• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد آفتابگردان رقم آذرگل در منطقه تاکستان
        جبار بابایی‏ اقدم مهرداد عبدی سعید سیف زاده مجید خیاوی
        به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد آفتابگردان رقم آذرگل آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و دوازده تیمار طی سال زراعی 85-1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چکیده کامل
        به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد آفتابگردان رقم آذرگل آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و دوازده تیمار طی سال زراعی 85-1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کود نیتروژن با سطوح: 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار و تراکم بوته با سطوح: 5/5، 6/6 و 3/8 بوته در مترمربع در نظر گرفته شدند. اثر کود نیتروژن بر روی کلیه صفات اندازه گیری شده از نظر آماری معنی دار بود. افزایش نیتروژن تا میزان 200 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد روغن، قطر طبق، قطر ساقه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق گردید، ولی درصد روغن کاهش یافت. افزایش عملکرد روغن نیز به دلیل افزایش عملکرد دانه در سطوح بالای تراکم بوته و با مصرف 200 کیلوگرم کود نیتروژن اتفاق افتاد. بیشترین درصد روغن مربوط به سطح کودی 100 کیلوگرم در هکتار بود. اثر تراکم بوته بر درصد روغن معنی دار نشد، ولی اثر تراکم بر ارتفاع گیاه، عملکرد دانه، عملکرد روغن، قطر طبق، قطر ساقه ، وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق معنی دار بود. با کاهش تراکم بوته، قطر ساقه، قطر طبق، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق افزایش یافت، ولی درصد روغن، عملکرد روغن و عملکرد دانه در هکتار کاهش یافت. با توجه به نتایج حاصله تراکم 3/8 بوته در مترمربع و به میزان100 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار برای کاشت آفتابگردان رقم آذرگل در منطقه تاکستان مناسب به نظر می رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تأثیر تاریخ کاشت و نیتروژن بر عملکرد، اجزای عملکرد و مواد مؤثر گیاه دارویی بزرک Linum usitatissimum L.
        محمد مهدی رحیمی قربان نور محمدی امیر آینه بند
        به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و نیتروژن بر عملکرد، اجزای عملکرد و مواد مؤثر بزرک، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار طی سال های زراعی 85- 1384 و 86-1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی یاسوج اجرا شد. پنج تاریخ کاشت شامل بیستم اسفن چکیده کامل
        به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و نیتروژن بر عملکرد، اجزای عملکرد و مواد مؤثر بزرک، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار طی سال های زراعی 85- 1384 و 86-1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی یاسوج اجرا شد. پنج تاریخ کاشت شامل بیستم اسفند، یکم، دهم و بیستم فروردین و یکم اردیبهشت ماه بع عنوان فاکتور اصلی و چهار سطح کود شامل شاهد (بدون کود)، 50 ، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج تجزیه مرکب دو ساله داده های آزمایش نشان داد که با تأخیر در کاشت، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه فرعی، تعداد میوه، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص سطح برگ، ماده خشک، سرعت رشد محصول و درصد روغن به طور معنی داری کاهش یافت. مصرف 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص بر ارتفاع گیاه، تعداد شاخه فرعی، تعداد میوه، عملکرد دانه، شاخص سطح برگ، ماده خشک و سرعت رشد محصول افزایش معنی داری داشت. تاریخ کاشت اول بیشترین ( 12/1801 کیلوگرم در هکتار) و تاریخ کاشت پنجم کمترین عملکرد دانه ( 48/760 کیلوگرم در هکتار) را تولید کردند. هم چنین بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه به ترتیب در سطح 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و شاهد به دست آمد. بیشترین میزان روغن 6/34 درصد بود که در تاریخ کاشت اول به دست آمد. تاریخ کاشت اول با 38/52 درصد بیشترین و تاریخ کاشت پنجم با 58/50 درصد کمترین اسید چرب لینولنیک را تولید کرد. تاریخ کاشت بر اسیدهای چرب اولئیک و لینولئیک اثر معنی داری نداشت. بیشترین اسید چرب لینولنیک (64/52 درصد) و اسید چرب لینولئیک (36/15 درصد) با مصرف 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و بیشترین اسید اولئیک (59/20) در تیمار شاهد (بدون مصرف کود نیتروژن) به دست آمد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ارزیابی تأثیر تلقیح سویه‌های مختلف باکتری Rhizobium leguminosarum bv. phaseoli بر تثبیت نیتروژن در ارقام مختلف لوبیا
        مهدی طاهرخانی قربان نور محمدی محمد جواد میرهادی حسین حیدری شریف آبادی امیر حسین شیرانی راد
        به منظور بررسی قابلیت تثبیت بیولوژیک نیتروژن در ارقام مختلف لوبیا با تلقیح سویه‌های مختلف باکتری ریزوبیومRhizobium leguminosarum;bv. phaseoli آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال ( 1385 و 1386) در منطقه خرم دره استان زن چکیده کامل
        به منظور بررسی قابلیت تثبیت بیولوژیک نیتروژن در ارقام مختلف لوبیا با تلقیح سویه‌های مختلف باکتری ریزوبیومRhizobium leguminosarum;bv. phaseoli آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال ( 1385 و 1386) در منطقه خرم دره استان زنجان انجام شد. در این تحقیق سطوح تلقیح و عدم تلقیح با سویه های مختلف در 6 سطح عبارت بودند از: بدون تلقیح و بدون کود (شاهد)، تلقیح با سویه Rb117، تلقیح با سویه Rb123، تلقیح با سویه Rb136، تلقیح با مایه تلقیح صنعتی ویژه لوبیا با نام Rhizobean Super Plusو بدون تلقیح (استفاده از 100کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع کود اوره) به همراه سه رقم با تیپ رشدی I به نام چیتی امید بخش COS16 و دو رقم قرمز اختر و درخشان. جهت تلقیح بذور در تیمارهای باکتریایی، میزان 7 گرم مایه تلقیح و آب به همراه 20 میلی لیتر آب شکر 20 درصد به ازای هر کیلوگرم بذر مصرف گردید. هم چنین مقدار 20 کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع کود اوره به عنوان استارتر برای کلیه واحدهای آزمایشی مربوط به مایه تلقیح، در خاک مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع، تلقیح ارقام مختلف لوبیا با سویه های باکتری موجب برتری صفات کمی و کیفی آن ها نسبت به حالت بدون تلقیح و در بعضی موارد نسبت به مصرف یک صد کیلوگرم کود خالص نیتروژن می گردد. در بین سویه های مورد استفاده سویه باکتریRb117 نسبت به سایر سویه ها برتری نشان داد و در بین ارقام مورد استفاده رقم لوبیا چیتی COS16 نسبت به دو رقم دیگر برتری صفات بیشتری را در برابر تیمارهای مورد اعمال نشان داد.کاشت بذور پرایمینگ شده با انواع مایه تلقیح توانست حدود 43 درصد محصول را نسبت به شاهد (بدون تلقیح و بدون کود) افزایش دهد. در بین انواع مایه تلقیح، مایه تلقیحRb117 با تأثیر حدود 59 درصدی و Rb123 با تأثیر 32 درصدی بر عملکرد دانه نسبت به شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر عملکرد دانه داشتند. بالاترین عملکرد دانه از رقم لوبیا چیتی COS16 حاصل شد که حدود 5/7 درصد از رقم درخشان و حدود 19 درصد از رقم اختر بیشتر بود. بالاترین عملکرد پروتئین به مقدار3/864 کیلوگرم در هر هکتار به تیمار مایه تلقیح Rb117 وکمترین آن مربوط به تیمار شاهد (بدون تلقیح و کود) با میانگین 500 کیلوگرم بود. بیشترین درصد پروتئین مربوط به تیمار مایه تلقیح Rb117 و کود نیتروژن و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد (بدون تلقیح و کود) بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - ارزیابی عملکرد لاین‏های پیشرفته گندم دوروم و گندم نان دیم در منطقه کندوان شهرستان میانه
        امیر قنبری شقایق شمس پور علی فرامرزی منوچهر فربودی
        در این تحقیق عملکرد لاین های پیشرفته گندم دوروم و گندم نان دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور آزمایشی در سال 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی روی 6 رقم گندم دوروم و 11 رقم گندم نان با سه تکرار در مزارع زارعین روستاهای ترک و النجارق شهرستان میانه اجرا گردید. چکیده کامل
        در این تحقیق عملکرد لاین های پیشرفته گندم دوروم و گندم نان دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور آزمایشی در سال 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی روی 6 رقم گندم دوروم و 11 رقم گندم نان با سه تکرار در مزارع زارعین روستاهای ترک و النجارق شهرستان میانه اجرا گردید. در پایان دوره رشد گیاه صفاتی مانند عملکرد دانه، ارتفاع بوته، زمان رسیدگی، تحمل به خشکی و سرمای زمستانه، وزن هزار دانه و تعداد پنجه‌های بارور ثبت گردید. نتایج نشان داد که در هر دو منطقه بین ژنوتیپ های گندم دوروم از نظر ارتفاع بوته و وزن هزاردانه اختلاف معنی داری وجود دارد. هم چنین ژنوتیپ ها از لحاظ تحمل به خشکی و نیز تعداد پنجه های بارور با هم اختلاف معنی داری داشتند، در حالی که مناطق اختلاف معنی داری نشان ندادند. اثر متقابل منطقه در ژنوتیپ از نظر ارتفاع بوته و وزن هزار دانه غیرمعنی دار، از لحاظ عملکرد دانه و تعداد پنجه های بارور بسیار معنی دار و از نظر تحمل به خشکی معنی دار بود. تجزیه مرکب داده ها در گندم دوروم نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته مربوط به رقم Gerdish بود. در مجموع عملکرد دانه رقم PI40100 نسبت به سایرین به طور معنی دار بیشتر بود. هم چنین تحمل به خشکی رقم Haurani و تعداد پنجه های بارور ارقام Haurani، G-1252، Dipper و PI40100 از سایرین بیشتر بود. اختلاف ارتفاع بوته ژنوتیپ های گندم نان در هر دو منطقه بسیار معنی دار بود. هم چنین مناطق و ژنوتیپ ها از لحاظ وزن هزار دانه و عملکرد اختلاف معنی داری نشان دادند. تجزیه مرکب داده ها در گندم نان نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته مربوط به رقم Sardari بود که اختلاف آن با سایر ارقام در سطح 5% معنی دار بود. در مجموع دو منطقه، وزن هزاردانه و عملکرد ژنوتیپ Unknown-11 به طور معنی داری از سایرین بیشتر بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مقایسه عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای امیدبخش کلزای بهاره در شرایط آب و هوایی شهرستان ایرانشهر
        مهدی نورابنجار
        به منظور بررسی سازگاری و مقایسه عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای امید بخش کلزای بهاره در شرایط آب و هوایی شهرستان ایرانشهر، آزمایشی طی سال زراعی 85-1384 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاروزی ایرانشهر به اجرا درآمد. این آزمایش با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار چکیده کامل
        به منظور بررسی سازگاری و مقایسه عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای امید بخش کلزای بهاره در شرایط آب و هوایی شهرستان ایرانشهر، آزمایشی طی سال زراعی 85-1384 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاروزی ایرانشهر به اجرا درآمد. این آزمایش با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. ارقام مورد آزمایش دوازده هیبرید کلزای بهاره، دریافتی از مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج بودند. نتایج بررسی نشان داد که هیبریدها از نظر صفات ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد روغن، درصد روغن، وزن هزار دانه، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در بوته، طول دوره رویشی ، طول دوره گل دهی، طول دروه پس از گل دهی تا رسیدگی فیزیولوژیک دارای اختلاف معنی داری در سطوح آماری 1و 5 درصد بودند. هیبرید هایولا 401 از نظر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، درصد روغن و عملکرد روغن نسبت به دیگر هیبریدها برتری نشان داد. هیبرید هایولا 3/308 دارای کمترین عملکرد دانه و کمترین عملکرد روغن نسبت به دیگر هیبریدها بود. این هیبرید از نظر صفات درصد روغن، ارتفاع گیاه و تعداد خورجین در ساقه اصلی نسبت به دیگر هیبریدها برتری داشت. هیبریدهای هایولا 308 و 2-Syn از نظر تعداد دانه در خورجین نسبت به دیگر ارقام برتری داشتند، هیبرید 3-Syn دارای طول دوره گل دهی بیشتر، هیبریدهای هایولا 308 و 420 دارای طول دوره رسیدن بیشتر و هیبرید هایولا 43 دارای طول دوره رویشی بیشتری نسبت به دیگر هیبریدها بودند. بررسی همبستگی ساده بین صفات نشان داد که وزن هزار دانه، طول دوره رسیدن (پس از گل دهی) ، همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه و عملکرد روغن داشته است و طول دوره رشد و طول دوره رویشی دارای همبستگی منفی و معنی دار با عملکرد روغن و عملکرد دانه در این آزمایش بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده در منطقه ایرانشهر هیبریدهای هایولا 401 و 308 دارای بیشترین مقدار عملکرد دانه و هیبریدهای هایولا 3/308 و 330 دارای کمترین مقدار عملکرد بودند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی ارقام مختلف سویا و شاخص‏های تأثیرگذار بر عملکرد در کاشت دیرهنگام در منطقه زنجان
        سعید واعظی ‏راد اسماعیل زنگانی فرید شکاری
        سویا از دانه‌های روغنی و پروتئینی با ارزش بوده که با توجه به نیاز کشور به هر دو منبع، اهمیت و سطح زیر کشت آن هر سال در حال افزایش است. با توجه به مشکلاتی که در کشت به موقع گیاهان زراعی و از جمله سویا وجود دارد آزمایشی به منظور بررسی امکان کشت و سازگاری ارقام سویا در کاش چکیده کامل
        سویا از دانه‌های روغنی و پروتئینی با ارزش بوده که با توجه به نیاز کشور به هر دو منبع، اهمیت و سطح زیر کشت آن هر سال در حال افزایش است. با توجه به مشکلاتی که در کشت به موقع گیاهان زراعی و از جمله سویا وجود دارد آزمایشی به منظور بررسی امکان کشت و سازگاری ارقام سویا در کاشت دیرهنگام، به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه زنجان در سال 1384 اجرا گردید. در این آزمایش از 5 رقم سویا (زان، کلارک، سحرگواهی شده، هابیت و اس. آر. اف) استفاده شد. در مرحله گل دهی (R1 ) شاخص محتوی کلروفیل، دمای کانوپی و ارتفاع بوته مورد ارزیابی قرار گرفت و در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی (R8) عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی، عملکرد روغن و پروتئین، اجزای عملکرد دانه، درصد روغن و پروتئین دانه و شاخص برداشت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ارقام اختلاف معنی‌داری در بیشتر صفات وجود دارد. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد روغن و پروتئین، شاخص برداشت و محتوای کلروفیل برگ مربوط به رقم هابیت بود. بین ارقام از نظر دمای کانویی، درصد روغن و پروتئین دانه تفاوت معنی‌داری مشاهده نگردید. در بین اجزای عملکرد دانه، تنها وزن 100 دانه متمایزکننده ارقام بود. بررسی نتایج مربوط به همبستگی صفات نشان داد که شاخص محتوای کلروفیل، شاخص برداشت و وزن 100 دانه از عوامل اصلی تأثیرگذار بر عملکرد دانه و عملکرد روغن و پروتئین بوده و می‌تواند در گزینش ارقام مدنظر قرار گیرد. هم چنین رقم هابیت با داشتن طول دوره رشد مناسب و سازگار با فتوپریود و دما در منطقه با توجه به نتایج حاصله می‌تواند به عنوان رقم مناسبی در تحقیقات تکمیلی و در کشت کرپه یا زراعت های مضاعف مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - اثرات تنش خشکی و سایکوسل بر عملکرد ارقام ذرت در کشت دوم
        فاطمه هاشم‏ زاده
        به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و مصرف سایکوسل بر برخی صفات رویشی و عملکرد دانه ارقام ذرت در کشت دوم، آزمایشی طی تابستان 1384 در ایستگاه تحقیقات جهاد کشاورزی شهرستان خوی به صورت طرح کرت های دو بار خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورها شامل آ چکیده کامل
        به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و مصرف سایکوسل بر برخی صفات رویشی و عملکرد دانه ارقام ذرت در کشت دوم، آزمایشی طی تابستان 1384 در ایستگاه تحقیقات جهاد کشاورزی شهرستان خوی به صورت طرح کرت های دو بار خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورها شامل آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری پس از 5±70 ، 5±100، 5±130میلی متر تبخیر از تشتک کلاس A)، ارقام 260 و 301 ذرت به عنوان فاکتور فرعی و مقادیر مختلف سایکوسل (مصرف سایکوسل به مقدار 5/1کیلوگرم ماده مؤثر در هکتار و عدم مصرف آن) به عنوان فاکتور فرعی فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش قطر ساقه، طول و قطر بلال، وزن صددانه، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه گردید. بررسی ارقام آزمایشی از نظر قطر بلال، اختلاف معنی داری را نشان داد، به طوری که رقم 301 نسبت به رقم 260 برتر بود. مصرف سایکوسل باعث افزایش قطرساقه، طول و قطربلال، وزن چوب بلال، وزن صددانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت نسبت به عدم مصرف آن می شود. نتایج کلی این آزمایش نشان داد که آبیاری پس از 70 میلی متر تبخیر و مصرف سایکوسل می تواند نقش مؤثری در افزایش عملکرد دانه داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تغییرات سطح برگ ذرت در لایه‏ های مختلف کانوپی تحت تأثیر تداخل دوره‏ای جمعیت طبیعی علف‏های هرز
        سعیدرضا یعقوبی
        به منظور بررسی تغییرات سطح برگ ذرت در سطوح مختلف کانوپی تحت تأثیر تداخل دوره ای علف های هرز، آزمایشی در دانشگاه مازندران در سال زراعی 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل تداخل جمعیت طبیعی علف های هرز مزرعه با ذرت تا مراحل چهار، شش، ه چکیده کامل
        به منظور بررسی تغییرات سطح برگ ذرت در سطوح مختلف کانوپی تحت تأثیر تداخل دوره ای علف های هرز، آزمایشی در دانشگاه مازندران در سال زراعی 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل تداخل جمعیت طبیعی علف های هرز مزرعه با ذرت تا مراحل چهار، شش، هشت و ده برگی، تاسل دهی و دو هفته بعد از تاسل دهی ذرت بود. تیمارهای کشت خالص ذرت (بدون علف هرز) و تداخل تمام فصل علف های هرز با ذرت نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. داده های این آزمایش از طریق نمونه برداری از تعداد و سطح برگ ذرت در لایه های مختلف کانوپی (5/0-0، 1-5/0، 5/1-1، 2-5/1 و 2< متر)، در اواخر دوره رشد ذرت به دست آمد. نتایج نشان داد که افزایش طول دوره تداخل علف های هرز تأثیر معنی داری بر تعداد برگ در هر بوته ذرت نداشت، ولی سطح برگ در بوته ذرت به طور معنی دار تحت تأثیر تداخل دوره ای علف های هرز قرار گرفت. با افزایش طول دوره تداخل علف های هرز به بیش از شش برگی ذرت، سطح برگ در هر بوته به طور معنی دار کاهش نشان داد و به کمتر از یک متر مربع در هر بوته رسید. با افزایش طول دوره تداخل، ساختار کانوپی ذرت تغییر یافته و بیشترین درصد سطح برگ به سطوح بالایی کانوپی انتقال یافت، ولی درصد سطح برگ اختصاص یافته به لایه های پایینی کانوپی نیز تقریبا ثابت ماند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که افزایش طول دوره تداخل علف های هرز فقط باعث کاهش سطح برگ در بوته می گردد و تقریبا تأثیری بر تعداد برگ در هر بوته ندارد. ذرت نیز برای جبران کاهش سطح برگ اقدام به اختصاص سطح برگ بیشتر به لایه های بالایی کانوپی می نماید که باعث تغییر در ساختار کانوپی می گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - اثرات سن شان‏های موم بر عملکرد نسل یا جمعیت در زنبور عسل
        ابوالفضل اسعدی‏ دیزجی ناصر ماهری سیس احد شاددل تیلی ابوالفضل آقاجانزاده گلشنی
        استفاده زیاد از شان ها به خاطر دارا بودن مواد سمی و پاتوژن‎ ها بر روی لاروها اثرات زیان بخشی دارد. در این تحقیق میزان زاد و ولد و جمعیت زنبورهای بالغ در شان های عسل قدیمی و جدید مورد بررسی قرار گرفت. شان های خیلی قدیمی و سیاه با وزن سنگین و هم چنین شان های کاملاً جد چکیده کامل
        استفاده زیاد از شان ها به خاطر دارا بودن مواد سمی و پاتوژن‎ ها بر روی لاروها اثرات زیان بخشی دارد. در این تحقیق میزان زاد و ولد و جمعیت زنبورهای بالغ در شان های عسل قدیمی و جدید مورد بررسی قرار گرفت. شان های خیلی قدیمی و سیاه با وزن سنگین و هم چنین شان های کاملاً جدید جمع آوری گردیدند. شان های خیلی قدیمی ابتدا در اختیار کندوهای قوی قرار گرفت تا تمیز شوند. در فصل زاد و ولد در روزهای چهاردهم و بیست و یکم میزان تولید نسل (تخم، لارو و زنبور بالغ) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در زنبورهای عسلی که در شان های تازه زندگی می کردند میزان زاد و ولد و وزن زنبورهای جوان بیشتر از زنبورهایی است که در شان های کهنه زندگی می کردند. به عبارت دیگر بین شان های عسل از نظر میزان تولید نسل توسط ملکه در سطح احتمال 1 % اختلاف وجود داشت. کاهش متوسط قطر حفره ها در شان های کهنه به دلیل تجمع مواد زاید مختلف می باشد که برای سلامت زنبورها مضر هستند و باعث بروز بیماری های مختلفی برای زنبورها می شوند. در مورد کاهش وزن زنبورهای جوان در شان های عسل قدیمی نیز می توان گفت که به علت تجمع مواد دفعی و مواد پیله ای اندازه سلول کوچک تر می شود در نتیجه زنبورهای به وجود آمده در شان های عسل جدید 3/8 % وزن بیشتری داشتند. این بررسی ها نشان داد که شان های عسل جدید باعث بهبود تولید عسل و تولید نسل بیشتر می شوند، بنابراین توصیه می شود زنبورداران شان های عسل قدیمی را حذف و از آن ها استفاده نکنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - ارزیابی زیست محیطی با رویکرد اکوسیستمی و بوم‏شناختی سرزمین"مطالعه موردی حوزه آبخیز کلیبر چای"
        مهرداد اکبرزاده ساسان بابایی کفاکی جابر داودی علی فرامرزی
        این پژوهش به منظورارزیابی سرزمین با دو رویکرد اکوسیستمی و بوم شناختی سیمای سرزمین صورت پذیرفت. بدین منظور منطقه مورد مطالعه دوبار و هربار با یک رویکرد مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از جمع آوری و تهیه داده ها و اطلاعات شاخص های کمی و کیفی سرزمین بی مقیاس و به صورت کمی تبدی چکیده کامل
        این پژوهش به منظورارزیابی سرزمین با دو رویکرد اکوسیستمی و بوم شناختی سیمای سرزمین صورت پذیرفت. بدین منظور منطقه مورد مطالعه دوبار و هربار با یک رویکرد مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از جمع آوری و تهیه داده ها و اطلاعات شاخص های کمی و کیفی سرزمین بی مقیاس و به صورت کمی تبدیل شده و لایه محدودیت بر پایه منطق بولین در روی نقشه و در هر رویکرد اعمال گردید. برای این منظور با استفاده از اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و سیستم حمایت گروهی، وزن شاخص ها در هر رویکرد با در نظر گرفتن ماتریس های سازگار و میزان خطای قابل قبول محاسبه گردید. نهایتاً ارزیابی با استفاده از وزن دهی برای شاخص ها در هر رویکرد با اعمال مدل جبرانی خطی صورت پذیرفت. داده های به دست آمده پس از اعمال ضرایب با مدل جبرانی خطی در هر رویکرد در چهار دسته از بالاترین ترجیح به پایین ترین ترجیح مرتب شدند و نتیجه به دست آمده پس از اعمال داده های حاصله در قالب یک نقشه ترکیبی از هر دو رویکرد و یک ماتریس مشخص شد. انتخاب قطر ماتریس به عنوان مناسب ترین سایت ها برای هر رویکرد مورد توصیه، داده های به دست آمده توسط نقشه ترکیبی را نیز تایید کرد. این تحقیق مناطق دارای ترجیح خوب، متوسط و ظعیف برای توسعه سرزمین را در حوزه آبخیز کلیبرچای مشخص نمود. نتایج این پژوهش 12/4985 هکتار از واحد هیدرولوژیک مورد مطالعه را که دارای مساحت 3/54872 هکتار می باشد، مناسب برای توسعه در هر رویکرد نشان داد. هم چنین بیشترین همپوشانی در پایین ترین ترجیحات در هر رویکرد مشاهده شد. پرونده مقاله