-
حرية الوصول المقاله
1 - ارتباط مکانی عوامل اقلیمی و آلودگی هوا در 10 سال گذشته شهر تبریز
فهیمه بناصالح محمد ابراهیم رمضانی زیبا بهشتیآلودگی هوا خطری بزرگ برای بسیاری از شهرهای ایران به ویژه کلان شهر تبریز به شمار می¬آید. رشد شتاب آلود جمعیت، مهاجرتهای روستایی، گسترش کارخانهها، تراکم وسایل نقلیه، تبریز را به یکی از آلودهترین شهرهای کشور ایران تبدیل کرده است. گذشته از عوامل انسانی، عوامل جغرافیا أکثرآلودگی هوا خطری بزرگ برای بسیاری از شهرهای ایران به ویژه کلان شهر تبریز به شمار می¬آید. رشد شتاب آلود جمعیت، مهاجرتهای روستایی، گسترش کارخانهها، تراکم وسایل نقلیه، تبریز را به یکی از آلودهترین شهرهای کشور ایران تبدیل کرده است. گذشته از عوامل انسانی، عوامل جغرافیایی نظیر موقعیت مکانی، شرایط توپوگرافی، عوامل طبیعی و وارونگی دمایی هم در شدت آلودگی هوای شهر تبریز مؤثر هستند. لذا در این پژوهش با استفاده از روشهای تحقیقی توصیفی و با استناد به منابع و دادههای هواشناسی و آلودگی هوا، رابطه مکانی عوامل اقلیمی بر روی آلودگی هوای شهر تبریز مورد بررسی قرار گرفت. با اخذ اطلاعات از ایستگاههای هواشناسی مرتبط با شهر تبریز و نیز دادههای مربوط به کیفیت هوای تبریز در ایستگاههای سنجش کیفیت هوا و با استفاده از نرمافزارسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشههای یکپارچه تهیه گردید که فاصلهها و پهنهبندی آلودگیها در آن قابل نمایش میباشد. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش بین پارامترهای هواشناسی و پارامترهای آلودگی هوا رابطه مکانی و نیز همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین پراکنش پارامترهای آلودگی هوا در سطح شهر تبریز نشان میدهد که بیشترین آلودگی در منطقه غربی و مرکز شهر ناشی از گازهای آلایندهSO2 ، NO2، O3، CO بوده و در منطقه شرقی شهر تبریز این آلودگی مربوط به ذرات معلق میباشد. همچنین شاخص کیفیت هوا در فصول مختلف سال نشان داد، فصل تابستان و بهار کمترین آلودگی هوا و فصل پاییز و زمستان بیشترین آلودگی هوا را دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - پهنهبندی ریسک حریق در مناطق شهری با استفاده از روش رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهر کاشان)
محمد امین وکیل الرعایا سعید ملماسی مژگان زعیم دار مهناز میرزا ابراهیمطهرانیپیشینه و هدف مدیریت خطر آتشسوزی یک مسئله جهانی است، جایی که سیاستهای ایمنی شهری باید این موضوع را جدی بگیرند. یکی از زمینه های پژوهش برای کنترل آتش سوزی های شهری، شناسایی نقاط بحرانی آتش سوزی در منطقه است؛ زیرا عدم شناخت کافی این نقاط باعث وقوع و گسترش آتش در مناطق أکثرپیشینه و هدف مدیریت خطر آتشسوزی یک مسئله جهانی است، جایی که سیاستهای ایمنی شهری باید این موضوع را جدی بگیرند. یکی از زمینه های پژوهش برای کنترل آتش سوزی های شهری، شناسایی نقاط بحرانی آتش سوزی در منطقه است؛ زیرا عدم شناخت کافی این نقاط باعث وقوع و گسترش آتش در مناطق و کاربریهای مختلف، تأخیر در مهار آن و وارد آمدن خسارات مالی و صدمه جانی و همچنین آلودگیهای محیطی را در پی خواهد داشت. پهنهبندی ریسک حریق باهدف بهکارگیری در برنامهریزی و مدیریت در کنترل و حرائق شهری تاکنون در منطقه مطالعاتی این تحقیق موردتوجه نبوده و در قالب طرح تحقیقاتی و مطالعاتی، پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف از مطالعه حاضر تعیین و شناسایی معیارهای شاخص جهت پهنهبندی ریسک آتشسوزی در منطقه موردمطالعه، ایجاد نقشه خطر آتشسوزی بر اساس روش رگرسیون لجستیک و تطابق با نقشۀ واقعیت آتش و همچنین ارائه برنامههای مدیریتی و مدیریت بحران آتشسوزی در شهر کاشان است.مواد و روش ها مراحل وتکنیکهای مورداستفاده در این تحقیق در شش گام انجام گردید. اولین گام شناسایی معیارها و شاخصهای تأثیرگذار است. با استفاده از مطالعات کتابخانهای، اطلاعات بهدستآمده از مقالات معتبر و همچنین از طریق روش دلفی بهمنظور گردآوری نظر کارشناسان از مقیاس لیکرت استفاده شد. در گام دوم غربالگری معیارها متناسب باهدف انجام گرفت که معیارهای تأثیرگذار در این تحقیق عبارتاند از عوامل آسیبپذیر شامل (تراکم جمعیت، واحدهای صنعتی، تجاری- انبار، ساختمان مرتفع، بافت قدیمی و جایگاه سوخت) و همچنین ظرفیت عوامل کاهش شامل (ایستگاه آتشنشانی، جادهها و شیرهای هیدرانت) است. در گام سوم آمادهسازی دادهها و لایهها جهت تحلیل در سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. در مرحله بعد به استانداردسازی لایهها با استفاده از منطق فازی پرداخته شد.در ابتدا تابع فاصله (Distance) بر روی معیارها در محیط ادریسی سلوا اجرا گردید تا فاصله از هر پدیده مشخص شود. در ادامه به روش فازی همه معیارهای تعیینشده در بازه صفرتا 255 استاندارد شدند. نوع تابع استفادهشده در رویکرد منطق فازی از نوع خطی (Linear) بوده که انتخاب نوع تابع و آستانهها بر اساس مرور منابع و نظر کارشناسی انجام شد. بهمنظور تحلیل ارتباط فضایی بین حوادث آتش سوزی رخداده در سطح شهر و نقش فاکتورهای مؤثر در وقوع آن تمامی نقاط آتش سوزی 10 سال گذشته در سطح شهر از سال 1389 تا سال 1399 استخراج و به نقشه رستری تبدیل شد. در گام پنجم نقشه خطر آتشسوزی با استفاده از رگرسیون لجستیک تهیه شد که پس از مشخص شدن اعتبار مدل رگرسیون لجستیک با استفاده از شاخصهای تعیینشده، نقشه پهنهبندی ریسک حریق شهر کاشان ترسیم گردید. در گام آخر بهمنظور اعتبار سنجی مدل رگرسیون لجستیک از Chi Square, ROC و Pseudo R Square استفاده شد.نتایج و بحث مزایای استفاده از مدل رگرسیون لجستیک علاوه بر مدلسازی مشاهدهها، امکان پیشبینی احتمال تعلق هر فرد به هریک از سطوح متغیر وابسته و امکان محاسبهی مستقیم نسبت به شانس متغیرها با استفاده از حداکثر درستنمایی بیشینه ضرایب مدل است. همچنین نسبت به سایر تکنیکهای آماری، چند متغیره مانند آنالیز رگرسیون چندگانه و آنالیز تشخیصی، متغیر وابسته میتواند تنها دو متغیر داشته باشد که یکی احتمال وقوع حادثه و دیگری عدم وقوع آن است. بهمنظور تحلیل ارتباط فضایی بین حوادث آتش سوزی رخداده در سطح شهر و نقش فاکتورهای مؤثر در وقوع آن تمامی نقاط آتش سوزی 10 سال گذشته در سطح شهر از سال 1389 تا سال 1399 استخراج و به نقشه رستری تبدیل شد. خروجی مدل رگرسیون لجستیک، ضریبهایی بین صفر و یک دارد که به احتمالات بالاتر از 0.5 ارزش یک (وقوع آتشسوزی) و به احتمالات پایینتر از 0.5 ارزش صفر (عدم وقوع آتشسوزی) میدهد و بدین ترتیب نقشه بولین ریسک تولید میگردد. این احتمال پیشبینیشده در دامنه ۰ تا 1 سبب میشود تغییر لگاریتمی پیوسته باشد و خروجی مدل بهصورت یک نقشه پیشبینی مکانی احتمال تخریب ارائه شود. سپس در معادله رگرسیون لجستیک این لایه بهعنوان متغیر وابسته و پارامترهای مؤثر در پهنهبندی حریق بهعنوان متغیر مستقل معرفی گردید پس از ورود دادهها به مدل آماری رگرسیون لجستیک، با استفاده از پارامترهای مؤثر در نرمافزار IDRISI ، ضرایب مدل، استخراج گردید. پس از مشخص شدن اعتبار مدل رگرسیون لجستیک با استفاده از شاخصهای تعیینشده، نقشه پهنهبندی ریسک حریق شهر کاشان ترسیم گردید. درنهایت منطقه موردمطالعه ازنظر پتانسیل ریسک حریق به 5 کلاس بسیار کم، ریسک کم، متوسط، بسیار زیاد، ریسک زیاد تقسیم گردید. مساحت هر یک از 5 کلاس بهدستآمده به هکتار و درصد به ترتیب 8747.47، 4669.03، 132115، 1116.33، 788.96 هکتار و 90.94، 4.85، 2.19، 1.16، و 0.82 درصد به دست آمد.نتیجه گیری مقدار 0.95 بهدستآمده از راک ROC نشاندهنده همبستگی بسیار بالای بین متغیر مستقل و وابسته است. مقدار شاخص چی دو برابر با 110836.07 است؛ با توجه به اینکه مقدار آن بسیار بیشتر از مقدار آستانه تعیینشده است درنتیجه فرض صفر تمام ضرایب نیز رد میگردد. مقدار آزمودن PR2 در این پژوهش 0.47 می باشد، بنابراین مدل رگرسیون لجستیک برازش قابل قبولی را داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - The Impact of Lifestyle on Spatial Relations of Aristocratic Qajar Houses in Mazandaran and Golestan
