قرائات از رویکرد ادبی تا رویکرد حدیثی: مطالعۀ تطبیقی قرائات در معانی القرآن فَرّاء و زَجّاج
محورهای موضوعی : تاریخ قرآن
1 - استادیار گروه علوم قرآن و تفسیر، دانشکدۀ علوم قرآنی مشهد، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، مشهد، ایران.
کلید واژه: حدیث, سنت, رسم مصحف, قرائت, ابن مسعود, زَجّاج, فَرّاء,
چکیده مقاله :
در پژوهشهای جدید تاریخ قرائات فرضیهای مطرح شده است که مطابق آن، در انتقال از سدۀ سوم به چهارم تغییری در وجهۀ علم قرائات ایجاد شد. قرائات که تا پیش از آن همچون یک قرینۀ ادبی و با کمترین محدودیت نقل و استفاده میشد، در ابتدای سدۀ چهارم به استفاده از الگوهای حدیثی متمایل شد، ابزارهای متعددی از حدیث را برای صحتسنجی بهکار بست و چارچوب یک علم نقلی را به خود گرفت. در مطالعۀ پیشِرو یکی از شواهد این تغییر رویکرد را بازخواهیم شناساند. بدین منظور، به مقایسۀ دو اثر با نام معانی القرآن از دو ادیب نامدار، یعنی فَرّاء از اوائل سدۀ سوم و زَجّاج از اوائل سدۀ چهارم میپردازیم. چنان که خواهیم دید، فَرّاء که در دورۀ رواج عقلگرایی و اثرگرایی معتدل زیسته، علاوه بر استفادۀ معنایی از قرائات، قرائات را به منزلۀ ابزاری برای پیشبُردِ مباحث ادبی خود به کار گرفته است. از آن سو، زَجّاج که در زمان غلبۀ اصحاب حدیث میزیسته، و خود نیز به همین شیوۀ تفکر وابستگی داشته، قرائت را یک سنت میداند و در تمام تعاملات خود با قرائات از این بینش متأثر است.
In the transition from the third century to the fourth century, we are witnessing a change in the approach of the Scholars towards the Quranic readings. The Quranic readings, which were previously used as a literary tool and with the least of limitations, at the beginning of the fourth century, relied on the use of traditional patterns and used numerous instruments of authentication for the hadith. This paper presents one of the evidences of this change of approach, comparing two “maani al-Quran”s, one of them by Farra and of the early third century, and the other by Zajjaj, which belonged to the early fourth century, and concluded that Farra, who in The period of prevalence of rationalism and moderate temperament has lived, in addition to semantic use, has used Quranic readings as a means to advance its literary debates. But Zajjaj that lived during the time of the Dominant of the Ashab al-hadith and itself belongs to this way of thinking considers the Quranic reading to be a "tradition," and in all its interactions with the readings, is affected by the “Sunnah” as a key term
_||_