Journal of Geography and Environmental Studies
,
Issue1,Year,
Summer
2017
تحقق توسعه ملی و اقتصاد مقاومتی، مستلزم شناخت امکانات و توانمندیهای موجود اقتصادی مناطق مختلف کشور است. موضوعی که در برنامهریزیهای ملی توسعه به آن توجه کمتری میشود و اغلب شاخصهای کلان ملی برای سیاستگذاریهای منطقهای مورد توجه قرار میگیرند. عدم شناخت درست از توا More
تحقق توسعه ملی و اقتصاد مقاومتی، مستلزم شناخت امکانات و توانمندیهای موجود اقتصادی مناطق مختلف کشور است. موضوعی که در برنامهریزیهای ملی توسعه به آن توجه کمتری میشود و اغلب شاخصهای کلان ملی برای سیاستگذاریهای منطقهای مورد توجه قرار میگیرند. عدم شناخت درست از توانمندیهای اقتصادی استانهای کشور، مانع سیاستگذاری و برنامهریزی مطلوب برای توسعة منطقهای است. شناخت امکانات و توانمندیهای اقتصادی، برای تدوین و اجرای سیاستهای توسعة اقتصادی ضروری است. هدف این مقاله شناخت و رتبهبندی استانهای کشور از نظر نماگرهای توسعة اقتصادی است. دادههای آماری 72 نماگر کلیدی از سرشماریهای آماری مرکز آمار ایران در بخش حسابهای ملی و منطقهای استخراج شدهاند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار فضایی مانند آماره موران و روش تصمیمگیری چندمعیاره TOPSIS و ضریب تغییرات C.V برای انعکاس پراکنش فضایی، رتبه و چگونگی توزیع نماگرهای اقتصادی منطقهای استفاده شده است. نتایج رتبهبندی به روش TOPSIS، نشان میدهند که استان تهران با امتیاز نهایی 0/67 در رتبه اول و استان چهارمحال و بختیاری با امتیاز 0/18 در رتبه آخر توان اقتصادی توسعة منطقهای قرار دارند و تفاوت قابل توجهی از نظر میانگین رتبهبندی (0.5)، بین استانهای مختلف کشور وجود دارد. نتیجه اینکه، توان اقتصادی مناطق بر مبنای نماگرهای کلان توسعة منطقهای کاملا متفاوت است و به سیاستگذاری و برنامهریزی متناسب با توانمندیهای اقتصادی در سطح ملی و منطقهای نیاز دارد. در پایان بر مبنای یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی همانند اجرای برنامهریزی آمـایش سرزمین (برنامهریزی فضایی) برای ارتقای توانمندیهای اقتصادی توسعة منطقهای، ارائه شدهاند. واژگان کلیدی: حسابهای ملی و منطقهای، توان اقتصادی، TOPSIS، ایران.
Manuscript profile
سالانه هزاران مورد حادثه در شبکههای فاضلاب شهری ایران اتفاق میافتند. تحلیل فضایی این حوادث با استفاده از فنون مناسب، برای کاهش خسارات ناشی از آنها، ضروری به نظر میرسد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی اتفاقات شبکة فاضلاب شهری است More
سالانه هزاران مورد حادثه در شبکههای فاضلاب شهری ایران اتفاق میافتند. تحلیل فضایی این حوادث با استفاده از فنون مناسب، برای کاهش خسارات ناشی از آنها، ضروری به نظر میرسد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی اتفاقات شبکة فاضلاب شهری است. قلمرو پژوهش شهر اردبیل است که از 44 محله تشکیل شده است. دادههای این پژوهش، شامل 722 مورد اتفاق در شبکة فاضلاب شهر اردبیل است. این آمار تا نیمة دوم سال 1395 ثبت شدهاند. در پژوهش حاضر، از فنون آمار فضایی مانند تراکم Kernel، رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و روش تعیین الگوی پراکنش عوارض Replyes K-Function، برای تجزیه و تحلیل دادهها، استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که بیشترین اتفاقات فاضلاب، در محلههای مرکزی، سکونتگاههای غیررسمی و بافتهای قدیمی شهر رخ دادهاند. الگوی پراکنش فضایی حوادث فاضلاب، از نوع خوشهای است. شدت تراکم حوادث، در محلات در حال ساخت و محلات فرسوده بیشتر است و بین تراکم جمعیتی و ساختمانی، فعالیتهای ساختمانی، نوع بافت شهری، کیفیت معابر با تعداد اتفاقات رابطه معنادار است و با شیب زمین بیمعنا است. نتیجه اینکه، محلات فرسوده، پرجمعیت و در حال ساخت، با بیشترین حوادث و آسیبها مواجهاند. مدلسازی روابط فضایی نیز نشان میدهد که بافتهای قدیمی و فرسوده شهر، در معرض بالاترین میزان خطرپذیری وقوع حوادث در شبکه فاضلاب قرار دارند. در پایان بر مبنای یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود شبکه و پیشگیری از حوادث در شبکه فاضلاب ارائه شدهاند.
Manuscript profile
امروزه آتشسوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحرانهای طبیعی و مصنوعی است، که میتواند چالشهای وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. در این زمینه، از جمله مراکز مهم و حیاتی امدادرسانی در شهرها، ایستگاههای آتشنشانی هستند. لذا خدماترسانی بهموقع و مطمئن توسط این ا More
امروزه آتشسوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحرانهای طبیعی و مصنوعی است، که میتواند چالشهای وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. در این زمینه، از جمله مراکز مهم و حیاتی امدادرسانی در شهرها، ایستگاههای آتشنشانی هستند. لذا خدماترسانی بهموقع و مطمئن توسط این ایستگاهها، مستلزم استقرار در مکانهای مناسب و محدوده پوشش آنهاست. این تحقیق با ارائۀ الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینۀ ایستگاههای شهر اردبیل است. لذا به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی هست. برای جمعآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز از بررسیهای اسنادی، کتابخانهای و مطالعات میدانی استفادهشده، ابتدا برای بررسی وضعیت موجود ایستگاههای آتشنشانی در شهر اردبیل از دو روش شعاع عملکرد (فاصله مکانی 1700متر) و جمعیت (هر 50 هزار نفر یک ایستگاه) و برای تعیین الگوی پراکنش ایستگاههای آتشنشانی موجود در سطح شهر از شاخص موران استفاده شد. در ادامه برای تعیین مناسبترین پهنههای مکانگزینی ایستگاههای آتشنشانی معیارهای مؤثر در مکانیابی (16 معیار) با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) در نرمافزار سوپر دسیژن (Super Decisions) وزندهی شدند. در نهایت با استفاده از مدل تاپسیس فازی (FuzzyTopsis) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به معرفی پهنههای مناسب برای تأسیس ایستگاههای جدید آتشنشانی اقدام شد. یافتهها نشان میدهد که به لحاظ شعاع عملکردی، ایستگاههای موجود سطح شهر اردبیل را بهطور کامل پوشش نمیدهد و به لحاظ جمعیت تعداد ایستگاههای آتشنشانی موردنیاز برای جمعیت 516.277 (به ازای 50 هزار نفر) تعداد 11 ایستگاه هست. شاخص موران (Moran’s I)نیز تصادفی بودن الگوی پراکنش ایستگاههای آتشنشانی را تائید میکند. در نهایت پهنههای مناسب برای مکانگزینی ایستگاههای جدید آتشنشانی در 5 سطح در قالب نقشه نشان داده شده است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications