شرح نظریه اجتماعی-فرهنگی ویگوتسکی در پرتو یافتههای روششناسی قوم شناختی
Subject Areas : آموزش زبان انگلیسی
1 - Department of English, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
Keywords: نظریه اجتماعی-فرهنگی ویگوتسکی, روششناسی - قومشناختی,
Abstract :
قرنها بود که دانشمندان علوم گوناگون مانند فلسفه، روانشناسی، مطالعات جامعه–فرهنگشناختی، تعلیم و تربیت، زبانشناسی قومشناختی، تحلیل گفتمان و نقد ادبی با چالش بزرگی در رابطه با کارکردهای مغز انسان درگیر بودهاند. پژوهشگران درباره پرسشی دشوار تأمل میکردند: آیا ذهن است که جامعه انسانی را میسازد، یا جامعه است که ذهن انسان را میسازد؟ آن عده از پژوهشگران که با مشرب فکری ویگوتسکی آشنا نیستند هنوز هم پاسخی به این پرسش نیافتهاند. امّا امروزه به مدد نظریه جامعه–فرهنگشناختی ویگوتسکی، افق به نظر روشن میرسد و همگان با قبول صحّت نظریه ویگوتسکی براین باورند که کارکردهای ذهن انسان با واسطه دستاوردهای فیزیکی و نمادین (روانشناختی) تحقّق مییابد و همین ابزار انسان را قادر میسازد که محیط طبیعی و شرایط زیستی را تغییر داده و از این گذار میتواند کارکردهای اولیه زیستشناختی ذهن خود را نظم بخشیده، آنها را تحت کنترل خود قرار دهند. مفهوم بنیادین در این مفکّره این است که انسان رهاشده از قیود زیستشناختی، صاحب اختیار سرنوشت خود میشود. بدیهی است، چنین اندیشهای مسؤولیتهای خطیری را بر عهده سیاستمداران در جهت فراهم ساختن بستر مساعد برای رشد قوای دفاعی، اخلاقی و رشد اجتماعی خود قرار میدهد. درواقع، موضع فکری ویگوتسکی در رابطه با ایجاد کارکردهای عالی ذهن انسان که قائم بر متغیّرات، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی میباشد، یافتن راهحل مناسبی برای معمای مثنویّت جسم و روان بهشمار میرود. در این مقاله کوشش شده است در حمایت از دعوی ویگوتسکی مربوط به تشکیل کارکردهای عالی ذهن انسان با واسطه ابزار روانشناختی و فیزیکی شواهدی چند از روششناسی-قومشناختی ارائه دهیم.
Button, G. (1991). Ethnomethodology and the human sciences. Cambridge: Cambridge University Press.
Garfinkel, H. (2002). Ethnomethodology's program.New York: Roman and Littlefield.
Garfinkel, H. (1967). Studies in ethnomethodology.Inglewood and N. J. Prentice Hall.
Gurwitsch, C. (1964). A Field of Consciousness. Pittsburgh: Duquesne University Press.
Haritage, J. (1987). Ethnomethodology.In A. Gidden& J. Turner (Eds.),Social Theory Today. Stanford: Stanford University Press.
Haritage, J. (1984). Garfinkel and ethnomethodology. Cambridge: Polity.
Hilbert, R. (1992). The Classical Roots of Ethnomethodology. Chapel Hill: University of North Carolina Press.
Lantolf, J. P., & Thorne, S. L. (2006).Sociocultural theory and the second languageDevelopment: Oxford.
Lynch, M. (1985). Sceintic Practice and Ordinary Action, Ethomethodology and social studies of science. Cambridge: Cambridge University Press.
Riley, P. (1981). Towards a contrastive pragmalinguistics.In Contrastive linguistics and the language teacher. J. Fisiak (Ed.) Pergamon Institute of English.
Maynard, D. W., &Clayman, S. E. (1991).The diversity of Ethnomethodology.Annual review of sociology17, 385-418.
Rawls, A. (2002). In H. Garfunkel (Ed.), Ethonomethodology’s program.Working out Durkheim’sAphorism. Lanham, MD: Rowman and Littlefield.
Sharrock, W. W., & Anderson, B. (1986).The Ethomethodologists. London: Tavistock.
Vygotsky, L. S. (1981). The Genesis of Higher Mental Functions. In J. W. Wertisch (Ed.) The Concept of activity in soviet psychology. Amonk, New York: M. E. Sharpe.
Vygotsky, L. S. (1978). Mind in Society. The Development of Higher Psychological Processes. Cambridge. Mass.: Harvard University Press.
Whalen, J. (1992). Conversation Analysis. In E. F. Borgatta& M. L. Borgatta (Eds.), Encyclopedia of sociology .New York: Mcmillan.
Wilson, T. P., & Zimmerman, D. H. (1980).Ethnomethodolgy, Sociology, and Theory.Humboldt journal of social relations,7, 52-88.
Zimmerman, D. H. (1988). On Conversation: The Conversation Analytic Perspective. In J. A. Anderson (Ed.), Communication yearbook (406-432). Beverly Hills: Sage Publications.