• Home
  • مهدی ماحوزی

    List of Articles مهدی ماحوزی


  • Article

    1 - سمات العاشق والمعشوق لدى فریدالدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی؛ دراسة موازنة
    Rays of Criticism in Arabic and Persian , Issue 4 , Year , Summer 2020
    إن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسة فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسة موازنة بین سم More
    إن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسة فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسة موازنة بین سمات العاشق والمعشوق فی غزلیات الشاعرین وتحلیلها وذلک وفقا لدراسة إحصائیة لمائة قصیدة غزلیة للشاعرین لتبیین الأبیات التی رأینا فیها وجوه الاشتراک والافتراق بین الشاعرین. والمنهج الذی اتبعه الباحثون هو الوصف والتحلیل. وتشیر نتائج البحث إلى أنه بالرّغم من الاختلاف بین نظرة مولانا والعطار إلى الحب إلا أن مولانا قد تأثّر بالعطّار تأثّرا بالغا ولکنه إلى جانب ذلک یتمتّع شعره بإبداعات وفیرة بخرقه للمعاییر. فالعطار فی أوصافه للحب بدل أن یتطرّق إلى السمات الصوفیة والمعنویة للعاشق ولا سیّما المعشوق فإنه یرکّز على الأوصاف الجسدیة والظاهریة حیث یواجه القارئ تکرارا أکثر للأوصاف الجسدیة. غیر أن مولانا جلال الدین فی غزلیاته یعرض السمات الصوفیة للمعشوق على وجه التحدید بحیث نجد أن أبیات الشاعر تصطبغ بصبغة التصوّف ویشعر القارئ أن هذه الأوصاف هی رموز ودلالات لوصف ظواهر المعشوق. Manuscript profile

  • Article

    2 - تحلیل مقام توبه در حکایت پیرزن و ملکشاه «مصیبت‌نامه عطار» بر اساس کهن الگوی «بازگشت قهرمان» جوزف کمپبل
    Islamic Mysticism , Issue 4 , Year , Autumn 1396
    داستان رمزیِ پیرزن و ملک الب ارسلان در مصیبت‌نامه عطار، ظرفیت‌های بسیاری برای انواعِ خوانش‌های رمزگشایانه دارد. داستان پیرزن و ملکشاه را می‏توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. یکی از شیوه‌های مناسب برای درکساختار رمزی این داستان، کهن الگوی سفرِ قهرمان کمپبل است. قهرمان د More
    داستان رمزیِ پیرزن و ملک الب ارسلان در مصیبت‌نامه عطار، ظرفیت‌های بسیاری برای انواعِ خوانش‌های رمزگشایانه دارد. داستان پیرزن و ملکشاه را می‏توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. یکی از شیوه‌های مناسب برای درکساختار رمزی این داستان، کهن الگوی سفرِ قهرمان کمپبل است. قهرمان داستان با ندای فراخوان به سرزمین دیگری کشیده می‌شود و سفرش را آغاز می‌کند. او در جریان سیر در آفاق تنها داشته معیشت خود را از دست می‌دهد و در نبردی متهورانه در مقابل ملکشاه می‌ایستد و او را به باز پس دادن حق رعیت تذکار می‌دهد و در ادامه او را از خوف گذر از پل و رویارویی با هیبت و ابهت نیروی الهی می‌ترساند؛ در پایان در حالی که به حق خود دست یافته است؛ در پیشگاه الهی تضرع و دعا می‌کند که از قصور شاه در گذرد تا او به نوعی کمال و پختگی دست یابد، ملکشاه در اثر خواب متحول می‌شود و به مقامِ پیشین خویش باز می‌گردد، در حالی که اکسیر حیات را نیز به همراه دارد تا افاضه رعایا و یاران کند. در این سفر‌ها، سالک قهرمان با اجابت ندای فراخوان ییر زال برای نجات رعیت ایران، پای در سفری پر مخاطره و دشوار می‏نهد و با گذر از مراحل نبرد، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می‏شود که این امر، علاوه بر خویشکاری قهرمان اصلی؛ مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» با دعا وکرنش در مقابل ایزد و استعانت از حضرتش، به تحول حاکمیت سرزمین خود نایل می‌گردد. Manuscript profile

  • Article

    3 - شکوه و انتقادهای فردی، اجتماعی و سیاسی در شعر احمد گلچین معانی
    فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی , Issue 1 , Year , Spring 1397
    یکی از زمینه‌های ارزشمند شعر غنایی، شعر اجتماعی است که در شکل شکواییّه، طنز، هجو و ... در قالب‌های مختلف شعری جای می‌گیرد. در این دست از سروده‌ها، شاعران از نابرابری‌ها، نادانی، فساد اخلاقی عوام و ناملایماتی از این قبیل شکایت دارند و در این مقوله، شاعر نماینده و زبان جا More
    یکی از زمینه‌های ارزشمند شعر غنایی، شعر اجتماعی است که در شکل شکواییّه، طنز، هجو و ... در قالب‌های مختلف شعری جای می‌گیرد. در این دست از سروده‌ها، شاعران از نابرابری‌ها، نادانی، فساد اخلاقی عوام و ناملایماتی از این قبیل شکایت دارند و در این مقوله، شاعر نماینده و زبان جامعه می‌شود. در این مقاله، تلاش شده است برخی از نکات انتقادی و شکوه از نابسامانی‌ها، نقد اوضاع اقتصادی، عدم امنیّت و آسایش، اوضاع سیاسی و نقد حاکمیّت مورد بررسی قرار گیرد تا دریابیم که گلچین معانی چگونه از آموزه‌های مبتنی بر تجربیّات ارزشمند خود در جهت کاهش آسیب‌های اجتماعی در دنیای معاصر بهره برده است؟ من فردی چیست و من انسانی کدام است؟ این نوشتار کوشیده است تا انتقاد و شکواییّه‌های گلچین معانی را در بعد اجتماعی و سیاسی نشان دهد. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که شاعر با گذر از من فردی و روشن‌گری اوضاع اجتماعی معاصر شعرش را از من اجتماعی به سمت اندیشة عمیق و من انسانی سوق می‌دهد. گلچین شاعری است که با دست مایه‌ای غنایی به موضوعات اجتماعی –سیاسی پناه برده است. Manuscript profile

  • Article

    4 - لحن حماسی در اشعار دکتر مظاهر مصفّا
    مطالعات نقد ادبی , Issue 1 , Year , Autumn 2018
    لحن از لوازم مهم تأثیرگذار انتقال مفاهیم و عواطف شاعر است که منشأ آن را می‌توان در ویژگی‌های اخلاقی، روحی و روانی، اعتقادات و باورهایی دانست که با ویژگی‌های سبکی و فرم و ساختار شعر شاعر تنیده است. این جستار کوشیده است تا با روش توصیفی و تأییدی، لحن مصفّا را لحن حماسی مع More
    لحن از لوازم مهم تأثیرگذار انتقال مفاهیم و عواطف شاعر است که منشأ آن را می‌توان در ویژگی‌های اخلاقی، روحی و روانی، اعتقادات و باورهایی دانست که با ویژگی‌های سبکی و فرم و ساختار شعر شاعر تنیده است. این جستار کوشیده است تا با روش توصیفی و تأییدی، لحن مصفّا را لحن حماسی معرفی نماید. تلخ‌کامی فردی و اجتماعی، آزردگی و زودرنجی، کیفیت رشد و بالندگی شاعر در محیط، به همراه منش‌های عارفانه، استغنا، مناعت طبع و آزادگی در کنار مفاخره سبب شکل‌گیری زمینة حماسی شعر شاعر گردیده و حماسة شخصی او را شکل داده است. در آینة شعر مصفّا می‌توان از همة انواع مصائب از جبرگرایی طبیعی، دردهای شخصی و دردهای اجتماعی با زبان روایی تلخ و گزنده جست‌وجو کرد. در کنار محتوای تلخ و سرکشی‌های خاص و روحیة دلیری، محتوای بیان اعتراضی و حماسی خود را در واژه‌ها، ترکیب‌ها، صور خیال و ویژگی‌های سبکی هماهنگ می‌کند. Manuscript profile

  • Article

    5 - حماسه‌آفرینی حافظ و تأثیرپذیری وی از شاهنامۀ فردوسی
    The Journal of Epicliterature , Issue 1 , Year , Winter 2016
    دیوان حافظ چنان با باورهای ملّی در پیوند است که می توان گفت پس از شاهنامه هیچ اثری در حوزۀ ادب فارسی بیش از دیوان حافظ پرتوافکن روح ایرانی نبوده است. دیوان حافظ از لحاظ لفظ و معنی بی بدیل، از حیث ادبی پرتوان و از نظر هنری بی نظیر است. دیوان حافظ، قدرت خارق‌العادۀ حافظ ر More
    دیوان حافظ چنان با باورهای ملّی در پیوند است که می توان گفت پس از شاهنامه هیچ اثری در حوزۀ ادب فارسی بیش از دیوان حافظ پرتوافکن روح ایرانی نبوده است. دیوان حافظ از لحاظ لفظ و معنی بی بدیل، از حیث ادبی پرتوان و از نظر هنری بی نظیر است. دیوان حافظ، قدرت خارق‌العادۀ حافظ را در بیان واقعیّت های عصر خود نشان می دهد. حافظ با دقّتی فراوان و دیدی موشکافانه مسائل عصر خویش را در می‌یابد و آن ها را به گونه ای هنرمندانه در شعر خویش جای می دهد و روح اصیل ایرانی را در آن بارور می سازد. حافظ به تاریخ و فرهنگ گذشتگان نگاهی عمیق و با متن های کهن ادب فارسی آشنایی دقیق داشته است و متأثّر از آموزه های ادبی و هنری آن ها از هر حیث قرار گرفته که شاهنامۀ فردوسی یکی از آن آثار است. حافظ در قالب الفاظ حماسی و صحنه سازی آن در میدان های رزم و بزم، آمیزش غنا و حماسه را چنان به زیبایی در جای جای دیوانش به تصویر کشیده که‌گویی خود یکی از آن شخصیّت های حماسی بوده و در میدان نبرد عشق و جنگ حضور داشته و زورآزمایی کرده است. حافظ توانسته با کاربرد واژگان و ترکیبات حماسی چون اسم، صفت، فعل و ترکیبات آن ها فرهنگ گذشتۀ خویش را با روحیۀ مبارزه‌طلبی خود به نوعی متفاوت با دیگران آشکار کند. او به یاری زیورهای هنری چون اغراق، ایهام، تشبیه، تشخیص، تلمیح، تناسب، کنایۀ حماسی و ... بسیاری از واژگان غنایی را با واژگان حماسی در هم می‌آمیزد و نوعی غزل – حماسه بوجود می آورد. این پژوهش در پی آشکار کردن این جلوه‌های شعر حافظ است. Manuscript profile

  • Article

    6 - جای گاه تشبیهات تلمیحی در ساختار غنایی شعر استاد حمیدی شیرازی
    The Journal of Epicliterature , Issue 1 , Year , Autumn 2012
    مهدی حمیدی شیرازی در میان شاعران سنت‌گرای معاصر در حوزة ادب غنایی، در فرم و ساختار و در معنا و محتوا، سبکی خاص ومنحصر بفرد دارد. در تمامی آثار وی ـ بویژه اشک معشوق ـ همة عناصر زبانی، آرایه‌های ادبی، وزن، موسیقی شعر، واژگان، ترکیبات، تصاویر، فرم و ساختار در خدمت عنصر عاط More
    مهدی حمیدی شیرازی در میان شاعران سنت‌گرای معاصر در حوزة ادب غنایی، در فرم و ساختار و در معنا و محتوا، سبکی خاص ومنحصر بفرد دارد. در تمامی آثار وی ـ بویژه اشک معشوق ـ همة عناصر زبانی، آرایه‌های ادبی، وزن، موسیقی شعر، واژگان، ترکیبات، تصاویر، فرم و ساختار در خدمت عنصر عاطفه قرار دارد. در این جستار سعی شده است، یکی از شیوه‌های ساختاری و تصویرسازی وی، که بهره‌گیری از تشبیهات تلمیحی از جمله: اساطیری، حماسی، دینی، عاشقانه و تاریخی، مورد بررسی قرار گیرد. وی از عناصر اساطیری، مذهبی، عاشقانه و تاریخی برای ابراز احساسات عاشقانة خویش در عاطفی‌ترین ساختار بهره می‌گیرد و علاوه بر، برجسته‌سازی تصویری، با دم‌جان بخش خود، آن‌ها را جانی تازه بخشیده است. پیوند مناسب میان این عناصر تشبیهی، تلمیحی و جریان عشق میان او و محبوب؛ از ویژگی‌های اصلی شعر اوست. Manuscript profile

  • Article

    7 - نقد و بررسی دو کهن الگوی آنیما و آنیموس در منظومۀ بانوگشسب‌نامه
    The Journal of Epicliterature , Issue 1 , Year , Winter 2014
    منظومۀ بانوگشسب نامه، ریشه در ناخودآگاه جمعی ملّت ایران دارد. این اثر را می توان از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از این دیدگاه ها، دیدگاه روان‌شناسی تحلیلی یونگ است که از موضوعات عمده در نقد ادبی بشمار می رود. این پژوهش درصدد است تا دو عنصر آنیما و آنی More
    منظومۀ بانوگشسب نامه، ریشه در ناخودآگاه جمعی ملّت ایران دارد. این اثر را می توان از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از این دیدگاه ها، دیدگاه روان‌شناسی تحلیلی یونگ است که از موضوعات عمده در نقد ادبی بشمار می رود. این پژوهش درصدد است تا دو عنصر آنیما و آنیموس را در روان شخصیّت های منظومه مورد تحلیل قرار دهد. این دو عامل، ﺗﺄثیری شگرف در ایجاد حوادث و روی‌دادهای داستان دارد و زمینه های کشمکش در میان شخصیّت های داستان را ایجاد کرده است. کهن الگوی آنیما در وجود فرامرز، شیده، تمرتاش، خواستگاران هندی و یلان ایرانی و کهن الگوی آنیموس در وجود بانوگشسب تبلور یافته است و این دو آرکی تایپ، شخصیّت های داستان را به کنش های مختلف برانگیخته است. این پژوهش درصدد است تا عوامل ایجاد کننده آنیما و آنیموس را بر اساس نظریات یونگ مورد بررسی قرار دهد. Manuscript profile

