Constipation is a common non-motor problem in Parkinson's patients that affects the quality of life of these patients. Complications of constipation include anal pain and injury, which leads to anal ulcers and hemorrhoids. Many factors are blamed for this matter, which More
Constipation is a common non-motor problem in Parkinson's patients that affects the quality of life of these patients. Complications of constipation include anal pain and injury, which leads to anal ulcers and hemorrhoids. Many factors are blamed for this matter, which overweight and obesity might affect in these patients as well. Chronic constipation completely affects a person's quality of life. Therefore, the aim of the present study was to find the possible relationship between anthropometric indices and constipation in Parkinson's patients in Iran. The study was performed on 72 Parkinson patients aged 50-80 years with constipation referred to Hazrat Rasoul Akram Hospital in Tehran. Patients were divided into two groups according to the number of bowel movements per week (<3 and ≥3 respectively). Demographic information was collected by a general questionnaire. Anthropometric data were calculated using Seca scales and meters. Body fat percentage and lean body mass were calculated using valid formulas. Data related to physical activity, food intake, number of excretions were collected by valid questionnaires. Based on the present findings, there is no relationship between anthropometric indices and constipation in Parkinson's patients. There is no significant difference in anthropometric indices between the two groups either. No significant difference in food groups between the two groups was observed as well. Anthropometric indices have no effect on constipation in Parkinson's patients. Future studies on the large-scale samples are recommended.
Manuscript profile
Journal of healthcare management
,
Issue17,Year,
Autumn
2015
مقدمه:تعهد سازمانی یک ویژگی مهم شغلی و سازمانی است که بیانگر میزان وفاداری افراد به سازمان میباشد. نیروی انسانی متعهد به سازمان باعث افزایش چشمگیر عملکرد سازمان و تجلی بهتر افراد سازمانی میشود. توسعه خدمات بهداشتی درمانی علاوه بر برخورداری از کادر درمانی مجرب و توانم More
مقدمه:تعهد سازمانی یک ویژگی مهم شغلی و سازمانی است که بیانگر میزان وفاداری افراد به سازمان میباشد. نیروی انسانی متعهد به سازمان باعث افزایش چشمگیر عملکرد سازمان و تجلی بهتر افراد سازمانی میشود. توسعه خدمات بهداشتی درمانی علاوه بر برخورداری از کادر درمانی مجرب و توانمند مستلزم وجود نیروهایی متعهد و وفادار به سازمان نیز میباشد. هدف اصلی این پژوهش مقایسه تعهد سازمانی پرسنل بالینی و غیربالینی شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران و عوامل موثر بر آن در سال 1393 میباشد.
روش پژوهش: این تحقیق یک مطالعه توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی و کاربردی است که در طول سال 93 در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. واحدهای پژوهش 150نفر پرسنل بالینی (افرادی هستند که مستقیما بر بالین بیمار حضور داشته) دیپلم و بالاتر و 150 نفر پرسنل غیر بالینی (افرادی هستند که خدمات غیر بالینی و اداری را انجام میدهند و بطور مستقیم بر بالین بیمار حضور ندارند) دیپلم و بالاتر (جمعاً 300 نفر) شاغل در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشند که به شیوه تصادفی انتخاب و ابزار جمعآوری اطلاعات که شامل دو پرسشنامه اطلاعات فردی و تعهد سازمانی مییر و آلن بود را به صورت خود گزارشی تکمیل نمودند. پرسشنامه تعهد سازمانی مییر و آلن پرسشنامهای استاندارد و شامل 24 سوال در سه بعد تعهد عاطفی (سوال 1 تا 8)، تعهد مستمر (سوال 9 تا 16) و تعهد هنجاری یا تکلیفی (سوال 17 تا 24) میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر آمار نوصیفی ازضریب همبستگی اسپیرمن،آزمون فیشر و آزمون خی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین تعهد سازمانی در کلیه پرسنل بیمارستانهای منتخب بالاست اما در پرسنل بالینی بطور معنیداری از پرسنل غیر بالینی بالاتر است -6/105, P<0/001) (t=. همچنین میانگین کلیه ابعاد تعهد سازمانی (بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد تکلیفی) در پرسنل بالینی بطور معنیداری از پرسنل غیربالینی بالاتر است (001/0P <).
