Relief of Tehran's urban community with the approach of sustainable development of cultural centers (Case study: Cultural centers of Tehran)
Subject Areas : Journal of Cultural ManagementNiloofar Soodmand 1 , farhad Emamjomeh 2
1 - PhD student of Sociology-Cultural Sociology, Science and Research Unit, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 - Assistant Professor of Sociology, Islamic Azad University, Markazi state, Iran, Corresponding Author.
Keywords: Trust, cooperation and aid, cultural center, sustainable development,
Abstract :
Sustainable development means the realization of economic, social and environmental goals to maximize the current human welfare and health without harming the ability of future generations to reduce human problems, sufferings and meet their needs; And this goal will be possible when the original capital reserves do not decrease. In this way, capital in the concept of sustainable development includes people, social groups, environment, culture and history. The current research is developmental and strategic in terms of the type of goal and exploratory in terms of the data collection method. With the help of the qualitative research method of the SWOT analytical model, the strengths and weaknesses, opportunities and threats of cultural centers in the field of sustainable development among 103 employees of privileged cultural centers such as Khavaran Cultural Center (Region 15), Bahman Cultural Center (Region 16), Eshraq Cultural Center (Region 4) ) and Ferdows Cultural Center (region 5) and less privileged cultural centers such as Mehr Cultural Center (region 19) and Danesh Cultural Center (region 21) to acquire and analyze the information done in terms of internal and external issues and the function of cultural centers in sustainable development, and help to the urban society by promoting the normative tendency to participation and trust as two important cultural currents in the social action of citizens; Through empowerment and effective training and expansion of social capital. Therefore, strategies have been presented for the exploitation of sustainable development.
تاریخ دریافت: 31/05/1401 تاریخ پذیرش: 19/09/1401 | مجله مدیریت فرهنگی سال هفدهم/ شماره 62/ زمستان 1402 |
امداد جامعه شهری تهران با رویکرد توسعه پایدار فرهنگسراها (مطالعه موردی: فرهنگسراهای شهر تهران)
نیلوفر سودمند
دانشجوی دکتری جامعه شناسی، جامعه شناسی فرهنگی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاداسلامی، تهران، ایران.
فرهاد امام جمعه
استادیار جامعه شناسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران (نویسنده مسئول).
f-emamjomeh@iau.ac.ir
چكيده
مقدمه و هدف پژوهش: توسعهی پایدار به معنای تحقق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برای حداکثرسازی رفاه و سلامت انسان فعلی بدون آسیب رساندن به توانایی نسلهای بعدی جهت کاهش مسائل، رنجهای انسانی و برآوردن نیازهای او میباشد؛ و زمانی این هدف میسر می شود که ذخایر سرمایهای سرمنشاء کاهش نیابد. بدین ترتیب سرمایه در مفهوم توسعه پایدار، انسان، گروههای اجتماعی، محیط زیست، فرهنگ و تاریخ را شامل میگردد. امروزه فرهنگسراها با وجود امکانات زیرساختی، معماری و فضای مناسب کمتر متناسب با اهداف توسعهای خود پیش میروند و خلاءهایی در حوزه برنامهریزی توسعهای دارند که قابل تامل و بررسی است. پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، توسعهای و راهبردی بوده و از نظر روش گردآوری دادهها، اکتشافی محسوب میشود.
روش پژوهش: به کمک روش تحقیق کیفی مدل تحلیلی SWOT1 نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای فرهنگسراها در حوزه توسعه پایدار در بین 103 نفر از کارکنان فرهنگسرای شهر تهران، از جمله فرهنگسراهای برخوردار مانند فرهنگسرای خاوران (منطقه 15)، فرهنگسرای بهمن (منطقه 16)، فرهنگسرای اشراق (منطقه 4) و فرهنگسرای فردوس (منطقه 5) و نیز فرهنگسراهای کم برخوردار مانند فرهنگسرای مهر (منطقه 19) و فرهنگسرای دانش (منطقه 21) کسب و تجزيه و تحليل اطلاعات انجام شده است.
يافتهها: به لحاظ مسايل دروني، بيروني و کارکرد فرهنگسرا در توسعهی پایدار، کمک به جامعه شهری به واسطه ترویج گرایش هنجاری به مشارکت و اعتماد به مثابه دو جریان مهم فرهنگی در کنش اجتماعی شهروندان؛ از طریق توانمندسازی و آموزش موثر و گسترش سرمایه اجتماعی میسر است.
نتيجهگيري: از این رو استراتژیها و پیشنهادهای چون سیاستگذاری واحد، ادغام معاونت اجتماعی و سازمان فرهنگی شهرداری، توجه به نیاز مخاطب و جذب جوانان، کیفیسازی نیروی انسانی و ظرفیت برنامهها و امکانات فرهنگسرا در حوزه بهبود روند و مدیریت توسعه پایدار جهت بهرهبرداری از توسعهی پایدار پیشنهاد شده است.
