• فهرس المقالات Mirzadeh Eshghi

      • حرية الوصول المقاله

        1 - کاربرد جملات خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی و مضمون‌آفرینی در اشعار میرزاده عشقی
        علی قائم پناه تاج آبادی مریم غلامرضا بیگی مجید حاجی زاده عسکری
        سیّد محمّد رضامیرزاده عشقی، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار ایرانی در سال 1273 هـ..ش در همدان به دنیا آمد. وی از چهره‌های سرشناس و پرشور عصر مشروطه در ایران به شمار می‌رود. عاطفه و موسیقی در شعر وی با هم پیوندی ناگسستنی و صنایع ادبی و علوم معانی در شعرش نقش برجسته‌ای دارند أکثر
        سیّد محمّد رضامیرزاده عشقی، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار ایرانی در سال 1273 هـ..ش در همدان به دنیا آمد. وی از چهره‌های سرشناس و پرشور عصر مشروطه در ایران به شمار می‌رود. عاطفه و موسیقی در شعر وی با هم پیوندی ناگسستنی و صنایع ادبی و علوم معانی در شعرش نقش برجسته‌ای دارند. آنچه در شعر عشقی نمایان است، جنبۀ اجتماعی شعر اوست به‌گونه‌ای که محتوای اجتماعی - سیاسی اشعارش با زندگی مردم معاصر، پیوند خورده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه‌ای، انواع جملات خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی را در اشعار عشقی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که عشقی در جمله‌های خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی و با تصویرسازی و مضمون‌آفرینی، با زبان طنز و کنایه به‌نقد مسائل اجتماعی و سیاسی، نابسامانی اوضاع مملکت و دخالت بیگانگان در امور حکومتی پرداخته و به‌خوبی توانسته است، تصاویر شعری را در خدمت آرمان‌های اجتماعی و سیاسی خود به کار گیرد و انتقادهای تند سیاسی را در قالب جمله‌های خبری و انشایی بیان کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - واکاوی ویژگی‌های صور خیال و عاطفه در شعرهای میرزادۀ عشقی
        سلیمه ترکی نژاد مسعود اکبری زاده مصطفی سالاری
        این جستار از طریق توصیف و تحلیل داده‌هایی که از مطالعات کتابخانه‌ای به دست آمده، به واکاوی عناصر خیال و عاطفه در سروده‌های عشقی می‌پردازد. پیکرۀ متنی از 88 شعر شکل گرفته است. نتایج نشان می‌دهد که در بحث از صور خیال، کنایه بالاترین بسامد را دارد و این یافته از بعد خودانت أکثر
        این جستار از طریق توصیف و تحلیل داده‌هایی که از مطالعات کتابخانه‌ای به دست آمده، به واکاوی عناصر خیال و عاطفه در سروده‌های عشقی می‌پردازد. پیکرۀ متنی از 88 شعر شکل گرفته است. نتایج نشان می‌دهد که در بحث از صور خیال، کنایه بالاترین بسامد را دارد و این یافته از بعد خودانتقادی ادبی با پیش‌بینی خود شاعر، به مثابۀ منتقد اوّلیّه منطبق است. در جایگاه‌های بعدی، به ترتیب استعاره، مجاز و تشبیه قراردارند. وی کنایۀ بعید به کار نبرده و فراوانی کنایه‌های قاموسی و ایما از انواع متناظر آن‌ها بالاتر است. در موضوع مجاز، بر اساس الگوهای شناختی معلوم می‌شود که عشقی شاعری به‌گزین و گزیده‌گو است و به خواننده و جلب توجّه وی اهمّیّت می‌دهد. بسامد مجاز در هزلیّات بالاتر از میانیگن کلّ اشعار است و علاقۀ صفت و موصوف بیش‌ترین فراوانی را دارد. تشبیهات اغلب از نوع صریح، مفصّل، مرسل و طرفین تشبیه غالباً حسّی است و استعاره‌ها بیش‌تر از نوع مصرّحۀ مجرّده است و همگی این‌ها نشان از بارز بودن صفت سادگی دارد. از منظر عاطفی در شعر او منِ شخصی غلبه دارد و من اجتماعی در جایگاه بعد از آن قرار می‌گیرد و این بر خلاف باور عمومی دربارۀ جایگاه عاطفه در شعر مشروطه است. واکاوی آثار عشقی از بابت هیجانات روان‌شناختی نشان می‌دهد که غم و حسرت همراه با یاس و دل‌سوزی مهم‌ترین هیجان‌های حاکم بر این شعرهاست که معرّف غلبۀ هیجان منفی و بازدارنده بر نوع مثبت و پیش‌برنده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - کارناوالیزه شدن جامعه ایران در عصرمشروطه (مطالعه موردی آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال)
        فهیمه شهریاری سید محمود سیدصادقی علی عاشوری
        اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ‌ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی به‌کار برد. این واژه در نزد وی به‌عنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بی‌پرده، آزاد و رها و بی‌هیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تح أکثر
        اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ‌ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی به‌کار برد. این واژه در نزد وی به‌عنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بی‌پرده، آزاد و رها و بی‌هیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تحمیل شده به شوخی و بازی می‌پرداخت. مؤلفه‌های کارناوال با توجه به نظریه باختین در آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال عبارت‌اند از رﺋﺎلیسم گروتسک، خنده مرگ، غیرمذهبی بودن، نسبیت و درکنار هم قرارگرفتن مفاهیم متضاد و ترویج فضای چندصدایی. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، این تحقیق در قلمرو پژوهش‌های توصیفی، کتابخانه‌ای- اسنادی است که ماهیت کاربردی دارد و در نمونه آن دو اثر از دهخدا، یک اثر از میرزاده عشقی و یک اثر از نسیم‌شمال بررسی می‌شود. روش نمونه‌گیری، انتخابی و شیوه گردآوری داده‌ها اسنادی است. با کاربرد روشی توصیفی– تحلیلی پس از معرفی کارناوال و مؤلفه‌های آن در ادبیات فارسی، به تجزیه و تحلیل فرآیند کارناوال در آثار مدنظر با ذکر مصادیق پرداخته می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی تطبیقی فرایند نوستالژی «یادمانه» سیاسی در شعر شهریار، ملک الشعرا بهار و سید محمدرضا کردستانی «میرزاده عشقی»
        حمیدرضا قانونی پروین غلامحسینی
        نوستالژی (Nostalgia)، خاطره‌انگیز یا یادمانه یا دریغ نگاشت را می‌توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته، تعریف کرد. واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه ‌است، تعریف کرده ‌است. واژه أکثر
        نوستالژی (Nostalgia)، خاطره‌انگیز یا یادمانه یا دریغ نگاشت را می‌توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته، تعریف کرد. واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه ‌است، تعریف کرده ‌است. واژه‌ی نوستالژی nostalgia از دو کلمه یونانی ساخته شده ‌است: nostos به معنی بازگشت به خانه ‌است و algia معنی درد می‌دهد. در این پژوهش پس از ریشه‌شناسی و تعریف این واژه - با توجه به نظریه‌های روان‌شناسان- به بیان شباهت‌ها و تفاوت‌های جلوه‌های مختلف نوستالژی سیاسی در اشعار بهار، شهریار و میرزاده عشقی پرداخته می‌شود؛ سپس مصادیق مختلف این مسأله روانی (نوستالژی دوری از وطن به عنوان غم غربت، تبعید، زندان، دلتنگی شاعران برای اسطوره‌های ایران، جو نامناسب سیاسی، کشتار مردم و ویرانی شهر، یادآوری تاریخ درخشان گذشته) مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مقایسه تطبیقی هنجارگریزی و شگردهای کاربرد آن در شعر فرخی یزدی، عارف قزوینی و میرزادۀ عشقی
        اعظم اکبری رکن آباد محبوبه خراسانی شهرزاد نیازی
        نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دورۀ قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمۀ آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دورۀ مشروطه به لح أکثر
        نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دورۀ قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمۀ آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دورۀ مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تأثیر گذاشت و مهم‌ترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگی‌های سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار می‌گیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حائز اهمیـت اسـت کـه از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تأثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونه‌هایی از آثار این شاعران به این نتیجه می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به‌ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان به‌وفور دیده می شود تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - تحلیل محتوایی شکوائیه‌ها‌ در شعر دورۀ مشروطه با تأکید بر اشعار میرزادۀ عشقی
        بیان کریمی اصلی کرمعلی قدمیاری عبدالله طلوعی آذر
        ادبیات و بویژه شعر دوران مشروطیت، غالباً از نوع ادبیات اجتماعی‌سیاسی، و تصویرگر رنج‌های جامعه در برهه‌ای پرشتاب و حساس از تاریخ ایران است. شاعر مشروطه زبان اجتماع و بیانگر دردهای ایشان است. این مصایب، خواه از سوی اهل قدرت و حکومت باشد یا بیرون از آن، در شعر مشروطه بازتا أکثر
        ادبیات و بویژه شعر دوران مشروطیت، غالباً از نوع ادبیات اجتماعی‌سیاسی، و تصویرگر رنج‌های جامعه در برهه‌ای پرشتاب و حساس از تاریخ ایران است. شاعر مشروطه زبان اجتماع و بیانگر دردهای ایشان است. این مصایب، خواه از سوی اهل قدرت و حکومت باشد یا بیرون از آن، در شعر مشروطه بازتاب و نمودی برجسته و گسترده دارد. عمده‌ترین رسالت شعر مشروطه همراهی با مردم به قصدِ روشنگری و بیدارگری، نشان دادن اعتراض و خشم علیه ستمگران، و به عبارت دقیق‌تر مبارزه با استبداد درون و استعمار بیرون است. شکوائیه شعری است پرخاشگر و برخاسته از عاطفۀ خشم و بیانگر انزجار و اعتراض شاعر نسبت به آنچه که منطبق با آرمان‌های او نیست یا برضدّ نگرش‌ها و اهداف اوست. میرزاده عشقی در کنار هیجان پرشور و غلیان عاطفۀ حساس، چنان دلیر و ظلم‌ستیز است که سرانجام سودای دست‌یابی به رسالت و آرمانش به بهای جان او و حذف وی از گردونۀ استبدادستیزی می‌انجامد. در این نوشتار با مطالعه، بررسی و تحلیل مضامین شکوائیات و دیدگاههای او و نظر اطرافیان و آیندگان برآنیم تا نشان دهیم این شاعر متعهّد چگونه و با چه کسانی در می‌افتد، علیه چه کسانی اعتراض می‌کند، و چرا و چگونه وی را از صحنۀ مبارزه کنار می‌زنند. امری که برای یافتن نقش شعر و ادبیات مشروطه و همچنین ارزش و اهمیت شاعران دورۀ مشروطه بایسته و سودمند است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - Thematic Analysis of Political Poems of Contemporary Iranian Poets (Sample Study: Four Constitutional Poets)
        Mahdi Ziaratban Mahdi Ziaratban GholamAli Zare
        In the Constitutional era, the situation in Iran changed the poetry language and expression to change compared to the previous era, i.e., so-called "literary return", leading poets to adopt appropriate formats and meters in order to convey the concepts and themes arisin أکثر
        In the Constitutional era, the situation in Iran changed the poetry language and expression to change compared to the previous era, i.e., so-called "literary return", leading poets to adopt appropriate formats and meters in order to convey the concepts and themes arising from the new era, such as homeland, law, justice, freedom, poverty, tyranny, and so on. The main catalyst for this change of approach was nothing but tyranny and socio-political repression. Certainly, the poet will not have freedom of expression in an environment where tyranny and oppression prevail, and he will not thus convey his thoughts to the audience through implicit and explicit language and expression. On the other hand, his task is to compose as he considers himself a mirror of the history of his time while recognizing the fact that as an artist, he has a social commitment. So, he has no choice but to resort to indirect language and expression or what is called "satire" to struggle with the evils, dysfunctions and crises facing the society. The authors sought in this article to explore the satirical poetry of four prominent poets of the Constitutional era, namely, Nasim Shomal, Iraj Mirza, Mirzadeh Eshghi and Ali Akbar Dehkhoda in order to analyze the most important themes of their satire from content point of view. The present study suggested the most evident "poetic satires" themes of these four poets are social, political and religious. These four poets have sought to convey their ideas to the people via a simple language, through appropriate formats and often lively meters, while at thee same time criticizing the rulers of the time by means of various satirical techniques by raising important issues regarding a constitutional society, in order that the oppressed people are awakened from their ignorance slumber. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - نقد و بررسی جنبه های ادبی اشعار میرزاده عشقی
        احمد رنجبر ملاحت نجفی عرب
        سید محمد رضا میرزاده عشقی (1273 - 1303 هـ. ش)، شاعر نام آشنای عهد مشروطیت، از رجال پرکار روزگار خود است. او اگر چه در حوزه ی شعر سیاسی و اجتماعی شاعری بزرگ و نامدار محسوب می شود لیکن از نظر ادبی و آشنایی به فنون و تکنیک های شعری دست توانایی ندارد و هنوز به اوج هنر شعری أکثر
        سید محمد رضا میرزاده عشقی (1273 - 1303 هـ. ش)، شاعر نام آشنای عهد مشروطیت، از رجال پرکار روزگار خود است. او اگر چه در حوزه ی شعر سیاسی و اجتماعی شاعری بزرگ و نامدار محسوب می شود لیکن از نظر ادبی و آشنایی به فنون و تکنیک های شعری دست توانایی ندارد و هنوز به اوج هنر شعری خود نرسیده است. در این مقاله تلاش می شود با بررسی محور ادبی اشعار عشقی، میزان شناخت و تسلط او بر حوزه های مختلف این محور سبکی مشخص و نقاط قوت و ضعف او معلوم گردد. عشقی در قالب های شعر دست به نوآوری زده و یکی از کسانی است که اولین شعر نو را به او نسبت می دهند. او در دیگر قالبهای سنتی نیز دستکاری کرده چنانکه مسمّط ترجیعی را ساخته ی او می دانند. در وزن شعر اگر چه خواهان ایجاد تحول بوده لیکن به خواست مطلوب خود نرسیده است. اغلب صور خیال او کلیشه ای و قدیمی است، لیکن تشبیهات زنده و پویا که بعضاً در بافت شعر جریان پیدا می کند کم و بیش بر جاذبه ی اشعاش افزوده است. در بین آرایه های ادبی بیشترین تلاشش برای تقویت موسیقی شعر از رهگذر جناس ها و تکرارها، و ایجاد تداعی معانی از طریق تضادها، مراعات النظیرها و تلمیح هاست. در باب تلمیح نیز نشان می دهد که با وجود علاقه مندی به ایران باستان، شناخت چندانی از فرهنگ و تاریخ باستان ایران ندارد. تفاصيل المقالة