هدف پژوهش تعیین تأثیر یوگا بر نشانههای الگوهای بیتوجهی و بیشفعالی در کودکان دارای نشانگان اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی در قالب طرح آزمایشی بین گروهی با گروه آزمایش و کنترل بود. از میان دانشآموزان سه مدرسة ابتدایی پسرانة شهر زنجان،20 نفر از کودکان 7 تا 11 سال که در یکی چکیده کامل
هدف پژوهش تعیین تأثیر یوگا بر نشانههای الگوهای بیتوجهی و بیشفعالی در کودکان دارای نشانگان اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی در قالب طرح آزمایشی بین گروهی با گروه آزمایش و کنترل بود. از میان دانشآموزان سه مدرسة ابتدایی پسرانة شهر زنجان،20 نفر از کودکان 7 تا 11 سال که در یکی از مقیاسهای بیشفعالی-تکانشگری یا بیتوجهی و یا هر دو، بر اساس ارزیابی معلمان توسط مقیاس درجهبندی کانرز و ارزیابی والدین توسط مقیاس علائم مرضی کودکان نمرة بالاتر از برش به دست آوردند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جلسات یوگا به مدت 12 جلسه، دو جلسه در هفته، برای گروه آزمایش برگزار شد. در پایان، هر دو گروه با پرسشنامة علائم مرضی کودکان فرم والدین و مقیاس کانرز فرم معلمین سنجیده شدند. یافتهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در میانگینهای هر یک از مقیاسهای نقصتوجه و بیشفعالی-تکانشگری در پرسشنامههای علائم مرضی کودکان فرم والدین و مقیاس کانرز فرم معلمین نشان دادند (05/0>P).
پرونده مقاله
هدف پژوهش،تعیین نقش خودارائگی، خودتنظیمی و رگههای تاریک شخصیت در پیشبینی وابستگی دانشجویانبه شبکههای اجتماعی مجازی است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعة آماریپژوهش شامل همة دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1395 بهتعداد 3200 نفر بود چکیده کامل
هدف پژوهش،تعیین نقش خودارائگی، خودتنظیمی و رگههای تاریک شخصیت در پیشبینی وابستگی دانشجویانبه شبکههای اجتماعی مجازی است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعة آماریپژوهش شامل همة دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1395 بهتعداد 3200 نفر بود که از بین آنها تعداد 236 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهایانتخاب شدند. دادهها از طریق مقیاس خودتنظیمی (شواررز،1999)، پرسشنامه خودارائهگری(آکرمن،1979)، مقیاس رگههای تاریک شخصیت (جوناسونو وبستر،2010) و مقیاس محقق ساخته وابستگی بهشبکههای اجتماعی مجازی (دشتی،2016) جمعآوری شدند. برای تحلیل یافتهها از رگرسیونچند متغیری استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودتنظیمی (p=0/03) و خودارائهگری (p=0/017) در پیشبینی وابستگی به شبکههای اجتماعیمجازی نقش معنیداری دارند. (p=0/05) و R2 = 0/045. این یافتهها بیان میکند که خودتنظیمی وخودارائهگری، قابلیت پیشبینی اعتیاد به شبکههای اجتماعی را دارا میباشند.
پرونده مقاله
چکیده هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس عدالت و تعهد سازمانی با تاکید بر نقش واسطه ای تعارض و ابهام نقش در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود. روش پ‍ژوهش رابطه ای از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل320 نفر چکیده کامل
چکیده هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس عدالت و تعهد سازمانی با تاکید بر نقش واسطه ای تعارض و ابهام نقش در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود. روش پ‍ژوهش رابطه ای از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل320 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 151 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از، پرسشنامه فرسودگی شغلی (ماسلاچ، 2001)، تعهد سازمانی (آلن و می یر، 2004)، تعارض و ابهام نقش (لو و همکاران، 2001) و عدالت سازمانی (کلکوئیت، 2001). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل انجام شد. برای آزمون معناداری مسیرهای غیرمستقیم از روش بوت استراپ در برنامه ماکروی پریچر و هایس (2008) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که تعهد سازمانی دارای رابطه مستقیم منفی و معنادار بر فرسودگی شغلی است (01/0p<). همچنین تعهد سازمانی دارای اثر غیرمستقیم منفی و معنادار با میانجی گری ابهام و تعارض نقش بر فرسودگی شغلی است (01/0p<). عدالت سازمانی دارای اثر غیرمستقیم منفی و معنادار با میانجی گری ابهام و تعارض نقش بر فرسودگی شغلی است (01/0p<). بین عدالت سازمانی و فرسودگی شغلی رابطه مستقیم معنادار وجود نداشت (01/0p<). درنهایت ابهام نقش و تعارض نقش)01/0p<) دارای رابطه مستقیم مثبت و معنادار بر فرسودگی شغلی است. طبق شاخص های برازش شده، مدل نهایی پژوهش از برازش نسبتا خوبی برخوردار است.هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس عدالت و تعهد سازمانی با تاکید بر نقش واسطه ای تعارض و ابهام نقش در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود. روش پ‍ژوهش رابطه ای از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل320 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 151 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از، پرسشنامه فرسودگی شغلی (ماسلاچ، 2001)، تعهد سازمانی (آلن و می یر، 2004)، تعارض و ابهام نقش (لو و همکاران، 2001) و عدالت سازمانی (کلکوئیت، 2001). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل انجام شد. برای آزمون معناداری مسیرهای غیرمستقیم از روش بوت استراپ در برنامه ماکروی پریچر و هایس (2008) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که تعهد سازمانی دارای رابطه مستقیم منفی و معنادار بر فرسودگی شغلی است (01/0p<). همچنین تعهد سازمانی دارای اثر غیرمستقیم منفی و معنادار با میانجی گری ابهام و تعارض نقش بر فرسودگی شغلی است (01/0p<). عدالت سازمانی دارای اثر غیرمستقیم منفی و معنادار با میانجی گری ابهام و تعارض نقش بر فرسودگی شغلی است (01/0p<). بین عدالت سازمانی و فرسودگی شغلی رابطه مستقیم معنادار وجود نداشت (01/0p<). درنهایت ابهام نقش و تعارض نقش)01/0p<) دارای رابطه مستقیم مثبت و معنادار بر فرسودگی شغلی است. طبق شاخص های برازش شده، مدل نهایی پژوهش از برازش نسبتا خوبی برخوردار است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش پیشبینی باورهای ماکیاولیستی کودکان با استفاده از شیوههای فرزندپروری والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری مشتمل بر کلیه دانشآموزان پایة چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 94-1393 در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 361 دانش چکیده کامل
هدف از این پژوهش پیشبینی باورهای ماکیاولیستی کودکان با استفاده از شیوههای فرزندپروری والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری مشتمل بر کلیه دانشآموزان پایة چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 94-1393 در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 361 دانشآموز (177 پسر و 184 دختر) به همراه مادرانشان بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از میان مدارس دخترانه و پسرانه نواحی ششگانه آموزشوپرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه فرزندپروری (بامریند، 1972) و پرسشنامه باورهای ماکیاولیستی مخصوص کودکان (کریستی و گیس، 1970) بود. دادهها با استفاده تحلیل رگرسیون گامبهگام تحلیل شدند و یافتههای گام آخر تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه 16درصد قادر به پیشبینی باورهای ماکیاولیستی در سطح (01/0 >p) است. برحسب یافتههای حاصل از پژوهش میتوان گفت؛ شیوه فرزندپروری مستبدانه والدین به علت استبداد حاکم بر ساختار آن، فقدان بحث و گفتگو و عدم توجه به نیازهای فرزندان، تأثیر منفی بر رشد شناختی و رفتار اجتماعی کودکان دارا است.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی برنامه آموزش مدیریت خشم بر احساس خصومت و میزان سلامت روان والدین بود. بدین منظور کارگاههای آموزشی روشهای کنترل خشم طی هفت جلسه، برای والدین کودکان دبستانی برگزار شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پس چکیده کامل
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی برنامه آموزش مدیریت خشم بر احساس خصومت و میزان سلامت روان والدین بود. بدین منظور کارگاههای آموزشی روشهای کنترل خشم طی هفت جلسه، برای والدین کودکان دبستانی برگزار شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون تک گروهی بوده و گروه نمونه بهصورت در دسترس شامل 84 نفر از والدین دانشآموزان (در قالب پنج کارگاه) در مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود. در این کارگاهها، روش کنترل خشم با استفاده از برنامه مداخله آتشبازی با رویکرد شناختی-رفتاری و تأکید بر روابط بین والدین با کودکان، آموزش داده شد. میزان خصومت و سلامت روان شرکتکنندگان پیش و پس از اجرای مداخله اندازهگیری شد. ابزارهای مورد استفاده شامل سیاهه احساس خصومت ردفورد - ویلیامز (ردفورد، 1998) و سیاهه سلامت روانی ـ 28 (ویت و ویر، 1983) بود. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش کنترل خشم بر کاهش احساس خصومت، درماندگی روانشناختی و افزایش بهزیستی روانشناختی بود (05/0 p <). در مجموع میتوان بیان کرد که از مدیریت خشم میتوان بهعنوان مداخلهای کاربردی و مؤثر بخصوص برای کاهش احساس درماندگی و افزایش سلامت روان استفاده کرد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ابراز وجود بر کیفیت زندگی و تمایزیافتگی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بود. پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ابراز وجود بر کیفیت زندگی و تمایزیافتگی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بود. پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در نیمسال دوم سال تحصیلی 94-1393 بودند. از بین آنها 30 نفر را که در پرسشنامههای کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی WHOQOL (وار و شربون، 1992) و تمایزیافتگی DSI-R (اسکورن و فریدلندر، 1998) نمره پایین کسب کرده بودند به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل بهصورت تصادفی گمارش شدند. آموزش ابراز وجود بهعنوان متغیر مستقل در 8 جلسة 1 ساعته (دو بار در هفته) در مورد گروه آزمایش اجرا شد. نتایج کوواریانس چند متغیره نشان داد آموزش ابراز وجود بر کیفیت زندگی و تمایزیافتگی افراد گروه نمونه بهصورت مثبت و معنادار اثرگذار بود؛ بهعبارتدیگر میزان کیفیت زندگی و تمایزیافتگی دانشجویانی که آموزش ابراز وجود را دریافت کرده بودند بیشتر از گروهی بود که آموزش دریافت نکرده بودند (01/0p<).
پرونده مقاله
هدف اساسی این تحقیق ارائه مدل ساختاری بهرهوری نیروی انسانی براساس منابع قدرت مدیران و ویژگیهای شخصیتی کارآفرینی کارکنان ادارات دولتی استان آذربایجان غربی بوده است. نمونه آماری ابتدا بصورت خوشه ای و سپس در داخل خوشه ها بصورت طبقه ای نسبتی از جامعه آماری انتخاب شد. ابزا چکیده کامل
هدف اساسی این تحقیق ارائه مدل ساختاری بهرهوری نیروی انسانی براساس منابع قدرت مدیران و ویژگیهای شخصیتی کارآفرینی کارکنان ادارات دولتی استان آذربایجان غربی بوده است. نمونه آماری ابتدا بصورت خوشه ای و سپس در داخل خوشه ها بصورت طبقه ای نسبتی از جامعه آماری انتخاب شد. ابزار سنجش پرسشنامههای استاندارد بهرهوری نیروی انسانی(ACHIEVE)، منابع قدرت هینکین و شرایخیم(1989) و ویژگی های شخصیتی کارآفرینی(مرکز دارهام) بودند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart pls2 استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ساختاری نشان داد که قدرت مرجعیت و تخصص از منابع قدرت مدیران و مؤلفه های توفیق طلبی، تحمل ابهام و ریسکپذیری از ویژگیهای کارآفرینی کارکنان در بهره وری نیروی انسانی دارای تأثیر می باشند و مدل ارائه شده دارای نیکویی برازش بوده و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را دارد لذا می تواند جهت افزایش بهره وری نیروی انسانی در ادارات دولتی مورد استفاده قرار گیرد. یافته ها همچنین نشان داد که مؤلفه های قدرت مدیران و ویژگیهای شخصیتی کارآفرینی کارکنان 6/52% از بهره وری نیروی انسانی را پیش بینی می کنند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش، آزمون یک الگوی مفهومی برای نقش واسطهای کمالگرایی در تأثیر نظریههای ضمنی هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی در دانشجویان بود. تعداد 382 نفر دانشجوی دختر (دامنه سنی 23-18 سال) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از دانشگاه مازندران انتخاب چکیده کامل
هدف پژوهش، آزمون یک الگوی مفهومی برای نقش واسطهای کمالگرایی در تأثیر نظریههای ضمنی هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی در دانشجویان بود. تعداد 382 نفر دانشجوی دختر (دامنه سنی 23-18 سال) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از دانشگاه مازندران انتخاب شدند و به مقیاس نظریههای ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، سیاهه کمالگرایی (هیل و همکاران، 2004) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) پاسخ دادند. استفاده از برآورد حداکثر درست نمایی و روش خودگردان سازی و یافتههای حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که تأثیرات مستقیم باورهای ضمنی افزایشی بر نظم و سازماندهی، برنامه مداری و تلاش برای عالی بودن و باورهای ضمنی ذاتی بر نگرانی از اشتباهات و نیاز به تأیید دیگران، مثبت و معنیدار بود. همچنین، نظم و سازماندهی، برنامه مداری و تلاش برای عالی بودن (مؤلفههای کمالگرایی وظیفه شناسانه)، در تأثیر باور ضمنی افزایشی در مورد هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی نقش واسطهای داشتند. نگرانی از اشتباهات و نیاز به تأیید (مؤلفههای کمالگرایی خود-ارزیابانه) در تأثیر باور ضمنی ذاتی در مورد هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی، نقش واسطهای داشتند (05/0 >p).
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان بین فردی بر کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی و افزایش توانایی های نظریه ذهن است. این پژوهش نیمه آزمایشی با 40 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داوطلب شرکت در برنامه درمانی انجام شد که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه ج چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان بین فردی بر کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی و افزایش توانایی های نظریه ذهن است. این پژوهش نیمه آزمایشی با 40 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داوطلب شرکت در برنامه درمانی انجام شد که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پرسشنامه هراس اجتماعی کانور (2000) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون کوهن و همکاران (2001) بعنوان پیش آزمون برای همه افراد اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش 12 جلسه در برنامه درمان بین فردی بر اساس روش لیپسیتز (1999) و هیمبرگ (2000) شرکت کردند. در این زمان افراد گروه گواه هیچ آموزشی نداشتند. مقادیر پیش آزمون و پس آزمون دو گروه با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دهنده کاهش معنادار نشانه های اضطراب اجتماعی و افزایش توانایی نظریه ذهن گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است. این یافته ها اهمیت و اثربخشی رفتار بین فردی را برای اختلال اضطراب اجتماعی را مورد تایید قرار میدهد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید به زندگی معلولین ضایعه نخاعی بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران ضایعه نخاعی ناشی از زلزله بم بود. نمونه مورد مطالعه 32 نفر (16 نفر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید به زندگی معلولین ضایعه نخاعی بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران ضایعه نخاعی ناشی از زلزله بم بود. نمونه مورد مطالعه 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) معلول ضایعه نخاعی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مشارکت کنندگان بوسیله مقیاس امید میلر و پاورز (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنا درمانی به مدت 8 جلسه در مورد گروه آزمایش اجراشد. گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که معنادرمانی در افزایش امیدواری معلولین ضایعه نخاعی موثر است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش مقایسه هوش معنوی و خودکنترلی در افراد مجرم و غیرمجرم و مقایسه این دو متغیر در دو گروه آزمودنی بود. جامعة آماری شامل کلیه مجرمین نزاع دستهجمعی زندان مرکزی اصفهان و افراد عادی غیرمجرم ساکن در شهر اصفهان بود. نمونهها شامل 100 نفر افراد مجرم و 100 نفر افر چکیده کامل
هدف از این پژوهش مقایسه هوش معنوی و خودکنترلی در افراد مجرم و غیرمجرم و مقایسه این دو متغیر در دو گروه آزمودنی بود. جامعة آماری شامل کلیه مجرمین نزاع دستهجمعی زندان مرکزی اصفهان و افراد عادی غیرمجرم ساکن در شهر اصفهان بود. نمونهها شامل 100 نفر افراد مجرم و 100 نفر افراد غیرمجرم بودند که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده از لحاظ سن و تحصیلات یکسان انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه هوش معنوی (کینگ، 2008) و پرسشنامه خودکنترلی (تانجی، 2004) استفاده شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین نمرههای هوش معنوی و خودکنترلی افراد مجرم و غیرمجرم تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0P≤) بهطوریکه مجرمین از هوش معنوی و خودکنترلی پایینتری نسبت به افراد غیرمجرم برخوردار بودند. علاوه بر این تمامی زیرمقیاسهای هوش معنوی (تفکر انتقادی وجودی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی، توسعه حالت هشیاری) و زیرمقیاسهای خودکنترلی (خودکنترلی منعکننده و خودکنترلی اولیه) در گروه افراد مجرم از افراد غیرمجرم بهطور معنیداری کمتر بود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر تنیدگی والدین و روابط مادر- کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال شبادراری صورت گرفته است. بر این اساس، در یک طرح شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل، 30 نفر از مادران کودکان 12-5 ساله مبتلا به اخ چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر تنیدگی والدین و روابط مادر- کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال شبادراری صورت گرفته است. بر این اساس، در یک طرح شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل، 30 نفر از مادران کودکان 12-5 ساله مبتلا به اختلال شبادراری مراجعهکننده به مراکز درمانی، به شیوة در دسترس انتخاب شدند و به شیوة تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش فرزندپروری مثبت) و کنترل گمارده شدند. آموزش فرزندپروری مثبت در طی 8 جلسة 90 دقیقهای برای گروه آزمایش ارائه شد. کلیه آزمودنیها قبل از مداخله و در پایان مداخله به پرسشنامههای تنیدگی والدین و روابط مادر- کودک پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت بر روی تنیدگی والدینی (0006/0p<) و روابط مادر- کودک (0001/0p<) مؤثر بود. بر اساس نتایج بهدستآمده میتوان مطرح ساخت که آموزش فرزندپروری مثبت منجر به کاهش شدت تنیدگی والدینی و بهبود روابط مادر- کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال شبادراری میشود.
پرونده مقاله