گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه است، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است. حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و به ندرت جذب ساختارهای مدرن شهر چکیده کامل
گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه است، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است. حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و به ندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. این پژوهش با هدف مطالعهی اثر سکونت، در سکونتگاههای حاشیهای شهری بر انحرافات اجتماعی شهروندان ساکن در شهر سنندج در شهرک نایسر انجام شده است.
روش پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و توسعهای و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. این مطالعه از تکنیک پیمایش بهره برده است و پرسشنامهی محققساخته مبتنی بر روایی و پایایی مناسب و با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در میان پاسخگویان توزیع گردیده است.
نتایج نشان داد که نظام ارزشی شهروندان که شامل ارزشهای مذهبی و فرهنگی است با ضریب (35/0-) اثر معکوس و معناداری بر میزان انحرافات اجتماعی دارد و پایگاه اجتماعی- اقتصادی و ساختار قدرت، در خانواده هر کدام با ضرایب (15/0) و (30/0) اثر معناداری بر میزان انحرافات اجتماعی دارند.
پرونده مقاله
رشد روزافزون و بیرویهی جمعیت در مناطق شهری بخصوص در کلانشهرها، چه بسا موجب ازدیاد بلندمرتبهسازیها و همچنین بروز مشکلات زیادی همچون افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش امنیت و... شده است که در دهههای اخیر در شهر اصفهان نیز رو به افزایش بوده است. این پژوهش با هدف ب چکیده کامل
رشد روزافزون و بیرویهی جمعیت در مناطق شهری بخصوص در کلانشهرها، چه بسا موجب ازدیاد بلندمرتبهسازیها و همچنین بروز مشکلات زیادی همچون افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش امنیت و... شده است که در دهههای اخیر در شهر اصفهان نیز رو به افزایش بوده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطهی بلندمرتبهسازی و میزان و نوع جرائم شهری است. جرم در مفهوم عام زاییدهی اجتماع و از توابع زندگی اجتماعی است اما جرائم شهری نیز با جرائمی که در مناطق روستایی خالی از سکنه روی میدهند، از حیث نوع، میزان و شرایط تفاوت دارند (السان، 1387: 7). در این پژوهش علاوه بر ارزیابی ارتباط دو متغیر اصلی، عوامل دیگری را که در میزان جرائم شهری مؤثرند بررسی میشود. روش مورد استفاده آن روش توصیفی-تحلیلی است، از اینرو برای انجام تحلیلهای پژوهش، از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده میشود. جامعهی آماری تعیین شده 7 منطقهی حوزهی شمال و جنوب شهر اصفهان- به ترتیب مناطق 12، 8، 7، 14 و 13، 5، 6- است. این پژوهش به سبب محدودیت در اطلاعات مورد نیاز برای همهی مناطق، فاقد نمونه بوده و تحلیلها بر روی جامعهی آماری انجام شده است. تحلیلهای انجامشده نشان دادهاست که رابطهی خطی بین بلندمرتبهسازی و جرائم شهری، اندک بوده؛ به طور کلی افزایش بلندمرتبهسازی به میزان 6.5 درصد سبب افزایش جرائم میشود. از سوی دیگر رابطهی غیرخطی شدیدی که میان دو متغیر فوق ایجاد شد، عدد 0.92 را نشانداده که رابطهای بسیار شدید است. ضرایب اسپیرمن و پیرسون در میان 4 گروه جرائم شهری نیز حاکی از آن است که گروه جرائم علیه اموال و مالکیت، با ضریب همبستگی پیرسون 0.47 و ضریب اسپیرمن 0.6، در میان سایر گروهها رابطهای قوی را برقرار ساختهاست؛ که میتواند نشان دهد که احتمال ارتکاب جرم در مناطق بلندمرتبه همانند منطقهی 6 به دلیل وضعیت اقتصادی نسبتاً مناسب، بخصوص در برخی محلهها، توسط ساکنان دیگر مناطق، افزایش مییابد. در بررسی تأثیرات متغیرهای مداخلهگر نیز نتایج حاصله نشانداد که هرچه وضعیت اشتغال، دوام و قدمت بناها در میان مناطق از وضعیت مناسبتری برخوردار باشد، میزان جرائم شهری نیز کمتر خواهدشد.
پرونده مقاله
مقالهی حاضر با هدف تبیین نگرش به حقوق شهروندی زنان شهر تهران مبتنی بر سرمایههای اجتماعی و فرهنگیشان انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع تحلیلی است. جامعهی آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1395 است که به صورت تصادفی طبقهای، از بین مناطق 22گانهی شهر تهران چکیده کامل
مقالهی حاضر با هدف تبیین نگرش به حقوق شهروندی زنان شهر تهران مبتنی بر سرمایههای اجتماعی و فرهنگیشان انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع تحلیلی است. جامعهی آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1395 است که به صورت تصادفی طبقهای، از بین مناطق 22گانهی شهر تهران و با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه محققساخته بوده است. چارچوب نظری برای سرمایهی اجتماعی؛ نظریهی بوردیو با دو رویکرد عینیتگرایی(مشارکت- تعهدات و تعامل اجتماعی) و ذهنیتگرایی (آگاهی- اعتماد و- احساس انسجام اجتماعی) که برآیند دیالکتیکی میان ملکه(ذهن) و میدان (عین) است؛ برای سرمایهی فرهنگی نیز طبق نظریهی بوردیو شامل سرمایهی فرهنگی تجسدیافته- عینیت یافته و نهادینه شده است و برای نگرش به حقوق شهروندی نیز از مدل ژانوسکی در ابعاد سیاسی و مشارکتی- مدنی- اجتماعی استفاده شد. وضعیت نگرش به حقوق شهروندی زنان 55% بود.
نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که در مجموع شاخصهای ششگانهی سرمایهی اجتماعی، 17درصد نگرش به حقوق شهروندی زنان را تبیین میکند که بیشترین سهم و اهمیت را اعتماد اجتماعی و تعاملات اجتماعی دارند. همچنین شاخصهای سهگانهی سرمایهی فرهنگی نیز به میزان 27 درصد نگرش به حقوق شهروندی زنان را تبیین میکند که بیشترین سهم مربوط به سرمایهی تجسدیافته است.
پرونده مقاله
فرهنگ شهروندی هنجارهای جامعه را رقم میزند و پایههای ارتباط میان شهروندان را شکل میدهد؛ شهری که از فرهنگ غنی شهروندی لبریز است، امنیت و آرامش در آن هویداست و مشارکت شهروندان در هر فعالیت به چشم میخورد؛ مشارکتی سازنده که هزینههای ادارهی شهر را کاهش داده و لبخند را ج چکیده کامل
فرهنگ شهروندی هنجارهای جامعه را رقم میزند و پایههای ارتباط میان شهروندان را شکل میدهد؛ شهری که از فرهنگ غنی شهروندی لبریز است، امنیت و آرامش در آن هویداست و مشارکت شهروندان در هر فعالیت به چشم میخورد؛ مشارکتی سازنده که هزینههای ادارهی شهر را کاهش داده و لبخند را جایگزین دغدغهها و ناآرامیها مینماید.
