وجود یک سازمان تبلیغی- تبشیری با نام سازمان دعوت، یکی از عوامل پیشرفت و توسعه فرقه اسماعیلیه بود که سرانجام منجر به تأسیس یکی از امپراتوریهای بزرگ اسلامی به نام فاطمیان در قرن چهارم در مغرب و مصر شد. داعیان ایرانی نهاد دعوت، با تبیین و تحلیل تفکر اسماعیلی تلاش نمودند أکثر
وجود یک سازمان تبلیغی- تبشیری با نام سازمان دعوت، یکی از عوامل پیشرفت و توسعه فرقه اسماعیلیه بود که سرانجام منجر به تأسیس یکی از امپراتوریهای بزرگ اسلامی به نام فاطمیان در قرن چهارم در مغرب و مصر شد. داعیان ایرانی نهاد دعوت، با تبیین و تحلیل تفکر اسماعیلی تلاش نمودند دعوت فاطمی را از طریق مسالمتآمیز در داخل و خارج قلمرو فاطمیان نشر دهند. در این راستا یکی از مهمترین راهبردهای فرهنگی داعیان، ارائه استدلالهای دینی و فلسفی در تبیین مشروعیت دینی و دنیوی ائمه فاطمی بود. بر همین اساس، سوال پژوهش حاضر این است که، داعیان نهاد دعوت چگونه از براهین کلام و فلسفه در تحکیم اقتدار امامت بهره جستند؟ فرضیه مطرح شده آن است که، داعیان با برهانهای کلامی – فلسفی و مذهبی راه جدیدی برای نگرش به جهان و بیان نقش انسان ارائه دادند تا با تلفیق حقیقت دینی با حقیقت علمی دعوت شبه سیاسی امام فاطمی را نشر دهند. دستاورد این نوشتار که به روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته این است که تالیفات داعیان در خصوص کلام و فلسفه چه با هدف حفظ موجودیت سیاسی خویشی و چه با انگیزه ترویج فرقه اسماعیلیه تالیف شده باشد، شایسته بازخوانی است و از سوی دیگر نقش تعیین کننده ای در اقتدار امامت امام فاطمی ایفا کرده است.
تفاصيل المقالة
در کشور کهنسال ما ایران در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز اقوام و طوایفی بسر میبرند کهبه محیط طبیعی خود تا حدود زیادی وابستهاند و کمتـر تمـایلی بـه تـرک آن دارنـد. اینـان یـا درحواشی صحاری خشک و بیآب و علف روزگار می گذرانند و یا در کوه ها و کوهپایه ها و جنگلهـابه زندگی دل خ أکثر
در کشور کهنسال ما ایران در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز اقوام و طوایفی بسر میبرند کهبه محیط طبیعی خود تا حدود زیادی وابستهاند و کمتـر تمـایلی بـه تـرک آن دارنـد. اینـان یـا درحواشی صحاری خشک و بیآب و علف روزگار می گذرانند و یا در کوه ها و کوهپایه ها و جنگلهـابه زندگی دل خوش کرده اند .
این اقوام به میراث نیاکان خود وفا دارند و آداب و رسـوم و فولکلـور و باورهـای مـذهبیپیشینیان خویش را محترم میدارند. اما به مرور ایام برخی از مظاهر تمدن جدید بـه میـان آنهـا راهیافته است و با انقلاب ارتباطات در روزگار ما دیری نخواهد پایید که آن چه را از گذشتگان نـسلبعد نسل به آنها رسیده فراموش خواهند کرد و یا به تدریج آن اعتقادات رنگ خواهد باخـت. ایـنجبر تاریخ میباشد و ممکن است که مسأله دهکده جهانی که مارشالمکلوهان1 از آن سخن گفتـهاست صورت تحقق به خود بگیرد.
گالشها2 یکی از آن اقوام بومی این مرزو بومند که بـسیاری از سـنتهـا و آداب و رسـومکهن خویش را تا کنون حفظ کردهاند. ولی در دهههای اخیر به سرعت زنـدگی سـاده و بـی پیرایـهآنها متحول می شود و بیم آن می رود که در آینده نزدیک آنچه را که باور دارند از یاد ببرند.
نگارنده برآنست از گالشها و ویژگیهای زندگی آنـان سـخن بـه میـان آورد و آنچـه را ازگذشتگان خود به یاد دارند بازگو کند، بنابراین تحقیق حاضر بیشتر جنبه میدانی دارد تا کتابخانه ای .
تفاصيل المقالة
قرآن کریم و روایات اسلامی به جناب ذوالقرنین به عنوان شخصیتی تاریخی اشاره نمودهاند. مفسران، یافتن مصداق تاریخی ذوالقرنین را مفید و قرینهای بر صحت مفاد آیات و روایات دانستهاند. دو تطبیق بیش از دیگر نظریات مورد توجه قرارگرفته است: تطبیق بر اسکندر و کوروش. عمدة دلائل هر أکثر
قرآن کریم و روایات اسلامی به جناب ذوالقرنین به عنوان شخصیتی تاریخی اشاره نمودهاند. مفسران، یافتن مصداق تاریخی ذوالقرنین را مفید و قرینهای بر صحت مفاد آیات و روایات دانستهاند. دو تطبیق بیش از دیگر نظریات مورد توجه قرارگرفته است: تطبیق بر اسکندر و کوروش. عمدة دلائل هر دو نظریه، توجه به دادههای تاریخی در مورد زندگی این دو شخصیت است. مسألة پژوهش حاضر آن است که آیا در روایات اسلامی با تمرکز بر روایات شیعی، مؤیداتی برای این تطبیقات وجود دارد یا خیر؟ در ابتدا با محوریت روایات قابل اعتماد شیعی، دورة تاریخی زندگی، نام و نسب، سرگذشت، گسترة قدرت و سفرهای ذوالقرنین گزارش شده است، سپس نظریات مفسرین با توجه به دادههای تاریخی و سپس روایات وارده در مورد تطبیق ذوالقرنین بر اسکندر و کوروش مورد بررسی قرارگرفتهاند.یافتهها: هیچیک از دو نظریة تطبیقی، با شخصیت معرفیشده از جناب ذیالقرنین منطبق نیست. وجود و صفات ایشان، از اخبار پنهانشده در تاریخ بوده که توسط وحی یادآوری شده است و لزومی به منطبقنمودن ایشان بر هیچیک از پادشاهان گذشته نیست.
تفاصيل المقالة
جبر و اختیار از مسائل پیچیدة کلام اسلامی است و برداشتهای گوناگون مسلمانان از آیات قرآن و احادیث نبوی(ص) به مشربهای فکری زیادی از جمله جهمیه، اشاعره، معتزله، امامیه و ... انجامیده است. مشربهای کلامی اسلامی با استناد به استدلالات عقلی و نقلی یا به جبر مطلق، یا به اختیا أکثر
جبر و اختیار از مسائل پیچیدة کلام اسلامی است و برداشتهای گوناگون مسلمانان از آیات قرآن و احادیث نبوی(ص) به مشربهای فکری زیادی از جمله جهمیه، اشاعره، معتزله، امامیه و ... انجامیده است. مشربهای کلامی اسلامی با استناد به استدلالات عقلی و نقلی یا به جبر مطلق، یا به اختیار محض، یا به آمیزهای از هر دو و یا به امر بینالامرین اعتقاد ورزیدهاند. البته مولوی در مقام انسانی جامع که در همة علوم اسلامی آگاه و اهل نظر است، از جنبههای متفاوت و متعدد به این مسأله نگریسته است. مولوی با اثبات عجز ذاتی فلسفه در پاسخگویی به این معما، از منظر یک عارف شهودی ـ که به یک معنـا انسـانشنـاس و روانشناس است ـ میکوشد در عین حفظ قدرت مطلقه الهی، اختیار انسان را در پای جبر قربانی نکند و به گونهای آن جبر منفور و اختیارکش جهمیه و اشاعره را تا حدی تلطیف و تعدیل کند و با طرح مسأله "عشق"، به دوگانگی جبر و اختیار پایان بخشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications