هدف این پژوهش ارائه مدل جامعی از عوامل تعیینکننده رفتارهای منجر به خرید آنلاین براساس کیفیت سایت است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری همه دانشجویان کارشناسی ارشد غیر مجازی ورودی 1393 دانشگاه یزد بودند که از میان آنها 212 نفر براساس فرمول کوکران و أکثر
هدف این پژوهش ارائه مدل جامعی از عوامل تعیینکننده رفتارهای منجر به خرید آنلاین براساس کیفیت سایت است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری همه دانشجویان کارشناسی ارشد غیر مجازی ورودی 1393 دانشگاه یزد بودند که از میان آنها 212 نفر براساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادههای پرسشنامه که شامل ابعاد کیفیت وبسایت برگرفته از سبی (2013)، شنیدرمن (1998)، دیویس، باگوزی و وارشا (1989)، دیزامز، یلیسیو، اردم و یالکین (2015)، ون در مرو و بکر (2003)، الینگ، لنتز، د جونگ و ون دن برق (2012)، لیو، هی، گاو و اکسی (2008)، لی و کوزار (2006)، سلطان یودین (2011)، کولیر و بینستوک (2006)، چافی و اسمیت (2013) و سیتکلفی (2002) و قصد خرید اینترنتی برگرفته از هوانگ و چا (2013) و لیو و جیانگ (2014) بود و همچنین برخی از پرسشهای پرسشنامه محققساز بودند. تحلیل دادهها به روش حداقل مربعات جزئی و با کمک نرمافزار Smart Pls 2.0 و همچنین نرمافزار Amos 23 انجام شد. یافتهها نشان میدهند که کیفیت فنی، ظاهری و محتوای سایت بر قصد خرید اینترنتی تأثیری مثبت دارند (05/0< p ).
تفاصيل المقالة
استفاده از آموزش مجازی به خلق، مدیریت و توسعه آموزش به طور اثربخش، سریع و اقتصادی کمک میکند. امروزه موفقیت آموزش مجازی یکی از مهمترین موضوعات در مدیریت آموزشی میباشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت آموزش مجازی شامل کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و محتوا عوا أکثر
استفاده از آموزش مجازی به خلق، مدیریت و توسعه آموزش به طور اثربخش، سریع و اقتصادی کمک میکند. امروزه موفقیت آموزش مجازی یکی از مهمترین موضوعات در مدیریت آموزشی میباشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت آموزش مجازی شامل کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و محتوا عوامل تسهیلکننده، کیفیت استاد، تعامل بین استاد و دانشجویان و تمایل کاربر است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0 بهدست آمد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان پژوهشگاه صنعت نفت بود که در سال 1391 دورههای آموزش مجازی را گذارانده باشند که در حدود 250 نفر بودند که از بین آنها، 156 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای- نسبی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی، شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمون فرضیهها از آمار استنباطی، شامل آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمونtتک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر موفقیت آموزش مجازی در پژوهشگاه صنعت نفت در شرایط مناسبی هستند و رتبهبندی این عوامل نشان داد که عوامل کیفیت اطلاعات و محتوا، تمایل کاربر و کیفیت سیستم دارای وضعیت مناسبتری نسبت به سایر عوامل هستند.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت محتوای شبکههای اجتماعی بر آگاهی برند و قصد خرید مصرف کنندگان است. این پژوهش به لحاظ هدف، جزو پژوهشهای کاربردی است. دادههای آن به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و از منظر روش، پژوهشی توصیفی است. 503 نفر از استفاده کنندگان شبک أکثر
پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت محتوای شبکههای اجتماعی بر آگاهی برند و قصد خرید مصرف کنندگان است. این پژوهش به لحاظ هدف، جزو پژوهشهای کاربردی است. دادههای آن به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و از منظر روش، پژوهشی توصیفی است. 503 نفر از استفاده کنندگان شبکه اجتماعی اینستاگرام در شهر تبریز با تکمیل پرسشنامه الکترونیکی، در پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. روایی پرسشنامه به روش محتوایی و روایی همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرارگرفته است. فرضیههای تحقیق با استفاده از تکنیک مدلسـازی معـادلات سـاختاری و روش حداکثر درست نمایی با نرمافزارAMOS مورد آزمون قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که کیفیت بالای محتوای ارائه شده، منجر به افزایش آگاهی برند، انگیزش لذتجویانه و مشارکت مشتری میشود. همچنین افزایش تعامل برند، موجب افزایش آگاهی برند و افزایش انگیزش عملکردی میشود که آن نیز منتج به افزایش مشارکت مشتری میشود. آگاهی برند بر ارزش ادراک شده مشتری و بر قصد خرید و همچنین ارزش ادراک شده مشتری بر قصد خرید تأثیر مثبتی دارد. نتایج این پژوهش، نشان میدهد قصد خرید آفلاین توسط مصرفکنندگان اینستاگرام از طریق دو مسیر تحت تأثیر مثبت قرار میگیرد. فعالیت آنلاین برندها که اولین مسیر کیفیت محتواست، انگیزش لذت جویانه را افزایش میدهد و دومین مسیر، تعامل برند است که موجب افزایش انگیزش عملکردی میشود. هردو مسیر تأثیر مثبت بر مشارکت مشتری، آگاهی برند، ارزش ادراک شده و قصد خرید آفلاین مصرفکنندگان دارند
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications