زمینه و هدف: در ایران، از نیمۀ دوم قرن نوزده به اینسو، در حالیکه روشنفکرانِ تجددخواهِ آشنا با فرهنگِ غرب، عمدتاً به مدرنیزاسیون با دیدۀ تعامل و رواداری مینگریستند و حتی از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکِ آن مسامحتاً جانبداری میکردند؛ در دگرسو امّا، روشنفکران سنّتی و بو چکیده کامل
زمینه و هدف: در ایران، از نیمۀ دوم قرن نوزده به اینسو، در حالیکه روشنفکرانِ تجددخواهِ آشنا با فرهنگِ غرب، عمدتاً به مدرنیزاسیون با دیدۀ تعامل و رواداری مینگریستند و حتی از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکِ آن مسامحتاً جانبداری میکردند؛ در دگرسو امّا، روشنفکران سنّتی و بومیگرا با پشتوانههای نسبتاً اعتقادی، نسبت به پدیداری و کارکرد مدرنیته و طلیعۀ تجدّد، با دیدۀ تخطئه و تقابل نگریسته و آن را مصداقِ غربزدگی میانگاشتند. این جستار میکوشد تا ضمن پاسخ به این پرسش که کیفیت دو سوی رویاروییِ فکریِ دگراندیشانِ ایرانی نسبت به شرقشناسی و ورودِ مظاهر مدرنیسم در امتداد سدۀ بیستم چگونه بودهاست؟، دلایل نظری و تئوریکِ این دو دیدگاه را در نگاهی به شرقشناسی، بررسی نماید.روششناسی: رویکرد روششناسانۀ این پژوهش تطبیقی و تحلیلی و مبتنی بر منابعِ کتابخانهای است.یافتهها و نتایج: مدرنیته در سِرشت خود گزارههای فردیت، آزادیِ مدنی و اهمیتِ قانون را ترویج میکرد. بهنظر میرسد رویکرد روشنفکرانِ ایرانی به شرقشناسی دوگانه بوده است؛ چنانکه به موازات شیفتگیِ برخی از ترقّی-خواهان نسبت به غرب و مظاهر مدرنیته که از فرقِ سر تا نوک پا غربیشدن را لازمۀ توسعه و پیشرفت جامعه می-دانستند؛ همزمان روشنفکرانِ سنتگرای ایران، دیدگاهِ گروهِ نخست را دگربودگی، غربزدگی و توطئۀ استعمار پنداشته و هرگونه تعامل و تسامح با غرب را نفی میکردند. مآلاً چنین مینماید که در مقطعِ سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، گفتمانِ گروهِ متأخر، مؤثّرتر افتاد و تا سالها گفتمان غالبِ جامعۀ ایران باقی ماند.
پرونده مقاله
تعدد و تنوع چالشها ، بحرانها و مناقشات میان بازیگران دولتی و غیردولتی باعث شده است تا شکلهای گوناگونی از دیپلماسی به فراخور ماهیت روابط طرفین مناقشات بروز و ظهور کند. بهعلت دشواریهای کارکردی دیپلماسی مسیر رسمی موسوم به مسیر 1، خصوصاً برای طرفین مناقشه که فاقد روابط چکیده کامل
تعدد و تنوع چالشها ، بحرانها و مناقشات میان بازیگران دولتی و غیردولتی باعث شده است تا شکلهای گوناگونی از دیپلماسی به فراخور ماهیت روابط طرفین مناقشات بروز و ظهور کند. بهعلت دشواریهای کارکردی دیپلماسی مسیر رسمی موسوم به مسیر 1، خصوصاً برای طرفین مناقشه که فاقد روابط رسمی هستند، کاربرد دیپلماسی یا تکنیک مسیر 2 یک انتخاب آگاهانه و هوشمند است. این تکنیک در انجام ماموریتهای خود در مواجهه با چالشها و محدودیتهای پیشبینی نشده، نیازمند حمایت و تایید اطراف مناقشه است. تحقیق حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که میان کاربرد این دیپلماسی (یا تکنیک) با کاهش منازعات چگونه ارتباط و همبستگی وجود دارد. انتخاب این موضوع از آن جهت مهم است که در تحقیقات انجام شده تاکنون بهندرت به پدیده نقش دیپلماسی مسیر 2 در منازعات ایران و امریکا پرداخته شده است. تحقیق حاضر بهدنبال تبیین این فرضیه است که دیپلماسی مسیر 2 متناسب با ظرفیت خود در کاهش منازعات نقش دارد و در مقاطعی نظیر نیل به توافق هسته ای (برجام) توانسته به-شکل محدود و موردی موفق عمل کند و فضای جدیدی در مناسبات طرفین مناقشه ایجاد کند.
پرونده مقاله
با مطالعه مشارکت زنان درطول تاریخ جوامع به این مهم میرسیم که زنان دراکثرکشورهها درسطوح وصورمختلف مشارکت حضور عمده ای نداشته اند و مشارکت آنان معمولا در سطوح پایین و میانی فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی بوده است، ازاین رو بررسی رابطه حضورومشارکت آنان درعرصه ه چکیده کامل
با مطالعه مشارکت زنان درطول تاریخ جوامع به این مهم میرسیم که زنان دراکثرکشورهها درسطوح وصورمختلف مشارکت حضور عمده ای نداشته اند و مشارکت آنان معمولا در سطوح پایین و میانی فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی بوده است، ازاین رو بررسی رابطه حضورومشارکت آنان درعرصه های مختلف جامعه وتاثیر مستقیم آن بر توسعه سیاسی ضروری است. بدون درنظرگرفتن شرایط مشارکت زنان دستیابی به توسعه برای هر جامعه ای غیر ممکن است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیرمشارکت زنان وتوسعه سیاسی دراستان مرکزی طی دوره 1395-1385می باشد. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است و با روش نمونه گیری خوشه ای، جامعه آماری به تعداد 448226 نفرجمعیت بالغ زنان بالای 18سال، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 383 نفرتعیین گردیده است. درنتیجه بررسی و آزمون فرضیه های این پژوهش به کمک اسناد ومدارک معتبرو نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها بین متغیرهای وابسته ی مشارکت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی زنان و توسعه سیاسی رابطه معنادار ومستقیمی وجود دارد. هرگاه زنان دارای آگاهی، امنیت، اعتماد، سرمایه اجتماعی، عدالت جنسیتی درخانواده و جامعه بوده اند، مشارکت جدی وفعال درتمام زمینه های یادشده داشته اند، بدنبال آن رشد جامعة مدنی و گذر از موانع توسعة سیاسی مشاهده شده است.
پرونده مقاله
هر چند که پیشینه مناسبات ایران و آلمان به دوران قاجار باز میگردد،اما در دوره پهلوی اول با وقوع جنگ جهانی دوم و نیاز متقابل اقتصادی دو کشور به یکدیگر،آنان را بیش از پیش به هم نزدیک کرد و در دوره پهلوی دوم وجود تفاهم سیاسی و اقتصادی بین دو دولت در بسیاری از مسائل منطقها چکیده کامل
هر چند که پیشینه مناسبات ایران و آلمان به دوران قاجار باز میگردد،اما در دوره پهلوی اول با وقوع جنگ جهانی دوم و نیاز متقابل اقتصادی دو کشور به یکدیگر،آنان را بیش از پیش به هم نزدیک کرد و در دوره پهلوی دوم وجود تفاهم سیاسی و اقتصادی بین دو دولت در بسیاری از مسائل منطقهای و جهانی توسعه یافت.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،با اشغال سفارت آمریکا در تهران و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مناسبات سیاسی دو کشور را تحت تاثیر قرار داد،اگر چه بر مناسبات اقتصادی طرفین تاثیر چندانی برجای نگذاشت. یافتن پاسخ به این پرسش که مناسبات ایران و آلمان از دوره پهلوی اول تا پایان جنگ تحمیلی با تکیه بر نظریه موازنه تهدید استفان والت هدف اصلی مقاله را شکل میدهد. فرضیه این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانهای و با الهام گرفتن از نظریه موازنه تهدید استفان والت بر این پایه استوار است که در دوره سلسله پهلوی روابط نسبتا رو به رشدی را شاهد هستیم، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یک رشته موضوعات اختلافانگیز مانند نقش آلمان در دستیابی عراق به سلاح شیمیایی ،حقوق بشر ،وجود اختلافات بر سر روند صلح خاورمیانه ،برنامه هستهای ایران،حمایت از بعضی از گروههای تروریستی و نقش منفی آمریکا در مجموع منجر به عدم برقراری روابطی با ثبات میان طرفین گردید.
پرونده مقاله
خروج یک جانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) دوری از فشارها و تحریمهای یک جانبه بر دولت و ملت ایران تحمیل گردید. ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا با مذموم شمردن توافق هستهای، استراتژی فشار حداکثری را برای نیل به اهدافش در قبال ایران به کار بست. تحریمهای فلج کنن چکیده کامل
خروج یک جانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) دوری از فشارها و تحریمهای یک جانبه بر دولت و ملت ایران تحمیل گردید. ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا با مذموم شمردن توافق هستهای، استراتژی فشار حداکثری را برای نیل به اهدافش در قبال ایران به کار بست. تحریمهای فلج کننده برای اختناق اقتصادی و فراهم نمودن زمینههای آشوب داخلی و تهدید به استفاده از قوه قهریه و جنگ نظامی به عنوان دو رویکرد عمده برای تسلیم کردن و امتیازگیری از ایران در دستور کار قرار گرفت. هدف از این تحلیل و پژوهش امکان سنجی ورود و حمله نظامی آمریکا به ایران تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2024 در این کشور است. سؤال اصلی که مطرح میشود این است که: احتمال عملی شدن حمله نظامی امریکا به ایران تا قبل انتخابات ریاست جمهوری این کشور وجود دارد؟ فرضیهای که در پاسخ مطرح میشود با طرح ریزی دو سناریو، فاکتورهای سوق دهنده جنگ و فاکتورهای بازدارنده جنگ و از سویی دیگر با رجوع به آرا و نظرات متخصصین حوزه روابط بین الملل، بر اولویت، ارجحیت و قدرت تأثیرگذاری عوامل بازدارنده جنگ به عنوان سد و مانعی در مقابل احتمال جنگ نظامی علیه ایران تأکید دارد. در این تحقیق از روش تحلیلی و کیفی با استفاده از آمار و ارقام و مصاحبه مستقیم با صاحب نظران حوزه روابط بین الملل بهره گرفته ایم.
پرونده مقاله
کشورهای مختلف به منظور تاثیر گذاری در عرصه بین المللی، از اهرم های مختلف نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استفاده می کنند. در این عرصه جمهوری اسلامی ایران با توجه به ویژگی های انقلاب سال 1357 ، با استفاده از اهرم فرهنگی با حمایت از جذب و سازماندهی گروه های اسلامی شرایط اع چکیده کامل
کشورهای مختلف به منظور تاثیر گذاری در عرصه بین المللی، از اهرم های مختلف نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استفاده می کنند. در این عرصه جمهوری اسلامی ایران با توجه به ویژگی های انقلاب سال 1357 ، با استفاده از اهرم فرهنگی با حمایت از جذب و سازماندهی گروه های اسلامی شرایط اعمال نفوذ در کشورهای منطقه ای همچون لبنان، سوریه، عراق و... را در چارچوب منافع مردم، منطقه و جهان اسلام مهیا ساخته است.این مقاله با هدف بررسی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در گروه های اسلامی منطقه ای بویژه حشد الشعبی تدوین شده است. در این پژوهش به این سوال پاسخ داده خواهد شد؛ تأثیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در گرو های اسلامی منطقه خاورمیانه با مطالعه موردی حشد الشعبی چیست؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا قرار گرفته است که مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران همچون فرهنگ، عقاید مذهبی و سیاست های داخلی و خارجی در ایجاد و تقویت گروه های اسلامی منطقه تاثیر گذار بوده است. نتایج به دست آمده از تحقیق اشاره شده نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران از گروه های محور مقاومت در منطقه بویژه حشد الشعبی باعث شده گروه های فوق از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل گردند و در تامین امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بویژه در مبارزه با تررویسم، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و... کمک نمایند. روشی که در این مقاله انتخاب شده توصیفی، تحلیلی بوده و روش گرد آوری مطالب نیز از طریق کتابخانه ای می باشد.
پرونده مقاله