امكان ميزان مصرف انرژي در ساختمان را به حداقل رساند.
تجري وهمكاران (1394) محيط داراي ويژگيهاي جغرافيايي ساختهشده و فرهنگي است كه با هم رابطهاي دروني دارد . فرهنگ هم پايدارترين وجه جامعه و ناظر به كيفيت موجود در آن جامعه و واقعيتي است كه اكنون در آن جامعه وجود دارد. با توجه به اهداف واهميت پايدار ي هويت فرهنگي و تأثير آن در زمينه هاي گوناگون جامعه و ضرورت نياز شهر به پايداري هويت فرهنگي و از آن جايي كه فرهنگسرا به عنوان عنصريست كه م ي تواند در پايداري و حفظ هويت فرهنگي هر شهر و جامعه تأثير بسزايي داشته باشد
آيتالهي وهمكاران (1393) هدف پژوهش حاضر توجه به ابعاد اجتماعي در طراحي بناهاي فرهنگي و يافتن روابطي هر چند ساده شده بين كيفيتهاي فضايي و مفاهيم اجتماعي از جمله اجتماعپذيري است. برآورد ميزان اجتماع پذيري با توجه به مولفههاي آن در نمونه مورد مطالعه از روش مصاحبه و مشاهده و تحليل نتايج آن از طريق نقشه هاي رفتار فضايي كاربران حاصل شده است. نتايج پژوهش حاضر حاكي از وجود رابطه مستقيم بين ميزان اجتماع پذيري و مولفه هاي كالبدي و فعاليتي محيط ساخته شده است. اين مولفه ها گاه به تنهايي و گاه در تركيب با يكديگر ميتوانند در كميت و كيفيت اجتماعپذيري فضا اثر گذار باشند.
برجيان بروجني (1393) تحقيق حاضر به بررسي فرهنگسرا با رويكرد آموزش نوين پرداخته است. جامعه آماري مورد بررسي در اين پژوهش جوانان 18 تا 30 سال از افراد جامعه مي باشند كه به صورت تصادفي انتخاب شده و حجم آن نيز بستگي به وسعت پروژه دارد. فرضيه هاي اين تحقيق شامل سه فرضيه مي باشد كه با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون به تجزيه و تحليل اين داده ها پرداختيم. استفاده از شيوه ها وروشهاي نوين در طراحي و ساخت و رشد و خلاقيت جوانان رابطه معناداري وجود دارد. بين استفاده از فضا و مكانهاي مخصوص براي جوانان در تعليم وتربيت رابطه معنا داري وجو دارد. بين استفاده از الگوهاي معماري مناسب در رشدو خلاقيت جوانان رابطه معناداري وجود دارد. لذا نياز به طراحي يك مجموعه كه علاوه بر احياي هويت فرهنگي در شهر كرمان، نقش موثري در جذب گردشگر براي رونق اقتصادي كشور نيز داشته باشد، احساس مي گردد. اين طرح با هدف شناساندن، معرفي و احياي صنايع و هنرهاي دستي و معماري نقاط مختلف شهر كرمان كه غالباً در معرض فراموشي هستند خصوصاً به نسل جوان كه از اين مهم بی اطلاعند، شكل مي گيرد.
پيربابايي وهمكاران (1392) مطالعات حاضر نشان ميدهد كه گذران اوقات فراغت در جامعه ايراني با چالشهاي نظري و رويكردي روبرو ميباشد و وضعيت فراغتي جوانان ايراني كه تحت تأثير غرب قرار گرفته و نيز عدم برنامهريزي و مديريت ساختاريافته و ناهماهنگي در تصميمسازي برنامههاي فراغتي از سوي سازمانهاي دولتي و خصوصي از ديگر مشكلاتي است كه در حال حاضر گريبانگير جامعه خصوصاٌ جوانان ميباشد. اين مطالعه با شناسايي الگوهاي رفتاري ايراني- اسلامي و استفاده از الگو باغهاي ايراني- اسلامي اصول و مباني معماري اوقات فراغت را تدوين نموده و بر اين اساس در پارك جنگلي چيتگر واقع در شمال غرب تهران و مجاورت با درياچه چيتگر كه داراي پتانسيل فضاي فراغتي بالايي در جذب و گذران اوقات فراغت مرد مخصوصاً جوانان است، طراحي مجموعه فراغتي و فرهنگي نمونه انجام يافته است.
مبانی نظری
هویت
تشخیص ویژگی یک شخص یا یک چیز میباشد. لینچ هویت را به عنوان یک شاخص که یک فرد میتواند یک مکان را به عنوان مکانی مجزا از سایر مکان ها تشخیص دهد تعریف میکند(Oktay ,1998 ). هویت در جهان بینی اسلامی باید نشان از خودباوری و عزت جامعه باشد. هویت شهری مقوله ای کالبدی-معنوی معنوی و ناشی ازشکل کلی وفرم شهر است. هویت شهری حاصل کنش و واکنش عین و ذهن است(,2005 Piran). جلوه های بارز هویت شهرهای تاریخی ایران را در وجوه مختلف از جمله هویت کالبدی ،عملکردی،تاریخی،فرهنگی،انسانی و...میتوان از یکدیگر تمیز دادو هویت کالبدی در این شهرهاعموما از جهت سادگی،ارجحیت معنویت بر مادیت،وحدت کالبدی(وحدت در عین کثرت)،درونگرایی،هماهنگی و زیبایی به سهولت تمیز داده میشود)نقیزاده، 2012). امروزه هویت کالبدی در مسکن جای خود را به هویت کاذب مادی و فردگرایی داده است، همچون ساختمانهای مدرن که مشخصه ی فرهنگ مدرن به ویژه فرهنگ غربی میباشند. در همهی شهرها و مناطق مختلف دنیا گسترش یافته است .(Lee.1996)همانطور که ملاحظه میشود هویت در معماریسنتی و ادوار گذشته تا کنون دستخوش چالش های بسیار زیادی شده است وتعدادی اندکی از معماران تلاش بسیار زیادی نموده تا علاوه بر حفظ اصول وارزش های معماری سنتی-ایرانی آن را مدرنیزه کرده تا پاسخگوی نیاز های حال حاضر و سلایق معاصرباشد.(عرفانیان صفار، برادران هروی. 1401).
جدول 1- عناصر هویت بخش در معماری ایرانی
عناصر هویت بخش در معماری ایرانی | |
عناصر معنایی هویت بخش | رعایت اعتدال و توجه به عدالت اجتماعی |
دوری از کبر | |
درونگرایی | |
امنیت | |
پوشیدگی و حیا | |
عناصر کالبدی هویت بخش | عنصر حیاط مرکزی |
اصل دوری از بیودگی | |
رعایت سلسله مراتب | |
تعادل در تراکم و تعداد طبقات | |
مساحت قطعات |
ماخذ: عرفانیان صفار، برادران هروی، 1401
جدول 2 - ابعاد هویت در فضای شهری
ابعاد هویت | انواع هویت | توضیحات | منابع |
تثبیت هویت | اگر تغییرات روندی طبیعی داشته باشد و فرصت بروز ثابت هایی را در مقطع زمانی بدهد. تغییر هویت نیز با آهنگی قابل پیش بینی و در قالبی قابل سنجش اتفاق می افتد و در مجموع کم تنش بودن جریان تغییر هویت و وجود چارچوبهایی برای قضاوت در هر مقطع زمانی هویت را به وضع تثبیت شده ای نزدیک می کند. به طوری که این پديده على رغم تغییرات هویتی همواره هویت بخش به نظر می رسد. | مدنی پور ۱۳۷۹ | |
هویت کالبدی فضایی | بافت کالبدی و ساختار مکانی فضایی یکی از مهم ترین ابعاد هویتی فضاهای شهری را شکل میدهد زیرا شکل گیری بافت کالبدی فضاهای شهری متاثر از اندیشه ها، باورها، فعالیت ها و سطح فرهنگ جامعه است. از این رو شناخت این بخش از شهرها می تواند به شناخت بیشتر سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز بیانجامد. واقعیت این است که بافت کالبدی امکان بازشناسی هویت شهری را به صورت بصری فراهم میکند و به همین دلیل از میان سایر ابعاد هویتی اهمیت بیشتری دارد. | نوفل ۱۳۸۸ | |
هویت بصری | این نوع از هویت ارزشهای زیباشناختی در شهر و کیفیت فضایی و امکان ادراک و موقعیت و جهت یابی را شامل می شود، اگر فردی در شهر وارد شود و او بعد از دیدن بخشهای مختلف شهر بتواند به خوبی بخش هایی از شهر را توصیف کند و در ذهن او باقی بماند آن فضاهای شهری نمایانگر هویت بصری خواهند بود. | نوفل ۱۳۸۸ | |
هویت شناختی | هویت شناختی کیفیت و کمیت اطلاع از فضای شهر و نمادها و نشانه های شهری و ارزشهای تاریخی و فرهنگی را نشان می دهد. عناصر موثقی هویتی هر کدام در شب و روز مفهوم خاصی را به ما می دهد عناصر باید در شب و روز آن چنان خوانایی و وضوح داشته باشد که هویت ۱۳۸۵ بخشی به شهر را در هر دو زمان حفظ کند. | موثقی 1385 | |
بی هویتی | بی هویتی به معنی سلب هر گونه امکان تشخیص مفهومی است که در دنیای واقعی با قانون مندی های مادی حاکم بر آن شاید هیچ گاه به صورت مطلق نمود نیابد. | قاسمی 1383 | |
هویت جمعی | برآیند هویتهای افراد یک جامعه را هویت جمعی گویند. طبیعی است که در یک جامعه ی مشخص هویت همه ی آحاد جامعه همان نیست، بلکه فقط هم پوشانی هایی با یکدیگر دارند. | قاسمی 1383 |
ماخذ: اکبری،قاسمی، 1400
هویت در معماری
برای درك هویت معماری ایرانی میتوان با بررسی اصول بناهای سنتی ایران و دریافت حکمت و عقاید حاکم بر آن ها عناصر هویت ساز معماری سنتی را دریافت. طبق نظر دکتر پیرنیا ویژگیهای معماری ایران شامل پنج اصل: مردمواری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، درونگرایی و خودبسندگی است که در همه بناهای سنتی به نوعی قابل مشاهده است نمودهای هویت را در معماری میتوان به صورت زیر مرتبط با ابعاد هویت ملی دانست. تکرار الگوهای گذشته میتواند نمودی از بعد میراث فرهنگی ملی، اسطوره های ملی و حتی نمادهای ملی باشد، استفاده از نمادها را میتوان مرتبط با بعد ارزشهای ملی، بعد اسطوره ها و نمادهای ملی و در نهایت بعد دینی و باورهای مذهبی دانست. طراحی طبق اصل معماری بومی در بعد ویژگیهای جغرافیایی جای دارد. تزئینات در ارتباط با ارزشهای ملی، باورهای مذهبی و اسطوره ها و نمادهای ملی معنا میابد. اما در گروه پنج اصل معماری ایرانی یعنی مردم واری آموزه های اسلامی، نشانگر این حقیقت است که اسلام عبادت صرف و دوری کردن از مردم را جایز نمیداند از طرفی، نگاه معماری به انسان به منزله روح بنا است و کالبد بنا همان جسم است که معمار آن را میسازد. پس معمار موظف است کالبد بنا را متناسب با روح آن بیافریند، پرهیز از بیهودگی، خودبسندگی، نیارش و درونگرایی قابل بررسی در ابعاد ارزشهای ملی، ویژگیهای جغرافیایی و باورهای دینی هستند. (اکبری،قاسمی. 1400).
