• Home
  • فرزاد بالو

    List of Articles فرزاد بالو


  • Article

    1 - تحلیل فرونسیستی از «فقر و غنا» در نظام اخلاق صوفیانه و رسالۀ اخلاقی گلستان
    Didactic Literature Review , Issue 1 , Year , Autumn 2020
    مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) که ریشه در فلسفۀ ارسطو دارد، با اصطلاح سویۀ کاربردی در هرمنوتیک گادامری پیوند وثیقی پیدا می‌کند. گادامر با الهام از فرونسیس ارسطویی، بر جنبۀ کارکردی و پراگماتیستی فهم تأکید می‌کند؛ ازاین‌رو، گادامر فهم و تفسیر را جزء امور انضمامی و تجربی می‌دان More
    مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) که ریشه در فلسفۀ ارسطو دارد، با اصطلاح سویۀ کاربردی در هرمنوتیک گادامری پیوند وثیقی پیدا می‌کند. گادامر با الهام از فرونسیس ارسطویی، بر جنبۀ کارکردی و پراگماتیستی فهم تأکید می‌کند؛ ازاین‌رو، گادامر فهم و تفسیر را جزء امور انضمامی و تجربی می‌داند، نه با پیش‌داشت قواعد و روش‌های خاص. آنچه سعدی در مواجهه با آموزه‌های اخلاقی به‌طور عام، و موضوع فقر و غنا انجام می‌دهد، تحقق عینی کارکردی است. از سده‌های سوم و چهارم هجری، یکی از آموزه‌های اخلاقی که در کتب صوفیه با عناوین مختلف مطرح‌ شده، تفضیل فقیر صابر بر غنی شاکر بوده‌ است. چنین رأی و حکمی تا قرن هفتم قرائت مسلط اهل تصوف محسوب می‌شده و تمرد و سرکشی از آن، عقاب و عذاب دنیوی و اخروی را برای صاحب آن به‌دنبال داشته است؛ تا اینکه در این قرن، سعدی در رسالۀ اخلاقی گلستان، دیگر بار به مفهوم فقر و غنا با چشم‌انداز و رویکرد تازه‌ای می‌پردازد. او با تفسیری فرونسیستی متناسب با وضعیت انضمامی و عینی زیست روزمرۀ خود، این بصیرت را پیدا می‌کند تا در مقابل تفسیر مسلط و فراتاریخی و حاکم، جانب غنا را به‌عنوان عاملی نجات‌بخش در عصر انحطاط بگیرد و با اخلاقی کارکردگرایانه، زندگی را برای ایران و ایرانی به ارمغان آورد. این مقاله که به‌شیوۀ توصیفی‌تحلیلی و با بهره‌گیری از ابزار کتابخانه‌ای نوشته شده ‌است، به تبیین و تحلیل این مدعا خواهد پرداخت. Manuscript profile

  • Article

    2 - بررسی ساحات تفسیر زمینه‌زدایانۀ ابوسعید در اسرارالتوحید
    Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal , Issue 4 , Year , Autumn 2021
    در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افق‌های تازه‌ای در حوزۀ تفسیر گشوده‌ و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشته‌اند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانة عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزة عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تف More
    در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افق‌های تازه‌ای در حوزۀ تفسیر گشوده‌ و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشته‌اند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانة عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزة عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تفسیری‌شان را با ارجاع به آیات و روایات موجه جلوه می‌دادند، اما در این حد متوقف نشدند و مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی خاص خود را نیز مطرح می‌کردند. در میان عارفانِ عرفان عملی، ابوسعید ابوالخیر، در مقام تحقق عینی، زمینه‌زدایی را به ‌عنوان کانون تفسیرهای خود در ساحات مختلف، اعم از آیات و روایات، تا شعر و قول و فعل‌ها و وقایعِ روزمره و... قرار می‌دهد. در این رویکرد، نیت مؤلف/گوینده از یک‌سو مطرح، و زمینه‌ای که آیه یا حدیث یا قول یا فعل و... از آن برخاسته از دیگرسو به کناری می‌روند و ابوسعید بالجمله تمامی آیات و اقوال و افعال و... را از زمینه و بستر تاریخی خارج می‌‌نماید و به تناسب احوال و زمینۀ عرفانی خود تفسیر می‌کند. خلق و آفرینش معانی و تفسیرهای نو، و طرح افکنی افق‌ها و جهان‌های تازه، محصول چنین چشم‌اندازی است که مقالۀ حاضر به تفصیل با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به آن پرداخته است. Manuscript profile

  • Article

    3 - شاهنامه نمود حذف، غیاب یا حضور دیگری
    Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal , Issue 1 , Year , Summer 2019
    مفهوم دیگری به وسیلۀ میخائیل باختین به حوزۀ ادبیات و نظریه‌های ادبی وارد شد. باختین در میان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان آن هم رمان‌های داستایفسکی را واجد شرایط گفت‌وگویی و حضور دیگری می‌پنداشت. بر همین اساس، باختین ژانر حماسی و تراژیک را همچون رمان‌های تولستوی فاقد خ More
    مفهوم دیگری به وسیلۀ میخائیل باختین به حوزۀ ادبیات و نظریه‌های ادبی وارد شد. باختین در میان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان آن هم رمان‌های داستایفسکی را واجد شرایط گفت‌وگویی و حضور دیگری می‌پنداشت. بر همین اساس، باختین ژانر حماسی و تراژیک را همچون رمان‌های تولستوی فاقد خصلت مکالمه‌ای می‌داند. او معتقد است بنیاد آثار حماسی بر پایۀ حذف و طرد دیگری استوارست. در مقالۀ حاضر کوشیدیم با رویکردی سلبی و ساختارشکنانه به رأی باختین در باب آثار حماسی، نمودهای دیگری در شاهنامه را نشان دهیم. این نمودها را در ساحت‌های متفاوتی می‌توان بررسی کرد که عبارت‌اند از: 1) آفرینش شاهنامه به مثابۀ نمود صدایی دیگر در برابر صدای حاکم؛ 2) شاهنامه تلاقی ژانرهای مختلف در کنار هم؛ 3) نهاد پهلوانی در برابر نهاد شاهی؛ 4) ازدواج با بیگانگان. همۀ این مؤلفه‌ها گواهی بر حضور دیگری و وجود چندصدایی و گفت‌وشنود در شاهنامه است. Manuscript profile