A Semiannual Journal of Qurān and Hadīth Historical Studies
,
Issue5,Year,
Winter
2020
اندیشمندان با رویکردهای متفاوتی با روایات و گزارههای دینی مواجه شدهاند. از آنجا که هر رویکردی آثار و تبعات متفاوتی از خود بر جای میگذارد لازم است برای شناخت رویکردهای گوناگون آنها را بررسی کنیم. دو رویکرد عمده در رویارویی با روایات و گزارههای دینی رویکرد عقلگرای More
اندیشمندان با رویکردهای متفاوتی با روایات و گزارههای دینی مواجه شدهاند. از آنجا که هر رویکردی آثار و تبعات متفاوتی از خود بر جای میگذارد لازم است برای شناخت رویکردهای گوناگون آنها را بررسی کنیم. دو رویکرد عمده در رویارویی با روایات و گزارههای دینی رویکرد عقلگرایی فلسفی و رویکرد نقلگرایی است. در این مطالعه میخواهیم با روش مقایسهای به بررسی و تطبیق رویکرد ملاصدرا همچون نمایندۀ مکتب عقلگرایی فلسفی و رویکرد مجلسی همچون نمایندۀ مکتب نقلگرایی در باب بداء در بخش اصول از کتاب کافی بپردازیم. میخواهیم از این رهگذر به فهم و درک بهتر هر یک از این دو رویکرد دست یابیم و تفاوتها و تمایزات آنها را بازنماییم. این دو اندیشمند در عصر صفویه میزیستهاند و سوگیریهای نظری آنها حاکی از تقابل فکری دو جریان عقلگرایی و نقلگرایی در آن دوره است. فرضیۀ مطالعه آن است که این دو رویکرد در شاخصههایی چون نحوۀ تبیین آموزههای دینی، نوع بسط مسئله، گرایش به قطعیت در بیان یا احتیاطگرایی، و چگونگی برخورد با روایات غامض اختلاف دارند. بااینحال، میتوان اشتراکاتی را نیز در شیوۀ صاحبان دو رویکرد در رویارویی با روایات مشاهده کرد؛ اشتراکاتی همچون پرهیز از رد و انکار روایات، تمسک به تأویل، و رویارویی با روایات با تکیه بر پیشفرضها.
Manuscript profile
A Semiannual Journal of Qurān and Hadīth Historical Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2019
علم مناسبت ازسدۀ 8ق همچون یک دانش مطرح شد و آنچه در کتب علوم قرآن همچون تاریخ این علم بیان میگردد معطوف به آثار این سده و بعد از آن است؛ آثاری که در آنها بهصراحت از انواع ارتباط و اتصال بین آیات و سُوَر سخن گفته شده است. این سؤال مطرح است که بستر پیدایی و نضج اندیشۀ More
علم مناسبت ازسدۀ 8ق همچون یک دانش مطرح شد و آنچه در کتب علوم قرآن همچون تاریخ این علم بیان میگردد معطوف به آثار این سده و بعد از آن است؛ آثاری که در آنها بهصراحت از انواع ارتباط و اتصال بین آیات و سُوَر سخن گفته شده است. این سؤال مطرح است که بستر پیدایی و نضج اندیشۀ تناسب چه بوده است و اندیشمندان مسلمان چه مسیری را طی کردهاند تا موضوع تناسبِ میان آیات و سور قرآن برای آنها به دغدغهای علمی تبدیل شود. در این مطالعه میخواهیم از این فرضیه دفاع کنیم که ریشههای این اندیشه را باید ازسدۀ سق به بعد، و در حیطۀ اثبات اعجاز نظم قرآن و مفهوم نظم جستجو کرد. گسترش افق نگاه مفسران از ارتباط بین الفاظ به ارتباط بین آیات نقطۀ عطف این مسیر است که در آثار باقلانی به روشنی دیده میشود. پس از این مرحله در سدۀ 5ق ورود نگرش ارتباطگرا به کتب تفسیری همچون تبیان شیخ طوسی نیز بستری برای رشد دانش تناسب بود. درنهایت، در سدۀ 6ق تلاقی علم تفسیر با موضوع اعجاز بیانی قرآن که خاصه در تفسیر کشاف زمخشری مطرح شد، آغازی برای رشد و فراگیری این دانش در بین مفسران و دانشمندان گردید.
Manuscript profile
A Semiannual Journal of Qurān and Hadīth Historical Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2021
تدلیس یکی از پدیدههای قابل توجه در فرآیند نقل و انتقال احادیث بوده است که عدم توجه به آن، اعتبارسنجی سندهای حدیثی را دچار خدشه میسازد. این پدیده در تاریخ حدیث ریشهدار بوده و بسیاری از محدثان در سطوح مختلف، مرتکبِ آن شدهاند. از مسئلههای مهم در بررسیِ این پدیده، روش More
تدلیس یکی از پدیدههای قابل توجه در فرآیند نقل و انتقال احادیث بوده است که عدم توجه به آن، اعتبارسنجی سندهای حدیثی را دچار خدشه میسازد. این پدیده در تاریخ حدیث ریشهدار بوده و بسیاری از محدثان در سطوح مختلف، مرتکبِ آن شدهاند. از مسئلههای مهم در بررسیِ این پدیده، روش کشفِ آن در سندهای حدیثی و همچنین شناختِ انگیزههای محدثان از انجام آن است. در این مقاله، با تکیه بر یک نمونۀ عینی به این مهم پرداخته شده است؛ این نمونه تعبیرهای نامتعارفی است که دارقُطنی، برای نام بردن از استادِ خویش محمّد بن عُمَر جعابی ذکر نموده است. با تحلیل موردی تکتکِ این تعبیرها، نخست اثبات شد که همۀ آنها در واقع دربارۀ جعابی به کار رفتهاند؛ سپس نامتعارف بودنِ این تعبیرها دربارۀ جعابی و در نتیجه، تدلیسِ دارقطنی در یادکرد از وی ثابت شد. در پایان، فرضیههای گوناگونی در تحلیل انگیزۀ احتمالی دارقطنی از این تدلیس بیان شد که از مهمترینِ آنها، بدگمان شدنِ او نسبت به جعابی در اواخرِ عمرِ وی است، به گونهای که احتمالا با تغییر در روش نام بردن از جعابی، وانمود کرده است که از او زیاد روایت نمیکند.
Manuscript profile
A Semiannual Journal of Qurān and Hadīth Historical Studies
,
Issue1,Year,
Spring
2024
از میراث رجالی شیعه تا قبل از قرن 4 اثری باقی نمانده و جز عناوین کتب گزارشی از درون مایه آنها بیان نشدهاست. اندیشه رجالیان متقدم حکایتگر ارزیابیهای رجالی برآمده از حس و تاثیرپذیرفته از نظر امامان نسبت به اصحاب است. محمد بن عیسی بن عبید یکی از دانشیان رجالی نصگرای ا More
از میراث رجالی شیعه تا قبل از قرن 4 اثری باقی نمانده و جز عناوین کتب گزارشی از درون مایه آنها بیان نشدهاست. اندیشه رجالیان متقدم حکایتگر ارزیابیهای رجالی برآمده از حس و تاثیرپذیرفته از نظر امامان نسبت به اصحاب است. محمد بن عیسی بن عبید یکی از دانشیان رجالی نصگرای اثرگذاری است که کتاب الرجال وی منبعی برای محمد بن عمر کشی در نگارش کتاب رجال قرار گرفتهاست.این پژوهش برآن است تا با بازیابی میراث حدیثی- رجالی عبیدی در این کتاب و بهرهگیری از شیوه تحلیل اسناد و یافتن حلقه مشترک و تحلیل محتوا به فهم اندیشه رجالی عبیدی بپردازد.بدینروی ملاک توثیق و تضعیف در دو دسته کلی رفتار و گفتار ستایشی یا نکوهشی امام نسبت به راوی و ویژگیهای راوی قابل بررسی است که میان هر کدام از دسته راویان و بهکارگیری نوع ملاکها ارتباط معناداری است.از مشایخ ضعیف در مسائل اختلافی بهره نگرفتهاست. مناسبات علمی را براختلافات درون فرقهای برتری بخشیده و هرآنچه گردآورده رهآورد بهرهجستن در گستره جغرافیایی مدرسه عراق و نیز آثار مشایخ فطحیه غلات،واقفه و راویان ثقه و ضعیف و نیز آثار غیر مرتبط با رجال همچون نوادر است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications