The future in the development of the organization with the interpretation of Ali (AS)
Subject Areas : Futurologymehdi Akbarnejad 1 , Monavar Fatahi 2 , razyeh fattahi 3
1 - Ilam Uniuercety
2 - Master of Science in Quran
3 - Ilam University
Keywords: Thinking, Organization Progress, Futurism, Ending Thought, Alawi Management,
Abstract :
Futurism is one of the most important principles of strategic management and is one of the most important tasks of managers . Top executives of the organization are relying on this principle, Investigate the various aspects of the future and identify and design horizons of programs and make up-to-date decisions, Provides backgrounds for progress. Considering the special position of prosperity And futuristic activities in Islamic literature and culture, Especially, Sire and method OF Imam Ali's management, In this research, we have tried to deduce and use the teachings of Alavi school, And relying on the descriptive-analytical method and scrolling through the triple steps , Describe, Analysis and explanation, The roles and functions of prospective management are examined in the organization's progress. Research findings suggest that motivating prospects, Create a relaxed mood, Succeeding in decision making, Reducing planning errors, Solve problems and problems of the organization, Optimal use of facilities and opportunities and increase the effectiveness and efficiency of resources and facilities, Provides background for the organization's progress. Therefore, one can claim that another factor can not be as effective as the prospect of an organization's progress and prosperity. As failure to pay attention to this issue can have adverse consequences for the organization, and if this is a nuisance in the important and decisive affairs of the organization, The consequences of failures and failures and even the collapse of the organization will be unavoidable.
_||_
نقش آیندهنگری در پیشرفت سازمان با تفسیرپردازی از سیرهی مدیریتی حضرت علی(ع) با محوریت نهجالبلاغه
چکیده
آیندهنگری از مهمترین اصول مدیریت راهبردی و از جملهی وظايف خطیر و حياتى مديران است. مدیران ارشد و عالیمقام سازمان با تکیه بر این اصل، به بررسى جوانب و زواياى گوناگون آینده پرداخته و با شناسایی و طراحی افقهای برنامهها و اتخاذ تصمیمات روزآمد، زمینهی پيشرفت و موفقیت سازمانها را فراهم مینمایند. با توجّه به جایگاه ویژه و والای آیندهنگری و فعالیتهای آیندهنگرانه در ادبیات و فرهنگ اسلامی، بخصوص سیره و روش مدیریتی حضرت علی(ع)، در این تحقیق تلاش شده است با استنباط و بهرهگيری از آموزههای مکتب علوی، و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش مراحل سهگانهی توصیف، تحلیل و تبیین، نقش و کارکردهای مدیریتی آیندهنگری در پیشرفت سازمان مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که آیندهنگری با ایجاد انگیزه، ایجاد آرامش روان، موفقیت در تصمیمگیری، کاهش خطای در برنامهریزی، متمرکز کردن فعالیتها، حلّ مشكلاتو معضلات سازمان، استفادهی بهینه از امکانات و فرصتها و افزایش اثربخشی و بهرهورى از منابع و امکانات، زمینهی پیشرفت و اعتلای سازمان را فراهم میآورد. از اینرو، شاید بتوان ادعا کرد عامل دیگری نتواند به اندازهی آیندهنگری در پیشرفت و شکوفایی سازمان مؤثر باشد. همچنانکه، عدم توجّه به اين مسألهی مهم، مىتواند پيامدهاى ناگوارى براى سازمان به دنبال داشته باشد؛ و چنانچه در امور مهم و سرنوشت ساز سازمان اين بىتوجهى وجود داشته باشد، عواقبی همچون ناكامى و شكست و حتّی فروپاشی سازمان غيرقابل اجتناب خواهد بود.
واژگان کلیدی: آیندهنگری، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، پیشرفت سازمان، مدیریت علوی(ع).
The role of the future in the development of the organization with the interpretation of the leadership of Imam Ali (AS) With the focus of Nahj al-Balagha
Abstract
Futurism is one of the most important principles of strategic management and is one of the most important tasks of managers . Top executives of the organization are relying on this principle, Investigate the various aspects of the future and identify and design horizons of programs and make up-to-date decisions, Provides backgrounds for progress. Considering the special position of prosperity And futuristic activities in Islamic literature and culture, Especially, Sire and method OF Imam Ali's management, In this research, we have tried to deduce and use the teachings of Alavi school, And relying on the descriptive-analytical method and scrolling through the triple steps , Describe, Analysis and explanation, The roles and functions of prospective management are examined in the organization's progress. Research findings suggest that motivating prospects, Create a relaxed mood, Succeeding in decision making,
Reducing planning errors, Solve problems and problems of the organization, Optimal use of facilities and opportunities and increase the effectiveness and efficiency of resources and facilities, Provides background for the organization's progress. Therefore, one can claim that another factor can not be as effective as the prospect of an organization's progress and prosperity. As failure to pay attention to this issue can have adverse consequences for the organization, and if this is a nuisance in the important and decisive affairs of the organization, The consequences of failures and failures and even the collapse of the organization will be unavoidable.
Keywords, Futurism, Thinking, Ending Thought, Organization Progress, Alawi Management
1. مقدمه
آیندهنگری از مهمترین اصول مدیریت راهبردی و از جملهی وظايف خطیر و حياتى مديران به شمار میرود. «دنیای مدیریت امروز با گستردگی و پیچیدگی روابط سازمانی، تنوّع وظایف، تغییرات و پیشرفت روزافزون فناوری مواجه است و مدیریت علمی همراه با برنامهریزی، پیشبینی و آیندهنگری را طلب میکند»(کنارکوهی، 1394، ص352). یکی از دغدغهها و تنگناهای اساسی سازمانها در عصر حاضر، شناخت تغییرات، شرایط، چالشها و فرصتهای آینده است. و مدیریتی که نتواند با پیشبینی آینده، نقاط بحرانی برنامههای خود را درک نموده و عوامل اثرگذار خارجی و داخلی حوزهی عملکرد خود را بشناسد، محکوم به ناکارآمدی و شکست است. بنابراین، در مدیریت امروزی لازم است جهت تعیین و پیشبرد اهداف، افق برنامه را شناسایی و براساس این شناخت، آن را زمانبندی و طراحی نمود. همچنانکه، باید کنشهای منفی اثرگذار را که احتمالاً در طول اجرای برنامه آن را دچار چالش یا بحران سازد، شناسایی و واکنشهای خنثی کنندهی آنها را پیشبینی کرد تا به هنگام مواجه با هریک، به نحو مناسب واکنش نشان داد و بر این اساس، اجرای برنامههای خود را پویا نگه داشت. عدم توجّه به این مسألهی مهم و اساسی، سبب حکفرما شدن رکود در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی در جوامع و سازمانها خواهد شد. دلیل و شاهد این مدعا هم وجود جوامعی است که به رغم برخورداری از منابع و امکانات غنی و فراوان نتوانستهاند به رشد یا توسعهی لازم دست یابند. اینجاست که نقش و جایگاه آیندهنگری در رشد و پیشرفت جوامع و سازمان روشن میشود و ضرورت توجّه به آن نمایان میگردد. با توجّه به اهمیت این مسأله، در مدیریت راهبردی و استراتژیک، آیندهنگری به عنوان اصلى از اصول اساسى مديريت، و به مثابه پلی برای گذر از مدیریت سنتی به مدیریت علمی مطرح است. در این نگرش، آیندهنگری از مهمترین وظايف خطیر و حياتى مديران محسوب میشود که بدون آن، تلاش مدیران برای افزایش كارآيى و اثربخشى خود و سازمانشان به نتيجهی مطلوب نخواهد رسيد. با ملاحظهی این مسائل، میتوان گفت ضرورت آیندهنگری قبل از شروع هر كاری، امرى عقلانى است؛ چه این که اقدام به هر كار و فعالیتی، بدون بررسى شرایط پیشرو و برنامهريزى براى آن، نشان دهندهی نقصان عقل و يا عدم بهرهگيرى صحيح و مناسب از اين نعمت بزرگ الهى است. توجّه و تدبّر در مورد آینده و بینش آیندهنگرانه در دین مبین اسلام، به ویژه سیرهی پیشوایان دینی از جایگاه والا و ویژهای برخوردار است؛ به عنوان نمونه، مولای متقیان، حضرت على(ع)، به عقلى بودن مسألهی آیندهنگری اشاره نموده و در این باره فرمودند:
«لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِير»(نهج البلاغه، حکمت113)؛«هيچ عقلى همچون عاقبتاندیشی نيست».
«منظور از عقل همان قوهی ادراک است که انسان به وسیلهی آن کارهای دنیا و آخرت خویش را نظام میبخشد و با آن نتیجهی هر کاری روشن میشود. براساس این گفتار حکیمانه، آنها که در فکر عاقبت کارها و نتیجهی نهایی امور هستند قطعاً از همه عاقلتر هستند»(مکارم شیرازی و همکاران، 1390، ج12، ص671). عاقبتاندیشی سبب تشخیص درست راه و مسائل میشود و شخص آیندهنگر، با درستاندیشی و ژرفنگری، فراسوی امروز را درک میکند و خود را برای آن آماده مینماید.
آن حضرت در اين بیان، آیندهنگری را محكمترين و روشنترين دليل بر خردمندى انسان و كامل بودن عقل او معرفی میکنند. همچنانکه در يكى دیگر از سخنان گهربار خود، به عقلانى بودن این مسأله اشاره كرده و فرمودند:
«مِنَ الْعَقْلِ مُجَانَبَةُ التَّبْذِيرِ وَ حُسْنُ التَّدْبِيرِ»(تمیمی آمدی، 1366، ص360)؛ «دورى از اسراف و عاقبتاندیشی نیکو، نشانهی خردمندى است».
همچنین، آن امام همام در بیان دیگری ضمن اشاره به این مضمون، توجّه به آینده و عواقب امور را نشانهی خردمندی معرفی نموده و میفرمایند:
«رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَه»(نهج البلاغه، خطبه83)؛ « [انسان خردمند] در امروز مراقب فرداى خويش است، و از هم اكنون آنچه در پيش دارد مىبيند».
روشن است که عدم توجه به اين مسألهی مهم و گوش نسپردن به نداى عقل، مىتواند پيامدهاى ناگوارى براى سازمان به دنبال داشته باشد؛ و اگر در كارهاى مهم و سرنوشتساز سازمان اين بىتوجهى وجود داشته باشد، عدم استفادهی از فرصتها و شرایط پیشرو، ناكامى و شكست سازمان غيرقابل اجتناب خواهد بود. این مطلب از آموزهها و فرمایشات امیر مؤمنان(ع) قابل برداشت است؛ آنجا که میفرمایند:
«مَنْ تَوَرَّطَ فِي الْأُمُورِ بِغَيْرِ نَظَرٍ فِي الْعَوَاقِبِ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلنَّوَائِب»(مجلسی، 1403، ج74، ص238)؛ «آن كس كه بدون نگريستن در عاقبت كار دست به اقدام زند، خود را گرفتار پيشامدها سازد».
البته، بايد توجّه داشت كه در این مورد، صرف در نظر داشتن شرایط و موقعیتهای آتی، مطلوب نبوده و موجب موفقيت نمىشود؛ بلكه این مهم زمانی مىتواند موجبات موفقيت و پيشرفت سازمان را فراهم كند كه اصولى، منطقى و همراه با برنامهریزی صحیح باشد. بنابراین، در این زمینه اجرای برنامهها و فعالیتهای غيراصولى و نامناسب نه تنها كمكى به ارتقا و پيشرفت سازمان نمىكند، بلكه مىتواند موجب هدر دادن امکانات و شكست، ناكامى و حتّى فروپاشى سازمان شود. مولای متقیان در سخن زیبایی این حقیقت را تبيين نموده و مىفرمايند:
«سُوءُ التَّدْبِيرِ سَبَبُ التَّدْمِير»(لیثی واسطی، 1376، ص284)؛ «تدبیر نامناسب باعث هلاک و نابودی است».
مدیریت، امور مختلف سازمان را نظام میدهد و حرکت و ارتقاء به سوی اهداف را ممکن میسازد. و مدیریت بدون آیندهنگری، عامل شکست و نابودی است. آن حضرت، در کلامی دیگر، تدبير بد و نامناسب را سبب پيش افتادن نابودى و زوال دانسته و مىفرمايند:
«مَنْ سَاءَ تَدْبِيرُهُ تَعَجَّلَ تَدْمِيرُه»(تمیمی آمدی، 1366، ص354)؛ «هر كه تدبيرش بد باشد، در نابودى و هلاك خود شتاب كرده است».
بنابر مفاهیم این احادیث و روایات، نتایج آیندهنگری بر عمل و فعالیتی که بر آن مبتنی است منعکس میشود؛ پایبندی به آن، شکوفایی و اعتلای سازمان را فراهم میآورد، و نتیجهی عدم پایبندی به آن، زوال مدیریت و ویرانی سازمان خواهد بود.
با عنایت به غنای کمنظیر این مسأله در آراء و اندیشههای مکتب علوی و سیرهی مدیریتی آن حضرت، و نیز با توجّه اهمیت این موضوع در علم مدیریت، در اين تحقیق تلاش خواهد شد با نگاهی درون دینی و با بهرهگیری و تفسیرپردازی از نظام مدیریتی حضرت علی(ع)، کارکردهای مدیریتی این مسأله مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
2. روش تحقیق
اين پژوهش از نظر روش، توصیفی –تحلیلی و از حيث شیوه های گردآوری دادهها يك تحقيق كيفي و در بررسي ادبيات و مستندات از نوع كتابخانهاي و در بررسي و تعيين مدل تحليل محيطي از نوع ميداني با استفاده از ابزار فیش برداری، بهره گرفته شده است که روايي آن توسط صاحب نظران وکارشناسان حوزه علوم قران وگروه مدیریت مورد تأیید قرار گرفتهاست. در اين پژوهش، بر اساس تعريف موضوع، تخصصهاي مورد نياز تعيين و با استفاده از روشهاي نمونهگيري غيراحتمالي، شناسايي و انتخاب شدند.در این مرحله ،ابتدا موضوع و ابعاد آن تعريف شد.با مطالعه گسترده پیرامون مباحث نقش آیندهنگری در پیشرفت سازمان با تفسیرپردازی از سیرهی مدیریتی حضرت علی(ع) با محوریت نهج البلاغه از دیدگاه صاحب نظرانوبرخی منابع موثر شناسایی گردید.همزمان با شناسایی وتعیین اعضای پانل ومکاتبه با هریک از آنان وتوضیح برخی مؤلفههای استخراج شده در مبانی نظری (برخی موارد به صورت حضوری) از آنان خواسته شد تا مؤلفههایی که احیانا مد نظر قرار نگرفته اند پیشنهاد دهند درحقیقت در این مرحله با کمک اساتید برجسته مدیریت وکارشناسان خبره در حوزه علوم قران سیاههای از عوامل موثر بر نقش آیندهنگری در پیشرفت سازمان تحلیل گردید. جامعه مورد بررسي در اين تحقيق خبرگان بخش نقش آیندهنگری در پیشرفت سازمان میباشند. گردآوري اطلاعات منجر به توصيف جنبههاي بيشماري از پديده مي شود. اين شناخت اوليه امکان صورت بندي فرضيه(هايي) درباره بروز پديده مورد مطالعه فراهم ميکند. پس از اين مرحله تحقيقِ به منظور آزمودن فرضيات تدوين شده، ميتواند با استفاده از روشهاي تحقيق کمي دادههاي حاصل از مرحلة کيفي را اعتباربخشي کند و عواملي را که تأثير کمتري داشتهاند، اصلاح، جايگزين و يا حذف کند. ودر نهایت پس از تجزیه و تحلیل مطالب، جمعبندی و نتیجهگیری صورت میپذیرد.
ایجاد آرامش روان، موفقیت در تصمیمگیری، کاهش خطای در برنامهریزی، متمرکز کردن فعالیتها، حلّ مشكلات و معضلات سازمان، استفادهی بهینه از امکانات و فرصتها و افزایش اثربخشی و بهرهورى از منابع و امکانات، زمینهی پیشرفت و اعتلای سازمان را فراهم میآورد.
در این پژوهش پس از بررسی وشرح توضیح حدود 400 خطبه، نامه، وحکمت، و دیگر سخنان آن حضرت محقق موفق به احصاء وجدا سازی بیش از 550 کد اولیه از متن اصلی و شرح نهجالبلاغه گردید که این تعداد کد در چند مرحله منظم کردن،یافتنمضامین پایهای،یافتن مضامین سازمان دهنده تا رسیدن به مضمون فراگیر مشمول تفسیر وتعدیل فراوانی شدند اما در نهایت با مشورت گرفتن و انجام کار تحت نظر خبرگان و اساتید امر تمام کدها از قالب 27 مؤلفه سازمان دهنده و7 مؤلفه فراگیر دسته بندی شده و در یک مرحله تشکیل گروه کانونی نهایی با حضور اساتید وصاحب نظران مؤلفه های سازمان دهنده وفراگیر مورد نظر خواهی قرار گرفتند و تعدیلات مورد نیاز پس از کسب نظر در جلسه گروه کانونی اعمال گشت در این پژوهش سه مؤلفه خطبه ها، نامه ها،حکمتها مورد بررسی قرار گرفت و کد حاصل از این مؤلفه ها با حروف مشخص و تفکیک شد. برای مثال کد کسب شده از خطبهها(A)، از نامهها(B)و از حکمتها با حروف(C) نشان داده شده است. پس از مطالعه متن نهجالبلاغه که به نطر محقق در حوزه فعالیت های نقش آینده نگری در پیشرفت سازمان با تفسیر پردازی از سیره حضرت علی(ع) بودند جدا سازی و طی چند مرحله کدگذاری و دسته بندی شد و در خصوص دسته بندیها و نام گذاری هر مؤلفه به صورت تخصصی و در نهایت دقت نطر اساتید پرسیده و پس از اجماع در خصوص نظرات اعمال شده اند که در نهایت شامل هفت مضمون آینده نگری در پیشرفت سازمان بوده است از نطر صاحب نطران مولفه(ایجاد آرامش روان، موفقیت در تصمیمگیری، کاهش خطای در برنامهریزی، متمرکز کردن فعالیتها، حلّ مشكلات و معضلات سازمان، استفادهی بهینه ازامکانات و فرصتها) کهبیشتریناهمیت داشته پس ازدستهبندی کدها کهدرجدول زیر آمدهاست صورت پذیرفت.
مراحل کد گذاری مفاهیم(توصیفی-تحلیلی)
ردیف | مفهوم فراگیر | حلقه واسط(مفهومسازمان دهنده) | شماره کد مفاهیم توصیفی |
1 |
ایجاد انگیزه | شناخت آینده
| :A.241 آمادگی کامل برای انجام کار، قاطعیت در تصمیم گیری کار B.53: مشورت، تشویق و تنبیه، رفق و مدارانسبت به زیر دستان و پیوستن به بلند همتان :A.28 آینده نگری و ایجاد انگیزه در کارکنان B.61: مذمت کارگزاران نا لایق A.154: خردمندان پایان خویش می بینند و پست و بلندی و فراز و نشیب خود را میشناسند C.267: پرهیز از حرص ورزی در کسب روزی |
آمادگی کامل در انجام کار | |||
پاسخگویی به کارکنان و کنترل عملکردآنها | |||
2
|
ایجاد آرامش روان | تصمیم گیری درست
| A.49: تصمیمات صحیح و دور اندیشی C.72: تصمیم گیری درست در فعالیت های روزمره C.181: حاصل دور اندیشی سلامت است و حاصل کوتاهی پشیمانی B.53: با فرو خوردن خشم خود را آرامش دهید C.299: طلب عافیت از خداوند B.56: به هنگام خشم بر نفس خود حاکم باش B.31: پیش از آنکه فرصت از دست برود و اندوه به بار آورداز فرصت ها استفاده کن |
غنیمت شمردن فرصت ها
| |||
صله ارحام( روابط خویشاوندی) | |||
سخن گفتن با خداوند و اهل عمل بودن | |||
جست و جوی سخنان حکمت آمیز
| |||
کم شدن استرس و فشار روانی
| |||
3 |
متمرکز شدن فعالیت | انفکاک امور ضروری از غیر ضروری
| C.403: کسی که به کار های گوناگون بپردازد خوار و پیروز نمی شود B.69: در چیزی اندیشه کن که یاریت دهد C.317: بررسی ریشه های اختلاف B.53: هشدار از شتاب زدگی C.386: اثرات زیاد تلاش و کوشش C.153: کمر همت بستن برای انجام کارهای مهم C.173: آن کسی که از افکار و آرا گوناگون استقبال کند صحیح را از خطا خوب شناسد |
مشخص کردن اهداف سازمان
| |||
پرهیز از پرداختن به کارهای مختلف | |||
4 |
حل مشکلات و معضلات | ارزیابی راه حل ها | :C.181 یافتن راهکار و روش مناسب حل معقول مشکلات :C.153 انسان شکیبا پیروزی را از دست نمی دهد اگرچه زمان آن طولانی باشد B.53: قدرت و توانایی در انجام کار A.190: بر جای خود محکم بایستید و در برابر مشکلات استقامت کنید B.52: برای مشاغل کلیدی کسی را انتخاب کنید که در برابر دشواری و پیشامد های سخت و تلخ استوار باشد |
مقابله با چالش ها و معضلات
| |||
حق مداری و حق محوری
| |||
استقامت در برابر مشکلات | |||
5 |
استفاده بهینه از امکانات و فرصت ها
|
پیش بینی عوامل تأثیر گذار در آینده |
C.118: اجتناب از هدر دادن فرصت :B.53 کار امروز را به فردا نینداز C.20: فرصت ها همچون عبور ابر ها میگذرد بنابراین فرصت ها را نیک غنیمت بشمارید :C.127 آن کسی که در عمل کوتاهی کند دچار اندوه می شود
|
تشویق کردن | |||
رفتار برای رسیدن برای ثواب و پاداش | |||
شناخت موانع و مدیریت زمان | |||
6 |
موفقیت در تصمیم گیری
| برداشتن گام های مؤثر در شناخت آینده | :C.48 تصمیم گیری درست مایه آرامش است A.12: هیچ چیزی در دنیایی که تدبیر و آینده نگری در آن نباشد نیست C.21/311: بهره گیری از تجربه نشانه موفقیت است C.54: هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست C.179: لجاجت تدبیر را سست میکند C.215: اختلاف در تصمیم گیری تدبیر را نابود می کند |
تصمیم گیری صحیح و دور | |||
اندیشی در چهار چوب خط مشی بلند مدت
| |||
قاطعیت در اجرای تصمیم گیری | |||
پرهیز از دو دلی و عدم قاطعیت | |||
7 |
کاهش خطا در برنامه ریزی | تعیین اهداف و مقاصدسازمان | B.10: توصیه به آینده نگری C.285: ضرورت استفاده از فرصت ها آنانی که وقتشان پایان یافته خواستار مهلت اند و آنان که مهلت دارند و کوتاهی می ورزند B.53: هشدار از شتاب زدگی |
مصونیت از لغزش و خطا | |||
اطمینان و آرامش خاطر درونی
| |||
اتخاذ شیوه ها و روش هایی که ما را به نتیجه مطلوب برساند |
جدول شماره1: یافتههای تحقیق
3. مفهومشناسی آیندهنگری
سیر علمی تحقیق ایجاب مینماید که ابتدا مفاهیم مهم و کلیدی موضوع، مورد تبیین قرار گیرد. مسألهی دیگری كه پرداختن به مفهوم آیندهنگری را مهم و لازم مینماید این است كه متأسفانه مفهوم این اصطلاح از مفاهیم مرتبط با آن به درستی تفكيك نشده است. و این مسأله باعث میشود که در برخی متون و مباحث، این اصطلاح مترادف با مفاهیمی نظیر پیشبینی، پیشگویی، چشمانداز و امثال اینها فرض شود. و غالباً در بافت جملات، این واژگان به عنوان مترادف آیندهنگری، به همراه یا به جای آن استعمال شوند. در صورتی که مفهوم آیندهنگری با این واژگان متفاوت است. با در نظر داشتن این پیش فرضها و با توجّه به اهمیت شناخت بهتر مفهوم آیندهنگری در ادامه تلاش خواهد شد تعریف اصطلاحی و تعریف روایی آن مورد بررسی قرار گیرد.
الف) تعریفاصطلاحی
آیندهنگریاز جملهاصطلاحاتیاست کهدرعلوموحوزههای مختلفی کاربرد داردومتخصصانهررشته، تعاریف مختلفی از آن ارائه نمودهاند. آلن بیرو به عنوان یکی از صاحبنظران معاصردراین زمینه، آیندهنگری را شیوهای از تفکّر منظم برای پیشبینی آینده میدادند و در این مورد مینویسد: «آیندهنگری، کار فکری منظمی است، مشتمل بر نگاه کردن به سویآیندهای نهچندان نزدیک به منظور سعی در پیشبینیآن»(بیرو، 1367، ص309).
همچنین، در تعریفیدیگر،ازآیندهنگری به عنوان«علم» تعبیرشده وآمدهاست:«این علم با تجزیه و تحلیل آنچه که در گذشته جریان داشته و نیز با شناخت وضع موجود، همچنین قابلیتها وامکانات، تصویری از تغییرات کمی و کیفی پدیدهی مورد بررسی رادرآیندهی دور یانزدیک بهدست میدهد(پولاددژ، 1367، ص13).
آیندهنگری در جای دیگراینگونه تعریف شدهاست: «آیندهنگری، حدس زدن رویدادها و پیشگوئی شرایط خارجاز کنترل یک سازمان است که برنامهریزان رادر شکل بخشیدن به آیندهی سازمان یاری میدهد»(سلطانی، 1376، ص87).
این تعریف برمفهوم پیشبینی شرایط خارجاز کنترل سازمان تأکیددارد. در حقیقت نویسنده در این تعریف، به نقش مؤثر آیندهنگری در شناسایی و مهار شرایط و مخاطرات پیشروی سازماناشاره میکند.
در تعریفی دیگر پیرامون آیندهنگری آمدهاست: «آیندهنگری یعنی پیش از آنکه رویدادی به وقوع بپیوندد یا سناریویی به واقعیت تبدیل شود، به آن واکنش نشان دهیم. یعنی «واکنش» پیش ازوقوع رویداد. به عبارت دیگر آیندهنگری یعنی واکنش بهرویدادها پیش ازواقعیت یافتن آنها»(کنارکوهی، 1394، ص353). این تعریف نیز در حقیقت بر مفهوم کسب توانایی لازم برای عکس العمل در برابر رویدادها و رخدادهای پیشرو را از آثار و نتایج آیندهنگری میداند.
در تعریف دیگری که میتوان آن را به عنوان یک تعریف جامع از آیندهنگری برگزید، گفته شده است: «آیندهنگری فرآیندیسیستماتیک، مشارکتی و گردآورندهی ادراکات آینده است که چشماندازی میان مدت تا بلندمدت را با هدف اتخاذ تصمیمات روزآمد و بسیج اقدامات مشترک بنا میسازد»(صادقی، 1393، ص3).
مطابق این نظرات و تعاریف، آیندهنگری فرآیند روشمندیاست که با کسبآگاهی،درمورد شرایط، رویدادها ورخدادهای پیشرو، بهپیشبینی آینده میپردازد. و با محاسبهی این شرایط و رویدادها و در نظر گرفتن امکانات و قابلیتهای موجود، چشماندازی ازاهداف سازمان و نحوهی اجرای آن را ارائه میدهد. بنابراین، منظوراز آیندهنگری در سازمان، در واقع شناخت محیطآتی و عوامل موثّربر آن و یافتن تهدیدها، تنگناها، موقعیتها، فرصتها وتقاضاهایوضعیت فعالیتهای سازمان در آن محیط است. این وضعیت، امکانتخصیص بهینهی منابع موجود و بسط و بهرهبرداری از آنها را با تبدیل نقاط ضعیف به قوّت در محکی درونی برای فعالیتهای آتیفراهم مینماید.
ب) تعریف روایی آینده نگری:
آیندهنگری اصطلاحی فارسی میباشد وبدیهیاست که ایناصطلاح درلسان عربی آموزههای اسلامی نیامده، امّا در متون دینی واحادیث و روایات منقول از مولای متقیان از مفاهیم و تعابیری استفاده شده که مفهوم آن معادل و هم مضمون با آیندهنگری میباشند؛ از جملهآنحضرت در کلامیفرمودند:
«الْحَزْمُ النَّظَرُ فِي الْعَوَاقِبِ وَ مُشَاوَرَةُ ذَوِي الْعُقُول»(تمیمی آمدی، 1366، ص475)؛ «دوراندیشی، نگاه کردن به عاقبت کار ومشورت با خردمنداناست».
لفظ«الحَزمُ» بهمعنای «عاقبتاندیشی ودوراندیشی» است(حسينيزبيدي، 1414، ج16، ص148).اندیشیدن به فرجامامور ونگریستن به عواقب و نتایج مثبت یا منفی کارها و سپس تصمیمگیری معقول و صحیح، یکی از مفاهیم بنیادین آیندهنگری است. مولای متقیان در کلامی دیگر پیرامون این مسأله فرمودند:
«رَوِّ تَحْزَم فَإِذَا اسْتَوْضَحْتَ فَاجْزِمْ»(مجلسی، 1403، ج68، ص341)؛ «تأمّل كن تادورانديش باشى؛ و چون جوانب كار روشن گشت قاطعانهانجام ده».
تأمّل ودقّت در فرجام تصمیمها، فنّیاست که بکارگیری آن نتایج هر تصمیم راروشن مینماید:
«خُذْ بِالْحَزْمِ وَ الزَمِ الْعِلْمَ تُحْمَدْ عَواقِبُكَ»(تمیمی آمدی، 1366، ص474)؛ «دورانديشى پيشه كن و با دانش همراه شو، تا فرجام كارهايت ستايش شود».
لفظ «تدبیر» یکی دیگر الفاظ معادل آیندهنگری در زبان عربی است. تدبیر در اصل از ریشهی «دَبر»(بر وزن ابر) و از نظر لغوی به معنای پشت سر و عاقبت چیزی است(ابن منظور، 1405، ج4، ص273). بنابراین، تدبیر به معنای بررسی کردن عواقب کارها و مصالح را سنجیدن و بر طبق آن عمل کردن است(مصطفوی، 1368، ج3، ص173). در احادیث و روایات اسلامی نیز این واژه به صورت فراوان به کار رفته است. از جمله حضرت علی(ع) در این مورد فرمودند:
«التَّدْبِيرُ قَبْلَ الْعَمَلِ يُؤْمِنُكَ مِنَ النَّدَم»(ابن شعبه حرّانی، 1404، ص97)؛ «تدبير كردن پيش از عمل، مانع پشيمانى است».
همچنین، ایشان در بیانی دیگر، با استفاده از همین لفظ و ارادهی همین مفهوم، میفرمایند:
«أَيُّهَا النَّاسُ... وَ لَا خَيْرَ فِي دُنْيَا لَا تَدْبِيرَ فِيهَا»(مجلسی، 1403، ج67، 307)؛ «اى مردم! ... در دنيايى كه تدبيرى در آن نباشد، خيرى نيست».
