اگربه تاریخ زندگی انسانها از آغازتا امروز بنگریم، به نام کسانی برمی‌خوریم که زندگی و زیستنِ آنان متفاوت با دیگران بوده است و گویی برخلاف زندگی مردم عادی زیسته‌اند و علی‌رغم سیر و حرکت آب گام برداشته‌اند. این تفاوت‌ آنان با دیگران باعث شده که آنا أکثر
اگربه تاریخ زندگی انسانها از آغازتا امروز بنگریم، به نام کسانی برمی‌خوریم که زندگی و زیستنِ آنان متفاوت با دیگران بوده است و گویی برخلاف زندگی مردم عادی زیسته‌اند و علی‌رغم سیر و حرکت آب گام برداشته‌اند. این تفاوت‌ آنان با دیگران باعث شده که آنان رابه درستی نشناسند و هرکس از ظنّ و پندار خود سخنی در باب آنان بگوید، زیرا پیچیدگیشخصیتی این بزرگان، امکان شناخت حقیقی از ایشان را فراهم نمیکند و به همین دلیل دیدگاه‌ها و نظریات مختلف دربارة آنان همواره وجود داشته است. ازجمله این بزرگان در تاریخ ادب فارسی و ایرانی، حکیم عمر خیام در گذشته وصادق هدایت در دورة معاصر است، که یکی لُبّ کلام خود را در دل رباعی‌های دل‌انگیز ریخته و موجزترین و کوتاه‌ترین قالب، سخن خود را بیان داشته و دیگری تفکرات خود را در طول داستان‌های کوتاه به نثر، به نمایش گذاشته است. نظیر این دو متفکر نیز در ادب تازی، ابوالعلاء معرّی است که پیش از آن دو (= خیام و هدایت) می‌زیسته است، ولی به گونه‌ای، درست همان پیچیدگی‌های شخصیتی آنان را دارد که در این مقاله تلاش می‌شود گوشه‌ای از زندگی و شعر و فکر این ادیب اندیشمند در فرهنگ عربی، با مطابقه و مقایسه با دیگر متفکران در ادب فارسی به نمایش گذاشته شود.
تفاصيل المقالة
عمر خیام شاعر و دانشمند برجسته ایرانی قرن پنجم دارای مجموعه اشعاری است موسوم به رباعیات، که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و به زبان های متعددی ترجمه شده است. اولین ترجمه آن در سال 1859 توسط فیتزجرالد شاعر انگلیسی ارائه شد که سبب آشنایی دنیای غرب با خیام و افکار او گشت. أکثر
عمر خیام شاعر و دانشمند برجسته ایرانی قرن پنجم دارای مجموعه اشعاری است موسوم به رباعیات، که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و به زبان های متعددی ترجمه شده است. اولین ترجمه آن در سال 1859 توسط فیتزجرالد شاعر انگلیسی ارائه شد که سبب آشنایی دنیای غرب با خیام و افکار او گشت. این ترجمه تا حدی ترجمه مفهومی به شمار می آید و حتی برای برخی از رباعیات آن معادل فارسی در اصل رباعیات خیام یافت نمی شود. دنیای عرب نیز از قافله عقب نمانده و ادبای متعددی به ترجمه رباعیات دست یازیدند. برخی از آنان مستقیما از نسخه فارسی استفاده نموده و آن را برگرداندند، اما غالب آنان به سبب عدم تسلط به زبان فارسی، به ناچار از نسخه انگلیسی بهره گرفتند. عبدالرحمن شکری شاعر معاصر مصری از جمله این افراد است که با استفاده از نسخه ترجمه شده به انگلیسی، سه رباعی را ترجمه نموده است. ترجمه او از این سه رباعی دارای کم و کاست هایی چه در محتوا و چه در قالب است. برای مثال قالب دوبیتی رباعی در ترجمه او به چهاربیتی تغییر کرده و در ترجمه نیز شیوه ترجمه مفهومی و آزاد را برگزیده و تلاش نموده است تا مضمون آن را منتقل نماید.
در این پژوهش، با مقایسه ترجمه عبدالرحمن شکری با ترجمه فیتزجرالد و مطابقت آن دو با اصل فارسی، تلاش بر آن است که کاستی های ترجمه عبدالرحمن شکری مورد ارزیابی قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان میدهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشههای این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان میتوان وجود این تأثیر و نمونههای کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوه أکثر
نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان میدهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشههای این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان میتوان وجود این تأثیر و نمونههای کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی به بازتاب اندیشهی بخت و سرنوشت در گرشاسپ نامهی اسدی طوسی پرداخته شده است. همچنین میزان تأثیر پذیری شاعر از اندیشههای زروانی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که شاعر در بیان مفاهیمی چون: آسمان و گردش افلاک که بخت نیک و بد را به دنبال دارد، استفاده از واژهی اختر در معنی تقدیر، ستاره شناسی و طالع بینی و سوگند به نام ستارگان، تحت تأثیر اندیشههای زروانی قرار داشته است.
تفاصيل المقالة
سید قطب از چهره های برجسته ی قرن بیستم است که علاوه بر اندیشه های دینی و سیاسی، دارای نظرات نقدیِ قابل تأمّلی در زمینة ادبیات و شعر است. او در رابطه با اشعار حافظ و خیام، دیدگاه های مهمی دارد و ضمن اینکه این دو سرایندة ایرانی را دارای مشربی عرفانی می داند، حافظ را به طو أکثر
سید قطب از چهره های برجسته ی قرن بیستم است که علاوه بر اندیشه های دینی و سیاسی، دارای نظرات نقدیِ قابل تأمّلی در زمینة ادبیات و شعر است. او در رابطه با اشعار حافظ و خیام، دیدگاه های مهمی دارد و ضمن اینکه این دو سرایندة ایرانی را دارای مشربی عرفانی می داند، حافظ را به طور کلی، شاعری خوش مشرب و آمیخته از اندیشه های عاشقانه و غیبی دانسته، و خیام را نیز عارفی رنجور در جستجوی حقیقت گم شده ای می داند که در تاریکی ها، پرتوی از روشنایی را نمی یابد. این آراء، از یک سو، بیانگر آشنایی سید قطب با ادب و فرهنگ ایران زمین است؛ و از سویی دیگر، نشانِ از مطالعاتِ دقیق وی در رابطه با شاعرانِ سترگ ایرانی دارد. پژوهش حاضر، درنگی بر نظرات وی در مورد این دو شاعرِ بزرگ ایرانی است.
تفاصيل المقالة
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجستة زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینههای تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهشهای بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر أکثر
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجستة زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینههای تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهشهای بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیدهاند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا میتوان گفت این تفاوت برایند تغذیۀ تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینیهای معری و خوشبینیهای خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطورهای این شاعر است؛ در حالیکه منشأ خوشبینی، زندگی شاد و امیدوارانۀ عمر خیام نشأت گرفته از جهانبینی فلسفی و حکیمانة وی میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications