ترکیب گونهای و ساختار توده های جنگلی در طول زمان بر اثر آشفتگیهای طبیعی و مصنوعی تغییر می کند. با عنایت به اهمیت تنوع گیاهی، پژوهش حاضر در نظر دارد تغییرات ترکیب گونهای در پی بروز آشفتگی در یک اکوسیستم طبیعی در جنوب شهرستان ساری به نام اوجا سرک را مورد ارزیابی قرار د چکیده کامل
ترکیب گونهای و ساختار توده های جنگلی در طول زمان بر اثر آشفتگیهای طبیعی و مصنوعی تغییر می کند. با عنایت به اهمیت تنوع گیاهی، پژوهش حاضر در نظر دارد تغییرات ترکیب گونهای در پی بروز آشفتگی در یک اکوسیستم طبیعی در جنوب شهرستان ساری به نام اوجا سرک را مورد ارزیابی قرار دهد. برای این منظور پوشش درختی در قطعات نمونه 400 متر مربعی (20×20) در دو منطقه در قالب 57 قطعه نمونه به صورت تصادفی برداشت و اندازه گیری شد. برای جمع آوری دادههای مرتبط با پوشش علفی، یک میکروپلات (1×1) متر مربعی در مرکز و چهار میکروپلات دیگر با همین ابعاد در هر گوشه پلات پیاده شد. برای ارزیابی تنوع زیستی، شاخص تنوع شانون- وینر، تنوع سیمپسون، غنای گونهای و همچنین منحنیهای رتبه- فراوانی و K-Dominance و Rarefaction مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد شاخص های تنوع زیستی به غیر از شاخص تنوع سیمپسون در دو آشفتگی طبیعی و مصنوعی فاقد ارتباط معنی دار است. با توجه به نتایج منحنی رتبه- فراوانی، K-Dominance و ریرفکشن، آشفتگی طبیعی دارای تنوع بیشتری نسبت به آشفتگی مصنوعی بوده، اما میزان غنای گونهای در آشفتگی مصنوعی بیشتر می باشد.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تغییرات تولید و مصرف گونه مرتعی درمنه دشتی (Artemisia sieberi) در طول فصل رویش و چرا، سایت خشکهرود ساوه انتخاب گردید. بدین منظور طی سال های 87 تا 89 از ابتدای فصل رویش تولید علوفه در داخل قطعات محصور و علوفه باقی مانده آنها در عرصههای چرا شده توسط دام، چکیده کامل
به منظور بررسی تغییرات تولید و مصرف گونه مرتعی درمنه دشتی (Artemisia sieberi) در طول فصل رویش و چرا، سایت خشکهرود ساوه انتخاب گردید. بدین منظور طی سال های 87 تا 89 از ابتدای فصل رویش تولید علوفه در داخل قطعات محصور و علوفه باقی مانده آنها در عرصههای چرا شده توسط دام، با فواصل یک ماهه برداشت شده و از تفاضل آنها، میزان مصرف گونه تعیین شد. سپس اعداد و ارقام حاصل از تاثیر سال های مورد مطالعه و ماه های برداشت بر تولید و مصرف در منطقه مورد مطالعه ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید علوفه در سال های مورد بررسی که بارندگی های متفاوتی نیز داشتهاند، نوسان داشته است. در سال 88 که سالی ترسال بود، بیشترین مقدار علوفه تولید شد که نسبت به میانگین (119 کیلوگرم در هکتار) حدود 8 درصد زیادتر و در سال 87 (خشکسالی) کمترین مقدار علوفه تولید شد که نسبت به میانگین 10 درصد کمتر بود، تولید شد. سهم این گونه در تولید مرتع بالا بود و در متوسط تولید علوفه سه سال حدود 21 درصد مربوط به گونه درمنه دشتی بود. در متوسط سه سال، اوج تولید مرتع در فروردین ماه (مرحله رویشی) بود و تولید در ماه خرداد (مرحله رویشی) دارای کمترین مقدار بود. به طور متوسط 51 درصد از تولید گونه در طول فصل چرا توسط دام استفاده شد. بیشترین مصرف علوفه مرتع در ماه آبان (مرحله بذردهی) و زمان خشک شدن گیاه و همچنین در فروردین ماه در ابتدای رویش گیاه انجام گردید. به طور کلی گونه درمنه اغلب در پاییز و اوایل فروردین مورد چرای دام قرار میگیرد. با توجه به مصرف قابل توجه این گونه توسط دام و مقدار بالای تولید، منبع تامین علوفه خوبی در مراتع قشلاقی میباشد و با توجه به ثابت نبودن مقدار تولید در سال های مختلف، پیشنهاد میگردد در مدیریت مرتع تدوین طرحهای مرتعداری، متوسط درازمدت خوب تولید مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
توسعه گردشگری در مناطق حفاظتشده، هم برای مدیریت منطقه و هم برای گردشگران مزایای فراوانی به همراه دارد، از این رو شناسایی مناطق مناسب و دارای توان، جهت گسترش و توسعه طبیعتگردی در مناطقحفاظتشده بهمنظور بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی اهمیت بهسزایی دارد. هدف از مط چکیده کامل
توسعه گردشگری در مناطق حفاظتشده، هم برای مدیریت منطقه و هم برای گردشگران مزایای فراوانی به همراه دارد، از این رو شناسایی مناطق مناسب و دارای توان، جهت گسترش و توسعه طبیعتگردی در مناطقحفاظتشده بهمنظور بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی اهمیت بهسزایی دارد. هدف از مطالعه حاضر شناسایی مناطق مستعد تفرج متمرکز و گسترده در منطقه حفاظتشده سهند به روش تصمیمگیری چندمعیاره با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی است. پس از تعیین معیارهای موثر بر طبیعتگردی بر اساس پژوهشهای پیشین و نظر متخصصین به روش دلفی، 12 معیار برای تفرج متمرکز و 11 معیار برای تفرج گسترده، انتخاب شده و به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، وزندهی و به صورت نقشه طبقهبندی شده به روش فازی آماده شدند. این نقشهها شامل: فاصله از منابع آبی، جادهها، چشمهها، رودخانهها، مناطق مسکونی، کریدور حیاتوحش، زیستگاه کل و بز، گسل و همچنین نقشه طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی، پوشش اراضی، سنگ بستر و اقلیم بودند. در نهایت نقشه اولویت مناطق مستعد طبیعتگردی با روش ترکیب خطی وزن داده شد و با اعمال ضرایب اهمیت هر معیار در نقشههای طبقهبندی شده همان معیار تولید گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که حدود 7، 40، 25، 4 و 24 درصد از سطح منطقه بهترتیب دارای توان خیلی مناسب، مناسب، متوسط، ضعیف و نامناسب برای تفرج متمرکز میباشد. همچنین حدود 43، 42، 13 و 2 درصد بهترتیب دارای توان خیلی مناسب، مناسب، متوسط و ضعیف برای تفرج گسترده میباشد. بهطور کلی برای مکانیابی مناطق مستعد به منظور توسعه گردشگری در این منطقه، روش تصمیمگیری چندمعیاره به دلیل انعطافپذیر و کم هزینه بودن و دسترسی سریع به نتیجه، روش بسیار مناسبی میباشد.
پرونده مقاله
در این پژوهش به منظور روشن شدن اثرات تغییر اقلیم در شهرستان طبس با استفاده از نرم افزار SDSM و آمار درازمدت (30 ساله) ایستگاه سینوپتیک اقدام به پیش بینی پارامترهای دما و بارش با استفاده از داده های مدل HADCM3 برای دوره های آتی (2039-2010، 2069-2040 و 2070-2099 ) تحت دو چکیده کامل
در این پژوهش به منظور روشن شدن اثرات تغییر اقلیم در شهرستان طبس با استفاده از نرم افزار SDSM و آمار درازمدت (30 ساله) ایستگاه سینوپتیک اقدام به پیش بینی پارامترهای دما و بارش با استفاده از داده های مدل HADCM3 برای دوره های آتی (2039-2010، 2069-2040 و 2070-2099 ) تحت دو سناریو A2 و B2 شد. همچنین این روند در دو دوره 15 ساله بررسی و برای تعیین درجه بیابانی شدن منطقه از روش دومارتن استفاده شد. نتایج پیش بینی ها با نتایج دوره مشاهده ای بررسی گشت. با توجه به اینکه کاهش دما و بارش و به تبع آن شاخص خشکی اثر قابل ملاحظه ای در روند بیابان زایی دارند، شاخص خشکی نیز تعیین گردید. نتایج این مرحله از پژوهش حاکی از اثرات معنی دار تغییر اقلیم بر حادتر شدن شرایط حاکم بر منطقه و به تبع آن کاهش میزان بارش و افزایش درجه حرارت و کاهش میزان شاخص خشکی بود. با توجه به نتایج می توان بیان داشت که اگرچه روند بیابان زایی متاثر از عوامل متعددی است، اما در سایه تغییرات اقلیمی محتمل در آینده احتمال افزایش روند بیابان زایی و گسترش عرصه های بیابانی در شهرستان طبس، به واسطه تغییر در میزان بارندگی و افزایش دما وجود دارد، زیرا در اثر افزایش دما و کاهش بارش بسیاری از زمین های کشاورزی دیم رها خواهد شد و شرایط برای تخریب خاک و در نتیجه افزایش عرصه های بیابانی افزایش می یابد.
پرونده مقاله
خاک بهعنوان مهمترین جزء ارزیابی اراضی محسوب میشود. اغلب روشهای تهیه نقشه خاک با صرف وقت و هزینه زیادی همراه هستند. هدف از این مطالعه، تهیه نقشه پارامترهای خاک برای مطالعه های ارزیابی و آمایش سرزمین بر اساس اصول ژئوپدولوژی با کاربرد دادههای ماهوارهای و سامانه اطلاع چکیده کامل
خاک بهعنوان مهمترین جزء ارزیابی اراضی محسوب میشود. اغلب روشهای تهیه نقشه خاک با صرف وقت و هزینه زیادی همراه هستند. هدف از این مطالعه، تهیه نقشه پارامترهای خاک برای مطالعه های ارزیابی و آمایش سرزمین بر اساس اصول ژئوپدولوژی با کاربرد دادههای ماهوارهای و سامانه اطلاعات جغرافیایی است. در ابتدا با توجه به روش ژئوپدولوژیک، نقشه واحدهای همگن خاک تهیه شد. سپس از هر واحد یک نمونه خاک برداشت و در آزمایشگاه، پارامترهای خاک استخراج شدند. در نهایت، پارامترها در محیط GIS به واحد مورد نظر تعمیم داده شد و نقشه آنها بهدست آمد. در این راستا برای تهیه نقشههای مورد نیاز مانند پوشش زمین، تراکم تاج پوشش و تیپ زمین از دادههای ماهوارهای و برداشت زمینی استفاده شد. نتایج نشان داد که روشهای مورد استفاده با کمک دادههای ماهوارهای و سامانه اطلاعات جغرافیایی با کاهش نمونهبرداری، کار میدانی و آزمایشگاهی موجب صرفهجویی در هزینه و زمان و همچنین افزایش دقت میشوند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر در فصل بهار سال 1396 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) صید شده از آب های خلیج فارس در بندر بوشهر صورت گرفت. بدین منظور تعداد 30 قطعه ماهی مید با میانگین وزنی 230/53 گرم و میانگین طول کل 05/17 سانتی متر تهی چکیده کامل
پژوهش حاضر در فصل بهار سال 1396 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) صید شده از آب های خلیج فارس در بندر بوشهر صورت گرفت. بدین منظور تعداد 30 قطعه ماهی مید با میانگین وزنی 230/53 گرم و میانگین طول کل 05/17 سانتی متر تهیه شد. پس از انجام عملیات زیست سنجی نمونه ها را با آب مقطر شستشو داده و مقداری از بافت عضله خالص جداسازی گردید. میزان 1 گرم از نمونه بافتی و پودر شده بعد از خشک کردن رطوبت و آب موجود در فضای میان بافتی نمونهها با 10 میلیلیتر اسید نیتریک غلیظ با روش Moopam هضم گردید. برای اندازه گیری سطح فلزات سنگین نیکل و کادمیوم از دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده میانگین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید به ترتیب 611/0 ± 638/6 و 292/0 ± 201/3 میلی گرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد. مقایسه نتایج میزان فلزات نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید در بندر بوشهر با استاندارد های جهانی نشان دهنده بیشتر بودن مقدار غلظت فلزات سنگین با مقدار مجاز استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO)، مرکز ملی بهداشت و پزشکی استرالیا (NHMRC) و وزارت شیلات و کشاورزی انگلستان (MAFF) بود.
پرونده مقاله
در این پژوهش اثرات تغذیه با پودر دارچین (Cinnamomum zelanicum) به غذای ماهی کپور و تاثیر آن بر ترکیبات شیمیایی عضله کپور معمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 240 عدد بچه ماهی کپور معمولی با وزن متوسط 12/1 ±14/11 گرم در چهار تیمار 0، 5، 10 و 15 گرم چکیده کامل
در این پژوهش اثرات تغذیه با پودر دارچین (Cinnamomum zelanicum) به غذای ماهی کپور و تاثیر آن بر ترکیبات شیمیایی عضله کپور معمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 240 عدد بچه ماهی کپور معمولی با وزن متوسط 12/1 ±14/11 گرم در چهار تیمار 0، 5، 10 و 15 گرم در کیلوگرم پودر دارچین برای مدت 60 روز در 12 مخزن فایبر گلاس 135 لیتری مورد تغذیه قرار گرفتند. در اول دوره و پایان دوره، از هر تیمار 10 نمونه تصادفی ماهی جهت سنجش شاخص های رشد (درصد رشد ویژه، نرخ رشد نسبی، افزایش وزن، افزایش طول، ضریب تبدیل غذایی، نسبت بازده پروتئین) و فاکتور وضعیت ترکیبات شیمیایی (رطوبت، پروتئین، چربی، فیبر و خاکستر) به آزمایشگاه ارسال گردید. تقریبا تمام شاخص های رشد مورد مطالعه که شامل افزایش وزن، افزایش طول، نرخ رشد نسبی، درصد رشد ویژه و نسبت بازده پروتئین در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 10 گرم در کیلوگرم خوراک پودر دارچین بودند، افزایش معنی داری نسبت به تیمار شاهد داشت (05/0P< ). درصد بقا ماهیان بالا بود و بیشترین درصد ماندگاری ماهیان در تیمار 10 گرم در کیلوگرم خوراک پودر دارچین بود. آنالیز ترکیبات شیمیایی نشان داد که بیشترین میانگین پروتئین و رطوبت تیمارهای پژوهش، در تیمار 10 گرم در کیلوگرم خوراک پودر دارچین بود و بیشترین میانگین چربی و کربوهیدرات عضله در تیمار شاهد می باشد. بین میانگین فاکتورهای فیبر و خاکستر تیمارهای آزمایش اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). بر این اساس افزودن دارچین به میزان 10 گرم در کیلوگرم خوراک ماهی کپور پیشنهاد می گردد.
پرونده مقاله