• فهرس المقالات Khalifa

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مروری بر آموزۀ «خلیفة اللّه» در اسلام
        مسعود شاورانی
        تلقی انسان به عنوان خلیفة اللّه فی ‌الأرض امروزه به عنوان آموزۀ مسلمی پذیرفته شده است؛ اما در قرآن کریم چنین اصطلاحی ذکر نشده و واژه خلیفة دو بار در قرآن ذکر شده است. معنای اصلی واژه خلیفة جانشینی و جایگزینی فرد حاضر به جای شخص غائب است و به نظر می‌رسد که مقصود قرآن از أکثر
        تلقی انسان به عنوان خلیفة اللّه فی ‌الأرض امروزه به عنوان آموزۀ مسلمی پذیرفته شده است؛ اما در قرآن کریم چنین اصطلاحی ذکر نشده و واژه خلیفة دو بار در قرآن ذکر شده است. معنای اصلی واژه خلیفة جانشینی و جایگزینی فرد حاضر به جای شخص غائب است و به نظر می‌رسد که مقصود قرآن از به کار بردن این واژه و مشتقات آن همین معنا بوده است؛ و خلیفة اللّه دارای معنای متناقضی است؛ زیرا خدای حاضر و حاکم بر جهان که در قرآن کریم توصیف گردیده است، غائب نمی‌باشد که جانشین داشته باشد. از سوی دیگر بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که این اصطلاح در زمان پیامبر اسلام و اصحاب ایشان مقبولیّت نداشته است و از کاربرد آن پرهیز می‌کرده‌اند، ولی به تدریج شاید به دلایل سیاسی توسط خلفای اموی و عباسی در ادبیات سیاسی آن روزگار کاربرد و رسمیّت یافت و از حوزه سیاسی به حوزه‌های تفسیری، عرفانی، فلسفی و کلامی وارد گردید و انسان به عنوان خلیفه خداوند در زمین قلمداد گردید. این مقاله در پی بررسی و نقد معنای واژه خلیفة می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - المكان وتوظيفه الدّلالي في رواية حبّي الأوّل لسحر خليفة
        حمیده سوری مصطفی سید بابک فرزانه لیلا قاسمی حاجی‌آبادی
        إنّ المكان كأحد العناصر المكونة للسرد، يعكس محل وقوع الأحداث والوقائع، ويعرض صورة شاملة للرواية. وهذا العنصر إضافة علی تصرف قسم کبير من الروايات الفلسطينية، يؤدّي دوراً عملياً في تعميق المواضيع المدروسة من قبل الروائيين الفلسطينيين. وسحر خليفة كإحدی الكتّاب الفلسطينيين أکثر
        إنّ المكان كأحد العناصر المكونة للسرد، يعكس محل وقوع الأحداث والوقائع، ويعرض صورة شاملة للرواية. وهذا العنصر إضافة علی تصرف قسم کبير من الروايات الفلسطينية، يؤدّي دوراً عملياً في تعميق المواضيع المدروسة من قبل الروائيين الفلسطينيين. وسحر خليفة كإحدی الكتّاب الفلسطينيين الملتزمين، والتي لاتزال لديها الاهتمام بوطنها المحتل، استطاعت أن تشير إلى أسباب هزيمة الفلسطينيين عبر توظيف هذا العنصر في رواية حبــّي الأوّل الرومانسية التي ألّفتها عام 2010م. هذا المقال بصدد دراسة مکانة ودور الأماكن الرئيسة والتقابلات الموجودة بينها في هذه الرواية معتمداً المنهج الوصفي-التحليلي وکذلك معالجة دلالات الأماکن الفرعية التي تستخدم في بناء الأماکن الرئيسة، من منظور الانفتاح والإغلاق، وکذلك الحميمية والوحشية. تبين النتائج بأن الأماکن الرئيسة في هذه الرواية هي المدن والقری، والأماکن الفرعية هي المقهی والمطار وبيت آل قحطان. ومدينتي النابلس والشام من بين الأماكن الرئيسة تحظى بدور هامّ في هذه الرواية لتجسيد الأجواء السائدة علی فلسطين آنذاک. ويعتبر المقهی علی أنّه مکان فرعي آخر ولکن مفتوح، أفضل مکان لتصوير أسباب هزيمة الفلسطينيين في هذه الرواية. إنّ أهمّ أداة تستخدمها الکاتبة لإظهار الأمکنة في حبي الأول هو الوصف والذي يلعب دوراً هاماً في العرض التفصيلي للقري والطبيعة والناس کما أنّ توظيفه الإيهامي والجمالي هما الأکثر استخداماً من بين أدات الوصف في رواية سحر خليفة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - روابط سلجوقیان و عباسیان (ملکشاه و المقتدی)
        ابوالحسن شهواری
        پس از فروکش کردن آخرین مقاومت‌های وابسته به نظام ساسانی، کشور ایران جزئی از بخش شرقی سرزمین‌های خلافت گردید. در ابتدا برای اداره هربخش از سرزمین‌های شرقی خلافت، عاملانی از طرف خلیفه مسلمین اعزام می‌گردید. این عاملان به عنوان نمایندگان تام‌الاختیار خلیفه عمل می‌کردند. از أکثر
        پس از فروکش کردن آخرین مقاومت‌های وابسته به نظام ساسانی، کشور ایران جزئی از بخش شرقی سرزمین‌های خلافت گردید. در ابتدا برای اداره هربخش از سرزمین‌های شرقی خلافت، عاملانی از طرف خلیفه مسلمین اعزام می‌گردید. این عاملان به عنوان نمایندگان تام‌الاختیار خلیفه عمل می‌کردند. از زمان طاهریان رابطه خلیفه با امرای مستقل آغاز گردید و در دوران یعقوب لیث، امارت استکفاء تبدیل به امارت استیلا شد، و امرا از چنان قدرتی برخوردار گردیدند که می‌توانستند خلفا را تعویض، وخود جانشینی را تعیین کنند. از دوره آل بویه، سلطنت وخلافت با هم آشتی کردند. آل بویه با وجودی که شیعه بودند خلفا را به رسمیت شناختند و در مقابل خلفا آل بویه را پذیرفتند. در دوره سلاجقه این رابطه به هم نزدیکتر گردید و خلیفه و سلطان به عنوان مکمل یکدیگر عمل می‌نمودند. در تحقیق حاضر سعی شده است تا روابط ملکشاه سلجوقی، بزرگترین سلطان سلجوقی که به دستیاری خواجه نظام‌الملک بر تخت سلطنت نشسته بود و خلیفه المقتدی به تصویر کشیده شود. این روابط به صورت کامل و یک دست (از ابتدای سلطنت 465ﻫ.ق تا مرگ ملکشاه485 ﻫ. ق) در هیچ متنی نیامده است. لذا با مراجعه به مراجع واشارات پراکنده آنها سعی شده است تا موضوع به روشنی تبیین و تحلیل شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تأثیر و نقش طب تمدنهای غیر اسلامی بر طب تمدن اسلامی
        محمد علی شاه حیدری غفار پوربختیار عبدالعزیز موحد
        رشد و گسترش دانش پزشکی در تمدن اسلامی تنها مرهون پزشکان مسلمان نیست، چراکه پزشکان غیر مسلمان نیز در شکل‌گیری و شکوفایی این دانش سهم داشته‌اند. واکاوی سهم پزشکان غیر مسلمان در پزشکی دوره اسلامی از راه بررسی کمی و کیفی آثار آنان در سه حوزه ترجمه، درمان وتألیف امکان‌پذیر ا أکثر
        رشد و گسترش دانش پزشکی در تمدن اسلامی تنها مرهون پزشکان مسلمان نیست، چراکه پزشکان غیر مسلمان نیز در شکل‌گیری و شکوفایی این دانش سهم داشته‌اند. واکاوی سهم پزشکان غیر مسلمان در پزشکی دوره اسلامی از راه بررسی کمی و کیفی آثار آنان در سه حوزه ترجمه، درمان وتألیف امکان‌پذیر است. بنابر بررسی آماری کتابهای ترجمه شده علوم طبی ونزدیک به نیمی از پزشکان حاذق و مشهور شاغل در دربار خلفای جهان اسلام، مسیحی، یهودی و بعضاً صابئی و سامری بودند. نیاز خلفا و درباریان به درمانگر، کمبود پزشکان حاذق مسلمان به نسبت پزشکان غیرمسلمان، و تساهل و تسامح خلفا و مصونیت نسبی این پزشکان زمینه ساز حضور آنان در دربار خلفای اسلامی بود. از سوئی حضور این پزشکان در دربارها افزون بر درمانگری، نتایج و آثار دیگری، از جمله گسترش و پیشرفت دانش پزشکی را در پی‌داشت . این پژوهش در صدد است با اشاره به راههای انتقال طب سایرملل به حوزه تمدن اسلامی و نقش اطبای آنها در توسعه دانش پزشکی جهان اسلام و زمینه های تأثیرپذیری پزشکان مسلمان از این حوزه را بررسی کند. یافته های اساسی این پژوهش نشان می دهد، که از دوره عباسیان به بعد، مسلمانان به طور مستقیم و غیرمستقیم، به اخذ و اقتباس علم پزشکی ملل مختلف پرداخته اند و در کنار تأثیرپذیری از آنها، در برخی از شاخه ها، همچون پزشکی، درمان ، گیاه شناسی و داروسازی از ایشان متأثر گردیده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تحلیل گفتمان دفاعیه علی سلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین، در دادگاه‌ آل خلیفه
