Knowledge & Research in Applied Psychology
,
Issue2,Year,
Autumn
2016
هدف از این پژوهش بررسی نقش پیشبینیکنندگی خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در پذیرش اعتیاد دانشجویان بود. این مطالعه از نظر هدف جزء مطالعات بنیادی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها از نوع مطالعات توصیفی پسرویدادی بود. تعداد 296 دانشجو (153 دختر و 147 پسر) از بین دانشجویان دانشگ More
هدف از این پژوهش بررسی نقش پیشبینیکنندگی خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در پذیرش اعتیاد دانشجویان بود. این مطالعه از نظر هدف جزء مطالعات بنیادی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها از نوع مطالعات توصیفی پسرویدادی بود. تعداد 296 دانشجو (153 دختر و 147 پسر) از بین دانشجویان دانشگاه تهران و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و از آنها خواسته شد، پرسشنامههای حمایت اجتماعی (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، خودکارآمدی (شوآتزر و جورازلم، 1995) و پذیرش اعتیاد (وید، باچر، بن پورات و مککنا، 1992) را تکمیل کنند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد خودکارآمدی و حمایت اجتماعی کلی چهار درصد از واریانس پذیرش اعتیاد را تبیین میکنند (003/0=P ). در ضمن از مؤلفههای حمایت اجتماعی، حمایت از جانب خانواده 6 درصد از واریانس پذیرش اعتیاد را تبیین میکند (006/0=P )؛ در صورتی که دیگر مؤلفههای حمایت اجتماعی دوستان و افراد مهم در این پیشبینی نقش معناداری را نشان ندادند؛ بنابراین، به نظر میرسد که در پیشگیری از اعتیاد، تمرکز بیشتر بر رویکردهای خانوادهمحور و فردمدار در مقایسه با رویکردهای اجتماعی مؤثرتر باشد.
Manuscript profile
Knowledge & Research in Applied Psychology
,
Issue5,Year,
Winter
2018
هدف پژوهش بررسی نقش پیشبینیکنندگی شفقت خود و حمایت اجتماعی در اعتیاد اینترنتیدانشجویان بود. این مطالعه از نظر هدف جزء مطالعات بنیادی و از نظر شیوة گردآوری دادهها، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 120 دانشجو (60 دختر و 60 پسر) از بین دانشجویان دانشگاه تهران و More
هدف پژوهش بررسی نقش پیشبینیکنندگی شفقت خود و حمایت اجتماعی در اعتیاد اینترنتیدانشجویان بود. این مطالعه از نظر هدف جزء مطالعات بنیادی و از نظر شیوة گردآوری دادهها، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 120 دانشجو (60 دختر و 60 پسر) از بین دانشجویان دانشگاه تهران و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و از آنها خواسته شد که پرسشنامههای شفقت خود (نف، 2003)، حمایت اجتماعی (فلمینگ، باوم، گیسرل و گچل، 1982) و اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998) را تکمیل نمایند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد حمایت اجتماعی و شفقت خود بهطور معناداری توان تبیین 758/0 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت را دارند (001/0 p<). یافتهها همچنین نشان داد که متغیر شفقت خود با پیشبینی 719/0 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت (001/0p<)، اهمیت و قدرت بالاتری در این فرایند دارد. در میان مؤلفههای شفقت خود، ذهنآگاهی، قضاوت در مورد خود و احساسات مشترک انسانی بهطور معناداری قادر به تبیین 711/0 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت بودند (001/0 p<) که از میان آنها، ذهنآگاهی بالاترین ذهنبالاترین اهمیت را در این فرایند نشان داد.
Manuscript profile
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای انواع تدابیر والدین دانشآموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی در مواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی دبی More
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای انواع تدابیر والدین دانشآموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی در مواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی دبیرستانهای شهر تهران و والدین آنها تشکیل میدادند. نمونه مورد مطالعه شامل 538 (278 دختر و 260 پسر) دانشآموز دارای رفتار بهنجار و 112 (72 دختر و 40 پسر) دانشآموز دارای رفتار نابهنجار از این جامعه بود که با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظرشده تدابیر تعارض و فهرست تجدیدنظرشده علائم روانشناختی بودند. یافتههای پژوهش نشان داد که در هنگام بروز تعارضهای خانوادگی، والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) بیشتر از تدابیر سازنده مبتنی بر استدلال استفاده میکنند. همچنین والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) هنگام بروز تعارضهای خانوادگی، از تدابیر غیرسازنده مبتنی بر پرخاشگری کلامی و خشونت بدنی کمتر استفاده میکنند؛ بنابراین، به نظر میرسد که احتمالاً رفتار فرزندان آن دسته از والدینی که تدابیر مناسبتری در زمان بروز مشکلات اتخاذ میکنند، سالمتر و بهنجارتر باشد.
Manuscript profile
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای انواع تدابیر والدین دانشآموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی در مواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی دبی More
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای انواع تدابیر والدین دانشآموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی در مواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی دبیرستانهای شهر تهران و والدین آنها تشکیل میدادند. نمونه مورد مطالعه شامل 538 (278 دختر و 260 پسر) دانشآموز دارای رفتار بهنجار و 112 (72 دختر و 40 پسر) دانشآموز دارای رفتار نابهنجار از این جامعه بود که با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظرشده تدابیر تعارض و فهرست تجدیدنظرشده علائم روانشناختی بودند. یافتههای پژوهش نشان داد که در هنگام بروز تعارضهای خانوادگی، والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) بیشتر از تدابیر سازنده مبتنی بر استدلال استفاده میکنند. همچنین والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) هنگام بروز تعارضهای خانوادگی، از تدابیر غیرسازنده مبتنی بر پرخاشگری کلامی و خشونت بدنی کمتر استفاده میکنند؛ بنابراین، به نظر میرسد که احتمالاً رفتار فرزندان آن دسته از والدینی که تدابیر مناسبتری در زمان بروز مشکلات اتخاذ میکنند، سالمتر و بهنجارتر باشد.
Manuscript profile
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انواع تدابیر والدین دانش آموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی درمواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی دبیر More
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انواع تدابیر والدین دانش آموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی درمواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روانشناختی دبیرستانهای شهر تهران و والدین آنها تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه شامل 538 (278 دختر و 260 پسر) دانشآموز دارای رفتار بهنجار و 112 (72 دختر و 40 پسر) دانشآموز دارای رفتار نابهنجار از این جامعه بود که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظرشده تدابیر تعارض و فهرست تجدیدنظرشده علائم روان شناختی بودند. یافته های پژوهش نشان داد که در هنگام بروز تعارضهای خانوادگی، والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) بیشتر از تدابیر سازنده مبتنی بر استدلال استفاده میکنند. همچنین والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) هنگام بروز تعارضهای خانوادگی، از تدابیر غیرسازنده مبتنی بر پرخاشگری کلامی و خشونت بدنی کمتر استفاده میکنند؛ بنابراین، به نظر می رسد که احتمالاً رفتار فرزندان آن دسته از والدینی که تدابیر مناسبتری در زمان بروز مشکلات اتخاذ می کنند، سالم تر و بهنجارتر باشد.
Manuscript profile
Journal of Instruction and Evaluation
,
Issue5,Year,
Winter
2018
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر پرخاشگری و قلدری دانشآموزان پسر هنرستانی بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های ناحیه د More
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر پرخاشگری و قلدری دانشآموزان پسر هنرستانی بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های ناحیه دو شهر کرج بودند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابتدا اعضای هر دو گروه با بهکارگیری مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) و مقیاس قلدری (اولوئوس، 1996) مورد آزمون قرار گرفتند (پیش آزمون). سپس، گروه آزمایشی به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند درحالیکه گروه گواه آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات گروهی، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد که پس از انجام مداخله، متغیر پرخاشگری کلی و مؤلفههای آن (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) و همچنین قلدری و مؤلفههای آن (بهخصوص شیوع قلدری) در آزمودنیهای گروه آزمایشی به نسبت گروه گواه کاهش معناداری داشته است؛ بر این اساس، میتوان گفت آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش پرخاشگری و قلدری نوجوانان مؤثر بوده و بنابراین، توصیه می شود که آموزش مهارت های زندگی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications