Analysis of dialogue and questioning stages in the biography of Imam Ali ibn Abi Talib and its educational implications
Subject Areas :Khadijeh Tofanfard 1 , Seyyed Hossein Vaezi 2 , Zohreh Saadatmand 3
1 - PhD Student, Department of Educational Sciences, Isfahan(Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran.
2 - Associate Professor, Department of Theology, Isfahan(Khorasgan) Branch , Islamic Azad University , Isfahan, Iran. (Corresponding Author)
3 - Associate Professor, Department of Educational Sciences, Isfahan(Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran.
Keywords: Imam Ali (Ali ibn Abi Talib), Conversation, Questioning, Education.,
Abstract :
Asking questions is a path to the maturity of one's character and knowledge enrichment. Anyone who does not engage in questioning on the path to growth and perfection will not achieve excellence. Therefore, this research aims to Analysis of dialogue and questioning stages in the biography of Imam Ali ibn Abi Talib and its educational implications .The study is applied in terms of purpose and conducted using an analytical-descriptive method. All available and relevant sources, including the books Nahj al-Balagha, Tuhaf al-Uqul, Mizan al-Hikmah, and Ghurar Al-Hikam, were selected using purposive sampling. Data were collected using researcher-made notes. Data analysis was performed through thematic coding in three stages (open, axial, and selective coding) using a deductive classification system. According to the results, the analysis of stages of conversation and questioning encompasses seven dimensions: using appropriate sentences, welcoming questions, seeking understanding, mutual dialogue, disambiguation, inference (reasoning), and interrogation (argumentation). Among these, seeking understanding and interrogation (argumentation) had the highest frequency. The educational implications of conversation and questioning based on the teachings of Imam Ali include ten dimensions: golden time, thinking and virtuous speech, learning, seizing opportunities, acquiring knowledge and wisdom, problem-solving, enlightening, guidance and behavioral correction, scholarly pursuit, and progress. The thinking and virtuous speech received the highest coding frequency. Therefore, questioning and inquiry play a critical role and can lead people to their ultimate goals.
- قرآن کریم
- ابراهیمی، نامدار؛ مهرمحمدی، محمود (1393). پرسشگری در اسلام: در جستجوی نظریه ای برای تربیت.کنگره بین المللی فرهنگ و اندیشه دینی، قم. https: //civilica. com/doc/301344
- پایا، علی (1381). "گفتوگو" در جهان واقعی: کوششی واهی یا ضرورتی اجتنابناپذیر. تهران: ناشر طرح نو.
- پیشگر، زری (1390). آداب سخن در قرآن و روایات. پژوهشنامه معارف قرآنی، دوره 2، شماره 4، بهار 1390، صفحه 26-1.
- تمیمی الآمدی، عبدالواحد (1413ق). مُعجَم الفاظ غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم، چاپ اول. قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
- تمیمی آمدی، عبدالواحدبنمحمد (1395). غرر الحکم و درر الکلام. ناشر، موسسه فرهنگی دار الحدیث، نوبت چاپ8.
- حرانی، ابن شبعه (1363). تحف العقول. تهران: انتشارات علمیه الاسلامیه.
- دشتی، محمد (1395). نهجالبلاغه حضرت امیرالمومنین علی(ع). ناشر، الهادی چاپ 12.
- دهخدا، علی اکبر (1399). لغت نامه. چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- دهقان سرخ آبادی، محدثه؛ کرامتی، انسی (1396). روش هاي آموزشي در سيره رضوي و دلالت هاي آن براي تربيت عقلاني در دانشگاه فرهنگيان. فرهنگ رضوی، سال پنجم، شماره 17.
- رضوانی، حمیدرضا (1392). روش تحقیق در مدیریت. مؤسسه کتاب مهربان نشر.
- شعاری نژاد، علی اکبر (1398). فلسفه آموزش و پرورش. ناشر: شرکت چاپ و نشر بین الملل (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی).
- شکوهی، غلامحسین(1398). تعلیم و تربیت و مراحل آن. ناشر: به نشر وابسته به آستان قدس رضوی.
- صادق زاده قمصری، علیرضا؛ ابراهیم طلایی، زهرا؛ صالحی متعهد (1393ش). گفتگوی تربیتی و اصول و روش¬های آن؛ واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن. تهران: مجله پژوهش در مسائل تربیت و تعلیم اسلامی. سال 22، شماره 25.
- طباطبایی، محمد حسین (1362). تفسیر المیزان. تهران: دارالکتاب الاسلامیه.
- طبرسي، احمد بن علي (1371). الاحتجاج، ترجمه بهراد جعفري. تهران: نشر اسلاميه.
- علی اکبری، راضیه (1384). اشاعه منطق وگفتگو میان مسلمانان با معیارهای قرآنی. مجموعه مقالات هجدهمین کنفرانس وحدت اسلامی، چاپ اول، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، نشرمعاونت فرهنگی، تهران، 1384، ص 5.
- علیزاده، مژده (1398). مبانی، اصول و روش های تربیتی از منظر امام علی (علیه السلام) با تأکید بر خطبه یک نهج البلاغه. کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین علی(ع)، اصفهان.
- علیین، حمید (1385). تربیت سیاسی از دیدگاه امام علی. پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه شاهد.
- غزالی، ابوحامد محمد (1390). احیاءالعلوم، مصر. مترجم: مویدالدینمحمد خوارزمی. مکتبة مصطفی البابی الحلبی، 1390ق.
- فاضلی مهسا (1385). گفتوگو در قرآن، بشارت، شماره 55 .
- فضل الله، محمد حسین (1379). ضرورت گفت وگوي ادیان و مذاهب. قم، هفت آسمان، ش 7.
- کاظمی و بنی نعمه، صباح (1393). آداب گفتگوی انسان¬ها با یکدیگر از منظر قرآن و روایات. شورای عالی حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت حوضه های علمیه خواهران(آران و بیدگل).
- كريمي، عبدالعظيم (1382). سازه هاي تربيت و دموكراسي: عقلانيت، مدنيت، و معنويت. تهران: پژوهشكده تعليم و تربيت.
- گرامی، سيد محمّدهادي (1392). روش هاي زمينه ساز تربيتي در سيره معصومین)ع(. بصیرت و تربیت اسلامی، صص104-67
- گنجي، كامران؛ يعقوبي، ابوالقاسم؛ لطفعلي، رضا (1392). اثربخشي آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان بر تفکر انتقادی دانش آموزان متوسطه. فصلنامه روانشناسي تربيتي، 9، (27)، 29-1
- لیثی واسطی، علی بن محمد (1377). عيون الحكم و المواعظ. محقق: حسنی بیرجندی، قم، موسسه علمی فرهنگی دار الحديث.
- محمدى رى شهرى، محمد (1393). ميزان الحكمه. ترجمه حمیدرضا شیخی، چاپ سوّم، قم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث.
- مطهری، مرتضی (1398). سیری در نهج البلاغه، قم: انتشارات صدرا.
- نیازی، شهریار؛ گودرزی، طاهره (1396). پرسشگری خداوند در قرآن کریم (مطالعه موردی سوره یس). آموزه های قرآنی، بهار تابستان، شمارۀ 25.
- هادی به، حمیده؛ غلامعلی، مهدی؛ غلامعلی، احمد (1395). فرهنگ گفتگو در خانواده از منظر آیات و روایات با تأکید بر نهج-البلاغه. پایان¬نامه کارشناسی ارشد، مؤسسههای آموزش عالی غیردولتیـغیرانتفاعی دانشگاه قرآن و حدیث.
- هاشمی، سید حسین (1388). چیستی و اهداف تربیت. پژوهش های قرآنی، شماره 59 و 60، ویژه نامه قرآن و فلسفه تربیت.
- Chin, C. , & Osborne, J. (2008). Students’ questions: a potential resource for teaching and learning science, Studies in Science Education, 44(1), 1–39.
تاریخ دریافت: 01 /04/1403 تاریخ پذیرش: 26/06/1403 |
تحلیل دلالت های تربیتی گفت وگو و پرسش گری بر اساس آثار روایی منتخب امام علی(ع)
خدیجه طوفان فرد 1، سید حسین واعظی* 2، زهره سعادتمند3
فصلنامه تعالی تعلیم و تربیت و آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، دوره3، شماره1پاییز 1403 |
چکیده
پرسش کردن و پرسش داشتن به ویژه از خود، دروازه ورود به جریان تفکر است. کسی که پرسش ندارد و پرسش نمی کند دلیلی هم برای فکر کردن ندارد. بر این اساس تحقیق حاضر به تحلیل دلالت های تربیتی گفت وگو و پرسش گری بر اساس آثار روایی منتخب امام علی(ع) پرداخته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی انجام شد. حوزه پژوهش شامل کتابهای نهجالبلاغه، تحف العقول، میزان الحکمه، غررالحکم در رابطه با مباحث پرسش گری بود که به روش هدفمند نمونه گیری شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فیش های محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل دادهها باکدگذاری موضوعی شامل سه مرحله(کد گذاری باز، محوری و گزینشی) و با استفاده از نظام مقوله بندی قیاسی انجام شد. یافته ها نشان داد تحلیل مراحل گفتگو و پرسشگری شامل 7 بعد: استفاده از جملات مناسب، استقبال از پرسش، فهم جویی(فهمیدن)، گفتگوی طرفین، ابهام زدایی، استنتاج (استدلال)، استفهام (برهان) است و دلالت های تربیتی گفتگو و پرسش گری بر اساس آموزه های امام علی(ع) شامل 10 بعد: زمان طلائی، اندیشیدن و گفتار نیکو، غنیمت شمردن فرصت ها، کسب دانش و معرفت، حل مشکلات، روشنگری، هدایت و اصلاح رفتار، دانش ورزی و پیشرفت است. نکته قابل تأمل این است که نقش سؤال و پرسشگری آنقدر مهم است که میتوان انسان را به سرمنزل مقصود برساند و برای شخصی که سؤالی مطرح نیست معرفتی هم وجود ندارد.
کلمات کلیدی: امام علی(ع)، تربیت، گفتگو، پرسش گری.
مقدمه
«تربیت4» مفهوم بیپایان و بیکرانهای است که تمامی شئون و ساحتهای حیات انسانی را در بر میگیرد؛ تربیت نه در حصار زمان محدود میشود و نه در قلمرو مکان میگنجد. فراتر از محیط، وسیعتر از عالم و ژرفتر از رفتار بیرونی و نهان و سرشت آدمی است. تربیت ریشه در هزاران نسل پیشین انسانی دارد و سایه تأثیر آن بر تمام نسلهای پسینی نیز ادامه خواهد داشت. فرآیند تربیت، در اقتصاد، مدیریت، سیاست، جنگ، صلح، هنر، ادبیات، تکنولوژی، دانشهای انسانی، روابط اجتماعی، رشد و تعالی درونیترین ویژگیها، خصلتهای روحی و روانی انسانها رخ مینماید و برآیندهای مستقیم دارد. (هاشمی، 1388) با آنکه اهمیت و نقش انحصاری تربیت در تحقق فرهنگ و تمدن و رشد و تعالی آن دو بر مربیان و اندیشهوران بزرگ پوشیده نبوده است، از همین رو، غزالی تربیت را پس از پیامبری، شریفترین کار آدمی خوانده (غزالی، 1390) و کانت آن را بزرگترین و دشوارترین مسئله آدمی دانسته (شکوهی، 1398) موفقيت تربيت پيش از هر اقدامي و بيش از هر چيزي، مرهون زمينه مناسب است. از اين رو، در سيره پيامبر(ص) و اهل بيت (علیه السلام) به فراهم آوردن زمينه مناسب بسيار توجه شده و با استفاده از رو ش هايي سعي کرده اند زمينه را براي تحقق اهداف تربيت اخلاقي مساعد سازند. (گرامی، 1392) در این میان کمال پذیری و تربیت پذیری انسان باور به پیشرفت و تربیت پذیری و تحول پذیری انسان از پیش فرض های نظری بحث از شیوه های تربیتی امام علی(ع) است. بیان زیر از امام علی(ع) به خوبی بیانگر اهمیت تربیت و تحول پذیری انسان است که لازمة کمال انسانی است: «و بدان! هر کرده اى چون میوه اى است که از گیاهى رسته است و هیچ گیاه را از آب بى نیازى نیست و آبها گونه گون بود. آنچه آبیاریش نیکو، درختش نیکو و میوه اش شیرین است و آنچه آبیارى اش پلید، درختش پلید و میوه اش تلخ است» (دشتی، 1395، خطبه/154) با بررسی نهج البلاغه و سیره تربیتی امام(ع) به این نتیجه می رسیم که امیرالمومنین علی(ع) در شیوه های تربیتی خویش هر یک از گفتگو و پرسشگری را در جای خود و با رعایت مقتضای حال به کار برده است.
از آنجا که حضرت علی(ع) مرد سخن بود و سخنانش حد وسط کلام مخلوق و خالق بود (مطهری، 1398) با بیان شگفت خود بارها با مردم سخن گفت، در میان سخنانش به شیوه های تربیتی اشاره کرده از آن جمله شیوه گفتگو و شیوه پرسشگری بوده است . گفتگو به لحاظ لغوی در زبان فارسی به معنای «مباحثه، مجادله، مکالمه، گفتار و گفت وشنود و... آمده است.» (دهخدا، 1399، ص16931) طبرسی در مورد گفتگو می فرماید: «گفتگو یعنی بازگشت به همان محاورت و گفته می شود که محاوره به معنای این است که سخن را به او باز گرداند و با هم گفتگو کردند». (علی اکبری، 1384، ص5) گفتگو نشان دهندة نوعی سیلان و جریان معنی میان شماري از افراد است. از رهگذر این جریان معنی، نوعی فهم و درك نو که در آغاز گفتگو وجود نداشته، پدیدار می شود (پایا، 1381، ص66). گفتگو در اصطلاح یعنی هر شکل از نشست یا ارتباط بین اشخاص، گروه ها یا جوامع براي رسیدن به فهم بیشتر حقیقت با جهت رفع سوء ظن یا روابط انسانی بیشتر، که در آن احترام متقابل رعایت گردد. گفتگو مستلزم انفتاح و آزاد اندیشی است. زیرا گفتگو با دیگري به معنی هم اندیشی با او و بیرون آمدن از قلمرو تنها اندیشیدن است؛ قلمروي که تنها حاوي مایه هاي شخصیت فرد و فاقد مایه هاي شخصیتی کسان دیگري است که چه بسا از لحاظ سرشت و خصوصیات با او همسان نیستند. از این رو هم اندیشی انسانی با دیگري، با صدایی قابل شنیدن را گفتگو می نامیم. گفتگو یعنی فرآیند اندیشیدن مشترك که گاه با تبین و گستراندن اندیشه و گاه به منظور تعمیق و ریشه دار کردن آن است. (فضل الله، 1379، ص10) روشن است که شنیدن سخنان دیگران و گزینش بهترین آنها، آن گاه امکان پذیر است که زمینه طرح نظرات و اندیشه های گوناگون وجود داشته باشد، و این امر، خود برقراری ارتباط و مفاهمه با دیگران را می طلبد. علاوه بر آن اگر آزادی طرح اندیشه های گوناگون وجود نداشته باشد، امکان آن نیست که مردم سخنان متفاوت را بشنوند و آنها را با یکدیگر مقایسه کنند و بهترین گفتارها را برگزیده پیروی کنند. اسلام حتی سرسخت ترین دشمنان و سردمداران کفر را به گفت وگو دعوت کرده است. این نکته در سیره معصومان(ع) به روشنی مشهود است. آنان هر کدام به تناسب فضای فرهنگی عصر خود، با تشکیل حلقه های مناظره، با صاحبان عقاید مختلف گفت وگو می کردند و با آنها به بحث و استدلال می پرداختند. (فاضلی، 1385، ص5) گفتگو، نوعی مبادله و مباحثه در باب اندیشهها، و همچنین نوعی مبادله اطلاعات به صورت شفاهی یا نوشتاری بین دو یا بین چند نفر درباره یک موضوع محسوب می شود. آفرینشِ معنا در پرتو گفتگو حاصل میشود. بدون مکالمه نمیتوان انتظار شنیدن و همرأیی داشت. اساساً گفتگو راهی برای فهمیدن است. گفتگو نشان دهندة نوعی جریان معنا، میان شماری از افراد است. از رهگذر این جریان معنا، نوعی فهم و درک نو که در آغاز گفتگو وجود نداشته، پدیدار میشود. (پایا، 1381، ص 66) برای گفتگو تعاریف دیگری نیز در کتب های متعدد بیان شده که با نگاهی اجمالی به آنها می توان فهمید که مهمترین نکته در مسأله گفتگو، درک و احترام متقابل است. لذا باید نگاهی هم به شخص وهم به باورهایش در گفتگو احترام نهاد. شایان ذکر است که در تحقیق حاضر منظور از آداب، مجموع رفتارهایی است که فعل یا ترک آنها از دیدگاه قرآن و روایات موجب میشود تا گفتگو همراه با اخلاق اسلامی صورت گیرد. (کاظمی و بنی نعمه، 1393، ص13)
با توجه به اهمیت گفتگو آدمي از كودكي آميخته با حيرت ها و پرسش ها است، چنانكه ساراسون5 مي گويد: انسان موجودي ذاتا پًرسشگر است. انسانها بر اساس اين گرايش ذاتي خود به جستجوگري مي پردازند و با وجود همه دشواري ها همواره براي فهم اسرار هستي اصرار دارند و از آن لذت مي برند. هرچه پرسش ها دشوارتر باشند به همان اندازه به لذت بيشتري دست مي يابند. دانشمندان و فيلسوفان كساني هستند كه بيش از ديگران اين ميل به پرسش و كنجكاوي معرفتي را در درون خود زنده نگه داشته و آن را پرورش داده اند. براي دانش آموزان، طرح پرسش هاي خودشان اولين گام به سوي پر كردن شكاف دانشي خود و حل و فصل حيرت و رسيدن به تعادل معرفتي است. پرسش به آنها اجازه ميدهد تا درك فعلي خود را از يك موضوع بيان كنند، آن را با ايده هاي ديگر مرتبط سازند، و همچنين از آنچه انجام مي دهند يا نمي دانند آگاه شوند. (چاين و آزبورن6، 2008) بر اين اساس پرسش و پرسشگری سهم والایی را در تعاملات انسانی به خود اختصاص داده است. (نیازی و گودرزی، 1396) سؤال یا پرسش، عبارتی زبانی با مضمون درخواست اطلاعات است. پرسشگری از جمله مهارت های مؤثری است که راه به پاسخ و یقین می برد و نهادینه کردن این رسم نیکو، به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سر منزل مقصود در جاده تعلیم و تربیت است. پرسش برای رشد، پیشرفت و تحول است. این تحول، متحول شدن ذهن فردی و ذهن اجتماعی است. ما برای این پرسش میکنیم که اوضاع بهتر و گزینههای احتمالی قویتر و بهتر را کشف کنیم و قرار است به زندگانی، اوضاع و وضعیت سنجیده شدهتری برسیم. برخی صاحبنظران، تفکر انتقادی را شامل چهار مولفه می دانند که عبارتند از: پرسشگری، اطلاعات، ارزیابی و نتیجه گیری. آنها پرسشگری را عبارت از پرسیدن سوال مناسب از خود و دیگران برای فهمیدن دقیقتر مطلب یا مسئله مطرح شده می دانند. (گنجی و همکاران، 1392) پرسیدن، یکى از عوامل موفّقیت در آموختن است. در زندگى، پرسشهاى فراوانى براى انسان پیش میآید. هنگام آموختن نیز ممکن است که ابهامهایى براى او به وجود آید و راه برطرف ساختن آنها، پرسیدن است. بدون پرسش، راهى براى دست یافتن به دانش و تبدیل جهل با دانایى، وجود ندارد. امام على(ع): «سؤال کن آنچه را که باید بدانى و در ندانستنش معذور نیستى.» (لیثی واسطی، 1376، ص 284) آنچه در مورد پرسش بیان شده بدین قرار است که، چنان چه يك مدرس بخواهد از روش پرسش و پاسخ براي رشد عقلاني دانشجويان خويش استفاده كند در وهله اول بايد توجه داشته باشد كه سؤال مطرح شده واضح، هدف دار، مختصر و متناسب با ويژگيهاي مخاطبان وي باشد. جواب سؤال نيز محدود به كلمه بله و خير يا يك جمله كوتاه نباشد. همچنين سؤال در سطحي فراتر از محفوظات دانشجو مطرح شود. بنابراين چنان كه ملاحظه ميشود طراحي سؤال هنري است كه مدرسان براي كسب آن بايد آموزش ببينند و تمرين كنند. (دهقان سرخ آبادی و کرامتی، 1396، ص 49)خو ب سؤال کردن به اندازه ای اهمیت دارد که به عنوان نصف علم تلقی شده است، چنانچه حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «حسن المسأله نصف العلم؛» «خوب سؤال کردن نیمی از دانش است.» (محمدى رى شهرى، 1393، ج 4، ص331) و نیز فرمود: « من احسن السؤال عَلِم، من عَلِم احسن السؤال»؛ «آن کس که خوب بپرسد، دانا می شود و کسی که دانا باشد خوب سؤال می کند». (محمدى رى شهرى، 1393، ج 4، ص332) در میان سخنان امیرالمومنین در نهج البلاغه به اینکه چرا باید به دنبال سؤال رفت و انگیزه سؤال اشاره و توصیه هایی نمودند: «اینکه ای بندگان خدا به جهالت خود تکیه نکنید، پرسیدن چیزی به قصد فهمیدن باشد، نه جهت آزار دادن دیگری و به چالش کشیدن جلسه… ». (دشتی، 1395، خطبه 105)بنابرای ن پرسشگري در جامعه اي شكوفا مي شود كه يك بستر امن و قابل اعتماد اجتماعي و فرهنگي وجود داشته باشد. آزادي و امنيت دو ويژگي اصلي فرهنگي و اجتماعي است كه در بروز و ظهور يا نزول پرسش گري نقش اساسي ايفاء مي كند. در جامعه اي كه چنين بستر و زمينه اي براي طرح پرسش ها و شك و ترديدها وجود نداشته باشد پرسش از آن جامعه رخت بر مي بندد. (كريمي، 1382) پيشوايان ديني ما نيزهمواره با سعه صدر و وسعت نظر با پرسشگران رفتار مي كردند. بطوري كه مردم از طيف ها و گروه هاي مختلف و حتى مخالف، با آزادى، امنيت و آرامش كامل، پرسش هاي خود را در موضوعات مختلف ارايه مي كردند و جلسه هاي براي مناظره و پرسش و پاسخ تشكيل مي شد. (ابراهیمی و مهرمحمدی، 1393).
با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع مساله گفتگو و پرسشگری امروزه از دغدغه های علما و متولیان تربیتی است لذا در این مسیر مراجعه به کتبی که کلام امیرالمومنین علی(ع) در آنها جاری است چون نهج البلاغه، غررالحکم، تحف العقول و... به عنوان یک سند گویا و عالمانه که به این مباحث پرداخته است، ضرورت دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تحلیل مراحل گفتگو و پرسش گری در سیره امام علی(ع) و دلالت های تربیتی آن است و با توجه به هدف مشخص شده در پی پاسخ گویی به این سئوالات است:
2. دلالتهای تربیتی گفتگو و پرسشگری بر اساس آموزه های امام علی(ع) چیست؟
2. مراحل گفتگو و پرسشگری براساس آموزه های امام علی(ع) چیست؟
روش تحقیق
روش این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و به روش اسنادی و کتابخانه ای به بررسی موضوع پرداخته است. این تحقیق وضع موجود را بررسی میکند و به توصیف منظم و نظامدار وضعیت فعلی میپردازد و ویژگیها و صفات را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی مینماید. تحقیقات توصیفی در بُعد بنیادی به کشف حقایق و واقعیتهای جهان خلقت میانجامد (رضوانی، ۱۳۹2: ۴۳). حوزه پژوهش شامل کتب (نهجالبلاغه، تحف العقول، میزان الحکمه و غررالحکم) است که به روش هدفمند نمونه گیری شد. ابزار گردآوري اطلاعات فيش هاي محقاق ساخته بود. در این تحقیق ابتدا دادههای مورد نیاز از بررسی کتب استخراج شد. سپس تجزیه و تحلیل دادهها باکدگذاری موضوعی شامل سه مرحله (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) و با استفاده از نظام مقوله بندی قیاسی انجام شد. در پژوهش حاضر تلاش شد برای پایایی، تحلیل داده ها بدون سوگیری انجام شود و جهت افزایش اطمینان پذیری در گردآوری اطلاعات به شناسایی منابع مرتبط با موضوع پرداخت.
یافته ها
عبارات مرتبط با مراحل گفتگو و پرسش گری براساس آموزه هاي امام علی(ع) به صورت کد گذاری آزاد در جدول(1) مشخص شده است.
جدول 1- عبارات مرتبط با مراحل گفتگو و پرسشگری براساس آموزه هاي امام علی(ع)
کد مفاهیم استخراج شده | عبارات استخراج شده | منبع |
1. اجتناب از به کار بردن کلمات زشت 2. جمع شدن فرومایگان با سخنان زشت 3. فرار گرانمایگان با سخنان زشت | «إیّاکَ وَ ما یَستَهجَنُ مِنَ الکَلامِ فَإنَّهُ یَحبِسُ عَلَیکَ اللِّئامَ وَ یُنَفِّرُ عَنک الکِرامَ»، «از به زبان آوردن سخنان زشت بر حذر باش. زیرا فرومایگان را گرد تو جمع می کند و گرانمایگان را از تو فراری می دهد.» (ح4174، ص214) | غررالحکم |
4.. آسان گویی 5.. رسایی کلام 6. سخن گفتن در حد فهم شنونده | البلاغه ما سهل علی المنطق و خفٌ علی الفطنه. سخن رسا آن است که بآسانی بر زبان آید و بسادگی فهمیده شود. (ص 111) | غررالحکم |
7. خوشایند بودن سخن برای گوشها 8. دریافت سخن مناسب فهم مردم | «أحسن الکلام ما لاتمجّه الاذان و لایتعب فهمه الأفهام، زیباترین سخن آن است که برای گوش ها ناخوشایند و دریافت آن برای فهم (مردم) رنج آور نباشد. (ص 995) | غررالحکم |
9. پرهیز از پرگویی 10. توضیح کافی درباره موضوع | کثره الکلام تبسط حواشیه و تتقص معانیه فلایری له أمد و لاینتفع به أحد» پُرگویی، سخن را درازدامن و تُنُک مایه می کند به گونه ای که هیچ پایانی برای آن دیده نمی شود و هیچ کسی از آن بهره مند نمی گردد». (ص 1362) | غررالحکم |
11. خسته کننده نبودن سخن 12. سخن اندک | خیر الکلام ما لایملّ و لایقلّ»؛ «بهترین سخن آن است که هم خسته کننده نباشد و هم اندک نباشد.» (ص 995) | غررالحکم |
13. سخن استوار و محکم | احسن القول السداد. بهترين سخن، سخن استوار و محکم است». (ص 2865) | غررالحکم |
14. آراسته بودن گفتار به تربیت و نظم 15. فهم سخن برای عالم و عامی | اَحسنُ الکلام مازانهُ حُسنُ النظامِ وَ فَهمَهُ الخاصٌ و العام. بهترین گفتار آن است که به حسن تربیت و نظم آراسته باشد و عالم و عامی آن را بفهمد. (80) | میزان الحکمه |
16. خوب سئوال کردن 17. دانا شدن با پرسیدن 18. خوب پرسیدن دانا | الإمام علي (عليه السلام): من أحسن السؤال علم، من علم أحسن السؤال. 8241. هر كه خوب سؤال كند، دانا شود؛ هر كه دانا باشد، خوب سؤال كند | میزان الحکمه |
19. عدم توجیه بدون شناخت 20. دنبال فهمیدن بودن 21. پرسیدن توسط دیگران 22. پرسیدن توسط یک شخص 23. پرسیدن و حفظ کردن جواب
| الاحتجاج، ج 1، ص: 600 | الاحتجاج |
24. فهمیدن قبل از نکوهش 25. سئوال در زمینه موضوع گفتگو 26. سوال در مورد نکوهش دنیا
| وصف دنيا براى تقوا پيشگان توسط أمير المؤمنين على عليه السّلام، جابر بن عبدالله انصاری گويد: ما در بصره همراه امیرالمومنین(ع) بودیم. چون از نبرد مخالفان خود آسوده شد در اواخر شب به ما سركشى كرد و فرمود: در چه موردى گفتگو می کنید؟ عرض كرديم: در نكوهش دنيا. حضرت فرمود: چه چيز دنيا را مورد نكوهش قرار داده ايد؟ | تحف العقول |
27. منظور را روشن کردن 28. اشاره به قضا و قدر | در پاسخ به سوال در خصوص قضا و قدر حضرت فرمودند: شاید منظور تو اشاره به قضای حتمی و قدر قطعی و لازم است؟! (ج 1، ص: 452) | الاحتجاج |
29. روشن ساختن دلایل 30. دنیا سرای راستی 31. دنیا خانه عافیت 32. دنیا سرای توانگری 33. دنیا سجده گاه پيامبران خدا 34. دنیا فرودگاه وحى خدا | چرا گروهى از مردم به نكوهش دنيا می پردازند؟ و با زهد نمايى خود را بی رغبت به آن نشان می دهند؟ دنيا براى كسى كه آن را راستگو انگارد، سراى راستى است و براى كسى كه حقيقت آن را دريابد، خانه عافيت است و براى كسى كه از آن توشه اندوخت، سراى توانگرى است. دنيا سجده گاه پيامبران خدا و فرودگاه وحى خدا و. .. | تحف العقول |
35. نتیجه گیری از پرسش ها 36. طلب شاهد | حضرت امير(ع)فرمود: اي ابوبكر، آيا درباره ما خلاف دستور خداوند درباره مسلمانان حكم مي كني؟ گفت نه؟.. فرمود: اگر دست يكي از مسلمانان چيزي باشد و من ادعا كنم كه مالك آن هستم، تو از كداميك از ما درخواست شهود مي نمايي؟.. .. پس چرا از فاطمه طلب شاهد مي كني... حال آنكه از ديگران طلب شاهد نمي كني؟.. .. ابوبكر مجاب شد... (ج 1، ص: 216) | الاحتجاج |
37. نتیجه گیری با پرسش 38. اشاره به غدیر خم | در رد حدیث جعلی که خداوند منع می کند از اینکه نبوت را با خلافت را در ما اهل بیت جمع نماید و بطلان شهادت آنان که خلافت را غصب کردند به گفتار پیامبر(ص) در غدیر خم اشاره کردند که: «هر که من از خودش به او برترم علی نیز از نفس او به خودش برتر است» و فرمودند: پس چگونه می شود کسانی که من از ایشان برترم بر من امیر و حاکم باشند؟.. (ج 1، ص 313- 314) | الاحتجاج |
39. پرسش برای کسب جواب
| در پاسخ به حسن بصری بعد از جنگ که پرسید دیروز افرادی را کشتی که همگی شهادت به توحید و رسالت داده و نمازهای پنجگانه اقامه می کردند... حضرت فرمودند اگر اینگونه بود و تو شاهد آن بودی چرا به یاری دشمنان ما نشتافتی؟ و حسن گفت به خدا که راست گفتی و. .. | الاحتجاج |
40. تفهیم با پرسش 41. پرسش و پاسخ | یادآوری به زبیر در جریان جنگ جمل | الاحتجاج |
42. پرسش برای فهماندن 43. شکستن بیعت و پیمان | ای جماعت مهاجرین و انصار و کسانی که سخن من را می شنوید! آیا شما پیروی مرا بر خود واجب نساختید؟ آیا از روی میل و رغبت با من بیعت نکردید؟.. .. پس چرا. .. اکنون بیعت مرا می شکند و پایداری در بیعت خود نمی کند؟ (ج 1، ص: 374) | الاحتجاج |
44. تأکید بر فهم | پس وای بر شما باد! بر که دروغ می گویم؟ آیا بر خدا؟! در حالی که. ... (ج 1، ص 380) | الاحتجاج |
45. برهان با تفهیم و به یادآوری 46. نزدیکی به رسول خدا | عدم بيعت حضرت علي(ع): | الاحتجاج |
47. پرسش برای فهماندن 48. شایستگی برای خلافت 49. آوردن دلیل و پاسخ به سئوالات | احتجاج امیر المومنین(ع) در برابر اظهار انبساط ابوبکر از بیعت مردم امیر المونین(ع) پرسید یک فرد روی چه شرایط و علل و جهاتی شایسته امر خلافت می شود؟... آیا در وجود خود این خصایص را می بینی یامن.. ؟ من از سوی پیامبر مامور خواندن سوره برائه برای کفار شدم یاتو؟ آیا من هنگام خروج پیامبر از مدینه به مکه جان فدای پیامبر شدم یا تو؟.. .. [بعد امام تمام احتجاجات را بر شمردند و ابوبکر تصدیق می کرد که البته شما... ] (ج 1، ص 261- 271) | الاحتجاج |
50. پرسش برای تأکید و تصدیق | احتجاج امیرالمومنین(ع) پس از فوت عمر بن خطاب بر شورا بر اولویت خود فرمود: آیا در میان شما جز من کسی هست که بر دو قبله نماز گزارده باشد؟ گفتند نه.. .. آیا جز من کسی... (ج 1، ص 278-299) | الاحتجاج |
51. سوالات تصدیقی 52. ایمان به خدا و رسول خدا | احتجاج حضرت امیرالمومنین(ع) بر گروه زیادی از مهاجر و انصار با کلامی شیوا پیرامون فضیلت خود به استناد به احادیث نبوی. ... آیا تصدیق می کنید من نخستین کسی هستم که به خدا و رسول او ایمان آوردم ؟ گفتند: همینطور است.. .. آیا (ج 1، ص 300- 312) | الاحتجاج |
53. گفتگوی طرفین 54. استدلال منطقی 55. بحث و گفتگوی با یاران | و من وصية له (عليه السلام ) لعبدالله بن العباس لما بعثه للاحتجاج على الخوارج: لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ يَقُولُونَ... وَ لَكِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ يَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً. نامه به عبداللّه بن عبّاس آن هنگام كه او را در سال 38 هجرى براى گفتگو با خوارج فرستاد. به قرآن با خوارج به جدل مپرداز، زيرا قرآن داراى ديدگاه كلّى بوده، و تفسيرهاى گوناگونى دارد، تو چيزى مى گويى، و آنها چيز ديگر، ليكن با سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهى جز پذيرش ندارند.» (نامه 77) | نهج البلاغه |
56. برخورد مناسب با امور پیچیده اجتماعی 57. استفاده از از نظرات و افکار دیگران 58. گفتگو و مشورت | اَلْاِسْتِشَارَةُ عَيْنُ الْهِدَايَةِ، وَ قََدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَي بِرَأْيِهِ. مشورت و نظرخواهی از دیگران، عین هدایت است و کسی که تنها به فکر خود اعتماد نماید، خویشتن را به خطر انداخته است.» (حکمت21) | نهج البلاغه |
59. استقبال نظرات 60. مقایسه نظرات 61. تشخیص راه صحیح 62. شناسایی خطاها و پرهیز از آنها | مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الاْرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ. کسى که از آراى مختلف استقبال کند (و نظرات متفاوت را بررسى نماید) موارد خطا را خواهد شناخت. (حکمت 173) | نهج البلاغه |
63. گفتگو با دانشمندان 64. در میان گذاشتن سخنان با حکیمان 65. برقرار شدن نظم | وَ أَکْثِرْ مُدَارَسَهَ اَلْعُلَمَاءِ وَ مُنَاقَشَهَ اَلْحُکَمَاءِ فِی تَثْبِیتِ مَا صَلَحَ عَلَیْهِ أَمْرُ بِلاَدِکَ وَ إِقَامَهِ مَا اِسْتَقَامَ بِهِ اَلنَّاسُ قَبْلَکَ. و با دانشمندان فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان سخن در میان نه، در آنچه کار شهرهایت را استوار دارد و نظمی را که مردم پیش از تو بر آن بوده اند برقرار. (نامه 53) | نهج البلاغه |
66. استقبال از پرسش | روزی از مساله خلافت نزد حضرت پرسش کردم، ایشان نیز در جواب با استقبال ازین پرسش ضمنی به تفصیل به نقد عملکرد خلفا پرداخت. (خطبه 3) | نهج البلاغه |
در ادامه مفاهیم هم دسته شده در یک مقوله واحد قرار می گیرند:
جدول 2- طبقه بندی کدواژه ها و مفهوم سازی (مفاهیم هم دسته شده) مراحل گفتگو و پرسشگری بر اساس آموزه هاي امام علی(ع)
کدمفاهیم هم دسته (مقوله بدست آمده) | کد مفاهیم جایگزین شده |
4. آسان گویی 5. رسایی کلام 16. خوب سئوال کردن 18. خوب پرسیدن دانا | استفاده از جملات مناسب |
17. دانا شدن با پرسیدن 57. استفاده از از نظرات و افکار دیگران 59. استقبال نظرات 66. استقبال از پرسش | استقبال از پرسش |
2. جمع شدن فرومایگان با سخنان زشت 6. سخن گفتن در حد فهم شنونده 8. دریافت سخن مناسب فهم مردم 10. توضیح کافی درباره موضوع 15. فهم سخن برای عالم و عامی 20. دنبال فهمیدن بودن 24. فهمیدن قبل از نکوهش 26. سوال در مورد نکوهش دنیا 41. پرسش و پاسخ | فهم جویی(فهمیدن) |
53. گفتگوی طرفین 55. بحث و گفتگوی با یاران 58. گفتگو و مشورت 63. گفتگو با دانشمندان 64. در میان گذاشتن سخنان با حکیمان | گفتگوی طرفین |
27. منظور را روشن کردن 29. روشن ساختن دلایل | ابهام زدایی |
20. دنبال فهمیدن بودن 23. پرسیدن و حفظ کردن جواب 35. نتیجه گیری از پرسش ها 37. نتیجه گیری با پرسش 39. پرسش برای کسب جواب 49. آوردن دلیل و پاسخ به سئوالات 54. استدلال منطقی | استنتاج (استدلال) |
37. منظور را روشن کردن 40. تفهیم با پرسش 42. پرسش برای فهماندن 45. برهان با تفهیم و به یادآوری 46. نزدیکی به رسول خدا 47. پرسش برای فهماندن 50. پرسش برای تأکید و تصدیق 51. سوالات تصدیقی 62. شناسایی خطاها و پرهیز از آنها | استفهام (برهان) |
نتایج حاصل از تحلیل مراحل گفتگو و پرسش گری شامل 7 بعد: استفاده از جملات مناسب، استقبال از پرسش، فهم جویی(فهمیدن)، گفتگوی طرفین، ابهام زدایی، استنتاج (استدلال)، استفهام (برهان) است و فهم جویی و استفهام (برهان) بیشترین فراوانی را به خود اخنصاص داده است.
شکل 1- نمودار مراحل گفتگو و پرسشگری در آموزه هاي امام علی(ع)
دلالت های تربیتی گفتگو و پرسش گری بر اساس آموزه های امام علی(ع) چیست؟
جدول 3- دلالتهای تربیتی گفتگو و پرسشگری بر اساس آموزه های امام علی(ع)
کد مفاهیم استخراج شده | عبارات استخراج شده | منبع |
67. استقبال از نظرات گوناگون 68. شناخت خطاها | هر كه از آراى گوناگون استتقبال نمايد، مواضع خطا را بشناسد. | تحف العقول |
69. لزوم آموختن 70. رهایی از نادانی | هر كه خود را به آموختن وادار ننمايد نادان ماند | تحف العقول |
71. آگاه ساختن 72. روشن نمودن 73. انتخاب شدن | احتجاج امیر المومنین(ع) در برابر اظهار انبساط ابوبکر از بیعت مردم | الاحتجاج |
74. سود نبردن از دانسته ها 75. داشتن زمانه مطلوب 76. ندانستن و نپرسیدن | «یا ایهاالناس انا قد اصبحنا فی دهر عنود و زمن کنود یعدّ فیه المحسن مسیئاً و یزداد الظالم فیه عتوّاً لاتنتفع بما علمنا ولانسائل عمّا جهلنا» مردم ! ما در روزگاری به سر میبریم ستیزنده و ستمکار و زمانهای ناسپاس، نیکوکار در آن بدکار به شمار میآید و ستمکار در آن سرکشی میافزاید از آنچه دانستیم سود نمیبریم و آنچه را نمیدانیمنمیپرسیم. (خطبه 32) | نهج البلاغه |
77. گفتگو و مباحثه با دانشمندان و حکیمان مایه آبادانی 78. برقراری نظم و قانون | گفتگو و مباحثه با دانشمندان و حکیمان که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانون خواهد بود؛ (نامه 53) | نهج البلاغه |
79. دانایی پس از پرسش درست | الإمام علي (عليه السلام): من أحسن السؤال علم، من علم أحسن السؤال. هر كه خوب سؤال كند، دانا شود. (8241) | میزان الحکمه |
80. پرسش برای دانایی | براى دانا شدن بپرس | میزان الحکمه |
81. سوال کردن برای دانستن | سؤال كن آنچه را كه بايد بدانى | میزان الحکمه |
82. سخن درست حکما و دانشمندان 83. داروی مشکلات سخن درست | قال عليه السلام: إِنَّ كَلَامَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً كَانَ دَوَاءً، وَ إِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَاءً. سخن حكما و دانشمندان اگر درست باشد، داروى (شفا بخش) است. (حکمت265) | نهج البلاغه |
84. زمانه ای ناسپاس 85. عدم سود بردن از دانسته ها 86. ندانستن و نپرسیدن 87. پیشرفت و شناخت | مردم! ما در روزگاری به سر میبریم ستیزنده و ستمکار، و زمانهای ناسپاس. نیکوکار در آن بدکار بهشمار میآید و ستمکار در آن سرکشی میافزاید. از آنچه دانستیم سود نمیبریم و آنچه را نمیدانیم، نمیپرسیم. (خطبه ۳۳) | نهج البلاغه |
88. زبان رابط بین تو و مردم 89. چهره رابط بین تو و مردم | امام على عليه السلام: لايَكُنْ لَك إلَى النّاسِ سَفيرٌ إلاّ لِسانَك و لاحاجِبٌ إلاّ وَجهَك امام على عليه السلام: ميان تو و مردم رابطى جز زبانت و پرده اى جز چهره ات نباشد. (نامه 67 ) | نهج البلاغه |
90. دوری از راه راست 91. خودپسندی راه بسته شدن باب گفتگو و مـذاكره | واعلَـم أَنَّ الإعجاب ضد الصوابِ و آفةُ الاَلبـاب؛ و بـدان كـه خودپسـندي آدمـي را از راه راسـت بگرداند و خردها را زيان ميرساند » (نامـه 31) | نهـج البلاغـه |
92. پرسش به موقع 93. از دست دادن فرصتها | سلونی قبل ان تفقدونی از من بپرسید قبل از اینکه مرا ازدست بدهید.» (خطبه، 189) | نهـج البلاغـه |
94. پرسش برای یادگیری 95. عدم پرسش برای آزار دادن 96. انصاف در سوال كردن 97. روش صحیح پرسیدن | لِسائلٍ سَألَهُ عن مُعضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّها، ولا تَسْأل تَعَنُّتا؛ فإنّ الجاهِلَ المُتَعَلِّمَ شَبیهٌ بالعالِمِ، وإنَّ العالِمَ المُتَعَسِّفَ (المُتَعَنِّفَ) شَبیهٌ بالجاهِلِ المُتَعَنِّتِ. امام على علیه السلام در پاسخ به مردى که از آن حضرت سؤالى مشکل آفرین پرسید: به قصد یاد گرفتن بپرس، نه براى آزردن و خطا گرفتن؛ زیرا جاهلى که درصدد آموختن باشد همانند عالم است و عالمى که در بیراهه قدم نهد همچون جاهلى است که به قصد خطا گرفتن مى پرسد. (حکمت 320) | نهـج البلاغـه |
98. اندیشه قبل از سخن 99. ابراز سخن نیکو 100. پنهان کردن سخن بد 101. گفتن هرچه بر زبان آید توسط شخص دورو و منافق 102. عدم اندیشه در مورد سخن | اِنَّ لِسانَ الْمُؤمِنِ مِنْ وَراءِ قَلْبِهِ وَ اِنَّ قَلْبَ الْمُنافِقِ مِنْ وَراءِ لِسانِهِ، لاَِنَّالْمُؤمِنَ اِذا اَرادَ اَنْ يَتَـكَلَّمَ بِكَلامٍ تَدَبَّرَهُ فى نَفْسِهِ، فَاِنْ كانَ خَيْرا اَبداهُ وَ اِنْ كانَ شَرّاواراهُ وَ اِنَّ الْمُنافِقَ يَتَـكَلَّمُ بِما اَتى عَلى لِسانِهِ لا يَدرى ماذا لَهُ وَ ماذا عَلَيْهِ؛ زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى كند و اگر بد بود آن را پنهان مى دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى گويد، بى آن كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست. (خطبه 176) | نهج البلاغه |
103. سخن گفتن در زمان مناسب
| لاتَتَكَلَّمَنَّ إذا لَم تَجِد لِلكَلامِ مَوقِعا. وقتى براى گفتار، زمان مناسبى نمى بينى سخن مگو. (ح 10274) | غررالحكم |
104. پرسش کلید قفل دلها 105. روشنگری و آگاهی | بر دلها قفلی زده شده است. کلیدش پرسش است (ج 1، ص 374) | غررالحکم |
106. پرسش و دانایی 107. دانش ورزی | بپرس تا بدانی (ج ۲، ص 268) | غررالحکم |
108. آموختن به وقت ندانستن 109. داشتن ارزش با دانستن | ألا لا يَستَحيِيَنَّ مَن لا يَعلَمُ أن يَتَعَلَّمَ فَإنَّ قِيمَةَ كُلِّ امرِئٍ مَا يَعلَمُ؛ آگاه باشيد كه آن كه نمى داند، نبايد از آموختن شرم كند؛ زيرا ارزش هر كس به چيزى است كه مى داند. (۲۷۸۷) | غرر الحكم |
110. پرسش از دیگران 111. نمی دانم کلمه ای در جواب پرسش | ألا لا يَستَقبِحَنَّ مَن سُئِلَ عَمّا لا يَعلَمُ أن يَقُولَ لا أعلَمُ؛ بدانيد كسى كه از او پرسشى مى كنند كه پاسخ آن را نمى داند، نبايد «نمى دانم» گفتن را زشت بشمارد. (2787) | غرر الحكم |
112. سوال کردن در خردسالی 113. پاسخ در بزرگسالی 114. سوال در سن مناسب | مَنْ سَاَلَ فى صِغَرِهِ اَجابَ فى كِبَرِهِ؛ هر كس در خردسالى سئوال كند، در بزرگ سالى اش پاسخ مى دهد. (ح 8273) | غرر الحكم |
115. عدم گفتار ملال آور 116. عدم گفتار نارسا 117. گفتار شیرین | خَيرُ الكَلامِ ما لا يُمِلُّ و لايَقِلُّ؛ بهترين گفتار آن است كه نه ملال آور باشد و نه نارسا (ح 4969) | غررالحكم |
118. سخن طولانی آفت زبان 119. سخن مختصر و مفید | آفَةُ الكَلامِ الإطالَةَ؛ آفت سخن، طولانى كردن آن است. (ح 3966) | غررالحكم |
120. زیبا سخن گفتن با مردم 121. پاسخ زیبا شنیدن | أجمِلُوا فِي الخِطابِ تَسمَعُوا جَميلَ الجَوابِ؛ با مردم زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد (ح 2568) | غررالحكم |
122. اهمیت گفتار 123. توجه به گفتار نه گوینده | اُنظُر إلى ما قالَ و لاتَنظُر إلى مَن قالَ؛ به گفته بنگر نه به گوينده آن. (ح5048 ) | غررالحكم |
124. پرسیدن برای فهمیدن 125. کسب معرفت | وقتی میپرسی، مفقهانه بپرس، نه متعنتانه. برای فهمیدن بپرس، نه برای آزار و ایذاء. (4147) | غررالحكم |
126. مشغول کردن دل با فکر کردن 127. مشغول کردن زبان با گفتن ذکر | طُوبَى لِمَنْ شَغَلَ قَلْبَهُ بِالْفِكْرِ وَ لِسَانَهُ بِالذِّكْر خوشا به کسى که دل خود را به فکر، و زبان خود را به ذکر مشغول داشته است. (ج 1، ص 72) | غررالحكم |
128. پرسش کلید مشکلات 129. پرسش کلید قفل دلها | القلوب أقفال مفاتحها | میزان الحکمه |
130. گفتار نیک 131. گفتار آراسته 132. فهم گفتار توسط عام و خاص | امام على عليه السلام: أحسَنُ الكَلامِ ما زانَهُ حُسنُ النِّظامِ و فَهِمَهُ الخاصُّ وَ العامُّ امام على عليه السلام: بهترين گفتار آن است كه ترتيب نيك، بدان آراستگى ببخشد و خاص و عام آن را بفهمند (ح 3304). | غررالحكم |
در ادامه مفاهیم هم دسته شده در یک مقوله واحد قرار می گیرند.
جدول 4- طبقه بندی کدواژه ها و مفهوم سازی (مفاهیم هم دسته شده) دلالتهای تربیتی گفتگو و پرسشگری بر اساس آموزه های امام علی(ع)
کدمفاهیم هم دسته (مقوله بدست آمده) | کد مفاهیم جایگزین شده |
104. پرسش کلید قفل دلها 108. آموختن به وقت ندانستن 109. داشتن ارزش با دانستن 112. سوال کردن در خردسالی 113. پاسخ در بزرگسالی 114. سوال در سن مناسب | زمان طلائی |
98. اندیشه قبل از سخن 104. پرسش کلید قفل دلها 115. عدم گفتار ملال آور 116. عدم گفتار نارسا 117. گفتار شیرین 130. گفتار نیک 131. گفتار آراسته 132. فهم گفتار توسط عام و خاص | اندیشیدن و گفتار نیکو |
94. پرسش برای یادگیری 97. روش صحیح پرسیدن 124. پرسیدن برای فهمیدن | آموختن |
92. پرسش به موقع 93. از دست دادن فرصتها 118. سخن طولانی آفت زبان 119. سخن مختصر و مفید | غنیمت شمردن فرصت ها |
68. شناخت خطاها 73. انتخاب شدن 81. سوال کردن برای دانستن 92. پرسش به موقع 106. پرسش و دانایی 124. پرسیدن برای فهمیدن 125. کسب معرفت | کسب دانش و معرفت |
83. داروی مشکلات سخن درست 128. پرسش کلید مشکلات 104. پرسش کلید قفل دلها | حل مشکلات |
71. آگاه ساختن 72. روشن نمودن 105. روشنگری و آگاهی | روشنگری |
68. شناخت خطاها 122. اهمیت گفتار | هدایت و اصلاح رفتار |
79. دانایی پس از پرسش درست 80. پرسش برای دانایی 81. سوال کردن برای دانستن 106. پرسش و دانایی 107. دانش ورزی | دانش ورزی |
87. پیشرفت و شناخت | پیشرفت |
نتایج حاصل از تحلیل دلالت های تربیتی گفتگو و پرسشگری بر اساس آموزه های امام علی(ع) شامل 10 بعد: زمان طلائی، اندیشیدن و گفتار نیکو، غنیمت شمردن فرصت ها، کسب دانش و معرفت، حل مشکلات، روشن گری، هدایت و اصلاح رفتار، دانش ورزی و پیشرفت است و اندیشیدن و گفتار نیکو بیشترین کد را به خود اختصاص داده است.
شکل 2- دلالت های تربیتی گفتگو و پرسش گری بر اساس آموزه های امام علی(ع)
بحث و نتیجه گیری
نتایج نشان داد مقوله هاي اصلي حاصل از تحلیل مراحل گفتگو و پرسش گری نیکو پرسیدن، فهم جویی، ابهام زدایی، استنتاج (استدلال)، استفهام (برهان)، استقبال از پرسش، گفتگوی طرفین است. روش گفتگو و مذاكره علمي كه در روايات امام علی(ع) بـه آن تأكيـد شده است و آن را موجب بسته شدن نطفه انديشه هاي جديد و صيقل عقول دانسـته است؛ سطوح و مراتب مختلف دارد، زيرا صاحب عقل سليم همواره از راه گفتگو و مذاكره و مشورت، عقول ديگـران را بـر عقل خود ضميمه ميكند و موجب شكوفايي و خلاقيت آن مي شود؛ یکی از مراحل گفتگو و پرسش گری نیکو پرسیدن است. امام علی(ع) می فرمایند: البلاغه ما سهل علی المنطق و خفٌ علی الفطنه. سخن رسا آن است که بآسانی بر زبان آید و بسادگی فهمیده شود. (غررالحکم، ص 111) با توجه به این مورد آسان گویی، رسایی کلام، سخن گفتن در حد فهم شنونده دارای اهمیت است همچنین امام علي (عليه السلام): من أحسن السؤال علم، من علم أحسن السؤال. هر كه خوب سؤال كند، دانا شود؛ هر كه دانا باشد، خوب سؤال كند. (میزان الحکمه، 8241) و همه اینها از موارد پرسش نیکو می باشدکه باید به آن توجه نمود. در زمینه فهم جویی حضرت علی در برخی موارد می فرمایند: یادآوری به زبیر در جریان جنگ جمل ای زیبر تو را به خدا قسم می دهم مگر تو خود نشنیدی که رسول خدا(ص) فرموده که: تو با علی جنگ خواهی کرد در حالی که نسبت به او ظالم و ستمکاری؟ گفت: آری... امام فرمود: پس چرا در این معرکه حاضر شدی؟ گفت: برای اصلاح مردم. ... و زیبر از جنگ بازگشت. (الاحتجاج، ص 346) همچنین در زمینه ابهام زدایی در پاسخ به سوال در خصوص قضا و قدر حضرت فرمودند: شاید منظور تو اشاره به قضای حتمی و قدر قطعی و لازم است؟! (الاحتجاج، ص452) در باب استنتاج (استدلال) آمده است و من وصية له (عليه السلام ) لعبدالله بن العباس لما بعثه للاحتجاج على الخوارج: لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ يَقُولُونَ... وَ لَكِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ يَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً. نامه به عبد اللّه بن عبّاس آن هنگام كه او را در سال 38 هجرى براى گفتگو با خوارج فرستاد. به قرآن با خوارج به جدل مپرداز، زيرا قرآن داراى ديدگاه كلّى بوده، و تفسيرهاى گوناگونى دارد، تو چيزى مى گويى، و آنها چيز ديگر، ليكن با سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهى جز پذيرش ندارند.» (نهج البلاغه، نامه 77) همچنین در رد حدیث جعلی که خداوند منع می کند از اینکه نبوت را با خلافت را در ما اهل بیت جمع نماید و بطلان شهادت آنان که خلافت را غصب کردند به گفتار پیامبر(ص) در غدیر خم اشاره کردند که: «هر که من از خودش به او برترم علی نیز از نفس او به خودش برتر است» و فرمودند: پس چگونه می شود کسانی که من از ایشان برترم بر من امیر و حاکم باشند؟.. (الاحتجاج، ص 313- 314) و در زمینه استفهام (برهان ) یادآوری به زبیر در جریان جنگ جمل ای زیبر تو را به خدا قسم می دهم مگر تو خود نشنیدی که رسول خدا(ص) فرموده که: تو با علی جنگ خواهی کرد در حالی که نسبت به او ظالم و ستمکاری؟ گفت: آری... امام فرمود: پس چرا در این معرکه حاضر شدی؟ گفت: برای اصلاح مردم. ... و زیبر از جنگ بازگشت. (الاحتجاج، ص 346) همچنین ای جماعت مهاجرین و انصار و کسانی که سخن من را می شنوید! آیا شما پیروی مرا بر خود واجب نساختید؟ آیا از روی میل و رغبت با من بیعت نکردید؟.. .. پس چرا. .. اکنون بیعت مرا می شکند و پایداری در بیعت خود نمی کند؟ (الاحتجاج، ص 374) که در این موارد به تفهیم با پرسش، پرسش و پاسخ و پرسش برای فهماندن اشاره دارد. علاوه بر این یکی از مراحل دیگر به استقبال پرسش رفتن است، و در سیره قولی و عملی حضرت به کرات مشاهده می شود: مشروح ترین سخنان امام علیه السلام در این باره در نهج البلاغه، در خطبه شقشیه به چشم می خورد. بر پایه سخن برخی از شارحان نهج البلاغه، (هاشمی ،1388، ص32) ابن عباس می گوید: روزی از مساله خلافت نزد حضرت پرسش کردم، ایشان نیز در جواب با استقبال ازین پرسش ضمنی به تفصیل به نقد عملکرد خلفا پرداخت. (نهج البلاغه، خطبه 3) مثالی که برای به استقبال پرسش رفتن، و در سیره عملی حضرت مشاهده می شود: استقبال از پرسش در کشاکش جنگ صفین مطرح شده است، امام علی(ع) در پاسخ با استقبال از این پرسش، در ابتدا با خطاب کردن وی به عنوان برادر بنی اسدی، به نوعی وی را مورد نوازش و احترام قرار داده و درواقع بر کرامتی که قرآن (الاسراء/70) برای انسان ها قائل است، تأکید داشت، سپس تصریح می نماید که تو حق پرسیدن داری و در واقع این حق را برای هر فرد و شهروندی محفوظ می داند، این برداشت به روشنی از کلام حضرت به دست می آید، چرا که وی را برخوردار از دو حق جداگانه خویشاوندی و پرسشگری می داند. (نهج البلاغه، خطبه 162) و نهایتا مرحله دیگر گفتگوی طرفین می باشد که حضرت علی می فرمایند: و من وصية له (عليه السلام ) لعبدالله بن العباس لما بعثه للاحتجاج على الخوارج: لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ يَقُولُونَ... وَ لَكِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ يَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً. نامه به عبداللّه بن عبّاس آن هنگام كه او را در سال 38 هجرى براى گفتگو با خوارج فرستاد. به قرآن با خوارج به جدل مپرداز، زيرا قرآن داراى ديدگاه كلّى بوده، و تفسيرهاى گوناگونى دارد، تو چيزى مى گويى، و آنها چيز ديگر، ليكن با سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهى جز پذيرش ندارند.» (نهج البلاغه، نامه 77) وَ أَکْثِرْ مُدَارَسَهَ اَلْعُلَمَاءِ وَ مُنَاقَشَهَ اَلْحُکَمَاءِ فِی تَثْبِیتِ مَا صَلَحَ عَلَیْهِ أَمْرُ بِلاَدِکَ وَ إِقَامَهِ مَا اِسْتَقَامَ بِهِ اَلنَّاسُ قَبْلَکَ. و با دانشمندان فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان سخن در میان نه، در آنچه کار شهرهایت را استوار دارد و نظمی را که مردم پیش از تو بر آن بوده اند برقرار. (نهج البلاغه، نامه 53) با توجه به مباحث مطرح شده می توان گفت اسلام به موضوع گفتگو به عنوان ابزاری مناسب برای برقراری ارتباط بین فرهنگها و ادیان توجه ویژهای دارد.
نتایج نشان داد مقوله هاي اصلي حاصل از تحلیل دلالت های تربیتی گفتگو و پرسش گری بر اساس آموزه های امام علی(ع) زمان طلائی، اندیشیدن و گفتار نیکو، غنیمت شمردن فرصت ها، کسب دانش و معرفت، حل مشکلات، روشنگری، هدایت و اصلاح رفتار، دانش ورزی و پیشرفت است. با توجه به نتایج اندیشیدن و گفتار نیکو بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. با توجه به نتایج به دست آمده و اهمیت استلزامات تربیتی اندیشیدن و گفتار نیکو بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. با توجه به اهمیت موضوع در آیات مختلف قرآن کریم، خداوند متعال با پیامبران، ملائکه، مؤمنان، عموم مردم و حتى با کفار و مشرکان، ادب در کلام را کاملاً رعایت مىکند. به مؤمنان نیز دستور مىدهد با دیگران زیبا سخن گفته و از به زبان آوردن گفتار زشت و بىادبانه (حتّى در مقابل کافران و ابلهان) دورى گزینند: «با مردم (به زبان) خوش سخن بگویید» (البقره/83). و نیز مىفرماید: «و به بندگانم بگو: آنچه را که بهتر است بگویند، که شیطان میانشان را به هم مىزند، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشکار است.» (الاسراء/53) در این زمینه حضرت علی(ع) می فرمایند: عليلک بالفکر، فانه رشد من الضلال و مصلح الاعمال. بر تو باد به انديشيدن، زيرا که آن، هدايت کننده از گمراهي و اصلاح کننده اعمال (از تباهي) است. (غررالحکم، ص222)
همچنین حضرت علی(ع) می فرمایند: اِنَّ لِسانَ الْمُؤمِنِ مِنْ وَراءِ قَلْبِهِ وَ اِنَّ قَلْبَ الْمُنافِقِ مِنْ وَراءِ لِسانِهِ، لاَِنَّالْمُؤمِنَ اِذا اَرادَ اَنْ يَتَـكَلَّمَ بِكَلامٍ تَدَبَّرَهُ فى نَفْسِهِ، فَاِنْ كانَ خَيْرا اَبداهُ وَ اِنْ كانَ شَرّاواراهُ وَ اِنَّ الْمُنافِقَ يَتَـكَلَّمُ بِما اَتى عَلى لِسانِهِ لا يَدرى ماذا لَهُ وَ ماذا عَلَيْهِ؛ زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى كند و اگر بد بود آن را پنهان مى دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى گويد، بى آن كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست. (نهج البلاغه، خطبه 176) در این حدیث حضرت علی(ع) به اندیشه قبل از سخن، ابراز سخن نیکو اشاره دارند. همچنین امام على عليه السلام: أحسَنُ الكَلامِ ما زانَهُ حُسنُ النِّظامِ و فَهِمَهُ الخاصُّ وَ العامُّ. امام على عليه السلام: بهترين گفتار آن است كه ترتيب نيك، بدان آراستگى ببخشد و خاص و عام آن را بفهمند (غررالحکم، ح 3304) در این حدیث به گفتار نیک و آراسته تأکید دارند. علاوه بر موارد ذکر شده یکی دیگر از استلزامات تربیتی در زمان طلایی است. حضرت علی(ع) می فرمایند: ألا لا يَستَحيِيَنَّ مَن لا يَعلَمُ أن يَتَعَلَّمَ فَإنَّ قِيمَةَ كُلِّ امرِئٍ مَا يَعلَمُ؛ آگاه باشيد كه آن كه نمى داند، نبايد از آموختن شرم كند؛ زيرا ارزش هر كس به چيزى است كه مى داند. (غررالحکم، ۲۷۸۷) و این مطلب نشان دهنده آموختن به وقت ندانستن است. همچنین می فرمایند مَنْ سَاَلَ فى صِغَرِهِ اَجابَ فى كِبَرِهِ؛ هر كس در خردسالى سئوال كند، در بزرگ سالى اش پاسخ مى دهد. (غررالحکم، 8273) این نشان دهنده اهمیت سوال کردن در خردسالی و سوال پرسیدن در سن مناسب است که همگی از زمان طلایی در این زمینه حکایت دارد. همچنین حضرت علی(ع) می فرمایند: سلونی قبل ان تفقدونی. از من بپرسید قبل از اینکه مرا ازدست بدهید. (نهج البلاغه، خطبه189) در این خطبه باید به این مطلب توجه نمود که نباید فرصت ها را ازدست داد و باید فرصت ها را غنیمت شمرد. علاوه بر اینها به پرسش به عنوان کلید حل مشکلات و کلید قفل دل ها اشاره شده و داروی مشکلات را سخن درست بیان نموده است. حضرت علی(ع) می فرمایند: القلوب أقفال مفاتحها. امام على عليه السلام: دلها، قفل هايى هستند كه كليدهاى آنها پرسيدن است (میزان الحکمه، 8237) قال عليه السلام: إِنَّ كَلَامَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً كَانَ دَوَاءً، وَ إِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَاءً. سخن حكما و دانشمندان اگر درست باشد، داروى (شفا بخش) است. (نهج البلاغه، حکمت265). علاوه بر موارد ذکر شده به حضرت علی می فرمایند: الإمام علي (عليه السلام): من أحسن السؤال علم، من علم أحسن السؤال. هر كه خوب سؤال كند، دانا شود. (میزان الحکمه، 8241) که این حدیث بیانگر دانش ورزی است و نشان دهنده دانایی پس از پرسش درست است. همچنین وقتی میپرسی، مفقهانه بپرس، نه متعنتانه. برای فهمیدن بپرس، نه برای آزار و ایذاء. (غررالحکم، 4147) که نشان دهنده پرسیدن برای فهمیدن و کسب معرفت است.
جمع بندی
نقش پرسش در پرورش تفکر بسیار واضح است، پرسش کردن و پرسش داشتن به ویژه از خود، دروازه ورود به جریان تفکر است. کسی که پرسش ندارد و پرسش نمی کند دلیلی هم برای فکر کردن ندارد. همین پرسش های مداوم و تلاش برای یافتن پاسخ های هرچند موقتی است که فکر انسان را بارور می کند. جملات شریف کتاب نهج البلاغه، انسان را به سؤال کردن اموری که نمیدانیم تحریک مینماید و انگیزه و اشتیاق برای سؤال کردن را در فرد ایجاد میکند و این نکته را یادآوری میکند؛ با توجه به نامه امیرالمؤمنین به امام حسن«علیه السلام»، نامه 31 نهج البلاغه: «که فرزندم، وقتی حقیقتی برای تو تاریک جلوه کرد، حقیقت را متهم مکن و آن را منحرف مساز، بلکه آن را به جهل خود مستند نما.» در حقیقت این مطلب توصیهای به تمامی جوانان در باب تحقیق و تفحص برای دانستن فلسفه و حکمت امور دینی و… میباشد. در میان سخنان امیرالمومنین در نهج البلاغه به اینکه چرا باید به دنبال سؤال رفت و انگیزه سؤال اشاره و توصیههایی نمودند: «اینکهای بندگان خدا به جهالت خود تکیه نکنید، پرسیدن چیزی به قصد فهمیدن باشد، نه جهت آزار دادن دیگری و به چالش کشیدن جلسه… » (نهج البلاغه، خطبه 105) با توجه به مطالب مطرح شده و نتایج به دست آمده میتوان گفت: انسان تا در زندگی با پرسش روبه رو نشود، هرگز در پی تلاش و حرکت برنخواهد آمد و اصولاً تمام توفیقات بشر در کشف رازها و قوانین این جهان در عرصه همه دانشها، مدیون پرسشهایی بوده که در مسیر حیات در طول تاریخ فراروی او قرار گرفته است و همیشه کسانی بر تارک اختراعات و دانشها ایستاده بودند که در جست و جوی حقایق علمی با پایداری و صبر، تلاش کرده اند. و در این میان انسان مورد نظر امام علی(ع) هم، یک موجود پرسش گر وجست و جوگر حقیقت است.
پیشنهادات
با توجه به نتایج به دست آمده در زمینه مراحل و دلالت های تربیتی گفتگو و پرسش گری در آموزه هاي امام علی(ع) پیشنهاد می شود:
- متولیان تعلیم و تربیت شرایط لازم برای فراگیری مراحل گفتگو و پرسش گری را برای همه دانش آموزان فراهم نموده تا در کنار علم آموزی توجه و تمرکز بر پرسش گری و گفتگوی نیکو داشته باشند تا بدین وسیله هدف نهایی تربیت محقق شود.
- از نتایج به دست آمده در زمینه های تعلیم و تربیت دانش آموزان در مدارس استفاده کنند و آموزش ها به صورت پراکنده نباشد بلکه به صورت ساختارمند از همان ابتدا برای دانش آموزان ارائه گردد تا بتوانند در مراحل بالاتر تحصیل به نحو احسن از نکات مثبت گفتگو و پرسش گری در زندگی و تحصیل و جامعه استفاده نمایند.
به پژوهشگران پیشنهاد می شود: کلیه کتب وآثار منسوب به حضرت علی(ع) را در زمینه های دیگر مانند تفکر و خلاقیت بررسی نمایند. همچنین در پژوهش های بعدی مسیر این پژوهش را دنبال کرده و در نهایت به تدوین نظریه اسلامی در زمینه گفتگوی تربیتی بپردازند.
منابع
-قرآن کریم
-ابراهیمی، نامدار؛ مهرمحمدی، محمود (1393). پرسشگری در اسلام: در جستجوی نظریه ای برای تربیت، کنگره بین المللی فرهنگ و اندیشه دینی، قم،،، https: //civilica. com/doc/301344 .
-پایا، علی (1381). "گفتوگو" در جهان واقعی: کوششی واهی یا ضرورتی اجتنابناپذیر؟ تهران، ناشر: طرح نو.
-تمیمی الآمدی، عبدالواحد (1413ق). مُعجَم الفاظ غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم، چاپ اول، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
-تمیمی آمدی، عبدالواحدبنمحمد (1395). غرر الحکم و درر الکلام، ناشر، موسسه فرهنگی دار الحدیث، نوبت چاپ8.
-حرانی، ابن شبعه (1363). تحف العقول، تهران: انتشارات علمیه الاسلامیه.
-دشتی، محمد(1395). نهجالبلاغه حضرت امیرالمومنین علی(ع)، ناشر، الهادی چاپ 12.
-دهخدا، علی اکبر(1399). لغت نامه، ج 33، چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
-دهقان سرخ آبادی، محدثه ؛ انسی، کرامتی (1396). روش هاي آموزشي در سيره رضوي و دلالت هاي آن براي تربيت عقلاني در دانشگاه فرهنگيان، فرهنگ رضوی، سال پنجم، شماره 17.
-رضوانی، حمیدرضا (1392). روش تحقیق در مدیریت، مؤسسه کتاب مهربان نشر.
-شعاری نژاد، علی اکبر (1398). فلسفه آموزش و پرورش. ناشر: شرکت چاپ و نشر بین الملل (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)
-طباطبایی، محمد حسین (1362). تفسیر المیزان، تهران: دارالکتاب الاسلامیه.
-طبرسي، احمد بن علي (1371). الاحتجاج، ترجمه بهراد جعفري، تهران: نشر اسلاميه.
-علی اکبری، راضیه(1384). "اشاعه منطق وگفتگو میان مسلمانان با معیارهای قرآنی"، مجموعه مقالات هجدهمین کنفرانس وحدت اسلامی، چاپ اول، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، نشرمعاونت فرهنگی، تهران، 1384، ص 5.
-غزالی، ابوحامد محمد (1390). احیاءالعلوم، مصر، مترجم: مویدالدینمحمد خوارزمی. مکتبة مصطفی البابی الحلبی، 1390ق.
-فاضلی مهسا(1385). گفتوگو در قرآن. بشارت، شماره 55 .
-فضل الله، محمد حسین (1379). ضرورت گفت وگوي ادیان و مذاهب، قم، هفت آسمان، ش 7.
-كريمي، عبدالعظيم (1382). سازه هاي تربيت و دموكراسي: عقلانيت، مدنيت، و معنويت، تهران: پژوهشكده تعليم و تربيت.
-کاظمی ؛ بنی نعمه، صباح(1393). آداب گفتگوی انسانها با یکدیگر از منظر قرآن و روایات. شورای عالی حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت حوضه های علمیه خواهران(آران و بیدگل).
-گنجي، كامران؛ يعقوبي، ابوالقاسم؛ لطفعلي، رضا(1392). اثربخشي آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان بر تفکر انتقادی دانش آموزان متوسطه. فصلنامه روانشناسي تربيتي، 9، (27). 29-1.
-لیثی واسطی، علی بن محمد (1377). عيون الحكم و المواعظ، محقق: حسنی بیرجندی، قم، موسسه علمی فرهنگی دار الحديث.
-محمدى رى شهرى، محمد (1393). ميزان الحكمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، چاپ سوّم، قم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث.
-مطهری، مرتضی(1398). سیری در نهج البلاغه، قم، صدرا.
-نیازی، شهریار؛ گودرزی، طاهره (1396). پرسشگری خداوند در قرآن کریم (مطالعه موردی سوره یس)، آموزه های قرآنی، بهار تابستان، شمارۀ 25.
-هاشمی سید حسین (1388). چیستی و اهداف تربیت. پژوهش های قرآنی، شماره 59 و 60، ویژه نامه قرآن و فلسفه تربیت.
-گرامي، سيد محمّدهادي(1392). روش هاي زمينه ساز تربيتي در سيره معصومین)ع(. بصیرت و تربیت اسلامی. صص104-67.
-Chin, C. , & Osborne, J. (2008). Students’ questions: a potential resource for teaching and learning science, Studies in Science Education, 44(1), 1–39.
analyzed the educational implications of dialogue and questioning based on the selected narrative works of Imam Ali ibn Abi Talib
Questioning and having questions, especially about yourself, is the gateway to the flow of thinking. A person who does not have questions and does not ask questions has no reason to think. Based on this, the present research has analyzed the educational implications of dialogue and questioning based on the selected narrative works of Imam Ali ibn Abi Talib.The present study was applied in terms of purpose and had a descriptive-analytical type in terms of method. The research scope consisted of books, namely Nahj al-Balagha, Tuhaf al-Uqul, Mizan al-Hikmah, and Ghurar Al-Hikam which were about conversation and questioning, and they were sampled by a purposive method. The data collection tool included the researcher-made short papers. Data analysis was performed through thematic coding consisting of three stages (open, axial, and selective coding) and according to the deductive classification system. The findings showed that the analysis of dialogue and questioning stages includes 7 dimensions: using appropriate sentences, accepting questions, seeking understanding (understanding), dialogue between the parties, disambiguation, inference (argument), questioning (argument) and educational implications of dialogue and questioning. According to the teachings of Imam Ali (AS), it includes 10 dimensions: golden time, good thinking and speech, seizing opportunities, acquiring knowledge, solving problems, enlightening, guiding and correcting behavior, gaining knowledge and progress. The important thing to think about is that the role of questioning is so important that it can lead a person to the destination and for a person who does not have a question, there is no knowledge.
Keywords: Ali ibn Abi Talib, Education ,Conversation, Questioning.
[1] . دانشجوی دکتری، گروه علوم تربیتی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران tofanfardkhadijeh@gmail.com
[2] . دانشیار، گروه الهیات، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران. (نویسنده مسئول). sh.vaezi@khuisf.ac.ir
[3] . دانشیار، گروه علوم تربیتی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران zo.saadatmand@yahoo.com
[4] : education
[5] : Sarason
[6] : Chin & Osborne