پخش غیر یکنواخت کود در روش کودپاشی دستی یکی از مشکلات آبیاری سطحی است که لزوم تحقیقات بیشتر در زمینه کودآبیاری سطحی را ایجاب میکند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر شیب طولی و زمان کودآبیاری در آبیاری جویچهای است. بهمنظور بررسی نحوه توزیع کود، از کود اوره استفاده چکیده کامل
پخش غیر یکنواخت کود در روش کودپاشی دستی یکی از مشکلات آبیاری سطحی است که لزوم تحقیقات بیشتر در زمینه کودآبیاری سطحی را ایجاب میکند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر شیب طولی و زمان کودآبیاری در آبیاری جویچهای است. بهمنظور بررسی نحوه توزیع کود، از کود اوره استفاده و نیترات بهعنوان ماده معرف در نظر گرفته شد. این مطالعه در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد بهصورت طرح فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تیمار شامل تیمار شاهد(شیب طبیعی زمین، کودآبیاری در کل زمان آبیاری)، تیمارهای کودآبیاری در نیمه اول، کودآبیاری در نیمه دوم و کودآبیاری در کل زمان آبیاری با شیب مقعر و در سه تکرار انجام گرفت. تغییرات شیب طولی، زمان کودآبیاری، عمق نمونه برداری و فاصله از ابتدای جویچه بر روی توزیع نیترات در خاک بررسی شده است. با استفاده از آزمون LSD، مقایسه میانگین صورت گرفت. با تغییر زمان کودآبیاری توزیع نیترات تغییر کرد و تزریق کود در نیمه دوم زمان آبیاری، بالاترین میزان یکنواختی و جذب نیترات (53/1653 میلی گرم بر کیلوگرم) در خاک را نشان داد. نتایج نشان داد که شیب طولی عامل بسیار تأثیرگذار بر روی توزیع نیترات و ذخیره آن در اعماق مختلف خاک بود (P<0.01). در بررسی اثر متقابل زمان آبیاری، عمق خاک و فاصله از ابتدای جویچه بر یکدیگر نشان داد که هیچکدام از پارامترها بر یکدیگر اثر معنی داری ندارد.
پرونده مقاله
تعیین صحیح و پیشبینی رسوبات حمل شده بهوسیله جریان رودخانهای در پروژههای مدیریت منابع آب، برنامهریزی و کاهش سیل و پایداری محیطزیست بسیار مهم میباشد. تجزیه و تحلیلهای اندازه ذرات میتواند اطلاعات مهمی در مورد منشاء رسوبات، تاریخچه حمل و نقل و شرایط رسوبگذاری آن چکیده کامل
تعیین صحیح و پیشبینی رسوبات حمل شده بهوسیله جریان رودخانهای در پروژههای مدیریت منابع آب، برنامهریزی و کاهش سیل و پایداری محیطزیست بسیار مهم میباشد. تجزیه و تحلیلهای اندازه ذرات میتواند اطلاعات مهمی در مورد منشاء رسوبات، تاریخچه حمل و نقل و شرایط رسوبگذاری آنها ارائه دهد. حال آنکه این مهم تاکنون در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر در رودخانه واز در استان مازندران با هدف بررسی برداشت شن و ماسه بر تغییرات دانه‎بندی رسوبات معلق در بالادست و پاییندست محل برداشت شن و ماسه انجام گرفت. برای این منظور، نمونهبرداری از بالادست و پاییندست محل برداشت طی یک دورۀ یکساله بهصورت ماهانه از بهمن 1390 تا دی ماه 1391 انجام پذیرفت. بهمنظور دانهبندی رسوبات معلق از دستگاه Master Sizer و برای استخراج مؤلفههای میانگین، جورشدگی، چولگی و کشیدگی از نرمافزار GRADISTAT استفاده شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که دامنۀ تغییرات 10D از 34/0 تا 12/1 میکرون، 50D از 24/3 تا 41/13 میکرون و همچنین 90D از 12/14 تا 74/90 میکرون و میانگین اندازه ذرات نیز در دامنۀ بین 19/3 تا 45/11 میکرون متغیر بوده است. همچنین دامنه تغییرات جورشدگی، چولگی و کشیدگی بهترتیب از 11/3 تا 38/6، 13/0- تا 32/0- و 88/0 تا 29/1 میکرون اندازهگیری شد. عدم استمرار فعالیت و فاصله محلهای نمونهبرداری از معادن مورد مطالعه را میتوان بهعنوان دلایل عمده عدم وجود اثر معنیدار معادن برداشت شن و ماسه بر ویژگیهای دانهبندی رسوبات معلق در رودخانه واز معرفی نمود.
پرونده مقاله
امروزه بهمنظور حفاظت از منابع آب و رفع مشکل بحران و کمبود آب و همچنین کاهش مخاطرات زیستمحیطی ناشی از افزایش تولید فاضلاب، کاربرد فاضلابها و پسابها در آبیاری محصولات کشاورزی گسترش یافته است. سیستم آبیاری قطرهای مناسبترین روش برای کاربرد پساب است، با این حال گرفتگی چکیده کامل
امروزه بهمنظور حفاظت از منابع آب و رفع مشکل بحران و کمبود آب و همچنین کاهش مخاطرات زیستمحیطی ناشی از افزایش تولید فاضلاب، کاربرد فاضلابها و پسابها در آبیاری محصولات کشاورزی گسترش یافته است. سیستم آبیاری قطرهای مناسبترین روش برای کاربرد پساب است، با این حال گرفتگی قطرهچکانها بزرگترین مشکل پیشروی سیستمهای آبیاری قطرهای است. شستشوی لترالهای آبیاری قطرهای یکی از روشهای مناسب برای کنترل گرفتگی قطرهچکانهاست. هدف از این تحقیق بررسی گرفتگی قطرهچکانهای ( 2) PCJ، ( 4) PCJ و ( 5/3) UniRam، در شرایط آبیاری با پساب تصفیهشده و همچنین بررسی تأثیر شستشوی لترالهای آبیاری بر کاهش و یا رفع گرفتگی قطرهچکانها بود. به این منظور روند تغییرات شاخصهای دبی نسبی، یکنواختی پخش، ضریب یکنواختی کریستیانسن و ضریب یکنواختی آماری دبی قطرهچکانهای مورد مطالعه در شرایط کاربرد پساب تصفیهشده و اعمال شستشو، در طی 504 ساعت آبیاری، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان گرفتگی قطرهچکانهای مورد بررسی در شرایط کاربرد پساب تصفیهشده قابل توجه نبود. بهطور کلی قطرهچکانهای ( 2) PCJ، ( 4) PCJ و ( 5/3) UniRam به ترتیب با 4/6، 9/0 و 5/0 درصد کاهش دبی، حساسیت بیشتری به گرفتگی داشتند. شستشوی لترالهای آبیاری موجب کاهش گرفتگی قطرهچکانها در شرایط کاربرد پساب تصفیهشده گردید. علاوه بر این عملکرد قطرهچکانهای مورد مطالعه از نظر شاخصهای دبی نسبی، یکنواختی پخش، ضریب یکنواختی کریستیانسن و ضریب یکنواختی آماری دبی در طول دوره بررسی در ردیف خوب-خیلی خوب قرار گرفت.
پرونده مقاله
برآورد رطوبت خاک سطحی برای مدیریت بهینه منابع آب و خاک ضروری است. رطوبت خاک سطحی، متغیری مهم در چرخۀ آبی طبیعت است که نقش مهمی در تعادل جهانی آب و انرژی به واسطه تاثیر بر فرآینده های هیدرولوژیک، اکولوژیک و هواشناسی دارد. رطوبت خاک به دلیل تغییر پذیری ویژگی های خاک، توپو چکیده کامل
برآورد رطوبت خاک سطحی برای مدیریت بهینه منابع آب و خاک ضروری است. رطوبت خاک سطحی، متغیری مهم در چرخۀ آبی طبیعت است که نقش مهمی در تعادل جهانی آب و انرژی به واسطه تاثیر بر فرآینده های هیدرولوژیک، اکولوژیک و هواشناسی دارد. رطوبت خاک به دلیل تغییر پذیری ویژگی های خاک، توپوگرافی، پوشش گیاهی و پویایی نیوار در زمان و مکان تغییر می کند. اندازه گیری رطوبت خاک، به طور مستقیم با استفاده از روش های درجا مانند نوترون متر و TDR یا به طور غیر مستقیم به وسیله توابع انتقالی و یا سنجش از دور انجام می شود. از آنجا که اندازه گیری های درجا معمولا در پهنه های وسیع هم هزینه بر و هم زمان بر می باشند، برای برآورد رطوبت خاک در مقیاس های مکانی بسیار بزرگ، می توان روش هایی همچون سنجش از دور را به کار گرفت. هدف از انجام این پژوهش، برآورد رطوبت خاک سطحی با استفاده از شاخص های NDVI، NDMI و LST بود. بدین منظور با استفاده از تصاویر MODIS 1B شاخص های مورد نظر استخراج و با داده های زمینی رطوبت خاک واسنجی و اعتبارسنجی شدند. در این پژوهش، منطقه مورد مطالعه تشریح گردید و سپس با استفاده از شاخص های استخراج شده، مدل برآورد رطوبت خاک به دست آمد. نتایج نشان داد بین مقادیر رطوبت خاک سطحی با شاخص های NDVI، NDMI و LST همبستگی مناسبی (66%) وجود دارد. نتایج صحت سنجی مدل برآورد رطوبت خاک نیز نشان داد که این مدل با میانگین خطای کمتر از 018/0 ، قادر به پیش بینی رطوبت خاک سطحی است، این مقدار خطای اندک، نشان دهنده دقت زیاد مدل پیشنهادی برای برآورد رطوبت خاک سطحی می باشد.
پرونده مقاله
استفاده از مدلهای گیاهی همچون مدل AquaCrop میتواند ابزاری مفید برای مدیریت کارآتر مصرف آب باشد که این مدلها قبل از بکارگیری بایستی مورد ارزیابی قرار گیرند. در این پژوهش، دقت مدل AquaCrop در برآورد وزن تر اندام هوایی و تبخیر و تعرق ذرت در شرایط متفاوت بافت و حاصلخیزی چکیده کامل
استفاده از مدلهای گیاهی همچون مدل AquaCrop میتواند ابزاری مفید برای مدیریت کارآتر مصرف آب باشد که این مدلها قبل از بکارگیری بایستی مورد ارزیابی قرار گیرند. در این پژوهش، دقت مدل AquaCrop در برآورد وزن تر اندام هوایی و تبخیر و تعرق ذرت در شرایط متفاوت بافت و حاصلخیزی خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش مزرعهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار بافت خاک (لوم رسی سیلتی، لوم و لومی شنی) و در سه سطح حاصلخیزی خاک (بدون افزودن کود، افزودن یک و دو درصد کود به خاک) و در سه تکرار در تابستان سال 1391 در منطقه جی و قهاب اصفهان اجرا شد. نتایج این تحقیق نشان داد که این مدل در پیشبینی وزن تر اندام هوایی ذرت علوفهای بسیار کارآمد است. میانگین خطای نرمال شده (nRMSE) در برآورد وزن تر اندام هوایی ذرت در مرحله واسنجی و صحت سنجی بهترتیب 87/0% و 67/0% بدست آمد. پیش بینی تبخیر و تعرق ذرت در طول فصل رشد توسط مدل با میزان خطای بیشتری همراه بود. بیشینه و کمینه میانگین ریشه مربعات خطای مدل، در تیمارهای خاک لومی شنی با افزودن دو درصد کود (SLF2) و خاک لوم با افزودن یک درصد کود(LF1) بهترتیب برابر 88/0 و 42/1 میلی متر بر روز بدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین مقادیر RMSE و nRMSE در شبیهسازی تبخیر و تعرق ذرت در خاک لوم شنی به ترتیب برابر 16/1 و 3/24% است که بیشتر از میانگین مقادیر RMSE و nRMSE در دو نوع خاک لوم رسی سیلتی و لوم -که بهترتیب برابر 08/1، 2/26% و 93/0، 4/20% است- می باشد. البته باید به این نکته توجه داشت که دقت مدل در پیشبینی تبخیر و تعرق در سطوح مختلف حاصلخیزی خاک بسته به بافت خاک متفاوت بود بهطوریکه در خاک لوم بیشترین میزان خطا در تیمار بدون افزودن کود(97/0 میلی متر) و در خاک لوم شنی در تیمار با افزودن دو درصد کود(42/1 میلی متر) حاصل گردید.