با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش سرمایهی اجتماعی در پایبندی به فرهنگ شهروندی به عنوان هدف اصلی است. جامعهی آماری پژوهش حاضر شهر اصفهان است که تعداد 400 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل سرمایهی اجتماعی (37/0 =P)، و ابعاد آن یعنی اعتماد اجتماعی (43/0 =P)، تعامل اجتماعی (36/0 =P)، آگاهی اجتماعی (33/0 =P)، انسجام اجتماعی (44/0= P) و حمایت اجتماعی (30/0= P) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین تمام فرضیههای پژوهش تأیید میشوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری AMOS نیز نشان دادند که متغیر سرمایهی اجتماعی در مجموع 43/0 بر متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
در تمامی نقاط دنیا بازار، مفهومی کلیدی بوده و تمامی گفتمانهای روزمره و واقعیتهای سیاسی را تحت الشعاع خود قرار داده است. به بازار به عنوان یک واقعیت اجتماعی و اقتصادی پیچیده و موضوعی جامعهشناختی نگریسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعهی جامعهشناختی بازار و چکیده کامل
در تمامی نقاط دنیا بازار، مفهومی کلیدی بوده و تمامی گفتمانهای روزمره و واقعیتهای سیاسی را تحت الشعاع خود قرار داده است. به بازار به عنوان یک واقعیت اجتماعی و اقتصادی پیچیده و موضوعی جامعهشناختی نگریسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعهی جامعهشناختی بازار و تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کارکرد بازاریان در سه دههی اخیر 80-60 (مطالعهی موردی بازار قیصریه اصفهان) انجام شده است. این مقاله از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خُرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار جمعآوری دادههای پرسشنامه، اسناد و مدارک تاریخی و مصاحبه است. جامعهی آماری، بازاریان بازار قیصریهی اصفهان و راستههای منتهی به آن است و حجم نمونه 384 نفر است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحولات اجتماعی بر کارکرد فرهنگی با ضریب معناداری zبرابر 924 /21 و بر کارکرد سیاسی بازار قیصریهی اصفهان با ضریب معناداریz برابر026/81 تأثیر مثبت دارد و همچنین تحولات فرهنگی بر کارکرد اقتصادی با ضریب معناداریz برابر149/2 و بر کارکرد اجتماعی با ضریب z برابر832/31 و بر کارکرد فرهنگی بازار با ضریب 792/12تأثیر مثبتی دارد همچنین تحولات اقتصادی بر کارکرد اقتصادی بازار با ضریب z برابر07/68 و بر کارکرد اجتماعی با ضریب 058/6 تأثیر مثبتی دارند اما تحولات اجتماعی بر کارکرد اقتصادی و اجتماعی تأثیر نداشته و نیز بین تحولات فرهنگی و کارکرد سیاسی و تحولات اقتصادی و کارکرد فرهنگی و سیاسی بازار قیصریه تأثیری مشاهده نگردیده است.
پرونده مقاله
سلامت اجتماعی عبارت است از چگونگی ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع. از نظر کییز فردی برخوردار از سلامت اجتماعی است که اجتماع را به صورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و بالقوه مفید برای رشد و شکوفایی بداند و احساس کند که به جامعه تعلق دارد، از طرف جامعه پذیرفته می شو چکیده کامل
سلامت اجتماعی عبارت است از چگونگی ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع. از نظر کییز فردی برخوردار از سلامت اجتماعی است که اجتماع را به صورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و بالقوه مفید برای رشد و شکوفایی بداند و احساس کند که به جامعه تعلق دارد، از طرف جامعه پذیرفته می شود و در پیشرفت آن سهیم است. سلامت اجتماعی، نوعی بهداشت روانی، فردی و جمعی است، که در صورت تحقق آن، شهروندان دارای انگیزه و روحیه شاد بوده و در نهایت، جامعه شاداب و سلامت خواهد بود. هدف از پژوهش حاضر ، بررسی کارکردهای سلامت اجتماعی در جوامع شهری و به طور مشخص، در کلان شهر اصفهان است.چارچوب نظری پژوهش با استفاده از دیدگاه های کییز، دورکیم، فروم و فروید تدوین شده است. روش تحقیق پیمایش، و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان 15 تا 64 ساله ی باسواد شهر اصفهان بوده و نمونه آماری نیز شامل تعداد 385 نفر از جامعه آماری فوق در نظر گرفته شده که به روش خوشه ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و جهت آزمون مدل از نرم افزار Amos استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیر مستقلِ سلامت اجتماعی و متغیرهای وابسته یِ سلامت روانی، هنجارمندی اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط بین متغیر هنجارمندی اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی نیز معنادار است.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسندهی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانهی هربرت بلومر، آیا فضاها چکیده کامل
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسندهی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانهی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعهی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعهی آماری مورد مطالعه مجموعه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دورهی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دورهی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونهی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شده اند. مبنای روشی این پژوهش عین گرایی دیالکتیکی است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط هم زمان آن ها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان دیالکتیک چشماندازها یا تقابل مناظر می رسیم که بر اساس آن می توان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطه های متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن داده های حاصل از پژوهش ها و هم چنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه می توان به عنوان نتیجهی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچ کدام از نویسندگان منتخب را نمی توان به طور مطلق دیالکتیک گرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و هم چنین نوع و حجم داستان، می تواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
پرونده مقاله