هدف این مطالعه بررسی میزان آلودگی شیر خام و فرآوردههای لبنی سنتی استان آذربایجانغربی با استافیلوکوکوس اورئوس و ارزیابی وجود ژن مولد زهرابه TSST-1، الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و قابلیت تولید بیوفیلم در جدایههای این باکتریبود. برای این منظور 80 نمونه شیر خام و فرآوردهها چکیده کامل
هدف این مطالعه بررسی میزان آلودگی شیر خام و فرآوردههای لبنی سنتی استان آذربایجانغربی با استافیلوکوکوس اورئوس و ارزیابی وجود ژن مولد زهرابه TSST-1، الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و قابلیت تولید بیوفیلم در جدایههای این باکتریبود. برای این منظور 80 نمونه شیر خام و فرآوردههای آن (شامل پنیر، خامه و کشک سنتی) بههمراه 20 نمونه سواب بینی تولیدکنندگان این محصولات با روش تصادفی طبقهای جمعآوری شد. نمونهها با استفاده از روشهای متداول کشت، جداسازی و شناسایی گردیدند و سپس وجود ژن TSST-1 با استفاده از PCR ارزیابی شد. بر اساس نتایج مطالعه، 35 نمونه آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس بودند که از این بین ژن TSST-1 در 1 نمونه پنیر و 2 نمونه سواب بینی ردیابی گردید. یافتههای مقاومت آنتیبیوتیکی نشان داد اکثر جدایههای استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتیبیوتیکهای پنیسیلین، ونکومایسین و متیسیلین مقاوم و نسبت به کوتریموکسازول، جنتامایسین، ریفامپین، اگزاسیلین و سفولوتین حساس بودند. همچنین تولید بیوفیلم در 85/2، 15/17 و 80 درصد جدایهها بهترتیب زیاد، متوسط و کم برآورد گردید. فراوانی بالای آلودگی به استافیلوکوکوس اورئوس و وجود سویههای دارای ژن حدت TSST-1 در بین آنها، همچنین مقاومت بالا به آنتیبیوتیک مختلف و قابلیت تولید بیوفیلم، بیانگر مخاطره بهداشتی در ارتباط با مصرف فرآوردههای لبنی سنتی است.
پرونده مقاله
کاربرد های خمیرترش در تولید نان از دهه های اخیر بهدلیل تمایل مصرفکنندگان به محصولات طبیعی محتوی نگهدارندههای شیمیایی کمتر، بهطور مداوم در حال افزایش است. در خمیرترش، باکتریهای اسید لاکتیک نقش کلیدی در فرایند تخمیر را بر عهده دارند. در این مطالعه از باکتریهای لاکت چکیده کامل
کاربرد های خمیرترش در تولید نان از دهه های اخیر بهدلیل تمایل مصرفکنندگان به محصولات طبیعی محتوی نگهدارندههای شیمیایی کمتر، بهطور مداوم در حال افزایش است. در خمیرترش، باکتریهای اسید لاکتیک نقش کلیدی در فرایند تخمیر را بر عهده دارند. در این مطالعه از باکتریهای لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس بهعنوان آغازگر تکی و از مخلوط آنها بهعنوان آغازگر ترکیبی در تهیه خمیرترش استفاده شد. نتایج حاصل نشان دادند که استفاده از آغازگرها باعث افزایش میزان دیاستیل و پراکسیدهیدروژن خمیرترش گردید و خمیرترش حاوی آغازگر ترکیبی بیشترین میزان دیاستیل و پراکسیدهیدروژن را داشت. بیشترین تعداد باکتریهای اسیدلاکتیک نیز در انتهای دوره تخمیر خمیرترش، مربوط به خمیرترش حاوی آغازگر لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس بود. تأثیر آغازگرهای مختلف بر روی میزان pH و اسیدیته قابل تیتر خمیرترش، خمیر و نان معنی دار بود (05/0>p) و باعث کاهش pH و افزایش اسیدیته قابل تیتر نان در مقایسه با نان شاهد گردید. نتایج حاصل از ارزیابی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و حسی نان نشان داد که خمیرترش حاوی آغازگر ترکیبی در مقایسه با آغازگرهای تکی در ترکیب نان حجیم سبب افزایش ارتفاع، حجم مخصوص و تخلخل، کاهش سختی پوسته و سفتی مغز نان و به تعویق انداختن زمان ظهور پرگنههای کپک گردید. بیشترین امتیاز ویژگیهای حسی نیز در بین نان های خمیرترشی به این تیمار تعلق گرفت. بنابراین استفاده از ترکیب دو آغازگر لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس میتواند کشت آغازگر مناسبی برای تولید خمیرترش و نانی با کیفیت مطلوب مدنظر قرار گیرد
پرونده مقاله
هدف این مطالعه بررسی اثرات نمکسود کردن تخم ماهی قزلآلای رنگینکمان (Onchorhynchus mykiss)با نمک خالص و مخلوط (5/3، 5/4 و 5/5 درصد) بر روی کیفیت و مدت ماندگاری این محصول بود. میزان بازهای نیتروژنی فرار (TVBN)، اکسیداسیون چربی (TBA) و ترکیبات تقریبی نمونهها در طی دو ما چکیده کامل
هدف این مطالعه بررسی اثرات نمکسود کردن تخم ماهی قزلآلای رنگینکمان (Onchorhynchus mykiss)با نمک خالص و مخلوط (5/3، 5/4 و 5/5 درصد) بر روی کیفیت و مدت ماندگاری این محصول بود. میزان بازهای نیتروژنی فرار (TVBN)، اکسیداسیون چربی (TBA) و ترکیبات تقریبی نمونهها در طی دو ماه مورد بررسی قرار گرفتند. عملآوری تخم سبب تغییر تقریبی ترکیبات نمونه ها در طی زمان گردید. در مقایسه با نمونه شاهد، تخم نمکسود شده دارای میزان بالاتری از محصولات حاصل از اکسیداسیون و مقادیر کمتر از بازهای نیتروژنی فرار بود. بیشترین میزان بازهای نیتروژنی فرار در تیمارهای نمک سود شده با نمک خالص مشاهده گردید، این میزان حدود 43/43 میلیگرم در 100 گرم نمونه بود. میزان pH، جذب نمک و بازهای نیتروژنی و اکسیداسیون در طی نگهداری افزایش معنیداری داشتند (05/0>p). با افزایش غلظت نمک از 5/3 به 5/4 و 5/5 درصد نمک مقدار اکسیداسیون و رطوبت و پروتئین افزایش و میزان بازهای نیتروژنی و pH کاهش یافت. بهطور کلی افزودن نمک مخلوط به عنوان یک نگهدارنده سبب کاهش مقدار pH گردید و تأثیر قابلتوجهی در حفظ کیفیت تخم نمک سود شده داشت.
پرونده مقاله
استفاده از گیاهان دارویی در ارتقای سلامت جامعه انسانی نقش اساسی دارد. با توجه به این که گیاهان مهم ترین مسیر انتقال فلزات سنگین به زنجیر غذایی انسان و چرخه های زیستی محسوب می شوند، این پژوهش با هدف بررسی مخاطره سلامت تجمع فلزات سنگین آرسنیک و روی در آویشن شیرازی، بن چکیده کامل
استفاده از گیاهان دارویی در ارتقای سلامت جامعه انسانی نقش اساسی دارد. با توجه به این که گیاهان مهم ترین مسیر انتقال فلزات سنگین به زنجیر غذایی انسان و چرخه های زیستی محسوب می شوند، این پژوهش با هدف بررسی مخاطره سلامت تجمع فلزات سنگین آرسنیک و روی در آویشن شیرازی، بنفشه، پونه و عناب عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1394 انجام یافت. بدین منظور پس از تهیه 3 نمونه از هر گیاه دارویی و هضم اسیدی نمونهها مطابق روش استاندارد، غلظت تجمع یافته عناصر توسط دستگاه جذب اتمی در سه تکرار خوانده شد. هم چنین پردازش آماری نتایج نیز توسط نرم افزار آماری SPSS انجام یافت. نتایج نشان داد که بیشینه میانگین غلظت تجمع یافته عناصر آرسنیک و روی در نمونههای گیاهان دارویی بر حسب میکروگرم در کیلوگرم با 026/0±035/0 و 520±1880 به ترتیب مربوط به آویشن شیرازی و بنفشه می باشد. نتایج محاسبه شاخص مخاطره سلامت برای همه نمونه ها کوچک تر از یک بود. همچنین مقایسه میانگین غلظت عناصر با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت نیز بیان گر آن است که میانگین غلظت عناصر آرسنیک و روی در همه نمونه های گیاهان دارویی مورد آزمایش کم تر از حد استاندارد می باشد. بنابراین مصرف کنترل شده گیاهان دارویی مورد بررسی اثر سوء بهداشتی بر سلامت مصرف کنندگان ندارد. ولی با توجه به قابلیت تجمعزیستی فلزات سنگین در طولانی مدت، نسبت به پایش دوره ای و منظم گیاهان دارویی از نظر غلظت تجمعیافته آلاینده های شیمیایی به منظور حفظ امنیت غذایی توصیه می شود.
پرونده مقاله
با توجه به رویکرد مردم به مصرف محصولات غذایی فاقد مواد نگهدارنده و یا دارای مواد نگهدارنده طبیعی، امروزه استفاده از عصاره های گیاهی بهعنوان نگهدارنده مواد غذایی بهجای مواد شیمیایی رونق یافته است. این مطالعه با هدف تعیین اثر غلظتهای مختلف عصاره الکلی گیاه سیر (Allium چکیده کامل
با توجه به رویکرد مردم به مصرف محصولات غذایی فاقد مواد نگهدارنده و یا دارای مواد نگهدارنده طبیعی، امروزه استفاده از عصاره های گیاهی بهعنوان نگهدارنده مواد غذایی بهجای مواد شیمیایی رونق یافته است. این مطالعه با هدف تعیین اثر غلظتهای مختلف عصاره الکلی گیاه سیر (Allium sativum) بر روی سویه های استاندارد باکتریهای سالمونلا اینتریتیدیس، باسیلوس سوبتیلیس، لیستریا مونوسیتوژنز و یرسینیا اینتروکولتیکا با روش انتشار از چاهک در محیط آگار انجام گرفت. حداقل غلظت مهاری و حداقل غلظت باکتریکشی عصاره به روش میکروتیترپلیت و با استفاده از رزازورین تعیین گردید. یافته ها نشان دادند که عصاره الکلی گیاه سیر اثر بازدارنده بر روی هر چهار باکتری مورد آزمایش دارد. بیشترین تأثیر بر روی باکتری باسیلوس سوبتیلیس و کمترین تأثیر روی باکتری سالمونلا اینترتیدیس مشاهده شد. حداقل غلظت مهارکنندگی رشد باکتری در مورد باسیلوس سوبتیلس با 39/0 و بیشترین مقدار آن در باکتری سالمونلا اینتریتیدیس با غلظت 5/12 میلیگرم در هر میلیلیتر مشاهده شد. با عنایت به یافتههای حاصل از تحقیق حاضر در مجموع میتوان گفت که عصاره الکلی سیر دارای خاصیت ضدباکتریایی مناسب علیه باکتریهای مورد مطالعه بود و بهعنوان یک نگهدارنده طبیعی در مواد غذایی مختلف میتواند مورد ارزیابی قرار گیرد.
پرونده مقاله
امروزه جستجوی نگهدارندهها در مواد غذایی گام مهمی برای تأمین ایمنی غذایی مصرفکنندگان است. سوربات پتاسیم یکی از رایجترین نگهدارندهها است که استفاده از آن برای مقابله با فساد قارچی در برخی مواد غذایی مجاز است. هدف از این تحقیق اندازهگیری سوربات در آبمیوههای صنعتی، ا چکیده کامل
امروزه جستجوی نگهدارندهها در مواد غذایی گام مهمی برای تأمین ایمنی غذایی مصرفکنندگان است. سوربات پتاسیم یکی از رایجترین نگهدارندهها است که استفاده از آن برای مقابله با فساد قارچی در برخی مواد غذایی مجاز است. هدف از این تحقیق اندازهگیری سوربات در آبمیوههای صنعتی، ایران بود که به این منظور از دو روش اسپکتروفتومتری و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد تا با مقایسه نتایج دو روش بتوان میزان قابل اعتماد بودن نتایج روش اسپکتروفتومتری را مورد بررسی قرار داد.. برای این منظور 28 نمونه آبمیوه صنعتی نمونهگیری و آزمایش گردید. نتایج نشان داد که 100 درصد آبمیوهها حاوی سوربات پتاسیم بودند. بیشترین میزان سوربات در آبانار 22/7 و 23/1 میلیگرم در لیتر بهترتیب در روش اسپکتروفتومتری و HPLC گزارش شد. بالا بودن میزان سوربات در روش اسپکتروفتومتری را میتوان به تداخل سایر مواد در جذب اشعه ماوراء بنفش دانست. مقایسه نتایج روش اسپکتروفتومتری با HPLC نشان داد که روش اسپکتروفتومتری با وجود سادگی و ارزانی نمیتواند برای تعیین میزان دقیق سوربات کارایی داشته باشد. همچنین با توجه به وجود سوربات در آبمیوهها، نظارت بیشتر بر نگهدارندهها لازم به نظر میرسد.
پرونده مقاله
آلودگی محیط های آبی به فلزات سنگین و پتانسیل تجمع زیستی این آلایندهها بهعنوان یک خطر جدی از مدت ها پیش مورد توجه بوده است. این آلاینده ها در بدن آبزیان تجمع می یابند و سپس از طریق زنجیره غذایی به بدن انسان منتقل می شوند. هدف از این مطالعه تعیین فلزات سنگین کادمیوم، سر چکیده کامل
آلودگی محیط های آبی به فلزات سنگین و پتانسیل تجمع زیستی این آلایندهها بهعنوان یک خطر جدی از مدت ها پیش مورد توجه بوده است. این آلاینده ها در بدن آبزیان تجمع می یابند و سپس از طریق زنجیره غذایی به بدن انسان منتقل می شوند. هدف از این مطالعه تعیین فلزات سنگین کادمیوم، سرب، آرسنیک و جیوه و فلزات آهن و مس در عضله و روغن ماهی سفید، کفال و کیلکا بود. برای این منظور سه نمونه ماهی سفید، کفال پوزه باریک و کیلکای معمولی از منطقه محمود آباد صید شد. قسمتی از عضله توسط فریز درایر خشک و قسمتی دیگر بهمنظور استخراج روغن استفاده شد. سپس با استفاده از دستگاه اسپکترومتری جذب اتمی و Mercury Analyzer میزان فلزات سنگین در عضله و روغن ماهی تعیین شد. نتایج بدست آمده در مورد عضله نشان داد که بیشترین میزان جیوه (018/0±347/0)، کادمیوم (001/0±08/0)، مس (059/0±2156/1) و آهن (231/0±643/2) در ماهی سفید و بیشترین میزان سرب (015/0±3593/0) و آرسنیک (001/0±0892/0) در ماهی کفال تجمع یافته است. همچنین نتایج نشان داد در بین فلزات مورد مطالعه در روغن ماهی، بیشترین میزان مربوط به سرب و جیوه است. بهطور کلی میزان فلزات وارد شده به روغن بسیار کمتر از عضله است. در مجموع می توان گفت میزان فلزات سنگین در نمونه های مورد بررسی پایین تر و یا نزدیک به استانداردهای جهانی است. بنابراین مصرف آن ها برای مصرف کننده مشکلی ایجاد نمی کند.
پرونده مقاله
غذای نوزاد بهدلیل شبیهسازی آن با شیر مادر به عنوان یک جایگزین نسبی یا کامل برای شیر مادر برای نوزادان 6 تا 12 ماه مورد استفاده قرار میگیرد. در این پژوهش پنج نمونه مکمل غذای نوزاد شامل سه مکمل غذایی از شرکت غنچه (برنجین با شیر، گندمین با شیر، و حریره بادام) و دو مکمل چکیده کامل
غذای نوزاد بهدلیل شبیهسازی آن با شیر مادر به عنوان یک جایگزین نسبی یا کامل برای شیر مادر برای نوزادان 6 تا 12 ماه مورد استفاده قرار میگیرد. در این پژوهش پنج نمونه مکمل غذای نوزاد شامل سه مکمل غذایی از شرکت غنچه (برنجین با شیر، گندمین با شیر، و حریره بادام) و دو مکمل غذایی از شرکت نستله (گندم و شیر، و موز و گندم با شیر) که در ایران مصرف زیادی دارند، تهیه شد. نمونهها توسط اسید نیتریک هضم و سپس مقدار عناصر سمی شامل کادمیم، سرب، منگنز، مولیبدن و نیکل موجود در آنها آنالیز و بهطور کمی اندازهگیری شد. همچنین شاخص تخمین روزانه جذب (EDI) برای تمامی نمونهها محاسبه و با شاخص جذب روزانه قابل تحمل (TDI) مقایسه گردید. کمترین و بیشترین مقدار کادمیم به ترتیب متعلق به مکمل غذای کودک برنجین با شیر (3/40 میکروگرم بر کیلوگرم) و مکمل غذای کودک گندمین با شیر (0/58 میکروگرم بر کیلوگرم) شرکت غنچه بود. مقدار عناصر کادمیم، سرب، منگنز، مولیبدن و نیکل موجود در مکملها به ترتیب در محدوده ppb 0/58-3/40؛ ppb 85/31؛ ppm 9/4-3/2؛ ppb 8/518-9/417 و ppb 0/6415-1/4479 بدست آمد. در مجموع مقدار عناصر سمی موجود در مکملهای غذای نوزاد عرضه شده در ایران کمتر از مقدار مجاز گزارش اعلام شده بهدست آمد.
پرونده مقاله