-
Article
1 - بررسی سرودههای پروین اعتصامی از منظر شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادیفصلنامه زبان و ادب فارسی , Issue 4 , Year , Summer 2018کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداختهاند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای ان Moreکلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداختهاند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای انتزاعی می-پردازد. طبیعی است که این رویکرد جز با تحلیل متن میسّر نمیشود. تحلیل متن، خود نیز به زمینههای دیگری مرتبط میشود که به کنشهای بیانی نویسنده یا شاعر و کنشهای القایی در میان خوانندگان منتهی میگردد. درک این مفاهیم نیز به دو شکل سریع و مؤخّر روی میدهد که هرکدام نیز رویکردهای دیگری را برمیانگیزند که به خواننده مرتبط میشوند. از این روی میتوان چنین ادّعا کرد که هر متن ادبی بازنمای عینیِ گفتمانهای انتقادیای است که در هر جامعهای وجود دارد. جستار پیش رو با این پیش فرض که سرودههای پروین اعتصامی میتوانند بازخوردی از این ادّعا باشند، به بررسی شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادی در برخی از سرودههای این شاعر پرآوازه اختصاص یافته است. پژوهندگان این مقاله با ارائة نمونههایی از این دو رویکرد، بر آن بودهاند تا نمودِ شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان را در سرودههای پروین اعتصامی نشان دهند. دستاورد تحلیلهای نگارندگان در این پژوهش بیانگر این واقعیّت است که عوامل بافتی و زبانی در سرودههای پروین، روابط پنهان میان قدرت و سوءاستفاده از آن، سلطه و نابرابریهای اجتماعی را آشکار میسازند. Manuscript profile -
Article
2 - کنششناسی دیوان با تحلیل جنبههای شخصیّتپردازی آنان در قصّههای عامیانۀ ایرانیفصلنامه زبان و ادب فارسی , Issue 4 , Year , Winter 2019دیو موجودی اسطورهای – افسانهای در قصّههای عامیانۀ ایرانی است که در باورهای اساطیری ریشه دارد و پرورشیافتۀ اندیشه و خیال عامّه است. دیوها روزگاری در شمار خدایان هند و ایرانی بودهاند، امّا رفتهرفته در باور ایرانیان تنزّل یافتهاند. جنبۀ دوگانۀ برخورد با دیو در Moreدیو موجودی اسطورهای – افسانهای در قصّههای عامیانۀ ایرانی است که در باورهای اساطیری ریشه دارد و پرورشیافتۀ اندیشه و خیال عامّه است. دیوها روزگاری در شمار خدایان هند و ایرانی بودهاند، امّا رفتهرفته در باور ایرانیان تنزّل یافتهاند. جنبۀ دوگانۀ برخورد با دیو در ناخودآگاه جمعی مردم تأثیر داشته و شخصیّت دیو را در افسانهها و باورهای مردمی دوگانه یا چندگانه ساخته است. از این روی ریشۀ دوگانگی یا چندگانگی شخصیّت دیوان را باید در باورهای اساطیری مختلف، جنسیّت و نوع آنها جست. این پژوهش شخصیّت و کنش دیو را از جنبههای مختلف در مجموعۀ چهار جلدی قصّههای ایرانی به شیوۀ توصیفی - تحلیلی کاویدهاست. یافتهها نشان میدهد، دیوها با ویژگیهای مختلفی در قصّهها ظاهر میشوند و شخصیّت آنان همواره ثابت نیست و در قصّههای ایرانی کارکردهای متفاوتی دارند که این کارکردها به ترتیب بسامد عبارتند از: مخرّب، سازنده، منفعل و متغییّر. چهرۀ دیوان در قصّههای ایرانی بازتابی از باورهای جمعی و اعتقادات اسطورهای ایرانی هستند. عشق دیو وآدمیزاد نیز بنمایهای برجسته در این قصّههاست که کامیابی و وصل با نیروی خیر و ناکامی با نیروی شر فراهم خواهد شد. سرنوشت و سرانجام دیوها نیز متناسب با چهرهها و کنشهای آنها در قصّههای مورد مطالعه است. Manuscript profile -
Article
3 - کاربرد الگوهای نشانه شناسی پیرس در اشعار نیما و الیوتفصلنامه زبان و ادب فارسی , Issue 4 , Year , Winter 2019بخش درخور توجّهی از آفرینش شاعرانه در خلق تصویرهای مبتکرانه و نمادین نهفته است. شاعر با ایجاد پیوند نوینی بین دو عنصر، یا با قرار دادن یک شیئ در موقعیّت و فضایی دگرگون، دست به آفرینش هنری میزند و به سیستمی از نشانهها دست مییابد؛ زیرا در این رابطهی تازه، این دو عنصر، Moreبخش درخور توجّهی از آفرینش شاعرانه در خلق تصویرهای مبتکرانه و نمادین نهفته است. شاعر با ایجاد پیوند نوینی بین دو عنصر، یا با قرار دادن یک شیئ در موقعیّت و فضایی دگرگون، دست به آفرینش هنری میزند و به سیستمی از نشانهها دست مییابد؛ زیرا در این رابطهی تازه، این دو عنصر، دیگر معمولی نمینمایند و موجودیّت هر یک در پیوند با دیگری نمود مییابد. پیش از این آفرینش شاعرانه به دست شاعر، این دو عنصر، هر کدام جدا و مستقل، هستی و موجودیّت طبیعی و معمولی خود را داشتند؛ ولی با پیدایش این رابطهی تازه و قرار گرفتن در موقعیّتی دیگرگون، یکی بدون دیگری نمیتواند زندگی یابد؛ یعنی در پیوند معنوی ـ روانی این دو شیئ یا وجود در شعر است که موقعیّت نوینشان حقِّ بودن مییابد و جاودانه میشود. این وضعیّت در سیستم نشانهشناسی پیرس با نشانههای شمایلی، نمایهای و نمادین مفهوم مییابد. از مطالعهی آثار الیوت و نیما یوشیج برمیآید که هریک از این دو، به نحوی از این عملکرد بهره جستهاند؛ لذا این پژوهش بر آن است تا به بررسی تطبیقی نشانهشناسی پیرس در برخی از اشعار الیوت و نیما یوشیج بپردازد. Manuscript profile -
Article
4 - شکل دگر خندیدن : طنّازیهای شمس و مولانا در مقالاتفصلنامه زبان و ادب فارسی , Issue 1 , Year , Summer 2010صوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفا Moreصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفانی و احکام اخلاقی و گاه مصطلحات عرفانی است. معلّمِ عارف، در کسوت متّعظی عالم، توانمندیها ی زبانی و شگردهای تعلیمیرا در قالبها ی گوناگون ادبی به کار میگیرد تا اندیشهها و تجارب عملی خود را بیاموزاند. یکی از این شگردها، کاربرد زبان طنز در اشکال و قالبهای گوناگون آن در تعلیم آموزههای عرفانی و اخلاقی است. طنز عارف و نقد صوفی گاه لطیف و ملایم، و گاه بی پروا و پرده در است. صوفی شوخ، هنجارگریز و تابو شکن است و هر حریمی را ـ اگر لازم باشد ـ در هم میشکند. اساساً رویکرد عرفا به طنزنویسی در جهت تعلیم آموزههای عرفانی و اصول اخلاق صوفیانه منبعث از سبک و سیاق خاصّی است که میتوان آن را عرفان تعلیمی و مدرسی و منبری نامید. استفاده از چاشنی طنز و طیبت در قالب حکایتهای کوتاه و بلند، از ویژگیهای عرفان عامیانه است. نویسنده جُستار حاضر را با درآمدی بر طنز و گونههای آن ـ با نگاهی به آثار عرفانی، بویژه اقوال و اقاریر شمس و مولانا در مقالات و فیه ما فیه ـ آغاز می کند و در ادامه، به ذکر نمونههایی از طنزپردازیهای این دو عارف نامدار در مقالات میپردازد. حکایتهای نمونه و برگزیده در این نوشته، در تقسیمبندیای دوگانه ـ یک بار از حیث حجم حکایت و دیگر بار از لحاظ نوع طنز موجود در حکایت ـ در دو دسته ی جداگانه عرضه شده اند. Manuscript profile -
Article
5 - بررسی جریان ها و تحولات شعر فارسی از دهه ی 20 تا دهه ی 50 با تکیه بر اشعار نادر نادرپورفصلنامه زبان و ادب فارسی , Issue 1 , Year , Summer 2013Simultaneous with constitutionism and the change of political and social conditions, some changes occurred in literature too. In addition to this, the COUP of Mordad 28th, 1332 had also great impact on the evolution of Persian's new poem.Qoqnoos by Nima(1316) is conside MoreSimultaneous with constitutionism and the change of political and social conditions, some changes occurred in literature too. In addition to this, the COUP of Mordad 28th, 1332 had also great impact on the evolution of Persian's new poem.Qoqnoos by Nima(1316) is considered as the birth of Persian's New poem. Jaraqqe is the first Persian New poem which is composed by Manoocher Ashtiani 1324. This paper aims to investigate the poets and their tendencies between 20s to 50s, study Moteahed poets, in 30s, discuss the meaning of death as the common notion during this period and finally analyze some social and political factors like invasion, war, coup, and guerrilla uprising in the poem of this period. At last, we have dealt with the poetic and social life and image in Naderpoor's works of art, as the representation of their different social and artistic periods from the beginning of 20s till the end of his life. The result of such on investigation is as follows: political and social issues the coup of Mordad 28th, the holding of society for Iranian writers, and some other factors have had great impression on the literature during these three dacades. The other relevant issues are various poetic streams moderates and traditionalists along with Nima's poems, romantic and social poets inside the community of the composers of Persian's new poem, and the three different literal period in Iran from 1320s are among some of their tendencies. . Manuscript profile -
Article
6 - مضمونآفرینیهای شیرکو بیکس با نوسازی تلمیح به داستان پیامبرانJournal of Iranian Regional Languages and Literature , Issue 1 , Year , Summer 2017داستان های پیامبران بدون توجّه به تفاوت های عقیدتی و آیینی همواره در توجّه شاعران ملل گوناگون بوده است. بازتاب این قصص در کلام سرایندگان کُرد نیز امری اجتناب ناپذیر است. شیرکو بیکس نیز از شاعران بزرگ ادبیّات کردی در دوران معاصر است که با بهره گیری از داستان پیامبران ب Moreداستان های پیامبران بدون توجّه به تفاوت های عقیدتی و آیینی همواره در توجّه شاعران ملل گوناگون بوده است. بازتاب این قصص در کلام سرایندگان کُرد نیز امری اجتناب ناپذیر است. شیرکو بیکس نیز از شاعران بزرگ ادبیّات کردی در دوران معاصر است که با بهره گیری از داستان پیامبران به بیان مفاهیم و مقاصد دیگری همچون انتقادهای سیاسی، مشکلات و مسائل اجتماعی، مصائب قومی و مبارزات مردمی قوم کُرد توجّه داشته است. شیرکو با استفاده از تخیّل هنری خود میان امور مورد نظرش و سرگذشت پیامبران اشتراکاتی می یابد و آنگاه به فراخور کلامش به حوادث حیات پیامبران اشاره می کند و میان خود، وطن، تاریخ و وقایع سرزمینش و حیات پیامبران رابطه ای هنری برقرار میکند. نگارندگان کوشیدهاند تا در پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی ـ توصیفی بازتاب سیمای پیامبران در سرودههای شیرکو بیکس بپردازند و دیگرسانیها در نحوۀ بازنمود قصص انبیا با نوسازی تلمیحات و خلق مضامین سیاسی ـ اجتماعی در سرودههای این شاعر بزرگِ کرد را بررسی کنند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این شاعر مطرح ادبیّات کردی، در تلمیح به داستان پیامبران به باورهای دینی و آیینی سرگذشت پیامبران نظر ندارد؛ بلکه هدف او بیان مفاهیم سیاسی ـ اجتماعی وطنش در پوشش تصاویر و هنرهای ادبی است. از این روی میتوان بیکس را شاعری متعهّد به حساب آورد که شعرش را در جهت بازتاب مسائل و مصائب ملّی و قومی به کار گرفته است. Manuscript profile -
Article
7 - تحلیل جامعهشناسانۀ بازتاب آلات موسیقی محلی کردی در دیوان قانعJournal of Iranian Regional Languages and Literature , Issue 40 , Year , Summer 2023موسیقی، آوای جداییناپذیر فرهنگ هر قوم و ملّتی است. این پدیدۀ فرهنگی-اجتماعی به سبب ارتباط عمیق شعر و آواهای موسیقی همواره مورد توجّه شاعران بودهاست و شاعران در کلام خود به موسیقی و آلات نواختن آن اشاره کرده اند. شاعران کرد زبان برای غنای آثار خود به موسیقی توجّه داش Moreموسیقی، آوای جداییناپذیر فرهنگ هر قوم و ملّتی است. این پدیدۀ فرهنگی-اجتماعی به سبب ارتباط عمیق شعر و آواهای موسیقی همواره مورد توجّه شاعران بودهاست و شاعران در کلام خود به موسیقی و آلات نواختن آن اشاره کرده اند. شاعران کرد زبان برای غنای آثار خود به موسیقی توجّه داشته و به شیوه های مختلف و رویکردهای متنوع به موسیقی محلی و آلات آن در کلام خود اشاره کرده اند که موجب خلق مضامین شعری، تصاویر هنرمندانه و بیان اوضاع اجتماعی عصر شاعر گردیده است. قانع، شاعر کرد زبان، از جملۀ این شاعران است. دیوان وی از منابع غنی برای مطالعات جامعهشناسی، مردم شناسی و فرهنگ عامه به شمار می رود. این نوشتار می کوشد به شیوۀ تحلیلی- توصیفی به تحلیل جامعه شناسانۀ کارکرد آلات موسیقایی در دیوان قانع بپردازد و بازتاب این آلات موسیقی را با موسیقی محلی و فولکلور منطقۀ سراینده تبیین سازد. یافته ها نشان می دهند که قانع با هدف غنی سازی سروده های خود به آلات موسیقی محلی توجّه داشته است. سراینده از آلات موسیقی -که اغلب آلاتی محلی هستند- علاوه بر ساخت تصاویر ادبی، بیان مفاهیم اجتماعی و وطنی، شکوه، وصف امور و غیره، در راستای بیان اوضاع حاکم بر جامعۀ خود بهره برده است. قانع در دل این اشارات، به جنبۀ ظاهری آلات موسیقی نظر داشتهاست. Manuscript profile