در نظام برنامه ریزی درسی متمرکز، معمولاً برنامۀ درسی را نهاد مرکزی تهیه می کند و مناطق و مدارس به اجرای وفادارنۀ آن ملزم می باشند. و تمامی اختیارات به سطوح پایین تر واگذار می شود و هر یک از واحدها آزادی و اختیار عمل دارند. در این تحقیق هدف بررسی طراحی و اعتبار بخشی الگوی مدیریت غیر متمرکز در مدارس متوسطه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده می شود. در آمار توصیفی از شاخص های گرایش مرکزی (میانگین، میانه، نما) و شاخص های پراکندگی (انحراف معیار و واریانس) محاسبه گردیده و جداول و نمودارهای مربوطه ترسیم می گردد و نیز شاخص های دموگرافیک (سن، تحصیلات، جنسیت) بررسی می شود و برای بررسی سؤال های پژوهش ابتدا آزمون کلموگروف-اسمیرنف (نرمال بودن) انجام می شود و در صورتی که داده ها نرمال (پارامتریک) بود از آزمون T تک نمونه‌ و اگر داده ها ناپارامتریک (غیرنرمال) بود از روش های آماری دو جمله ای با استفاده از نرم افزار 24 SPSS انجام می گیرد. . نتایج حاصله از مقاله اشاره به این دارد که مدیریت مدرسه محوری می تواند ابزاری اثر بخش بر فائق آمدن بر نارسایتهای مدرسه و تغییر و تحول در امر یاددهی و یادگیری باشد. کاربست با استقرار مدل مدیریت مدرسه محوری، و توزیع امر تصمیم گیری و اختیارات گروهی و مشارکتی از این طریق یکی از سفارشات دین اسلام است که عملاً می توان آنرا در مدارس جامعه عملیاتی نمود. Manuscript profile