Soodabeh Mehri Jamaleddin Soheili Hossein Zabihi Asghar Saed SamieiLifestyle is a concept that generally includes social, economic, and cultural components. It has a great influence on the introduction of people behaviors and attitudes in a community. According to various scholars, lifestyle is closely related to the quality of life. A أکثرLifestyle is a concept that generally includes social, economic, and cultural components. It has a great influence on the introduction of people behaviors and attitudes in a community. According to various scholars, lifestyle is closely related to the quality of life. An example of lifestyle is quality of location and living space affecting the architecture of house interior. This study aimed at investigating the effectiveness of aristocratic lifestyle in Qajar era in the spatial areas and relationships of their houses. Research method was historical and interpretive analysis. The data were based on library and field studies consisting of documents and narrations. To select the samples, all houses related to the Qajar period, which had documents and the possibility of field studies were provided, were investigated. In this study, nineteen houses in the Mazandaran and Golestan were selected which had the highest impact on the spatial relationships considering the change in lifestyle. The research results showed that lifestyle changes in the social, economic, and cultural areas have led to the development of architecture of houses, which are embedded in social relationships, family structure, economics, occupation and social identity and the impact of each of these components on the structure of spatial relationships. After reviewing the spatial layout of selected houses, justified graphs were used for their analysis based on space syntactic attitude and the houses of each Qajar period were compared This is the result that Houses in the Qajar era differ in the types of spaces and how they relate to each other and according to these differences are divided into different categories تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - Explaining the evolution of Iranian traditional house spaces based on distance measurement method of plan similarity vector
reza babakhani ali keifariAnalyzing the evolution of architectural plans has long been an issue of interest to all researchers and designers around the world, so how to create and develop traditional architectural spaces has been examined many times by researchers, but most of these studies have أکثرAnalyzing the evolution of architectural plans has long been an issue of interest to all researchers and designers around the world, so how to create and develop traditional architectural spaces has been examined many times by researchers, but most of these studies have limitations in the number of plans or algorithms or data analysis methods. Now the question arises as to what method and tools can be used to create a process to provide a more comprehensive evolution and classification of traditional architectural plans, and therefore the ultimate goal of the research is to investigate and present a new classification, based on simultaneous processing of available data in these plans. But to achieve this goal, a distinct and combined research method has been used that includes quantitative, analytical and historical methods. In fact, the research hypothesis is based on the fact that with the help of image processing algorithms and mathematical formulas and numerical data in the plan, the purpose of the research can be achieved. Finally, the findings of this research show that it is possible to compare a large number of plans simultaneously by distance measurement method and using artificial intelligence and to extract a pattern from common and uncommon space dimensions. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - واکاوی عناصر کالبدی و روابط فضایی خانههای مسکونی دوره پهلوی دوم از منظر ادبیاتداستانی
سارا حسینی فریبا البرزی امیرحسین امینیخانه بهعنوان محل سکونت و زندگی از مهمترین دغدغههای بشر میباشد که از جنبههای مختلفی از جمله کالبد و روابط فضایی قابل بررسی میباشد. در خانههای مسکونی دوره پهلوی دوم در شهر تهران به سبب رشد جمعیت و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، ساختمانسازی انبوه در جهت رفع نیاز أکثرخانه بهعنوان محل سکونت و زندگی از مهمترین دغدغههای بشر میباشد که از جنبههای مختلفی از جمله کالبد و روابط فضایی قابل بررسی میباشد. در خانههای مسکونی دوره پهلوی دوم در شهر تهران به سبب رشد جمعیت و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، ساختمانسازی انبوه در جهت رفع نیازهای مردمی شکل میگیرد که این تغییرات تدریجی اعمالشده را می توان با مطالعه خانههای هر دهه بهطور مجزا جمعبندی کرد. وجود رابطه چند سویه بین متن و مخاطب و فرهنگ عمومی و ارتباط آثار ادبی با رویکردهای موجود در جامعه، دیدگاه پژوهش را به سمت ادبیاتداستانی سوق میدهد تا روند تغییرات خانهها از این دیدگاه مورد بررسی قرار گیرند. به نظر میرسد با بازخوانی داستانهای دوره پهلوی دوم، تغییرات تدریجی اعمالشده در روابط فضایی خانههای مسکونی از منظر کالبدی قابل خوانش هستند تا با شناخت آنها موجبات ارتقای کیفیت خانههای امروزی فراهم آیند. هــدف پژوهش بررسی مولفههای تاثیرگذار بر روابط فضایی و کالبد در فضاهای مختلف خانههای شهر تهران در دوره پهلوی دوم از دیدگاه نویسندگان ادبی میباشد. این پژوهــش با رویکرد کیفی و از نوع فلسفه تفسیری انجام شده است که با رهیافت تحلیل محتوای متن بــه بررســی و شناخت مولفههای کالبــدی خانــههــای دوره پهلوی دوم از متون کتابهای مورد بررسی بهصورت توصیفی-تحلیلی، پرداختهاست. جستوجو در لابهلای متون داستانی جنبه نوآورانه پژوهش میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهند که در اوایل دوره پهلوی دوم اهمیت و توجه به فضاهای؛ بسته، باز و نیمهباز و روابط فضایی بین آنها بهوضوح دیده میشوند که با نزدیکشدن به دهه 50 ه.ش.، حذف اتاقها از گوشه حیاط، تبدیل هشتی به دالان و راهرو و سپس یک سطح جداکننده در ورودی مشاهده میشوند و با مدرنشدن خانهها حیاط و ایوان بهعنوان عناصر مهم در الگوی خانههای ایرانی که در برگیرنده حوض و انواع پوشش گیاهی میباشند، از ساختار فضایی خانهها کمرنگ و یا حذف گردیدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی تاثیر الگوی اتصال روابط فضایی معابر با ورودی بلوک مربوط به آن در فاز یک شهرک اکباتان با بهره از راهبرد طراحی بیوفیلیک
فائزه یزدانی رستم زهرا سادات سعیده زرآبادی فرح حبیبتکامل متقابل گونه انسانی در بستر طبیعت میتواند مشروط به تماس بی واسطه با طبیعت پیرامونی خود در طول زندگی روزمره اش باشد. زیرا او همواره به دنبال تامین این مهم از طریق تحقق حضور حداکثری در محیط پیرامون خویش است. امروزه از رویکرد بیوفیلیک در طراحی کاربری های آموزشی، مسکون أکثرتکامل متقابل گونه انسانی در بستر طبیعت میتواند مشروط به تماس بی واسطه با طبیعت پیرامونی خود در طول زندگی روزمره اش باشد. زیرا او همواره به دنبال تامین این مهم از طریق تحقق حضور حداکثری در محیط پیرامون خویش است. امروزه از رویکرد بیوفیلیک در طراحی کاربری های آموزشی، مسکونی و موزه های علوم و تاریخ طبیعی استفاده می شود، زیرا تعریف زنده در این گونه کاربری ها به واسطه طرح واره بیوفیلیا از منظر دو جزء (بیو) و (فیلیا) تشکیل شده است به قسمیکه (بیو) به چیزهای زنده یا زندگی انسان ها مرتبط می شود و (فیلیا) نیز جذابیت و احساس مثبتی است که انسان نسبت به عادت ها و تمام چیزهای پیرامونی خود دارد. از این رو رویکرد بیوفیلیک تلاشی است برای از بین بردن شکافی بین معماری مدرن و نیاز انسان ها به برقراری ارتباط با جهان پیرامونی خود. به قسمیکه بیوفیلیک برمبنای روشی ابتکاری که منجر به بالا بردن و ترمیم تجربه سودمند انسان از محیط پیرامونی خود می شود توانسته با بهره از الگویی هندسی همچون؛ نسبت فیبوناچی پی به ارزش روابط فضایی موجود در اشکال برمبنای الگویی متصل با یکدیگر در قالب کلیتی یکپارچه ببرد تا به واسطه آن مفاهیمی چون جزء به کل، تضادهای مکمل، تعادل و تنش پویا، فراکتال و نسبت ها و نیز در نهایت فضاهای انتقال به مکانی برمبنای طرح واره ای چون بیوفیلیا نمود یابد. لذا سعی شد با بهره از مطالعات کتابخانه ای از میان کتب و مقالات به اطلاعاتی در جهت شناسایی متغیرها دست یافته شود و از طریق تحلیل و روش توصیفی به فصل اشتراک اطلاعات بدست آمده با مولفات برگرفته از بیوفیلیک دست یافت که در امتداد آن به واسطه توصیف جداول و مستندات ترسیمی بتوان به استخراج مولفه های جدیدی در قالب شناسایی الگوی روابط فضایی موجود در فاز یک شهرک اکباتان با طرحواره های برگرفته از رویکرد بیوفیلیا نائل شد که از طریق این مهم و پاسخ به پرسشی چون؛ چگونه می توان به واسطه درک جانمایی روابط فضایی به ارتباط میزان عرض معبر با ورودی متصل به بلوک مربوطه در فاز یک شهرک اکباتان با بهره از راهبرد بیوفیلیک پاسخ داد؟ بتوان به درک متقابل نحوه جانمایی فضایی همچون ورودی و معبرهای متصل به آن برمبنای نسبت فیبوناچی از منظر الگوی هندسی فراکتال و به منظور شناخت هم زیستی متداول از نظر ترکیب بندی روابط فضایی به مدلی نظام مند در جهت روشی مدولار در طراحی مجتمع های مسکونی از منظر طرح راهبردی بیوفیلیک دست یافت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تحلیل ادراک حریم در پیکربندی فضایی مجتمع های مسکونی معاصر با رویکرد نحو فضا (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)
سولماز بابازاده اسکویی سحر طوفان سیروس جمالیپژوهش حاضر به تحلیل رابطه متقابل بین پیکربندی فضایی، عمق فضا، روابط فضای معماری در ادراک حریم، جهت شناسایی الگوی پنهان و ساختار اجتماعی ارتباطات در یکی از مجتمع های مسکونی معاصر در تبریز، می پردازد. "عمق"، "هم پیوندی" از پارامترهای بسیار مهم در ادراک حریم می باشند که به أکثرپژوهش حاضر به تحلیل رابطه متقابل بین پیکربندی فضایی، عمق فضا، روابط فضای معماری در ادراک حریم، جهت شناسایی الگوی پنهان و ساختار اجتماعی ارتباطات در یکی از مجتمع های مسکونی معاصر در تبریز، می پردازد. "عمق"، "هم پیوندی" از پارامترهای بسیار مهم در ادراک حریم می باشند که به کمک ترسیم نمودارهای توجیهی و خروجی متغیرهای عددی در نرم افزار تخصصی نحو فضا مورد مطالعه قرار گرفته اند. تکنیک نحو فضا در واقع بررسی ارتباط هر واحد فضایی در یک مجموعه در فضای هم جوار است که می توان با شناخت ساختار اجتماعی ارتباطات اجزا باهم، به الگوی فعالیت های نظام یافته و بار معنایی و روابط فضایی دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع استدلال منطقی می باشد که در تدوین چارچوب نظری از روش کیفی و در تحلیل نقشه ها و مدلسازی، از روش کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق بر روی 11 نوع تیپ پلان متفاوت از واحدهای مسکونی این مجتمع، نشان از وجود ارتباط بین روابط فضای معماری و پیکر بندی کالبد معماری و عمق فضایی در تعریف حریم دارد، همچنین می تواند ارتباطات مناسب فضایی را برای دستیابی به حریم بیشتر جهت استفاده در طراحی پلان مجتمع های معاصر را، مشخص نماید. تفاصيل المقالة