هدف این تحقیق تعیین روابط علّی عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت فرآیندهای کسب و کار میباشد. با مرور ادبیات تحقیق، شش عامل مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، جو سازمانی، استفاده از فناوری اطلاعات، مدیریت پروژه و انتخاب متدولوژی به عنوان عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت فرآیندهای کسب و چکیده کامل
هدف این تحقیق تعیین روابط علّی عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت فرآیندهای کسب و کار میباشد. با مرور ادبیات تحقیق، شش عامل مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، جو سازمانی، استفاده از فناوری اطلاعات، مدیریت پروژه و انتخاب متدولوژی به عنوان عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت فرآیندهای کسب و کار انتخاب شدهاند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع علت و معلولی است. جامعهی آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان صنعت میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 15 نفر خبره به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. برای جمعآوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مذکور با نظر خبرگان تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 92/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش دیماتل و در نرم افزار اکسل صورت گرفت. در نتیجه این تحقیق عوامل مدیریت ارشد و استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان عوامل اثرگذار و عوامل مدیریت تغییر، جو سازمانی، مدیریت پروژه و انتخاب متدولوژی به عنوان عوامل اثرپذیر تعیین شدند.
پرونده مقاله
یکی از مفاهیمی که امروزه بسیار در صنعت و خدمات مطرح میباشد مفهوم برونسپاری است. برونسپاری بهعنوان یک ابزار اجرایی و اقتصادی روز به روز کاربردهای بیشتری در صنعت و خدمات پیدا میکند. هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم برونسپاری در شرکت آبفای شهر مشهد است. چکیده کامل
یکی از مفاهیمی که امروزه بسیار در صنعت و خدمات مطرح میباشد مفهوم برونسپاری است. برونسپاری بهعنوان یک ابزار اجرایی و اقتصادی روز به روز کاربردهای بیشتری در صنعت و خدمات پیدا میکند. هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم برونسپاری در شرکت آبفای شهر مشهد است. جامعهی آماری این تحقیق کلیهی سرپرستان و مدیران سطح میانی و ارشد میباشند که تعداد آنها 70 نفر میباشد. با استفاده از جدول مورگان 55 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است که بعد از تعیین روایی و پایایی، در بین جامعهی آماری توزیع گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کلموگروف – اسمیرنوف، t-test و فریدمن استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که متغیرهای ملموس بودن فعالیت، تفکیکپذیری فعالیت، استانداردپذیری فعالیت، اطمینان از تقاضای فعالیت، عدم اطمینان تکنولوژی در فعالیت، پیچیدگی فعالیت، عدم تماس با مشتری نهایی در فعالیت، رقابت شرکتها بر روی قیمت در فعالیت، اصلی بودن فعالیت، عدم اهمیت فعالیت، تعداد تأمینکنندگان بالقوه در فعالیت بر برونسپاری تأثیر دارند. در نهایت انجام آزمون فریدمن جهت رتبهبندی این متغیرها نشان میدهد که متغیرهای پیچیدگی و رقابت شرکتها بر روی قیمت بیشترین تأثیر و متغیرهای تعداد تأمینگنندگان بالقوه و عدم تماس با مشتری نهایی کمترین تأثیر را داشتاند.
پرونده مقاله
این مقاله میکوشد تا چالشهای فراروی استقرار نظام مدیریت موجودی در بخش دولتی ایران را با تمرکز بر نظام اداری استان یزد مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. رویکرد تحقیق حاضر کمّی، هدف آن کاربردی و ماهیتش توصیفی-تحلیلی است. پس از احصاء چالشهای معرفی شده در مطالعات پیشین، با ط چکیده کامل
این مقاله میکوشد تا چالشهای فراروی استقرار نظام مدیریت موجودی در بخش دولتی ایران را با تمرکز بر نظام اداری استان یزد مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. رویکرد تحقیق حاضر کمّی، هدف آن کاربردی و ماهیتش توصیفی-تحلیلی است. پس از احصاء چالشهای معرفی شده در مطالعات پیشین، با طراحی پرسش-نامهای که روایی آن به تأیید خبرگان رسید و پایایی آن از طریق آزمون کرونباخ (معادل 88/0) مورد تأیید قرار گرفت، اقدام به گردآوری داده از جامعه هدف (حدود 250 نفر از مسئولان و کارشناسان امور مالی و تدارکات و انبار در ادارات دولتی یزد) صورت گرفت که در نهایت تعداد 162 پرسشنامه تکمیل شده با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای گردآوری گردید. تحلیل آماری این دادهها ضمن معرفی مهمترین چالشها (نرخ تورم در اقتصاد، ضعف برنامهریزی بلندمدت در سازمانهای دولتی، کمبود منابع مالی، عدم ثبات سیاستگذاری دولت و ابهام در شرایط اقتصادی جامعه) حاکی از آن است که گروه چالشهای مربوط به عوامل بین سازمانی (درون دولت) از اولویت بالاتری در مقایسه با سایر گروهها برخوردار است؛ ضمن آنکه میان شاخص اهمیت چالش و شاخص دشواری حل چالش ارتباطی معنادار و مثبت وجود دارد. یافتههای این مطالعه نشان می-دهد که سازمانهای دولتی در استقرار نظام مدیریت موجودی با چالشهایی متعدد و متنوع مواجهند و برای رفع این موانع لازم است تا برنامههای بهبود را در سطوح مختلف درونسازمانی و بینسازمانی اجرا کنند؛ ضمن آنکه غلبه بر تعدادی از این محدودیتها وابسته به بهبود شرایط کلان جامعه در ابعاد اقتصادی و مدیریتی است.
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین راهبردهای خودکنترلی، سواد مالی و کیفیت تصمیمگیری در مسائل مالی فرایند زنجیره تأمین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس گردآوری دادهها نیز یک پژوهش از نوع توصیفی- هم چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین راهبردهای خودکنترلی، سواد مالی و کیفیت تصمیمگیری در مسائل مالی فرایند زنجیره تأمین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس گردآوری دادهها نیز یک پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف یک پژوهش از نوع توصیفی (پیمایشی)- تحلیلی (همبستگی) است، از نظر فرایند اجرا کمی- کیفی، از نظر نتیجه اجرا نیز کاربردی و از نظر زمانی نیز یک پژوهش مقطعی است. جامعه پژوهش نیز شامل مشارکتکنندگان فعال بورس اوراق بهادار تهران شامل؛ خبرگان دانشگاهی و بازار سرمایه، سرمایهگذاران، معاملهگران، کارگزاران رسمی بورس اوراق بهادار ایران میباشد. نمونه آماری به روش نمونهگیری تصادفی ساده و طبق جدول کرجسی و مورگان به تعداد 384 نفر انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از روش کتابخانهای و اطلاعات میدانی و پرسشنامه نیمه ساختاریافته انجام گردیده است. همچنین، روایی پرسشنامه با استفاده از دیدگاههای استاد راهنما و مشاور و چند نفر از افراد خبره در این زمینه مورد تأیید قرارگرفته و برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شده و روایی پرسشنامه نیز برابر 792/0 شده است. بهطورکلی، نتایج تحقیق نشان داد که بین راهبردهای خودکنترلی، راهبردهای سواد مالی مدیران (مدیریت پول و پسانداز، مدیریت تأمین مالی و اعتباری و برنامهریزی سرمایهگذاری) و کیفیت تصمیمگیری در مسائل مالی فرایند زنجیره تأمین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط آماری معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت محتوای شبکههای اجتماعی بر آگاهی برند و قصد خرید مصرف کنندگان است. این پژوهش به لحاظ هدف، جزو پژوهشهای کاربردی است. دادههای آن به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و از منظر روش، پژوهشی توصیفی است. 503 نفر از استفاده کنندگان شبک چکیده کامل
پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت محتوای شبکههای اجتماعی بر آگاهی برند و قصد خرید مصرف کنندگان است. این پژوهش به لحاظ هدف، جزو پژوهشهای کاربردی است. دادههای آن به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و از منظر روش، پژوهشی توصیفی است. 503 نفر از استفاده کنندگان شبکه اجتماعی اینستاگرام در شهر تبریز با تکمیل پرسشنامه الکترونیکی، در پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. روایی پرسشنامه به روش محتوایی و روایی همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرارگرفته است. فرضیههای تحقیق با استفاده از تکنیک مدلسـازی معـادلات سـاختاری و روش حداکثر درست نمایی با نرمافزارAMOS مورد آزمون قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که کیفیت بالای محتوای ارائه شده، منجر به افزایش آگاهی برند، انگیزش لذتجویانه و مشارکت مشتری میشود. همچنین افزایش تعامل برند، موجب افزایش آگاهی برند و افزایش انگیزش عملکردی میشود که آن نیز منتج به افزایش مشارکت مشتری میشود. آگاهی برند بر ارزش ادراک شده مشتری و بر قصد خرید و همچنین ارزش ادراک شده مشتری بر قصد خرید تأثیر مثبتی دارد. نتایج این پژوهش، نشان میدهد قصد خرید آفلاین توسط مصرفکنندگان اینستاگرام از طریق دو مسیر تحت تأثیر مثبت قرار میگیرد. فعالیت آنلاین برندها که اولین مسیر کیفیت محتواست، انگیزش لذت جویانه را افزایش میدهد و دومین مسیر، تعامل برند است که موجب افزایش انگیزش عملکردی میشود. هردو مسیر تأثیر مثبت بر مشارکت مشتری، آگاهی برند، ارزش ادراک شده و قصد خرید آفلاین مصرفکنندگان دارند
پرونده مقاله
چکیده: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر اشتیاق شغلی و بالندگی سازمانی بر ماندگاری معلمان در مدارس غیردولتی شهر مرند انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت روش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش را معلمان مدارس غیردولتی شهر مرن چکیده کامل
چکیده: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر اشتیاق شغلی و بالندگی سازمانی بر ماندگاری معلمان در مدارس غیردولتی شهر مرند انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت روش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش را معلمان مدارس غیردولتی شهر مرند به تعداد 760 تشکیل داده است. حجم نمونه آماری مبتنی بر جدول مورگان به تعداد 257 نفر تعیین و به دو روش تصادفی طبقه ای نسبی و غیرتصادفی در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه و به صورت ترکیبی از پرسشنامه های استاندارد اشتیاق شغلی شوفلی و همکاران (2008)؛ بالندگی سازمانی اسپایدز (2007)؛ و ماندگاری کندو و گلاوات (2016) می باشد که روایی آن از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شده است. دادههای جمع آوری شده از طریق آزمونهای آماری از جمله آزمون کلموگروف - اسمیرینوف و روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تاثیر اشتیاق شغلی بر ماندگاری معلمان در مدارس غیردولتی شهر مرند (با ضریب مسیر 0.83) مثبت و معنادار می باشد. همچنین تاثیر بالندگی سازمانی بر ماندگاری معلمان در مدارس غیردولتی شهر مرند (با ضریب مسیر 0.89) به صورت مثبت و معنادار مورد تایید قرار گرفت. واژههای کلیدی: اشتیاق شغلی، بالندگی سازمانی، ماندگاری معلمان.
پرونده مقاله