  • Article

    8 - نقد و تحلیل مفهوم «سکوت عارفانه» از دیدگاه عطار
    The Journal of Epicliterature , Issue 1 , Year , Autumn 2012
    غایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ اهل تحقیق برای چشیدن طعم این حضور معنوی، ریاضت‌هایی برشمرده‌اند که خاموشی از جمله آن‌هاست و نه تنها در مبادی سلوک، که بیش‌تر در آن جنبه تربیتی مراد است، که در وصال نیز سالک خود را ملزم به سکوتی می‌کند که حاصل اندیشه تیزنگ More
    غایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ اهل تحقیق برای چشیدن طعم این حضور معنوی، ریاضت‌هایی برشمرده‌اند که خاموشی از جمله آن‌هاست و نه تنها در مبادی سلوک، که بیش‌تر در آن جنبه تربیتی مراد است، که در وصال نیز سالک خود را ملزم به سکوتی می‌کند که حاصل اندیشه تیزنگر صوفیانه در تجربه‌های عرفانی است؛ این التزام گاهی در ارتباط با محبوب ازلی معنا می‌یابد، هم‌چون خموشی حاصل از حیرت در مقام مشاهده جمال و جلال الاهی و گاهی در پیوند با خلق؛ مانند نهفتن اسرار تبیین می‌شود. عطار نیشابوری که با مداقه در مبانی سلوک این منازل را بروشنی توصیف نموده، در سروده‌های خویش بارها به جای‌گاه و خاست‌گاه این سلوک معنوی پرداخته است. با توجه به انس مولانا با آثار عطار و پیش‌گامی او و نیز پیوند و تجلی اندیشه‌های ناب عرفانی در سروده‌های این دو عارف دیده‌ور، تحلیل اصل خاموشی از دیدگاه عطار، در بازشناسی تلقی مولانا از این مفهوم ضرر می‌نماید؛ پژوهش حاضر می‌کوشد با بررسی و تحلیل دلایل و جای‌گاه خاموشی نزد عطار، نگرشی نسبی از این مقوله ارج‌مند در منظومه فکری صوفیان بدست دهد. Manuscript profile

  • Article

    9 - مفهوم مدیریت و رهبری در اسلام با تکیه بر نهج‌البلاغه
    The Journal of Epicliterature , Issue 1 , Year , Autumn 2012
    نخست روا می‌دارد دیباچة سخن را به فرازهایی از ترجمة شیوای نهج‌البلاغه، اثر جاویدان شادروان استاد دکتر سیّد جعفر شهیدی بیارایم و سپس مقالة خود را با عنوان مدیری و رهبری در اسلام با تکیه بر نهج البلاغه هم‌راه با خاطره‌ای چند از کلاس درس استاد ارائه دهد. سپاس خداوندی را ک More
    نخست روا می‌دارد دیباچة سخن را به فرازهایی از ترجمة شیوای نهج‌البلاغه، اثر جاویدان شادروان استاد دکتر سیّد جعفر شهیدی بیارایم و سپس مقالة خود را با عنوان مدیری و رهبری در اسلام با تکیه بر نهج البلاغه هم‌راه با خاطره‌ای چند از کلاس درس استاد ارائه دهد. سپاس خداوندی را که سخن‌وران اندر ستودن او بمانند و شمارگران شمردن نعمت‌های او ندانند و کوشندگان، حقّ او گزاردن نتوانند. خدایی که پای اندیشة تیزگام در راه شناسایی او لنگ است و سَرِ فکرت ژرف‌رو به دریای معرفتش، بر سنگ. صفت‌های او تعریف‌ناشدنی و بوصف درنیامدنی و در وقت ناگنجیدنی و به زمان مخصوص نابودنی. به قدرتش خلایق را بیافرید و به رحمتش با دها بپراگنید و با خرسنگ‌ها، لرزة زمین در مهار کشید. Manuscript profile