نتیجهگیری: کلیه ابعاد تعهد سازمانی (بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد تکلیفی) در گروه بالینی با میزان تحصیلات و سابقه کار ارتباط دارد اما تنها تعهد تکلیفی با وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و سابقه کار ارتباط معنیدار نشان میدهد. در گروه غیر بالینی تعهد مستمر با نوع استخدام، تعهد تکلیفی با جنس و تعهد سازمانی با نوع شغل ارتباط معنیدار دارد. کلیه ابعاد تعهد سازمانی در هر دو گروه بالینی و غیر بالینی با رضایت از سرپرست ارتباط معنیداری را نشان میدهد.
Manuscript profile
Journal of healthcare management
,
Issue25,Year,
Winter
2017
مقدمه: اهمیت نظام ارجاع در سیستم سلامت تا آنجاست که گفته شده 80 تا90 درصد بیماران در سطح اول مراقبتهای بهداشتی درمانی قابل تشخیص و درمان هستند، لذا اصلاح سیستم ارجاع میتواند به میزان زیادی بار مراجعات تخصصی و فوق تخصصی بیمارستانها را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی More
مقدمه: اهمیت نظام ارجاع در سیستم سلامت تا آنجاست که گفته شده 80 تا90 درصد بیماران در سطح اول مراقبتهای بهداشتی درمانی قابل تشخیص و درمان هستند، لذا اصلاح سیستم ارجاع میتواند به میزان زیادی بار مراجعات تخصصی و فوق تخصصی بیمارستانها را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سیاستگذاری نظام سلامت و ساختار بیمه سلامت بر نظام ارجاع برنامه پزشک خانواده شهری ایران در جهت بهبود و توسعه نظام مراقبت در سطوح اول، دوم و سوم نظام ارجاع بهداشت و درمان کشور انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی - همبستگی بود. با شناسایی نظاممند نظام ارجاع پزشک خانواده در کشورهای مختلف سیاستگذاریها، همچنین قوانین نظام بیمهای کشورهای مختلف استخراج و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس روش آماری تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی تاثیر این عوامل بر نظام ارجاع شناسایی شد. جامعه پژوهش شامل 400 نفر از صاحبنظران پزشک خانواده درسطح کشور بود. کفایت دادهها براساس آزمون بارتلت و کیسرمیرالکین ((KMO سنجیده شد. پایایی آزمون براساس آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) و همچنین روایی آزمون براساس آزمون میانگین واریانس مشترک AVE)) محاسبه و تایید شد. یافتهها: سیاستگذاری نظام سلامت و ساختار مناسب بیمه بر نظام ارجاع پزشک خانواده شهری موثر است. (به ترتیب با ضریب تاثیر 0/804و0/860) در عامل "سیاستگذاری نظام سلامت" مهمترین متغیر گویه 9 "نظارت بر ارائه خدمات در سطح اول، دوم و سوم ارجاع" با بارعاملی 0/774 و در بعد ساختار بیمه، مهمترین متغیر گویه 12 "اعمال محدودیت برای ارجاع بیماران در مطبها" با بار عاملی 0/793 بود. نتیجهگیری: سیاستگذاری نظام سلامت و ساختار نظام بیمه سلامت در پویایی و موفقیت نظام ارجاع پزشک خانواده شهری تاثیر به سزایی دارند و میتوان با توجه به هر یک از این عوامل گام موثری در بهبود نظام ارجاع و سلامت جامعه برداشت.
Manuscript profile
Journal of healthcare management
,
Issue27,Year,
Summer
2018
مقدمه:ابعاد فلسفه مدیریت ناب در بخش بهداشت و درمان و بویژه بیمارستانها که بتواند ساختار و عملکرد بیمارستانها را متحول سازد و به توسعه آنها و بهبود خدمات با کیفیتتر منتهی گردد، در خور توجه خاص است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر عوامل کنترل اتلاف، تکنیکهای ناب و سیستم More
مقدمه:ابعاد فلسفه مدیریت ناب در بخش بهداشت و درمان و بویژه بیمارستانها که بتواند ساختار و عملکرد بیمارستانها را متحول سازد و به توسعه آنها و بهبود خدمات با کیفیتتر منتهی گردد، در خور توجه خاص است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر عوامل کنترل اتلاف، تکنیکهای ناب و سیستمهای دیداری بر مدیریت ناب در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گرفته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر، مطالعهای موردی است و به لحاظ بعد نتیجه، کاربردی میباشد. جامعه پژوهش کلیه مدیران در سطوح مختلف ارشد، میانی و عملیاتی در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه پژوهشگر ساخته بوده که روایی آن به تایید نظر خبرگان حیطه مدیریت ناب رسیده و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 82 درصد محاسبه گردیده است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که هر سه عامل کنترل اتلاف، تکنیکهای ناب و سیستمهای دیداری به طور معنی داری بر مدیریت ناب موثر بودهاند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی بر مبنای شاخصهای نیکویی برازش NFI=0/95، GFI= 0/92 و RMSEA= 0/052 نشاندهنده مناسب بودن مدل بدست آمده میباشد. نتیجهگیری: با توجه به تاثیر عوامل کنترل اتلاف، تکنیکهای ناب و سیستمهای دیداری بر مدیریت ناب در بیمارستانهای آموزشی، بررسی زیرساختهای بیمارستانی و استفاده از سیستم خود ارزیابی جهت امکان سنجی اجرای ناب میتواند در استقرار مدیریت ناب در بیمارستانها به نحو شایستهای موثر واقع گردد.
Manuscript profile
Journal of healthcare management
,
Issue26,Year,
Winter
2018
مقدمه: جامعه متعهد است که حداقل خدمات درمانی با اولویت خدمات اورژانس را برای تمام افراد فراهم نماید که تحقق بخشیدن به این حق عمومیبستگی به مکانیزمهای تامین کننده خدمات برای تمام افراد دارد، بدون آنکه در این راستا به توانایی فرد در پرداخت هزینهها یا عدم پرداخت حق بیم More
مقدمه: جامعه متعهد است که حداقل خدمات درمانی با اولویت خدمات اورژانس را برای تمام افراد فراهم نماید که تحقق بخشیدن به این حق عمومیبستگی به مکانیزمهای تامین کننده خدمات برای تمام افراد دارد، بدون آنکه در این راستا به توانایی فرد در پرداخت هزینهها یا عدم پرداخت حق بیمهها از سوی آنان توجهی نماید. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مرتبط با تامین مالی در اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی در ایران به منظور بهبود ارائه خدمات به افراد جامعه میباشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر براساس ماهیت، اکتشافی، توصیفی و تطبیقی و از دیدگاه طبقهبندی، برمبنای هدف، مروری، کاربردی و تحلیلی میباشد. کشورهای توسعه یافته در قسمتهای مختلف دنیا برمبنای دارا بودن الگوهای قابل قبول ارائه خدمت و در دسترس بودن اطلاعات، شباهتهای نظامهای بهداشتی و درمانی براساس منطقه جغرافیایی، میزان توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و درمانی، نظام پرداخت و نحوه تأمین مالی و ارتباطات مالی سازمانهای درگیر در اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی، نوع اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی موجود و استراتژیهای بهداشت و درمان در این حوزه انتخاب شدند. یافتهها: یافتهها بیانگر آن است که در بسیاری از کشورها؛ کمبود منابع مالی در اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی یک مانع مهم برای ارائه خدمات در این حوزه است. تامین مالی اورژانس از وضعیت مطلوب تعریف شده، فاصله زیادی دارد (متوسط رو به پایین). در بین معیارها، معیار بودجه (32/69 درصد) و پوشش بیمهای (31/47 درصد) بیشترین فاصله را با وضعیت مطلوب دارد. فرایندهای کلیدی و پشتیبان در تامین مالی به طور مناسب طراحی نشدهاند. امتیاز کسب شده در معیار خط مشی و استراتژی (37/85 درصد) نشاندهنده آن است که خط مشی و استراتژی به طور دقیق بر مبنای مفاهیم تامین مالی در اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی تدوین نشده است. نتیجهگیری: به منظور تامین انتظارات بیماران نیازمند مراقبت اورژانس، نیاز به اصلاح خدمات اورژانس داریم و این اقدام نیازمند سازماندهی مجدد اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی و ارتقاء اورژانس با بکارگیری رویکرهایی موثر بر بهبود تامین منابع مالی در اورژانسهای پیشبیمارستانی و بیمارستانی در کشور ایران در قالب الگویی یکپارچه و در قالب تغییر نوع نگاه به برنامهریزی و مدیریت مالی در اورژانس با هدف زیستپذیر بودن خدمات است که با نمود بارز آن پای نهادن به الگوی مشارکتجویانه، اجتماعمحور، شهروندمدار، همگرا و همافزا در زمینه رویکردهای مختلف مدیریت مطلوب مالی اورژانس، سرمایه اجتماعی و پوشش بیمهای مناسب خدمات اورژانس است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications