تحقیق حاضر به منظوربررسی تغییرات پروتئین همولنف دراثرتغذیه با سطوح مختلف پروتئین زنبورعسل انجام شد.این آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمارشامل سطوح مختلف پروتئین (0، 5/2، 5، 5/7 و 10 درصد)و 4 تکرار در شرایط انکوباتور انجام گرفت.جهت تفکیک پروتئین های استخراج ش چکیده کامل
تحقیق حاضر به منظوربررسی تغییرات پروتئین همولنف دراثرتغذیه با سطوح مختلف پروتئین زنبورعسل انجام شد.این آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمارشامل سطوح مختلف پروتئین (0، 5/2، 5، 5/7 و 10 درصد)و 4 تکرار در شرایط انکوباتور انجام گرفت.جهت تفکیک پروتئین های استخراج شده از روش الکتروفورز ژل پلی اکریل آمید در حضور سدیم دودسیل سولفات (SDS) استفاده شد. همچنین مصرف خوراک در دوره آخر آزمایش (12-9 روزگی) در گروه شاهد نسبت به دیگر تیمارها کمتر بود(05/0>p). بیان پپتیدهای ضد باکتریایی دیفنسین و آباسین در همولنف در سن 12 روزگی بین تیمارهای آزمایشی از لحاظ آماری معنی دار شد (0001/0>p). و تیمار 10% پروتئین بیشترین و گروه شاهد کمترین مقدار بیان را در پپتید دیفنسین نشان دادند (به ترتیب، 2293 واحد برابر 1412 واحد) و در مورد پپتید آباسین، تیمار 5% پروتئین بیشترین مقدار بیان و تیمار شاهد و 5/2% پروتئین کمترین مقدار بیان را نشان دادند (به ترتیب برابر 1970 واحد در برابر 1257 و صفر) (0001/0>p). به طور کلی نتایج نشان داد که الگوی پروتئینی همولنف زنبور با مصرف سطوح مختلف پروتئین تغییر و بهبود پیدا کرد.
پرونده مقاله
تا به امروز اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی عصاره میخک به اثبات رسیده است که آن را در بین درمان های قابل استفاده در ترمیم زخم قرار می دهد. مقایسه اثرات ترمیمی آن در مقابل دیگر مواد کمک کننده به ترمیم، باعث مشخص شدن جایگاه عصاره میخک دربین ترمیم کننده های زخم می شود. در ای چکیده کامل
تا به امروز اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی عصاره میخک به اثبات رسیده است که آن را در بین درمان های قابل استفاده در ترمیم زخم قرار می دهد. مقایسه اثرات ترمیمی آن در مقابل دیگر مواد کمک کننده به ترمیم، باعث مشخص شدن جایگاه عصاره میخک دربین ترمیم کننده های زخم می شود. در این مطالعه بررسی هیستوپاتولوژی نانو الیاف عصاره میخک (اوژنول) در مقایسه با نانو الیاف پلی کاپرولاکتون در زخمهای تمام ضخامت تجربی ایجاد شده در پوست موش صحرایی انجام شد. در 45 موش صحرایی نربالغ نژاد ویستار یک زخم سطح پشتی ایجاد گردید. سپس به طور تصادفی به سه گروه 15 تایی ( گروه شاهد، نانو الیاف اوژنول و پلی کاپرولاکتون ) دسته بندی شدند ، سپس هر کدام خود به سه زیر گروه 5 تایی (گروههای نمونه برداری در روزهای هفت، 14و21) تقسیم شده و شاخص های رگزایی، کلاژن، ضخامت اپیتلیوم، اسکار، لوکوسیت ها، ادم و خونریزی حاد به علاوه تست کشش، ارزیابی شد. در گروه درمان با اوژنول تمامی شاخص های ذکر شده از روز هفت تا 21 به طور معنی دار (05/0P<) بالاتر از دو گروه دیگر بود . براساس نتایج به دست آمده به نظر میرسد که نانو الیاف گل میخک در تسریع روند ترمیم در زخم های پوستی عملکرد بهتری نسبت به پلی کاپرولاکتون و گروه کنترل داشت.
پرونده مقاله
آسکومیکوتا شامل بزرگترین و متنوع ترین گروه قارچی است و از نظر اقتصادی نقش بسیار مهمی در بیشتر اکوسیستم ها برعهده دارند. جنبههای مختلف فعالیت زیستی آسکومیستها، آنها را به موضوعی جذاب برای مطالعات زیستی تبدیل کرده است که از آن جمله میتوان به یافتن راهکارهایی برای تغیی چکیده کامل
آسکومیکوتا شامل بزرگترین و متنوع ترین گروه قارچی است و از نظر اقتصادی نقش بسیار مهمی در بیشتر اکوسیستم ها برعهده دارند. جنبههای مختلف فعالیت زیستی آسکومیستها، آنها را به موضوعی جذاب برای مطالعات زیستی تبدیل کرده است که از آن جمله میتوان به یافتن راهکارهایی برای تغییر طول عمر این قارچها اشاره نمود. ژن los1 با دخالت مستقیم در حمل و نقل tRNA بین هسته و سیتوپلاسم، نقشی کلیدی در تنظیم سرعت رشد قارچ، طول عمر آن و همچنین مقاومت دارویی برعهده دارد. در این پژوهش، ناحیه بالادستی ژن los1 در بین ۱۰ گونه از آسکومیستها بررسی شد. نتایج حاصل پیشنهاد میکنند که ناحیه بالادستی ژن los1 در بین آسکومیستها، حاوی جایگاههای اتصالی برای فاکتورهای رونویسی SFP1 و FKH1 است. احتمال ضعیفی نیز برای وجود محل اتصال فاکتور رونویسی YAP6 در ناحیه بالادستی این ژن وجود دارد. همچنین حذف این ژن، احتمالا موجب افزایش طول عمر قارچ و افزایش مقاومت آن به برخی از آنتیبیوتیکها میشود. در حالی که مقاومت آن به گروه دیگر، کاهش مییابد. از نتایج این پژوهش، میتوان در انتخاب هدفمند و هوشمندانهتر آنتیبیوتیکهای قارچی استفاده نمود و همچنین، از اطلاعات مربوط به نقش ژن los1 در رشد و طول عمر آسکومیستها، و نیز مقاومت و حساسیت دارویی آنها، در طراحی و ساخت سویههای صنعتی بهره گرفت.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه بررسی میزان توانایی اسید فولیک در درمان زخم معده حاصل از گاستروتومی در موش صحرایی می باشد. در این مطالعه از 75 موش رت بالغ ازنژاد ویستار با میانگین وزنی20±280 استفاده شد. موشها به صورت تصادفی در 5 گروه 15 تایی تقسیم شدند. تمامی موش ها تحت عمل جر چکیده کامل
هدف از این مطالعه بررسی میزان توانایی اسید فولیک در درمان زخم معده حاصل از گاستروتومی در موش صحرایی می باشد. در این مطالعه از 75 موش رت بالغ ازنژاد ویستار با میانگین وزنی20±280 استفاده شد. موشها به صورت تصادفی در 5 گروه 15 تایی تقسیم شدند. تمامی موش ها تحت عمل جراحی گاستروتومی قرار گرفتند. به موشهای گروه اول امپرازول به میزان 20 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم، موش های گروه دوم، سوم و چهارم به ترتیب اسید فولیک به میزان2، 5 و 10 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن روزانه به مدت 21 روز و نهایتا به موشهای گروه پنجم آب خورانده شد. از هر گروه 5 سر موش به صورت تصادفی در روز 7 بعد از جراحی، روز 14 بعد از جراحی، روز 21 بعد از جراحی نمونه برداری انجام شد و جهت بررسی هیستوپاتولوژی به ازمایشگاه ارسال شد. نتایج حاصل از مطالعات هیستوپاتولوژیک نشان داد که موشهای گروه درمان با اسید فولیک و امپرازول به طور معنی داری (05/0> p) نتایج پاتولوژیکی بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. براساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد که اسیدفولیک اثرات مناسب و قابل قبولی بر روند التیام بخشی و ترمیم گاستروتومی در موش صحرایی داشته باشد.
پرونده مقاله
از دیرباز تاکنون نقره به علت خواص ضد باکتریایی خود شهرت یافته است. در واقع نانوذرات نقره به علت رهایش یون نقره چنین خاصیتی را علیه باکتریهای هوازی و بیهوازی از خود نشان میدهند و بعنوان افزودنی در جیره طیور کاربرد وسیع دارد. در مورد اثرات ضد باکتریایی این ترکیب پژوهش چکیده کامل
از دیرباز تاکنون نقره به علت خواص ضد باکتریایی خود شهرت یافته است. در واقع نانوذرات نقره به علت رهایش یون نقره چنین خاصیتی را علیه باکتریهای هوازی و بیهوازی از خود نشان میدهند و بعنوان افزودنی در جیره طیور کاربرد وسیع دارد. در مورد اثرات ضد باکتریایی این ترکیب پژوهش ها نتایج ضد و نقیضی را عنوان می کنند که حاکی از اثرات مفید ضد باکتریایی نیست. به منظور این پژوهش روی240 قطعه جوجه نر یک روزه که به شش گروه با چهار تکرار تقسیم شدند انجام شد. گروه مورد آزمایش عبارت بودند از: جیره شاهد( بدون افزودنی)، جیره حاوی ppm 10 آنتی بیوتیک آویلامایسین، جیره حاوی 400 میلی لیتر نانو ذرات نقره در هر تن خوراک، جیره حاوی 800 میلی لیتر نانو ذرات نقره در هر تن خوراک، جیره حاوی 400 میلی لیتر نانو ذرات نقره در هر متر مکعب آب آشامیدنی، جیره حاوی 800 میلی لیتر نانو ذرات نقره در هر متر مکعب آب آشامیدنی و به بررسی تأثیر نانوذرات نقره بر فاکتور رشد و بازده بدن و برخی فراسنجه های خونی و سرمی و جمعیت میکروبی دستگاه گوارش (ایلئوم) جوجه های گوشتی و مقایسه اثرات ضد باکتریایی و محرک رشد آن با آنتی بیوتیک آویلامایسین پرداخته شد. نتایج حاکی از افزایش معنی دار (05/0> P) مونوسیت ها و مصرف خوراک جوجه ها و افزایش جمعیت کلستریدیوم ها و کاهش معنی دار غلظت تری گلیسرید در گروه 800 میلی لیترنانو ذرات نقره در جیره و آب بود(05/0> P) ولی تاثیر آن بر افزایش وزن جوجه ها و ضریب تبدیل غذایی آن ها معنی دار نبود. به نظر می رسد نانوذرات نقره بر خلاف آن چه تصور می شود به عنوان یک افزودنی محرک رشد برای کنترل باکتریهای مضر در دستگاه گوارش طیور و تقویت سیستم ایمنی، افزایش ضریب تبدیل غذایی جوجه های گوشتی مناسب نیست.
پرونده مقاله
هدف از مطالعه حاضر بررسی زمینه درمان ناباروری مردان می باشد، زیرا درمان ناباروری در گروه بیماران سرطانی که تحت درمان با داروهای گنادوتوکسیک قرار می گیرند، حائز اهمیت می باشد. هدف اصلی مطالعه صورت گرفته، مقایسه دو گروه متقاوت از روش های کشت سلول های بنیادی اسپرماتوگونیو چکیده کامل
هدف از مطالعه حاضر بررسی زمینه درمان ناباروری مردان می باشد، زیرا درمان ناباروری در گروه بیماران سرطانی که تحت درمان با داروهای گنادوتوکسیک قرار می گیرند، حائز اهمیت می باشد. هدف اصلی مطالعه صورت گرفته، مقایسه دو گروه متقاوت از روش های کشت سلول های بنیادی اسپرماتوگونیو بررسی میزان قدرت تمایز و تکثیر این سلول ها می باشد. پیوند موفق سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) در بررسیهایآزمایشگاهی نیازمند بستر کشت مناسب برای تکثیر و تمایز این سلولها میباشد. ماتریکس خارج سلولی طبیعی ریز محیط مناسبی را برای کشت سلولهای بنیادی فراهم میآورد. در بررسی حاضر، ما در صدد بودیم تا قابلیتتکثیر و تمایز سلول های بنیادی اسپرماتوگونی را در شرایط استفاده از سیستم میکروفلوئیدیک(ex vivo) مورد ارزیابی قرار دهیم. از سویی در این مطالعه نتایج حاصله را با شرایط کشت در پلیت های آزمایشگاهی متداول (in vitro)برای قابلیت تولید و گسترش SSCs مورد مقایسه قرار دادیم. در ابتدا سلول های بنیادی اسپرماتوگونی از موش های نوزاد را جداسازی کرده و در کشت in-vitroسلول هایجداسازی شده را در پلیت های کشت بر روی داربست متشکل از هیالورونیک اسید، کیتوزان و بافت آسلولار شده بیضه کشت داده و در بررسی ex-vivo سلول های بنیادی اسپرماتوگونیال استخراج شده را در سیستم میکروفلوئیدیک بدون حضور داربست کشت میدهیم. در بررسیex vivo، از موشهای نر نوزاد نژاد NMRIسلولهای بنیادی اسپرماتوگونی استخراج گردید.در ادامه سلول های استخراج گردیده در چیپ میکروفلوئیدیک طراحی شده فاقد پمپ خارجی منتقل گردیده اند و پس از مدت یک ماه روند کشت مذکور را با ارزیابیIHC مورد مقایسه و مطالعه قرار داده شد. در نمونه های مورد مطالعه استقرار سلول ها در لومن منی ساز، رنگ آمیزی DAPI و ایمونوهیستوشیمی ارزیابی گردیده اند. نتیجه بررسی های ایمونوهیستوشیمی نشان دهنده ی افزایش معنی دار بیان مارکرهایPLZF و TEKT1 در مدل های ex-vivoبوده است(P<0.05). در نهایت، نتایج حاصله نشان داد که قابلیت سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در القا اسپرماتوژنز و تولید سلول های هاپلویید در شرایط کشت بافت بیضه در سیستم میکروفلوِئیدیکاختلاف معنی دار در مقایسه باشرایطکشت متداول در پلیت های آزمایشگاهی برای سلول های مذکور دارد. در نهایت سیستم میکروفلوئیدیک قادر است بستر حمایتی برای تکثیر و تمایز SSCها فراهم آورد. به علاوه، تکثیر و تمایز این سلولها در شرایط ex vivoمیتواند شرایطی موثر برای درمان آزواسپرمی فراهم آورد.
پرونده مقاله
فیبروز کبدی یکی از بیماریهای مزمن و شایع بوده که با افزایش بیش از حد کلاژن در کبد، توسط سلولهای ستاره ای شکل با افزایش بیان TGF-β همراه می باشد. القا کلستاز، یکی از روشهای ایجاد فیبروز کبدی است. با توجه به مطالعات انجام شده در خصوص اثرات محافظت کنندگی گیاه بز شاخدا چکیده کامل
فیبروز کبدی یکی از بیماریهای مزمن و شایع بوده که با افزایش بیش از حد کلاژن در کبد، توسط سلولهای ستاره ای شکل با افزایش بیان TGF-β همراه می باشد. القا کلستاز، یکی از روشهای ایجاد فیبروز کبدی است. با توجه به مطالعات انجام شده در خصوص اثرات محافظت کنندگی گیاه بز شاخدار در برخی بیماریها، در این مطالعه اثر ضد فیبروزی عصاره گیاه بز شاخدار در فیبروز کبدی القا شده با انسداد مجاری صفراوی(BDL) در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در 8 گروه5 تایی شامل کنترل سالم، تجربی سالم تحت درمان با دوز هایmg/Kg 100، 200 و 400 عصاره گیاه بز شاخدار ، گروه BDL و گروه های BDL تحت درمان با دوز های ذکر شده استفاده شد. موشها به مدت 45 روز، روزانه یکبار تحت تیمار با عصاره گیاه بز شاخدار قرار گرفتند. پس از آسان کشی و جداسازی سرم ،آلکالین فسفاتاز ALP اندازه گیری شد. همچنین کبد موشها پس از فیکس شدن، با استفاده از روش رایج ایمنوهیستوشیمی با آنتی بادی β TGF-رنگ آمیزی و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار سطح سرمی آنزیم های فوق و افزایش بیان TGF-βدر گروه BDL بود. تیمار با عصاره گیاه بز شاخدار توانست این تغییرات را به طور قابل توجه و به صورت وابسته به دوز بهبود بخشد. نتایج این مطالعه نشان داد گیاه بز شاخدار احتمالا با افزایش ثبات غشای سلولی موجب بهبود سطح سرمی آنزیم های کبدی شده و همچنین با مهار فعالسازی سلول های ستاره ای و مهار TGF-β باعث کاهش تولید و رسوب کلاژن در کبد می گردد.
پرونده مقاله
پاسخهای ایمنی ذاتی جوجههای گوشتی به واکسنهای مختلف نیوکاسل میتواند متفاوت باشد. این تفاوتها در سطوح مختلف هومورال و یاختهای ایمنی ذاتی و در طی فرایند التهاب و پاسخ فاز حاد قابل بررسی هستند. 150 جوجه گوشتی نژاد راس 308 که همه از یک گله مولد تهیه شدند و به پنج گروه چکیده کامل
پاسخهای ایمنی ذاتی جوجههای گوشتی به واکسنهای مختلف نیوکاسل میتواند متفاوت باشد. این تفاوتها در سطوح مختلف هومورال و یاختهای ایمنی ذاتی و در طی فرایند التهاب و پاسخ فاز حاد قابل بررسی هستند. 150 جوجه گوشتی نژاد راس 308 که همه از یک گله مولد تهیه شدند و به پنج گروه تقسیم شدند. سه گروه به ترتیب با واکسنهای غیر فعال روغنی به روش تزریقی، ویتاپست و لاسوتا به روش چشمی واکسینه شدند. دو گروه دیگر به عنوان شاهدهای منفی محلول نمکی-بافری-فسفاتی(PBS) دریافت کردند. خونگیری از جوجهها در یک روز قبل از واکسیناسیون و دو روز متوالی پس از واکسیناسیون انجام شد. میزان سرم آمیلوئید آ (SAA) و آلفا-یک اسید گلیکوپروتئین (AGP) در پلاسما با روش الایزای اختصاصی طیور اندازه گیری شد. همچنین شمارش گلبولهای سفید خون و محاسبه نسبت هتروفیل به لنفوسیت به عنوان شاخص استرس صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که تزریق واکسن موجب افزایش پروتئین فاز حاد SAA و ایجاد استرس در گلههای طیور میشود وبر میزان AGP تاثیر چندانی نداشت. واکسن غیرفعال تزریقی بیشترین اثر را در میان واکسنها داشت و همچنین موجب افزایش منوسیت و کاهش خفیف بازوفیلها در گلبولهای سفید خون شد. با شناسایی تاثیرات واکسنهای مختلف بر ایمنی ذاتی میتوان در تصمیمگیری برای انتخاب واکسن موردنیازهر گله اقدام کرد. همچنین بررسی اثرات تزریق واکسن بر پروتئینهای فاز حاد و استرس میتواند به طراحی هرچه بهتر واکسنها و مدیریت گلههای طیور کمک نماید.
پرونده مقاله