• فهرس المقالات knowledge organization

      • حرية الوصول المقاله

        1 - سازماندهی دانش از دیدگاه حوزه عمومی هابرماس
        عاطفه مرادی
        هدف: بررسی نقش سازماندهی دانش به عنوان یک حوزه مطالعاتی در جامعه و رابطه آن با ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه است. در پژوهش حاضر از نظریه حوزه عمومی هابرماس یکی از نظریه‌های مطرح علوم اجتماعی استفاده شده است تا مشخص گردد که سازماندهی اسناد و مد أکثر
        هدف: بررسی نقش سازماندهی دانش به عنوان یک حوزه مطالعاتی در جامعه و رابطه آن با ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه است. در پژوهش حاضر از نظریه حوزه عمومی هابرماس یکی از نظریه‌های مطرح علوم اجتماعی استفاده شده است تا مشخص گردد که سازماندهی اسناد و مدارک تابعی از ساختارهای اجتماعی هستند، از آن تاثیر می گیرند و خود نیز می تواند بر ساختارهای ساماندهی اجتماعی تاثیرگزار باشند. روش: پژوهش از نوع کتابخانه ای و روش انجام آن تحلیل کیفی است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد سازماندهی دانش یک فعالیت اجتماعی است که از طریق انتخاب، دسترسی و ساماندهی اسناد و مدارک حوزه های مختلف در پی ایجاد فضایی از آثار مکتوب است تا در آن گفتگو و تبادل ایده شکل گرفته تا نوعی اجماع عقیده عقلانی یا خرد جمعی شکل گیرد که در آن همه ادعاها از حوزه های مختلف از طریق گفتمان عقلانی مورد نقد، قبول و یا رد قرار بگیرد. سازماندهی دانش می تواند در عینیت یافتن و بازنمون حوزه عمومی نقش داشته باشد. سازماندهی دانش متاثر ازساختارهای سامان دهنده ی جامعه و حوزه عمومی است و خود نیز می‌تواند بر آن تاثیرگزار باشد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر جزو اولین مقاله هایی است که سازماندهی دانش را از بعد اجتماعی و بر اساس یک نظریه اجتماعی بررسی نموده است. این پژوهش می تواند گام نخستی برای معرفی سازماندهی به عنوان یک حوزه مطالعاتی مستقل که دارای بنیادهای نظری خاص خود است، درنظر گرفته شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ارزیابی الگوی سازمان یادگیرنده برای شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی
        سلیمان ایرانزاده موسی امینی
        تغییرات بیش از پیش و مداوم و عدم اطمینان در محیطی که سازمانها باید در آن عمل کنند نیاز به اعمال واکنش مناسب از طرف آنها به نیازهای بازار و بهبود کیفیت کالا یا خدمات را افزایش می دهد. در یک جامعه دانشی که تغییر در اطلاعات و نوآوریهای تکنولوژیکی به طرز باورنکردنی سریع بود أکثر
        تغییرات بیش از پیش و مداوم و عدم اطمینان در محیطی که سازمانها باید در آن عمل کنند نیاز به اعمال واکنش مناسب از طرف آنها به نیازهای بازار و بهبود کیفیت کالا یا خدمات را افزایش می دهد. در یک جامعه دانشی که تغییر در اطلاعات و نوآوریهای تکنولوژیکی به طرز باورنکردنی سریع بوده و جایی که سرعت توسعه محیط و جامعه دائماًً افزایش می یابد، سازمانها و مؤسسات انتفاعی برای موفق شدن نیاز دارند که بیاموزند و بطور مستمر بهبود یابند. هدف این پژوهش نشان دادن چگونگی ارائه مفهومی از سازمان یادگیرنده، بحث در مورد ضرورت تثبیت و ایجاد چنین سازمانی، ملزومات و مشخصه های آن می باشد. مشخصه ای که سازمانهای یادگیرنده را از سازمانهای سنتی متمایز می کند تسلط بر اصول پایه ای معین می باشد. اصول پنجگانه ای که سنگه[1] شناسایی کرده عبارتنداز: 1) نگرش سیستمی،2) قابلیت شخصی،3) مدلهای ذهنی،4) آرمان مشترک و 5) یادگیری جمعی[2] می باشند. در پژوهش حاضر، برای شناسایی سازمان یادگیرنده در نمونه تحت مطالعه، به ارزیابی فرایند یادگیری بر مبنای پنج اصل سنگه پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران(میانی و عملیاتی) و کارکنان (اداری و فنی) شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس تشکیل می دهند. برای ارزیابی پنج اصل از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. بعد از توزیع و جمع آوری پرسشنامه های مربوطه، برای تحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی متناسب استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شرکت مورد نظر یادگیرنده نمی باشد و موانعی پیش روی این شرکت می باشند بر این اساس برای تبدیل شرکت تحت مطالعه به سازمان یادگیرنده، راهکارهای اثربخشی ارائه شده اند. [1]-P.M Senge [2]-System Thinking,Personal Mastery,Mental Models, Shared Vision & Team Learning تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد دبیران دوره متوسطه مدارس دخترانه شهر تهران
        مهناز جورابچی علی اکبر خسروی
        چکیده : این پژوهش با هدف آشنایی با مفهوم مدیریت دانش و تاثیر آن در موفقیت مدارس و استفاده از آن در عملکرد دبیران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که از بین آنان 381 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه به صورت أکثر
        چکیده : این پژوهش با هدف آشنایی با مفهوم مدیریت دانش و تاثیر آن در موفقیت مدارس و استفاده از آن در عملکرد دبیران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که از بین آنان 381 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش به منظور جمع‌آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش پرسشنامة پژوهشگر ساخته بوده که به صورت 4 گزینه ای تنظیم گردید. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که هر چه میزان آشنایی دبیران با مؤلفه های مدیریت دانش (کشف و خلق دانش ، به کارگیری مشارکت دانش آموزان توسط دبیران ، به اشتراک گذاشتن دانش دانش آموزان توسط دبیران ، استفاده از تکنولوژی ، ارزیابی دبیران از دانش آموزان) بیشتر باشد، میزان دستیابی آنها به مولفه ها بیشتر است و موجب افزایش عملکرد آنها می شود. همچنین محاسبه ضریب تبیین نشان داد که : 18 درصد واریانس عملکرد دبیران از طریق مؤلفه کشف و خلق دانش، 14 درصد از طریق مؤلفه مشارکت در دانش، 13 درصد سازماندهی دانش، 7 درصد کاربرد دانش ، 11 درصد عملکرد دانش و 15 درصد واریانس عملکرد دبیران از طریق مدیریت دانش تبیین می شود. تفاصيل المقالة