زبان کردی، زبان میلیونها نفر از ساکنان زمین است. کرمانجی، سورانی (کرمانجی جنوبی)، اَورامی- گورانی و کردی جنوبی، گویشهای اصلی زبان کردی هستند که زیرگویشها و لهجههای متعددی دارند. کردی جنوبی، گویش مناطق کرمانشاه و ایلام است که در بخش کرمانشاهی، گویشهایی همچون کلهری، چکیده کامل
زبان کردی، زبان میلیونها نفر از ساکنان زمین است. کرمانجی، سورانی (کرمانجی جنوبی)، اَورامی- گورانی و کردی جنوبی، گویشهای اصلی زبان کردی هستند که زیرگویشها و لهجههای متعددی دارند. کردی جنوبی، گویش مناطق کرمانشاه و ایلام است که در بخش کرمانشاهی، گویشهایی همچون کلهری، جافی، اورامی و غیره دارد و کردی ایلامی (کردی فیلی)، زبان رایج ساکنان استان ایلام و مناطقی از کشور عراق مانند مَندَلی و خانقین است. کَلهُری، خِزِلی، اَرکَوازی، مَلِکشاهی و غیره، سایر گویشهای ساکنان استان ایلام را شکل میدهد. در پژوهش حاضر با هدف کشف و شناسایی گوشهای از قواعد دستوری گویشهای کردی جنوبی، وجه فعل در دو گویش کلهری و فیلی (ایلامی) به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی، بررسی و مقایسه شده است. حاصل این پژوهش نشان میدهد که در قواعد دستوری این گویشها به علّت خویشاوندی، شباهتهای بسیار و در عین حال، تمایزهایی وجود دارد و عمدۀ این تمایزها در شناسهها و هنگام صرف افعال، در صیغههای دوم شخص مفرد و سوم شخص مفرد خود را نشان میدهد.
پرونده مقاله
ادبیات بلوچی قدمت زیادی دارد و در دورۀ معاصر رشد چشمگیری داشته است؛ اما به دلایل گوناگون، نسبت به ادبیات اقوام دیگر ایرانی؛ مانند آذری ها، کردها و گیلک ها گمنام مانده است. شعر و شاعری جزء جداییناپذیر زندگی بلوچ ها بوده است و بنا بر همین پیشینه، شعر همچنان طرفداران چکیده کامل
ادبیات بلوچی قدمت زیادی دارد و در دورۀ معاصر رشد چشمگیری داشته است؛ اما به دلایل گوناگون، نسبت به ادبیات اقوام دیگر ایرانی؛ مانند آذری ها، کردها و گیلک ها گمنام مانده است. شعر و شاعری جزء جداییناپذیر زندگی بلوچ ها بوده است و بنا بر همین پیشینه، شعر همچنان طرفداران و علاقه مندان بسیاری دارد. منظومۀ مکّران سرودۀ عبدالله روانبُد، پرطرفدارترین و مشهورترین شاعر بلوچ در بلوچستان ایران است. این شاعر دوزبانه، به فارسی و بلوچی شعر سروده و مهم ترین و پرآوازه ترین شعر ایشان، منظومۀ مکّران است، این منظومه به زبان بلوچی و در قالب سنّتی بلوچی و بحر عروضی رجز سروده شده است. شهرت این منظومه بیشتر مدیون خنیاگران یا بهاصطلاحِ بلوچی، پهلوانان است. این منظومه، دائرةالمعارف کوچکی از شناخت سرزمین بلوچستان، بهویژه مکّران و مردمان آن است. این اثر منظوم از شاهکارهای ادبیات معاصر بلوچی به شمار می آید و در اوج بلاغت و فصاحت است. شاعر در این منظومه از فرهنگ، رسوم، احوال گذشته، زیبایی های سرزمین بلوچستان، از اصالت و مردانگی های قوم بلوچ، حسرت دوران گذشتۀ این قوم و پایبندی به اخلاق و دین سخن می گوید. این منظومه در بسیاری از جهات با منظومۀ تُرکی حیدربابای شهریار قابلمقایسه است. این مقاله نخست به معرفی و بررسی ساختاری و درون مایۀ منظومۀ مکّران، سپس به تطبیق آن با منظومۀ حیدربابای شهریار می پردازد.
پرونده مقاله
یکی از مشهورترین خویش کاری قصه های پریان، که در اغلب این قصه ها وجود دارد، ازدواج های آیینی و سمبولیک شاهزادهخانم ها و مردان قهرمان است. در برخی از این قصه ها برخلاف عرف، با حیوانهمسری مواجهیم. یکی از مشهورترین حیوانات که در این قصه ها نقش داماد یا عروس را بازی چکیده کامل
یکی از مشهورترین خویش کاری قصه های پریان، که در اغلب این قصه ها وجود دارد، ازدواج های آیینی و سمبولیک شاهزادهخانم ها و مردان قهرمان است. در برخی از این قصه ها برخلاف عرف، با حیوانهمسری مواجهیم. یکی از مشهورترین حیوانات که در این قصه ها نقش داماد یا عروس را بازی می کند، مار است. به نظر می رسد مار، یکی از قدیمی ترین حیواناتی است که به دلایل گوناگون چنین نقشی را عهدهدار شده و حیوانات و پرندگانی مانند قورباغه، خرس، قو و سگ متأخرند. مار در درازنای تاریخ، در فرهنگ آریایی و حتی جهان، نقش های مختلف و حتی متضادی را ایفا کرده است. گاهی تا مرحلۀ خدایی پیش رفته و گاهی موجودی پتیاره قلمداد شده است. تأثیر ادیان ابراهیمی بر تنزّل مقام مار، حائز اهمیت است. ازدواج با مار در قصه ها و باورهای عامیانه میتواند دلایل و کارکردهای مختلفی داشته باشد و هر دلیل در برههای از تاریخ عمل کرده باشد. علاوه بر دلایل مشترک برای قصههای مارهمسری؛ قدمت، تقدس، زایایی و نماد باروری مار از مهم ترین دلایل پیدایش این قصه هاست. در نمادشناسی قصه؛ مار، هم نماد جنس مؤنث است هم مذکّر. به همین دلیل، گاهی عروس و گاهی داماد است. وجود این حیوان خوشخط وخال در قصه ها بهعنوان همسری که در ادامه به شکل انسانی تغییر شکل می دهد، میتواند ترس کودک را از ازدواجی که اطرافیانش از آن تابویی ساختهاند، فرو ریزد.
پرونده مقاله
زبان یزدی از کهنترین و غنیترین زبانهای مرکزی ایران به شمار میرود که در مقایسه با گویش معیار فارسی، غالباً از نظر ویژگیهای آوایی و کاربرد واژگان بومی و تاریخی متفاوت است؛ اما در برخی موارد نیز از مختصات صرفی و نحوی برخوردار است. در این جستار بهشیوۀ توصیفی- تحلیلی و چکیده کامل
زبان یزدی از کهنترین و غنیترین زبانهای مرکزی ایران به شمار میرود که در مقایسه با گویش معیار فارسی، غالباً از نظر ویژگیهای آوایی و کاربرد واژگان بومی و تاریخی متفاوت است؛ اما در برخی موارد نیز از مختصات صرفی و نحوی برخوردار است. در این جستار بهشیوۀ توصیفی- تحلیلی و استشهادی، به بررسی اصلیترین قواعد و ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی؛ مثل فرایندهای واجی، انواع فعل، زمانها و وجوه افعال، ساختمان و اقسام اسم، انواع ضمایر شخصی و غیر شخصی، صفتها، قیدها، حروف، وندهای تصریفی و اشتقاقی و اعداد زبان یزدی پرداخته میشود. در تجزیه و تحلیل قواعد یادشده، از روشهای دستور توصیفی و منابع معتبر زبانشناسی و دستورزبان استفاده شده است. در کاربرد اقسام کلمه، علاوه بر تفاوتهای ناشی از ویژگیهای آوایی لهجۀ بومی، بهلحاظ کاربرد، تعدادی از فعلها؛ مانند آیسوندن/?isundæn/ هشتن //heštæn، خسبیدن/xosbidæn/، اسمها و صفتها نیز پربسامد است. در استفاده از پسوند تصغیر (اُک:ok) تفاوتهایی در مقایسۀ لهجۀ یزدی با گویش معیار دیده میشود. در لهجۀ یزدی، غالباً عدد کسری از تکرار دو عدد اصلی بهدست میآید؛ بهطوریکه عدد بزرگتر، اوّل و عدد کوچکتر بعد از آن ذکر میشود.
پرونده مقاله
زبان و گویشهای مازندرانی از گروه زبانهای شمال غربی ایران هستند و در گروه زبانهای کرانۀ دریای مازندران قرار میگیرند. گویشهای این استان را میتوان به دو دستۀ شرقی و غربی تقسیم کرد که هرچه از شرق به سوی غرب استان پیش برویم، به دلیل تأثیرگذاری زبان گیلکی، تفاوتهای آوا چکیده کامل
زبان و گویشهای مازندرانی از گروه زبانهای شمال غربی ایران هستند و در گروه زبانهای کرانۀ دریای مازندران قرار میگیرند. گویشهای این استان را میتوان به دو دستۀ شرقی و غربی تقسیم کرد که هرچه از شرق به سوی غرب استان پیش برویم، به دلیل تأثیرگذاری زبان گیلکی، تفاوتهای آوایی و واژگانی و دستوری بیشتر میشود. گویش بابُلی از گویشهای شرقی استان مازندران است که با دیگر گویشهای منطقه، شباهتها و تفاوتهای آوایی و ساختاری دارد. گردآوری این واژگان و دریافت معانی و مفاهیم آنها، افزون بر نگهداری و پیشگیری از نابودی آنها، میتواند به بازشناسی واژگان باستانی، آگاهی از دگرگونیهای آوایی – واجی و گردآوری دادههای لازم برای تدوین فرهنگ ریشهشناختی گویشهای ایرانی یاری رساند. در این پژوهش از دو روش تحقیق میدانی و توصیفی – تحلیلی و نیز شمّ زبانی یکی از نگارندگان، بهره گرفته شده است. بررسی ریشهشناختی و تجزیه و تحلیل آوایی این واژگان، نشاندهندۀ این است که بسیاری از آنها در گویش بابُلی گاه بدون دگرگونی و یا با دگرگونی اندکی از زبانهای فارسی میانه تا امروز باقی ماندهاند و حتی برخی از آنها شباهت زیادی به واژههای زبانهای کهنتر مانند اوستایی و سانسکریت دارند.
پرونده مقاله
معناشناسیِ قالبی را اولینبار چارلز فیلمور (۱۹۸۲م.) مطرح کرد. این نظریه مدّعی است که معانی واژهها، در نظامی از دانش جای دارد که ریشۀ آن در تجربۀ اجتماعی و فرهنگی بشر واقع شده است. اصطلاح قالب بهمثابۀ شیوهای جهت تحلیلهای معنایی زبان طبیعی است. افعال بهعنوان مهمترین چکیده کامل
معناشناسیِ قالبی را اولینبار چارلز فیلمور (۱۹۸۲م.) مطرح کرد. این نظریه مدّعی است که معانی واژهها، در نظامی از دانش جای دارد که ریشۀ آن در تجربۀ اجتماعی و فرهنگی بشر واقع شده است. اصطلاح قالب بهمثابۀ شیوهای جهت تحلیلهای معنایی زبان طبیعی است. افعال بهعنوان مهمترین سازههای زبانی در بیشتر حالاتِ یک رویداد حضور دارند و نقش مهمی در تغییر معنایی بر عهده گرفتهاند. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان کارایی این نظریه در گونۀ لری ممسنی و ارائۀ قالبهای معنایی برخی افعال در اینگونه است. در این پژوهش، ۳۲ فعل از میان 336 فعلِ جمعآوریشده در لری ممسنی، با روش توصیفی - تحلیلی بررسی شده است. با ارائۀ قالبهای معنایی این افعال، یافتهها حاکی از آناند که میان قالبهای معنایی این افعال با قالبهای معنایی افعال متناظر آن در زبان فارسی معیار، تفاوت فاحشی وجود دارد. تصور بر آن است که ریشۀ این تمایزات، از تجربیات نهفتۀ فردی و اجتماعی جوامع نشئت میگیرند. این افعال، در محدودۀ کاربردشان، از خوانشهای معنایی بیشتری در مقایسه با فارسی معیار برخوردارند و بر مفاهیم بیشتری دلالت میکنند؛ بهعبارتدیگر، معنای این افعال در زبان فارسی معیار، در گذر زمان دچار تحوّل معنایی شده و از مؤلّفههای معناییشان کاسته شده است.
پرونده مقاله