• Home
  • کیمیا تاج نیا

    List of Articles کیمیا تاج نیا


  • Article

    1 - ملازمت «انسان» و «خرد» در شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء
    Comparative Literature Studies , Issue 5 , Year , Winter 2014
    میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت‌های فکری و گرایش‌های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می‌سازد؛ به ویژه آن که انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آ More
    میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت‌های فکری و گرایش‌های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می‌سازد؛ به ویژه آن که انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار می‌آید. در این نوشتار کوشیده‌ایم تا ضمن تبیین جایگاه خرد در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آن‌ها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینه‌های همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم. Manuscript profile

  • Article

    2 - مقایسۀ تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی
    JostarnamehJournal of comparative Literature Studies , Issue 5 , Year , Winter 2021
    کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن‌ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دل‌بستگی ملی، درون‌مایه‌های اسطوره‌ای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیدۀ‌ فرهنگ، More
    کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن‌ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دل‌بستگی ملی، درون‌مایه‌های اسطوره‌ای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیدۀ‌ فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سده‌ها و هزاره‌ها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشق‌ها و نفرت‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها، غم‌ها و شادی‌ها، خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، جنگ‌ها، ستیزه‌ها و آشتی‌ها، همه و همه در حافظۀ‌ جمعی یک ملت رسوب و ته‌نشین و دستمایۀ‌ آفرینش اثری شده‌اند که بن‌مایۀ‌ آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته‌ نیکان و بدان در پهنۀ‌ هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه می‌شویم. البته عده‌ای از مردان در این دو اثر، چهره‌های متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانه‌ای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا به‌جز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است. Manuscript profile

  • Article

    3 - تحلیل گفتار شخصیّت‌های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ بر اساس نظریۀ گفتار جان سرل
    JostarnamehJournal of comparative Literature Studies , Issue 4 , Year , Winter 2021
    گفت‌وگو از مهم‌ترین شگردها در حوزۀ ادبیات داستانی به شمار می‌رود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه‌ای، با هدف تبیین گفتار شخصیّت‌های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریۀ کنش گفتار جان سرل، نظریه‌پرداز معاصر فلسف More
    گفت‌وگو از مهم‌ترین شگردها در حوزۀ ادبیات داستانی به شمار می‌رود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه‌ای، با هدف تبیین گفتار شخصیّت‌های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریۀ کنش گفتار جان سرل، نظریه‌پرداز معاصر فلسفۀ زبان و ذهن، درصدد روشن نمودن این مطلب است که شخصیّت‌های زن و مرد داستان پادشاهی گشتاسپ، هنگام گفتگو با توجّه به جایگاه خود و مخاطب از کدام کنش گفتاری و به چه منظوری استفاده کرده‌اند؟ در نظریۀ کنش گفتار جان سرل، کلام به پنج کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می‌شود که با توجّه به وجه فعل به کار رفته در کلام و نیز نحوۀ استفاده از جایگزین، شاخص ها و همچنین کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنش ها می‌توان، توانایی گوینده را بر تأثیرگذاری بر مخاطب سنجید. بر اساس این نظریه، جملات خبری تنها جملات اصلی و معنی‌دار زبان نمی باشد و ارزش صدق و کذب همۀ جملات ممکن نیست؛ زیرا هدف فردوسی از بیان جملات کنشی، توصیف عمل خود است نه توصیف یک وضعیت. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که زنان در داستان گشتاسپ به دلیل نداشتن قدرت، بیشتر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی به کار برده شده نیز بیشتر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونۀ غیرمستقیم، دیگران (بویژه مردان و شوهران)را برای رسیدن به خواسته های خود، ترغیب و تشویق کنند. همچنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کمتر استفاده شده است. Manuscript profile

  • Article

    4 - واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریۀ اخلاق‌فضیلت ارسطو
    Didactic Literature Review , Issue 4 , Year , Winter 2021
    ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامۀ حکیم فردوسی، بزرگ‌ترین حماسۀ ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی ـ به‌ویژه در بین ایرانیان ـ همواره نقش‌آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنو More
    ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامۀ حکیم فردوسی، بزرگ‌ترین حماسۀ ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی ـ به‌ویژه در بین ایرانیان ـ همواره نقش‌آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تئوریک استفاده شد که نظریۀ فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه‌گانۀ دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از مواردِ سه‌گانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش به‌شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و روش کتابخانه‌ای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریۀ فضیلت ارسطو می‌پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطۀ بیان‌شده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، به‌مثابۀ کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد. Manuscript profile

  • Article

    5 - رسن چنبرین پای آگیش (مرگ و ماجرای آن در شعر رودکی)
    The Journal of Epicliterature , Issue 1 , Year , Autumn 2011
    بی‌تردید یکی از قدرت‌مندترین موضوعات شعر رودکی که به شکل ویژه و چند سویه رخ می‌نماید مرگ است. انگاره و تلقی رودکی از مرگ انگاره‌ای حکیمانه است. جدای از آن‌که مسألة مرگ در مراثی با دریغ و بصراحت عنوان و تبیین می‌گردد، این نگاه به مرگ و یادکرد همارة آن در رودکی شکلی از تف More
    بی‌تردید یکی از قدرت‌مندترین موضوعات شعر رودکی که به شکل ویژه و چند سویه رخ می‌نماید مرگ است. انگاره و تلقی رودکی از مرگ انگاره‌ای حکیمانه است. جدای از آن‌که مسألة مرگ در مراثی با دریغ و بصراحت عنوان و تبیین می‌گردد، این نگاه به مرگ و یادکرد همارة آن در رودکی شکلی از تفکّر خیامی را پدید می‌آورد که در آن دعوت به شادخواری و خُردانگاشتن جهان و غمان، تم اصلی و تکرار شونده است. افزون بر آن تجلی مرگ در شعر تغزلی رودکی هم خلق تصویری از خود پس از مرگ شاعر در گفتمان با معشوق که در واقع نوعی استرحام از معشوق است و بعدها به شکلی بدیع‌تر و جدی‌تر در ادب غنایی پارسی موجودیت می‌یابد، از فرعیات موضوع مورد بحث خواهد بود. Manuscript profile