Spatial analysis of urban services distribution with emphasis on the theory of spatial justice (Case study: Ardabil city)
Subject Areas : Architecture and urbanizationalireza jabari 1 , Rasoul samadzadeh 2 , yousef vasigh 3
1 - PhD student Geography and urban planning, Department of Geography, Ardabil Branch, Islamic Azad University, Ardabil, Iran
2 - Department of geography, human science faculty, Islamic Azad university, Ardabil, Iran
3 - Associate Professor, Department of Humanities, Faculty of Humanities, Islamic Azad University, Ardabil Branch, Ardabil, Iran.
Keywords: Ardabil City, Spatial justice, Urban services, Vicor Model,
Abstract :
Introduction Nowadays, the observance of spatial justice has become more evident in the way of distribution of urban services. In such a way, no matter how much urban services have an unbalanced spatial distribution, it will be a diagram of injustice in the space and will divide the city into privileged and non-privileged levels, which, if not addressed, can lead to far more harmful results. have in the meantime, the most important criterion for analyzing the state of spatial justice in the city is to examine how urban services are distributed. The purpose of the present research is to analyze the spatial distribution of urban services in Ardabil city with an emphasis on the theory of spatial justice. The city of Ardabil as an example studied in this research, it seems that due to the rapid growth of the population and the formation of new neighborhoods and towns in the peripheral parts of the city, the distribution system of its services and facilities has fallen apart and caused inequality. It is among the residential areas of the city.Methodology The current research is descriptive-analytical in nature and practical in terms of purpose. In order to collect the data, the basic information of the comprehensive and detailed plan of Ardabil and the updated data of the municipality have been used. In the present research process, in order to determine the weight of 11 main indicators of the research, the opinions of 10 experts (by snowball method) and entropy method were used and in order to overlap the layers of the functions available in Arc GIS software, in the form of Vicor model. Geographical area of research The geographical territory of this research is the city of Ardabil and its 51 districts.Results and discussion Among the 11 general indicators of the research, the index of urban facilities and equipment is more important than other indicators. Also, the spatial results regarding the distribution of urban services in Ardabil indicate that the central areas of the city are highly privileged in terms of access to urban services, and the more the distance from the city center to the periphery, the level of prosperity becomes less and less and that the dispersion The distribution of urban services follows a cluster pattern.Conclusion The result is that urban services in Ardabil city are not distributed based on spatial justice.
_||_
فصلنامه نشریه علمی مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی
دوره شانزدهم، شماره (پیاپی 54)، بهار1400
شاپای چاپی 5968- 2538 شاپای الکترونیکی X595- 2538
http:// www.JSHSPiaurasht.ac.ir
صص.
تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری با تاکید بر نظریه عدالت فضایی
(مطالعه موردی: شهر اردبیل)
تاريخ دريافت: | تاريخ پذیرش: |
چکیده
مقدمه: امروزه رعایت عدالت فضایی در نحوه توزیع خدمات شهری نمود بیشتری یافته است. بگونهای که هر چقدر خدمات شهری توزیع فضایی نامتوازنی داشته باشد، نمودار بیعدالتی در فضا بوده و شهر را به سطوح برخوردار و غیر برخوردار تقسیم خواهد نمود که در صورت عدم رفع و رجوع آن میتواند نتایج به مراتب زیانبارتری به دنبال داشته باشد. در این بین مهمترین معیار برای تحلیل وضعیت عدالت فضایی در شهر، بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری است. شهر اردبیل به عنوان نمونه مورد مطالعه این تحقیق، به نظر میرسد با توجه به رشد شتابان جمعیت و شکلگیری محلات و شهرکهای جدید در بخشهای پیرامونی شهر، نظام توزیع خدمات و تسهیلات آن از هم پاشیده و موجب نابرابری در بین نواحی مسکونی شهر شده است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری شهر اردبیل با تاکید بر نظریه عدالت فضایی میباشد.
روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر، از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی میباشد. جهت جمعآوری دادهها از اطلاعات پایه طرح جامع و تفصیلی اردبیل و دادههای بهروز شهرداری استفاده شده است. در فرایند تحقیق حاضر به منظور تعیین وزن 11 شاخص اصلی پژوهش، از نظرات 10 کارشناس امر (به روش گلوله برفی) از روش آنتروپی و به منظور همپوشانی لایهها از توابع موجود در نرمافزار Arc GIS، در قالب مدل Vicor استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این تحقیق شهر اردبیل و نواحی 51گانه آن است.
یافتهها و بحث: از بین 11 شاخص کلی تحقیق، شاخص تاسیسات و تجهیزات شهری نسبت به سایر شاخصها از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین نتایج فضایی در خصوص پراکنش خدمات شهری اردبیل بیانگر این امر است که نواحی مرکزی شهر از نظر دسترسی به خدمات شهری از مطلوبیت بالایی برخورداند و هرچه از مرکز شهر به طرف پیرامون فاصله گرفته شود، میزان مطلوبیت کمتر و کمتر میشود و اینکه پراکندگی توزیع خدمات شهری از الگوی خوشهای تبعیت میکند.
نتایج: نتیجه اینکه اکثر خدمات شهری اردبیل در مرکز شهر متمرکز شدهاند که این امر باعث شکلگیری مرکز-پیرامون و عدم رعایت عدالت فضایی شده است.
واژهگان کلیدی: خدمات شهری، عدالت فضایی، مدل Vicor، شهر اردبیل.
مقدمه
شهر پدیده ای پیچیده است که مهمترین کانون اجتماعات انسانی و بستر بازنمایی تحولات گسترده اجتماعی است (Harvi, 1997: 2). شهرها همانند موجودات زنده همواره از لحاظ کالبدی متحول و از لحاظ ساخت پیچیدهتر میشوند. به دنبال این تحول و پیچیدگی، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها نیز به تدریج دگرگون میشود (Hosenzadeh et al, 2006: 214). این تحولات در بسیاری از کشورها به ویژه جهان سوم یا توسعه نیافته، با رشد شتابان شهرها به همراه ناهمگونیهایی که موجب ناپایداری در آنها شده، مشخص گردیده است؛ از جملهی این ناپایداریها، نابرابری در شرایط سکونت و دسترسی به زیرساختهای فیزیکی و اجتماعی و خدمات شهری است (Meshkini et al, 2014: 155).
خدمات شهری یکی از مهمترین عرصهها در حیطه خدماترسانی است که سازمانهای متعددی از قبیل آب، برق، گاز، مخابرات، حملونقل و ترافیک و شهردای موظف به ارائه آن هستند (Ziyari et al, 2021: 252). خدمات شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر میباشد و نحوه توزیع این خدمات میتواند آثار و پیامدهای مثبت و منفی در رشد و توسعه شهر و ایجاد یا تعدیل بی عدالتی های فضایی و جدایی گزینی های اجتماعی گردد. تمرکز مراکز خدمات رسانی در یک یا دو مکان خاص، ضمن ایجاد مناطق دو قطبی در شهرها، هجوم جمعیت مصرف کننده به این مناطق را در پی دارد. به طوری که از یک سو فشار زیست محیطی، ترافیکی، آلودگی و از سوی دیگر تشدید قطبی شدن فضایی در شهرها را به دنبال دارد به گونهای که شهرها با محیطهای متراکم، نامطلوب و ناسازگار با توسعه پایدار مواجه خواهند شد (Khakpour & Bavanpouri, 2009: 187). دسترسی کافی به خدمات شهری و عمومی را میتوان بهعنوان یک شاخص مهم برای بهبود کیفیت زندگی در شهرهای درحالتوسعه درنظر گرفت که یکی از مهمترین سنگبنای سیاستهای عدالتمحور است و به ارضای نیازهای اساسی شهروندان کمک میکند (Ashik et al, 2020: 19).