عناصر هویت ساز معماری
هويت عمومي و به تبع آن هويت معمارى از توجه به وجوه متمايزكننده فرهنگي به دست ميآيد. معمارى ايراني-اسلامي را ميتوان بخشي از هويت دانست و احياى هويت امرى است كه همه صاحب نظران بر ضرورتش صحه گذاشته اند(اکبری، قاسمی، 1400).
شکل 1- عناصر هويت ساز معمارى ايراني
ماخذ: اکبری،قاسمی. 1400
مفهوم معماري ايراني
معماري آميخته و فرآينديست از: علم و هنر، ذوق و سليقه، اعتقاد و ايمان و مهارتهاي خاص كه در راستاي تمدن و فرهنگ و در رهگذر تاريخ، زبان گوياي زمانهي خويش است. استون هنج كه بيانگر فرهنگ و تمدن خاص زمانهي خويش است، شكل يابي خود را مديون منيرها و دلمن هاست و بهرهور از فلسفه، نجوم و اعتقادات حاكم بر ساخت آن. تكوين معماري رونديست پر دامنه . عواملي گوناگون: مطالعه ي معماري را نيز مي دانيست گسترده و مواردي مختلف. معماري، اول در انديشهي معمار نقش ميبندد (حقيقت) سپس بيان ميشود(واسطه) و در نهايت بر ساخت زمين يا اثير فضا شكل ميگيرد .عرفان عطيه ايست الهي كه در كالبد آثار هنري ما، روح وحدت، عمق معني، زيبايي بيان، و فرهنگي جامع و ديرپا به وديعت نهاده، در اين فلسفه اخلاقي كه اساسش وحدت، طريقش عشق و اوجش وصل است. آنچه به وسيله حواس چند گانه درك ميكنيم مجاز است كه متعدد باشد. حقيقت وحدت است كه از طريق عشق، با چشم دل و تهي شدن از خود و نيل به وصل قابل درك است. عرفان همواره الهام بخش هنرمندان ما بوده، تنوع در وحدت و وحدت در تنوع همسازي در قلب آثار هنري گرانقدر ما به انسجام آورده و جنبه هاي معنوي معماري را، چون جمله آثار هنري ما، از چشمه زلال عشق آفرين خود سيراب كرده(پيرنيا، 1387).
جدول 3- پیشینه تحقیق در خصوص معماری ایرانی
محقق | عنوان | بررسی پژوهش |
فیضی و همکاران(1395( | بررسی ویژگی های سبک معماری خراسانی مالعه موردی مسجد جامع فهرج | این مقاله به بررسی معماری ایرانی از کم نظیرترین هنرهایی است که در طول قرون آثار بی همتایی از خود برجای گذشته و سهم بسزایی در پیشرفت فن و هنر معماری در جهان داشته است،این تحقیق با روش تحلیلی،توصیفی و مقایسه ای و با توجه با اسناد کتابخانه ای به بررسی ویژگی های سبک معماری خراسانی به عنوان اولین سبک معماری اسالمی ایران می پردازد و مسجد جامع فهرج را به عنوان قدیکی ترین مسجد ایرانی و نمونه شاخص این سبک مورد مطالعه قرار می دهد. |
احمد نژاد و همکاران(1397( | تاثیر شیوه خراسانی در شکل گیری مساجد صدر اسالم نمونه موردی مسجد فهرج | این مقاله ابتدا به معرفی سبک های معماری ایرانی اسالمی که شامل شیوه های پارتی،پارسی،خراسانی،رازی،اصفهانی می باشد خواهد پرداخت،در ادامه سبک خراسانی به عنوان اولین سبک معماری ایرانی اسالمی مورد بررسی قرار خواهد گرفت،شیوه خراسانی به عنوان اولین شیوه معماری ایرانی اسالمی در مسجد جامع فهرج ظهور کرده و عنوان کهن ترین مسجد سرزمین ایران را به خود اختصاص داده است در این مقاله به روش کتابخانه ای و رویکرد آن توصیفی-تحلیل می باشد. |
شکفته(1391( | ویژگی های بصری شاخص تزئینات گچبری معماری عصر ایلخانی | در این مقاله ،با مقایسه تعدادی از نمونه های موجود،نقوش گچبری دوره ایلخانی شناسایی شوند،در این مقاله آثار شاخص گچبری ایلخانی به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند،چنین نتیجه گیری شده است که در دوره ایلخانیان گچبری بر گرفته از دوران پیش از خود به خصوصص سلجوقیان است. |
