هدف از این پژوهش بررسی رابطة بین شیوههای والدگری و تبلور وجودی با واسطهگری پایداری روانی بود. شرکتکنندگان 355 نفر از دانشجویان کارشناسیارشد دانشگاه شیراز بودند که بر اساس روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای شیوههای والدگری (بری، 1991 )، پا چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی رابطة بین شیوههای والدگری و تبلور وجودی با واسطهگری پایداری روانی بود. شرکتکنندگان 355 نفر از دانشجویان کارشناسیارشد دانشگاه شیراز بودند که بر اساس روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای شیوههای والدگری (بری، 1991 )، پایداریروانی (کلاف و دیگران، 2002 ) و مقیاس تبلور وجودی (داینر و دیگران، 2010 ) را در محل کلاسهای عادی خود تکمیل کردند. یافتهها با استفاده از روشمدلیابی معادلات ساختاری نشاندهندة رابطة مثبت و معنادار شیوة والدگری مستبدانه با تبلور وجودی بود. رابطة شیوة والدگری مقتدرانه با پایداری روانی مثبتو معنادار، و رابطة شیوه والدگری آسانگیر با پایداری روانی منفی و معنادار بود. شیوة والدگری مستبدانه بر تبلور وجودی اثر مستقیم و شیوههای والدگری مقتدرانهو آسانگیر به واسطة پایداری روانی بر تبلور وجودی تأثیر غیرمستقیم دارد. در پایان، ضمن بحث درباره یافتهها، با توجه به پیشینة علمی موجود، به کاربرد عملییافتهها در آموزش والدین و افزایش تبلور وجودی در افراد اشاره شده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطهای خودنظمجویی بلندمدت و سودمندی ادراکشده در رابطة بین چشمانداز زمان آینده با پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل نظری بود. بدین منظور 572 نفر از دانشآموزان پایة سوم تجربی، که در سال تحصیلی 95-94 در شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، با استفاده چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطهای خودنظمجویی بلندمدت و سودمندی ادراکشده در رابطة بین چشمانداز زمان آینده با پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل نظری بود. بدین منظور 572 نفر از دانشآموزان پایة سوم تجربی، که در سال تحصیلی 95-94 در شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونهبرداری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند و به مقیاس چشمانداز زمان آینده (هاسمن و شل، 2008)، سیاهة خودنظمجویی نوجوانی (مویلانن، 2007) و مقیاس سودمندی ادراکشده (میلر و دیگران، 1999) پاسخ دادند. پیشرفت تحصیلی نیز از طریق میانگین سه درس اصلی فیزیک، شیمی و زیستشناسی اندازهگیری شد. روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل فرضی پژوهش با دادهها برازش دارد و مؤلفه جاذبه هم بهطور مستقیم و هم به واسطة سودمندی ادراکشده و مؤلفه سرعت نیز هم بهطور مستقیم و هم به واسطة خودنظمجویی بلندمدت بر پیشرفت تحصیلی تأثیر میگذارد. اثر مستقیم مؤلفة ارتباط بر پیشرفت تحصیلی معنادار نبود، اما اثر غیرمستقیم آن به واسطة خودنظمجویی بلندمدت و سودمندی ادراکشده بر پیشرفت تحصیلی معنادار بود. بر اساس یافتههای پژوهش چشمانداز زمان آینده بهطور مستقیم و به واسطة خودنظمجویی و سودمندی ادراکشده بر پیشرفت تحصیلی تأثیر میگذارد.
پرونده مقاله
مهارتهای خواندن و درک مطلب از مهمترین نیازهای یادگیری دانشآموزان است و انتظار میرود دانشآموزان جهشی و سرآمد در این مهارتها عملکرد قابل قبول داشته باشند. در این مطالعه ملی، میزان درک مطلب دانشآموزان دختر و پسر جهشی (128 نفر) و همتایان غیرجهشی آنان، شامل همتایا چکیده کامل
مهارتهای خواندن و درک مطلب از مهمترین نیازهای یادگیری دانشآموزان است و انتظار میرود دانشآموزان جهشی و سرآمد در این مهارتها عملکرد قابل قبول داشته باشند. در این مطالعه ملی، میزان درک مطلب دانشآموزان دختر و پسر جهشی (128 نفر) و همتایان غیرجهشی آنان، شامل همتایان همسن و غیرهمپایه (122 نفر) و همتایان همپایه و غیرهمسن (114 نفر) بررسی شد، که بر مبنای ضریب هوش، جنس، سطح تحصیلات و شغل والدین و وضعیت اقتصادی اجتماعی همتا شده بودند. درک مطلب خواندن در دو حیطة اطلاعاتی و ادبی بهترتیب از طریق دو داستان مورچه و زرافه، از مجموعة آزمونهای بینالمللی بررسی عملکرد تحصیلی سواد خواندن پرلز و پری پرلز (2001، 2006) اندازهگیری شد. برای تحلیل دادههای گردآوریشده از تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته (طرح یک بین ـ یک درون) استفاده شد. نتایج نشان داد عملکرد خواندن و درک مطلب در بین سه گروه مورد بررسی و همچنین بین دو گروه دختر و پسر تفاوت معنادار ندارد. استلزامهای نتایج پژوهش برای سیاستگذاران، برنامهریزان و کاربران نظام آموزشی مورد بحث قرار گرفت.
پرونده مقاله
این بررسی با هدف آزمون ساختار عاملی و همسانی درونی مقیاس دهمادّه‎ای هویت اخلاقی آکینو و رید (2002) مبتنی بر رگه‎های اخلاقی به‎دستآمده از نمونه‎ای از دانشجویان ایرانی انجام شد. نمونة پژوهش از 429 دانشجو (313 زن، 111 مرد، 5 نفر بدون گزارش) تشکیل شد. بر ا چکیده کامل
این بررسی با هدف آزمون ساختار عاملی و همسانی درونی مقیاس دهمادّه‎ای هویت اخلاقی آکینو و رید (2002) مبتنی بر رگه‎های اخلاقی به‎دستآمده از نمونه‎ای از دانشجویان ایرانی انجام شد. نمونة پژوهش از 429 دانشجو (313 زن، 111 مرد، 5 نفر بدون گزارش) تشکیل شد. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی دو عامل شناسایی شد که 41/50درصد از واریانس هویت اخلاقی را تببین معنادار ‎کردند: نمادی‎سازی (67/34درصد) و درونی‎سازی (74/15درصد). همسانی درونی عوامل نمادی‎سازی و درونی‎سازی بهترتیب 75/0 و 61/0 بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل دوعاملی نسبت به مدل تک‎عاملی برازش بهتری با داده‎ها دارد. بر اساس یافته‎های این پژوهش، الگوی نظری آکینو و رید در زمینة هویت اخلاقی برای اندازه‎گیری در فرهنگ ایرانی روایی کافی دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان مردان متأهل با واسطه‎گری احساس شرم و گناه، انجام گرفته است. حجم نمونه پژوهش حاضر را 350 مرد متأهل در شهر بیرجند تشکیل داد که از بین پدران دانشآموزان دبستانی به شیوه داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان مردان متأهل با واسطه‎گری احساس شرم و گناه، انجام گرفته است. حجم نمونه پژوهش حاضر را 350 مرد متأهل در شهر بیرجند تشکیل داد که از بین پدران دانشآموزان دبستانی به شیوه داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سبکهای دلبستگی کالینز و رید (1990)، آزمون عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) تانگنی، واگنر و گومز (1989) و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بود. بهمنظور تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم نقش واسطه‎ای معناداری در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با کنارهگیری عاطفی دارد. همچنین احساس شرم به همراه احساس گناه در رابطه سبکهای دلبستگی اضطرابی و ایمن با خراب کردن وجهه اجتماعی نیز نقش واسطه‎ای معناداری دارند. بهطورکلی نتایج نشان داد که احساس شرم مردان در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی آنها با ابعاد پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای سبکهای حل مسئله در رابطة بین شیوههای والدگری و پرخاشگری در دانشآموزان دورة متوسطه انجام شد. شرکتکنندگان، شامل 300 نفر (152 دختر و 148 پسر) از دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان مرودشت بودند که بر اساس روش نمونهبرداری خوشه چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای سبکهای حل مسئله در رابطة بین شیوههای والدگری و پرخاشگری در دانشآموزان دورة متوسطه انجام شد. شرکتکنندگان، شامل 300 نفر (152 دختر و 148 پسر) از دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان مرودشت بودند که بر اساس روش نمونهبرداری خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکتکنندگان، پرسشنامة شیوههای والدگری آلاباما (فریک، 1991)، سبکهای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد از بین شیوههای والدگری شیوة تنبیه قادر به پیشبینی معنادار سبکهای حل مسئلة سازنده و غیرسازنده و مشارکت پدر تنها قادر به پیشبینی سبک سازنده بود. در مورد سبکهای حل مسئله هم مشاهده شد که فقط سبک غیرسازنده به طور معنادار پرخاشگری را پیشبینی میکند و سبک حل مسئلة غیرسازنده در رابطة بین شیوة والدگری تنبیهی و پرخاشگری نقش واسطهگری سهمی دارد. یافتههای پژوهش شامل کاربردهای نظری و عملی برای تقویت سبکهای سازندة حل مسئله و شیوههای والدگری مناسب برای مهار پرخاشگری در دانشآموزان است.
پرونده مقاله
این پژوهش اثربخشی مداخلة مبتنی بر ذهنآگاهی را بر کاهش نشانههای نارسایی توجه/ فزونکنشی زیر آستانة تشخیص و مشکلات برونیسازی نوجوانان بررسی کرد. فهرست رفتاری کودک و فرم خودگزارشدهی نوجوانان نظام سنجش مبتنی بر تجربة آشنباخ در نمونة 253 نفری از نوجوانان و مادران آنها چکیده کامل
این پژوهش اثربخشی مداخلة مبتنی بر ذهنآگاهی را بر کاهش نشانههای نارسایی توجه/ فزونکنشی زیر آستانة تشخیص و مشکلات برونیسازی نوجوانان بررسی کرد. فهرست رفتاری کودک و فرم خودگزارشدهی نوجوانان نظام سنجش مبتنی بر تجربة آشنباخ در نمونة 253 نفری از نوجوانان و مادران آنها اجرا شد. 24 نفر از نوجوانانی که بنابر نتایج فهرست رفتاری کودکان، نمرههای مرزی در زیرمقیاس مشکلات توجه و نمرههای بالا در مشکلات برونیسازی داشتند و نشانههای آنها در فرم خودگزارشدهی نوجوانان نیز تأیید شده بود، بهتصادف در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسة مداخلة مبتنی بر ذهنآگاهی در مدت 8 هفته دریافت کرد. گروه کنترل در این بازه زمانی هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادههای کمّی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد و یافتهها نشان داد که پس از مداخله نشانههای نارسایی توجه/ فزونکنشی و مشکلات برونیسازی در نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با نوجوانان گروه کنترل کاهش معنادار داشته است. یافتههای این پژوهش کاربرد بالینی در پیشگیری و درمانگری نشانههای نارسایی توجه/ فزونکنشی و مشکلات برونیسازی نوجوانان در فضاهای بالینی و مدارس دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف پیشبینی نشانههای درونیسازی و برونیسازی نوجوانان بر اساس محتوا و فرایند خانواده آنان انجام شد. به این منظور 295 دانشآموز (148 دختر و 147 پسر)، با استفاده از روش نمونهبرداری خوشهای از مدارس مناطق 6 و 10 شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامة خودگزارش چکیده کامل
این پژوهش با هدف پیشبینی نشانههای درونیسازی و برونیسازی نوجوانان بر اساس محتوا و فرایند خانواده آنان انجام شد. به این منظور 295 دانشآموز (148 دختر و 147 پسر)، با استفاده از روش نمونهبرداری خوشهای از مدارس مناطق 6 و 10 شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامة خودگزارشدهی نظام سنجش مبتنی بر تجربة آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001)، مقیاس محتوای خانواده (سامانی، 1387) و مقیاس فرایند خانواده (سامانی، 1387) پاسخ دادند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین زیرمقیاسهای محتوا و فرایند خانواده و نشانههای درونیسازی و برونیسازیشدة نوجوانان رابطۀ معنادار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام نشان داد که بر اساس مؤلفههای محتوا و فرایند خانواده میتوان 22 درصد واریانس نشانگان درونیسازی و 14 درصد واریانس نشانگان برونیسازی را در نوجوانان پیشبینی کرد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد هر گونه نارسایی در فضا و شرایط روانشناختی خانواده از قبیل کنشهای خانوادگی و ظرفیتهای موجود در خانواده، آثار زیانباری بر رفتار و سلامت روانی فرزندان میگذارد و با توجه به شرایط ویژۀ نوجوانان بروز مشکلات رفتاری را در آنها تسهیل میکند.
پرونده مقاله