بحث عدالت فضایی در دوره معاصر، در فضاهای شهری و در کل زندگی اجتماعی، در دوره جنگ سرد و به طور عمده در اروپا اوج گرفت (Hafezniya & Jalalifarahani, 2010: 35). عدالت فضایی به زبان ساده، ترکیبی از فضا و عدالت اجتماعی است (Jafariniya, 2019: 298). همانگونهکه هنری لوفبور اشاره میکند که جامعه انسانی فضا را سازماندهی میکند و زمانی که این فضا را وارسی کنیم، عدالت و بیعدالتی را در ساختار ملموس و ذهنی میتوان مشاهده کرد. بهطورکلی باید گفت عدالت فضایی یک نقطه ثقل در زمینه برنامهریزی و تأسیسات شهری و یک شاخه از عدالت اجتماعی است. دیوید هاروی به عنوان یک شخصیت شناخته شده در این زمینه به عدالت اجتماعی به عنوان یک مفهوم اصلی اشاره دارد که باید از طریق روشهای تجزیهوتحلیل جغرافیایی صورت پذیرد. برهمیناساس، عدالت شهری یک مفهوم اخلاقی و سیاسی است که شامل توزیع نابرابر درآمد و ثروت، جدایگزینی فضایی مسکن، تخصیص نابرابر کالاها و خدمات عمومی و مدنی نابرابر در میان طبقات، نژادپرستی، تبعیض جنسی و ... در شهرها تمرکز میکنند (FUJITA, 2009: 337). واژهی عدالت فضایی، محدود به زمان خاص نشده است و تا زمانی که از آن استفاده میشود کاربرد دارد، بهگونهای که امروزه در بین جغرافیدانان و برنامهریزان نوعی گرایش به آن به منظور جلوگیری از بیعدالتی و جستجو برای عدالت و دموکراسی در جوامع معاصر وجود دارد (Souja, 2006: 6).
تعاريف متعددي از عدالت فضايي ارائه شده است. عدالت فضايي ميتواند مفهوم و جهتگيري نظري و تحليلي باشد كه به بررسي چگونگي نقش ارتباطات فضايي بر عدالت ميپردازد (Williams, 2018: 52). در معناي گستردهتر، عدالت و بيعدالتي فضايي بر جنبههاي جغرافيايي يا فضايي بيعدالتي تاكيد دارد و بعنوان نقطه شروع، شامل توزيع منصفانه و برابر منابع و فرصتها در فضاي اجتماعي است (Dadashpour, 2017: ). درواقع، عدالت فضایی سعی در بررسی مفاهیم و عملکردهای عدالت از دیدگاه جغرافیایی دارد و تجزیهوتحلیلهای جغرافیایی نشان داده است که ساختار فضایی شهر بر پایه مجموعهای از تجارب متنوع تفسیر شده است (Wisser, 2003: 99). در رویکرد جغرافیایی، عدالت فضایی شهر مترادف با توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها است (Hoseini et al, 2020: 96). بر این اساس تحلیل نابرابریهای فضایی در شهرها میتواند در سنجش میزان عدالت اجتماعی و تأمین نیازهای اساسی شهروندان در چهارچوب طرحها و برنامههای عمرانی، اجتماعی و اقتصادی مفید واقع شود و پراکنش و توزیع خدمات بطور متعادل و عادلانه صورت پذیرد (Varesi et al, 2007: 95).
همانگونه که پیشتر توضیح داده شد، عدالت فضایی از رویکردهای شناخته شده برنامهریزی شهری و منطقهای است. در همین خصوص تحقیقات نسبتاً جامعی انجام گرفته است. قلمروی موضوعی این تحقیق توزیع فضایی خدمات شهری است. خدمات شهری، ازجمله عوامل مؤثر و مفیدی هستند که با پاسخگویی به نیاز جمعیتی، افزایش منفعت عمومی و با توجه به استحقاق و شایستگی افراد، میتوانند به برقراری عادلانهتر عدالت فضایی کمک نمایند (Ramezani & Manochehri, 2022: 83). در همین راستا سعی شده تا تحقیقات پیرامون توزیع فضایی خدمات شهری به همراه نتایج مربوطه ارائه شود:
گرر(2002) در پایان نامۀ خود با عنوان توزیع عدالت فضایی خدمات شهری، موضوع عدالت در توزیع خدمات شهری را بررسی کرده است. او به دنبال دستیابی به فرایند و مدلی است که با وضع استاندارد پیشرفته و نظارت دائم بر آن، بتوان توزیع عادلانۀ خدمات شهری را تضمین کرد، این فرایند را همفکری چهار طرفۀ نماینذگان منتخب مردم، بروکراسی شهر، هیئت مجریۀ شهر و استفاده کنندگان از خدمات توسعۀ این استانداردها میداند. تسو و همکاران (2005) در سنجش شاخص یکپارچه دسترسی محور، در ارتباط با عدالت فضایی در تایوان، سعی در ارائه شاخص یکپارچه از عدالت فضایی داشتهاند. آنها سه مشخصه شعاع خدمات رسانی و شعاع تأثیرگذاری منفی تسهیلات، تأثیرگذاری متفاوت خدمات گوناگون بر ساکنین و کیفیت متفاوت تسهیلات همنوع را در توزیع خدمات در نظر گرفته و با ترکیب این سه مشخصه، شاخص یکپارچه سنجش عدالت فضایی را مطرح کردهاند. نتایج یافتهها بیانگر توزیع ناعادلانه خدمات عمومی شهری در شهر بوده است. شنگ و همکاران (2011) در پژوهشی به بررسی یک روش یکپارچه برای اندازهگیری عدالت فضایی در امکانات عمومی در زمینه پارکهای شهری در تانیان پرداختهاند. نتایج آنها نشان داده که توزیع نابرابر پارکها باعث افزایش هزینه سفر و افزایش حجم ترافیک در رسیدن ساکنان به پارکهای شهری شده است. یو و همکاران (2020)، در مقالهای با عنوان ارزیابی دسترسی به پارکهای شهری با استفاده از دادههای فضایی در شهرهای چین: از طریق عدالت اجتماعی پرداختهاند. نتایج آنها نشان میدهد که اختلاف فضایی موجود در دسترسی پارکهای شهری در بین گروههای مختلف اقتصادی اجتماعی در نانجینگ، چین وجود دارد. شین و همکاران (2020) در پژوهشی به مطالعه عدالت فضایی در مورد دسترسی مکانی به امکانات ورزشی برای نوجوانان چین پرداختهاند و به این نتیجه دست یافتهاند که دسترسی به امکانات ورزشی با نابرابری همراه است. ریگولون و گیبسون (2021) در پژوهشی با عنوان نقش سازمانهای مردم نهاد در دستیابی به عدالت زیستمحیطی برای فضای سبز و آبی به این نتیجه رسیدند که حاکمیت فضاهای سبز و آبی به تدریج از سازمانهای عمومی به سازمانهای غیردولتی در سراسر جهان تغییر پیدا کرده است. کائور و همکاران (2022) در پژوهشی تحت عنوان تحلیل فضایی توزیع فضاهای سبز شهری با مطالعه چهار شهر هند، به این نتیجهرسیدهاند که فضاهای سبز در مناطق مورد مطالعه در دو دهه اخیر تغییرات قابل توجهی داشته است. پارکهای شهری عمومی از مناطق فقیرنشین دور هستند و توزیع فضایی آنها ناعادلانه است. حاتمینژاد و همکاران (1391) در مقالهای با عنوان شهر و عدالت اجتماعی: تحلیلی بر نابرابریهای محلهای (مطالعه موردی: محلههای قدیمی شهر میاندوآب) به این نتیجه رسیدهاند که ارتباط معناداری بین توزیع سرانهی کاربریهای شهری و کیفیت زندگی وجود دارد. عزتپناه و کحگلو (1393) در مقالهای تحت عنوان بررسی الگوهای توزیع و پراکنش فضایی پارکهای درون شهری (مطالعه موردی: مناطق شهرداری ارومیه) به این نتیجه رسیدهاند که شهر ارومیه به لحاظ دسترسی به پارکها در برخی سطوح (محلهای و شهری) از وضعیت مناسبی برخوردار میباشد ولی شعاع عملکرد پارکهای کودک و پارکهای شهری حاکی از عدم دسترسی قسمتهای عمدهای از ساکنین سکونتگاههای شهری به این خدمات میباشد. و اینکه توزیع ناعادلانه فضاهای سبز شهری در برخی از مناطق شهری مشهود است. علیزاده و شایان (1398) در پژوهشی با عنوان تحلیلی بر رابطه پراکنش توزیع خدمات اساسی و شاخص های جمعیتی با تاکید بر نظریه عدالت فضایی (مورد: شهرستان های استان خراسان رضوی) به این نتیجه دست یافتهاند که شهرستان مشهد در بالاترین سطح از برخورداری و شهرستانهای سبزوار و نیشابور در حد متوسط و شهرستانهای خلیلآباد و جوین در سطح نامطلوب قرارگرفتهاند. همچنین جهت بررسی ارتباط بین شاخص های جمعیتی با وضعیت برخورداری شهرستان ها به لحاظ خدمات شهری از آزمون پیرسون استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد؛ بین تراکم جمعیت و نرخ رشد جمعیت با تمرکز خدمات، رابطه مستقیمی وجود دارد. از سوی دیگر، فاصله از مرکز استان با سطح برخورداری از خدمات اساسی رابطه معنیداری ندارد. روستایی و علیزاده (1399) در پژوهشی با عنوان سنجش عدالت فضایی خدمات عمومی در بین شهرستان های استان آذربایجان غربی به این نتیجه رسیدهاند که خدمات عمومی در بین شهرستانهای استان آذربایجان غربی به صورت ناعادلانهای توزیع شده است. شهرستانهای ارومیه، خوی، نقده به ترتیب در رتبههای اول تا سوم و شهرستانهای پیرانشهر، تکاب، بوکان به ترتیب در رتبههای آخر قرارگرفتهاند. احمدی و شمسیپور (1399) در پژوهشی با عنوان تحلیل توزیع خدمات عمومی با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بجنورد) به این نتیجه رسیدهاند که شهر بجنورد با کمبود شدید مراکز خدمات عمومی روبهروست. همچنین این کمبود بهصورت ناعادلانه در محلههای شهری مشاهده میشود و شاهد بروز نابرابری و بیعدالتی میان محلهها شده است. این نابرابریها بهصورت مرکز پیرامونی است و هرچه از بخش مرکزی شهر به سمت حاشیهها حرکت میکنیم، به محرومیت محلهها افزوده میشود. حسینی و همکاران (1399) در مقالهای با عنوان تحلیلی بر نابرابریهای فضایی نواحی استان اردبیل با تأکید بر عدالت فضایی به این نتیجه رسیدهاند که نابرابری فضایی و عدم تعادل در نواحی مختلف استان اردبیل وجود دارد. طهماسبیمقدم و همکاران (1400)، تبیین الگوی توزیع فضایی پارکهای درونشهری با رویکرد عدالت فضایی، منطقه موردمطالعه: شهر سبزوار به این نتیجه رسیدهاند که شعاع عملکردی پارکهای شهری در شهر سبزوار، در سطح منطقهای بیانکننده شعاع عملکردی مطلوب در بافتهای مرکزی شهری است که با فاصله گرفتن از مرکز شهر، از مطلوبیت آن کاسته میشود. عدم توزیع مناسب پارکهای درونشهری در سطح ناحیهای در غرب شهر سبزوار باعث کاهش مطلوبیت و عملکرد پارکهای ناحیهای شده و تمرکز بیشازحد این پارکها در شرق شهر باعث افزایش شعاع عملکرد و مطلوبیت در مناطق شرقی شهر سبزوار شده است، در نتیجه از یک سو توزیع و پراکنش نامناسب و ناعادلانه پارکهای دورن شهری در سطوح مختلف شهر سبزوار از سوی دیگر عدم تناسب جمعیت و سرانه فضای سبز منجر به تشدید توزیع ناعادلانه پارکها در سطوح مناطق، نواحی و محلات شهری شده است.
باعنایت به تحقیقات انجام شده میتوان چنین گفت که از نظر موضوعی تحقیقات بیشماری انجام شده (هرچند با روشها و عناوین متفاوت) اما از نظر موضعی تحقیقی که نحوه توزیع خدمات شهری شهر اردبیل با رویکرد عدالت فضایی را مورد بررسی قرار دهد، صورت نپذیرفته است و در واقع نوآوری این تحقیق از نظر موضعی مشهود است.
با توجه به رشد شتابان جمعیت و توسعه فیزیکی گسترده شهر اردبیل در دهههای اخیر علیالخصوص از سال 1372 و انتخاب آن به عنوان مرکزیت استان اردبیل و با شکلگیری محلات و شهرکهای جدید در بخشهای پیرامونی شهر، نظام توزیع خدمات و تسهیلات به دلایلی از هم پاشیده و نابرابری در بین نواحی مسکونی شهر، از لحاظ دسترسی به کاربریها و تسهیلات عمومی شهری افزایش یافته است. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی نوع و نحوه توزیع و پراکنش خدمات شهری در سطح نواحی مسکونی شهر اردبیل و تعیین نواحی برخوردار و غیربرخوردار شکل گرفته است، تا میزان رعایت عدالت فضایی در تخصیص منابع و امکانات را بررسی نماید. در همین خصوص سوال اصلی تحقیق حاضر به این شکل است که آیا توزیع خدمات شهری در نواحی مختلف شهر اردبیل دارای توازن فضایی است؟ و اینکه پراکنش فضایی خدمات شهری در شهر اردبیل از چه الگویی تبعیت میکند؟
روش پژوهش
روش انجام این تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق دادههای آماری بهروز شهرداری اردبیل جمعآوری و پردازش شده است. بگونهای که بر اساس اطلاعات طرح جامع و تفصیلی شهر اردبیل و سایر اسناد موجود، توزیع فضایی خدمات شهری مورد نظر در سطح شهر و نواحی 51 گانه آن استخراج و سپس لایههای GIS برای هریک از خدمات شهری 11 گانه تحقیق تهیه شده است.
لازم بذکر است که جامعه آماری تحقیق، شهر اردبیل (با 51 ناحیه شهری) و کارشناسان آشنا به موضوع خدمات شهری و عدالت فضایی بود که در خصوص تعیین درجه اهمیت شاخصهای تحقیق به روش گلوله برفی و تا حد اشباع نظری، اقدام به دریافت نظرات شد. در همین راستا ابتدا از اساتید راهنما و مشاور که بر موضوع تحقیق واقف بودند، پرسشنامه تعیین اهمیت تکمیل شد، سپس از آنها خواسته شد تا کارشناسان/خبرگان دیگری که شناخت خوبی در این حوزه دارند را معرفی کنند، این روال تا زمانی ادامه یافت که نظرات مشابه هم شدند (مرحله اشباع نظری). نهایتاً تعداد 10 نفر از اساتید دانشگاهی (5 نفر) و دانشجویان دکتری برنامهریزی شهری (2 نفر) به همراه کارشناسان و مدیران شهرداری اردبیل (3 نفر) به عنوان نمونه آماری تحقیق مورد نظرسنجی قرار گرفتند. در همین باره، دادههای به دست آمده بعد از میانگینگیری، وارد اکسل شد و با استفاده از روش آنتروپی، درجه اهمیت شاخصهای تحقیق بهدست آمد.
در بخش بعدی تحقیق، دادههای اسنادی مربوط به خدمات شهری شهر اردبیل و نواحی 51گانه آن، باتوجه به بررسیهای میدانی بروزرسانی شدند، سپس با استفاده از توابع تحلیل فضایی، نقشههای وضعیت پراکنش خدمات شهری برای تکتک شاخصها، تهیه گردید (در همین راستا، به منظور بررسی الگوهای فضایی خدمات شهری از مدل میانگین نزدیکترین همسایگی، جهت مشخص کردن جهات توزیع جغرافیایی از مدل منحنی انحراف استاندارد و جهت مشخص کردن نقطه میانگین مرکزی از مدل میانگین مرکزی توزیع استفاده شد). در مرحله بعد با استفاده از روش استانداردسازی فازی و توابع عضویت فازی و متناسب با ماهیت دادهها، لایههای به دست آمده از مرحله قبل، فازیسازی شدند. سپس با استفاده از اوزان بهدست آمده از روش آنتروپی، نقشهها به لایههای موزون تبدیل شدند. در نهایت باتوجه به مراحل مدل ویکور و فرمولهای مربوط به شاخصهای سودمندی و تاسف (رابطه 3 و 4) در محیط تابع Raster Calculator نرمافزار ArcGIS، لایههای ارزش مطلوبیت و نارضایتی شاخصها بهدست آید. سپس باتوجه به فرمول شماره 5، لایههای بهدست آمده مراحل قبل با یکدیگر تلفیق شدند تا اینکه نقشه نهایی (پهنهبندی توزیع خدمات شهری) به دست آمد.
مدل تصمیمگیری چندمعیاره ویکور
مدل تصمیمگیری چندمعیاره ویکور به عنوان اصلیترین مدل این تحقیق مراحلی دارد که در ادامه و براساس شاخصها و دادههای این پژوهش توضیح داده شدهاند.
مرحله اول: تهیه ماتریس دادههاي خام برای هر یک از شاخصها (11 شاخص خدمات شهری) در محدوده مورد مطالعه (نواحی 51گانه شهر اردبیل).
مرحله دوم: نرمالسازي دادههای خام از طریق فرمول (رابطه 1). به این شکل که هر کدام از دادههای خام بر جذر مجموع دادههای به توان دو شده، تقسیم میشود (فرایند محاسبه جذر مجموع دادههای خام، به این شکل است که ابتدا هر کدام از دادههای خام به خودش ضرب شده (هر داده به توان دو شده) و سپس از دادههای به توان دو شده در هر ستون یا شاخص جمع گرفته میشود و در نهایت از مجموع دادههای خام به توان دو شده، جذر گرفته میشود).
رابطه 1.
| rij= |
مرحله سوم: تعیین وزننسبی شاخصها. در این راستا از نتایج وزن شاخصهای تحقیق استفاده میشود. در این تحقیق از روش آنتروپی استفاده شده است.
مرحله چهارم: تشکیل لایه/ماتریس نرمال شده وزنی. در این مرحله پس از اینکه لایه/ماتریس وضع موجود بر اساس فرمول نرمالیزه شده، ماتریس نرمالیزه شده بر وزن هر یک از شاخصها که از روش آنتروپی به دست آمد، ضرب میشود.
مرحله پنجم: استخراج بالاترین و پایینترین ارزش شاخصها. در این مرحله با توجه به رابطه دوم، بالاترین ارزشfi+ و پایینترین ارزشfi- توابع از ماتریس تصمیمگیري استخراج میشود.
رابطه 2. | fi*=maxij fj ; fi-=maxij fj |
مرحله ششم: محاسبه شاخص سودمندی و تاسف. در این مرحله فاصله هر گزینه از راهحل ایدهآل مثبت محاسبه شده و سپس تجمیع آنها بر اساس فرمولهاي زیر محاسبه میشود (فرجیسبکبار و همکاران، 1389: 137). به عبارت دیگر در این مرحله پس از محاسبه ماتریس نرمالیزه شده و ماتریس وزندار و استخراج بالاترین و پایینترین ارزش براي هر شاخص، بهمنظور محاسبه شاخص ویکور که بر اساس آن به پهنهبندی نواحی شهری پرداخته میشود، ارزش Si (شاخص مطلوبیت/سودمندی) و Ri (شاخص نارضایتی/تاسف) محاسبه میگردد.
رابطه 3. | si= |
رابطه 4. | Ri=max[wi |
مرحله هفتم: در این مرحله شاخص ویکور که همان امتیاز نهایی هر گزینه است محاسبه میشود، مقدار Qبیانگر جایگاه نهایی هر ناحیه شهری از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین میگردد، هرچه به عدد صفر نزدیکتر باشد نشان دهنده مطلوبیت دسترسی به خدمات شهری و هر چه به عدد یک نزدیکتر نشانگر ضعف دسترسی است.
رابطه 5. | Qj=v+(1-v) |
خدمات شهری |
تجاری – خدماتی؛ اداری؛ آموزشی؛ بهداشتی – درمانی؛ پارک و فضای سبز شهری؛ تأسیسات و تجهیزات شهری؛ جهانگردی و پذیرایی؛ فرهنگی – هنری؛ ورزشی؛ مذهبی؛ حمل و نقل و انبار |
پهنهبندی نواحی شهری به لحاظ دسترسی به خدمات شهری با استفاده از مدل ویکور مراحل مدل (تهیه نقشههای فاصله اقلیدوسی> استاندارسازی (فازی)> میزان تاسف و سودمندی> پهنهبندی نهایی) |
شکل 1. مدل مفهومی تحقیق
قلمرو جغرافیایی پژوهش
قلمرو جغرافیایی تحقیق حاضر، شهر اردبیل است. این شهر بهعنوان مرکزیت اداری- سیاسی استان اردبیل در دشتی به همین نام و به صورت شعاعی گسترش يافته است. براساس آخرین آمار ارائه شده از طرف شهرداری، در سال 1400 جمعیت شهر اردبیل 570 هزار نفر و مساحت آن بیش از 6100 هکتار گزارش شده است. همچنین براساس آخرین تقسیمات شهری، شهر اردبیل دارای 5 منطقه، 51 ناحیه و 191 محله شهری است.
شکل 2 . محدوده مورد مطالعه تحقیق
یافتهها و بحث
جهت تحلیل فضایی خدمات شهری اردبیل از 11 شاخص استفاده شده است. در همین خصوص و از آنجایی که درجه اهمیت شاخصها ذاتاً همسان نیست، لازم شد تا اهمیت هر يك از آنها توسط کارشناسان تحقیق ارزیابی گردد، در این رابطه از روش آنتروپی استفاده شد که نتایج حاصل در جدول شماره 2 ارائه شده است.
جدول 2. وزن ابعاد و شاخصهای تحقیق با استفاده از روش آنتروپی
شاخصها | وزن شاخصها | شاخصها | وزن شاخصها |
تجاری – خدماتی | 4/10 | جهانگردی و پذیرایی | 7/8 |
اداری | 9/10 | فرهنگی – هنری | 1/7 |
آموزشی | 8/9 | ورزشی | 1/8 |
بهداشتی – درمانی | 1/10 | مذهبی | 3/7 |
پارک و فضای سبز شهری | 7/8 | حمل و نقل و انبار | 7/7 |
تأسیسات و تجهیزات شهری | 2/11 | - | - |
منبع: یافتههای تحقیق، 1400
نتایج مربوط به وزن شاخصها بیانگر این امر است که به ترتیب شاخصهای تاسیسات و تجهیزات شهری (2/11)، اداری (9/10)، تجاری-خدماتی (4/10)، بهداشتی-درمانی (1/10)، آموزشی (8/9)، پارک و فضای سبز (7/8)، جهانگردی و پذیرایی (7/8)، ورزشی (1/8)، حمل و نقل و انبار (7/7)، مذهبی (3/7) و فرهنگی-هنری (1/7) از اهمیت بیشتری در خصوص خدمات شهری برخوردارند (جدول شماره 2).
بعد از اینکه کليه دادهها و اطلاعات مورد نظر جمعآوري شد، لایههای بهروزشده هر 11 شاخص تحقیق تهیه شد لازم بذکر است که به دلیل حجم بالای یافتههای این تحقیق، سعی شده تا تنها تحلیلهای مربوط به شاخص آموزشی ارائه شود (شکل شماره 3 ).
شکل 3. نقشه پراکنش مراکز آموزشی در سطح شهر اردبیل و نواحی شهری آن
شکل شماره 3 بیانگر این امر است که مراکز آموزشی شهر اردبیل در اکثر نقاط شهر توزیع شدهاند و نقطه میانگین مرکزی آن هم مرکز شهر میباشد و اینکه مدل منحی انحراف استاندارد، جهت پراکنش این مراکز، تقریباً رینگ میانی شهر با تمایل شمالی-جنوبی است.
باتوجه به وضعیت پراکنش خدمات در نواحی شهر لازم شد تا الگوی فضایی پراکنش خدمات شهر مورد بررسی قرار گیرد. شناسایی الگوهای فضایی پدیدههای جغرافیایی علیالخصوص خدمات شهری این امکان را میدهد تا الگوی پراکنش پدیدههای مورد بررسی آشکار گردد که آیا پراکنش فضایی این پدیدهها در سطوح مورد بررسی بصورت همگن است یا اینکه در منطقه یا ناحیه خاصی از شهر بصورت خوشهای تمرکز پیدا کرده است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوهای فضایی خدمات شهری از مدل میانگین نزدیکترین همسایگی استفاده شده است. شکل شماره 4 مقادیر شاخص نزدیکترین همسایگی محاسبه شده را نمایش میدهد.
شکل 4. الگوی توزیع فضایی مراکز آموزشی در شهر اردبیل
نتیجه به دست آمده از دستور Nearest Neighbor Ratio نشان میدهد که مراکز آموزشی شهر اردبیل بصورت خوشهای توزیع شدهاند. شاخص نزدیکترین همسایگی محاسبه شده برای این منظور برابر با 695/0 میباشد که در سطح اطمینان بالای 99 درصد محاسبه شده است. این امر بیانگر قطعیت بالای محاسبات صورت گرفته است.
باتوجه به الگوی پراکنش لازم شد تا وضعیت دسترسی به خدمات شهری (به عنوان مثال مراکز آموزشی) یا فاصله از این مراکز بررسی شود. به همین منظور از دستور Euclidean Distance، عمل فاصله اقلیدوسی از خدمات شهری بر روي کليه شاخصها انجام گردید.
شکل 5. نقشه فاصله از مراکز آموزشی با استفاده از دستور Euclidean Distance
در حالت کلی نقشه فاصله از مراکز آموزشی یا دسترسی به مراکز آموزشی بیانگر این امر است که بخش عظیمی از شهر در وضعیت دسترسی مناسبی قرار دارند (سبز پررنگ) و تنها سطوح بسیار کمی از شهر آنهم در نواحی حاشیهای شهر اردبیل در وضعیت مناسبی قرار ندارند (شکل شماره 5).
در مرحله بعد، با استفاده از توابع فازی، به استانداردسازی لایه شاخصها پرداخته شد. تا نقشههاي ایجاد شده در مرحله قبل قابليت مقایسه با همدیگر را داشته باشند و اینکه بتوان آنها را با یکدیگر ادغام کرده و عمليات پهنهبندي را انجام داد. در این روش، ارزشها در بازه عددی صفر تا یک طیفبندی شدهاند. بهگونهای که عدد صفر نشانگر عدم عضویت فازی و عدد یک بیانگر عضویت کامل فازی میباشد (نواحی با عضویت فازی کامل از نظر شاخصهای خدمات شهری یعنی وضعیت دسترسی بسیار مطلوب (سبز رنگ) و نواحی با عدم عضویت فازی یعنی شرایط دسترسی نامطلوب (قرمز رنگ)). نتایج به دست آمده از مرحلهی استانداردسازی لایهها در قالب شکل شماره 6 نمایش داده شده است.
شکل 6. نقشه استانداردسازی شده شاخصهای تحقیق با استفاده از روش فازی
بعد از استانداردسازي کليه شاخصها با استفاده از وزن به دست آمده از روش آنتروپی و سپس اجرای مدل ویکور در نرمافزار Arc GIS، در نهایت پهنهبندي فضاهاي دسترسی به خدمات شهری اقدام شد. لازم بذکر است، قبل از محاسبه شاخص نهایي ویکور بایستي به محاسبه ميزان سودمندي1و ميزان تاسف2 مرتبط با کليه شاخصها اقدام شود. از اینرو، در این مرحله ميزان تاسف و سودمندي شاخصها با استفاده از ابزارRaster Calculator محاسبه گردید تا در پهنهبندي نهایي مورد استفاده قرار گيرد. این فرایند برای تک تک شاخصها اجرا شده که برای نمونه تنها نتایج شاخص آموزشی ارائه شده است (شکل شماره 7).
|
شکل 7. میزان تاسف و میزان سودمندی دسترسی به خدمات شهری در سطح و نواحی شهری اردبیل با استفاده از مدل ویکور
در آخرین مرحله و به منظور به دست آوردن شاخص یا مقدار نهایي ویکور بایستي مقدار Qiمحاسبه گردد. در همین خصوص بعد از محاسبه میزان سودمندی (یعنی فاصله نسبی گزینه iام/نواحی شهری از نقطه ایدهآل) و مقادیر تاسف (حداکثر ناراحتی گزینه iام /نواحی شهری از دوری از نقطه ایدهآل)، شاخصهای به دست آمده با یکدیگر تلفیق شدند تا مقدار نهایي ویکور (Qi) برای کلیه شاخصهای تحقیق به دست آید. شایان ذکر است برای محاسبه (به دست آوردن) مقدار نهایي ویکور از تابع Calculator Raster استفاده شده است. نتيجه نهایي به دست آمده از این فرایند که در قالب شکل شماره 8 نمایش داده شده است. لازم بذکر است که مقدار نهایی ویکور در بازهی عددی 01/0 تا 75/0 به دست آمده است که رقم پایین با رنگ سبز تند و رقم بالا با رنگ قرمز نمایش یافته است. که نواحی با ارقام بزرگتر بیانگر نواحی با دسترسی یا برخورداری خیلیکم و ارقام کوچکتر نیز بیانگر نواحی با میزان دسترسی یا برخورداری خیلیزیاد میباشد.
شکل 8. نقشه نهایی وضعیت دسترسی و توزیع خدمات شهری شهر اردبیل و نواحی آن از با استفاده از مدل ویکور
با توجه به شکل شماره 8 که نتیجه خروجی مدل ویکور میباشد، ميتوان بیان نمود که در حالت کلی شهر اردبیل به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و دسترسی شهروندان به آنها شرایط مطلوبي ندارد. در همین خصوص نواحی واقع شده در پیرامون شهر در وضعیت نابرخورداری قرار دارند و هرچه به طرف مرکز شهر نزدیک شویم به میزان برخورداری افزوده میشود.
نتیجهگیری
خدمات شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر میباشد و نحوه توزیع این خدمات میتواند آثار و پیامدهای مثبت و منفی در رشد و توسعه شهر و ایجاد یا تعدیل بیعدالتیهای فضایی و جداییگزینیهای اجتماعی گردد. تمرکز مراکز خدماترسانی در یک یا چند مکان خاص، ضمن ایجاد مناطق دو قطبی در شهرها، هجوم جمعیت مصرفکننده به این مناطق را درپی دارد. بهطوریکه از یک سو فشار زیست محیطی، ترافیکی، آلودگی و از سوی دیگر تشدید قطبی شدن فضایی در شهرها را به دنبال دارد به گونهای که شهرها با محیطهای متراکم، نامطلوب و ناسازگار با توسعه پایدار مواجه خواهند شد.
در همین راستا، نتایج به دست آمده از تحقیق بیانگر این امر است که خدمات شهری در سطح شهر اردبیل و نواحی 51گانه آن، به صورت خوشهای و ناعادلانه توزیع شده است. بگونهای که از نظر دسترسی به خدمات شهری و بحث فاصله از آنها، شهر به 5 دسته برخورداری تا نابرخورداری تقسیم شده است. بخش مرکزی شهر و نواحی واقع شده در آن (نواحی واقع در منطقه یک شهری) از دسترسی بالایی برخورداراند و در مقابل میزان دسترسی به خدمات شهری در نواحی پیرامونی شهر ضعیف است. در واقع میتوان گفت که تمرکز خدمات در بخش مرکزی شهر به عنوان اصلیترین خوشه، با شرایط اجتماعی-اقتصادی این مناطق همبستگی دارد. چراکه که بخش مرکزی شهر اردبیل جزو مناطق فرادست (دارای پایگاه اقتصادی و اجتماعی مناسب) و بخش پیرامون شهر اردبیل (بغیر از جنوب شهر) جزو مناطق فرودست شهر محسوب میشوند.
