Iranian Political Research
,
Issue4,Year,
Winter
2019
هدف پژوهش حاضر بررسی و تشخیص ریشهها، انگیزهها و محرکهای سیاسی و ایدئولوژیک جنبش حوثیها که در سالهای اخیر در کشور یمن شکل گرفته است، بود. در این رستا، در بررسی دلایل علمی و نظری جنبش الحوثی نظریۀ دکمجیان مورد توجه قرار گرفته و به نقش زیدیه و نیز اقدامات حکام یم More
هدف پژوهش حاضر بررسی و تشخیص ریشهها، انگیزهها و محرکهای سیاسی و ایدئولوژیک جنبش حوثیها که در سالهای اخیر در کشور یمن شکل گرفته است، بود. در این رستا، در بررسی دلایل علمی و نظری جنبش الحوثی نظریۀ دکمجیان مورد توجه قرار گرفته و به نقش زیدیه و نیز اقدامات حکام یمن به ویژه علی عبدالله صالح و اندیشههای حسین الحوثی پرداخته شده است. این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و یافتهها نشان داد، در تحلیل علل پیدایش جنبش حوثیها، برخی عوامل داخلی مانند شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را عاملی برای این جنبش میدانند و برخی دیگر از نظریهپردازان، عوامل خارجی، نظام بینالملل و تاثیرات رخدادهای بیرونی را در ایجاد این جنبش مؤثر میدانند. پویایی جنبش حوثیها نشانگر این است که این جنبش در آینده سیاسی کشور یمن و در مسند قدرت، جایگاه مهمی را به دست خواهد آورد. بررسی ریشههای فکری این جنبش بیشتر زمینههای سیاسی و ایدئولوژیک دارد که ارادۀ پیروان خود را تغذیه نموده است. مبارزه با ظلم و اشغال، هژمونی امریکا، نفوذ صهیونیسم و تخریبات سکولاریسم جایگاه خاصی در این اندیشهها داشته و آنان بر مشروعیت نظام سیاسی، عدالتخواهی و امر به معروف و نهی از منکر تاکید میکنند.
Manuscript profile
گسترش روزافزون شکافهای اجتماعی در جامعه ناهمگون اسرائیل و نیز تردیدافکنی در نمادهای هویتی صهیونیسم، امنیت هستیشناختی این رژیم را با چالشهایی روبرو کرده است. اسرائیل با اعمال سیاستهای تبعیض نژادی، عناصر اجتماعی را با انفکاک ساختاری مواجه ساخته More
گسترش روزافزون شکافهای اجتماعی در جامعه ناهمگون اسرائیل و نیز تردیدافکنی در نمادهای هویتی صهیونیسم، امنیت هستیشناختی این رژیم را با چالشهایی روبرو کرده است. اسرائیل با اعمال سیاستهای تبعیض نژادی، عناصر اجتماعی را با انفکاک ساختاری مواجه ساخته و با شدت بخشیدن به تعارضات داخلی، تمایل نیروهای اجتماعی را در حمایت از این رژیم، کاهش داده است. مقاله حاضر با مفروضگرفتن وجود شکافهای متعدد در اسرائیل، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، در چارچوب نظری سازهانگاری به این پرسش پاسخ میدهد که نقش و جایگاه بحران هویت در شکلگیری ناامنی هستیشناختی رژیم اسرائیل چیست؟ طبق یافتههای حاصل از این پژوهش، عدم توانایی در رفع معضلات و شکافهای حاصل از اختلافات درونی، منجر به امنیتیکردن ساختار این رژیم شده است. شکلگیری این فضای امنیتی، با بکارگیری خشونت منبعث از ایدئولوژی صهیونیستی، موجب گرایش اسرائیل به جنگطلبی شده، به گونهای که تهدید و تنش به بخشی از امنیت وجودی این حکومت بدل یافته و تلاش در جهت حفظ امنیت، در راهبرد سیاست خارجی آن قرار گرفته است. از اینرو، حل بحران ناامنی هستیشناختی، مستلزم تغییر در رویکرد متصلب صهیونیستی به رویکرد منعطف و نیز طی کردن فرآیند غیرامنیتیکردن و از میان برداشتن ساختاری است که صهیونیسم حول مولفههای خود ایجاد کرده است.
Research Letter of International Relations
,
Issue65,Year,
Spring
2024
دیپلماسی در حل منازعات بینالمللی جایگاه ویژهای دارد. کشورها بیش از آنکه به دنبال راهحلهای نظامی در مناطق پر منازعه باشند به دنبال راههای کمتر هزینهبر خواهند بود. دیپلماسی رسمی عموماً در موقعیت اختلافات، نزاع و جنگ نقش پیشبرد صلح را بر عهده دارد اما کشورهای در حال More
دیپلماسی در حل منازعات بینالمللی جایگاه ویژهای دارد. کشورها بیش از آنکه به دنبال راهحلهای نظامی در مناطق پر منازعه باشند به دنبال راههای کمتر هزینهبر خواهند بود. دیپلماسی رسمی عموماً در موقعیت اختلافات، نزاع و جنگ نقش پیشبرد صلح را بر عهده دارد اما کشورهای در حال نزاع که راه برای پیشبرد دیپلماسی رسمی بین آنها وجود ندارد مسیر دیگری از دیپلماسی را انتخاب میکنند که به آن دیپلماسی مسیر دو میگویند. از این نوع دیپلماسی برای کشورهای در حال درگیری در مناطقی استفاده میشود که به دلیل درجه بالای حساسیت ناشی از جهانبینی متفاوت از امنیت هستی شناختی دیگری و عدم اعتماد، پیشبرد دیپلماسی رسمی عملاً غیرممکن میشود. دیپلماسی مسیر دو عنوانی است که در چند دههی اخیر شناختهشده و تاکنون در برخی از مناطق و کشورهای درگیر نزاع با نتایج مثبتی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله ضمن تعریف و تبیین چیستی دیپلماسی مسیر دو، کارکرد آن و نیز فرصتها و محدودیتهای آن را در بحران های بین المللی مورد بررسی قرار می دهیم . فرضیهی این پژوهش بر این مبنا است که استفاده از دیپلماسی مسیر دو بهترین شکل از دیپلماسی برای حل مناقشات بین دولت های درگیر بحران خواهد بود . این مقاله پژوهشی_ تئوریک بوده و به همین دلیل بهعنوان مفصلبندی برای مطالعات موردی پژوهشگران راهگشا خواهد بود. روش تحقیق در این مقاله تبیینی و تحلیلی است.
Manuscript profile
Research Letter of International Relations
,
Issue5,Year,
Winter
2017
چکیده
اتحاد استراتژیک ایران و سوریه در خاورمیانه از جمله اتحادهایی است که طی چند دهه گذشته از تداوم قابل توجهی برخوردار بوده است. از طرف دیگر شکل گیری محیط جدید، فلسفه وجودی اتحادها را با چالش مواجهه می کند که در نتیجه باعث افزایش احتمال گسست در اتحادها می شود، اما علی More
چکیده
اتحاد استراتژیک ایران و سوریه در خاورمیانه از جمله اتحادهایی است که طی چند دهه گذشته از تداوم قابل توجهی برخوردار بوده است. از طرف دیگر شکل گیری محیط جدید، فلسفه وجودی اتحادها را با چالش مواجهه می کند که در نتیجه باعث افزایش احتمال گسست در اتحادها می شود، اما علی رغم تغییرات قابل توجه در محیط سیاست خارجی ایران و سوریه در اوایل دهه اول قرن بیست و یکم، اتحاد استراتژیک این دو بازیگر منطقه ای در مقطع زمانی 2000 تا 2011 تداوم یافته است. در این راستا سوال محوری این پژوهش بر این مبنا است که در تداوم اتحاد استراتژیک ایران و سوریه در خاورمیانه در مقطع زمانی 2000 تا 2011، چه عواملی ﺗﺄثیر گذار بوده اند؟ یافته های این پژوهش بر این مبنا است که با توجه به نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت به ترتیب اهمیت، وجود همبستگی ایدئولوژیک، نهادینه شدن همکاری ها و حفظ اعتبار از عوامل اصلی تداوم اتحاد ایران و سوریه بوده است، اما رهبری هژمونیک و شکل گیری جامعه امنیتی نقشی در تداوم این اتحاد نداشته اند.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications