The role of culture and economy of culture in creating and expanding entrepreneurship and employment in the field of medical information technology management in Shiraz University of Medical Sciences
Subject Areas : Human Capital EmpowermentHadis Jafari 1 , Marzieh Heydari 2 *
1 - Department of Educational Sciences, Abadeh Branch, Islamic Azad niversity, Abadeh, Iran
2 - islamic azad university
Keywords: Culture", "Economy of Culture", "Creation and Development of Entrepreneurship", "Employment", "Medical Information Technology Management".,
Abstract :
, this research has been carried out with the aim of "the role of culture and the economy of culture in the creation and development of entrepreneurship and employment in the field of medical information technology management". The participants in this research included 104 professors and employees of the entrepreneurship department of Shiraz University of Medical Sciences who were selected through the entire population. The research method was a mixed method (qualitative and quantitative), which was used in the qualitative part of the metacomposite approach and in the quantitative part of the descriptive method of causal correlation based on the modeling of structural equations in a new way. the validity through the content method as well as triangulation in both methods were confirmed acceptably, and the reliability in the metacomposite approach was confirmed based on Lincoln and Goba (2017) indices and in the preliminary study of the quantitative part, using Cronbach's alpha coefficients. To analyze the findings of this study in the qualitative part of document mining with emphasis on domestic and foreign studies and in the quantitative part of descriptive statisticsand inferential statistics with Smart PLS software) The results showed, "Cultural, economic, technical-technological factors and legal-civil support had a significant impact on the creation and expansion of entrepreneurship and employment in the field of medical information technology management". Therefore, it seems that the direction of development Entrepreneurship in the field of medical education requires cultural infrastructure, government and private sector support, access to new technologies, and economic support.
ارشادی، محمدجواد، رضایی، نسا و باقری حسینآبادی، رضا. (1399). ارزیابی تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر کارآفرینی زنان در خانههای کارآفرینی شهرداری تهران. مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان. 18 (4)، 33-68.
چاوش باشی، فرزانه. (1390). طراحی مدلی جهت سنجش تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اقتصاد فرهنگی ایران. مدیریت فرهنگی. 5 (1) (پیاپی 11). 110-123.
حقیقی، مرتضی، تقوایی، مریم و صفاریان همدانی، سعید. (1400). کارآفرینی و اشتغالزایی در حوزه کسبوکارهای دانشبنیان مبتنی بر ظرفیت موقوفات؛ ارائه مدل با استفاده از تکنیک دیمتل و مدل یابی معادلات ساختاری. پژوهشنامه خراسان بزرگ. 11(42). 106-85.
صفوی، زینب و مرادی، خدیجه. (1392). چالشها و موانع ترغیب دانشآموختگان رشته کتابداری و اطلاعرسانی به ایجاد کارآفرینی و اشتغالزایی. نظامها و خدمات اطلاعاتی. 2 (2)، 55-66.
عزیزی، شهریار، حاجی پور، بهمن و علی عسکری، محمدرضا. (1397). طراحی و تبیین الگوی توسعه کارآفرینی در فضای مجازی ایران با تأکید بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی. مطالعات راهبردی بسیج. 21 (81)، 104-136.
یاقوتی، سپیده، موسوی لر، اشرف السادات و فربود، فریناز. (1398). استراتژی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد در ایران. باغ نظر. 16 (80)، 63-74.
Adenutsi, D. E. (2009). Entrepreneurship, job creation, income empowerment and poverty reduction in low-income economies.
Brownson, C.. (2013). Fostering entrepreneurial culture: a conceptualization. 5(31), 146-155.
Card, N. A. (2015). Applied meta-analysis for social science research: Guilford Publications.
Castaño, M.-S., Méndez, M. T., & Galindo, M.-Á. (2015). The effect of social, cultural, and economic factors on entrepreneurship. 68(7), 1496-1500.
Connell, J., Carlton, J., Grundy, A., Taylor Buck, E., Keetharuth, A. D., Ricketts, T., . . . Brazier, J. J. Q. o. l. r. (2018). The importance of content and face validity in instrument development: lessons learnt from service users when developing the Recovering Quality of Life measure (ReQoL). 27, 1893-1902.
Cronbach, L. J. J. p. (1951). Coefficient alpha and the internal structure of tests. 16(3), 297-334.
Davis, S. M. J. A. a. S. (2002). Social entrepreneurship: Towards an entrepreneurial culture for social and economic development.
Decker, R., Haltiwanger, J., Jarmin, R., & Miranda, J. J. J. o. E. P. (2014). The role of
Fayolle, A., Basso, O., Bouchard, V. J. E., & Development, R. (2010). Three levels of culture and firms’ entrepreneurial orientation: A research agenda. 22(7-8), 707-730.
Flick, U. (2018). Triangulation in data collection. In: The SAGE handbook of qualitative data collection.
Glaser, B., & Strauss, A. (2017). Discovery of grounded theory: Strategies for qualitative research: Routledge.
Hair Jr, J. F., Hult, G. T. M., Ringle, C., & Sarstedt, M. (2016). A primer on partial least squares structural equation modeling (PLS-SEM): Sage publications.
Heo, M., Kim, N., & Faith, M. S. J. B. m. r. m. (2015). Statistical power as a function of Cronbach alpha of instrument questionnaire items. 15, 1-9.
Lee, C. C., Wang, C.-W., Ho, S. J. (2022). The dimension of green economy: Culture viewpoint. 74, 122-138.
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry (vol. 75). In: Sage Thousand Oaks, CA.
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry: sage.
Machado, L.P. (2010), ‘Does destination image influence the length of stay in a tourism destination?’, Tourism Economics, Vol 16, pp 443–456.
Markéta, A. J. E. W. P. (2022). The Influence of Corporate Culture on the Development of Employee Training System in Enterprises of the New Economy. 6(2), 5-54.
مجله توانمندسازی سرمایه انسانی دوره 7، شماره 4، زمستان 1403 صص. 333- 348 |
تاریخ دریافت: 27/01/1403
تاریخ پذیرش: 05/05/1403
چكيده
این پژوهش، با هدف واکاوی عوامل کلیدی موثر در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی انجامشده است. روش پژوهش روش آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از فراترکیب و در بخش کمی از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل مطالعات متعدد داخلی و خارجی بود که پس از غربال مطالعات فوق، 20 مقاله در قالب روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدد. روایی در شیوه کیفی از روش مثلث سازی و پایایی در رویکرد فراترکیب (کیفی)، بر مبنای شاخصهای لينكلن و گوبا (1985) انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی کلیه اساتید و کارمندان فعال در بخش کارآفرینی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به تعداد 104 نفر بودند که از طریق تمام شماری انتخاب شدند. روایی در شیوه کمی از طریق روایی محتوایی (با تائید چند نفر از اساتید دانشگاه انجام شد که پس از اصلاحات مورد نظر، مورد تائید قرار گرفت و پایایی ابزار نیز با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافتههای این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی به دلیل استفاده از رویکرد فراترکیب در قالب استخراج مفاهیم و کدهای مفهومی و تبدیل به ابعاد مدل مورد نظر؛ حاصل از مطالعات مختلف و اسناد احتمالی بالادستی با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخصهای جمعیت شناختی با استفاده از نرمافزار SPSS) و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار Smart PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل فنی- فناورانه و عوامل حمایتهای حقوقی-مدنی به عنوان عوامل کلیدی موثر در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی تشخیص داده شدند. بنابراین به نظر میرسد، جهت توسعه مسیر کارآفرینی در حوزه آموزش پزشکی، نیاز به زیرساختهای فرهنگی، حمایتهای دولتی و بخش خصوصی، دسترسی به فناوریهای نوین و همچنین پشتیبانی اقتصادی احساس میشود.
کلید واژهها: عوامل، ایجاد و بسط کارآفرینی، اشتغال، مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی
مقدمه
تصور اینکه با رشد جمعیت هر ساله بر سیل بیکاران افزوده میشود و کار برای همه موجود نیست، باعث شده دغدغه ذهنی برای پژوهشگران و همچنین برخی از نخبگان حوزه اقتصاد و اشتغالزایی ایجاد شود. اگرچه هر ساله شغلهای جدید به وجود میآیند، اما از شمار زیاد بیکاران کاسته نخواهد شد چراکه قرار نیست مشاغلی که خلق شدند هدفشان اشتغالزایی باشد و بتوانند معضل بیکاری را حل نمایند. بلکه بسیاری از حرفهها بهصورت انحصاری زمینههای بهکارگیری افراد نزدیک به سازمانها را فراهم میآورند و همینطور برخی مشاغل دیگر نیز به دلیل عدم توجه به آینده نمی توانند اشتغال پایدار فراهم نمایند و عملاً باری از روی دوش دولتها کم نمیکند. مسئله اشتغال و درآمد به حدی مهم است که به دغدغه اصلی خانوادهها، مدیران و دولتها مبدل شده است. زیرا برآورده شدن نیازهای اقتصادی و اجتماعی انسان در گرو فعالیت سودمند و کسب درآمد است. در واقع اعضای جامعه بدون شغل مناسب و درآمد کافی، در معرض آسیبهای متعدد مالی، اجتماعی، روحی و خانوادگی قرار دارند. از اینرو مردم و دولتمردان با آگاهی به میزان ضرورت اشتغالزایی در بهبود وضعیت جامعه راه کارهای مختلف ارائه میدهند (عزیزی و همکاران، 1397). بنابراین نیاز است تا با دید بهتر و نگرش عمیق و جدیدتری به موضوع بیکاری و نقطه مقابل آن یعنی اشتغالزایی نگاه شود. بهطوریکه دانش در خدمت بشر باشد، اما مانعی برای اشتغال محسوب نشود. برای رفع این معضل، فرهنگ و اقتصاد فرهنگی کمک شایانی خواهند کرد چرا که اقتصاد فرهنگی هم دانش جدید را به خدمت میگیرد و هم باعث میشود تقویت خوداتکایی و بهنوعی کاهش وابستگی مردمی به دولتها شود. اقتصاد فرهنگ همچنین نقشی پررنگ در اثرگذاری فرهنگ بر نتایج اقتصادی داشته و از طریق شیوههای مختلف و بهروز امروزی سعی میکند راهکارهایی را برای اشتغال بیشتر و مهمتر از آن مداوم و پایدار ارائه دهد. اما برای عملیاتی شدن و اثرگذاری اقتصاد فرهنگ با برجسته کردن دانش، یک متغیر واسطهای بین این نوع از اقتصاد و اشتغال نیاز است که کارآفرینی همان متغیر است. با توجه به اینکه توسعه اقتصاد فرهنگی نیازمند تکاپوی مردم نیز هست، کارآفرینی از مصادیق مهم اقتصادی است که میتواند با اقتصاد فرهنگی مرتبط باشد و در نهایت با کاهش میزان بیکاری، شرایط اشتغالزایی در بخشهای مختلف بهویژه خصوصی بر پایه دانش را فراهم نماید (حقیقی و همکاران، 1401).
اقتصاد جهانی بهاندازه کافی کار شایسته برای همهکسانی که به آن میخواهند یا به آن نیاز دارند تولید نمیکند و همچنین هیچکس سناریویی را پیشبینی نمیکند که چنین رشدی در آینده قابل پیشبینی رخ دهد. از اینرو اشتغالزایی در آینده از موارد مهمی است که کشورها باید برای آن چارهاندیشی کنند. اقتصاد فرهنگ، شاخهای از اقتصاد است که رابطه فرهنگ و نتایج اقتصادی و همچنین نقش فرهنگ در رفتارهای اقتصادی را بهعنوان یکرشته رو به رشد بررسی میکند. با توجه به اینکه «فرهنگ» با اعتقادات و ترجیحات مشترک گروههای مربوطه مفهومسازی میشود و بهعنوان یک زمینه رو به رشد در اقتصاد رفتاری، باعث ایجاد تفاوتهای قابلتوجه در تصمیمگیری و مدیریت و ارزیابی داراییها میشود، نقش مهمی در نتایج اقتصادی ایفا خواهد کرد (آدنوا3، 2022).
زمینههای اقتصادی فرهنگی با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین رشد کرده است که باعث بهبود بهرهوری در نحوه مصرف فرهنگ شده و فناوریهای جدید نیز منجر به همگرایی فرهنگی شدهاند که در آنهمه نوع فرهنگ را میتوان در یک دستگاه واحد مشاهده کرد. همین موضوع باعث شده اثرات فرهنگ و اقتصاد فرهنگی از طریق فناوریهای اطلاعات و سایر فناوریهای جدید دارای ارزش دوچندان باشد (عزیزی و همکاران، 1397). همچنین نسل فعلی و جوانتر، فرهنگ را سریعتر از پدر و مادر خود میگیرند تا از طریق رسانههای جدید. دستگاههای پیشرفته هوشمند یک نمونه شگفتانگیز از این است که در عرض چند ثانیه میتوان از طریق یک دستگاه به تعداد زیادی از محتوای صوتی، تصویری و... دسترسی پیدا کرد. این رسانهها با افزایش فرهنگ ارتباطات، شروع به تأثیرگذاری بر اقتصاد میکنند، در حالی که قدرت کاهش هزینهها، کاهش موانع ورود به اقتصاد فناوری را در یک ظرفیت بالا دارا هستند (کاستانو و همکاران، 2015).
چهارچوب نظری پژوهش
موضوع توسعه کارآفرینی در راستای اشتغالزایی از موارد مهمی است که باید به آن توجه بیشتری شود، ازاینرو پرداخت به موضوع مذکور هم مهم و هم ضروری است و از چندین وجه نیز، قابل ارزیابی است. تصور حاکم در میان مردم این است که این موضوع بهطور کامل از وظایف دولت است، ولی در واقع اینطور به نظر میرسد که اگرچه دولتها موظف به توسعهی زیرساختها و بسترسازی مناسب و باثبات در اقتصاد و دنیای کسبوکار هستند، وظیفه اصلی را باید به عهده بخش خصوصی دانست (کاستانو و همکاران، 2015). یکی از مهمترین عواملی که توسعه کارآفرینی مبتنی بر دانش را به همراه داشته و باعث زمینهسازی برای اشتغال آینده و پایدار میشود، آموزش کارآفرینی است که در بالاترین سطح خود دانشگاه را در کنار خود میبیند (حقیقی و همکاران، 1401). دانشگاه علوم پزشکی شیراز نیز از این قاعده مستثنا نبوده و قدر مسلم میزان اشتغالزایی از طرق مختلف در این دانشگاه نیز میتواند در مسیر اهداف پروژههای مختلف این دانشگاه؛ مهم و مؤثر باشد. بنابراین جهت رسیدن به یک اشتغال پایدار نیاز است تا ابتدا شرکتهای دانشبنیان تقویت شوند، سپس توسعه زیرساختی کارآفرینی از آموزش تا اشتغال فراگیران فراهم شود. در نهایت نیز دولتها بستههای حمایتی برای شروع کار کارآفرینان را در دستور برنامههای اجرایی خود داشته باشند. کارآفرینان نیز بهعنوان عضو مؤثر جامعه در ایجاد مشاغل نقش بسزایی دارند و کارآفرین برتر، سعی در ایجاد مشاغل متنوع در جامعه و ارتباط ویژه با کاهش معضلات اجتماعی دارد (دکر و همکاران، 2014).
کارآفرینی، مجموع فرآیندها و اقداماتی است که یک یا چند فرد برای راهاندازی و تأسیس یک کسبوکار، با توجه به ایده و افکاری که در ذهن دارند انجام میدهند. چون همواره یکی از مشکلات رشد اقتصادی و دغدغههای متولیان کارآفرینی در کشورها، اشتغالزایی کارآفرینی است، در کنار کارآفرینی موضوع اشتغالزایی نیز بهصورت موازی تحت تأثیر فرهنگ پیگیری میشود. در جوامع مختلف امروزی که بیکاری معضل بزرگ اجتماعی محسوب میشود همه اذهان را متوجه اشتغالزایی میکند. واژه اشتغالزایی در واقع این تصور را به وجود میآورد که یک شغل برای پاسخ به نیازهای بازار ایجاد میشود. این واژه زمانی به کار میرود که یک صنعت خاص در صورت لزوم به استخدام کارگران و کارمندان بیشتری روی میآورد تا بتواند تقاضای بازار برای محصولات یا خدمات ویژهای را برطرف نماید. (لی و همکاران4، 2022).
در همین زمینه نظریات فرهنگ کارآفرینی برانسون5 (2013) اینطور میگویند که به دلیل نیاز بشر امروز به رشد اقتصادی و توسعه برای عموم نیاز به کارآفرینی و اشتغال مانند نیاز آب و غذا است و رفتار کارآفرینانه منتج از فرهنگ و اقتصاد، نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی مردم عام، سازمانها (دولتی، خصوصی، داوطلبانه و غیره) با هر اندازه (بزرگ، متوسط و کوچک) و کلیه دولتها است. البته قرار نیست نظریات مختلف تفاوتی را برای دو مفهوم کارآفرینی و اشتغالزایی قائل نباشند چرا که با وجود اینکه هردو باارزش و با یکدیگر مرتبط هستند؛ ولی لزوماً برهم منطبق نیستند و اشتغالزایی در برخی موارد میتواند بهعنوان یکی از نتایج کارآفرینی مطرح شود.
مطابق با نظریات کار و فرهنگ اشتغال و کارآفرینی فایول و همکاران6 (2010) آنچه باعث اشتغال میشود تفکراتی است که در مسیر تغییر الگوی یافتن شغل ایجاد میشود. انتظار از دیگران برای ایجاد شغل، انتظاری بیهوده در قرن بیست و یکم تلقی شده و در راستای یک اشتغال پایدار ملتها نیازمند توسعه کارآفرینی و خلق دانش در کارآفرینی هستند. زیرا بدون داشتن کارآفرینی آنهم بر پایه دانش روز، امکان افزایش مشاغل ممکن نیست و اگر هم امکان داشته باشد پایدار نیست. از اینرو اشتغالزایی شالوده تغییر فرهنگ و اقتصاد فرهنگی است.
به نظر میرسد، زمانی که کارآفرینان یک شغل جدید را شروع میکنند بالطبع حداقل به یک یا چند نیروی استخدامی نیاز دارند تا کارهای خود را سامان بخشند. کارآفرینان به علت قابلیت اشتغالزایی که دارند، به کاهش نرخ بیکاری که از اهداف کلان اقتصادی، اجتماعی، دولتها است کمک میکنند. بنابراین، توسعه و ایجاد کارآفرینی میتواند زمینهساز اشتغال نیروی کار بوده و با استفاده از شاخص نوآوری که در یک فعالیت اقتصادی توسط خود فرد ایجاد میشود، اشتغال در جامعه شکل میگیرد (عزیزی و همکاران،1397).
در مجموع میتوان گفت با توجه به اینکه فرهنگ کار و کارآفرینی در مسیر اشتغالزایی و سودآوری اقتصادی؛ متأثر از فرهنگعامه مردم و جامعه است لذا به نظر میرسد تغییر فرهنگ کار (دانش بنیان شدن شرکتها، آموزش اصولی کارآفرینی، افزایش ارتباطات بینالمللی و...) در مسیر درک بهتر مردمی از اثرات آن بتواند مسیر توسعه کارآفرینی و اشتغال پایدار را نیز هموارتر سازد.
یکی از زیرشاخههای مهمی که اشتغال در آن بهویژه در یک دهه اخیر به دلیل همقرین شدن با فناوریهای نو و جدید و همچنین سودآوری مناسب برای کشورهای مختلف و صاحب فناوریها ارزش بیشتری یافته است، اشتغال و بسط کارآفرینی در بخش فناوری اطلاعات پزشکی است. بخش فناوری اطلاعات پزشکی از حوزههای مهمی است که جنبههای اقتصادی و فرهنگی این حوزه کمتر بدان پرداختهشده است در این بخش، حوزه پزشکی با استفاده از بهکارگیری مهندسین پزشکی و مهندسین رایانه، همواره درصدد توسعه فناوری اطلاعات به دلیل هم ارتقاء سامانههای مرتبط با ارتباطات و اطلاعات است و هم به دنبال توسعه دستگاههایی است که در حوزه مشترک مهندسی پزشکی بسیار موردنیاز است، از اینرو از کارآفرینی در بخش فناوری اطلاعات پزشکی بهعنوان یکی از راهکارهای عملیاتی در مسیر رشد اقتصادی نام برده شده است و دانشگاه علوم پزشکی شیراز نیز از این قاعده کلی و مهم؛ مستثنا نیست. به نظر میرسد، اقتصاد با توان بالای خود بتواند با نهادینه کردن کارآفرینی و توسعه زیرساختی شرکتهای دانشبنیان در حوزه پزشکی، منجر به افزایش توان خدمات فناوری اطلاعات در این حوزه، کاهش میزان بیکاری و تقویت سطح اشتغال پایدار شوند. در همین راستا، برای درک بهتر این مسائل و رفع برخی از ابهامات مذکور، پژوهشگر در این مطالعه (در قالب یک شیوه کیفی با رویکرد فراترکیب)؛ درصدد پاسخ به این پرسش است که "عوامل کلیدی اثرگذار در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز" کدامند؟
حقیقی و همکاران (1401) در پژوهشی با عنوان «کارآفرینی و اشتغالزایی در حوزه کسبوکارهای دانشبنیان مبتنی بر ظرفیت موقوفات» بین 265 نفر از کارآفرینان30 خانه کارآفرینی در شهرداری تهران نشان دادند سه متغیر عوامل اجتماعی و فرهنگی (ویژگیهای شخصیتی، ارتباط با انجمنهای زنان و الگوی نقش بر کارآفرینی زنان تأثیرگذار بودند. ارشادی و همکاران (1399) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر کارآفرینی زنان در خانههای کارآفرینی» نشان دادند تأثیر عوامل اقتصادی کسبوکارهای دانشبنیان بهویژه سهم و میزان آورده غیر نقدی موردنیاز کسبوکار، سهم و میزان آورده نقدی موردنیاز کسبوکار، توجیهپذیری اقتصادی طرح، میزان ریسک موفقیت طرح بر عوامل سازمانی کسبوکارهای دانشبنیان بیشترین تأثیر را داشت. فتحی باغبادرانی و موسوی راد (1399) در شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و ارتقای کارآفرینی در بین دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی در یافتند عوامل شخصی، سازمانی، محیطی، تمایل به خلاقیت، تمایل به ریسک پذیری، استقلال طلبی، کنترل درونی، توفیق طلبی، تشویق به نوآوری، محیط آموزشی، شرایط قانونی، شرایط اقتصادی و اجتماعی بر کارآفرینی دانشجویان تربیت بدنی موثر هستند. عنایتی (1399) در پژوهشی با عنوان تضمین های حقوقی حمایت از کارآفرینی دریافتند که حمایت های قانونی از فعالیت های سالم اقتصادی و توسعه کارآفرینی، حمایت از مالکیت معنوی، برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی، قاچاقچیان و رانت خواران و حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر جهت رشد کارآفرینی شایسته است در شمار اولویت های قوه قضائیه قرار گیرد.
یاقوتی و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان «استراتژی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد در ایران» نشان دادند آمیزش هنر با ابتکار و خلاقیت، مدیریت دانش، تولید و فناوری و مهندسی مجدد فرآیندهای کسبوکار از طریق برکشیدن اقتصاد خلاق در صنعت مد، موجب افزایش رشد اقتصادی کشور شد. آل عمران و آل عمران (1397) در پژوهش تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو گروه D8 نشان دادند که فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیر مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی این کشورها دارد. صفوی و مرادی (1392) در پژوهشی با عنوان «چالشها و موانع ترغیب دانشآموختگان رشتهی کتابداری و اطلاعرسانی به ایجاد کارآفرینی و اشتغالزایی» بین 150 نفر از دانشآموختگان کتابداری و اطلاعرسانی (شاغل یا غیر شاغل) دانشگاههای تحت پوشش وزارت علوم و فناوری و دانشگاه آزاد اسلامی نشان دادند مهمترین مانع ترغیب دانشآموختگان کتابداری و اطلاعرسانی به ایجاد کارآفرینی و اشتغالزایی نبود آموزش مناسب جهت کسب درآمد از مهارتهای حرفهای بود. همچنین، نبود نهادهای حمایتی رسمی و غیررسمی مناسب، کم اثرترین عامل عدم کارآفرینی بود. چاوش باشی (1390) در پژوهشی با عنوان «طراحی مدلی جهت سنجش تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اقتصاد فرهنگی ایران» نشان دادند از بعد جاذبههای فرهنگی، توریسم فرهنگی 13 درصد، جاذبههای تجاری 99 درصد، منابع فرهنگی 93 درصد و به برند فرهنگی 34 درصد را به خود اختصاص دادند؛ از بعد سرمایه انسانی، فرصتهای آموزشی 44 درصد، مشاوره با هنرمندان 19 درصد، و صنعت گران و مدارس و دانشگاهها 91 درصد را به خود اختصاص دادند؛ از بعد مشارکت فرهنگی، طرحهای ابتکاری 31 درصد و کمک و مشاوره کارآفرینان 19 درصد را به خود اختصاص دادند؛ از بعد کارآفرینی فرهنگی، صنایعدستی 41 درصد، مراکز تجاری فرهنگی آنلاین 14 درصد و حمایت از مؤسسات خلاق 99 درصد را به خود اختصاص دادند؛ از بعد اهرم فرهنگی، صنعت رسانهای 91 درصد، میراث تاریخی 91 درصد، آمادگی فرهنگی 93، بسته آموزشی 34 درصد و کمک و برنامهریزی فنی 33 درصد را به خود اختصاص دادند.
لی و همکاران (2022) در تحقیقاتی با هدف بررسی «بعد اقتصاد سبز: دیدگاه فرهنگ» در راستای تأثیر شش بعد فرهنگی هافستد را بر اقتصاد سبز 122 کشور نشان دادند فردگرایی، اجتناب از عدم اطمینان و جهتگیری بلندمدت بر این اقتصاد خاص تأثیر مثبت گذاشت. در مقابل، فاصله قدرت، مردانگی و زیادهروی تأثیر منفی و قوی بر تمام معیارهای اقتصاد سبز دارند. قانونگذاری مقررات زیستمحیطی یا تمرکز بر فناوریهای سبز برای اقتصاد سبز در کشورهایی با سطوح بالایی از فردگرایی، فاصله قدرت و زیادهروی مضر بود. در کشورهای مردانهتر، اقتصادهای سبز را از طریق فناوری ارتقا داده شد؛ تا مقررات. در نهایت، سطح توسعه اقتصادی و مالی بر رابطه بین فرهنگ ملی و اقتصاد سبز تأثیرگذار نشان داد. آدموا (2022) در پژوهشی با عنوان «تأثیر فرهنگ شرکتی بر توسعه نظام آموزش کارکنان در بنگاههای اقتصادی نوین» در بین 283 شرکت در جمهوری چک نشان دادند ابعاد فاصله قدرت بالا، فردگرایی، زنانگی، اجتناب از عدم قطعیت و جهتگیری کوتاهمدت در شرکتهایی باسابقه بالاتر فرهنگی پررنگتر بود. کاستانو و همکاران (2015) در تحقیقی با عنوان «تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کارآفرینی» در بین کشورهای دریای کاراییب، آمریکای لاتین و اروپا نشان دادند؛ میزان اثرات عوامل اجتماعی، فرهنگی در کشورهای حوزه کاراییب و آمریکای لاتین بیشتر و در اروپا سهم کمتری داشتند. و بالعکس در بخش عوامل اقتصادی؛ سهم اروپا از دو منطقه مذکور بر اثرگذاری بر کارآفرینی بیشتر بود. آدنوتسی7 (2009) در تحقیقی با هدف بررسی «کارآفرینی، اشتغالزایی، توانمندسازی درآمد و کاهش فقر در اقتصادهای کمدرآمد» نشان داد کارآفرینی کاتالیزور رشد و توسعه اقتصادی از طریق ایجاد شغل، توانمندسازی درآمد و کاهش فقر در یک اقتصاد ایجاد شد.
سوال پژوهش: عوامل کلیدی موثر در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز کدامند؟
روششناسی پژوهش
جهت گردآوری داده و گزارشگیری نهایی در این مطالعه متناسب با شرایط موضوع، از یک شیوه آمیخته (کیفی و کمی) استفادهشده است. ابتدا در شیوه کیفی از فراترکیب استفاده شده است تا بتواند اطلاعات لازم در شکلگیری یک مدل کلی مرتبط در قالب کدهای مفهومی به دست آورد و سپس پرسشنامهای در این خصوص بر اساس ابعاد مدل؛ طراحی و مورد برازش قرار گیرد. جامعه آماری، ححم نمونه و روش نمونه گیری در جداول 1 و 2 نشان داده است.
جدول 1. جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری بخش کیفی
جامعه | کمیت اولیه | کمیت نهایی | روش نمونهگیری |
---|---|---|---|
مقالات منتشرشده داخلی (1390 تا 1400) خارجی (2009 تا 2022) | 58 مطالعه | 20 مطالعه | هدفمند (مرتبط و مشابه با متغیرهای وارد در قلمرو موضوعی |
جدول 2. جامعه آماری (شرکتکنندگان) بخش کمی
جامعه | کمیت | روش نمونهگیری |
---|---|---|
اساتید و کارمندان فعال در بخش کارآفرینی دانشگاه علوم پزشکی شیراز | 104 نفر | کل/ تمام شماری |
ابزار گردآوری داده در این مطالعه، در بخش کیفی، اسنادکاوی مقالات داخلی و خارجی و اسناد بالادستی پیرامون متغیرهای مرتبط با قلمرو موضوعی می باشد و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته پس از تدوین مدل از "رویکرد فراترکیب" است که ابعاد پرسشنامه متناسب با ابعاد مدل خروجی تعیین شده است.
جدول 3. برآورد روایی بخش کیفی به روش مثلث سازی
ملاحظات |
مثلث سازی روشی برای افزایش روایی و پایایی یافتههای پژوهشی بهویژه در مطالعات کیفی و علوم اجتماعی است که جهت تقویت وجاهت مطالعات، چندین روش پژوهش، چندین نظریه و یا چندین مطالعه و یا کد مفهومی مورداستفاده قرار میگیرد. در برخی از رویکردهای پژوهشی مانند فراتحلیل، برای اطمینان از موثق بودن کدهای خروجی از این روش استفاده میشود (فلیک8، 2018). در این مقاله جهت اطمینان از ارتباط دستهای بین کدهای خروجی از روش مثلث سازی استفاده شد بهطوریکه کدهایی که سه پژوهشگر تقریباً بر روی آن عنوان اتفاقنظر داشتند در نهایت بهعنوان کد انتخابی در فرایند تبدیل کدهای باز تا انتخابی مورداستفاده قرار گرفت. |
جدول 4. برآورد پایایی بخش کیفی
ملاحظات | معیارهای پایایی در شیوه کیفی |
---|---|
این شاخص، معادل روایی در پژوهشهای کمی است؛ یعنی میزان و درجه اعتماد به واقعی بودن یافتهها که در این مطالعه با مقایسه مطالعات بینالمللی و همسویی با یکدیگر بررسی میشود. |
قابلقبول بودن |
قابليت اطمينان، اشاره به پيوستگي فرايند داخلي و روشي كه محقق براي تغيير شرايط در پديده به خود اختصاص میدهد، دارد. |
قابليت اطمينان |
قابلیت انتقال و یا همان انتقالپذیری، اشاره به بسط فرضيه كاري محقق وارد كه میتواند در مفهوم ديگري به كار گرفته شود. فراهم آوردن يك شاخص انتقالپذیری وظيفه محقق نيست و تااندازهای او براي ايجاد مجموعه دادهها و توضيحات، مسئول است كه بهاندازه كافي ارزشمند است، بنابراين ديگر محققان قادر به قضاوت كردن در مورد انتقالپذیری یافتهها براي موقعیتها و محیطهای متفاوت هستند. |
قابلیت انتقال |
قابليت تائید، اشاره به گسترش مشخصههای دادهها، دارد. فن اصلي براي برقراري قابليت اطمينان و قابليت تائید از طريق رسيدگي فرآيندها و یافتههای محقق است. قابليت اطمينان بهوسیله بررسي كردن ثبات فرایندهای مطالعه و قابليت تائید، توسط سنجيدن انسجام داخلي و دروني، ماحصل تحقيق، يعني، دادهها، یافتهها، تفاسير و پيشنهادها صورت میگیرد. عناصري كه میتواند در اين رسیدگیها مورداستفاده قرار گيرد، شامل دادههای خام، یادداشتهای دامنه، نکتههای نظری، راهنماي رمزگذاري، نكات فرآيند و غيره است. منبع: (لینکلن و گوبا، 1985) |
قابليت تائید
|
جدول 5. برآورد روایی در بخش کمی
ملاحظات | معیارهای پایایی در شیوه کمی |
در این بخش، پرسشهای تبدیلشده به پرسشنامه موردنظر، از منظر محتوایی و بهصورت صوری توسط منتخبی از اساتید بخش کمی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بررسی و پس از حذف و یا اصلاح برخی گویه ها، پرسشنامه جهت تعیین پایایی در مرحله مقدماتی بین نمونه موردنظر توزیع شد. روایی ابزار، به این سؤال پاسخ میدهد که ابزار موردنظر تا چه حد خصیصه موردنظر را میسنجد (کانل9، 2018) |
روایی |
جدول 6. برآورد پایایی در شیوه کمی بر مبنای ضرایب کرونباخ
ملاحظات |
---|
آلفای کرونباخ از مطمئنترین و متداولترین روشهای اندازهگیری اعتمادپذیری و يا پايائي پرسشنامهها، بهویژه در طیفهای حداقل 5 گزینهای و بالاتر است و بهمنظور تعیین پایایی، میبایست حداقل 1 و حداکثر 2 برابر تعداد پرسشنامهها با احتساب نرخ بازگشت بین نمونه موردنظر توزیع شد و پس از توزیع بین نمونه، پایایی از طریق روش معروف آلفای کرونباخ موردمحاسبه قرار گرفت (هیو و همکاران10، 2012) در این شیوه سنجش، درصورتیکه روایی و پایایی ابزار گردآوری داده در مطالعه مقدماتی تائید گردد، نیازی به باز توزیع ابزار وجود ندارد و فقط نیاز است تا مابقی ابزار تا رسیدن به حجم نمونه تعیینشده، توزیع گشته و سپس تحلیل نهایی انجام شود (کرونباخ11، 1951). در مقاله حاضر، پس از اطمینان از تائید پایایی ابزار، به توزیع مابقی نیز اقدام شد |
یافتههای پژوهش
پس از بررسی روش پژوهش، اینک نتایج یافتههای بخش کیفی و کمی به تفکیک تعیینشده است. در بخش کیفی که از اسنادکاوی برای گردآوری داده ها استفاده شد، شیوههای مختلفی برای کدگذاری در رویکرد فراترکیب موجود است که متناسب با داشتهها و مستندات پژوهشگران مورداستفاده قرار میگیرد. در کدگذاری مفهومی مستقیم؛ تعداد مقالههای موردبررسی و یا احتمالاً مستندات مرتبط با اسناد بالادستی به حدی است که غربال کدهای مفهومی از طریق فراوانی یافتههای تحقیقات پژوهشگران حاصل شد. اما زمانی که موضوعی خاص باشد و مقالههای مرتبط با این موضوع در کمیت بسیار پائینی منتشرشده باشد، اطمینان از کدهای مفهومی، ضرورت بیشتری دارد (کارد12، 2015). در این مقاله با توجه به اینکه موضوع موردبررسی در بین مقالههای داخلی و چه خارجی کمتر موردبررسی بود، همچنین این مقالهها بهطور مستقیم و در یک مرحله کد مفهومی برای تبدیل به مقولههای شکلدهنده مدل ابتدایی مفهومی را نمیداد، نیاز به اطمینان بیشتر خروجی کدها بود. از اینرو در مرحله پایایی کدگذاری نیز از مثلث سازی استفاده شد تا فرایند کدگذاری سه مرحلهای باشد و پژوهشگر از نتایج خروجی اطمینان خاطر داشته باشد. لذا از شیوه کدگذاری رویکرد تئوری زمینهای که در مقالات متعددی (گلیزر و اشتراوس) در سالهای مختلف منتشرشده و در طول سالهای اخیر بهطور دقیقتری نیز عملیاتی شده است در کتاب کشف گراندد تئوری در این مقاله بهره گرفته شد (گلیزر و اشتراوس13، 2017)، تا پژوهشگر اطمینان حاصل نماید در مراحل مختلف تبدیل کدهای باز به محوری و سپس انتخابی نهایت تلاش انجامشده تا خروجی کدهای مفهومی که قرار است به تدوین یک مدل ابتدایی در بخش کیفی بینجامد، با یک جامعیت بین اندیشمندان و پژوهشگران (مؤلفین مقالهها) روبرو بوده است.
عوامل کلیدی موثر در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی | |||
---|---|---|---|
منابع | |||
تبیین تفاوت فرهنگ فناوری اطلاعات در حوزه پزشکی با سایر حوزهها |
|
حقیقی و همکاران (1401) ارشادی و همکاران (1399) چاوش باشی (1390) | |
|
یاقوتی و همکاران (1398) لی و همکاران (2022) | ||
|
چاوش باشی (1390) لی و همکاران (2022) | ||
توسعه گردشگری فرهنگی و سلامت |
چاوش باشی (1390) کاستانو و همکاران (2015)
| ||
آموزش مناسب جهت کسب درآمد از مهارتهای حرفهای در حوزه کارآفرینی | صفوی و مرادی (1392) چاوش باشی (1390) فتحی باغبادرانی و موسوی راد (1399) آدموا (2022) | ||
| صفوی و مرادی (1392) آدنوتسی (2009) ارشادی و همکاران (1399) فتحی باغبادرانی و موسوی راد (1399) یاقوتی و همکاران (1398) عزیزی و همکاران (1397) چاوش باشی (1390) لی و همکاران (2022) آدموا (2022) کاستانو و همکاران (2015) | ||
| آدنوتسی (2009) حقیقی و همکاران (1401) ارشادی و همکاران (1399) | ||
| صفوی و مرادی (1392) چاوش باشی (1390) فتحی باغبادرانی و موسوی راد (1399) عنایتی (1399) عزیزی و همکاران (1397) | ||
حمایت از مؤسسات خلاق فعال در بخش تولیدات و اشتغالزایی حوزه پزشکی | |||
میزان علاقه به ورود در حوزه فناوریهای بهروز و مرتبط با اطلاعات پزشکی |
| یاقوتی و همکاران (1398) چاوش باشی (1390) آل عمران و آل عمران (1397) لی و همکاران (2022) | |
شاخصهای فنی | چاوش باشی (1390) یاقوتی و همکاران (1398) | ||
جدول 9. کُدگذاری انتخابی
| ||
6 | ||
7 | ||
8 | ||
9 | ||
10 |
با توجه به مشخص شدن کدهای انتخابی و مقولههای اصلی بهعنوان عوامل کلیدی مؤثر در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال، موضوع، بهصورت زیر در قالب شکل 1، نمایش دادهشده است:
شکل 1. مدل پژوهشی- مفهومی اولیه (حاصل فراترکیب)
پس از استخراج مدل پژوهش حاصل از اسنادکاوی و فراترکیب، در بخش کمی برای بررسی همزمان روابط بین متغیرها و برازش مدل استخراجی پژوهش کیفی از مدلسازی معادلات ساختاری استفادهشده است که در ادامه یافتههای بخش کمی آورده شده است.
فرضیههای پژوهش (برگرفته از فراترکیب)
· عوامل فرهنگی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی تأثیر معنادار دارد.
قبل از بررسی انواع سازگاری درونی میبایست مشخص شود، ارتباط معناداری بین متغیرها وجود دارد یا خیر؟ به این دلیل که هر متغیری که ارتباط معناداری با سایر متغیرها نداشته باشد در سازگاری نباید بهعنوان متغیر مانده در مدل معرفی شود
سازگاری درونی (پایایی به روش کرونباخ و پایایی بهصورت مرکب/ ترکیبی)
جدول 10. مقادیر سازگاری درونی در مطالعه نهایی
گویه های مرتبط | تعداد گویه | پایایی کرونباخ | پایایی مرکب | |
ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال | گویه های 4-1 | 4 | 841/0 | 865/0 |
عوامل فرهنگی | گویه های 8-8 | 4 | 715/0 | 789/0 |
عوامل اقتصادی | گویه های 12-9 | 4 | 915/0 | 925/0 |
عوامل فنی و فناورانه | گویه های 16-13 | 4 | 907/0 | 936/0 |
حمایتهای حقوقی و مدنی | گویه های 20-17 | 4 | 711/0 | 742/0 |
روایی سازه: همگرا و یا میانگین واریانس استخراجشده
جدول 11. مقادیر روایی همگرا
متغیرها | گویه های مرتبط | تعداد گویه | مقادیر روایی همگرا |
ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال | گویه های 4-1 | 4 | 602/0 |
عوامل فرهنگی | گویه های 8-8 | 4 | 648/0 |
عوامل اقتصادی | گویه های 12-9 | 4 | 714/0 |
عوامل فنی و فناورانه | گویه های 16-13 | 4 | 698/0 |
حمایتهای حقوقی و مدنی | گویه های 20-17 | 4 | 607/0 |
پس از مشخص شدن خروجی نرمافزار در شاخص روایی همگرایی جدول، به دلیل بالاتر بودن روایی همگرا برای اکثریت متغیرهای مرتبه اول از 5/0 که در این جدول حتی بالاتر از 6/0 است، ضرایب نیز قابلقبول است.
روایی افتراقی (واگرا)
درصورتیکه جذر روایی واگرا در ستون دوم جدول بزرگتر از روایی همگرا باشد، لذا همبستگی بین روایی همگرای ابعاد جدول بالاتر از روایی واگرای آنها است و روایی افتراقی و یا همان واگرا؛ مورد تائید است.
جدول 12. مقادیر روایی افتراقی از طریق ماتریس فورنل و لارکر
متغیرها | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | |||||
ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال | 775/0 |
|
|
|
| |||||
عوامل فرهنگی | 625/0 | 804/0 |
|
|
| |||||
عوامل اقتصادی | 142/0 | 587/0 | 844/0 |
|
| |||||
عوامل فنی و فناورانه | 029/0 | 636/0 | 336/0 | 835/0 |
| |||||
حمایتهای حقوقی و مدنی | 123/0 | 158/0 | 445/0 | 35/0 | 779/0 |
دومین معیار برای بررسی برازش مدل ساختاری در یک پژوهش روابط بین متغیرهای پژوهش، مدل ساختاری گفتهشده و روابط بین سازه با شاخصها، مدل اندازهگیری اطلاق شده است. درصورتیکه عدد درون دایره متغیرهای درونزای مدل در شکل نمایش دادهشده بالاتر از رقم 33/0 (947/0)، باشد، این معیار نیز قابلقبول خواهد بود.
شکل 3. ضرایب R2 ویژه متغیرهای درونزای مدل
ضرایب استاندارد مسیر
شکل 4. خروجی ضرایب استاندارد مسیر
برازش مدل
مطابق با شکل 5 مشخص میشود که تأثیرپذیری و یا همان تغییرات واریانسی و قدرت پیشبینی متغیرهای برونزا بر درونزا به چه میزانی بوده است.
جدول 13. شاخصهای برازش مدل
مدل اشباعشده | مدل تخمین زدهشده | |
SRMR | 5814/0 | 5814/0 |
d_ULS | 3015/214 | 3015/214 |
با توجه به خروجی شکل 4 و جدول 13، اعداد برازش در حالت اشباعشده و تخمین زدهشده یکسان است و نشانه تائید برازش مدل پژوهشی است.
بررسی فرضیههای پژوهش
جدول 14. نتایج فرضیههای پژوهش
ضرایب | خطای مجاز | سطح اطمینان | وضعیت روابط | ||
1 | عوامل فرهنگی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد. | 57/2 < 6/2 | 01/0 | 99 درصد | تائید |
2 | عوامل اقتصادی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد. | 27/3 < 6/7 | 001/0 | 99/99 درصد | تائید |
3 | عوامل فنی و فناورانه در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد. | 27/3 < 4/7 | 001/0 | 99/99 درصد | تائید |
4 | حمایتهای حقوقی و مدنی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد. | 96/1 < 4/2 | 05/0 | 95 درصد | تائید |
با توجه به نتایج شکل (4) و جدول (14) فرضیه اول" عوامل فرهنگی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد."، در سطح اطمینان 99 درصد با خطای مجاز 01/0 درصد مورد تائید قرار گرفت و میزان اثرات متغیر مستقل بر وابسته در این فرضیه برابر با 63درصد بوده است. این نشان میدهد، به ازای 1 درصد تغییرات در متغیر مستقل، متغیر وابسته به میزان 63 درصد تغییر میکند که رقم قابل ملاحظهای است.
همچنین فرضیه دوم با عنوان "عوامل اقتصادی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد "، در سطح اطمینان 99/99درصد با خطای مجاز 001/0 درصد مورد تائید قرار گرفت و میزان اثرات متغیر مستقل بر وابسته در این فرضیه برابر با 39درصد بوده است. این نشان میدهد، به ازای 1 درصد تغییرات در متغیر مستقل، متغیر وابسته به میزان 39درصد تغییر میکند که رقم و ضریب نسبتاً مناسبی است.
نتایج فرضیه سوم با عنوان " عوامل فنی و فناورانه در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد."، در سطح اطمینان 99/99درصد با خطای مجاز 001/0 درصد مورد تائید قرار گرفت و میزان اثرات متغیر مستقل بر وابسته در این فرضیه برابر با 84 درصد بوده است. این نشان میدهد، به ازای 1درصد تغییرات در متغیر مستقل، متغیر وابسته به میزان 84 درصد تغییر میکند که رقم و ضریب قابل ملاحظهای است.
همچنین فرضیه چهارم، با عنوان " حمایتهای حقوقی و مدنی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد."، در سطح اطمینان 95 درصد با خطای مجاز 05/0 درصد مورد تائید قرار گرفت و میزان اثرات متغیر مستقل بر وابسته در این فرضیه برابر با 46 درصد بوده است. این نشان میدهد، به ازای 1 درصد تغییرات در متغیر مستقل، متغیر وابسته به میزان 46 درصد تغییر میکند، که رقم و ضریب قابل ملاحظهای است.
بحث و نتیجه گیری
این پژوهش با هدف واکاوی عوامل کلیدی موثر در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی انجام شد. در بخش اول (کیفی) ابعاد مدل اکتشافی نشان می دهند، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل فنی و فناو انه و عوامل حمایت های حقوقی و مدنی به عنوان 4 عامل کلیدی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی در نهایت غربال سازی کدهای مفهوم در بخش اول با رویکرد مرور نظام مند موسوم به فراترکیب از بین 20 مقاله نهایی مشخص و تدوین شد. پس از تعیین 4 عامل کلیدی فوق، نتایج نمونه آماری مورد نظر برای صحه گذاشتن بر اثرات این عوامل بر ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی، از طریق برازش مدل در قالب استراتژِی مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزیی، به شرح زیر تعیین شد:
مطابق با نتایج به دلیل معناداری ضرایب مرتبط و معیارهای مربوطه در بخش مدلسازی معادلات ساختاری؛ فرضیه اول" عوامل فرهنگی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد"، مورد تائید قرار میگیرد. نتایج حاصل از تائید این فرضیه همسو با نتایج مطالعات صفوی و مرادی (1392)، چاوش باشی (1390)، آدموا (2022)، کاستانو و همکاران (2015) و ارشادی و همکاران (1399) است که بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر اثرات عوامل فرهنگی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأکید داشتهاند. در همین باره بهطور مثال، صفوی و مرادی (1392) نشان دادند مهمترین مانع ترغیب دانشآموختگان کتابداری و اطلاعرسانی به ایجاد کارآفرینی و اشتغالزایی نبود آموزش مناسب جهت کسب درآمد از مهارتهای حرفهای بود. آدموا (2022) نشان دادند ابعاد فاصله قدرت بالا، فردگرایی، زنانگی، اجتناب از عدم قطعیت و جهتگیری کوتاهمدت در شرکتهایی با سابقه بالاتر فرهنگی پررنگتر بود. کاستانو و همکاران (2015) نشان دادند؛ میزان اثرات عوامل اجتماعی، فرهنگی در کشورهای حوزه کاراییب و آمریکای لاتین بیشتر و در اروپا سهم کمتری داشتند و بالعکس در بخش عوامل اقتصادی؛ سهم اروپا از دو منطقه مذکور بر اثرگذاری بر کارآفرینی بیشتر بود. ارشادی و همکاران (1399) نشان دادند تأثیر عوامل اقتصادی کسبوکارهای دانشبنیان بهویژه سهم و میزان آورده نقدی و غیر نقدی موردنیاز کسبوکار، توجیهپذیری اقتصادی طرح، میزان ریسک موفقیت طرح بر عوامل سازمانی کسبوکارهای دانشبنیان بیشترین تأثیر را داشته اند. در تبیین این فرضیه میتوان اینطور اشاره داشت که یکی از مهمترین موانع شکلگیری کارآفرینی همواره نبود بستر فرهنگی و البته ناآشنایی با این بستر نزد صاجبنظران بوده است. در حال حاضر با آشنایی بیشتر با مقولههای کار فرهنگی و عام المنفه که میتواند هم برای کارآفرینان و هم جامعه سودمند باشد، میتوان اثرات آن را با تائید شرکتکنندگان بر ایجاد و توسعه کارآفرینی در بخش های مختلف بهویژه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی مشاهده کرد.
همچنین مطابق با نتایج به دلیل معناداری ضرایب مرتبط و معیارهای مربوطه در بخش مدلسازی معادلات ساختاری؛ فرضیه دوم" عوامل اقتصادی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد"، مورد تائید قرار میگیرد. نتایج حاصل از تائید این فرضیه همسو با نتایج مطالعات حقیقی و همکاران (1401)، دکر و همکاران (2014) است که بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر اثرات عوامل اقتصادی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأکید داشتهاند. در همین باره بهطور مثال، حقیقی و همکاران (1401) نشان دادند سه متغیر عوامل اجتماعی و فرهنگی (ویژگیهای شخصیتی، ارتباط با انجمنهای زنان و الگوی نقش) بر کارآفرینی زنان تأثیرگذار بودند. در تبیین و توضیح تائید این فرضیه میتوان اینطور اشاره داشت که بیشک همه عوامل هم اگر دست در دست بدهند نبود عوامل اقتصادی و یا به عبارتی کمبود ردیف بودجه و منابع مالی به توسعه کارآفرینی ضرر زده و عملاً مسیر را یا با کندی و یا با اتمام در اواسط راه مواجه میسازد. این مسئله آنقدر بدیهی است که شرکتکنندگان، اثراتش بر توسعه کارآفرینی در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی را تائید کردند.
مطابق با نتایج به دلیل معناداری ضرایب مرتبط و معیارهای مربوطه در بخش مدلسازی معادلات ساختاری؛ فرضیه سوم پژوهش با عنوان "عوامل فنی و فناورانه در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد"، در سطح اطمینان موردقبول مورد تائید قرار میگیرد. نتایج حاصل از تائید این فرضیه همسو با نتایج مطالعات یاقوتی و همکاران (1398) و لی و همکاران (2022) است که بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر اثرات عوامل فنی و فناورانه در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأکید داشتهاند. در همین باره بهطور مثال، یاقوتی و همکاران (1398) نشان دادند آمیزش هنر با ابتکار و خلاقیت، مدیریت دانش، تولید و فناوری روز و مهندسی مجدد فرآیندهای کسبوکار از طریق برکشیدن اقتصاد خلاق در صنعت مد، موجب افزایش رشد اقتصادی کشور شد. لی و همکاران (2022) نشان دادند فردگرایی، اجتناب از عدم اطمینان و جهتگیری بلندمدت بر این اقتصاد خاص تأثیر مثبت گذاشت. در مقابل، فاصله قدرت، مردانگی و زیادهروی تأثیر منفی و قوی بر تمام معیارهای اقتصاد سبز دارند. قانونگذاری مقررات زیستمحیطی یا تمرکز بر فناوریهای سبز برای اقتصاد سبز در کشورهایی با سطوح بالایی از فردگرایی، فاصله قدرت و زیادهروی مضر بود. در کشورهای مردانهتر، اقتصادهای سبز را از طریق فناوری ارتقا داده شد؛ تا مقررات. در نهایت، سطح توسعه اقتصادی و مالی بر رابطه بین فرهنگ ملی و اقتصاد سبز تأثیرگذار نشان داد. در تبیین و توضیح تائید این فرضیه میتوان اینطور اشاره داشت که مانع اصلی رشد شرکتهای مختلف بهویژه دانش بینان بر اساس کارآفرینی در حوزه بهویژه پزشکی، چون با جان آدمیزاد و جاندار سروکار داشته و دارد، نبود فناوریهای پیشرفته و وابستگی بیشازحد به این فناوری نزد سایر کشورها بوده است. همین مسئله دستمایه تصدیق این فرضیه از سوی نمونه موردنظر آماری بوده است.
مطابق با نتایج فرضیه چهارم "عوامل حقوقی و مدنی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأثیر معنادار دارد"، مورد تائید قرار میگیرد. نتایج حاصل از تائید این فرضیه همسو با نتایج مطالعات عنایتی (1399)،عزیزی و همکاران (1397) است که بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر اثرات عوامل حقوقی و مدنی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال تأکید داشتهاند. در همین باره بهطور مثال، عنایتی (1399) نشان دادند که حمایت های قانونی از فعالیت های سالم اقتصادی و توسعه کارآفرینی، حمایت از مالکیت معنوی، برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی، قاچاقچیان و رانت خواران و حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر جهت رشد کارآفرینی موثر می باشد. عزیزی و همکاران (1397) نشان دادند شش مرحله برای تبیین توسعه کارآفرینی فضای مجازی کشور ارائه شد؛ که این مراحل شامل سه دوره گذار و سه دوره شکلگیری، رشد و بلوغ بود و به کمک این طبقهبندی و مراحل، مدل نهایی توسعه اکوسیستم کارآفرینی فضای مجازی کشور تبیین گردید. در تبیین و توضیح تائید این فرضیه میتوان اینطور اشاره داشت که در کنار همه عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در حوزه پزشکی باید عنوان داشت که نبود حمایتهای دولتی و حقوقی و سیاسی در مسیر صادرات و یا استفاده از فناوریهای زیرساختی مسیر رشد را با کندی مواجه ساخته و همه عوامل را خنثی میسازد. دولتها میتوانند در طی مسیر تأسیس تا تولید و صادرات، شرکتها را در هدفگذاری کارآفرینی و توسعه آن در حوزههای مختلف بهویژه پزشکی که از مهمترینها است کمک نمایند.