صحافی اصل و همکاران(1390( | بررسی تداوم عناصر تزئینی معماری ایران باستان در معماری دوران اسالمی ایران تا پایان دره صفویه | در این پژوهش با انجام مقایسه ای تطبیقی میان تزئینات وابسته به معماری بناهای ایران پیش از اسالم و عناصر تزئینی در دوران اسالمی تا پایان دوره صفویه به تبیین مفهوم تداوم عناصر تزئینی معماری ایران باستان در معماری عصر اسالمی ایران پرداخته است، ،روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است . |
خزاعی همکاران(1398( | تاثیرپذیری تزیینات معماری کرمان از فرهنگ ایرانی،هندی و چینی عهد صفویه تا دوران معاصر | هدف تحقیق تزیینات ساختمان های کرمان از دوران صفوی به بعد و بررسی تاثیرات این موارد از سایر کشورها به خصوص هندوستان و چین است،با در نظر گرفتن برخی از بناهای این دوران در کرمان تحقیق حاضر به دنبال تحلیل و دسته بندی تزیینات ساختمان های کرمان از لحاظ اصالت و نوع تزیین است. |
ماخذ: شفق دستاران،1399
عناصر معماری سنتی ایران
استفاده از الگوها د طراحی منجر به شکل گیری کیفیتی آشنا و مانوس می شود که کریستوفر الکساندر آن را کیفیت بدون نام می نامد(الکساندر.1386). بنابراین معماری الگوگرا در ایران که زبان معماری را از الگوهای تاریخی و نظام فضایی آن اتخاذ نموده، راهکاری ارزشمند برای خلق پیوند معنایی و کالبدی با تاریخ معماری است. این گونه در برگیرنده شاخصه های ارزشمند و اصیل معماری ایرانی است. پنج اصل مشترک معماری از دیدگاه صاحب نظران ایرانی( درونگرایی، مرکزیت فضا، انعکاس پیوند معماری با طبیعت، محور بندی، سلسله مراتب فضایی و شفافیت و تداوم فضا) می توان نام برد. از عناصر معماری سنتی ایرانی می توان به آستانه، ورودی، حیاط، میانسرا-حیاط، گودال باغچه، حوض، آجر، کاشی و .... اشاره کرد(اکبری، قاسمی، 1400).
معماری و تعاملات اجتماعی
بی ترديد روابط متقابل ما با ديگران نقش مهمی در اولويتّ هايمان در سکونت گاه دارد و محیط ساخته شده بايد بتواند نیازهای مربوط به اين روابط را پاسخ گويد. از سوی ديگر، می دانیم که فضاها، نقش های اجتماعی خاصی را بر ساکنان خود تحمیل می کنند و برخی الگوها و معیارهای رفتاری را تقويت و برخی ديگر را تضعیف می کنند و در نهايت جهت و ابعاد جديدی به رفتارهای ساکنان خود می بخشند. عطف به اين مفاهیم و با نظری به معماری گذشته در می يابیم که در آن معماری، اين نیازها - نیاز به تعاملات اجتماعی و ارتباط با هم نوعان، حفظ حريم ها و نیاز به خلوت - در جای خود به خوبی پاسخ می گرفتند؛ به گونه ای که تأمین، تعريف و شفافیت مناسب قلمروهای خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی، همراه با افزايش تعاملات اجتماعی ّمد نظر قرار داشتند. در نظريّه های ّطراحی محیط اظهار نظرهايی راجع به چگونگی تأثیر ّطراحی بر تعامل اجتماعی شده است. با نظری به الگوهای تعامل اجتماعی و ّقابلیت های محیط ساخته شده در می يابیم که همان قدر که طراحی محیط و مواد و مصالح تشکی لدهندة آن، کانال های ارتباط اعضای هر حلقه رفتاری را تحت تأثیر قرار میدهند، محیط ساخته شده نیز فرآيندهای اجتماعی انسان را متأثر می سازد(ارژمند و خانی.1391).
تاثير فضاي محيطي در تعاملات اجتماعي
در شهرهاي امروزي، به دليل كاهش محيط طبيعي و باز، از يك طرف و رواج سريع و همه گير رسانه هاي جمعي از طرف ديگر ، ميزانزيادي از اوقات فراغت افراد به خصوص جوانان را به صورت يكسويه در اورده است. با توجه به پي آمدهاي اين پديده، يكي از اهداف برنامهريزي فراغت و استعداد يابي اين است كه با گسترش فراغت فعال و ايجاد فضاي پرتحرك، تعادل مطلوبي را ميان فعاليت هاي ايستا و پويابوجود آورد و مانع رشد روحيه انفعالي و غير خلاق شد بنا بر اين ايده آل هر جامه انساني تربيت و شكوفا كردن نيروها و استعداد هاينسل جوان آن مي باشد. پس بايد سازمان يا نهادي باشد كه سيستم برنامه ريزي آن بر پايه پرورش استعداد و خلاقيت هاي كودكان ونوجوانان باشد.د.طراحي سراي فرهنگي جوانان در حقيقت طراحي خانه و بنايي است كه نه تنها محلي براي تفريحات سالم جوانان باشد بلكه پايه گذار ساختار فرهنگ و غنابخشي به هويت فرهنگي جوانان و شكوفايي و همچنين تأمين سلامت جسمي و رواني جوانان در راستايتقويت روح انديشه و آزادسازي هدفدار انرژي نجوان يز گردد كه شايد طراحي چنين سرا و خانه اي را بتوان به عنوان خانه سوم فرد دانست. امروزه فرهنگسراي جوانان از جمله موسساتي است كه در خدمت رساني ان ها و سعي در برآورده ساختن نيازهاي هنري ، فكري ، فرهنگي و ورزشي دارد. اين مراكز بخش عمده اي از تاثير گذاري بر رفتار ، نگرش و گسترش خلاقيت كودكان و نوجوانان را به خود اختصاص ميدهند به همين دليل گسترش و غني سازي آن مي تواند در رشد فردي ،تعامل هاي اجتماعي،تقويت حس تعاون و غيره موثر باشد با توجهبه ويژگيهاي خاص رشد، سلامت و امنيت كودكان، اين موسسات مي توانند به گون اه ي طراحي گردند كه تاثير بسزايي در بهينه سازي اين فعاليت ها ايجاد كنند ، آماده سازي اين محيط ها با تناسب روحيات كودكان و نوجوانان در مقاطع سني مختلف سعي در هماهنگ نمودن محيط با رفتار فردي دارد بنا به اعتقاد دوركيم وقتي حس تعلق به جامعه در افراد وجود داشته باشد يك حس همانندي و قرابت به وجود خواهد آمد و پيوند هاي عاطفي و دل مشغولي ها و منافع مشترك افراد را به هم پيوند مي دهد كه نتيجه آن افزايش و تشديد تماس هاي آنان و گسترش ارتباطات در سطح جامعه است او ين مهم ترين ابزار براي يك مديريت خوب به ويژه در كشور هاي جهان سوم است. در كشور هاي در حال توسعه از جمله ايران به دليل قرار گرفتن در دوران گذرا، بسترها و عوامل ايجاد احساس تعلق اجتماعي، دچار تغيير مي شود. چرا كه در دوران گذرا بنا به نظر دوركيم، هنجارهاي موجود در جامعه در معرض تغيير و تحول قرار خواهد گرفت كه در نتيجه آن احتمال كم رنگ شدن تعلقات اجتماعي افراد و به تبع آن تغيير الگوهاي همكاري در امور مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي، و... قوت خواهد يافت او ين در صورتي است كه مسئوليت پذيري و مشاركت يكي از مهم ترين ابعاد اجتماعي، فرهنگي و سياسي در هر جامعه خصوصا جوامع در حال توسعه است و بسياري از مشكلات ساختاري و عملكردي برنامه ريزي ها ناشي از نارسايي هايي است كه در اين حوزه وجود دارد. آن چه در اين ميان بر مسائل موجود مي افزايد اين است كه نه مفهوم مشاركت و ابعاد آن به خوبي تعريف شده و نه عوامل تقويت كننده و يا در طيف ديگر تضعيف كننده آن موضوع، مورد بررسي جدي قرار گرفته است( عبدالله زاده و همکاران،1389).
تعريفي براي فرهنگ
واژه ((Culture)) یا همان فرهنگ که از زبان کلاسیک لاتین ریشه می گیرد نخست در آلمان به کار برده شده اما نه به معنای امروزی بلکه به معنی کشت و کار و بهسازی. در واقع یکی از عوامل اساسی که باعث پیدایش مفهوم تازه ای برای فرهنگ شد پدید آمدن مفهوم پیشرفت در تاریخ بود. در دوره رنسانس بر خلاف دورر های پیش این احساس در افراد به وجود آمد که ا نسان ناخواسته به چیزهای بزرگ و تازه ای دست یافته و پیشرفت زیادی کرده و علت آن هم خردورزی و همه گیر شدن روشن اندیشی بود.(آشوری، 1380،ص 35-37). فرهنگ را می توان به عنوان مجموعه ای از اندیش ها، باورها، ارزش ها، معرفت ها و رفتارها که پایه مشترک کلیه اعمال اجتماعی را تشکیل می دهند، تعریف کرد.البته این تعریف چنانکه باید جامع نیست. فرهنگ زمینه ساز همه اعمال و مشخصات زندگی است(برای افراد یابرای جوامع و تا حد زیادی این فرهنگ است که برای یک کشور الزام می آورد چگونه عمل کند) (داس ویل،1378،ص191). فرهنگ به معنای الگوهای رفتاری آموخته شده ای است که از نسلی به نسل دیگر با گروهی به گروه دیگر منتقل می شود و بر پایه واقعیت های ذهنی و اجتماعی شکل می گیرد. " فرهنگ در نمادهایی از جلوه های گوناگون، انعکاس(بازتابش) زندگی دیرینه در انسان های امروزی است. فرهنگ بازتابش زندگی دیرینه در زیست بومی که جوامع بدان خو می گیرند و در دور های مختلف و تحت تاثیر عوامل گوناگون صورت مختلفی می یابد، ولی هسته نژادی-سنتی خود را هم چنان حفظ می کند. فرهنگ در باورهای امروزی، پوششی از نوسنگی را به نمایش می گذارد، ازین رو کلیت هم تافته های است از نظام مفهوم ها و کاربردها، سازمان هاو مهارت ها." (پاپای یزدی،1386،ص85).
مفاهیم فرهنگ
سیر تطور همه پدیده های بشر پرجاذبه است و از این میان شاید بتوان تاریخ تمدن و فرهنگ را جذابترین شاخه ی تاریخ شمرده چرا که تمدن و فرهنگ وسعتی دارد به گستردگی زندگی آدمی و همه از دانشمند متخصص و پژوهنده تا خواننده کنجکاو است و دوست دارد تاریخ زندگی یا سرگذشت کار و اندیشه ی خود را بداند و به ویژه تاریخ دورانی که بتوان رهاوردها را دید و سنجید.به این دسته از عادات ، باورها و نهادهای پیوند یافته «فرهنگ» می گویند . به فرایافت های ویژه گروهی از مردم اعم از فرایافت های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فکری ، هنری دینی فرهنگ گفته می شود(مایکل پین، 1386 ).
شکل2- عوامل تشکیل دهنده فرهنگ
ماخذ: میلاد موسوی،1395
تعريف مجموعه فرهنگي
مجموعه فرهنگي مكاني فرهنگي فراغتي است در زندگي امروزي كه همگان ديگـر فعاليتهـاي شـغلي در محيطـي سـاختني و شهري است ميباشد. آرامش و استراحت جسم و جان بسيار ضروري است البته اين حداقل رسيدگي به انسانها اسـت در ايـن راستا ترتيب و شكوفايي انديشه ها و استعداد ها جايگاه ويژه اي دارد از اين روست كه مجموعه فرهنگي به منظور پرورش ذوق و استعداد افراد به خصوص جوانان و محلي براي تغذيه رواني شـهروندان در محيطـي هنـري و همچنـين توسـعه و نشـر ابعـاد هنردر زندگي افراد و شناساندن ابعاد ابعاد گوناگون زندگي بنا مي شود. مراكز و سازماندهي هاي فرهنگي كلاً درجهت توسعه و حفظ عوامل فرهنگي يك جامعه بوجود مي آيد. وهدف اصليآنها رفع نيازهاي فرهنگي افراد جامعه است. اين سادهترين و ملموسترين تعبير از يك فرهنگ سرا است. كه به موازات آن باتوجه بهويژگيهاي مذهبي و قومي منطقه شكل مي يابد(نصيريان، ١٣٩٥).
شکل3- فرهنگسرای شفق
ماخذ: سایت آرل گالری،1392
فعالیت های فرهنگی
فعالیت های فرهنگی به کارهایی اطلاق می شود که نیروها با مشارکت سازمان ها در حوزه فرهنگ انجام می دهند. مثلا فعالیت هایی از قبیل برگزاری کلاس ها، نشست ها و میزگردهای فرهنگی و فکری، برگزاری نمایشگاه ها، همایش ها و جشنواره های فرهنگی و هنری، برگزاری اردوها و بازدیدهای فرهنگی و تفریحی، اجرای نمایش، تئاتر، موسیقی، سرودخوانی، شب شعر و مسابقات فرهنگی، وبلاگ نویسی و طراحی پایگاه های اینترنتی، تولید نشریه، فیلم و محصولات چندرسانه ای و انواع بازی های رایانه ای، نمایش و نقد و تحلیل فیلم و بسیاری کارهای از این دست می باشد(علیزاده و همکاران، 1389). برای آنکه فعالیتی را فرهنگی بنامیم، باید سه شرط اساسی برای آن قائل شویم:
- فعالیت های مورد نظر شامل نوعی خلاقیت در تولید باشند.
- فعالیت های مورد نظر به آفرینش و انتقال معنای نمادین بپردازند.
- ستانده(محصول) آنها حداقل به طور بالقوه واجد نوعی ویژگی عقلانی باشد( امیری و همکاران، 1387).
رويكرد اجتماعي ، فرهنگي
توزيع عادلانه فضاهاي فرهنگي در سطح محلات مختلف شهر نه تنها بخش عظيمي از چالش هاي پيش رو مديريت شهري در ارايه خدمات به شهروندان را محقق مي نمايد، بلكه نوعي از اسباب مسئوليت پذيري و مشاركت عمومي در اداره امور شهر را نيز به ارمغان ميآورد( موسوي وهمكاران، 1395). امروزه، نظام مديريت شهري با هدف احياي مشاركت خود جوش شهروندان و اداره هرچه مطلوب تر شهر به ويژه درحوزه امور اجتماعي و فرهنگي- طرح ساماندهي مشاركت هاي اجتماعي در محلههاي شهر تهران» مديريت محله را در دستور كار دارد و در پي ساختار مديريت محله، تشكلهاي داوطلبانه مردمي را به عنوان خانه ساماندهي نموده است. اين خانه هاي مختلف در حوزه سراهاي محله شهر تهران به عنوان پايگاه هاي مكان به خودي خود داراي قابليت هاي بسيار سودمندي هستند، اما به منظور تجهيز و ساماندهي آن ها ضرورت دارد تا ضمن سازماندهي و ساماندهي مطلوب در عرصة مكاني سراي محله كاركردهاي آنها نيز، با هدف گسترش و توسعه فرهنگي در فضاهاي محلي و منطقه اي تعيين گردد. فعاليتهاي اجتماعي در فضاهاي جمعي موثر بوده و از مولفه هاي تاثير گذار بر تداعي مفاهيم پيوند اجتماعي در فضاهاي جمعي است و اين فضاها را به لحاظ اجتماعي فعال مي سازد و به تبع آن باعث افزايش پيوند اجتماعي افراد مي شود. در اين رساله، به اهميت ارتباط مردمي و تعاملات اجتماعي پرداخته شده است( برجيان و همكاران ، ١٣٩٥) ( تجري و همكاران ، 1394). در زمينه اخلاق اجتماعي مشاركت و تقويت آن در سطح جامعه به ويژه در شهرها، آن چه نظر بسياري