از دیدگاه پژوهشگران سیاست خارجی ایران منابع و مولفه های هویت نخبگان فکری و اجرایی و عقلانیت گرایی از عناصر اساسی و تعیین کننده در تعریف منفعت ملی و جهت گیری سیاست خارجی می باشد. تجربه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر دوره ریاست جمهوری روحانی حاکی از این است ا چکیده کامل
از دیدگاه پژوهشگران سیاست خارجی ایران منابع و مولفه های هویت نخبگان فکری و اجرایی و عقلانیت گرایی از عناصر اساسی و تعیین کننده در تعریف منفعت ملی و جهت گیری سیاست خارجی می باشد. تجربه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر دوره ریاست جمهوری روحانی حاکی از این است اسلام گرایی با قرائت عملگرایانه،تجددگرایی با تمرکز بر توسعه اقتصادی،دولت گرایی و تاکید بر نقش دولت_ ملت در سیاست خارجی،تنش زدایی با آمریکا و کشورهای جهان اسلام خصوصا با کشورهای منطقه خلیج فارس عناصری تعیین کننده در تعریف منفعت ملی بودند. در این مقاله تلاش می شود به بررسی رابطه هویت و عقلانیت در تدوین و اجرای سیاست خارجی دولت آقای روحانی پرداخته شود.پرسش اصلی که این مقاله درصدد پاسخ به آن هست، عبارتست از: مولفه های هویتی نخبگان فکری و اجرایی و عنصر عقلانیت چه نقشی در سیاست خارجی دولت روحانی داشتند.؟فرضیه این پژوهش که با روش تحلیلی و تبیینی مورد آزمون قرار می گیرد عبارتست از:رابطه دیالکتیک و تاثیر و تاثر عناصر هویت ملی نخبگان فکری و اجرایی دولت روحانی و عنصر عقلانیت در تنش زدایی و تعامل با غرب و کشورهای همسایه،فراهم نمودن زمینه لازم جهت سرمایه گذاری اقتصادی و ارائه تصویری صلح طلبانه موثر بوده اند.
پرونده مقاله
مقاله حاضر به بررسی فهم سهروردی از شاهنامه فردوسی میپردازد. شاهنامه همواره بازتابدهنده هویت ایرانی و تداوم تاریخی آن در دوره اسلامی بوده است و تفاسیر و تعابیر مختلفی از حکایتها و شخصیتهای آن عرضه شده است. یکی از این مکاتب تفسیری حکمت اشراق سهروردی است که بهطور خاص چکیده کامل
مقاله حاضر به بررسی فهم سهروردی از شاهنامه فردوسی میپردازد. شاهنامه همواره بازتابدهنده هویت ایرانی و تداوم تاریخی آن در دوره اسلامی بوده است و تفاسیر و تعابیر مختلفی از حکایتها و شخصیتهای آن عرضه شده است. یکی از این مکاتب تفسیری حکمت اشراق سهروردی است که بهطور خاص در رسالههای فارسی او عرضه شده است. مقاله حاضر بر فهم و درک سهروردی از شاهنامه و مضامین آن متمرکز است و میکوشد وجوهی از آن را که به مباحث فلسفه سیاسی مرتبطاند، مورد تأکید قرار دهد. بیتردید هانری کربن مهمترین اندیشمندی بود که در دوران معاصر به نسبت حکمت اشراق و شاهنامه توجه کرده است. در این مقاله با بهرهگیری از برخی تأملات کربن در باب آنچه وی گذار از حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی خوانده است، میکوشیم وجوهی سیاسی از این گذار را در حکمت اشراقی و بهطور گستردهتر در تاریخ اندیشه اسلامی در ایران، مورد مطالعه قرار دهیم.
