مطالعۀ تحول معنایی واژگان قرآن از عصر پیش از نزول تا ادوار بعد یک ضرورت است و فهمصحیح معنای آیات بدون آن میسر نیست. از جملۀ مؤلفههای تأثیرگذار در معنای واژگان، روابط آنها با همدیگر در متن، بهویژه رابطۀ همنشینی کلمات است. در این مطالعه به تبیین محورهای همنشینی اهل چکیده کامل
مطالعۀ تحول معنایی واژگان قرآن از عصر پیش از نزول تا ادوار بعد یک ضرورت است و فهمصحیح معنای آیات بدون آن میسر نیست. از جملۀ مؤلفههای تأثیرگذار در معنای واژگان، روابط آنها با همدیگر در متن، بهویژه رابطۀ همنشینی کلمات است. در این مطالعه به تبیین محورهای همنشینی اهل و مؤلفههای معنایی آن از دورۀ پیش از اسلام تا عصر نزول میپردازیم و میکوشیم نشان دهیم رابطۀ همنشینی اهل و کاربست آن با ضمائر که در دورۀ پیش از اسلام مشاهده میشود به قرآن راه یافته، و همنشینهای جدیدی نیز در عصر نزول به اهل افزوده شده که به توسعۀ کاربستهای زبانی آن انجامیده است. واژۀ اهل فقط در قالب ترکیب اضافی در قرآن بهکار رفته، و به لحاظ ساختار نحوی با اسم ظاهر و ضمیر همنشین شده است. در میان اسمهای ظاهر، واژۀ الکتاب و اسامی مکان بیشترین همنشینی را با اهل دارد؛ همچنان که اسامی پیامبران نیز، بیشترین همنشینی را همچون مرجع ضمائر متصل به اهل دارا است. همچنین، معنای اختصاص، تعلق و انس را در همۀ این همنشینها میتوان دید.
پرونده مقاله
غلو و مصادیق آن در طول تاریخ امامیه همواره محل بحث بوده، و دربارۀ حدود و ثغور آن اختلافاتی وجود داشته است. برخی اعتقادات گاهی غلوآمیز تلقی شده، و گاهی به همانها طور دیگری نگریسته شده است. در این مطالعه بنا داریم سیر تطور تاریخی مسئلۀ غلو را بازکاویم و منشأ برخی اختلافا چکیده کامل
غلو و مصادیق آن در طول تاریخ امامیه همواره محل بحث بوده، و دربارۀ حدود و ثغور آن اختلافاتی وجود داشته است. برخی اعتقادات گاهی غلوآمیز تلقی شده، و گاهی به همانها طور دیگری نگریسته شده است. در این مطالعه بنا داریم سیر تطور تاریخی مسئلۀ غلو را بازکاویم و منشأ برخی اختلافات در سه مکتب کوفه، قم و بغداد را در تعریف آن بازشناسیم؛ همچنانکه میخواهیم بدانیم کدام شخصیتها در این مکاتب و هر یک به سبب چه دیدگاههایی متهم به غلو شدهاند. با مطالعۀ شخصیتهایی مانند جابر بن یزید جعفی، مفضل بن عمر، ابن ابییعفور، هشام بن حکم از مکتب کوفه، ابن بابویه از مکتب قم، و شیخ مفید از بغداد چنین به نظر میرسد برخی افراد احتمالاً به دلیل نقل احادیثی که اهل بیت (ع) فقط به نزدیکان و صاحبان سِرّ خود میگفتهاند متهم به غلو شدهاند؛ روایاتی که مضمون غالب آنها فضائل اهل بیت (ع) است. همچنین برخی اعتقادات مانند عدم سهو النبی در یک مکتب غلو محسوب میشده، درحالیکه در مکتب دیگری غلوآمیز نبوده است.
پرونده مقاله
در پژوهشهای جدید تاریخ قرائات فرضیهای مطرح شده است که مطابق آن، در انتقال از سدۀ سوم به چهارم تغییری در وجهۀ علم قرائات ایجاد شد. قرائات که تا پیش از آن همچون یک قرینۀ ادبی و با کمترین محدودیت نقل و استفاده میشد، در ابتدای سدۀ چهارم به استفاده از الگوهای حدیثی متما چکیده کامل
در پژوهشهای جدید تاریخ قرائات فرضیهای مطرح شده است که مطابق آن، در انتقال از سدۀ سوم به چهارم تغییری در وجهۀ علم قرائات ایجاد شد. قرائات که تا پیش از آن همچون یک قرینۀ ادبی و با کمترین محدودیت نقل و استفاده میشد، در ابتدای سدۀ چهارم به استفاده از الگوهای حدیثی متمایل شد، ابزارهای متعددی از حدیث را برای صحتسنجی بهکار بست و چارچوب یک علم نقلی را به خود گرفت. در مطالعۀ پیشِرو یکی از شواهد این تغییر رویکرد را بازخواهیم شناساند. بدین منظور، به مقایسۀ دو اثر با نام معانی القرآن از دو ادیب نامدار، یعنی فَرّاء از اوائل سدۀ سوم و زَجّاج از اوائل سدۀ چهارم میپردازیم. چنان که خواهیم دید، فَرّاء که در دورۀ رواج عقلگرایی و اثرگرایی معتدل زیسته، علاوه بر استفادۀ معنایی از قرائات، قرائات را به منزلۀ ابزاری برای پیشبُردِ مباحث ادبی خود به کار گرفته است. از آن سو، زَجّاج که در زمان غلبۀ اصحاب حدیث میزیسته، و خود نیز به همین شیوۀ تفکر وابستگی داشته، قرائت را یک سنت میداند و در تمام تعاملات خود با قرائات از این بینش متأثر است.
پرونده مقاله
سَبیل پُرکاربردترین واژۀ متعلّق به حوزۀ معنایی راه در عصر نزول است و به دلیل کاربرد در سیاق های متنوع گاه از نگاه عالمان مسلمان بر 14 معنای مختلف حمل شده است. مروری بر منابع لغوی و تفسیری گویای آن است که عالمان مسلمان اطلاع چندانی از فرایند ساخت و مؤلفه های معنایی سبی چکیده کامل
سَبیل پُرکاربردترین واژۀ متعلّق به حوزۀ معنایی راه در عصر نزول است و به دلیل کاربرد در سیاق های متنوع گاه از نگاه عالمان مسلمان بر 14 معنای مختلف حمل شده است. مروری بر منابع لغوی و تفسیری گویای آن است که عالمان مسلمان اطلاع چندانی از فرایند ساخت و مؤلفه های معنایی سبیل و ویژگی های این نوع از راه در بافت نزول نداشته اند. در مطالعۀ حاضر با هدف جبران این خلأ مطالعاتی می کوشیم با بهره گیری از روش های معناشناسی تاریخی و معناشناسی فرهنگی، معنای سبیل را آنگونه که در عصر نزول درک می شده است، تبیین کنیم. بدین منظور، با بررسی سابقۀ تاریخی مادۀ س ب ل برای نخستین بار بروز اشتراک لفظی در این ماده را خاطرنشان خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که این ماده یک بار بر اثر الحاق پیش ساز س به بُن ثنایی ب ل، و بار دیگر با افزوده شدن پس ساز ل به بُن ثنایی س ب ساخته شده که دومی در ساخت واژۀ سبیل ایفای نقش کرده است. همچنین، خواهیم کوشید نشان دهیم سبیل در عصر نزول بر راه هایی اطلاق می شده است که از تعیّن خارجی، وضوح و شفّافیت برخوردار نبودند و جز با یاری جستن از راه بَلَدان، پیمایش آنها ممکن نبود.
پرونده مقاله
عصر ابن بابویه از دورههای پرالتهاب در تاریخ مذهب شیعۀ امامیه بهحساب میآید. خروج امام از دسترس مستقیم در کنار تردیدافکنی دیگر فرقْ مردم را با حیرتی فراگیر مواجه کرد. در چنین وضعیتی ابن بابویه با نگارش کتاب کمال الدین تلاش نمود مهمترین چالشهای گفتمانی عصر خویش را که چکیده کامل
عصر ابن بابویه از دورههای پرالتهاب در تاریخ مذهب شیعۀ امامیه بهحساب میآید. خروج امام از دسترس مستقیم در کنار تردیدافکنی دیگر فرقْ مردم را با حیرتی فراگیر مواجه کرد. در چنین وضعیتی ابن بابویه با نگارش کتاب کمال الدین تلاش نمود مهمترین چالشهای گفتمانی عصر خویش را که موجب شکلگیری حیرتی گسترده پیرامون امام عصر (ع) شده بود بررسی کند. به دلیل عدم انعکاس مستقیم این گفتمانها در آثار تاریخی مختلف، لازم است با تحلیل و دستهبندی دادههای مندرج در کتاب کمال الدین، مهمترین جریانهای فکری شیعیان دورۀ حیرت و چالشهای گفتمانی ایشان را بازشناسیم. به نظر میرسد ابن بابویه خود را با سه مسئلۀ اصلیِ اثبات وجود حجت الٰهی و تعیّن یافتنش در فرزند امام عسکری (ع)، غیبت امام و عدم تنافی آن با شئون امامت، و طول عمر امام روبهرو میدیده است. مطالعۀ پیشرو برای آزمون همین فرضیه صورت میگیرد. میخواهیم دریابیم هریک از این قبیل مسائل از جانب کدام دسته از مخالفان مطرح میشده، و پاسخهای ابن بابویه در مقام رویارویی با هرکدام چه بوده است.
پرونده مقاله
جامعنگاری جریانی کهن در فرهنگ اسلامی، و کوشش برای بازشناسی جوامع حدیثی از حوزههای جدید مطالعه در حوزۀ تاریخ و علوم حدیث است. تعاریف در معرفی جوامع حدیثی متفاوت است؛ به گونهای که هیچ یک از آنها جامع و مانع نیست. کتابها و مقالههای انگشتشماردربارۀ جوامع حدیثی تنها به چکیده کامل
جامعنگاری جریانی کهن در فرهنگ اسلامی، و کوشش برای بازشناسی جوامع حدیثی از حوزههای جدید مطالعه در حوزۀ تاریخ و علوم حدیث است. تعاریف در معرفی جوامع حدیثی متفاوت است؛ به گونهای که هیچ یک از آنها جامع و مانع نیست. کتابها و مقالههای انگشتشماردربارۀ جوامع حدیثی تنها به معرفی جوامع مهم حدیثی شیعه و اهل سنت میپردازند و به نظر میرسد که در آنها تعریفِ پذیرفتنی یا حتی تصویر واضحی از مفهوم جامعنگاری حاصل نشده است. در این مطالعه با مرور سیر تاریخی نگارشهای جامع حدیثی نزد شیعیان و اهل سنت و تعریفهای ارائهشده در معرفی خصوصیات جوامع حدیثی، ضمن بیان دیدگاهها دربارۀ جوامع حدیثی و نقد کتابهایی که در معرفی آنها تألیف شده است، جامعترین تعریف از جامعنگاری را بازخواهیم شناخت. چنان که خواهیم دید، تعریف بهینه ناظر به جامعیت در اکثر موضوعات دینی است که قابل انطباق بر برخی کتابهای جامع شیعه نیست؛ گرچه در میان شیعیان از زمان پیدایی حدیث تا کنون، جامعنگاران بزرگی ظهور کردهاند.
پرونده مقاله
علم مناسبت ازسدۀ 8ق همچون یک دانش مطرح شد و آنچه در کتب علوم قرآن همچون تاریخ این علم بیان میگردد معطوف به آثار این سده و بعد از آن است؛ آثاری که در آنها بهصراحت از انواع ارتباط و اتصال بین آیات و سُوَر سخن گفته شده است. این سؤال مطرح است که بستر پیدایی و نضج اندیشۀ چکیده کامل
علم مناسبت ازسدۀ 8ق همچون یک دانش مطرح شد و آنچه در کتب علوم قرآن همچون تاریخ این علم بیان میگردد معطوف به آثار این سده و بعد از آن است؛ آثاری که در آنها بهصراحت از انواع ارتباط و اتصال بین آیات و سُوَر سخن گفته شده است. این سؤال مطرح است که بستر پیدایی و نضج اندیشۀ تناسب چه بوده است و اندیشمندان مسلمان چه مسیری را طی کردهاند تا موضوع تناسبِ میان آیات و سور قرآن برای آنها به دغدغهای علمی تبدیل شود. در این مطالعه میخواهیم از این فرضیه دفاع کنیم که ریشههای این اندیشه را باید ازسدۀ سق به بعد، و در حیطۀ اثبات اعجاز نظم قرآن و مفهوم نظم جستجو کرد. گسترش افق نگاه مفسران از ارتباط بین الفاظ به ارتباط بین آیات نقطۀ عطف این مسیر است که در آثار باقلانی به روشنی دیده میشود. پس از این مرحله در سدۀ 5ق ورود نگرش ارتباطگرا به کتب تفسیری همچون تبیان شیخ طوسی نیز بستری برای رشد دانش تناسب بود. درنهایت، در سدۀ 6ق تلاقی علم تفسیر با موضوع اعجاز بیانی قرآن که خاصه در تفسیر کشاف زمخشری مطرح شد، آغازی برای رشد و فراگیری این دانش در بین مفسران و دانشمندان گردید.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین زمینههای تحلیلی در بررسی متن ادبی قرآن کریم تحلیل کهنالگویی است که با رویکردی تاریخی ـ تطبیقی، مضامین و مفاهیم این متن مقدس را در ارتباط با ساختارهای روانی و فرهنگی مخاطبانش تفسیر و تأویل میکند. این رویکرد بیشترین تأثیرات را از نظریات کارل گوستاو یو چکیده کامل
یکی از مهمترین زمینههای تحلیلی در بررسی متن ادبی قرآن کریم تحلیل کهنالگویی است که با رویکردی تاریخی ـ تطبیقی، مضامین و مفاهیم این متن مقدس را در ارتباط با ساختارهای روانی و فرهنگی مخاطبانش تفسیر و تأویل میکند. این رویکرد بیشترین تأثیرات را از نظریات کارل گوستاو یونگ دربارۀ ناخودآگاه جمعی و کهنالگوها پذیرفته است و بهمثابۀ یکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر بهشمار میآید. مطالعۀ حاضر با این هدف صورت میگیرد که با کمک این رویکرد به بررسی رؤیای یوسف (ع) بپردازیم و زوایای کهنالگویی آن را به بحث و بررسی بگذاریم. سؤال اصلی در این پژوهش آن است که آیا میتوان رؤیای یوسف (ع) را ــ چنانکه در قرآن یاد شده است ــ از نظرگاه روانشناسی تحلیلی و رویکرد نقد کهنالگویی مطالعه کرد یا نه؛ و آیا میتوان از این منظر، نمادهای بازتابیده در این رؤیا را تفسیر نمود و دریافت هریک چرا کاربسته شدهاند یا نه. میتوان چنین محتمل دانست که سجدۀ خورشید و ماه و ستارگان از هستۀ مرکزی کهنالگویی ناشی میشود که بازتاب آن را میتوان در اساطیر دید. هرگاه چنین باشد، آنچه این آیه بازمینمایاند، گرچه حکایت از رؤیا ست، بهحقیقت روانِ جمعیِ قوم یوسف (ع) را آشکار میکند.
پرونده مقاله
احمد بن حسین غضائری عالم شیعی بغدادی سدۀ 4 و 5ق صاحب تألیفاتی در زمینۀ رجال و کتابشناسی، و از جمله، اثری با نام کتاب الضعفاء بوده است. شیخ طوسی خبر میدهد با مرگ زودهنگام ابن غضائری آثار وی از میان رفته، و بااینحال، نجاشی از آنها مطالبی روایت کرده است. در اعصار بعدْ چکیده کامل
احمد بن حسین غضائری عالم شیعی بغدادی سدۀ 4 و 5ق صاحب تألیفاتی در زمینۀ رجال و کتابشناسی، و از جمله، اثری با نام کتاب الضعفاء بوده است. شیخ طوسی خبر میدهد با مرگ زودهنگام ابن غضائری آثار وی از میان رفته، و بااینحال، نجاشی از آنها مطالبی روایت کرده است. در اعصار بعدْ بزرگان مکتب حله و جبل عامل و پسینیان ایشان کتابی با نام الضعفاء و در انتساب به ابن غضائری را روایت، و غالباً به اقوال مندرج در آن اعتماد نمودهاند. این روایت و این اعتماد با نقدها و تردیدهایی نیز همراه شده است. غالب این تردیدها تا پیش از دوران معاصر نتیجۀ شک در اَصالت کتاب نبود؛ ولی در دورۀ معاصر برخی انتساب اثر موجود را به ابن غضائری منکِر شدند. در مطالعۀ پیشِرو میخواهیم با مروری بر سیر تحول دیدگاهها دربارۀ کتاب الضعفاء و آسیبشناسی آنها نشان دهیم انکار اَصالت اثر و انتساب آن به ابن غضائری فاقد مستندات کافی است و پیروان چنین دیدگاهی بایستههای اعتبارسنجی کتب و شرائط عمومی نسخهها را در نظر نگرفتهاند. چنان که خواهیم دید، گزارشهای تاریخی مرتبط با ابن غضائری و آرائش مؤید نسبت کتاب الضعفاء به او ست و بررسی تطبیقی محتوای اثر با قرائن مختلف در منابع فِرَق و رِجال نیز نشان از آن دارد که نویسندۀ کتاب یک عالِم اِمامی مُحتاط است؛ ویژگیهایی که با آراء رجالی منقول از ابن غضائری تطبیق دارد.
پرونده مقاله
آیآت آغازین سوره عبس، عتاب کننده شخصی است که بخاطر حضور نابینایی چهره در هم کشید. مبهم گذاری معاتَب، سبب اختلاف در تعیین مصداق شده است. این مسأله انگیزه پژوهش حاضر شد تا دیدگاه مفسّران اهل سنّت و شیعه را از قرن سوم تا پنجم، دوره اول تدوین تفسیر به روش تاریخی تحلیلی و با چکیده کامل
آیآت آغازین سوره عبس، عتاب کننده شخصی است که بخاطر حضور نابینایی چهره در هم کشید. مبهم گذاری معاتَب، سبب اختلاف در تعیین مصداق شده است. این مسأله انگیزه پژوهش حاضر شد تا دیدگاه مفسّران اهل سنّت و شیعه را از قرن سوم تا پنجم، دوره اول تدوین تفسیر به روش تاریخی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای بررسی کند تا معاتَب آیات را مشخص کند. تحقیق بدست داد که طبری و مفسّران بعدی اهل سنّت بر اساس روایات معتقدند پیامبر اکرم(ص) در حال گفتگو با اشراف قومش بود و از وی روی گرداند؛ در نتیجه مورد عتاب آیه قرار گرفت. ضعف این تفاسیر عدم بررسی متنی و سندی روایات، اضطراب سند و متن و مغایرت با اخلاق نبوی است. مفسّران شیعی روایت های اهل سنّت را با اخلاق پیامبر مغایر دانسته و متعرّض آنها نشده اند؛ و ظاهر آیه را حمل بر عتاب به غیر پیامبر کرده اند که طبق روایت امام صادق، یکی از بنی امیّه و طبق قولی عثمان بود. طبق رأی نوآورانه، تولّی به معنای رویگردانی همراه با خروج است؛ لذا عتاب آیه اول متوجّه مخاطب پیامبر است که با ورود ابن ام مکتوم، عبوس گشته و از مجلس بیرون شده است. پیامبر که بشدّت سرگرم گفتگو بود از خروج آن شخص ناراحت شد؛ در نتیجه عتاب های ملاطفت آمیز بعدی متوجه ایشان است که با اخلاق عظیم نبوی مغایرت ندارد.
پرونده مقاله
واقدی مورّخ سدۀ 2ق در المغازی خود در پایان بررسی هر غزوه با استناد به آیات قرآن و بیان شأن نزول آنها، ذکر مصداق، جزئیات قصص و شرح واژگان مانند یک مفسر به تبیین مفهوم آیه پرداخته است. مراجعۀ مکرر مفسران به کتاب او در دورههای مختلف تاریخی نشان میدهد کتاب مزبور علاوه ب چکیده کامل
واقدی مورّخ سدۀ 2ق در المغازی خود در پایان بررسی هر غزوه با استناد به آیات قرآن و بیان شأن نزول آنها، ذکر مصداق، جزئیات قصص و شرح واژگان مانند یک مفسر به تبیین مفهوم آیه پرداخته است. مراجعۀ مکرر مفسران به کتاب او در دورههای مختلف تاریخی نشان میدهد کتاب مزبور علاوه بر آن که مأخذی مهم در تاریخ اسلام بوده، منبعی متقن برای مفسران نیز بهشمار آمده است. با این مطالعه درصدد ایم گونههای تبیین این مورخ از آیات و موضع مفسران را در برابر این تبیینها در مرور آیات نازلشده دربارۀ جنگ اُحُد بازشناسیم. بر اساس یافتههای این مطالعه، گزارشهای واقدی در تبیین 17 آیه از 22 آیۀ مرتبط با غزوۀ احد در سورۀ آل عمران، خاصّه در ترسیم جزئیات تاریخی با اعتماد بر آیات و روایاتْ مورد پذیرش مفسران واقع شده است. راهیابی گزارشهای او در تفاسیر هم ارتباط با گرایش تفسیری مفسران، ویژگیهای هر عصر و نوعمخاطبان دارد.
پرونده مقاله
یکی از اسلوبهای ادبی مختص قرآن در میان نصوص دینی، ما أَدراک است. توجه به این قدمت، اهمیت بازخوانی معنای این اسلوب بیانی را با توجه به اختلاف مفسران در ساختار ادبی آن، روشن میکند. یکی از راههای برونرفت از اختلافات تفسیری در مورد مفاهیم اسلوبهای قرآنی، استفاده از دا چکیده کامل
یکی از اسلوبهای ادبی مختص قرآن در میان نصوص دینی، ما أَدراک است. توجه به این قدمت، اهمیت بازخوانی معنای این اسلوب بیانی را با توجه به اختلاف مفسران در ساختار ادبی آن، روشن میکند. یکی از راههای برونرفت از اختلافات تفسیری در مورد مفاهیم اسلوبهای قرآنی، استفاده از دانش معناشناسی تاریخی است. در این مقاله با استفاده از روشهای زبانشناسی تاریخی مانند ریشهشناسی و مطالعات زبانهای سامی، به دنبال تحلیلی معناشناختی از واژه دری و مشتقات آن برای رسیدن به تحلیلی دقیق از ساختار ادبی ما أدراک هستیم. دستاورد حاصل نشان میدهد که معنای دانستن در این فعل از قدمت زیادی نسبت به ریشه علم در زبان عربی برخوردار است. همین مطلب نقش بسیار کلیدی در رفع اختلاف ادبا و مفسران درباره تحلیلهای ادبی از فعل دری و مشتقات آن در قرآن به ویژه در اسلوب بیانی ما أدراک دارد. ادبا و مفسران در تبیین این فعل آن را با مادۀ علم از حیث ادبی مقایسه کردند در حالی که دو ساختار ادبی متفاوت دارند. این اسلوب در قرآن پیرامون بحث قیامت و احوال آن و مقدرات الهی، مطرح میشود و کارکرد بیانی آن با توجه به نتیجه بحث ریشهشناسی مادۀ دری دربردارندۀ مفاهیمی همچون تهویل تفخیم و تعظیم است.
پرونده مقاله