• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تقابل ادبیات اعتراضی با ادبیات عرفانی
        علی آسمند جونقانی
        در طبقه‌بندی‌های موضوعی شعر فارسی با نوع ادبی خاصی که به مبارزه علیه ظلم و بیداد حاکمان و صاحبان قدرت می‌پردازد روبه‌رو می‌شویم. این نوع در موضوعات و گونه‌های مختلف ادبی نمود و بروز دارد و در دورة اخیر از آن با عنوان ادبیات اعتراضی ـ انتقادی یاد می‌کنیم. ادبیات اعتراضی- چکیده کامل
        در طبقه‌بندی‌های موضوعی شعر فارسی با نوع ادبی خاصی که به مبارزه علیه ظلم و بیداد حاکمان و صاحبان قدرت می‌پردازد روبه‌رو می‌شویم. این نوع در موضوعات و گونه‌های مختلف ادبی نمود و بروز دارد و در دورة اخیر از آن با عنوان ادبیات اعتراضی ـ انتقادی یاد می‌کنیم. ادبیات اعتراضی-انتقادی در شعر عرفانی به شکل متمایز از دیگر گونه‌های ادبی مشاهده می‌شود و تاکنون به چگونگی ارتباط آن با ادبیات عرفانی پرداخته نشده است. بنابراین، هدف از این جستار با رویکرد توصیفی-تحلیلی نخست دسته‌بندی شاعران عارف و صوفی از منظر اعتراضی و سپس بیان علل تقابل ادبیات اعتراضی با شعر عرفانی و نمود و بروز ریشه‌های آن در دوره‌های مختلف است. در نهایت این نتیجه به دست آمد که شعر عرفانی به علت روح درون‌گرایی، تسامح و تساهل عمیق عرفانی، زمینة مناسبی برای عرضة اعتراض و انتقاد نبوده و علی‌رغم وجود نمونه‌های انگشت‌شمار، بیشتر شاعران عرفانی تمایلی به پرداختن به مضامین اعتراضی نداشته‌اند. همچنین نتیجة تحقیق بیانگر آن است که ادبیات عرفانی به سبب مبانی فکری و نگاه جبرگرایانه و توکل صرف و روحیة تسلیم، رضا و گاه ترس از سخت‌گیری‌های حاکمان و یا تعامل با اهل قدرت، در تقابل با اعتراض بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اسطوره‌شناختی چگونگی و چراییِ سفر قهرمان در کارنامة اردشیر بابکان
        مختار ابراهیمی
        کارنامة اردشیر بابکان از متن‌های مهم اسطوره‌ای و حماسی در ادبیات پهلوی، در پی اسطوره‌سازی و برساختن قهرمانِ بنیان‌گذار دولت ساسانی است. اینکه چرا و چگونه ‌این متن به مقابله با گفتمان رقیب اشکانی رفته و سعی در پیروزی گفتمان خود داشته، پرسش‌ اصلی این پژوهش است. فرضیة مهم چکیده کامل
        کارنامة اردشیر بابکان از متن‌های مهم اسطوره‌ای و حماسی در ادبیات پهلوی، در پی اسطوره‌سازی و برساختن قهرمانِ بنیان‌گذار دولت ساسانی است. اینکه چرا و چگونه ‌این متن به مقابله با گفتمان رقیب اشکانی رفته و سعی در پیروزی گفتمان خود داشته، پرسش‌ اصلی این پژوهش است. فرضیة مهم پژوهش، این است که نیروهای انسانی و طبیعی و فراطبیعی در این روایت با هماهنگی به برساخت و استوار داشتِ گفتمانی دست‌یافته‌اند که گونه‌ای دیگر از اندیشه و به تبع آن نوعی از زندگی را به نمایش می‌گذارند. قهرمان در روایت کارنامه، هم با تلاش‌ها و کوشش‌های خود و یارانش و هم به یاری شخصیت‌های دیگر که از صفّ رقیب جذب می‌کند، به نبردی پیگیر دست می‌یازد. این پژوهش با نگاهی اسطوره‌شناختی، با توجه به مراحل سفر قهرمان از دیدگاه جوزف کمپبل، به تطابق و هماهنگی نیروهای تأثیرگذار راهِ پیچیدۀ پیروزی اشاره می‌کند. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی ـ توصیفی در پی رسیدن به چرایی سفر قهرمان است. بیان رهایی کشور از پراکندگی، هدف پژوهش و توضیح چگونگی رسیدن به انسجام شهریاری در ایرانشهر، نتیجه روایت کارنامه اردشیر بابکان بوده است. هر یک از شخصیت‌های کارنامه به گونه‌ای نقش خود را در راه بازگرداندن ایرانشهر به یگانگی ملی بازی می‌کنند و یادآور نقش رهایی رهندگان اسطوره‌ای در اساطیر ایرانی می‌شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی طرح‌واره‌ها‌ در کشف‌المحجوب و تذکرةالاولیای عطار نیشابوری (نمونۀ مورد پژوهش: حلاج)
        زهرا ایرانمنش
        عمق سخنان حلاج از یک‌سو، رازگونگی و بیان‌ناپذیری آن از سوی دیگر موجب‌ شده عارفان در بازتاب احوال او به زبانی خاص متوسل شوند. در این میان استعاره از نظر قابلیت‌های تصویرگری و انتقال، مهم‌ترین ابزار زبانی در ذکر تجربه‌های بیان‌ناپذیر عارفان‌ بوده‌ است. استعاره‌های تصویری چکیده کامل
        عمق سخنان حلاج از یک‌سو، رازگونگی و بیان‌ناپذیری آن از سوی دیگر موجب‌ شده عارفان در بازتاب احوال او به زبانی خاص متوسل شوند. در این میان استعاره از نظر قابلیت‌های تصویرگری و انتقال، مهم‌ترین ابزار زبانی در ذکر تجربه‌های بیان‌ناپذیر عارفان‌ بوده‌ است. استعاره‌های تصویری در تنگنای حروف به کمک عارف آمده تا او بهتر بتواند تجارب عرفانی، مفاهیم درونی و انتزاعی را بیان‌ کند. مقالۀ حاضر، درصدد است تا نشان ‌دهد عارفان به‌ویژه عطار و هجویری، تجارب معنوی و شخصیت پیچیدۀ حلاج را با چه سازوکاری مفهوم‌سازی می‌کنند. این بررسی نشان‌ می‌دهد که عطار برای نشان‌ دادن جهان عرفانی حلاج بیش از هجویری از مفاهیم استعاری بهره‌ گرفته ‌است. برای دست‌یابی به این اهداف با استفاده از شیوة توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر داده‌های کتابخانه‌ای به موضوع پرداخته شده است. نتیجه آنکه طرح‌وارۀ حرکتی بیش از دو طرح‌وارۀ دیگر به‌کارگرفته‌شده و به کمک آن مفاهیم انتزاعیِ شوق، تصوف، وصال، معرفت، رضا، شوق و ... بازنمایی ‌شده ‌است. بنابراین، طرح‌وارۀ حرکتی، طرح‌وارۀ غالب است که نشان می‌دهد، عارفان هستی را در جوششی مداوم و پویشی متکامل می‌دانند. ضمن اینکه سبک هنری‌ و عارفانه‌تر عطار در مقایسه با هجویری آشکار می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی ساحات تفسیر زمینه‌زدایانۀ ابوسعید در اسرارالتوحید
        فرزاد بالو رضا رضاپور
        در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افق‌های تازه‌ای در حوزۀ تفسیر گشوده‌ و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشته‌اند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانة عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزة عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تف چکیده کامل
        در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افق‌های تازه‌ای در حوزۀ تفسیر گشوده‌ و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشته‌اند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانة عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزة عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تفسیری‌شان را با ارجاع به آیات و روایات موجه جلوه می‌دادند، اما در این حد متوقف نشدند و مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی خاص خود را نیز مطرح می‌کردند. در میان عارفانِ عرفان عملی، ابوسعید ابوالخیر، در مقام تحقق عینی، زمینه‌زدایی را به ‌عنوان کانون تفسیرهای خود در ساحات مختلف، اعم از آیات و روایات، تا شعر و قول و فعل‌ها و وقایعِ روزمره و... قرار می‌دهد. در این رویکرد، نیت مؤلف/گوینده از یک‌سو مطرح، و زمینه‌ای که آیه یا حدیث یا قول یا فعل و... از آن برخاسته از دیگرسو به کناری می‌روند و ابوسعید بالجمله تمامی آیات و اقوال و افعال و... را از زمینه و بستر تاریخی خارج می‌‌نماید و به تناسب احوال و زمینۀ عرفانی خود تفسیر می‌کند. خلق و آفرینش معانی و تفسیرهای نو، و طرح افکنی افق‌ها و جهان‌های تازه، محصول چنین چشم‌اندازی است که مقالۀ حاضر به تفصیل با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به آن پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - دلایل و چگونگی تبویب در متون عرفانی (مطالعۀ موردی منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری)
        سیده زینب حسینی محسن اکبری زاده( بتلاب اکبرآبادی)
        تبویب مراحل سیر و سلوک از مباحث مطرح در میان کتب صوفیه است. با وجود اینکه نشانه‌گذاری مسیر سلوک، ‌پیشینه‌ای به بلندای تاریخ اسلام دارد، اما درمیان صوفیان، رواج این باب‌‌بندی به‌طور مشخص، از قرن دوم هجری بوده است. از همان اوان رواج عرفان، اختلاف باب‌بندی‌ها میان عرفا و چ چکیده کامل
        تبویب مراحل سیر و سلوک از مباحث مطرح در میان کتب صوفیه است. با وجود اینکه نشانه‌گذاری مسیر سلوک، ‌پیشینه‌ای به بلندای تاریخ اسلام دارد، اما درمیان صوفیان، رواج این باب‌‌بندی به‌طور مشخص، از قرن دوم هجری بوده است. از همان اوان رواج عرفان، اختلاف باب‌بندی‌ها میان عرفا و چه بسا در تألیفات مختلف یک عارف هم دیده می‌شود. در این پژوهش تلاش ‌شده تا ضمن نشان دادن عوامل مؤثر در شیوۀ تقسیم‎بندی این باب‌بندی‌ها، به تبیین دلایل باب‌بندی و نهایتاً چگونگی تبویب آن پرداخته شود. به این منظور از میان آثار بنام عارفان، دو اثر مهم منطق‌الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری برای بررسی انتخاب شده‌اند و با روش توصیفی ـ تحلیلی، به مقایسۀ نحوۀ تبویب این دو اثر پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل اختلاف در تبویب که باعث بروز تناقض در کلام و آثار صوفیان شده، تجارب متفاوت عرفانی، نحوۀ سیر و طریقت عرفانی، نوع مکتب و بینش فقهی و شرایط سیاسی اجتماعی است که باعث اختلافاتی چون شیوۀ نامگذاری، ترتیب مقامات، تعداد مقامات و... در عرفان شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بازیابی رمزگان‌ها در منطق‌الطیر عطار نیشابوری (خوانش داستان مرغان سالک و برادران یوسف)
        محمدهادی فلاحی معصومه گلستانه
        در این پژوهش با بهره‌گیری از الگوی رمزگان رولان بارت، بخشی از داستان سفر مرغان از منظومۀ منطق‌الطیر عطار بررسی شده است. در نگرش نشانه‌شناختی بارت، برخلاف مکاتب ساخت‌گرایانه، نقش اصلی در آفرینش معانی متون ادبی، برعهدۀ خواننده است و نه نویسنده. بسیاری از آثار ادبی کلاسیک، چکیده کامل
        در این پژوهش با بهره‌گیری از الگوی رمزگان رولان بارت، بخشی از داستان سفر مرغان از منظومۀ منطق‌الطیر عطار بررسی شده است. در نگرش نشانه‌شناختی بارت، برخلاف مکاتب ساخت‌گرایانه، نقش اصلی در آفرینش معانی متون ادبی، برعهدۀ خواننده است و نه نویسنده. بسیاری از آثار ادبی کلاسیک، برای خواننده شرایطی ایجاد می‌کنند که او تنها به یک معنا یا به عبارت بهتر به تنها معنی داستان، دست یابد، اما آثاری همچون منطق‌الطیر، مدام دلالت معنایی را به تعویق انداخته و تفکر خلاق خواننده را به معنی‌آفرینی دعوت می‌نماید. منطق‌الطیر به دلیل برخورداری از دنیای نمادین و شبکۀ درهم تنیدۀ رمزگانی، معنای قطعی و نهایی را بر خواننده تحمیل نمی‌کند. در مقالۀ حاضر با روشی تحلیلی ـ توصیفی به بازیابی رمزگان‌های پنج‌گانه (دالی، کنشی، نمادین، فرهنگی و هرمنوتیک) در بخشی از این منظومه منطق‌الطیر پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رمزگان‌های پنج‌گانه در جای‌جای متن به کار رفته‌اند و درنتیجه، این متن، متنی نوشتنی است و خواننده در بند معانی تحمیلی از سوی شاعر نیست، بلکه در روندی گام به گام به آفرینش معانی متکثر می‌پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تمایز شیوه‌های اجرایی ترانه و تصنیف دینی از عرفانی
        محمد امین محمدپور علی اصغر بابا صفری غلامرضا ستوده
        در ترانه‌های دینی و عرفانی با‌توجه به ریشة باستانی و عامیانة ترانه‌ها، قدیمی‌ترین شعرهای فارسی یافته شده است. در این جستار به شیوة تحلیلی ـ توصیفی به تمایز ترانه و تصنیف دینی و ترانه و تصنیف عرفانی در شیوه‌های اجرایی پرداخته‌ایم. مشخص کردن دقیق حوزه‌های ترانه‌ها و تصنیف چکیده کامل
        در ترانه‌های دینی و عرفانی با‌توجه به ریشة باستانی و عامیانة ترانه‌ها، قدیمی‌ترین شعرهای فارسی یافته شده است. در این جستار به شیوة تحلیلی ـ توصیفی به تمایز ترانه و تصنیف دینی و ترانه و تصنیف عرفانی در شیوه‌های اجرایی پرداخته‌ایم. مشخص کردن دقیق حوزه‌های ترانه‌ها و تصنیف‌های دینی و عرفانی یک از مسائل مهم مباحث سرایش و اجرای این ترانه‌ها است. موضوع پژوهش به‌صورت توصیف و تحلیل فرم، زبان و محتوا بررسی شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که درون‌مایه‌های دینی و عرفانی که در دو حوزة متفاوت هستند، بخش قابل‌توجهی از ترانه‌ها را شکل داده‌اند و از ابتدا نیز تفاوت این دو گونه در محتوا و شکل اجرایی مشخص بوده است و سازندگان آنها نیز از ابتدا شناختی نسبت به این دو حوزة اندیشه‌ای داشته‌اند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه‌ها و تصنیف‌های دینی، درویش، چاووش‌خوان، تعزیه‌خوان، نوحه‌خوان و شرخون‌ هستند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه‌ها و تصنیف‌های عرفانی، عاشیق، سوزخوان، بیت‌خوان و تصنیف‌خوان نامیده می‌شوند. زبان این ترانه‌‌ها و تصنیف‌ها صمیمی است و موسیقی بیشتر بر پایة کلام آنها ساخته شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تحلیل بن‌‎مایه‌های اسطوره‌ای در آثار نویسندگان معاصر (رمان درخت انجیرمعابد، داستان‌های کوتاه کاج‌های مورّب، باغ اناری و جایی دیگر)
        رقیه محمودی وند بختیاری پروانه عادل زاده کامران پاشایی فخری
        حیات و مرگ گیاهان و درختان از دیرباز مورد‌توجه بشر بوده است. بشر هر چهارفصل را با دوران زندگانی خود یکی دانسته و داستان‌هایی از پرستش و شفابخشی گیاهان ساخته است. او به درختان دخیل بسته و علاج درد خود را از آنها جُسته است. در پَسِ این نگاهِ بشر نخستین، حقیقتی نهفته است و چکیده کامل
        حیات و مرگ گیاهان و درختان از دیرباز مورد‌توجه بشر بوده است. بشر هر چهارفصل را با دوران زندگانی خود یکی دانسته و داستان‌هایی از پرستش و شفابخشی گیاهان ساخته است. او به درختان دخیل بسته و علاج درد خود را از آنها جُسته است. در پَسِ این نگاهِ بشر نخستین، حقیقتی نهفته است و آن، استمداد از تجلّیِ شفابخشی است نه پرستش درخت! نیاکان ما در جست‌وجوی جوانی و جاودانگی محو پدیده‌هایی شده‌اند که به گمان خود منبع جاودان این نیروها هستند؛ پس باید اسطوره‌ها را کاوید تا به حقیقت آنها رسید. رمان‌ها و داستان‌ها بهترین مجال برای درخشش اسطوره‌ها هستند. در این مقاله به بررسی بن‌مایه‌های گیاه‌پیکری در درخت انجیر معابد، باغ‌اناری، جایی دیگر و کاج‌های مورّب پرداخته‌ایم. روش پژوهش ما به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی است و بعد از استخراج داده‌ها به تحلیل بن‌مایه‌‍ها پرداخته‌ایم. هدف بررسی نحوۀ حضور بن‌مایه‌های گیاه‌پیکری در این آثار است؛ اینکه آیا آنها به شکلی نمادین حضور دارند یا به‌‌‌صورت روایت اسطوره‌ای؟ در آثار بررسی‌شده، این بن‌مایه‌ها هم به‌شکل نمادین و تلویحی حضور دارند و هم به‌‌صورت روایت اسطوره‌ای. ضروری است با نگاهی اسطوره‌پردازانه زوایای این داستان‌ها را بکاویم تا بن‌مایه‌های اساطیری را در آنها برای تشخیص ابتذال و خرافه از حقیقت اسطوره‌ای باز شناسیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - شهود وحدت از ورای مظاهر، با تکیه بر غزلیات صائب
        محمدولی مردانی رقیه رضایی حسام ضیایی
        هستی از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است و وجودی واحد منشأ همۀ هستی به شمار می‌رود. از‌آنجا‌که وجود واحد خود را در مَجالی و تعیّنات آشکار کرده است، عارف کل‌نگر با نظارۀ این کثرت‌ها به سرچشمۀ هستی که همان منشأ واحد است، نایل می‌شود و با چشم دل در همۀ زوایای هستی، آن مبدأ کل ر چکیده کامل
        هستی از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است و وجودی واحد منشأ همۀ هستی به شمار می‌رود. از‌آنجا‌که وجود واحد خود را در مَجالی و تعیّنات آشکار کرده است، عارف کل‌نگر با نظارۀ این کثرت‌ها به سرچشمۀ هستی که همان منشأ واحد است، نایل می‌شود و با چشم دل در همۀ زوایای هستی، آن مبدأ کل را مشاهده می‌کند. آیا این اندیشه که با ابن عربی خود را آشکار کرده است، در سبک هندی نیز مشاهده می‌شود؟ آیا این تفکر از صائب که یکی از ارکان سبک هندی است، دلربایی کرده است؟ داده‌های این تحقیق نشان می‌دهد که صائب به‌عنوان یکی از ارکان سبک هندی، وحدت وجود و سیر در مجالی و مظاهر را در دیوان خود مورد توجه قرار داده است و آن را راهی برای شناخت حقیقی و معرفت نظری معرفی می‌کند. این پژوهش به روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است و شیوۀ گردآوری داده‌های آن از میان اطلاعات کتابخانه‌ای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که صائب مانند عارفان وحدت وجودی، عالم کثرت را نماد و نمودی از یک حقیقت واحد دانسته و در پی کشف آن مبدأ واحد بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - کالبدشناسی رستم در جهان پیشاشاهنامه‌ای
        امیرحسین مقدّس ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق
        رستم دریچه‌ای را می‌ماند که همواره رو به آرمان‌هایِ نوپدیدِ مردمِ این سامان گشوده می‌شود و رستاخیزهایِ مکرّرِ جنابش در اقالیمِ فرهنگ نشان می‌دهد که هنوز چهره‌ای اساطیری این توان را دارد که پاسخ‌گوی نیازهای تاریخی ایرانیان باشد. اگر بر این قول متفق باشیم که اسطوره و تاری چکیده کامل
        رستم دریچه‌ای را می‌ماند که همواره رو به آرمان‌هایِ نوپدیدِ مردمِ این سامان گشوده می‌شود و رستاخیزهایِ مکرّرِ جنابش در اقالیمِ فرهنگ نشان می‌دهد که هنوز چهره‌ای اساطیری این توان را دارد که پاسخ‌گوی نیازهای تاریخی ایرانیان باشد. اگر بر این قول متفق باشیم که اسطوره و تاریخ می‌توانند زایانندۀ حماسه باشند، با نظربستن به شاهنامه، سؤالی که ذهن همگان را به خود مشغول خواهد داشت، این خواهد بود که برجسته‌ترین پهلوانِ حماسۀ ملّی (که خود وزنه‌ای گران برای دومین پاره از سه‌گانۀ بلندآوازۀ شاهنامه است)، از کدامین زِهدانِ تاریخی یا اساطیری (یا حتی حماسی) برون‌جسته و بازنمایانندۀ کدامین ایزد یا شخصیت ایرانی/اَنیرانی است. نگارندگان برای پاسخ به این مسئله، با تدقیق در منابعِ موجود، خویشکاری‌هایِ رستم و همتایانش را در اسطوره، تاریخ و حماسه‌هایِ ایران و ملل همجوار از نظر گذرانیده و متناسب با زمان و امکانات خود بدین پرسش پاسخی درخور داده‌اند. یافته‌های پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای و به‌صورتِ تطبیقی ـ تحلیلی فراهم آمده است، نشان می‌دهد که رستمِ شاهنامه -کیفیتاً و کمیتاً- میراث‌دارِ ایندرۀ هندی (از لحاظ اسطوره‌ای)، سورنایِ حرّان (از لحاظ تاریخی) و بهیشمۀ هندی (از لحاظ حماسی) است. پرونده مقاله