از جامعه شناسان و همين طور روانشناسان و يا فعال ” احساس تعلق اجتماعي ” اجتماعي را به خود معطوف داشته، به وجود آوردن و نمودن آن در بين شهروندان است. احساس تعلق اجتماعي مربوط به سلامت رواني، فيزيكي و اجتماعي افراد است و به عنوان يك كاتاليزور براي تغييرات جامعه عمل مي كند. بسياري از معطالعات نشان داده اند احساس تعلق اجتماعي مثبت، به افزايش ارتباطات و مشاركت مدني در جامعه منجر ميشود( برجيان و همكاران ، ١٣٩٥). افزايش مشاركت مردم در اداره امور شهرها كه از اين مقتضيات است، يكي از مهم ترين اصول آرماني مديريت شهري نوين است كه نشان مي دهد در جهاني كه به طور فزاينده به سمت شهري شدن گام بر مي دارد، مشاركت مردمي جايگاهي رفيع دارد، بنابر اين همان طور كه قبلا نيز اشاره كرده ايم بايد به عوامل تاثيرگذار بر آن از جمله تاثير احساس تعلق اجتماعي توجه كرد فضاي شهري بستر مشتركي براي فعاليت هاي كاركردي و مراسم مردمي مانند جشن ها و آيين ها و آداب و رسوم فرهنگي و ابراز عقايد سياسي و اجتماعي است( موسوي و همكاران ، ٥٩٣١). لنگ در كتاب آفرينش هاي نظري مي گويد كه اگر اكثر مردم به تماس هاي اجتماعي نياز داشته باشند، در هر محيطي زمينه آن را فراهم مي كنند. رابطه متقابل اجتماعي براي پاسخ به نيازهاي انسان به پيوند جويي و احساس تعلق به مكان يك ضرورت است كه دليل بر مطلوب بودن تعامل اجتماعي است. لذا هر فرصتي براي دست يافتن به چنين منظوري مثبت ارزيابي شده است. دليل ديگر اين است كه فعاليت هايي چون تعامل با ديگران و مشاهده فعاليت هاي مردم، با به وجود آوردن زمينه هاي اجتماعي شدن و اجتماع پذيري به رشد فردي انسان كمك مي كند فعاليت هاي اجتماعي در فضاهاي جمعي موثر بوده و از مولفه هاي تاثيرگذار بر تداعي مفاهيم پيوند اجتماعي در فضاهاي جمعي است و اين فضاها را به لحاظ اجتماعي فعال مي سازد و به تبع آن باعث افزايش پيوند اجتماعي افراد مي شود. در اين رساله، به اهميت ارتباط مردمي و تعاملات اجتماعي پرداخته شده است. اجتماع در برگيرنده افراد با سطح فكري و فرهنگي است. هيچ اجتماعي يافت نمي شود كه افراد آن صد در صد هم دل، هم عقيده و هم فكر باشند. خواه اين جامعه بسيار بزرگ باشد خواه يك خانواده دو نفري تشكيل شود. اينجاست كه تعامل اجتماعي پيش مي آيد يعني احترام متقابل به خواست ها، ايده ها، نگرش ها و عقايد افراد آن جامعه به وجود آيد، يعني علي رغم آن كه افراد جامعه با او هم عقيده نيستند ولي به آن ها احترام مي گذارد. روابط اجتماعي بارتباط ين دو نفر و بيشتر يا بين چند گروه را بيان مي كند. اين روابط مي تواند صورت همكاري، تفاهم و دوستي داشته باشد و مي تواند به صورت تضاد و تنش و كشمكش و گاه بي تفاوتي و هم زيستي باشد. به بيان ديگر، روابط اجتماعي ارتباط و وابستگي متقابل انسان ها و جهت گيري رفتاري آن هاست كه مي تواند در جهت دوستي يا دشمني باشد(سیاه تیری و همکاران).
مواد و روش تحقیق
این پژوهش با روش کیفی مورد بررسی قرار گرفته است که بر اساس مطالعات مروری توصیفی-تحلیلی به بررسی و تاثیر عناصر هویت ساز معماری ایرانی در افزایش تعاملات اجتماعی پرداخته شده است و فضای فرهنگی به عنوان شاخص ترین محل برای وقوع تعاملات اجتماعی در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری
تعاملات اجتماعی از جمله موارد حساس و پیچید ای است که می تواند تاثیر مستقیمی بر روی کیفیت زندگی جوامع بشری داشته باشد. نحوه ونوع تعاملات اجتماعی ریشه در فرهنگ هر ملت دارد و برگرفته از زبان، مذهب، ارزش ها و طرز فکرها، میزان تحصیلات ، حس زیبایی شناسی و نهادهای فرهنگی آن است. معماری ایرانی که آمیخته از علم و هنر، ذوق و سليقه، اعتقاد و ايمان و مهارتهاي خاص كه در راستاي تمدن و فرهنگ و در رهگذر تاريخ است، زبان گوياي زمانه ي خويش است. معماری ایرانی از خردورزی و ژرف اندیشی گذشتگان ما سرچشمه گرفته و حاوی تمامی شاخص های محیط های اجتماعی مردمان می باشد. لذا مراکز فرهنگی که نمود مرکز تبادلات علم و هنرو ... است با غنای معماری ایرانی آمیخته شده و بهره گیری از عناصر معماری ایرانی همچنون مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، درونگرانی و خودبسنگی و استفاده از تزئیناتی که موجب ایجاد حس تعلق به مکان می شود، موجب پویش هرچه بیشتر حاضرین در این فضاها و ایجاد ارتباطات و تعملات بیشتر می گردد.