پرونده مقاله
در نوشتار پیشرو سعی خواهیم کرد تا ضمن ارائه شرحی از چیستی جغرافیای تاریخ به این امر بپردازیم که جغرافیای تاریخی در طول سالهای اخیر چه تغییراتی را به خود دیده و ،اساساً، آیا آنچه که امروز از مفهوم جغرافیای تاریخی فهم میشود، همان است که در گذشته فهمیده میشد یا خیر؟ از چکیده کامل
در نوشتار پیشرو سعی خواهیم کرد تا ضمن ارائه شرحی از چیستی جغرافیای تاریخ به این امر بپردازیم که جغرافیای تاریخی در طول سالهای اخیر چه تغییراتی را به خود دیده و ،اساساً، آیا آنچه که امروز از مفهوم جغرافیای تاریخی فهم میشود، همان است که در گذشته فهمیده میشد یا خیر؟ از همینروی، در دو بخش سعی خواهیم کرد تا ضمنِ ارائۀ تعاریفی از جغرافیای تاریخی نزد قدما و معاصران به مقایسۀ آنها بپردازیم. فهم جدید از جغرافیای تاریخی که نزد جغرافیدانان آلمانی و انگلیسی وجود دارد، علیرغم تفاوتِ زیادی که فهم قدما از این مقوله داشته، دارای پویایی بسیار فراوانیست که میتواند عینیتی گسترده را از برای این مفهوم فراهم آورد تا مخاطبان این رشته با مقولهای کاربردی، علمی، عینی، پویا و فراگیر—در برابر مقولهای ایستا و ذهنی—سروکار داشته باشند. در نگر ما جغرافیای تاریخی نه مقولهای ایستا و از یادرفته از برای درک جای نامهای جغرافیایی که نظام دانشی بسیار پویاست که کمینه کارکرد آنْ ابراز پاسخی درخور به مسائل مرزی، هویتی و تاریخ ما و گامی مستحکم برای تحکیم مناسبات ملی ایرانیان خواهد بود.
پرونده مقاله
تعریف سیاست از منظری واقعگرایانه همانا علمی است هماره آمیخته به نیرنگ و فریب و اغلب بهدور از هر انگاره و ایدة اخلاقی و الزامات آن. این تعریف در جهان امروز بیشک چراغ راه و رأی بسیاری از سیاستمداران و کنشگرانی بوده و هست که برآنند در کشمشی همیشگی و غالبِ اوقات آمیخته ب چکیده کامل
تعریف سیاست از منظری واقعگرایانه همانا علمی است هماره آمیخته به نیرنگ و فریب و اغلب بهدور از هر انگاره و ایدة اخلاقی و الزامات آن. این تعریف در جهان امروز بیشک چراغ راه و رأی بسیاری از سیاستمداران و کنشگرانی بوده و هست که برآنند در کشمشی همیشگی و غالبِ اوقات آمیخته با خشونت، باید منافع خویش را فراچنگ آورد. در این میانة آشوب و جنگ و خشونت به نام سیاست، برخی کنشگران سیاست و اخلاق در مقابل گاه و بیگاه بر آن شدهاند که سیاست را باید از افقی انسانی، اخلاقی و همسوی صلح و دوستیِ اعضای بنیآدمی خواند و سیاست، خشونت نیست. در کشمکش این مجادلات، معنای سیاست و نسبت آن با خشونت هنوز مبهم به نظر میرسد و نسبت آنها یک مسئله است. در این پژوهش کوشیدیم به مسئلة نسبت خشونت و جنگ با سیاست بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که خشونت، جنگ و سیاست چه رابطهای باهم دارند؟ برای این منظور آرای هانا آرنت را محور قرار دادیم و با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع اصلی تحقیق پرداختیم. بررسی ما نشان میدهد هانا آرنت بر اساس مبانی فکری اگزیستانسیالیستی خود تعریفی از سیاست ارائه میدهد که برآیند ابعاد انسانی وجود آدمی یعنی عقل، سخن، آغازگری، انگیختگی، با دیگران بودن و گفتوگو است. آرنت سیاست را کنشی از جنس سخن و تعامل انسانی در عرصه عمومی میبیند که نسبتی با خشونت نداشته در تضاد با آن است. آنجا که خشونت آغاز میگردد، سیاست پایان یافته است.
پرونده مقاله
در این مقاله تلاش خواهمی کرد تا در یک مطالعه پدیدارشناسانه رابطهای هستی شناختی میان شیوههای زندگی پیشا-تأملی یک مردم و سیاست برقرار کنیم که بتواند فهمی از هستیشناسی سیاسی در پیوند با مفهوم بنیادین شیوههای زندگی را ممکن کند. در این چارچوب تلاش خواهیم نمود تا نشان بده چکیده کامل
در این مقاله تلاش خواهمی کرد تا در یک مطالعه پدیدارشناسانه رابطهای هستی شناختی میان شیوههای زندگی پیشا-تأملی یک مردم و سیاست برقرار کنیم که بتواند فهمی از هستیشناسی سیاسی در پیوند با مفهوم بنیادین شیوههای زندگی را ممکن کند. در این چارچوب تلاش خواهیم نمود تا نشان بدهیم چطور این نه دولت اسلامی، چه حاکم آن پیامبر اکرم(ص) یا امام معصوم(ع) باشد و چه فقیه شیعی یا خلیفه سنی، بلکه نفس مسلمان بوده در مقام یک شیوه زیست یا شکلی از خو کردن با جهان است که از دین مبین اسلام یک هستی سیاسی میسازد.ما بحث درباره شیوههای خو گرفتن در جهان و نظام خاص کنترل بدنی را که هویّت‎های سیاسی گوناگونی را میسازند با مطالعه درباره نماز و همپیوندهای منطقی آن موردمطالعه قرار خواهیم داد. بنا داریم در نهایت نشان بدهیم که چطور نماز، مخصوصاً در مقام یک فریضه جمعی، شکلی از هویتیابی یا تمایزیابی سیاسی است. تلاش خواهیم کرد تا به مطالعه درباره نسبت مفهوم دوستی، در معنای ارسطویی آن و سیاست در پیوند با نماز بپردازیم. همینطور نشان خواهیم داد که چطور نماز،مانند دیگر فرایظ دینی، در مقام مناسباتی جمعی میتواند مبنای دموکراتیک شکل گیری هویّت سیاسی،یا چنانکه در رادیکال دموکراسی شانتال موف می بینیم، مجموعه دوستان باشد. ما تلاش خواهیم کرد تا مفهوم نماز را به بن مایه تئوریکی برای صورتبندی مفهوم شیوه زیست مسلمانانه در یک قرائت سیاسی از اسلام تبدیل کنیم.
پرونده مقاله
قرآن کریم، منبع بنیادین اندیشۀ سیاسی اسلام به شمار میآید و باید برای شناخت دقیق عناصر آن به این منبع مراجعه کرد، از آن جا که برپایی عدالت، هدف ارسال پیامبران الهی بیان شده است، طبعا میتوان باور داشت که دست کم راهبردهای آن از آیات الهی قابل استنباط باشد تا در گامهای بع چکیده کامل
قرآن کریم، منبع بنیادین اندیشۀ سیاسی اسلام به شمار میآید و باید برای شناخت دقیق عناصر آن به این منبع مراجعه کرد، از آن جا که برپایی عدالت، هدف ارسال پیامبران الهی بیان شده است، طبعا میتوان باور داشت که دست کم راهبردهای آن از آیات الهی قابل استنباط باشد تا در گامهای بعد، برنامهها و راهکارهای مطلوب دستیابی به عدالت سیاسی، تنظیم گردد. این نوشتار در جستجوی یکی از عناصر تاثیرگذار و بنیادین نظریۀ عدالت سیاسی، یعنی راهکارهای دستیابی به آن از منظر قرآن کریم می-باشد، برای پاسخ به پرسش طرح شده، با روش تفسیر اجتهادی بر این امر تاکید شده است که راهکارهای دستیابی به عدالت سیاسی را به طور عمده میتوان در مواردی چون نهادینگی عدالت در جان حاکمان، عدالت طلبی، ستیزهجویی با ستم، ظلم ناپذیری و یاریخواهی ستمدیدگان رصد کرد، اصولی کلیدی که میتوانند بسترهایی اساسی برای طراحی راهکارها و برنامههای رسیدن به عدالت سیاسی فراهم کنند.
پرونده مقاله
حقوق شهروندی مهمترین موضوع حقوقی معاصر و مفهومی نوظهور است که جایگاه ویژهای در نظریههای اجتماعی و سیاسی پیدا کرده است. بیش از هر چیز، حقوق شهروندی در مورد حقوقی از جمله اقامت، تحصیل، بهداشت، بحث میکند که هر کس به عنوان شهروند یک دولت آنها را به دست می آورد. حقوق شهر چکیده کامل
حقوق شهروندی مهمترین موضوع حقوقی معاصر و مفهومی نوظهور است که جایگاه ویژهای در نظریههای اجتماعی و سیاسی پیدا کرده است. بیش از هر چیز، حقوق شهروندی در مورد حقوقی از جمله اقامت، تحصیل، بهداشت، بحث میکند که هر کس به عنوان شهروند یک دولت آنها را به دست می آورد. حقوق شهروندی زمانی تحقق می یابد که همه افراد جامعه به کلیه حقوق مدنی و سیاسی دست یابند و شهروند به عنوان عضوی از جامعه در کنار اداره بهتر جامعه دارای مسئولیت باشد و برقراری نظم اجتماعی و به رسمیت شناختن این حقوق تعاملی نقش موثری در ارتقای حقوق شهروندی و ایجاد جامعه ای مبتنی بر نظم و عدالت اجتماعی داشته باشد.نوشتار حاضر با اتکا به رویکرد جامعه شناسی تاریخی بر مبنای نظریه برایان اس ترنر برای فهم شهروندی و حقوق شهروندی در عصر مشروطه تلاش نموده است تا با بهرهگیری از اسناد و منابع کتابخانهای و روش توصیفی-تحلیلی با بررسی موانع تحقق امر حقوقشهروندی در این دوره درصدد پاسخ به این سوال است که عوامل و موانع تحقق حقوق شهروندی در عصر مشروطه چه بوده است؟فرضیه این پژوهش بدین در بستر ضعیف حاکمیت مرکزی، ضعف فرهنگ سیاسی تودۀ مردم، نخبگان سیاسی در نهایت منتج به شکل گیری حقوق شهروندی نگردید.
پرونده مقاله
خواجه نظامالملک به عنوان یکی از موفقترین وزرای تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، همواره در مکتوب کردن اندیشههای سیاسی خود اهتمام داشته و کتاب سیاستنامه را نیز بر پایه اقدامات سیاسی خود تالیف کرده است. بر این اساس در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و رویکردی کتابخانهای چکیده کامل
خواجه نظامالملک به عنوان یکی از موفقترین وزرای تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، همواره در مکتوب کردن اندیشههای سیاسی خود اهتمام داشته و کتاب سیاستنامه را نیز بر پایه اقدامات سیاسی خود تالیف کرده است. بر این اساس در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و رویکردی کتابخانهای و با تاکید بر محتوای کتاب سیاستنامه ، در پی پاسخ به این سوال می باشیم که ملاک مشروعیتِ حکومت در اندیشهی خواجه نظام الملک چه بوده و راهکارهایی که وی برای نظارت بر حکومت اندیشیده است کدام است؟ نتایج پژوهش نشان دهنده این است که هر چند سیاست نامه متنی در جهت مشروعیت بخشی به حکومت حاکم بر جامعه است، نگاه خواجه نظام الملک به حکومت با تأکید بر نقش اساسی پادشاه قابل توجه است که مشروعیت قدرت وی بر مبنای برگزیدگی از سوی خداوند است. در نظام طراحی شده توسط خواجه نظام الملک؛ هم طراح و هم مجری و حتی ارزیابی بازخوران تصمیات متخذه توسط نظام به یک جایگاه و فرد، یعنی پادشاه مقتدر بر می گردد و به نوعی تفکیک ساختاری و کارکردی توسط خواجه انجام نگرفته است هرچند خواجه تلاش کرد با تعبیه نهاد وزارت در چنین سیستمی بین حوزه اجرا و طراحی تفکیک ایجاد نماید. اما به دلایل متعددی همچون سنت های قدرتمند پادشاهی-عرفی -مذهبی، رقابت های نخبگانی، عقب ماندگی های تاریخی در حوزه سیاسی و فرهنگی و امنیتی و... این کار عقیم ماند.
پرونده مقاله