نتیجه اینکه توزیع خدمات شهری در نواحی شهری اردبیل بهصورت خوشهای و مرکز-پیرامونی است، هرچه از بخش مرکزی شهر به سمت حاشیهها حرکت کنیم، به محرومیت و نابرخورداری نواحی شهری افزوده میشود و این یعنی ناعدالتی فضایی.
در همین راستا نتایج تحقیق حاضر در خصوص توزیع ناعادلانه خدمات شهری با نتایج تحقیق عزتپناه و کحگلو (1393) و کائور و همکاران (2022) مبنی بر توزیع ناعادلانه فضاهای سبز شهری شهر ارومیه و دوری آنها از مناطق فقیرنشین در شهرهای هند؛ طهماسبیمقدم و همکاران (1400) و شنگ و همکاران (2011) مبنی بر توزیع نابرابر پارکهای شهر سبزوار و تانیان چین و یو و همکاران (2020) مبنی بر وجود اختلاف فضایی در دسترسی به پارکهای شهری در بین گروههای مختلف اقتصادی اجتماعی در شهر نانجینگ چین؛ شین و همکاران (2020) مبنی بر نابرابری در دسترسی مکانی به امکانات ورزشی برای نوجوانان چین؛ روستایی و علیزاده (1399)، احمدی و شمسیپور (1399) و تسو و همکاران (2005) مبنی بر توزیع ناعادلانه خدمات عمومی در بین مناطق شهری استان آذربایجانغربی، محلههای شهری بجنورد و شهرهای تایوان، همخوانی دارد.
فلذا میتوان چنین نتیجهگیری نمود که بحث نابرابری و ناعدالتی فضایی در توزیع خدمات و امکانات بحث جدیدی نیست و چنین نابرابریها چه در سطح خرد (محلات شهری) و چه در سطح کلان (منطقهای) به وفور به چشم میخورد. آنچه بیشتر از پراکنش و الگوی توزیع آن مهم است، عواقب ناشی از این ناعدالتیهای فضایی است. چراکه عدم برخورداری یا دسترسی ضعیف و پراکنش نامناسب خدمات شهری منجر به محرومیت عمومی و اجتماعی و در نتیجه باعث عدم تحقق عدالت شهری در میان مناطق، نواحی و محلات شهر میشود و در ادامه ناپایداری مناطق و محلات شهری را به دنبال خواهد داشت. بنابراین لازم است تا جدیت بالایی در خصوص بهبود خدمات و توزیع عادلانه آنها میان واحدهای فضایی و اجتماعی شهرها صورت بگیرد. حرکت و رسیدن به پایداری شهرها، زمانی محقق خواهد شد که میان خدمات و امکانات و واحدهای فضایی و اجتماعی، عدالت و انصاف رعایت گردد. در همین راستا و باتوجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد موضعی تحقیق در اولویت اول، ایجاد و افزایش خدمات شهری برای نواحی پیرامونی و در اولولت دوم برای نواحی میانی شهر اردبیل است، پیشنهادات موضوعی نیز به ترتیب اهمیت هر شاخص به شرح ذیل میباشد:
- توسعه شبکه فاضلاب شهری و جمعآوری صنعتی و بهموقع پسماند نواحی پیرامونی شهر (بویژه نواحی واقع در شمالغربی شهر اردیبل).
- احداث مراکز جدید اداری در نواحی پیرامونی شهر (در صورت نیاز به مراکز جدید، این مراکز در نواحی شمالغربی و جنوب شرقی احداث گردند).
- ارائه تسهیلات سرمایهگذاری برای احداث مراکز جدید تجاری-خدماتی همچون مراکز خرید و بازارهای تخصصی در نواحی پیرامونی شهر (بویژه نواحی غربی، شمالی و شرقی شهر اردیبل).
- ایجاد مراکز درمانی همچون درمانگاه، خانه بهداشت، مراکز پزشکی و داروخانه در نواحی پیرامونی شهر (تمام نواحی واقع در پیرامون شهر اردیبل).
- ایجاد مراکز آموزشی در نواحی پیرامونی شهر (بویژه ایجاد مراکز آموزش عالی در نواحی واقع در شمالغربی شهر اردیبل).
- احداث پارک، فضای سبز و کمربند سبز شهری در نواحی پیرامونی شهر (بویژه نواحی واقع در شمال و جنوب شرقی شهر اردیبل).
- ارائه تسهیلات سرمایهگذاری برای احداث مراکز اقامتی و پذیرایی در نواحی پیرامونی شهر (نواحی واقع در شمال، غرب و شرق شهر اردبیل).
- ارائه تسهیلات سرمایهگذاری برای احداث مراکز ورزشی در نواحی پیرامونی شهر (بویژه نواحی واقع در غرب و شرق شهر اردبیل).
- توسعه و بهبود ناوگان حمل و نقل عمومی همچون احداث ایستگاههای تاکسی و اتوبوس عمومی، پارکینگ و پایانههای باری و مسافربری در نواحی پیرامونی شهر (بویژه نواحی واقع در جنوب شهر اردبیل).
- احداث مراکز فرهنگی-هنری همچون كتابخانه، سينما، تئاتر، سالن اجتماعات و کانونهای فرهنگی هنری در نواحی پیرامونی شهر (تمام نواحی واقع در پیرامون شهر اردیبل).
منابع
احدنژاد روشتی، محسن (1391)، تحلیل الگوی پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ساماندهی مناسب کالبدی آن با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه 8 تبریز)، مجله پژوهش و برنامه ریزی شهری، 3(8)، 18-1
احمدی، محمد و شمسیپور، علیاکبر (1399) تحلیل توزیع خدمات عمومی با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بجنورد)، پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری، 8(1)، 98-73
جعفرینیا، عباس (1398). عدالت اجتماعی، عدالت فضایی و توسعه، جغرافیا (برنامهریزی منطقهای)، 10(1)، 298-311.
حاتمی نژاد، حسین؛ منوچهری میاندوآب، ایوب؛ بهارلو، ایمان؛ ابراهیمپور، احد و حاتمینژاد، حجت (1391)، شهر و عدالت اجتماعی: تحلیلی بر نابرابریهای محلهای (مطالعه موردی: محلههای قدیمی شهر میاندوآب)، فصلنامه پژوهش جغرافیای انسانی، 80، 41 – 63.
حافظ نیا، محمدرضا و جلالی فراهانی، غلامرضا (1389) عدالت فضایی و آمایش سرزمینی توسعه، مجله راهبرد بومی، 104، 60-33.
حسینی، علی؛ میرهای، محمد؛ عبدلی، مریم و حسینی، مریم (1399) تحلیلی بر نابرابریهای فضایی نواحی استان اردبیل با تأکید بر عدالت فضایی، فصلنامه پژوهشهای بومشناسی شهری، 11 (22): 93-106.
حسین زاده دلیر، کریم و هوشیار، حسن (1385)؛ دیدگاهها، عوامل و عناصر موثر در توسعه فیزیکی شهرهای ایران؛ مجلهی جغرافیا و توسعهی ناحیهای، 6، 213-226.
خاکپور، براتعلی و باوان پوری، علیرضا (1388) بررسی و تحلیل نابرابری در سطوح توسعه یافتگی مناطق شهر مشهد، مجله دانش و توسعه، 15(27)، 202-182
روستایی، شهریور و علیزاده یوالاری، شیوا (1399) سنجش عدالت فضایی خدمات عمومی در بین شهرستان های استان آذربایجان غربی، نشریه جغرافیا و برنامه ریزی، 71، 171-151
رمضانی، مجید و منوچهری، ایوب (1401). تحلیلفضایی دسترسی گروههای فقیر به خدمات شهری (مورد: شهر ارومیه). برنامهریزی و آمایش فضا، ۲۶ (۳)، ۱۰۴-۷۴.
زياری، کرامتالله؛ محمدی، لیلا؛ زعيمی، حميده و خانیزاده، محمدعلی (1400). ارزيابی عملکرد شهرداری با تاکيد بر سنجش ميزان رضايتمندی ساکنين از خدمات شهری با استفاده از مدل کانو (نمونه موردی: شهرداری منطقه یک شهر شيراز(، علوم و تکنولوژی محیطزیست، 23(8)، 249-265.
طهماسبیمقدم، حسین؛ زنگنه، مهدی؛ حیدری، محمدتقی و ایمانی، محمدتقی (1400)، تبیین الگوی توزیع فضایی پارکهای درونشهری با رویکرد عدالت فضایی، منطقه موردمطالعه: شهر سبزوار، فصلنامه پژوهشهای بومشناسی شهری، 12 (25): 31-48.
عزت پناه، بختیار و کحگلو، افسانه (1393)، بررسی الگوهای توزیع و پراکنش فضایی پارکهای درون شهری (مطالعه موردی: مناطق شهرداری ارومیه)، فصلنامه برنامهریزی منطقهای، 4(14)، 121 – 132.
علیزاده، لیدا و شایان، حمید (1398) تحلیلی بر رابطه ی پراکنش توزیع خدمات اساسی و شاخص های جمعیتی با تاکید بر نظریه عدالت فضایی (مورد: شهرستان های استان خراسان رضوی)، برنامه ریزی منطقه ای، 36، 30-17
مشکینی، ابوالفضل؛ لطفی، صدیقه و احمدی کردآسیابی، فرزانه (1393) تحلیل عملکرد مدیریت شهری در عدم تعادل فضایی میان نواحی شهری (مطالعه موردی: شهر قائمشهر) مجله برنامه ریزی و آمایش فضا، 18(2)، 174-153
وارثی، حمیدرضا؛ قائد رحمتی، صفر و باستانی فر، ایمان (1386)، بررسی اثرات توزیع خدمات شهری در عدم تعادل فضایی جمعیت مطالعه موردی: مناطق شهری اصفهان، مجله جغرافیا و توسعه، 5(9)، 91 – 106
هاروی، دیوید (1379) عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه فرخ حسامیان، محمدرضا حائری، بهروز منادی زاده، چاپ اول، نشر اختران، تهران.
Ashik, F. R., Mim, S. A. & Neema, M. N. (2020). Towards Vertical Spatial Equity of Urban Facilities: Integration of Spatial and Aspatial Accessibility. Urban Management, 9(1), 77–92.
Dadashpoor, H. & Rostami, F. (2017). Measuring Spatial Proportionality Between Service Availability, Accessibility and Mobility: Empirical Evidence Using Spatial Equity Approach in Iran. Transport Geography, 65, 44-55.
Kaur, N., Kaur, M., Padhi, S. S. & Singh, K. K. (2022). Geospatial analysis of the distribution of urban green spaces: a study of four Indian cities. Cities & Health, 6(3), 443-459.
Lotfi, S. & Kohsari, M. j. (2009), Measuring objective accessibility to neighborhood facilities in the city. Cities. 26, 133-140.
Martinez, J, (2009) The use of GIS and indicators to monitor interurban inequalities. A case study in Rosario, Argentina, Habitat International. 33.1.
Rigolona, A. & Gibson, S. (2021). The role of non-governmental organizations in achieving environmental justice for green and blue spaces, Landscape and Urban Planning, Volume 205, 103970, https://doi.org/10.1016/j.landurbplan.2020.103970.
Shen, J., Cheng, J., Huang, W. & Zeng, F., (2020). An exploration of spatial and social inequalities of urban sports facilities in Nanning City, China. Sustainability, 12(11), 45-53.
Soja, E, (2006) The City and Spatial Justice, Justice Spatial, Spatial Justice,www.jssj.org. (October 2010).
Tsou, K.W., Yu-Ting, H., & Yao-Lin, C. (2005). An accessibility-based integrated measure of relative spatial equity in urban public facilities, Cities, 22(6), 424-435.
Williams, J. (2018). Spatial Justice as Analytic Framework, Doctoral thesis in political science, University of Michigan.
Yu, S., Zhu, X. & He, Q. (2020). An assessment of urban park access using house-level data in urban China: Through the lens of social equity. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17(7), 3-19.
Spatial Analysis of Urban Services Distribution with Emphasis on the Theory of Spatial Justice (Case Study: Ardabil City)
Received: Accepted:
ABSTRACT
Introduction
Nowadays, the observance of spatial justice has become more evident in the way of distribution of urban services. In such a way, no matter how much urban services have an unbalanced spatial distribution, it will be a diagram of injustice in the space and will divide the city into privileged and non-privileged levels, which, if not addressed, can lead to far more harmful results. have in the meantime, the most important criterion for analyzing the state of spatial justice in the city is to examine how urban services are distributed. The purpose of the present research is to analyze the spatial distribution of urban services in Ardabil city with an emphasis on the theory of spatial justice. The city of Ardabil as an example studied in this research, it seems that due to the rapid growth of the population and the formation of new neighborhoods and towns in the peripheral parts of the city, the distribution system of its services and facilities has fallen apart and caused inequality. It is among the residential areas of the city.
Methodology
The current research is descriptive-analytical in nature and practical in terms of purpose. In order to collect the data, the basic information of the comprehensive and detailed plan of Ardabil and the updated data of the municipality have been used. In the present research process, in order to determine the weight of 11 main indicators of the research, the opinions of 10 experts (by snowball method) and entropy method were used and in order to overlap the layers of the functions available in Arc GIS software, in the form of Vicor model.
Geographical area of research
The geographical territory of this research is the city of Ardabil and its 51 districts.
Results and discussion
Among the 11 general indicators of the research, the index of urban facilities and equipment is more important than other indicators. Also, the spatial results regarding the distribution of urban services in Ardabil indicate that the central areas of the city are highly privileged in terms of access to urban services, and the more the distance from the city center to the periphery, the level of prosperity becomes less and less and that the dispersion The distribution of urban services follows a cluster pattern.
Conclusion
The result is that most of the urban services of Ardabil are located in the city center, which has caused the formation of center-periphery and lack of spatial justice.
Key words: Urban Services, Spatial Justice, Vicor Model, Ardabil City.
EXTENDED ABSTRACT
Introduction
Nowday, the observance of spatial justice has become more evident in the way of distribution of urban services. In such a way, no matter how much urban services have an unbalanced spatial distribution, it will be a diagram of injustice in the space and will divide the city into privileged and non-privileged levels, which, if not addressed, can lead to far more harmful results. In the meantime, the most important criterion for analyzing the state of spatial justice in the city is to examine how urban services are distributed.
Due to the rapid population growth and extensive physical development of Ardabil city in recent decades and its selection as the center of Ardabil province and with the formation of new neighborhoods and towns in the peripheral parts of the city, the distribution system of services and facilities for some reasons Disintegrated and inequality among the residential areas of the city has increased in terms of access to urban uses and public facilities. Therefore, the current research was conducted with the aim of investigating the type and manner of distribution of urban services in the residential areas of Ardabil and determining the privileged and non-privileged areas, in order to investigate the extent of spatial justice in the allocation of resources and facilities. In this regard, the main question of the current research is whether the distribution of urban services in different areas of Ardabil has a spatial balance. Also, what pattern does the spatial distribution of urban services follow in Ardabil city?
Methodology
The method of conducting this research is descriptive-analytical and practical in terms of purpose. The information required for this research has been collected and processed through the updated statistical data of Ardabil Municipality. Based on the information of the comprehensive and detailed plan of Ardabil city and other available documents, the spatial distribution of the desired urban services in the city and its 51 districts was extracted and then GIS layers were prepared for each of the 11 urban services. It should be noted that the statistical population of the research is the city of Ardabil and its 51 districts.