کلید واژهها: اعتماد، مشارکت و امداد، فرهنگسرا، توسعهی پایدار.
مقدمه
اولین گزارشهایی که در سازمان ملل درباره توسعه در کشورهای جهان نوشته میشد شامل هیچ بخش جدی درباره مقولات غیر اقتصادی نبود. برای مثال در گزارشی از سال 1964 قریب به دو دهه بعد از شگلگیری سازمان ملل که درباره توسعه در آمریکای لاتین منتشر شد، بحثی از بهداشت، آموزش، سواد، برابری، جنسیت و محیط زیست به میان نیامده و به مسائل مناقشه انگیزی نظیر مشارکت، دموکراسی یا سیاست به مثابه بخشی از فرایند یا هدف توسعه پرداخته نشده بود (لفت ویچ، 1385).
توسعه در قالب ویژگیهایی که فقط به صورت کمی قابل وصف باشد زوایای پنهان و ناشناخته عوارض منفی بسیاری اقدامها را نادیده میانگارد. تجربه نشان داده، احداث تاسیسات صنعتی و طرحهای عمرانی علاوه بر اشتغال، عوارض زیستمحیطی، تغییرات جمعیتی، افزایش جرم و جنایت، خشونت، احساس تبعیض، تضعیف اقتصادهای بومی، گسترش فقر و نابرابری برای مردم شهرهایی که در معرض اقدامات به ظاهر توسعهای هستند را پدید آورده است. (فاضلی، 1389، به نقل از انجمن جامعه شناسی ایران، 1384؛ طالبیان و همکاران، 1387؛ فاضلی و همکاران، 1387؛ سیدلیتز و همکاران، 1999).
از این جا نیاز به امداد انسان شهرنشین آشکار و هویدا میشود. متاسفانه فضای بسیاری از شهرهای دچار بحران و مشکل توسعه آغشته به مسائل و آلودگیهای بدخیمی است که بر حجم و عمق دردها و آلام انسانی افزوده است. قاعده بحث توسعه و پیشرفت آن است که از دامنه این مسائل و عوارض منفی آن کاسته شود؛ و الا طرح الگوهای پیشرفت با هر شکل و ادبیات متفاوتی، ادعای یاوه و بیهودهای بیش نخواهد بود.
باری، آگاهی یافتن بر نقش پویای محیط زیست، ارزشهای انسانی و فرهنگی و اقشار اجتماعی موثر در شکل دادن به توسعه و چگونگی توزیع منافع آن، هم چنین امید به تحول در قالبهای پیشین مدیریت اجرای شهرها در گسترهی زایش مفهوم توسعه پایدار متجلی شده است. توسعه پایدار این نکته را تایید میکند که انسان بودن به واسطه در کنار دیگران بودن امکان پذیر است و این امر مستلزم تقویت و به کارگیری سرمایه اجتماعی است. از طرفی وجه دیگر توسعه پایدار مربوط به ساکنان شهر و میزان سرمایه فرهنگی آنها است. ساکنان یک شهر پایدار میبایست از میزانی سرمایه فرهنگی برخوردار باشند. (امام جمعه، ۱۳۹۵) تا از جانب آنان مطالبه فضاها و امکانات فرهنگی صورت گیرد و به تبع آن سیاستگذاران و برنامهریزان شهری در این مسیر حرکت نمایند. بنابراین بخشی از توسعهی پایدار به سیاستهای فرهنگی اختصاص دارد که در یک شهر اعمال میشود، و این سیاستها اغلب در ایجاد اماکن و فضاهای فرهنگی تبلور مییابد و چنین زمینههایی میتواند سبب اعتلای فرهنگی ساکنان یک منطقه شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش
"یک شهروند توانایی آن را دارد که توسعه زندگی خود را پایدار کند". این بدین مفهوم است که به نیازهای فوری خود پاسخ دهد بدون آنکه توانایی نسلهای آینده را در برآوردن نیازهای شان خدشهدار سازد. شاید این تعریف بهترین تعریفی باشد که در حوزه توسعه پایدار در کمیسیون برنتلند2 (کمسیون جهانی محیط زیست و توسعه) مطرح شده است. قابل ملاحظه است که در محتوی این تعریف یک ایدهی خودامدادگرانهی خلاق فرهنگی در زیست جهان شهری معاصر نهفته میباشد.
بر طبق یافتههای کمیسیون برنتلند، توسعه پایدار زمانی اتفاق میافتد که ساختار آن بر مثلث زندگی: تکیه بر توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی مشارکت و دموکراسی و حفظ محیط زیست توازن بر قرار کند. بنابراین، توسعه پایدار شیوهای از زیستن، اندیشیدن، حکومت کردن و دستیابی به فعالیت اقتصادی است. همچنین رویکردی برای سنجش طرحها، برنامهها و عملیات است. و در پی آن است تا گزینههای امروزی را برای حفاظت از گزینههای فردا، با میل به برقراری توازن میان سه عنصر مثلث زندگی، هدایت کند. (نوابخش، ارجمندسیاه پوش، 1388) باری این شیوه زیستن ناظر بر آگاهی نو به نو از امکانها و ظرفیت نوین زندگی در جهت پردازش آسایش، آرامش و سلامت اجتماعی و روانی است. جلب روحیه مشارکت و همکاری شهروندان در گروهها و اقشار متفاوت همگام با تفویض و تایید عزّت اجتماعی عقل، تجربه و مهارت ایشان و حتی اقلیتهای بومی، فضای زندگی شهری را از سطح متنازل روابط سرد و تنها و گاه هراسناک و بیگانه به سطح روابط گرم و هماهنگ رشد و رونق میدهد. اگر برنامهسازان و روشنگران فعال در فرهنگ سراهای شهری با چنین انگارهای در واقع آگاهانه سیاستگذاری و وظابف خود را به درستی انجام بدهند دیری نخواهد پایید (شاید به مدت چند سالی کوتاه) که میتوان سلامت اجتماعی، و حس رضایت، همبستگی و وابستگی هویت بومی-ملی را در شهرهای معاصر تجربه نموده و شاهد گردید. حال آن که همه این امکانها و فرصتها موهبتی است که براساس پویایی گستردهی فرهنگسراها فراهم و فعال میشود.
از اینرو امروزه، مدیریت سازمان فرهنگی شهرداری تهران و فرهنگسراها به پژوهشهای جامعهشناختی در باره نقش و جایگاه امدادگرانه فرهنگسراها به عنوان فضاهایی برای بازتولید ارزشهای مورد نیاز فرهنگی جامعه و فضایی برای گذران خلاق و جاذب اوقات فراغت و چگونگی مصرف برنامههای فرهنگی نیاز دارند.
اهداف تحقیق
هدف اصلی این مقاله ارائه استراتژیهایی برای ارتقاء ظرفیت فرهنگسراهای شهر تهران در راستای توسعه پایدار و کمک به بهبود وضعیت جامعه شهری است. بنابراین اهداف جانبی زیر در دستور کار میباشد:
- شناسایی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) موثر بر نقش و جایگاه فرهنگسرا بر امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار.
- شناسایی عوامل خارجی (فرصتها و تهدیدها) موثر بر نقش و جایگاه فرهنگسراها بر امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار.
- ارائه استراتژی و راهکارهای امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار فرهنگسراها براساس تحلیل SWOT.
پرسشهای پژوهشی
فرهنگسراها به صورت فضای عمومی شهر تهران، در طول دههی 70 شکل گرفتند. در طول این دهه فرهنگسراهای بسیاری در سطح این کلان شهر ایجاد شد. با گسترش روز افزون فرهنگسراها در تهران مصرف برنامههای این فضاها نیز افزایش یافته است. فرهنگسراها فضاهای عمومی- فرهنگی هستند که از یک سو شرایطی را برای آموزش فرهنگی- اجتماعی مخاطبان خود و از سوی دیگر فضایی را برای گردهمآیی و برقراری روابط اجتماعی فراهم میکنند. از این رو فرهنگسراها میتوانند نقش کلیدی در امداد اجتماعی و توسعه پایدار داشته باشند. آن چه در این تحقیق به دنبال آن هستیم این است که آیا فرهنگسراها به عنوان فضاهای عمومی- فرهنگی میتوانند تاثیر به سزایی در توسعه پایدار شهر داشته باشند؟ این امر با توجه به وضعیت موجود، چگونه و به کمک چه راهبردهایی، بهبود وضعیت سلامت شهری را محقق میسازد؟ در نتیجه به کمک روش و مدل تحلیلی SWOT پرسشهای زیر در دستور کار میباشند:
الف)سوال اصلی: با همهی تنگناها و توانهای موجود، پایگاه و نقش فرهنگسراها در حوزهی امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار فرهنگسراها چگونه است؟
ب) سوالات فرعی یا جزیی که در واقع در جستجوی ژرف لایههای درونی موضوع، دقت پژوهش را افزایش میدهند:
1. عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) موثر بر نقش و جایگاه فرهنگسرا بر امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار فرهنگسراها چیست؟
2. عوامل خارجی (فرصتها و تهدیدها) موثر بر نقش و جایگاه فرهنگسراها بر امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار فرهنگسراها چیست؟
3. استراتژی و راهبردهای امداد جامعه شهری با رویکرد توسعه پایدار فرهنگسراها چیست؟
انگاره نظری این مطالعه مبتنی بر ادبیات مکتب تفسیری است. زیرا رای و نظر کارگزاران و مردمی که در فضای فرهنگسراها بسر برده و عضویت دارند، و این که به چه سطحی از آگاهی رسیدهاند که برای بسیاری رنجها و تنگناها راه چاره و تحول مثبتی بیابند، و این که با چه سازوکاری بدین مهم بپردازند و چندی موانع را شناخته و حذف نمایند برای این تحقیق بسیار مهم است؛ چرا که این نوع و سطح آگاهی (هر چه که هست) همان واقعیت اجتماعی موجود را نشان میدهد. (امام جمعه، ۱۳۹۵) با این انگاره مطالعاتی که بیان شد آراء و نظرات چندی از صاحبنظران در مفهوم توسعه پایدار شهری، و مقولهی کارگزار فرهنگ در رویکرد حل مسائل و امداد نیازمندان در محیط شهر مرور میشود. جامعه شناسان در بحث مطالعه فرهنگ بر ساختار اجتماعی غیررسمی تاکید میورزند. زیرا آنچه در ساختار رسمی جلوه میکند پر از القائات و انتظارات کلیشهای و تظاهرات تصنعی بظاهر منطقی نمایی است که بار ایدئولوژی اصحاب قدرت را نیز با خود به همراه دارد؛ که معمولا فاصله زیادی با سطح آگاهی و فرهنگ عمومی و درونی مردم دارد. (امام جمعه، ۱۳۹۵). دولورزهایدن3 (1991) در کتاب خود با نام "قدرت مکان4" به بررسی اهمیت تاریخ اجتماعی موجود در نماهای شهری میپردازد. "او میداند که تاریخ اجتماعی نماها نیازمند آن است که هم بر پایه زیباییشناختی مکانها با هر پنج حس و هم سیاست تجربه مکانی باشد." (هایدن، 1995) مکان در شهر مانند محل یک فرهنگسرا یا برخی محلههای تاریخی- فرهنگی مانند محل تولد و اسکان یک شخصیت علمی و یا ادبی-هنری، و یا بسیاری فضاهای سبز با نمایشگاهها میتواند نقش بسیار موثری در ایجاد هویت و تقویت روحیه ارتباطی داشته باشد. از این رو کارشناسان سعی دارند تا حافظه عمومی را از طریق فعالسازی قدرت نماهای تاریخی شهری مانند میدان فردوسی، یا خانه هنرمندان و... در تهران تقویت کنند. به قول خودهایدن: "شناخت تاریخ نماهای فرهنگی شهری موجب میشود که شهروندان و مسئولان بتوانند در مورد مسائل سیاسی و مکانی آینده تصمیمگیری کنند، و همچنین محیطی را برای مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتر کارشناسان در زمینههای طراحی فراهم آورند." (همان)
"چارلز لاندری5" در کتاب خود با نام شهر خلاق (2000) بیان میکند که توسعه پایدار به 20 سال زمان نیاز دارد و این که برای مدت 15 سال سعی شده تا به اهمیت فرهنگ در روند توسعه پرداخته شود. اما مردم زمان زیادی برای پذیرش این مسئله نیاز دارند. (لاندری، 2000) لاندری بیان میکند که توسعه پایدار، مفهومی توانمند است که تغییری کلی را در پی داشته و تلاشهای انجام شده، به نوآوریها و بهبودهایی در کل سیستمهای شهری منتهی شده است. وی همچنین بیان میکند که دستیابی به مفهومی با توان و تاثیرگذاری توسعه پایدار کار دشواری است؛ به ویژه زمانی که فراتر از جنبههای محیطی باشد. سیستم فرهنگی شده به عنوان یک ابزار برنامهریزی با قدرت بالا برای بکارگیری فرهنگ در تمامی ابعاد مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند در فعالیتهای برنامهریزی در سطوح مختلف فضایی، نظارتی و تشکیلات متفاوت سازمانی به کار گرفته شود. لاندری در کتاب هنر شهرسازی (2006)، به این واقعیت اشاره میکند که هر دوره تاریخی نیازمند خلاقیت خاص خود است تا به تعبیر او به نیازهایی اشاره میکند چنانکه: نیازمند آن هستیم که خلاقیت خود را روی خلاق بودن برای جهان متمرکز سازیم. برای این کار باید از اصول موجود به صورت به هم پیوسته استفاده کنیم تا مسائل و راهحلها را در کنار هم ببینیم. ما باید از هر دو شیوه فکری افقی و عمودی استفاده کنیم تا راهبرد جزئیات، بخشها و کل، و همچنین درختها و جنگلها را در یک زمان ببینیم. (لاندری، 2006) این مسئله در ارتباط با توان درون فرهنگی و درون شاخهای روند فرهنگیسازی و پتانسیل استفاده بیشتر از ارتباطات فرهنگی و مفهومی و روابط درونی میان انواع متفاوت برنامهریزی در مقیاسهای متعدد فضائی است.
"جانهاکز6" به طرح رویکرد خود در کتاب ستون چهارم توسعه پایدار به نقش ضروری فرهنگ در برنامهریزی (2004) میپردازد. او بیان میکند که برای برنامهریزی درست، "باید دربرگیرنده چهارچوبی واحد از ارزیابی فرهنگی به همان شکلی باشد که برای ارزیابی تاثیر اقتصادی، محیطی و اجتماعی به کار گرفته میشود." (هاکز، 2004) از نظر هاکز، زمانی که فرهنگ به عنوان نمادی از آنچه برای انسان است، پذیرفته شود، آنگاه میتوان به روشنی دریافت که چرا یک دیدگاه فرهنگی، مبنای ضروری برای تمامی برنامهریزیها تلقی میشود. چون چارچوبهایی برای ارزیابی برنامهها از ابعاد اجتماعی، محیطی و اقتصادی وجود دارد؛ در نتیجه باید برای ارزیابی فرهنگ نیز چارچوبی وجود داشته باشد. هاکز به طرح یک چارچوب فرهنگی اشاره میکند که بتواند برای تمامیوضعیتها به کار رود؛ چارچوبی که راه به سوی ایجاد یک سیاست فرهنگی داشته باشد. تمامی فعالیتهای این مجموعه مثل دولت محلی باید مورد ارزیابی قرار گیرد" مثل تاثیر احتمالی یا واقعی آن بر هر یک از چهار محدوده توسعه پایدار" (همان، 33)
از نظریات بالا میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که فرهنگسرا به عنوان فضایی که تعاملات اجتماعی در آن متناسب با فضا و معماری آن معنای متفاوتی مییابد، میتواند مورد استفاده اقشار مختلف جامعه قرار گیرد. فرهنگسرا علاوه بر ایجاد رفتارهای اجتماعی آگاهانه موجبات قدرت اجتماعی را فراهم نماید. از این رو کنشهای اجتماعی متناسب با ساختار، همراه با عاملیت (انسان) و فرهنگ، زمینهساز توسعهی پایدار میگردد.
پیشینه داخلی و خارجی پژوهش
خادمی، امیرحسین، محمدرحیم رهنما و مسعود زمانیپور، در مقالهای با عنوان" تحلیل چالشهای پیش روی توسعه پایدار اجتماعی- نهادی و اقتصادی کلانشهرهای ایران" به این نتیجه رسیدهاند که امروزه جمعیت جهان به سرعت در حال افزایش بوده و به مرز 9 میلیارد نفررسیده است. از این میزان بیش از نیمی از جمعیت جهان شهرنشین میباشند و پیشبینی میشود تا سال 2050 این جمعیت از مرز 70 درصد فراتر رود. بر طبق پیشبینیها، طی دهههای آتی بر اهمیت توسعه پایدار برای شهرهای جهان افزوده خواهد شد. از این رو داشتن آگاهی از چالشهای پایداری پیش روی شهرها میتواند گام مهمی در جهت برنامهریزیها باشد. نتایج نشان داده است که سیستم کلانشهرهای کشور، هم در زمینههای اجتماعی و نهادی و هم در زمینههای اقتصادی از ناپایداری رنج میبرند. متغیرهای بروز رسانی قوانین، بهبود زیرساختهای عمومی و اجتماعی در پایداری اجتماعی و نهادی و متغیرهای افزایش قوای رقابتپذیری، کاهش شکاف درآمدی و رونق فضای کسب و کار در پایداری اقتصادی، متغیرهای کلیدی و تنظیمکنندهی توسعهی پایدار کلانشهرها بودهاند. (خادمی و همکاران، 1400)
معصومی جهتلو، مریم، حبیب پاسالارزاده و غلامرضا جعفرینیا، در مقالهای با عنوان "بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر توسعه پایدار شهری در منطقه پارس جنوبی با تاکید بر مخاطرات زیست محیطی" عنوان میکنند که: اصولاً بحث توسعه پایدار در جامعه شناسی پدیدهای فراگیر و حتی تبدیل به دغدغه اصلی در حوزه جامعهشناسی شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر فرایند توسعه پایدار شهری در منطقه پارس جنوبی در استان بوشهر باتاکید بر مخاطرات زیست محیطی میباشد. نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای فردی نقش تعدیلگر را در رابطه بین ابعاد توسعه پایدار و رفتارهای زیست محیطی دارد، همچنین ارتباط بین ابعاد توسعه پایدار یعنی آموزش رسانهای، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی با ضریب اطمینان 95/0 ارتباطی مثبت و معنادار است (جهتلو و همکاران).
کریمیان، رضا، در مقالهای با عنوان "ارزیابی اجرایی شدن حداقل شاخصهای مدیریت انرژی در سازمانها" بیان میکند: مصرف انرژی در ساختمانهای کشور به عنوان یک بخش غیرمولد، بیشترین سهم را در بین کلیه بخشهای مصرف به خود اختصاص داده است. امروزه دستیابی به توسعه پایدار، هدف بسیاری از کشورهای جهان است؛ چرا که منابع انرژی در جهان محدود است. عوامل اصلی در مدیریت انرژی عبارتند از: ممیزی انرژی، مدیریت در تحلیل و انتخاب تجهیزات بهینه و کممصرف، مدیریت تغییرات فیزیکی و آموزش افراد میباشد. (کریمیان، 1400).
احسان نعیمیان و محمدعلی کیانی، در مقالهای با عنوان "اصول طراحی فضاهای شهری انسان محور با رویکرد بازآفرینی"، فضای شهری به دو مؤلفهی فضای شهری موفق (کارآمد) و ناموفق (ناکارآمد) تقسیم میکنند. فضای شهری موفق فضایی است که پاسخگوی نیازهای انسان است. که در واقع هر کالبد فضایی، محصول کنش متقابل انسان و نیازهایش با محیط اطراف میباشد. یک فضای شهری هر چقدر قدرتمندتر عمل کند انگیزهی شهروندان را برای حضور در خود افزایش میدهد و به پاسخگویی نیازهای انسان میپردازد. در نتیجه ارتقاء کیفیت این فضاها برقراری ارتباط با محیط را در ذهن شهروندان تقویت میکند و امکان مشارکت فعال او را فراهم میآورد. بازآفرینی در بعد اقتصادی به واسطهی حمایت از بنگاههای اقتصادی موجود و فرصتهای جدید اقتصادی، بازآفرینی در بعد اجتماعی به واسطهی بهبود و ارتقای وضعیت آموزش و خدمات سلامت، بازآفرینی در بعد محیطی به واسطهی ارتقای فضای سبز و اقدامات زیست محیطی، بازآفرینی در بعد کالبدی به واسطهی ساخت مجدد مراکز شهری و طراحی شهری ترفیع یافته و کیفیت، میراث، حمل و نقل را به عنوان راهکار ارائه داده است (نعیمیان و کیانی، 1398).
پرنس آنتونی آفری و همکاران، در مقالهای با عنوان "دستورالعملهای پایداری برای دستیابی به شهرهای پایدار هوشمند در کشورهای در حال توسعه: مطالعه موردی غنا" یک چارچوب مفهومی برای کنترل چالشهای شهرنشینی برای اجرای مفاهیم شهر پایدار هوشمند در کشورهای در حال توسعه ارائه میدهد. این مطالعه استفاده از شش بعد را در فضای شهری (زندگی، مردم، تحرک، اقتصاد، حاکمیت و محیط) برای مفهومسازی ساختار شهری معرفی میکند. در این مقاله اطلاعات پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و به کمک تحلیل عاملی به این امر اشاره شده است که فرایند شهرنشینی ترجیحاً باید در جهت پیشبینی تحول اقتصادی و اجتماعی باشد. - راهی آسان برای برآوردن نیازهای شهروندان، بهبود انسجام اجتماعی و به حداکثر رساندن منابع. با این حال، رشد سریع و برنامهریزی نشده مانع از توسعه پایدار میشود. بنابراین، به منظور دور زدن مشکلات شهرنشینی و افزایش مزایای آن، مفهوم شهر هوشمند پیشنهاد شده است. (پرنس آنتونی آفری و همکاران، 2021).
یان یان و چنگ سینگ ونگ و همکاران، در مقالهای با عنوان "کارایی توسعه پایدار شهری به سمت تعادل بین طبیعت و رفاه انسانی: استدلال، اندازهگیری و ارزیابی"، معتقد است که توسعه شهری مستلزم این است که الگوهای توسعه نیازهای نسل حاضر را برآورده کرده به نیازهای نسلهای آینده ضرر نرسانند. کارایی توسعه پایدار شهری USDE موجب انعکاس کارایی رفاه انسانی و منابع و ورود محیط به سیستم شهری میشود. این مقاله، چارچوب ارزیابی توسعه پایدار شهری را براساس واقعیت محدودیتهای منابع طبیعی و نیازهای رفاه انسانی نشان میدهد، و عملکرد توسعه پایدار شهری را در شهرهای چین با عنوان مطالعه موردی ارزیابی میکند. با ارزیابی توسعه شهری جامعه، اقتصاد و صنعت در چین، نتایج به ویژگیهای مختلف و اختلافات در توسعه شهری اشاره میکنند. روشها و سیستم شاخص مورد استفاده در این مطالعه میتوانند برای نشان دادن اختلافات زمانی و مکانی در ورودیهای منابع توسعه شهری، رفاه انسانی و حمایت زیست محیطی بکار گرفته شوند. (یان یان و همکارا، 2018).
پاویترا میشرا (2017)، هدف از مقالهای با عنوان "مدیریت منابع انسانی سبز: قالبی برای پیشرفت پایدار سازمان در اقتصادهای در حال ظهور" را بررسی وضعیت و چالشهای شیوههای مدیریت منابع انسانی سبز در هند به عنوان منطقهای که کمتر مورد تحقیق قرار گرفته معرفی کرده است. یافتههای این مطالعه وضعیت شیوههای منابع انسانی سبز مانند آموزش محیط زیست، استخدام سبز، ارزیابی عملکرد، مشارکت کارکنان و جبران خسارت را برجسته میکند. یافتهها نشان میدهد که زمینه بیشتری برای استفاده از پتانسیل کامل شیوههای GHRM7 برای تشویق رفتارهای طرفدار محیط زیست در سازمانها وجود دارد. تجزیه و تحلیل دادهها همچنین نشان میدهد که پشتیبانی مدیریت عالی و یادگیری متقابل بین بخش ها برای تسهیل رفتارهای سبز در بین کارکنان بسیار مهم است. این مطالعه یک چارچوب بین رشته ای برای ایجاد سازمانهای پایدار جامع با ادغام آموختههای مدیریت منابع انسانی سبز، مدیریت زنجیره تامین سبز، استراتژی مزیت رقابتی و مسئولیت اجتماعی شرکتهای سبز را پیشنهاد میکند. شکافهای موجود در سیستم را برجسته میکند و بینشهایی را در مورد ایجاد سازمانهای پایدار جامع برای مدیران و سیاست گذاران ارائه میدهد (پاویترا میشرا، 2017).
سوئتلانا و همکاران، در مقالهای با عنوان "مدیریت توسعه پایدار سرمایه انسانی از نظر بیثباتی کلان اقتصادی" متغیرهای متفاوتی که سطح تحصیلات یا سطح آموزش افراد را منعکس میکنند، به عنوان سادهترین معیارهای سرمایه انسانی مورد استفاده قرار میدهند. آنها نتیجهگیری میکنند که دولت، جامعه و مشاغل فردی باید برای توسعه پایدار و هماهنگ آموزش، سلامت و به طور کلی توسعه اقتصادی تلاش کنند. در شرایط بحران، روند تقویت ثبات بازتولید سرمایه انسانی نقش تعیین کنندهای دارد. در این دوره، بسیاری از انواع منابع صنعتی و اقتصادی، مانند وامها و سرمایهگذاریهای بانکی، بازار سهام، بسیار گران هستند یا برای عوامل اقتصادی در دسترس نیستند و فرآیندهای محاسبات تجاری و بازتولید سرمایه پیچیدهتر میشود، در نتیجه سرمایه انسانی به یکی از مهمترین عوامل توسعه مترقی تبدیل میشود و گاهی اوقات تنها عنصر اصلی بقای شرکتها و سازمانها است. سرمایه انسانی میتواند به نوآوری تبدیل شود. (سوئتلانا و همکاران، 2015).
روش تحقیق
در این مقاله با رویکرد پژوهش کیفی، اولين گام اجرای روش سوآت SWOT)) انتخاب فرهنگسراهای برخوردار مانند فرهنگسرای خاوران (منطقه 15)، فرهنگسرای بهمن (منطقه 16)، فرهنگسرای اشراق (منطقه 4) و فرهنگسرای فردوس (منطقه 5) و کم برخوردارها از جمله فرهنگسرای مهر (منطقه 19) و فرهنگسرای دانش (منطقه 21) بود؛ و تعداد کل پاسخگویان از بین کارکنان به عوامل داخلی و عوامل خارجی 103 نمونه بوده که این تعداد در میانگین وزنها لحاظ شده است. گام بعدی، گردآوری و تجزيه و تحليل اطلاعات درباره وضعيت فرهنگسراها به لحاظ مسايل دروني و بيروني، و نقش آنها در توسعهی شهر است. ضمن این که بيانيهاي روشن از مقاصد و اهداف فرهنگسراها (يعني آنچه كه سعي در انجام دادن آن دارند) ارائه میشود. در مرحله تحلیل، با تجزيه و تحليل و سنجش محيط داخلي، نقاط قوت و ضعف دروني (جنبههايي كه در راه دستيابي به اهداف و اجراي تكاليف فرهنگسراها مساعد يا بازدارندهاند)، شناسايي و با كندوكاو عوامل تاثيرگذار محيط خارجي، فرصتها و تهديدهاي فرهنگسراها، فهرست كوتاهي از اين موارد ارائه میشود. در فرآيند تدوين سياست و استراتژي بحث توسعهی پایدار در شهر تهران، "ماتريسي" را ترسيم نموده كه داراي چهار منطقه با چهار نوع استراتژي گوناگون است. ماتريس فرهنگسراها بايد بتواند قوتها و فرصتهاي موجود را حفظ، نقاط ضعف و تهديدها را حذف و تبديل به نقاط قوت و فرصت كند يا حداقل براي كاهش تاثيرات منفي و مخرب فرهنگسراها در توسعه و امداد مردم شهر، تاثير داشته باشد. با توجه به نتايج تحليل و استراتژيهاي مشخص شده براي رسيدن به اهداف، بايد اهم فعاليتها و اقدامات كليدي اجرا شدني در فرهنگسراها را خلاصه و از ابتدا تا انتها با هم مقايسه نموده و سپس براي مشخص شدن روند اجراي كار و چگونگي پيشرفت امور، اولويتهاي فعال و اجرايي را ارائه داد. در اين مرحله براي تدوين استراتژيها از ماتريس برنامهريزي استراتژيك كمي به عنوان يك چهار چوب تحليلي استفاده ميشود.
یافتههای پژوهش
با توجه به جدول زیر، از مجموعه عوامل و معیارهای SWOT که در بالا بیان شد، برای تهیه و آمادهسازی پرسشنامه استفاده شده است. معیار سنجش و درجهبندی هر یک از عوامل فوق بدین صورت است که برای هر عامل دامنهای از 1 تا 5 درجهبندی شده، به طوری که امتیاز 1 به معنای نداشتن اهمیت (هیچ)، امتیاز 2 خیلی کم، امتیاز 3 به معنای کم اهمیت بودن، امتیاز 4 به معنای اهمیت زیاد و امتیاز 5 به معنای اهمیت خیلی زیاد آن عامل در توسعه پایدار شهر منظور شده است. سپس، اطلاعات گردآوری شده برحسب مجموع وزنها به دست آمده. میانگین رتبهای آنها تجزیه و تحلیل و محاسبه شده و برای درجهبندی و اولویت سنجی در درون دستهها و گروههای مختلف SWOT به کار رفته است. موضوعات در 4 دسته منابع انسانی سبز، ارزیابی عملکرد سبز، اقتصاد سبز و زیر ساخت سبز قرار گرفته و هریک از نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید بر پایه 4 عامل مذکور و پنج درجه شدت، بررسی و ارزیابی شدهاند. در قسمت نهایی این گزارش یافتهها اقسام استراتژیهای قابل حصول پیشنهاد و ارائه شدهاند.
جدول 1- جدول تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها
عوامل داخلی قوتها | عوامل خارجی فرصتها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
: قدمت و معماری منحصر به فرد فرهنگسراها با هدف آموزشی، فرهنگی، اجتماعی : امنیت محیطی و روانی و خانواده محور بودن : تنوع خدمات فرهنگی - هنری : فضای مناسب برای فعالیت استارت آپها : امکان بازاریابی و کارآفرینی با رویکرد اقتصاد سبز : وجود سازمانهای مردم نهاد فعال در فرهنگسرا : شرایط کافی برای اجرای طرحهای بهینه سازی مصرف انرزی | : وجود نخبگان و فعالان عرصه توسعه پایدار : اعتماد نسبت به برند فرهنگسرا : سیاستگذاری شهرداری بر لزوم مصرف بهینه انرژی و منابع : تجهیز فضای مناسب برای فعالیت استارت آپها : تبلیغات محیطی برای ترویج رفتار سبز : اساتید برجسته برای تشکیل دورههای توانمندسازی کارکنان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ضعفها | تهدیدها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
: عدم شابسته سالاری : برنامهریزی و هدفگذاری کوتاه مدت : ضعف مالی در حمایت از کارآفرینی و استفاده از ابزار کاهش مصرف انرژی : محدود بودن بضاعت نیروی انسانی، ابزار و نرمافزار : ضعف در مشارکت اجتماعی : نبود نظام پاداش و جبران در حوزه رفتار سبز : نظارت از بالا به پایین : بیتوجهی کارکنان نسبت به دورههای آموزشی | : سیاستگذاری چند منبع : وابستگی اقتصادی فرهنگسراها : مدیریت از بالا به پایین مانع بروز خلاقیت : دستوری بودن فعالیتها : همپوشانی فعالیتها : وابستگی سیاستگذاری : هدفگذاری کوتاه مدت
با توجه به جدول 1، در فرهنگسراها تعداد 7 قوت داخلی در مقابل 8 ضعف داخلی، و 6 فرصت بیرونی در مقابل 7 تهدید بیرونی شناسایی و بررسی شده است. بدین ترتیب در مجموع 13 نقطه قوت و فرصت به صورت مزیتها و 15 نقطه ضعف و تهدید به صورت محدودیتها و تنگناهای پیش روی فرهنگسراها شناسایی شده است. در این بخش سعی شده است تا این موارد با پرسشنامه، به صورت مزیتها و محدودیتها، جهت اولویتبندی از دیدگاه کارکنان فرهنگسراها مورد بررسی قرار گیرد تا علاوه بر مشارکتی نمودن این روش، نتیجه را به صورت کمی نیز مورد بررسی قرار داد و نتایج منطقی به دست آورد. با توجه به نظرات کارکنان فرهنگسراها مجموع وزنهای داده شده و میانگین رتبهای هر یک از نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدیدها از دیدگاه پاسخگویان بیان میشود.
جدول 2- جدول وزندهی و رتبهبندی عوامل داخلی و خارجی موثر بر توسعه پایدار
|