• Home
  • فریبا البرزی

    List of Articles فریبا البرزی


  • Article

    1 - خوانش پدیدارشناسانه معماری خانه‌های مسکونی دوره پهلوی‌دوم در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران از ادبیات‌داستانی
    فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی , Issue 1 , Year , Spring 1401
    مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه‌های ظاهری و معنایی مورد‌ مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به‌عنوان یک سرپناه برای پاسخ‌‌گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می‌باشد که نیاز به پژوهش‌های بسیاری دارد، زیرا خانه‌های امروزی در مقایسه با More
    مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه‌های ظاهری و معنایی مورد‌ مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به‌عنوان یک سرپناه برای پاسخ‌‌گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می‌باشد که نیاز به پژوهش‌های بسیاری دارد، زیرا خانه‌های امروزی در مقایسه با گذشته فاقد بسیاری از مفاهیم محتوایی و ظاهری می‌باشند. از طرفی خانه به‌عنوان یک نیاز اجتماعی مهم شکل‌گرفته می‌تواند با دیگر هنرها نیز بررسی و مقایسه گردد. رویکرد کیفی پدیدارشناســی از رویکردهای مهم ادبیــات ‌نظــری معمــاری در رابطه با خانــه‌هــای مسکونی ایرانــی است که مطالعات کمتــری در این زمینه صورت گرفته‌است. هــدف پژوهش بررسی معنا و کالبد خانه‌های شهری تهران در دوره پهلوی دوم با دیدگاه پدیدارشناسانه از دیدگاه یک نویسنده ادبی است تا بتوان بــه ابعــاد کشــف‌نشــده‌ای از خانــه ایرانــی دســت‌یافــت. این پژوهــش به روش تحلیل محتوا و با کاربست شیوه هرمنوتیک، بــه بررســی معانی و کالبــد خانــه‌هــای دوره پهلوی دوم بــا رویکرد پدیدارشناسی از متون کتاب‌های مورد بررسی پرداخته‌است. نتایج نشــان مــی‌دهـنـد کــه مفاهیم معماری خانه‌های مسکونی در متون داستانی جمال میرصادقی، واقع در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران، به‌لحاظ معنایی و کالبدی دارای غنای حسی بالا و قابل‌تحلیل از منظر پدیدارشناسی می‌باشند. مولفه‌های یافت‌شده نظیر تنوع ادراکی، تمایل در ورود به مکان، تداوم آشنایی در تعلق‌فضایی، تجربه‌فضایی، آرامش با ادراک حسگانی، حس‌اعتماد به فضا، تنوع رفتاری در رویدادها، ذهنیت آشنا به فضا، ارتباط فردی با محیط‌ پیرامون، تعدد فضای احساسی، کیفیت در تنوع بافت می‌باشند که نشان‌دهنده افزایش کیفیت هریک از اجزای مکان در فضاهای مسکونی آن دوره می‌‌باشند. Manuscript profile

  • Article

    2 - Formal-comparative Analysis of the Spatial organization of Student residence Halls Based on their Spatial Threshold Patterns (Case study: Girls Residence Hall Complex in Imam Khomeini International University of Qazvin)
    Space Ontology International Journal , Issue 4 , Year , Summer 2019
    Functional quality of the student residence halls has a great deal of importance due to their collective nature and the fact that they are considered as housing units, identifying and defining the role of intermediary spaces on the spatial organization and and spatial c More
    Functional quality of the student residence halls has a great deal of importance due to their collective nature and the fact that they are considered as housing units, identifying and defining the role of intermediary spaces on the spatial organization and and spatial consociation of student residence halls which is a compound system of masses and spatial borderlines can bring order to its system. This structure is defined through a hierarchy of transition spaces, between numerous external and internal factors and the interaction between the arenas and explains the thresholds in multiple orders, in the macro, meso and micro scales. With an emphasis on the factors of spatial threshold in the student residence halls, the following study aims to refer to the impact of their presence on defining the subjective and physical borderlines in order to define local territories. In order to do so and in order to evaluate this concept with a qualitative method, after explaining the concepts of spatial threshold, at first it analyses the impactful physical factors on the spatial system of student residence halls and then there will be an analysis on two instances of residence halls in the residential complex of Imam Khomeini International University which includes linear arrangement and the other which possess courtyards using the opposition of space syntax and architectural concepts in some of the factors of spatial systems. Another tools of the research is field research and researching the environment, interviews and objective observations. Results of the study indicates an emphasis on the position of intermediary thresholds, especially the role of central courtyard on increasing the efficiency of student residence halls in respect to the prevalent linear instances Manuscript profile

  • Article

    3 - Explaining the Role of Light on Quality of the Architectural Spaces in Iranian Mosques
    Space Ontology International Journal , Issue 1 , Year , Winter 2017
    The research analyses the essence and relationships between the variables in the context of light and architecture, and it aims to develop the knowledge and design based on the light and recognition of the space, an effort was made to analyze the role of light on qualit More
    The research analyses the essence and relationships between the variables in the context of light and architecture, and it aims to develop the knowledge and design based on the light and recognition of the space, an effort was made to analyze the role of light on quality of the Iranian architecture and three samples of the most precious mosques were selected as the instances of this phenomenon, eg., Nasir-Al-Molk Mosque in Shiraz, Sheikh Lotf-Allah Mosque in Isfahan and Vakil Mosque in Shiraz. Light processing has different specifications in each of the mentioned mosques, as it is applied in a specific way which deserves consideration and it represented a number of considerable beautiful aspects. According to the valuable role of light on definition and interpretation of the space, it is assumed that: light has a great value in the quality of the spaces in the architecture of Iranian mosques and the fact it plays an effective role in elevating the “quality” of the architectural space and to elevate the “spatial quality and value”, and it was employed to induct the concepts including “movement”, “stillness”, “calmness” and “silence”, “sanctity”, “focus”, “attention”, “passion and excitement”, “clarity”, “ambiguity”, “sequence”, “guidance”, “routing”, “inviting”, “reflection”, “beauty” and “esthetic” of the architectural space, developing a sense of “memorability” of the architectural space, “vitality” and “dynamism” of the space, “semanticization” of the architectural space, inducting a “special sense and spirit to the space”, and “spiritual” characteristics to space, heightening the “sense of spirituality”, creating “immaterial space”, shaping the sense of “movement”, “continuity of path”, “continuity of movement and routing”, “light and shadow in the path”, and “internal space essence change”, “Spatial perception”, inducting the “sense of place”, “sense of time”, “sense of belonging”, “identification”, and shaping the “sense of presence”, “contemplation” and “persistence” of people in the space. In the hypothesis of the research, light is the independent variable and quality of architectural space and concepts are the dependent variables. The research is done with a descriptive-survey method and the data was analyzed by the SPSS18, the results are presented in the form of charts and tables. Manuscript profile

  • Article

    4 - واکاوی عناصر کالبدی و روابط فضایی خانه‌های مسکونی دوره پهلوی دوم از منظر ادبیات‌داستانی
    Life Space Journal , Issue 4 , Year , Autumn_Winter 2023
    خانه به‌عنوان محل سکونت و زندگی از مهم‌ترین دغدغه‌های بشر می‌باشد که از جنبه‌های مختلفی از جمله کالبد و روابط فضایی قابل بررسی می‌باشد. در خانه‌های مسکونی دوره پهلوی دوم در شهر تهران به سبب رشد جمعیت و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، ساختمان‌سازی انبوه در جهت رفع نیاز More
    خانه به‌عنوان محل سکونت و زندگی از مهم‌ترین دغدغه‌های بشر می‌باشد که از جنبه‌های مختلفی از جمله کالبد و روابط فضایی قابل بررسی می‌باشد. در خانه‌های مسکونی دوره پهلوی دوم در شهر تهران به سبب رشد جمعیت و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، ساختمان‌سازی انبوه در جهت رفع نیازهای مردمی شکل می‌گیرد که این تغییرات تدریجی اعمال‌شده‌ را می توان با مطالعه خانه‌های هر دهه به‌طور مجزا جمع‌بندی کرد. وجود رابطه چند سویه بین متن و مخاطب و فرهنگ عمومی و ارتباط آثار ادبی با رویکردهای موجود در جامعه، دیدگاه پژوهش را به سمت ادبیات‌داستانی سوق می‌دهد تا روند تغییرات خانه‌ها از این دیدگاه مورد بررسی قرار گیرند. به نظر می‌رسد با بازخوانی داستان‌های دوره پهلوی دوم، تغییرات تدریجی اعمال‌شده در روابط فضایی خانه‌های مسکونی از منظر کالبدی قابل خوانش هستند تا با شناخت آن‌ها موجبات ارتقای کیفیت خانه‌های امروزی فراهم آیند. هــدف پژوهش بررسی مولفه‌های تاثیرگذار بر روابط فضایی و کالبد در فضاهای مختلف خانه‌های شهر تهران در دوره پهلوی دوم از دیدگاه نویسندگان ادبی می‌باشد. این پژوهــش با رویکرد کیفی و از نوع فلسفه تفسیری انجام شده است که با رهیافت تحلیل محتوای متن بــه بررســی و شناخت مولفه‌های کالبــدی خانــه‌هــای دوره پهلوی دوم از متون کتاب‌های مورد بررسی به‌صورت توصیفی-تحلیلی، پرداخته‌است. جست‌و‌جو در لابه‌لای متون داستانی جنبه نوآورانه پژوهش می‌باشد. نتایج پژوهش نشان می‌دهند که در اوایل دوره پهلوی دوم اهمیت و توجه به فضاهای؛ بسته، باز و نیمه‌باز و روابط فضایی بین آن‌ها به‌وضوح دیده می‌شوند که با نزدیک‌شدن به دهه 50 ه.ش.، حذف اتاق‌ها از گوشه حیاط، تبدیل هشتی به دالان و راهرو و سپس یک سطح جداکننده در ورودی مشاهده می‌شوند و با مدرن‌شدن خانه‌ها حیاط و ایوان به‌عنوان عناصر مهم در الگوی خانه‌های ایرانی که در برگیرنده حوض و انواع پوشش گیاهی می‌باشند، از ساختار فضایی خانه‌ها کم‌رنگ و یا حذف گردیده‌اند. Manuscript profile

  • Article

    5 - بررسی سیر تکوین و تاثیرگذاری مدرنیسم بر معماری مجتمع‌های آپارتمانی مسکونی در ایران و ازبکستان
    Life Space Journal , Issue 1 , Year , Spring_Summer 2021
    پس از جنگ جهانی دوم، در فاصله سال‌های 1325 تا 1357 ه.ش. ایران در معرض تغییرات عمده‌ای در زمینه ساخت مجتمع‌های آپارتمانی مسکونی قرار‌گرفت. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات ‌متعددی در حوزه معماری مسکونی این کشور صورت پذیرفت. هدف از پژوهش حاضر تبیین تاثیر فرآینده More
    پس از جنگ جهانی دوم، در فاصله سال‌های 1325 تا 1357 ه.ش. ایران در معرض تغییرات عمده‌ای در زمینه ساخت مجتمع‌های آپارتمانی مسکونی قرار‌گرفت. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات ‌متعددی در حوزه معماری مسکونی این کشور صورت پذیرفت. هدف از پژوهش حاضر تبیین تاثیر فرآیندهای مدرنیستی حاکم بر این جوامع بر چگونگی ساختاردهی معماری مجتمع‌های‌ مسکونی در دوره معاصر و بازه زمانی پهلوی‌ دوم در ایران و هم‌زمان با آن در ازبکستان می‌باشد تا به این سوالات پاسخ داده‌ شود: آیا جریان‌های مدرنیستی در کشور‌های ایران و ازبکستان بر سیر تحول مجتمع‌های مسکونی در این دو کشور تاثیر‌‌گذار بوده‌اند؟ تحولات معماری مسکونی ایران و ازبکستان در این دوره دارای چه ساختار، ماهیت و وجه‌ تفاوت و شباهتی بوده‌‌اند؟ این پژوهش به‌صورت تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورت‌ گرفته‌‌است که در آن از روش‌ تحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی‌ نظری-تاریخی و روش ‌تحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه بررسی معماری مجتمع‌های مسکونی استفاده شده ‌‌است. جامعه‌ آماری شامل تمام مجتمع‌های آپارتمانی می‌باشد که به‌ سبک معماری مدرن در ایران در دوره پهلوی ‌دوم و هم‌زمان با آن در ازبکستان ساخته شده‌اند و جامعه‌ نمونه شامل آن تعداد از مجتمع‌های ‌مسکونی می‌باشد که در بازه زمانی مشابه قرار‌ دارند و از نظر شباهت‌های کالبدی و عملکردی دارای قرابت‌های سبک‌شناسانه می‌باشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهند که مولفه‌های نوین طراحی مجتمع‌های مسکونی در هر سه بعد عینی، عملکردی و کالبدی در دو کشور به‌صورت مشابه نمود یافته‌اند و تجلی مولفه‌های عینی، نسبت به دو مولفه دیگر پررنگ‌تر بوده است؛ اما در اواخر حکومت شوروی در ازبکستان آپارتمان‌هایی ساخته شدند که با بهره‌گیری از تزئینات دوران اسلامی سعی در بازتاب فرهنگ ملی ازبکستان داشتند. همچنین در این دوران در کنار مجتمع‌های آپارتمانی، خانه‌های دوطبقه با حیاط باز خصوصی و با نماهای بیرونی بدون پنجره ساخته شدند که بازگشت به ساختارهای سنتی خانواده ازبک‌ها را نشان‌ می‌دهند. Manuscript profile

  • Article

    6 - بررسی اهمیت مؤلفه‌های کالبدی معماری در گونه‌های مجتمع مسکونی (پراکنده، نواری، متمرکز) بر روی استرس و افسردگی (نمونه موردی: 9 مجتمع مسکونی در تهران بعد از انقلاب)
    , Issue 1 , Year , Summer 2022
    هم‌زمان با رشد سریع مجتمع‌های مسکونی و توسعه کالبدی آن‌ها گاهی شاهد افول کیفیات محیطی فضاهای مسکونی هستیم که خود باعث بروز بحران‌های مختلفی در زندگی شده است. امروزه معضلات آپارتمان‌نشینی طیف وسیعی از ناراحتی‌های روانی چون: استرس، اضطراب، افسردگی را شامل می‌شوند. هدف از More
    هم‌زمان با رشد سریع مجتمع‌های مسکونی و توسعه کالبدی آن‌ها گاهی شاهد افول کیفیات محیطی فضاهای مسکونی هستیم که خود باعث بروز بحران‌های مختلفی در زندگی شده است. امروزه معضلات آپارتمان‌نشینی طیف وسیعی از ناراحتی‌های روانی چون: استرس، اضطراب، افسردگی را شامل می‌شوند. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت مؤلفه‌های کالبدی معماری در کاهش افسردگی و اضطراب در مجتمع‌های مسکونی پراکنده، نواری و متمرکز بود. جامعه آماری این پژوهش 3400 نفر از ساکنان 9 مجتمع مسکونی در شهر تهران بودند. نمونه‌گیری از نوع تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان به تعداد 340 نفر انجام شد. جهت ارزیابی اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته (مؤلفه‌های کالبدی معماری در سلامت روان) که روایی آن توسط 20 نفر از اساتید و کارشناسان حوزه معماری انجام شد و دارای پایایی 0.809 و پرسشنامه اضطراب موقعیتی- خصیصه‌ای با پایایی 0.90 و پرسشنامه بک با پایایی 0.93 جهت ارزیابی افسردگی استفاده شد. جهت تحلیل داده‌های پژوهش از آزمون‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم‌افزار اس.پی.اس.اس نسخه 25 استفاده ‌شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که همه مؤلفه‌های کالبدی بین گونه‌های مختلف مجتمع مسکونی پراکنده، نواری، متمرکز و استرس و افسردگی همبستگی وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج پژوهش مشخص می‌کند که همه مؤلفه‌های کالبدی مجتمع مسکونی در مجتمع‌های پراکنده بیشتر می‌تواند در کاهش استرس با ضریب همبستگی 784/0، ضریب رگرسیونی بتا0.550- و در کاهش افسردگی با ضریب همبستگی 776/0، ضریب رگرسیونی بتا 0.574- به نسبت نواری و متمرکز مؤثر باشند. Manuscript profile

  • Article

    7 - خوانش پدیدارشناسانه معماری خانه‌های مسکونی دوره پهلوی‌دوم در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران از ادبیات‌داستانی
    فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی , Issue 1 , Year , Spring 1401
    مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه‌های ظاهری و معنایی مورد‌ مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به‌عنوان یک سرپناه برای پاسخ‌‌گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می‌باشد که نیاز به پژوهش‌های بسیاری دارد، زیرا خانه‌های امروزی در مقایسه با More
    مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه‌های ظاهری و معنایی مورد‌ مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به‌عنوان یک سرپناه برای پاسخ‌‌گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می‌باشد که نیاز به پژوهش‌های بسیاری دارد، زیرا خانه‌های امروزی در مقایسه با گذشته فاقد بسیاری از مفاهیم محتوایی و ظاهری می‌باشند. از طرفی خانه به‌عنوان یک نیاز اجتماعی مهم شکل‌گرفته می‌تواند با دیگر هنرها نیز بررسی و مقایسه گردد. رویکرد کیفی پدیدارشناســی از رویکردهای مهم ادبیــات ‌نظــری معمــاری در رابطه با خانــه‌هــای مسکونی ایرانــی است که مطالعات کمتــری در این زمینه صورت گرفته‌است. هــدف پژوهش بررسی معنا و کالبد خانه‌های شهری تهران در دوره پهلوی دوم با دیدگاه پدیدارشناسانه از دیدگاه یک نویسنده ادبی است تا بتوان بــه ابعــاد کشــف‌نشــده‌ای از خانــه ایرانــی دســت‌یافــت. این پژوهــش به روش تحلیل محتوا و با کاربست شیوه هرمنوتیک، بــه بررســی معانی و کالبــد خانــه‌هــای دوره پهلوی دوم بــا رویکرد پدیدارشناسی از متون کتاب‌های مورد بررسی پرداخته‌است. نتایج نشــان مــی‌دهـنـد کــه مفاهیم معماری خانه‌های مسکونی در متون داستانی جمال میرصادقی، واقع در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران، به‌لحاظ معنایی و کالبدی دارای غنای حسی بالا و قابل‌تحلیل از منظر پدیدارشناسی می‌باشند. مولفه‌های یافت‌شده نظیر تنوع ادراکی، تمایل در ورود به مکان، تداوم آشنایی در تعلق‌فضایی، تجربه‌فضایی، آرامش با ادراک حسگانی، حس‌اعتماد به فضا، تنوع رفتاری در رویدادها، ذهنیت آشنا به فضا، ارتباط فردی با محیط‌ پیرامون، تعدد فضای احساسی، کیفیت در تنوع بافت می‌باشند که نشان‌دهنده افزایش کیفیت هریک از اجزای مکان در فضاهای مسکونی آن دوره می‌‌باشند. Manuscript profile

  • Article

    8 - بررسی خلوت قرارگاه‌های رفتاری در سکونتگاه‌های دانشجویی شهر قزوین براساس همساختی (رفتار- کالبد) (مطالعه‌ موردی: سکونتگاه‌های دانشجویی لاله و نرگس دانشگاه آزاد اسلامی قزوین)
    Journal of Studies of Human Settlements Planning , Issue 2 , Year , Summer 2021
    مقدمه: قرارگاه رفتاری به عنوان محصول روانشناسی بوم ‌شناختی بر نقش موقعیت فیزیکی در خلق رفتار انسان تاکید داشته و به تاثیر محیط فیزیکی بر مردمی که از آن بهره می‌برند می‌پردازد. فضای سکونتگاه دانشجویی، به عنوان نوعی از زندگی سکونتی با تعریف شدن در عرصه‌های خصوصی تا عمومی، More
    مقدمه: قرارگاه رفتاری به عنوان محصول روانشناسی بوم ‌شناختی بر نقش موقعیت فیزیکی در خلق رفتار انسان تاکید داشته و به تاثیر محیط فیزیکی بر مردمی که از آن بهره می‌برند می‌پردازد. فضای سکونتگاه دانشجویی، به عنوان نوعی از زندگی سکونتی با تعریف شدن در عرصه‌های خصوصی تا عمومی، سلسله مراتبی از قرارگاه‌های رفتاری است که در پیوند با هم نظام‌های فعالیت را به وجود می‌آورند. ارتباط زنجیره‌ای قرارگاه‌های رفتاری با یکدیگر و شناسایی خردمکان‌های رفتاری در درون یک پهنه و تلاش در جهت ساماندهی آن‌ها و ایجاد پیوستگی میان آن‌ها در جهت کیفیت محیطی از منظر خلوت درخواستی ساکنان در این مقر رفتاری بسیار حائز اهمیت است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال می شود.هدف: این پژوهش به تاثیر الگو‌های نظام فضایی سکونتگاه‌های دانشجویی بر رفتار مصرف‌کننده در فضای سکونتگاه دانشجویی بر پایه قرارگاه رفتاری دانشجو توجه دارد.روش شناسی تحقیق: بر این اساس ابتدا مولفه های کالبدی- رفتاری موثر بر کیفیت خلوت محیط رفتاری و علت ورود مفاهیم قرارگاه رفتاری در بررسی این مولفه‌ها در فضاهای سکونتگاه دانشجویی در سه عرصه کلان، میانی و خرد بیان می‌شود و در ادامه نحوه تشکیل مدل مفهومی براساس نظریه قرارگاه رفتاری بارکر تبیین می‌شود. در پژوهش حاضر ثبت رویدادها به شیوه‌ میدانی در نمونه‌های مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته و از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوای داده‌های کیفی ضمن شناسایی مقرهای رفتاری، وزن مولفه‌های موثر در سکونتگاه‌ها شامل الگوهای جامع رفتار، ویژگی‌های کالبدی و هم ساخت‌های رفتار- ظرف کالبدی استخراج شده‌اند. به موازات شیوه فوق به صورت کمی از تئوری نحو فضا با نرم افزار Depthmap به بررسی نقش شاخص‌های چیدمان فضایی بر قرارگاه‌های رفتاری مصرف کنندگان سکونتگاه‌ها و بررسی خلوت آنان پرداخته شده است و در نهایت استدلال منطقی به جمع بندی داده‌های حاصل از شیوه پیمایشی و نرم افزار چیدمان فضا می‌انجامد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: نمونه‌های مورد بررسی جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، سکونتگاه‌های دانشجویی در مجتمع سکونتگاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین می باشد.یافته ها و بحث: یافته ها نشان می‌دهد که میان میزان خلوت پذیری فضای سکونتگاه دانشجویی با همنشینی مناسب عامل‌های کالبدی- فضایی و ادراکی-رفتاری جهت تحقق الگوهای رفتاری پایدار مصرف کنندگان آن رابطه معناداری برقرار است و این عوامل بر مطلوبیت قرارگاه رفتاری اثرگذار خواهند بود.نتیجه گیری: هر دو شیوه نحو فضا و پیمایشی بر برتری همساختی مؤلفه‌های کالبدی – رفتاری در سکونتگاه‌های متمرکز نسبت به خطی اشاره دارد. Manuscript profile

  • Article

    9 - تبیین مؤلفه‌های کیفیت‌بخشی و ایجاد سرزندگی در مجتمع‌های تجاری (نمونه مطالعاتی: مجتمع تجاری چارسو)
    Journal of Space and Place Studies , Issue 2 , Year , Winter 2023
    فضاهای تجاری از دیرباز مورد توجه مخاطبان بوده‌اند و یکی از فضاهای مهم شهری هستند که از پویایی بالایی برخوردارند. از بارزترین نمونه‌های آن‌ها بازارهای سنتی شهرها هستند. مراکز خرید و فضاهای تجاری امروزی برگرفته از همان بازارهای تاریخی گذشته‌ هستند. امروزه این مراکز به مجت More
    فضاهای تجاری از دیرباز مورد توجه مخاطبان بوده‌اند و یکی از فضاهای مهم شهری هستند که از پویایی بالایی برخوردارند. از بارزترین نمونه‌های آن‌ها بازارهای سنتی شهرها هستند. مراکز خرید و فضاهای تجاری امروزی برگرفته از همان بازارهای تاریخی گذشته‌ هستند. امروزه این مراکز به مجتمع‌های تجاری چندمنظوره تبدیل شده‌اند و این تنوع فعالیتی بر سرزندگی این فضاها افزوده است.‌‌ هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه‌های کیفیت‌بخشی و ایجاد سرزندگی در مجتمع‌های تجاری است. فرضیات پژوهش بیان می‌دارند که توجه به جنبه‌های کالبدی معماری در یک مجتمع تجاری بر ارتقای مؤلفه سرزندگی و افزایش حضور افراد و جلب رضایت آن‌ها مؤثر است. از طرفی افزایش میزان پویایی و سرزندگی در مجتمع‌های تجاری بر تحریک حس حضور مخاطبان و تعاملات اجتماعی تأثیر بسزایی دارند. روش تحقیق به‌صورت توصیفی-‌تحلیلی و پیمایشی است و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و منابع مکتوب، مشاهدات عینی، برداشت‌های میدانی و پرسشنامه است. به‌منظور تحلیل مؤلفه‌های اصلی هر یک از متغیرها، بیشترین فراوانی نسبی و انحراف از معیار، از نرم‌افزار Spss 20 برداشت ‌گردیدند. نتایج حاصل نشان‌دهنده آن هستند که در مجتمع‌های تجاری برای دستیابی به تعاملات اجتماعی که منجر به پویایی و سرزندگی می‌شود باید توجه به جنبه‌های کالبدی- عینی و مفهومی- ادراکی لحاظ شوند، به‌کارگیری مؤلفه‌های فوق در یک مجموعه بر کیفیت فضاها تأثیرگذار است و سبب تحریک حس حضور افراد و ارتقای تعاملات اجتماعی می‌شود و در جلب رضایت افراد مؤثر خواهدبود. Manuscript profile

  • Article

    10 - خوانش پدیدارشناسانه دلالت‌های معنایی مکان در نسبت معماری و سینما (موردپژوهی: فیلم «طعم گیلاس» اثر عباس کیارستمی)
    Life Space Journal , Issue 7 , Year , Spring_Summer 2024

    مطالعه فضای معماری در سینما امکان بررسی مکان را فراتر از نقش کالبدی آن در سطوح متعدد اجتماعی، فرهنگی، فلسفی و روانشناسا More

    مطالعه فضای معماری در سینما امکان بررسی مکان را فراتر از نقش کالبدی آن در سطوح متعدد اجتماعی، فرهنگی، فلسفی و روانشناسانه فراهم آورده است. موضوعی که در این بستر مطالعاتی حا‌ئز اهمیت است، پرداختن به ارتباط شخصیت‌ها به‌مثابه کاربران فضا و مضمون فیلم با مکان است که می‌تواند ابعاد و ویژگی‌های مختلف مکان را در نسبت با درون‌مایه اثر، واکنش کاراکترها و تجارب ادراکی آنان آزماید و دلالت‌های معنایی مکان را از طریق خوانش موضوع فیلم و ارتباط سوژه با مکان‌ نتیجه گیرد. پژوهش در نظر دارد تا در همین رابطه دلالت‌های معنایی مکان را در فیلم «طعم گیلاس» عباس کیارستمی در ارتباط با مضمون فیلم و شخصیت اصلی اثر بررسی کند. فرض بر این است که معنای مکان در فیلم «طعم گیلاس» در قرابت با مضمون فیلم و درونیات کاراکتر قرار دارد و از کارکردی دوگانه در بازتاب تمایل شخصیت به پیوند با زندگی یا جدایی از آن برخوردار می‌باشد. بر اساس محتوای نمونه مورد بررسی و مطالعه مکان در ارتباط با کاراکتر، چارچوب نظری پژوهش بر پایه دیدگاه پدیدارشناسانه مارتین هایدگر بنا شده و در روش تحقیق نیز به‌دلیل لزوم تفسیرهای معنایی و هم‌چنین تمرکز بر ارتباط شخصیت با مکان و تجربه آن به روش پدیدارشناسی عمل شده است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که ویژگی‌های کالبدی، محیطی، عملکردی و روایی مکان در فیلم «طعم گیلاس» تمهیدی برای بازتاب درونیات کاراکتر و مضمون فیلم می‌باشند که می‌توانند از یک سو به جدایی شخصیت از زندگی و بی‌اعتبار شدن و بی‌معنایی جهان برای او صورت عینی ببخشند و از سوی دیگر تردید در تصمیم به نابودی و حتی تغییر نگرش او به بازگشت به زندگی، معنادار کردن جهان برای خویشتن و تمایل به ارتباط با محیط پیرامون و دیگران را در ساختار مکان ادراک‌پذیر سازند و این‌گونه در قرابت با محتوای دو‌گانه اثر در جدال میان مرگ و زندگی مشارکتی اثرگذار داشته باشند.

    Manuscript profile

  • Article

    11 - تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع‌های مسکونی بر مؤلفه آسایش حرارتی کیفیت محیط با رویکرد منطق فازی (مطالعه موردی: مجتمع‌های مسکونی کلانشهر تهران)
    , Issue 1 , Year , Summer 2019
    در فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع‌های مسکونی بخش عمده‌ای از فعالیت‌های روزمره ساکنین شکل می‌گیرند. از مهم­ترین مسائل در جلب رضایت ساکنین، افزایش کیفیت محیط در مجتمع‌های مسکونی همراه با ایجاد آسایش حرارتی در محیط‌های سرپوشیده و باز می‌باشد، در همین راستا ضرورت توجه به م More
    در فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع‌های مسکونی بخش عمده‌ای از فعالیت‌های روزمره ساکنین شکل می‌گیرند. از مهم­ترین مسائل در جلب رضایت ساکنین، افزایش کیفیت محیط در مجتمع‌های مسکونی همراه با ایجاد آسایش حرارتی در محیط‌های سرپوشیده و باز می‌باشد، در همین راستا ضرورت توجه به مؤلفه‌‌های کیفیت محیط موجب‌گردید تا در پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده بر آسایش حرارتی مجتمع‌های مسکونی، تلاش شود تا ضمن بررسی وضعیت موجود، زمینه شناخت و طراحی مطلوب‌تر را برای برنامه‌ریزان و طراحان این عرصه فراهم سازد. جامعه نمونه بر اساس شیوه نمونه‌گیری طبقه‌ای با در نظرگرفتن انواع ترکیب‌بندی فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع‌های مسکونی شهر تهران استخراج و گونه‌بندی گردید، از گونه پراکندهمجتمعآپادانا، از گونه نواری مجتمعنویسندگان، از گونه متمرکزمجتمعآ. اس. پ. و از گونه حیاط‌دار مجتمع پیکانشهرانتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، پیمایشی و شبه‌آزمایشی از نوع شبیه‌سازی است. داده‌های مربوط به نمونه‌های پژوهش با شیوه پیمایشی و سایر داده‌ها با استفاده از منابع مکتوب و مطالعات اسنادی به‌دست‌آمدند و ابزارهای گرد‌آوری داده‌ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر کتاب‌ها و اسناد، نقشه‌هایGIS و خروجی‌های نرم‌افزار AutoCAD 2018 و برای شبیه‌سازی و مدل­سازی، نرم­افزارهای Revit Architectural 2018 وHoneybee 2018 وLadybug 2018 می‌باشند. در نرم‌افزارExcel 2013  بررسی و تحلیل تناسبات با کمک خروجی‌های شبیه‌سازی‌شده و نقشه‌های دو‌بعدی و سه‌بعدی انجام گردید و با روش منطق فازی در نرم‌افزارMatlab 2016 تحلیل داده‌ها صورت‌ پذیرفت. نتایج بررسی مؤلفه آسایش حرارتی در چهار گونه بررسی‌شده، نشان می‌دهند نوع چیدمان فضاهای باز و سرپوشیده، تناسبات طول به عرض بین بلوک‌ها، جهت‌گیری و مصالح بر ارتقای مولفه آسایش حرارتی در فضاهای باز و سرپوشیده  تأثیرگذار می‌باشند. Manuscript profile

  • Article

    12 - تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)
    , Issue 1 , Year , Summer 2020
         این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می­­­پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد More
         این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می­­­پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می­باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه‌های تدوین‌شده در مدل مفهومی از ترکیب روش­های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده ‌شده است. نتایج تحلیل‌های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می‌توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم­ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می­کند. مبتنی بر یافته­های آزمون فریدمن مؤلفه‌های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه­ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم­ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم­ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره­انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می­باشند. Manuscript profile