پرونده مقاله
رسوب ناشی از فرسایش خاک بهعنوان مهمترین نمایههای تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعۀ پایدار و تهدیدی بر زیستبومها تلقی میشود. لذا تخمین رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت میباشد. گستردگی آبخیزها و کمبود ایستگاههای سنجش رسوب باعث شده تا از روشهای غیرمستقیم ا چکیده کامل
رسوب ناشی از فرسایش خاک بهعنوان مهمترین نمایههای تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعۀ پایدار و تهدیدی بر زیستبومها تلقی میشود. لذا تخمین رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت میباشد. گستردگی آبخیزها و کمبود ایستگاههای سنجش رسوب باعث شده تا از روشهای غیرمستقیم از قبیل مدلهای تهیه شده در آبخیزهای مشابه جهت تخمین رسوب در آبخیز فاقد آمار استفاده نمایند. در این پژوهش، 42 ایستگاه رسوبسنجی جنوب و جنوب شرقی دریای خزر با دورههای آماری بیش از 20 سال انتخاب گردید. با برقراری ارتباط بین مقادیر دبی و رسوب معلق در مواقع سیلابی اقدام به تخمین مقادیر روزانۀ رسوب معلق از روی دبیهای روزانه شده و مقادیر رسوب متوسط سالانه محاسبه گردید. با استفاده از آزمون گاما، 13 عامل موثر بر تولید رسوب به 5 عامل اصلی کاهش داده شد و ایستگاههای مورد مطالعه با بهکارگیری تحلیل خوشهای، تحلیل تابع تشخیص و منحنیهای اندرو در گروههای همگن قرار گرفتند. برای هر گروه همگن حاصل از هر یکی از روشهای همگنسازی مذکور و برای کل ایستگاهها بهعنوان یک گروه با 5 عامل اصلی انتخاب شده مدل رگرسیونی برای تخمین میزان رسوب معلق متوسط سالانه تهیه شد و مقادیر خطا و کارآیی مدلهای تهیه شده با استفاده از نمایههای آماری RE، RRMSE و RBIAS براساس دادههای مشاهداتی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که هر 3 روش همگنسازی نتایج بهتری نسبت به مدل کلی داشته و روش منحنی های اندرو بهترتیب با مقادیر خطای نسبی (RE)، ریشه نسبی مجذور میانگین مربعات خطا (RRMSE) و انحراف نسبی (RBIAS) 12/38 و 16/53 درصد و 01/0- در مرحلۀ واسنجی و 91/45 و 11/33 درصد و 01/0 در مرحلۀ اعتبارسنجی نسبت به دو روش تحلیل خوشهای و تحلیل تابع تشخیص عملکرد بهتری در همگنسازی حوزههای آبخیز بر اساس تولید رسوب داشته است. همچنین دبی اوج با دوره بازگشت دو ساله نیز بیشترین تأثیر در تغییرات میزان رسوب معلق متوسط سالانه را دارد.
پرونده مقاله