بر اساس نتایج پژوهش که مشخص شد عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل فنی و فناورانه و عوامل حمابت های حقوقی و مدنی به عنوان عوامل کلیدی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز موثر می باشد، پیشنهادهای زیر ارائه می شود:
· با توجه به تأثیر عوامل فرهنگی بر توسعه کارآفرینی و اشتغال پیشنهاد میشود، به فرهنگ کار و اقتصاد مقاومتی در کار بهویژه در بخشهای مختلف توجه ویژه شود.
· گردشگری فرهنگی و سلامت میتواند بهعنوان یکی دیگر از پیشنهادهای اجرایی در بخش عوامل فرهنگی مؤثر بر توسعه کارآفرینی در بخش آموزش پزشکی مطرح باشد.
· با توجه به تأثیر عوامل اقتصادی بر توسعه کارآفرینی و اشتغال پیشنهاد میشود، میزان آورده شرکتها در مسیر کارآفرینی و اشتغال در کارگروه آموزش پزشکی و در حوزه کارآفرینی قبل از تأسیس چنین شرکتهایی موردبررسی قرار گیرد.
· توجیهپذیری اقتصادی طرحهای کارآفرینی در حوزه آموزش پزشکی از جمله مهمترین مواردی است که بهعنوان شاخص اقتصادی مؤثر بر اشتغالزایی کارآفرینی باید بدان توجه ویژه شود.
· با توجه به تأثیر عوامل فنی و فناورانه بر توسعه کارآفرینی و اشتغال پیشنهاد میشود، در تولیدات جدید در حوزه آموزش پزشکی، دانشبنیان بودن درروند اجرا نقش اساسی داشته باشد تا ضمن کاهش هزینه، کیفیت تولیدی نیز محسوس باشد.
· مهندسی مجدد در فرایند کسبوکار حوزه آموزش و پزشکی کارآفرینان بهویژه زمانی که در انتقال فناوری کشور دچار مشکل است.
· همواره بخش مهم از توسعه کسبوکارها و اشتغال آفرینی بهویژه در حوزه آموزشی و کارآفرینی حمایتهای دولتی در بخش منابع درآمدی است که افزایش ردیف بودجه و شفافسازی بیشتر میتواند بهعنوان یک پیشنهاد مطرح شود.
· با توجه به تأثیر حمایت های حقوقی و مدنی بر توسعه کارآفرینی و اشتغال پیشنهاد میشود، شرکتهای کارآفرین در حوزه آموزش پزشکی تحت حمایتهای حقوقی دولت قرارگرفته و بیمه شوند تا از احتمال ضررهای حقوقی و البته اقتصادی در امان باشند.
منابع
آل عمران، رویا. آل عمران، سیدعلی. (1397). تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو گروه D8. پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات، 33 (4)، 1557-1574.
چاوش باشی، فرزانه. (1390). طراحی مدلی جهت سنجش تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اقتصاد فرهنگی ایران. مدیریت فرهنگی، 5 (1) (پیاپی 11)، 110-123.
حقیقی، مرتضی، تقوایی، مریم و صفاریان همدانی، سعید. (1400). کارآفرینی و اشتغالزایی در حوزه کسبوکارهای دانشبنیان مبتنی بر ظرفیت موقوفات؛ ارائه مدل با استفاده از تکنیک دیمتل و مدل یابی معادلات ساختاری. پژوهشنامه خراسان بزرگ، 11 (42)، 106-85.
صفوی، زینب و مرادی، خدیجه. (1392). چالشها و موانع ترغیب دانشآموختگان رشته کتابداری و اطلاعرسانی به ایجاد کارآفرینی و اشتغالزایی. نظامها و خدمات اطلاعاتی، 2 (2)، 55-66.
فتحی باغبادرانی، مولود. موسوی راد، سیده طاهره (1399) در شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و ارتقای کارآفرینی در بین دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی. پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی، 9 (1)، 49-63.
عزیزی، شهریار، حاجی پور، بهمن و علی عسکری، محمدرضا. (1397). طراحی و تبیین الگوی توسعه کارآفرینی در فضای مجازی ایران با تأکید بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی. مطالعات راهبردی بسیج. 21 (81)، 104-136.
عنایتی، انسیه. (1399). تضمین های حقوقی حمایت از کارآفرینی، پنجمین کنفرانس بین المللی پژوهشهای دینی و اسلامی، حقوق، علوم تربیتی و روانشناسی، تهران.
یاقوتی، سپیده، موسوی لر، اشرف السادات و فربود، فریناز. (1398). استراتژی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد در ایران. باغ نظر. 16 (80)، 63-74.
Adenutsi, D. E. (2009). Entrepreneurship, job creation, income empowerment and poverty reduction in low-income economies. A Seminar Paper Presented at the Inaugural/ 1st Induction Programme of the Charter edInstitute of Economists of Ghana.
Adamová, M. (2022). The Influence of Corporate Culture on the Development of Employee Training System in Enterprises of the New Economy. Economics working papers, published by faculty of economics. University of south bohemia in české budějovice, 6 (2), 5-54.
Brownson, C. (2013). Fostering entrepreneurial culture: A conceptualization. uropean. Journal of Business and Management, 5 (31), 146-155.
Card, N. A. (2015). Applied meta-analysis for social science research: Guilford Publications.
Castaño, M. S., Méndez, M. T., & Galindo, M. Á. (2015). The effect of social, cultural, and economic factors on entrepreneurship. Journal of Business Research, 68 (7), 1496-1500.
Connell, J., Carlton, J., Grundy, A., Taylor Buck, E., Keetharuth, A. D., Ricketts, T., & Brazier, J. J. (2018). The importance of content and face validity in instrument development: lessons learnt from service users when developing the Recovering Quality of Life measure (ReQoL). Quality of Life measure, 27 (8), 1893-1902.
Cronbach, L. J. (1951). Coefficient alpha and the internal structure of tests. Psychometrika, 16 (3), 297-334.
Davis, S. M. (2002). Social entrepreneurship: Towards an entrepreneurial culture for social and economic development. Ashoka, Amsterdam.
Decker, R., Haltiwanger, J., Jarmin, R., & Miranda, J. J. J. o. E. P. (2014). The role of entrepreneurship in US job creation and economic dynamism. Journal of Economic Perspectives, 28 (3), 3-24.
Fayolle, A., Basso, O., Bouchard, V. (2010). Three levels of culture and firms’ entrepreneurial orientation: A research agenda. Entrepreneurship & Regional Development, 22 (7-8), 707-730.
Flick, U. (2018). Triangulation in data collection. In: The SAGE handbook of qualitative data collection. Sage Publications Ltd.
Glaser, B., & Strauss, A. (2017). Discovery of grounded theory: Strategies for qualitative research: Routledge.
Hair Jr, J. F., Hult, G. T. M., Ringle, C., & Sarstedt, M. (2016). A primer on partial least squares structural equation modeling (PLS-SEM): Sage publications.
Heo, M., Kim, N., & Faith, M. S. (2015). Statistical power as a function of Cronbach alpha of instrument questionnaire items. BMC Medical Research Methodology, 15 (1), 1-9.
Lee, C. C., Wang, Ch. W., Ho, Sh. J. (2022). The dimension of green economy: Culture viewpoint. Economic Analysis and Policy, 74 (1), 122-138.
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry (vol. 75). In: Sage Thousand Oaks, CA.
Machado, L.P. (2010), ‘Does destination image influence the length of stay in a tourism destination?’, Tourism Economics, 16, 443–456.
[1] کارشناسی ارشد، گروه علوم تربیتی، واحد آباده، دانشگاه آزاد اسلامی، آباده، ایران
[2] دانشیار، گروه علوم تربیتی، واحد آباده، دانشگاه آزاد اسلامی، آباده، ایران
ایمیل نویسنده مسئول: hidarym86@yahoo.com
[3] Decker et al
[4] Lee et al
[5] Brownson
[6] Fayolle
[7] Adenutsi
[8] Flick
[9] Cronbach
[10] Heo et al
[11] Connell
[12] Card
[13] Glaser & Strauss