• Home
  • مینا خوبانی

    List of Articles مینا خوبانی


  • Article

    1 - جلوه‌های عامیانۀ نوستالژی اجتماعی در شعر لری استان کهگیلویه و بویراحمد
    Journal of Iranian Regional Languages and Literature , Issue 42 , Year , Winter 2024
    شعر لری استان کهگیلویه و بویراحمد از گذشته در قالب‌های یاریار، دی‌بلال، سِرو و شَروه نمود داشته است. موضوع این اشعار، عمدتاً عشق به زادگاه و زن، ستایش طبیعت، نعمت‌های خدادادی، شرح حماسه و جنگ‌های محلی بوده است. یکی از درون‌مایه‌هایی که در شعری لری این خطه بسامد زیادی دا More
    شعر لری استان کهگیلویه و بویراحمد از گذشته در قالب‌های یاریار، دی‌بلال، سِرو و شَروه نمود داشته است. موضوع این اشعار، عمدتاً عشق به زادگاه و زن، ستایش طبیعت، نعمت‌های خدادادی، شرح حماسه و جنگ‌های محلی بوده است. یکی از درون‌مایه‌هایی که در شعری لری این خطه بسامد زیادی داشته، نوستالژی است. به موازات توسعۀ منطقه، تعداد عشایر به حداقّل ممکن رسیده و فضای روستاها دچار تغییرات اساسی شده است و هر روز تمایل به شهرنشینی بیشتر می‌شود. در این میان، شعر دست‌مایه‌ای شده است تا انسان امروزی به کمک آن به بیان دلتنگی‌ها و حسرت بازگشت به گذشته و تکرار تجربۀ زیست عشایری، روستایی و یادآوری سنت‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها بپردازد. شعر لری امروز استان، عرصۀ تداعی خاطرات شیرین زندگی در جوار کوه، دشت، چشمه و آبشارهاست. این نوع میل به یادآوری گذشته و آرزوی تکرار تجارب دیرین؛ یعنی نوستالژی، به دو گونۀ اجتماعی و فردی تقسیم می‌شود. در پژوهش حاضر که به صورت میدانی و کتابخانه‌ای انجام شده، عوامل و وجوه مختلف نوستالژی اجتماعی در شعر لری استان بررسی و با ارائۀ نمونه‌هایی از اشعار شاعران استان از جمله: حسن بهرامی، رسول سنایی، شاهرخ موسویان و فریدون داوری تحلیل شده است. یادآوری آواها و رایحه‌ها، آداب، رسوم عامیانه و سنت‌ها، دلتنگی برای شب‌نشینی‌ها و به دست گرفتن تفنگ، برپا کردن خیمۀ عشایری، شکایت از شهرنشینی و تغییر محیط زندگی روستایی از جملۀ این عوامل‌اند. Manuscript profile

  • Article

    2 - بررسی جلوه‌های خرق عادت در آثار شهرنوش پارسی‌پور (زنان بدون مردان، طوبی و معنای شب، عقل آبی، تجربه‌های آزاد)
    journal of literary criticism and stylistics research , Issue 56 , Year , Summer 2024

    ادبیات داستانی زننوشت، سهم عمدهای در ادبیات معاصر جهان دارد و با بررسی این آثار، می‌توان به دغدغه‌ها، اندیشه‌ها و نگرش‌های زنان پی برد. شهرنوش پارسی‌پور از جمله نویسندگانی است که در دهۀ پنجاه و شصت خورشیدی، با آفرینش آثار داستانی متعدد سعی در More

    ادبیات داستانی زننوشت، سهم عمدهای در ادبیات معاصر جهان دارد و با بررسی این آثار، می‌توان به دغدغه‌ها، اندیشه‌ها و نگرش‌های زنان پی برد. شهرنوش پارسی‌پور از جمله نویسندگانی است که در دهۀ پنجاه و شصت خورشیدی، با آفرینش آثار داستانی متعدد سعی در بازتعریف عناصر زندگی زنان دارد. یکی از مختصات سبکی او، خرق عادات توسط شخصیت‌های داستان است. از آنجایی که زنان، در مرکز داستان‌های وی قرار دارند، اکثر این اتفاقات غریب و محیرالعقول توسط زنان یا در ارتباط با زنان است. پارسی‌پور با ایجاد خرق عادت، ادبیات خود را به رئالیسم جادویی نزدیک می‌کند و به مدد همین شگرد، زنان را موجوداتی شگفت‌انگیز و دارای قدرت‌های ویژه معرفی می‌کند. هرچند در خلال داستان‌ها متوجه می‌شویم که هر زنی نمی‌تواند در خود یا دیگران تحول و دگرگونی ایجاد کند، بلکه این امر تنها توسط زنانی امکان‌پذیر است که از مناسبات جنسیتی و قوانین زن‌ستیزانه دوری می‌جویند و در پی کشف حقیقت برمی‌آیند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و به این نتیجه دست یافته است که جلوه‌های خرق عادات در داستان‌های پارسی‌پور، شامل پیکرگردانی انسان به عناصر طبیعت مانند درخت و دانه، خاک، نور و جانوران (مانند پروانه)، قدرت حیات مجدد پس از مرگ و سفر معنوی در خط زمان هستند. مدت زمان چندسالۀ بارداری، بدون سر دیدن مردان و غیره از دیگر نمودهای خرق عادات در این آثار است.

    Manuscript profile