In line with the analysis of the obtained data, the entropy method was used to determine the importance of the indicators in the opinion of 10 experts selected by the snowball method, and in order to measure the prosperity of urban areas, the Vicor model was used in the form of Arc software. Also, in order to investigate the spatial patterns of urban services, the nearest neighborhood average model, the standard deviation model to determine the geographical distribution directions, and the central average distribution model to determine the central average point have been used.
Geographical area of research
The geographical territory of the current research is Ardabil city. According to the latest statistics provided by the municipality, in the year 1400 (2021 AD), the population of Ardabil city is 570 thousand and its area is more than 6100 hectares. Also, according to the latest urban divisions, Ardabil city has 5 regions, 51 districts and 191 urban neighborhoods.
Results and discussion
Among the 11 general research indicators, indicators of urban facilities and equipment (11/2), administrative (10/9), commercial-service (10/4), health-medical (10/1), educational (9/8), park and green spaces (8/7), tourism and catering (8/7), sports (8/1), transportation and storage (7/7), religious (7/3) and cultural-artistic (7/1) are more important regarding urban services.
Also, the spatial results regarding the distribution of urban services in Ardabil indicate that the central areas of the city are highly privileged in terms of access to urban services, and the more the distance from the city center to the periphery, the less prosperity will be apparent. What’s more, distribution of urban services follows a cluster pattern.
Conclusion
In general, the city of Ardabil does not have optimal conditions in terms of urban services and citizens' access to them. In this regard, the areas located around the city are in a poor condition and the closer we get to the city center, the less the level of prosperity.
The result is that the inequality of the distribution of urban services in the urban areas of Ardabil is center-periphery, as we move from the central part of the city to the outskirts, the deprivation and inadequacy of the urban areas increases, and this means spatial injustice.
Therefore, it is necessary to be very serious about the improvement of services and their fair distribution among the spatial and social units of the cities. Moving and achieving sustainability of cities will be realized when justice and fairness are observed among services and facilities and spatial and social units. In this regard and according to the results of the research, the first priority of the research proposal is to create and increase urban services for the peripheral areas and secondly for the middle areas of Ardabil city.
Key words: Urban Services, Spatial Justice, Vicor Model, Ardabil City.
Refrences:
Ahadnejad, M. (2012), Analysis of spatial distribution pattern of educational centers and its proper physical organization using GIS (Case study: Tabriz Region 8), Journal of Urban Research and Planning, 3(8): 18 -1. (in Persian).
Ahmadi, M. & Shamsipour, A. (2020). Analysis of Public Services Distribution with Spatial Justice Approach (Case Study: Bojnourd City), Urban Planning Geography Research, 8(1): 98-73. (in Persian).
Alizadeh, L. &Shayan, H. (2019), Analysis of the relationship between the distribution of basic services and demographic indicators with emphasis on the theory of spatial justice (Case: cities of Khorasan Razavi province), Regional Planning, 36: 17-30. (in Persian).
Ashik, F. R., Mim, S. A. & Neema, M. N. (2020). Towards Vertical Spatial Equity of Urban Facilities: Integration of Spatial and Aspatial Accessibility. Urban Management, 9(1), 77–92.
Dadashpoor, H. & Rostami, F. (2017). Measuring Spatial Proportionality Between Service Availability, Accessibility and Mobility: Empirical Evidence Using Spatial Equity Approach in Iran. Transport Geography, 65, 44-55.
Ezzatpanah, B. & Kahgloo, A. (2014), A Study of Spatial Distribution and Distribution Patterns in Urban Parks (Case Study: Urmia Municipal Areas), Regional Planning Quarterly, 4(14): 121-132. (in Persian).
Hafeznia, M. & Jalali, G. (2010). Spatial Justice and Territorial Development, Journal of Indigenous Strategy, 104: 60-33. (in Persian).
Harvey, D. (2000) Social Justice and the City, translated by Farrokh Hesamian, Mohammad Reza Haeri, Behrouz Monadizadeh), First Edition, Akhtaran Publishing, Tehran. (in Persian).
Hatami Nejad, H., Manouchehri, A., Baharloo, I., Ebrahimpour, A. & Hatami Nejad, H. (2012), City and Social Justice: An Analysis of Neighborhood Inequalities (Case Study: Old Neighborhoods of Miandoab), Journal of Human Geography Research, 80: 41 - 63. (in Persian).
Hosseini, A., Mirehai, M., Abdoli, M. & Hosseini, M. (2020) analysis of spatial inequalities in Ardabil province with emphasis on spatial justice, Urban Ecology Research Quarterly, 11 (22): 93-106. (in Persian).
Hosseinzadeh Dalir, K. & Hoshyar, H. (2006). Perspectives, factors and elements affecting the physical development of Iranian cities; Journal of Geography and Regional Development, 6: 213-226. (in Persian).
Jafarnia, A. (2019). Social justice, spatial justice and development, Geography (Regional Planning), 10(1), 298-311. (in Persian).
Kaur, N., Kaur, M., Padhi, S. S. & Singh, K. K. (2022). Geospatial analysis of the distribution of urban green spaces: a study of four Indian cities. Cities & Health, 6(3), 443-459.
Khakpour, B. & Bavanpour, A. (2009), Investigation and analysis of inequality in the development levels of Mashhad, Journal of Knowledge and Expansion, 15(27): 202-182. (in Persian).
Lotfi, S. & Kohsari, M. j. (2009), Measuring objective accessibility to neighborhood facilities in the city. Cities. 26, 133-140.
Martinez, J, (2009) The use of GIS and indicators to monitor interurban inequalities. A case study in Rosario, Argentina, Habitat International. 33.1.
Meshkini, A., Lotfi, S. & Ahmadi, F. (2014), Analysis of urban management performance in spatial imbalance between urban areas (Case study: Ghaemshahr City) Journal of Spatial Planning and Planning, 18(2): 174-153. (in Persian).
Ramezani, M. & Manouchehri, A. (2022). Spatial analysis of poor groups access to urban services (Case: Urmia City). 26 (3): 74-104.
Rigolona, A. & Gibson, S. (2021). The role of non-governmental organizations in achieving environmental justice for green and blue spaces, Landscape and Urban Planning, Volume 205, 103970, https://doi.org/10.1016/j.landurbplan.2020.103970.
Roustaei, S. & Alizadeh, S. (2015) Assessing the Spatial Justice of Public Services among the Cities of West Azerbaijan Province, Journal of Geography and Planning, 71: 171-151. (in Persian).
Shen, J., Cheng, J., Huang, W. & Zeng, F., (2020). An exploration of spatial and social inequalities of urban sports facilities in Nanning City, China. Sustainability, 12(11), 45-53.
Soja, E, (2006). The City and Spatial Justice, Justice Spatial, Spatial Justice,www.jssj.org. (October 2010).
Tahmasabi-Moghadam, H., Zanganeh, M., Heydari, M. & Imani, M. (2021), Explaining the spatial distribution pattern of inner-city parks with the approach of spatial justice, the studied area: Sabzevar city, Urban Ecology Research Quarterly, 12 (25): 31-48. (in Persian).
Tsou, K.W., Yu-Ting, H., & Yao-Lin, C. (2005). An accessibility-based integrated measure of relative spatial equity in urban public facilities, Cities, 22(6), 424-435.
Waresi, H., Ghaed Rahmati, S. & Bastanifar, I. (2007), The effects of urban services distribution on spatial imbalance of the population Case study: Isfahan urban areas, Journal of Geography and Development, 5(9): 91 – 106. (in Persian).
Williams, J. (2018). Spatial Justice as Analytic Framework, Doctoral thesis in political science, University of Michigan.
Yu, S., Zhu, X. & He, Q. (2020). An assessment of urban park access using house-level data in urban China: Through the lens of social equity. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17(7), 3-19.
Ziyari, K., Mohammadi, L., Zaimi, H. & Khanizadeh, M. A. (2021). evaluation of municipal performance with an emphasis on measuring residents' satisfaction with urban services using the Kano model (case study: municipality of district one of Shiraz city), Environmental Science and Technology Life, 23(8), 249-265. (in Persian).
[1] Utility
[2] Regret