        علیرضا بیگی حسن مجیدی
        حکومت بحرین پس از انقلاب 14 فوریه سال 2011، به بهانه‌های مختلف رهبران عمدتاً شیعی را بازداشت کرد. یکی از این افراد شیخ علی سلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق است. وی باوجود همراهی با نظام در روند گفتگوها و برآورده ساختن خواسته نظام بحرین در آرام‌سازی این جنبش درنهایت توسط آل‌خل أکثر
        حکومت بحرین پس از انقلاب 14 فوریه سال 2011، به بهانه‌های مختلف رهبران عمدتاً شیعی را بازداشت کرد. یکی از این افراد شیخ علی سلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق است. وی باوجود همراهی با نظام در روند گفتگوها و برآورده ساختن خواسته نظام بحرین در آرام‌سازی این جنبش درنهایت توسط آل‌خلیفه بازداشت گردید و در دادگاه به دفاع از خود پرداخت. شناخت گفتمان حاکم بردفاعیات شیخ علی سلمان به‌عنوان دریچه‌ای برای آشنایی با یکی از گفتمان‌های سیاسی بحرین، هدف این پژوهش است. این مقاله درصدد تبیین و تحلیل دفاعیه شیخ علی سلمان در دادگاه بحرین و پاسخگویی به این سؤال است که مولفه‌های گفتمانی حاکم بر دفاعیه علی سلمان، در دادگاه حکومت بحرین چیست؟ یافته‌های این مقاله که با استفاده از روش تفسیری و تحلیل گفتمان ون‌دایک تدوین‌شده؛ نشان‌دهنده نوعی گفتمان میانه‌رو و اصلاح‌طلب (در مقابلِ گفتمان انقلابی) در دفاعیه سلمان است. از میان متغیرهای کیفی بیان گردیده در تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک، علی سلمان از واژگان، نقل‌وقول، حسن تعبیر و قطب‌بندی، بیشترین استفاده را کرده است. فرضیه این پژوهش از این قبیل است که نظام آل خلیفه اصلاح‌ناپذیر نبوده و همواره سعی دارد با دادن وعده‌های بی‌اساس به مردم بحرین آنان را از جنبش دور سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - دین سیاسی یا سیاست دینی از نگاه امام محمد غزالی
        مجتبی عطارزاده
        با پیدایش خلافت و سلطنت از درون مجموعه ای از نیروهای محلی و معارض، به عنوان مهمترین نهادهای قدرت سده های میانه، آمیزه ای از دین توجیه گر سیاست شکل گرفته بود. این آمیختگی، اندیشمندان مسلمان را بر آن می داشت تا با هدف باز تفسیر وضعیت موجود، از منظری التفاتی به موضوع بنگرن أکثر
        با پیدایش خلافت و سلطنت از درون مجموعه ای از نیروهای محلی و معارض، به عنوان مهمترین نهادهای قدرت سده های میانه، آمیزه ای از دین توجیه گر سیاست شکل گرفته بود. این آمیختگی، اندیشمندان مسلمان را بر آن می داشت تا با هدف باز تفسیر وضعیت موجود، از منظری التفاتی به موضوع بنگرند. غزالی برخلاف نظریه پردازان یا فلاسفه سیاسی که در صدد طرح و پیگیری مواضع آرمانی خود هستند، در مقام یک اندیشه ورز سیاسی برآن بود تا با ارزشیابی و شناخت کافی شرایط پیرامون خویش، طرحی درافکند تا در پرتو آن امکان کاربردی ساختن دین در عرصه سیاست فراهم آید. تحولات سیاسی معاصر وی و شکل گیری نظام سیاسی با زیرساخت ایرانی (سلجوقیان) که از امکان اِعمال حاکمیت مستقل از دستگاه خلافت اسلامی (عباسیان) برخوردار گشته بود، ضرورت برخورداری از چارچوبی مشروع و مقبول، به منظور حکمرانی جدای از آموزه های نهادینه شده پیشین در فضای حاکمیت اسلامی را اقتضا می کرد. به طور قطع، این مهم از عهده آن دسته از فقیهانی که به دلیل تشتت های بی شمار ناشی از رقابت های فرقه ای از یک سو و رواج و غلبه برداشت نقلی صرف از دین متاثر از روند تقلیدگونه حاکم از سوی دیگر، از واقع بینی فاصله گرفته بودند، خارج بود. غزالی به عنوان اندیشمندی که نظام فکری منسجم و قاعده مندی دارد، از سعادت به عنوان هدف غایی آفرینش نام می برد و همه اندیشه های خود را با هدف تامین سعادت برای انسان منسجم می کند و با جمع میان اصول و مبانی اندیشه سیاسی خود از یک طرف و واقعیتهای اجتماعی و ساختار قدرت سیاسی زمانه از طرف دیگر، طرحی نو در می افکند. در این راستا وی ازآرمان خواهی، به واقع سیاسی گذار کرده و اندیشه سیاسی خود را بر مبنای تحلیل سلطنت و قدرت و مشروعیت آن بر پایه دین مداری سامان می دهد. براساس آنچه در مرور تحلیلی اندیشه سیاسی غزالی حاصل می آید، او نه در پی سیاسی کردن دین، بلکه خواهان دینی کردن سیاست بوده است؛ چه آنکه زمانی که دین سیاسی می شود، ناخواسته مورد استفاده دنیاداران سیاستمدار قرار می گیرد و زیرکانه ازآن برای تثبیت موقعیت خویش بهره می برند، اما آنگاه که سیاست رنگ دین به خود می گیرد، روح معنویت و انسانیت در آن دمیده می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - Power, knowledge and legitimacy in the political thought of Imam Mohammad Ghazali
        Garineh Keshishyan Siraki Heidar Fazlollah Tabar
        Investigation and thinking on concepts such as knowledge, power and legitimacy is considered one of the most important subjects in this study.Till now, the concepts of knowledge and power by using Foucault's discourse on Ghazali political thought, have not studied by re أکثر
        Investigation and thinking on concepts such as knowledge, power and legitimacy is considered one of the most important subjects in this study.Till now, the concepts of knowledge and power by using Foucault's discourse on Ghazali political thought, have not studied by researchers And this is may be one of the innovations of this research. Of course, in this article we will act descriptive – analytical method and using Foucault's discourse concepts. So, Due to the position of each of these concepts in Islamic thought, Assessment the position of power, knowledge and legitimacy in the Ghazali political thought will be analyzed. The results that obtained during this study, investigate the position of knowledge, power and legitimacy in the political structure of Ghazali government. In Ghazali political thought, the concept of knowledge have the superior position in structure and form of his government and in this structure, Knowledge is in the service of the government and power; That this claim within the Ghazali intellectual framework observed for defining Esteslahy policy, But since Ghazali knows the greatness of caliph as a factor for the homage, formation and survival of the government and believes A special place for the ruler and king for community administration, In practice, says the primacy of power over knowledge so, getting out the legitimacy of power. تفاصيل المقالة