منابع ومآخذ
1) آشوری، داریوش(1380). تعریف و مفهوم فرهنگ. انتشارات آگاه، تهران.
2) اکبری، جواد، و قاسمی، فاطمه(1399). بررسی عناصر معماری سنتی ایران با رویکرد حفظ هویت معماری ایرانی، پنجمین همایش فناوری های نوین در مهندسی معماری، عمران و شهرسازی ایران.
3) اکبری، جواد و قاسمی، فاطمه(1400). ششمین همایش ملی معماری و شهر پایدار.
4) آيتاللهي، محمدحسين، ومحمدي، محمد(1393). طراحي فرهنگسراي كرمان با تأكيد برمفهوم اجتماع پذيري، پاياننامه، دانشگاه يزد - دانشكده هنر و معماري.
5) ارژمند، محمود، وخانی، سمیه (1391). نقش خلوت در معماری خانه ایرانی. فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره هفتم.
6) برجيان بروجني, فرشاد، وکاردان، مریم(1393). طراحي فرهنگسرا بارويكرد آموزش نوين جهت پرورش خلاقيت، دومين همايش ملي معماري، عمران و محيط زيست شهري، دبيرخانه دائمي همايش، دانشكده شهيد مفتح، همدان.
7) پاپلی یزدی، محمدحسین، و سقایی، مهدی(1386). گردشگری(ماهیت و مفاهیم)، انتشارات سمت، تهران.
8) پيربابايي، محمدتقي، وصالحي، حسن (١٣٩٢). طراحي مجموعه فراغتي - فرهنگي بر اساس سبك زندگي ايراني- اسلامي، پاياننامه دانشگاه یزد.
9) پيرنيا ، محمدكريم، ومعماریان، غلامحسین(1387). معماري اسلامي ايران، انتشارات دانشگاه تهران.
10) پین، مایکل(1386). مدخل ایدئولوژی، از گریگوری الیوت. فرهنگ اندیشه انتقادی، از روشنگری تا پسا مدرنیته، ترجمه: پیام یزدانجو. چاپ چاپ نخست، نشر مرکز، تهران.
11) تجري، الهه، و دشتي شفيفي، علي( ١٣٩٤). طراحي فرهنگسرا با هويت و پايداري براي جوان، دومين كنفرانس ملي توسعه پايدار در علوم جغرافيا و برنامه ريزي، معماري و شهرسازي.
12) داسویل، راجر(1387). مدیریت جهانگردی. ترجمه سید محمد اعرابی و داوود ایزدی. دفتر پژوهش های فرهنگی، تهران.
13) سیاهتیری، حمیدرضا، و دهباشیشریف، مزین(1390). معماری و طراحی فرهنسگرا در ایران با رویکرد فرهنگ و هنر اسلامی ایرانی، چهارمین کنفرانس بین المللی عمران، معماری و توسعه اقتصاد شهری.
14) صحاف، سیدمحمدخسرو(1395). معنا در معماری ایرانی. مجله هویت شهر، 10(25)، 48-65.
15) عبداللهزاده، نازیلا، تقوی، نعمت الله، وعلیزاده اقدام، محمدباقر(1389). بررسی عوامل مرتبط با مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. پایان نامه دانشگاه تبریز.
16) عرفانیانصفار، مجید، و برادرانهروی، فاطمه(1401). شناخت و بازآفرینی عناصر و شاخصه های معماری ایرانی-سنتی و تاثیر آن در معماری معاصر(نمونه موردی سنتی:خانه داوید، معاصر: خانه باغ جنت).
17) علیزاده، اکبر، و امینی بدر، فدرا(1389). مجموعه های فرهنگی هنری در شهرها، دومین کنفرانس عمران، معماری وشهرسازی کشورهای جهان اسلام.
18) الکساندر،کریستوفر(1386). معماری و راز جاودانگی: راه بی زمان ساختن، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
19) موسوی، میرنجف، و حکمتنیا، حسن(1384). تحلیلعاملی و تلفیق شاخصها در تعیین عوامل موثر بر توسعه انسانی نواحی ایران، فصلنامه جغرافیا و توسعه، شماره 6. 33-50.
20) نصيريان, ناديا، و فرشاد مفاخر(1395). طراحي فرهنگسرا با رويكردي از فناوريهاي نوين و بهينه سازي مصرف انرژي، چهارمين كنفرانس ملي توسعه پايدار درعلوم جغرافيا و برنامه ريزي، معماري و شهرسازي، موسسه آموزشعالي مهر اروند، مركز راهكارهاي دستيابي به توسعه پايدار، تهران.
21) Oktay, D. (1998). Urban spatial patterns and local identity: Evaluation in a Cypriot Town. Open House International, 23(17), 145-159.
22) Piran, P. (2005). The Identity of Cities-Too Many for a Complex Concept, Abadi Journal, 48(6), 6-10.
23) Naghi zadeh, M. (2012). Reflections on Understanding the Basics of Islamic Housing, Art Month Book, 170, pp38-54.
Lee, B(1996). Architectural Design of Office Buildings: Air Conditioning. Translated by: Mazdak Sadri Afshar, Proceedings of the Essential Issues of High-Rise Building, Iranian Center for Urban Studies and Research, Tehran.