لفظ «تدبیر» در این احادیث، به این معنی است انسان در کار خود بیندیشد و عواقب آن را در نظر بگیرد(طریحی، 1375، ج3، ص299). علاوه بر این الفاظ و تعابیر، مفهوم آیندهنگری در متون دینی غالباً از فحوای کلی احادیث و روایات برداشت میشود. به عنوان نمونه، تعبیر «شناخت پیشرو» یکی از تعابیری است که مفهومی قریب به آیندهنگری دارد. در حدیثی از مولای متقیان از این استفاده شده است؛ آنجا که ایشان فرمودند:
«الْمُؤْمِنُونَ هُمُ الَّذِينَ عَرَفُوا مَا أَمَامَهُم»(مجلسی، 1403، ج75، ص25)؛ «مؤمنان واقعی آن كسانند كه آنچه را در پيش دارند بشناسند».
همچنین، «دقّت در عواقب امور» از جملهی همین تعابیر هم مضمون با آیندهنگری است. و آن حضرت در کلامی فرمودند:
«أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِي الْعَوَاقِب»(تمیمی آمدی، 1366، ص52)؛ «عاقلترين مردم نگاه كنندهترين ايشان است در عواقب کارها تأمّل و تفكّر ميكند».
این تعبیر در کلام دیگری به کار رفته است و آن امام در این مورد فرمودند:
«مَنْ تَوَرَّطَ فِي الْأُمُورِ بِغَيْرِ نَظَرٍ فِي الْعَوَاقِبِ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلنَّوَائِب»(حلوانی، 1408، ص62)؛ «آن كس كه بدون نگريستن در عاقبت كار دست به اقدام زند، خود را گرفتار پيشامدها سازد».
همانطور که ملاحظه میشود در این احادیث و روایات، بر شناخت محیط و شرایط آتی، شناسایی و سنجش نتایج و ارزیابی عملکرد فعالیتها، ترسیم فعالیتهای آینده و برنامهریزی و سیاستگزاری و تعیین اهداف و برنامهها با در نظر داشتن آینده تأکید شده که این امور و اقدامات در حقیقت همان آیندهنگری است.
4. نقش آیندهنگری در پیشرفت سازمان:
مکتب هدایتگر علوی(ع) سرشار از آموزهها و تعالیمی است که از ابعاد مختلف به مسألهی آیندهنگری اشاره دارد. در ادامه تلاش خواهد شد کارکردهای مدیریتی این مسأله که از سیرهی مدیریتی آن حضرت قابل برداشت میباشد ارائه گردد.
الف) ایجاد انگیزه
«انگیزه عبارت است از یک محرک درونی که انسان را به انجام کار برمیانگیزد»(نبوی، 1388، ص106). منظور از «ایجاد انگیزه» تنها پدید آوردن و خلق کردن انگیزه نیست؛ بلکه، اعم از خلق، حفظ، شکوفایی و تقویت آن است»(اخلاقی، 1390، ص130). به طور کلی، انسان به حسب تقدیر الهی به وسیلهی انگیزههایش به تکاپو در میآید و گام برمیدارد. و در حقیقت بدون این عامل، بشر نخواهد توانست حتّی قدمی بردارد. «عوامل متعددی بر انگیزش مؤثر هستند ولی یکی از مهمترین آنها، آیندهنگری و امید به آینده میباشد. چشماندازی از آینده باعث شکل دادن به اهدافمان میشود و این اهداف به نوبهی خود، رفتار ما را تعیین میکند. بنابراین، نتیجهای که به دست میآید این است که شناخت آینده نقش مهمی در شکل دادن به رفتار فعلی ما بازی میکند»(هارفورد1، 2011). «درکی که از زمان آینده حاصل میشود باعث میگردد که اهداف و انگیزههای ما، ما را به سوی عمل هدایت کند»(کافمن2، 2008، ص493). «این توانایی نمایش آینده، برای ما منبع بزرگی از انگیزه فراهم میکند. علاوهبر داشتن دورنمای از آینده، علم به موفقیت در آینده نیز انگیزه را دوچندان میکند و در حقیقت به مثابهی فشار دادن دکمهی کلیدی او برای رسیدن به پیشرفتهاست»(کارشکی و هاشمی، 1393، ص2). در فرهنگ و ادبیات متون اسلامی نیز ملاحظه میشود که پیشوایان دینی برای ایجاد انگیزه در مخاطبان خود، به طرح مسائل مربوط به آینده میپرداختند و از این عامل برای انگیزش آنهااستفاده مینمودند. این مسأله در خطبههای حضرت علی(ع) به وضوح نمایان است؛ به عنوان نمونه آن حضرت در یکی از خطبههای خود، برای ترغیب مخاطبان به امر جهاد از این عامل استفاده نموده و در فرازی خطاب به مردم فرمودند:
«مُمْهِلُكُمْ فِي مِضْمَارٍ مَحْدُودٍ [مَمْدُودٍ] لِتَتَنَازَعُوا سَبَقَهُ فَشُدُّوا عُقَدَ الْمَآزِرِ وَ اطْوُوا فُضُولَ الْخَوَاصِرِ لَا تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ»(نهج البلاغه، خطبه241)؛ « [خداوند] فرصت مناسب در اختيارتان قرار داده است تا براى جايزهی او(بهشت و قرب الهی) با همستيزكنيد. پس، كمربندها را محكم ببنديد، و دامن همّت بركمرزنيد، كه گرفتن تصميمهاى محكم[براى رسيدن به اهداف بزرگ]باخوشگذرانى ميسّر نخواهد شد».
جهاد و جنگ بادشمنان از امور دشوار و طاقت فرسااست و تصمیم برای شرکت در آن، نیازمند انگیزهی بالا وارادهی محکم میباشد. لذا، امام در این کلام انگیزشی خویش،ابتدا برای مقدمه شرایط و موقعیت فعلی مخاطبان رابهآنان یادآوری نموده، سپس، با طرح این مطلب که نتیجهی نهایی جهاد در راه خدا، پیروزی وموفقیت، کسب رضایت الهی و بهشت است، به ترسیم آینده و بیان نتایجمثبت این تصمیم پرداختهاند و از این طریق، انگیزهی آنان را برای این تصمیم بزرگ و انجام این کار دشوار افزایش دادهاند. «در این خطبه، دو تعبير «كمربند را محكم بستن و دامن به كمر زدن» كنايه از آمادگى كامل براى انجام كار است؛ زيرا شخصى كه كمربند خود را محكم ببندد، ستون فقراتش براى انجامكارهاى سنگين قوىتر مىشود و هنگامى كه دامنهاى بلند معمول آن زمان را برچيند و زير كمربند قرار دهد، راه رفتن و حركت براى او آسانتر مى شود. حتّى امروز كه دامان بلندى براى مردان وجود ندارد، اين كنايه همچنان رايج و معمولاست مىگويند: فلان كس دامن همّت به كمر بسته تا اين كار را انجام دهد»(مکارمشیرازی و همکاران، 1390، ج8، 548). آن حضرت، با این تعابیر بسيارپرمعنا، فصیح و بلیغ، ضمن هشدار به مخاطبان خود، آنها را به لحاظ روحی و روانی برای اخذ تصميمهاى محكم، پيروزى و موفقيت و رسيدن به اهداف بزرگ، ترغیب و مهیا مىسازند. ایجاد انگیزش با یادآوری موقعیت فعلی و ترسیم شرایط آینده، در ساير خطبههاى نهج البلاغهآمدهاست؛از جمله آنجا كه مى فرمايد:
«أَلاَ وَ إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَدَاً السِّبَاقَ وَالسَّبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ»(نهج البلاغه، خطبه28)؛ «بدانيد امروز روزآزمايش و آمادگى است و فرداى قيامت ميدان مسابقه است و جايزهی برندگان اين مسابقه، بهشت است و سرانجام بازندگان دوزخ».
اندیشیدن به آینده، مقایسهی آن با وضعیت کنونی و آنچه باید به آن رسید، باعث ایجاد شوق، رغبت، تقویت روحیه و اعتماد به نفس کارکنان خواهد شد. و انگیزهای دوچندان در آنان ایجاد میکند، آنها را به حرکت وامیدارد، روح تلاش رادر سازمان زندهمیکند و افراد را برای بکارگیری تمام نیروواستعدادش در راهاجرای وظایف آماده میسازد. نتیجهی آن، پویایی و کوشاییبیشتر کارکنان و به تبع پیشرفت وشکوفایی سازمان خواهد بود. از اینرو، میتوان گفت آیندهنگری، عاملی اثرگذار بر انگیزش کارکنان است، به گونهای که شاید بتوان ادعا کرد عاملی دیگری نتواند به اندازهی آن درایجادانگیزهی کارکنان مؤثر باشد.
ب) ایجاد آرامش روان
«آیندهنگری بخاطر ایجاد نگرش شناخت شرایط و تهدیدهای آینده و تسلّط به آنها، نگرانی و اضطراب از چگونگی پیشرفت فعالیتها و خطر بروز تهدیدهای احتمالی راکاهش میدهد. و از بروزبسیاری از تنشهای رفتاری، اضطرابهای روحی جلوگیری و پیشگیری میکند»(سایمونس3، 2004). انسان وقتی سختیهای کاری که قصد انجام آن را دارددر نظر بگیرد بادید مشخصی وارد عرصهی امور شده، و اهداف را دنبال می کند. این مسأله به اوآرامش میبخشدوسبب میشود باخاطری آسوده کار راآغاز و پیگیری نماید. در حقیقت، با بررسی ابعادوزواياى مسألهی مورد نظر و با آگاهى كامل و پيشبينى عواقب كار،آرامش واطمينان قلبى بهوجود میآیدودر نتيجه، اضطراب از چگونگى پيشرفت كار و ترس از تهديدهاى احتمالى از ميانخواهدرفت، و يا به حداقل ممكن كاهش خواهديافت. ایناطمینان خاطر در حین کاروآگاهی به آیندهی طرحها تأثیر زیادی در روحیهی مدیران و مجریانامورداشتهوبازتابش درعملکردآنان بروز میکند. البته،روشناست کهایناطمینان خاطربه معنی دلخوش بودنوتخیّل نسبت به امور نیست؛ بلکهبهاین مطلب اشارهداردکهوقتیامری با شناخت وآگاهی نسبت بهآیندهو با طرح و برنامهیدقیق برایانجامآن شروعمیشود،امکان موفقیت درآن بسیارزیاداست و احتمال شکست و پشیمانی درآن به قدریکموناچیز است که فردعاقل، خاطر خویش را باآن نمیآزارد. همچنانکهمولایمتقیان دراین باره میفرمایند:
«التَّدْبِيرُقَبْلَالْعَمَلِيُؤْمِنُكَمِنَالنَّدَم»(مجلسی، 1403، ج74،ص384)؛«تدبیر قبل از شروع کار تورااز پشیمانیایمن میسازد».
این مسأله،در آموزههای دیناسلام وروایات متعددیازاهل بیتعلیهم السلام مطرح شدهاست؛از جمله،امام جعفرصادق(ع)يكىاز آثارارزشمندآيندهنگرى راآرامش درونیواطمینان خاطر معرفی میکنند.ومىفرمايد:
«النَّظَرُفِيالْعَوَاقِبِتَلْقِيحٌلِلْقُلُوب»(حرّعاملی،1409،ج15،ص282)؛«عاقبتانديشى براىآينده،اطمينان وآرامش دلهارابههمراه دارد».
توجّه به عاقبت وغایتامور، سبب بارور شدندلواطمینان قلبی میگردد. همچنین،آن حضرت در کلامی دیگر دراین مورد میفرمایند:
«إِنَصَاحِبَالدِّينِفَكَّرَفَعَلَتْهُالسَّكِينَةُ...وَأَبْصَرَالْعَاقِبَةَفَأَمِنَالنَّدَامَة»(مجلسی،1403،ج2،ص53)؛«مردديندارمىانديشد، بهآرامشدست مىيابد،...و پايانكار رامىنگرد،از پشيمانىدرامانمىماند».
«سکینه» به معنایآرامش درونی واطمینانخاطراست(فراهیدی،1409،ج5،ص313). توجّهبهنهایتامور و مشکلات ورنجهایی که ممکناست درآیندهپیش بیاید،آستانهی تحمّل سختیها ومیزانآرامش راافزایش میدهد؛آیندهنگر، همچون مسافرآشنا به جادهاست که بااطمینانوآرامش، مسیردستیابی بهاهدافش را طی مینماید. برایناساس، هرگاهسازمانى براى رسيدن بهاهداف خود شناخت و آگاهی درستی ازآیندهداشته باشد، مديران وكاركنان سازمان، باآرامش واطمينان بيشترى بهكار مىپردازند ودچاراضطراب وسردرگمى نمىشوند، درنتيجهاستمرار فعاليتآنها نیز با رضايت واطمينان بيشترىهمراهاست.
ج) موفقیت در تصمیمگیری
«آیندهنگریاز بااهمیتترین مبانیتصمیمگیری برای سازمان است. در سازمانها برایایجادحیات درازمدت و ترسیمافق برنامهها، فعالیتهاو منابع، لازماست درچارچوب سیاستهاو خطمشیهای بلندمدت پیشبینی صورت پذیرد. ازاینرو، مدلسازی ضرورت یافتهو نتایج مدلها که تولیدارقام پیش بینیاست گامهای مؤثر درشناختآیندهخواهندبود»(حمیدیزاده، 1377، ص3). يكىازمهمترينعوامل مؤثر در موفقيت تصميمگيرى، وآيندهنگرى قبل ازاقدام به تصميمگيرى است؛ بديهىاست كه دانستن اهداف سازمان وآشنايى با راههاى به دست آوردن آنها، ابهامات فرآيند تصميمگيرىراازبين مىبرد. در نتيجه تصميمگيرىآسانترشده، نقاط قوّت و ضعف آن شفاف مىشود و ميزاناشتباهات وانحرافات ناآگاهانهی تصميمها تا حدّ زيادىكاهش مىيابد. اين مسأله بيانگرارزش واهميت خاصآیندهنگری، و نشان دهندهی رابطهیعميق ميان تصميمگيرى موفق وآیندهنگری مىباشد.امير مؤمنین، حضرت على(ع)درتبيين رابطهی ميانآیندهنگری و تصمیمگیری موفق ومؤثر مىفرمايد:
«أَصْلُ الْعَزْمِ الْحَزْمُ وَ ثَمَرَتُهُ الظَّفَر»(تمیمیآمدی، 1366، ص476)؛ «اساس تصميمگيرى، دورانديشى؛ ونتيجهیآن پیروزی وکامیابیاست».
درکلامیدیگر،آنحضرت تصمیمگیریموفق ومطلوب رااز نتایجآیندهنگری معرفینموده وفرمودند:
«مِنَ-الْحَزْمِ صِحَّةُالْعَزْم»(لیثیواسطی، 1376، ص470)؛ «صحیحبودن تصمیمگیریاز[آثار و نتایج] دوراندیشی است».
تعالیم مکتب علوی، اندیشیدن در مورد آینده و بررسی جوانب و نتایج امور را به عنوان لازمهی تصمیمگیری معرفی میکند. و مولای متقیان در این باره فرمودند:
«فَتَفَكَّرْ قَبْلَ أَنْ تَعْزِمَ وَ تَدَبَّرْ قَبْلَ أَنْ تَهْجُم»(ورام بن أبي فراس، 1369، ج1، ص251)؛ «پيش از آن كه تصميم بگيرى فكر كن و پيش از آنكه وارد[كارى] شوى تدبّر كن[و در عواقب آن بیندیش]».
استفادهی از تجارب گذشته در امر تصمیمگیری دارای اهمیت است امّا تصمیمگیری براساس اتّکای صرف به شرایط فعلی یا تجارب گذشته، غفلت از تغییرات آتی در پی دارد و تصمیمگیران را با تلخکامی روبرو خواهد کرد. ازهمینروست که حضرت علی(ع) از تصمیمگیری بدون آیندهنگری و عاقبتاندیشی نهی کرده و فرمودند:
«لَا خَيْرَ فِي عَزْمٍ بِلَا حَزْم»(محمدی ریشهری، 1375، ج1، ص650)؛ «در تصمیمی که همراه با دوراندیشی نباشد خیری نیست».
ناکامی در انتخاب و تصمیمگیری، نتیجهی شتاب و در نظر نگرفتن آینده است. یک تصمیم نادرست و به دنبال آن یک گزینش نامناسب، باعث شکست و تأسف و ندامت است. در مجموع اين بیانات پرمحتوای امام(ع) دلالت بر آن دارد كه تصميمگيرى در صورتى موفقيتآميز و اثربخش است و موفقيت و پيشرفت سازمان را در پى خواهد داشت، كه همراه با آیندهنگری باشد. و قبل از اتخاذ تصميم، دورانديشى و آيندهنگرى لازم نسبت به آن صورت گرفته باشد.
«برنامهریزی عبارت است از تفکّر در کلیّات و جزئیات برنامه و تعیین و اتّخاذ شیوه و روشهایی که ما را به بهترین نتیجهی مطلوب برساند»(الوانی و میرشفیعی، 1368، ص19). «برنامهریزی متضمن تعیین هدفها و مقاصد سازمان و تهیّهی نقشه و برنامهی کار است»(رابینز، بی تا، ص14). از همانگونه که در این تعاریف آمده، برنامهریزی مشخص نمودن طرح کار و نقشه برای حرکتهای آینده است و بدیهی است این امر از مهمترین مفاهیم و مراحل آیندهنگری است. لغزش و خطا در برنامهریزی زمانى رخ مىدهد كه سازمانها نسبت به اهداف، شرایط و نحوهی اجرای آنها آگاهى و اطلاعات كافى نداشته و نتایج و سرانجام برنامهها را به درستى پيشبينى نكرده باشند. آیندهنگری مديران را وا میدارد تا در مورد كارهايى كه بايستى در سازمان انجام بپذيرند، بررسى و مطالعه كافى نموده، جوانب مختلف و آثار و پيامدهاى آنها را پيشبينى كنند، و بدين وسيله سازمان را از لغزش و اشتباه، مصون و محفوظ نگه دارند. بنابراين، آیندهنگری مانع گرفتار شدن سازمان در لغزش و اشتباه خواهد شد؛ زيرا آیندهنگری به برنامهریزی منتهی میشود و برنامهریزی نیز مستلزم آن است كه سازمان قبل از اقدام به كار، آن را مورد مطالعه قرار داده باشد؛ آثار و عواقب ناشى از انجام دادن آنها را پيشبينى كرده و بصورت آگاهانه كار را آغاز كند. اين مسأله باعث خواهد شد تا سازمان از غلتيدن در لغزشها و اشتباهات در امان باشد. آموزههای مکتب علوی به این مطلب اشاره شده است و آن حضرت در اینباره فرمودند:
«التَّدْبِيرُ قَبْلَ الْفِعْلِ يُؤْمِنُ الْعِثَار»(لیثی واسطی، 1376، ص28)؛ «تدبير و عاقبتاندیشی قبل از كار، باعث مصونيت از لغزش و خطا است».
همچنین، آن حضرت در تعبیر دیگری در این باره فرمودند:
«الْفِكْرُ فِي الْأَمْرِ قَبْلَ مُلَابَسَتِهِ يُؤْمِنُ الزَّلَل»(تمیمی آمدی، 1366، ص58)؛ «انديشيدن در كار، پيش از اقدام كردن به آن، سبب ايمنى از لغزشها است».
کلمهی «الزلل» از مادهی «الزَّلَّة» و در اصل يعنى بدون قصد و هدف پاى نهادن و گام برداشتن و لغزیدن است(راغب اصفهانی، 1374، ج2، ص150). مطابق این بیانات، شأن مؤمن تدبیر و عاقبتانديشى در امور میباشد و حقيقت اين است كه آدمى بهرهاى مناسب از زندگى نمىبرد مگر آنكه با عاقبتانديشی، در برنامههایش از لغزشها و اشتباهات مصون بماند. امام جعفر صادق(ع) نیز در کلامی پیرامون این مسأله فرمودند:
«إِنَ صَاحِبَ الدِّينِ فَكَّرَ... وَ أَبْصَرَ الْعَاقِبَةَ فَأَمِنَ النَّدَامَة»(مجلسی، 1403، ج2، ص53)؛ «مرد ديندار مىانديشد... و پايان كار را مىنگرد، از پشيمانى در امان مىماند».
بنابراین، مدیر وقتی میخواهد برای دستیبابی به اهداف، برنامهریزی نماید، لازم است ابتدا شرایط و وضعیت آینده و نتایج برنامههای خود را مدّنظر قرار میدهد، سپس، مناسبترین برنامه را برای کسب اهداف انتخاب کند، تا از وقوع اشتباه و خطای در برنامهریزیها در امان مىماند.
ه) متمرکز شدن فعالیتها
امام علی (ع) در کلامی در این مورد فرمودند :
«مَنْ تَوَرَّطَ فِي الْأُمُورِ بِغَيْرِ نَظَرٍ فِي الْعَوَاقِبِ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلنَّوَائِب»(حلوانی، 1408، ص62)؛ «آن كس كه بدون نگريستن در عاقبت كار دست به اقدام زند، خود را گرفتار پيشامدها سازد».
سازمانها معمولاً با محدوديتهاى مختلفى مثل محدوديت منابع و امكانات، محدوديت بودن نيروى انسانى و محدوديت زمانى درگیر هستند كه هر كدام به نوعى سازمان را با مشكل مواجه میکند. آیندهنگری سبب میشود که اهداف متناسب با این محدودیتها و امکانات انتخاب، و تمام تلاشها و فعالیتهای سازمان به این اهداف معطوف شود. تمركز بر فعاليتها به منظور دستيابى به اهداف مشخص، سازمان را از سردرگمى و پراكندهكارى نجات مىدهد، و راه روشنى را براى حركت آن تعیین خواهد كرد. امير مؤمنان على(ع) در مورد پرهیز از پراکندهکاری و لزوم تمرکز بر امور مهم آینده تذكر دادهاند و در يكى از بيانات خويش بر اين مورد مىفرمايند:
«دَعْ مَا لَا يَعْنِيكَ وَ اشْتَغِلْ بِمُهِمِّكَ الَّذِي يُنْجِيك»(تمیمی آمدی، 1366، ص447)؛ «آنچه را براى تو مهم نيست واگذار؛ و به كار مهمى مشغول باش كه موجب نجات تو خواهد شد».
کسی که به دنبال موفقیت در کارهاست باید در ابتدای امر، با بررسی جوانب و شرایط پیشرو، هدف خود را مشخص کند و بعد از شناسایی مهمترین اهداف، تمام توان خود را در جهت رسیدن به آن اهداف به کار گیرد. چرا که موفقیت انسان در کارهایی است که به آنها توجّه کامل داشته و فکر و اندیشهی خود را برای انجام آنها به کار گرفته است. از طرفی دیگر، گستردگی فعالیتها و تنوع برنامهها مانع از آن میشود که بتوان به انجام همهی امور پرداخت. اینجاست که تمرکز بر امور مهمتر اولویت پیدا میکند. امام علی(ع) در این باره میفرمایند:
«إِنَّ رَأْيَكَ لَا يَتَّسِعُ لِكُلِّ شَيْءٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمِّ»(همان، ص57)؛ «فکر تو وسعتی که همهی امور را فرا بگیرد ندارد؛ پس، آن را برای امور مهم فارغ بگذار».
آن حضرت در کلامی دیگر، ضمن پرهیز دادن از پراکندهکاری و مشغول شدن به کارهای گوناگون فرمودند:
«مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ الْحِيَل»(نهج البلاغه، حکمت403)؛ «کسی که به کارهای مختلف بپردازد، خوار خواهد شد و نقشهها[و پیشبینیهایش] به جایی نمیرسد».
«متفاوت» به معنی کارهای مختلفی است که انجام آنها با هم مشکل است یا کارهایی است که از نظر عرف و عادت با هم جور در نمیآید. و تعبیر«خوار شدن» برای انجام این امور از آن جهت است که شخص نمیتواند آن کارهای مختلف را انجام دهد. و جمع بین آنها و بین کاری که مورد هدف اوست ممکن نیست(ابن میثم بحرانی، 1375، ج5، ص743). بنابراین، اگرچه پرداختن به کارهای مختلف و ادارهی آنها، باعث ضایع شدن همهی آنها نخواهد شد، امّا قطعاً سبب ضایع شدن کارها و مسائل مهمتر میشود. چنانکه امیر مؤمنان در حدیثی دیگر در این مورد میفرمایند:
«مَنِ اشْتَغَلَ بِغَيْرِ الْمُهِمِّ ضَيَّعَ الْأَهَم»(تمیمی آمدی، 1366، ص447)؛ «کسی که به امور غیر مهم بپردازد، مسائل مهمتر را ضایع کرده است».
«هر کس به امور غیرضروری بپردازد، خود را به اموری مشغول سازد که مهم نباشند یا به دو کار دور از هم توجّه کند، تدبیر او را یاری نکند»(هاشمی خویی، 1400، ج21، ص485- 486). این بیانات پرمحتوای امام، به این حقیقت رهنمون میکند که برای کسب نتیجهی مناسب در امور سازمان، باید با در نظر داشتن نتایج و عواقب کارها و فعالیتها، از پرداختن به کارها و فعالیتهای غیرضروری که در اولویت برنامهها نیستند پرهیز شود، و در عوض باید به انجام امور و فعالیتهای مهم و مؤثر متمركز شد.
و) حلّ مشكلات و معضلات
کارکرد آیندهنگری در رابطه با حلّ مشکلات سازمان از دو جهت عمده قابل تقسیمبندی است: 1. حل مشکلات فعلی سازمان 2. افزایش توانایی مقابله با چالشها و تهديدهای پیشروی سازمان. لذا، در ادامه، این دو قسم از مشکلات سازمان و نقش آیندهنگری در حلّ و فصل آنها، مطرح و مورد بررسی قرار میگردد.
1. حلّ مشکلات فعلی سازمان
وجود و بروز مشكلات مختلف در سازمان امرى طبيعى بوده و هر سازمان به تناسب اهداف و فعالیتهای خود، با مسائل مختلفى مواجه است. اگر سازمان قبلاً مشكلات خود را پيشبينى كرده باشد، و يا هنگام مواجهه با آنها داراى طرح و برنامهی مشخص باشد، ميزان موفقيت در حلّ مسائل و مشكلات، افزايش خواهد يافت. متقابلاً اگر سازمان در رويارويى با مشكلات، چارهانديشى منطقى و مناسبی نداشته باشد، بزودی در گرفتارها غوطهور شده و از حل آنها عاجز و ناتوان خواهد ماند. و این چرخه همچنان ادامه خواهد یافت. امام على(ع) در این باره فرمودند:
«أَلَا وَ مَنْ تَوَرَّطَ فِي الْأُمُورِ مِنْ غَيْرِ نَظَرٍ فِي الْعَوَاقِبِ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِمُفْدَحَاتِ النَّوَائِب»(نوری، 1408، ج11، ص307)؛ «همانا كسى كه بدون عاقبتانديشى در كارها وارد شود، قطعاً خود را در معرض مصيبتها و مشكلات سنگين قرار داده است».
آن حضرت در بیانی قریب به همین مضمون، ضمن توصیه به دقّت در پیامدهای کارها و تصمیمها برای جلوگیری از بروز مشکلات فرمودند:
«مَنْ نَظَرَ فِي الْعَوَاقِبِ سَلِمَ فِي النَّوَائِب»(ابن ابی جمهور، 1405، ج1، ص296)؛ «هر كه نظر كند در عاقبتها سالم ماند از مصيبتها».
بنابراین، بهترين و مطمئنترين راه براى حل و فصل مشکلات این است که پيشبينى مناسبی از وضعیت و شرایط پیشرو انجام گیرد. این کار هم سپس یافتن راهكارها و روشهای مناسب و معقول براى حل منطقی معقول مشکلات فعلی میشود و هم از بروز دوبارهی آنها پیشگیری میکند یا میزان بروز دوبارهی آنها را کاهش میدهد. حضرت علی(ع) در کلامی ضمن اشاره به اين نکتهی مهم در این مورد فرمودند:
«بِالنَّظَرِ فِي الْعَوَاقِبِ تُؤْمِنُ الْمَعَاطِب»(تمیمی آمدی، 1366، ص58)؛ «با نگريستن در عواقب و پيامدها، ايمنى از هلاكتها حاصل مىشود».
مطابق این رهنمون، مداقه و اندیشیدن در کارها و نتایج تصمیمها، دریافت راهکار حل مشکلات را فراهم میآورد و از این رو، آدمی را از نابودی و زوال محافظت میکند.
2. افزایش توانایی مقابله با چالشهای پیشرو
«آيندهنگرى به سازمان اين امكان را مىدهد كه براى مقابلهی درست و خردمندانه با خطراتى كه موجوديت و يا اهداف اصلى سازمان را مورد تهديد قرار مىدهد، آمادگى لازم را داشته باشد؛ زيرا از كارهاى مهم و گامهاى اصلى در فرآيند آیندهنگری، شناسايى درست مشكلات و خطراتى است كه احتمالاً سازمان را تهديد كرده و براى سازمان خطرساز مىباشند»(خدمتی و همکاران، بی تا، ص8). از اين رهگذر، سازمان مىتواند به صورت صحيح و اصولى به مقابله با آنها پرداخته، و از پيامدهاى ناگوار و ناخوشايندى كه ممكن است براى سازمان پيش آيد، جلوگيرى كند. در کلام مولای متقیان نیز به این نکته تذکر داده شده است که عاقبتاندیشی و نگریستن در فرجام امور باعث مصون ماندن از خطرات و آسیبها میشود؛ آن حضرت در این مورد میفرمایند:
«رَاقِبِ الْعَوَاقِبَ تَنْجُ مِنَ الْمَعَاطِب»(تمیمی آمدی، 1366، ص476)؛ «مواظب عواقب و پیامدها باش تا از مهلكهها رستگاری یابی».
«يعنى در هر كار و هر باب ملاحظهی عواقب آن را بكن و اجتناب كن از آنچه عاقبت آن بد باشد كه اگر چنين كنى رستگارى يابى و در مهلكه و گرفتاری نيفتى»(آقا جمال خوانساری، 1366، ج4، ص99). بنابراین، آيندهنگرى، انتخاب عكس العمل مناسب برای مقابله با تهدیدات، و نيز در امان ماندن از پيامدهاى ناخوشايند آنها را سبب میشود. اگر مديران و مسئولان سازمان قبل از رویارویی با هرگونه مشكل، آن را پيشبينى كرده باشند، تلاش خواهند كرد كه از به وجود آمدن آن پيشگيرى نمايند. و چنانچه پيشگيرى از وقوع مشكل نيز غيرممكن بنمايد، سعى مىكنند كه راهكارها و راهحلهاى مناسبى براى مقابله اصولى و صحيح با مشكلات و حل و فصل آنها در نظر بگيرند. حضرت علی(ع) در این باره میفرمایند:
«مَنْ نَظَرَ فِي الْعَوَاقِبِ سَلِم»(لیثی واسطی، 1376، ص454)؛ «هر كه نظر كند در عاقبتها سالم میماند[از خطرات]».
کسانی که بدون توجّه به آینده در ورطهی امور داخل شوند به این دلیل که مشکلات و شرایط پیشرو را پیشبینی نکردهاند برای آن راهحلّی نخواهند یافت و از این جهت همواره سختیها فرارویشان ظاهر خواهد شد و همیشه در دنیایی از مصائب و مشکلات غوطهورند. مولای متقیان در این مورد میفرمایند:
«مَنْ قَعَدَ عَنْ حِيلَتِهِ [جِبِلَّتِهِ] أَقَامَتْهُ الشَّدَائِد»(تمیمی آمدی، 1366، ص463)؛ «آن که در چارهاندیشی و چارهسازی کار خود کوتاهی کرد شدائد و سختیها او را سر پا خواهند کرد».
مطابق این بیانات، يكى از آثار آیندهنگری اين است كه مشكلات احتمالی آينده را پيشبينى كرده، و براى مقابلهی درست و مناسب با آنها، راهحلهایی ارائه مىدهد؛ و از گرفتار شدن سازمان در مشكلات سازمانى جلوگیری مىكند. و عدم توجّه باعث گرفتار شدن به انواع مشکلات و مصایب است. در تعبیری دیگر، حضرت علی(ع) میفرمایند:
«مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ مَنِ اسْتَدْبَرَ الْأُمُورَ تَحَيَّرَ»(لیثی واسطی، 1376، ص452)؛ «هر كه از پيش به استقبال كارها رود بينا مىشود، و هر كه به آنها پشت كند[و ناآماده با آنها روبرو گردد] سرگردان مىماند».
مطابق این رهنمونها، مدیری که بدون آیندهنگری کار و فعالیتی را شروع نماید به این خاطر که اشکالات احتمالی را پیش بینی نکرده و برای آنها برنامهی مناسبی آماده نکرده همیشه در انبوه مشکلات حیران و گرفتار است.
همچنین، از امام صادق(ع) روايتی نقل شده است كه میتوان در این مورد بدان استناد نمود. از آن حضرت نقل شد که فرمودند: مردى نزد پيامبر آمد و عرض كرد: اى رسول خدا(ص)، مرا نصيحت كن و به من اندرزى ده! پیامبر فرمود: اگر نصيحت كنم عمل مىكنى؟ مرد گفت: آرى، اى رسول خدا، دوباره پيامبر فرمود: اگر نصيحت كنم، عمل مىكنى؟ مرد پاسخ داد: آرى، و باز پيامبر سخن خويش را تكرار كرد و مرد نيز اعلام آمادگى كرد. پس پيامبر با ارزش ترين نصيحتها را كه اين همه بر آن تأكيد كرده بود، چنين بيان كرد:
«فَإِنِّي أُوصِيكَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ يَكُ رُشْداً فَامْضِهِ وَ إِنْ يَكُ غَيّاً فَانْتَهِ عَنْه»(کلینی، 1429، ج8، ص150) «من تو را سفارش و نصيحت مىكنم به اينكه هر زمان تصميم گرفتى كارى انجام دهى، در عاقبت آن كار بينديشى، پس اگر عاقبت آن رشد بود [و كارى درست و صحيح بود] انجامش دهى و اگر عاقبت آن گمراهى و تباهى بود، از آن دست بكشى و رهايش كنى».
همچنين از امام باقر(ع) روايت شده است که پیامبر گرامی اسلامی(ص) برای در امان ماندن از گرفتاریها به آیندهنگری و تأمّل در تصمیمها توصیه مینموده و در این مورد فرمودند:
«إِذَا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ يَكُ خَيْراً وَ رُشْداً فَاتَّبِعْهُ وَ إِنْ يَكُ غَيّاً فَدَعْه»(برقی، 1371، ج1، ص16)؛ «هر زمان كه تصميم به انجام دادن كارى گرفتى، در عاقبت آن بينديش، پس اگر خير و رشد بود، آن را دنبال كن، و اگر گمراهى و تباهى بود، از آن اجتناب کن».
مدیری که از آیندهنگری استفاده و استقبال کند آسیبها، چالشها و مخاطرات برنامهها و امور سازمان را میشناسد و برای رویارویی مناسب با آنها مهیا میشود. ولی کسی که بدون تدبیر و پایاناندیشی در کارها و فعالیتها وارد میشود خود را در معرض گرفتاریها قرار میدهد و به آنها دچار میشود.
ز) استفادهی بهینه از امکانات و فرصتها
در حقیقت، «مهمترین مزیت آیندهنگری و پیش بینی رویدادها، استفادهی از فرصتها و شرایط آتی است»(سلطانی، 1376، ص87). عدم قطعیت و یقینی نبودن هر چیز امری بدیهی و از اصولاً از مقدمات آیندهنگری است، لیکن این مسأله برای برخی توجیه کنندهی عدم دوراندیشی و سبب عدم استفادهی مناسب از امکانات و هدر رفتن فرصتهای پیشروست. مولای متقیان در کلامی مؤجر و پرمحتوا ضمن برحذر داشتن از این نوع نگرش فرمودند:
«إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّة»(نهج البلاغه، حکمت118)؛ «از دست دادن فرصت، اندوهبار است».
نگرشی دیگر که مبتنی بر پیشبینی عوامل تأثیرگذار در آینده است سعی میکند با شناخت عوامل و شرایط مؤثر، هم مهار تغییرات را در دست بگیرد و هم بتواند از آن تغییرات بهره و استفاده ببرد. بنابراین، برای آن دسته از مدیرانی که در این جهت گام برمیدارند تغییرات و شرایط پیشرو، عاملی مهم برای استفاده از فرصتهای گرانبها است. آن امام همام در کلامی دیگر در این مورد میفرمایند:
«وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْر»(نهج البلاغه، حکمت21)؛ «فرصت مانند ابر در گذر است فرصتهاى خير را غنيمت شماريد».
به طور خلاصه میتوان گفت که آیندهنگری این امکان را برای مدیران و مسئولان فراهم میآورد تا با پیشبینی و آگاهی از شرایط و موقعیتهای پیشرو، برنامهها و اهداف سازمان را به شکلی طراحی و تعیین کنند که سازمان بتواند با استفاده از امکانات خود به بهترین شکل از این شرایط و موقعیتها بهره گیرد. از همینروست که از منظر نظام مدیریتی مولای متقیان، پایهبندی به آیندهنگری بهتر از برخورداری از امکانات و منابع است. ایشان فرمودند:
«التَّلَطُّفُ فِي الْحِيلَةِ أَجْدَى مِنَ الْوَسِيلَة»(تمیمی آمدی، 1366، ص243)؛ «ظرافت و دقّت در چارهاندیشی سودمندتر از امکانات است».
آیندهنگران با شناخت و شناسایی آینده در موارد بسیاری قادرند با امکانات و منابع ناچیز کارهای بزرگی را انجام داده و به سرانجام برسانند. در حالی که مدیران بیبرنامه، با امکانات بیشتر به چنین موفقیتی نائل نمیشوند.
بنابراین، آیندهنگری در سازمان به دو دلیل باعث استفادهی بهینه از امکانات و اغتنام فرصتهای آینده میشود؛ دلیل نخست«تعيين مسير حركت سازمان» است. تعيين جهت حركت سازمان باعث روشن کردن مسير تلاشهاى افراد و كاركنان سازمان میشود. با تعيين هدفها، افراد و سازمان مىتوانند عوامل انگيزشى را تعيين، و منبع الهام بخش را مشخص نمايند. اين كار به آنها كمك مىكند تا بر موانع و محدوديتهايى كه بر سر راه آنهاست پيروز شوند.
در مورد تعيين هدف، و مشخص كردن اهداف سازمانى، میتوان در سيرهی عملى امير مؤمنان(ع) استناد كرد. آن حضرت در دوران كوتاه حكومت خويش، هر گاه فردى به عنوان زمامدار و كارگزار خود به منطقهاى اعزام مىكردند، انتظارات خود را به صورت دقيق به اطلاع آن شخص مىرساند، و اهدافى را كه بايد براى دستيابى به آنها تلاش كند، مشخص مىكردند. به عنوان نمونه در نامهی خویش خطاب به مالك اشتر نخعى، اهداف اصلى و انتظارات اساسى خود را از مالك، روشن و مشخص كرده و به صورت مشروح و جامع، وظايف و اختيارات او را ذكر كرده است. ایشان در قسمتی از این نامه چنین نوشتند:
«هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ حِينَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَايَةَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا»(نهج البلاغه، نامه53)؛ «اين فرمان بندهی خدا، على، امير مؤمنان، به مالك بن حارث اشتر است، هنگامى كه او را والى مصر گردانيد، تا خراج آن ديار را گرفته، و با دشمنان آن پيكار كند، و كار مردم را سامان داده و شهرهاى آن را آباد سازد».
امام(ع) در اين قسمت از نامه، مبناى اصلى انتصاب و اعزام مالك اشتر را به مصر، گرفتن ماليات، جنگ با دشمنان، ساماندهى كار مردم و آباد ساختن شهرهاى آن منطقه اعلام كرده؛ و در ادامهی نامه نیز وظايف مالك اشتر، و روشها و دستور العملهاى لازم جهت دستيابى به آنها را توضيح داده است.
ح) افزایش اثربخشی و بهرهورى منابع و امکانات
سازمان همواره تلاش مىكند كه از منابع و امكانات خود به صورت مناسب و بهينه استفاده كند. محدوديت منابع و امكانات سازمان، ضرورت اين تلاش را دو چندان كرده، و توجیه مديران سازمان را به اين نكته جلب مىكند كه بايد همواره سعى كنند تا از منابع موجود سازمان به نحو شايسته و مطلوب استفاده نمايند. بديهى است كه استفاده بهينه و بهرهورى مناسب از امكانات سازمان، زمانى ميسر خواهد شد كه مديران با در نظر داشتن شرایط آینده براى استفادهی درست از منابع و امكانات آن، و تخصيص منابع به بخشهاى مختلف سازمان، به صورت دقيق و منسجم برنامهريزى كنند تا بتواند از هدر رفتن منابع و امكانات موجود جلوگيرى نمايند. بنابراين، آیندهنگری، بهرهورى سازمان را افزايش داده و به سازمان و مديران آن كمك مىكند كه از منابع و امكانات موجود به صورت مطلوب و مناسب استفاده كنند و دچار كمبود و فقر منابع و امكانات نشوند. مولای متقیان(ع) در يكى از بيانات خود، اين حقيقت را متذكر شده و فرمودند:
«لَا فَقْرَ مَعَ حُسْنِ تَدْبِير»(تمیمی آمدی، 1366، ص354)؛ «با تدبیر نيكو، فقر[و كمبود امكانات] وجود نخواهد داشت».
از اين سخن استفاده مىشود كه آیندهنگری نه تنها از هدر رفتن منابع و امكانات موجود و سازمان جلوگيرى مىكند؛ بلكه باعث مىشود كه سازمان، به جذب امكانات و منابع ديگر بپردازد؛ زيرا هر سازمان علاوه بر منابع موجود و بالفعل خود، منابع بالقوهاى نيز دارد كه تنها با برنامهريزى دقيق و اصولى مىتواند آنها را به دست آورد، و ميزان بهرهورى را تا حدّ زيادى افزايش دهد. روشن است كه منابع و امكانات، تأثير فراوانى بر كارآيى و اثر بخشى سازمان دارد، و هر چه منابع و امكانات بيشترى در اختيار سازمان باشد، ميزان موفقيت و پيشرفت سازمان نيز افزايش خواهد يافت؛ ليكن آنچه بيش از وجود منابع و امكانات مىتواند سازمان را يارى رساند، استفاده بهينه و بهرهورى مناسب از امكانات موجود است. اين نكته اى است كه امام على(ع) در يكى ديگر از سخنان خود آن را متذكر شده و مىفرمايد:
«الْقَلِيلُ مَعَ التَّدْبِيرِ أَبْقَى مِنَ الْكَثِيرِ مَعَ التَّبْذِير»(تمیمی آمدی، 1366، ص354)؛ «امكانات كمى كه با تدبير مورد استفاده قرار گيرد، از[امكانات] بسيارى كه با اسراف همراه باشد ماندگارتر است».
امير مؤمنان(ع) در يكى از سخنان خود، برنامه ريزى صحيح و اصولى را زمينهساز افزايش امكانات و سودآورى؛ و سوء تدبير را موجب از دست رفتن امكانات و سرمايهی فراوان دانسته و مىفرمايد:
«حُسْنُ التَّدْبِيرِ يُنْمِي قَلِيلَ الْمَالِ وَ سُوءُ التَّدْبِيرِ يُفْنِي كَثِيرَه»(تمیمی آمدی، 1366، ص354)؛ «تدبیر خوب و درست، مال[و امكانات] كم را افزايش مىدهد، و تدبیر بد اموال [و امكانات] زياد را از بين مىبرد».
بنابراين، توجه ويژهی مديران سازمان بايستى به آیندهنگری و برنامهریزی مناسب و صحيح براى استفاده بهينه و مناسب از امكانات معطوف باشد، نه به داشتن بيش از حدّ امكانات و منابع، و اسراف و زيادهروى در استفاده از آنها.
5. نتیجهگیری
مطابق آنچه که گذشت، عصر حاضر، مدیریت راهبردی همراه با پیشبینی شرایط و فرصتها و برنامهریزی مناسب برای آینده را طلب میکند و مدیریت سازمانهای گسترده، پیچیده و دیوان سالارانهی امروزی، نمیتواند بدون آیندهنگری فراگیر صورت پذیرد و کارآیی لازم را داشته باشد. به عبارت دیگر، اگر در سازمان، شناسایی شرایط آینده به نحو مناسبی صورت نپذيرد، برنامههاى متناسب با آن شرایط طراحى نشود، اهداف سازمان، راهها و ابزار مناسب براى دستيابى به آنها نیز به درستی تعیین و مشخص نشده است. و در چنین وضعیتی قهراً اثربخشى و كارآيى به هيچ وجه تحقق نخواهد يافت. از این منظر، آیندهنگری هم در علم مديريت، به عنوان يكى از وظايف مديران سازمان مطرح مىباشد، و هم در آموزههاى دينى، بخصوص سیره و روش مدیریتی مولای متقیان، حضرت علی(ع) مورد تأکید ویژه و فراوان واقع شده است. از منظر نظام مدیریتی حضرت علی(ع)، آیندهنگری با ایجاد انگیزه، ایجاد آرامش روان، موفقیت در تصمیمگیری، کاهش خطای در برنامهریزی، متمرکز شدن فعالیتها، استفادهی بهینه از امکانات و فرصتها، حلّ مشكلات سازمان فعلی سازمان و افزایش توانایی مقابله با چالشها و تهديدهای پیشرو و افزایش اثربخشی و بهرهورى منابع، زمینهی پیشرفت و اعتلای سازمان را فراهم میآورد. به این ترتیب، لازم است مدیران ارشد سازمان با به بررسى جوانب و زواياى گوناگون آینده پرداخته و با تعیین برنامههای راهبردی و استراتژی مناسب، زمینهی موفقيت و پيشرفت سازمانها را فراهم مینمایند. البته، بايد توجّه داشت که در آیندهنگری صرف در نظر داشتن شرایط و موقعیتهای آتی، مطلوب نبوده و موجب موفقيت و پیشرفت نمىشود؛ بلکه، آیندهنگری صرفاً زمانی مىتواند موجبات موفقيت و پيشرفت سازمان را فراهم آورد و پویایی حیات سازمان را تضمین کند كه اصولى، عالمانه، منطقى و همراه با برنامهریزی صحیح، آیندهگزینی و به دنبال آن آیندهسازی باشد. در غیر این صورت، اجرای برنامهها و فعالیتهای غيراصولى نه تنها كمكى به ارتقاء و پيشرفت سازمان نمىكند، بلكه مىتواند موجب هدر دادن امکانات گردد و شیرازهی سازمان را از هم بپاشاند.
منابع و مآخذ:
1-آقا جمال خوانسارى، محمّد بن حسين(1366ش)، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، تهران: دانشگاه تهران، چاپ چهارم.
2-ابن أبي جمهور احسایی، محمد بن زين الدين(1405ق)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، قم: دار سيد الشهداء للنشر، چاپ اول.
3-ابن شعبه حرّانی، حسن بن علی(1404ق)، تحف العقول عن آل الرسول، قم: جامعه مدرسین، دوم.
4-ابن منظور، محمّد بن مکرم(1405ق)، لسان العرب، قم: الهادی، چاپ اول.
5-ابن میثم بحرانی، میثم بن علی،(1375ش)، شرح نهج البلاغه، مترجم، قربانعلی محمدی مقدم؛ علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول.
6-اخلاقی، عبدالرحیم، «نگاهی به روش تشویق در ایجاد انگیزه از دیدگاه قرآن»، دوفصلنامه اسلام و پژوهشهای مدیریتی، تابستان1390، صفحه127- 152.
7-الوانی، مهدی و میرشفیعی، نصرالله(1368ش)، مدیریت تولید، مشهد: آستان قدس رضوی، چاپ اول.
8- برقی، احمد بن محمّد بن خالد(1371ش)، المحاسن، قم: دار الكتب الإسلامية، چاپ دوم.
9- بیرو، آلن(1367ش)، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران: انتشارات کیهان، چاپ اول.
10- پولاددژ، محمّد(1367ش)، آیندهنگری، رشد و توسعه در سیستم برنامهریزی، تهران: چاپ صنوبر، چاپ اول.
11- تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمّد(1366ش)، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم: دفتر تبليغات.
12- حرّ عاملى، محمّد بن حسن(1409ق)، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة ، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول.
13- حسيني زبيدي، محمد مرتضى(1414ق)، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت: دار الفکر، چاپ اول.
14- حلوانى، حسين بن محمد(1408ق)، نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، قم: مدرسة الإمام المهدي عجل الله تعالى فرجه الشريف، چاپ اول.
15- حمیدی زاده، محمّدرضا، «تبیین نقش پیشبینی و آیندهنگری در نظام مدیریت اسلامی»، مجله مطالعات مدیریت، زمستان 1377 - شماره 20، 1-16.
16- خدمتی و همکاران، ابوطالب(بی تا)، مدیریت علوی، بیجا.
17- هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله(1400ق)، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، مترجم: حسن زاده آملىٍ، حسن و كمرهاى، محمّدباقر، تهران: مكتبة الإسلامية، چاپ چهارم.
18- رابینز، استیفن پی(بی تا)، مدیریت رفتار سازمانی، ترجمه علی پارسائیان و سید محمود اعرابی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، چاپ اول.
19- راغب اصفهانى، حسين بن محمّد(1374ش)، مفردات الفاظ قرآن، تهران: مرتضوی، چاپ دوم.
20- سلطانی، ایرج، «اصل پیشبینی و آیندهنگری»، مجله تدبیر، 1376، شماره 78.
21- صادقی، مظفر(1393ش)، مقدمهای بر آیندهنگری، بیجا، رهیافت، چاپ اول.
22- طريحي، فخر الدين بن محمّد(1375ش)، مجمع البحرين، تهران: انتشارات مرتضوي، چاپ سوم.
23- فراهیدی، خلیل بن احمد(1409ق)، کتاب العین، قم: نشر هجرت، چاپ دوم.
24- کارشکی، حسین و هاشمی، زهرا، «نقش آیندهنگری در انگیزش و عملکرد یادگیرنده؛ جستجوی ریشههای عملکرد و انگیزش در دورنمای آینده»، مجموعه مقالات دومین همایش ملی روانشناسی تربیتی، خرداد 1393، صفحه1-7.
25- کلينى، محمّد بن يعقوب(1429ق)، الكافي، قم، دار الحديث، چاپ اول.
26- کنارکوهی، هوشنگ(1394ش)، «آیندهشناسی مدیران و رابطه آن با پیشرفت عملکرد سازمان در شهرداری شهرستان دیلم»، فصلنامه مدیریت شهری، پاییز 1394، صفحه 353- 364.
27- ليثى واسطى، على بن محمّد(1376ش)، عيون الحكم و المواعظ، قم: دار الحديث، چاپ اول.
28- مجلسی، محمّدباقر(1403ق)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، بیروت: دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم.
29- محمّدي ریشهري، محمّد(1375ش)، ميزان الحِکمة، قم: دار الحديث. چاپ دوم.
30- مصطفوی، حسن(1368ش)، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول.
31- مکارم شیرازی، ناصر(1390ش). پیام امام امیر المؤمنین(ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول.
32- نبوی، محمّدحسن(1388ش)، مدیریت اسلامی، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ چهاردهم.
33- نورى، حسين بن محمّدتقى(1408ق)، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول.
34- ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى(1369ش)، مجموعه ورّام، مشهد: بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، چاپ اول.
35 - Harford, W. (2011). Connectedness and perceived instrumentality in pre- service: A comparison of two measures. Submitted in Partial Fulfillment of the Degree of Doctor of Philosophy Educational Psychology. The University of New Mexico.
Kaufman, J & Agars, M. -36(2008). The role of personality and motivation in predicting early college academic success in non-traditional students at a Hispanic-serving institution. Learning and individual Differences. VOL. 18. 492- 496.
-37 Simons, J & Vansteenkiste, M, Lence, W & Lacante, M. (2004). Piacing Motivation and Fure Time Perspective Theory in a Temporal Perspective. Journal of Educational Psychology Review, VOL. 16, no. 2.
[1] .Harford
[2] . Kaufman
[3] .Simons