Research in Curriculum Planning
,
Issue5,Year,
Winter
2019
هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی از منظر توجه به مقولههای محیطزیست است. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدفهای آن، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در این راستا، محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی بر اساس More
هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی از منظر توجه به مقولههای محیطزیست است. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدفهای آن، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در این راستا، محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی بر اساس مؤلفههای آموزش محیطزیست و بر مبنای مدل ویسکانسین کدگذاری شد. واحد ثبت، جمله و تصویر بود. در فرایند کدگذاری، مؤلفههای مرتبط با استانداردهای آموزش محیطزیست مشتمل بر: 1. مهارتهای پرسش و تحلیل، 2. دانش فرایندها و سیستمهای طبیعی، 3. بررسی موضوعات زیستمحیطی، 4. مهارتهای عمل و تصمیمگیری و 5. مسؤولیت شهروندی و مدنی، مورد بررسی قرار گرفت. قلمرو این پژوهش شامل تمام محتوای کتابهای علوم تجربی دورة ابتدایی، مصوب وزارت آموزشوپرورش بود در سال تحصیلی 90- 1389 بود. یافتهها نشان داد که بیشترین میزان توجه کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی به آموزشهای محیطزیست، به ترتیب مربوط به پایة پنجم، چهارم، سوم، اول و دوم بوده است. بهعلاوه بیشترین توجه کتابها به آموزشهای محیطزیست برحسب پنج استاندارد آموزش محیطزیست، به ترتیب مربوط به پرسش و تحلیل و پسازآن به دانش فرایندها و سیستمهای طبیعی، مهارتهای بررسی موضوعات زیستمحیطی و مسؤولیت شخصی و مدنی بوده و به آموزش مهارتهای عمل و تصمیمگیری توجه نشده است.
Manuscript profile
Research in Curriculum Planning
,
Issue4,Year,
Autumn
2023
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتابهای راهنمای معلم و کتابهای درسی مقاطع ابتدایی و متوسطه اول نظام آموزشوپرورش ایران از حیث توجه به اقتصاد مقاومتی انجام و برای بررسی میزان توجه به مؤلفههای اقتصاد مقاومتی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در این پژوهش تمام محتوای کتابها More
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتابهای راهنمای معلم و کتابهای درسی مقاطع ابتدایی و متوسطه اول نظام آموزشوپرورش ایران از حیث توجه به اقتصاد مقاومتی انجام و برای بررسی میزان توجه به مؤلفههای اقتصاد مقاومتی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در این پژوهش تمام محتوای کتابها بهصورت تمام شماری موردبررسی قرار گرفت. واحد ثبت در این پژوهش، مضمون هر پاراگراف بود. فرآیند کدگذاری به شیوه قیاسی انجام شد و برای توصیف میزان توجه کتابها به مؤلفههای اقتصاد مقاومتی، از فراوانی، درصد و نمودار و برای بررسی تفاوت فراوانی مضامین معطوف به مؤلفههای موردبررسی، از آزمون خی دو بهرهگیری شد. یافتههای حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که در کتابهای موردبررسی، به مؤلفههای اصلاح الگوی مصرف، کارآفرینی و تولید، تولید داخلی (حمایت از تولید ملی)، درونزایی و برونگرایی بیشترین توجه معطوف شده و دیگر مؤلفههای اقتصاد مقاومتی شامل: اقتصاد دانشبنیان، اصلاح ساختارها و نهادهای اقتصادی، شفافسازی و سالمسازی اقتصاد، اقتصاد عدالت بنیان و مؤلفهی کاهش وابستگی به نفت و خام فروشی، مورد غفلت واقعشدهاند. بازنگری و گنجاندن مؤلفه های اقتصاد مقاومتی در محتوای کتابهای درسی و تضمین رابطه عمودی محتوای کتابها؛ از اقدامات ضروری برای برنامه ریزان و مؤلفان کتابهای درسی قلمداد شده است.
Manuscript profile
Information and Communication Technology in Educational Sciences
,
Issue4,Year,
Winter
2011
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی- اقتصادی، داشتن کامپیوتر شخصی و دسترسی به اینترنت و سابقه شرکت در کلاس‌های آموزش کامپیوتر، با نگرش نسبت به کامپیوتر در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. این تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری More
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی- اقتصادی، داشتن کامپیوتر شخصی و دسترسی به اینترنت و سابقه شرکت در کلاس‌های آموزش کامپیوتر، با نگرش نسبت به کامپیوتر در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. این تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1390 است. نمونه آماری، شامل 180 نفر (115 دختر و 65 پسر) بود که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع‌آوری اطلاعات، مقیاس نگرش نسبت به کامپیوتر (CAS) بود. پایایی کل این مقیاس به روش آلفای کرونباخ، 92/0 به‌دست آمد. برای تحلیل نتایج از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه‌های مستقل و رگرسیون به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که طبقه اجتماعی- اقتصادی با اضطراب نسبت به کامپیوتر همبستگی مثبت و معنادار (05/0P <) دارد؛ دارا بودن کامپیوتر شخصی و سابقه شرکت در کلاس‌های آموزشی با اضطراب، اطمینان و نگرش کلی نسبت به کامپیوتر در سطح (01/0P <) و با علاقه‌مندی در سطح (05/0P <) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. طبق نتایج، بین دو جنس در ارتباط با نگرش نسبت به کامپیوتر تفاوت معناداری دیده نشد. ضمن این‌که طبق نتایج، دارا بودن کامپیوتر شخصی به‌طور معناداری (008/0P <) و سابقه شرکت در کلاس‌های کامپیوتری به‌طور معناداری (004/0P <) قادر به پیش‌بینی نگرش نسبت به کامپیوتر بودند. نتایج این تحقیق گویای تأثیر قابل توجه داشتن کامپیوتر شخصی و شرکت در کلاس‌های آموزشی کامپیوتر بر نگرش مثبت به کامپیوتر است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications