• فهرس المقالات Iranian city

      • حرية الوصول المقاله

        1 - میدان؛ فضاهای تعریف نشده شهرهای ایرانی
        محمد حسن ابراهیمی
        هدف ازین نوشته مروری بر چگونگی، شکل گیری، عملکرد و سرنوشت میدان ایرانی است که به علت از هم گسیختگی فضایی موجود در کالبد و عملکردش، و نیز هرج و مرج جاری در تجسم هویت این عنصر شهری در عرصه طراحی و شکل بخشی، در اینجا به عنوان فضایی تعریف نشده موسوم گردیده است. اینک روند رس أکثر
        هدف ازین نوشته مروری بر چگونگی، شکل گیری، عملکرد و سرنوشت میدان ایرانی است که به علت از هم گسیختگی فضایی موجود در کالبد و عملکردش، و نیز هرج و مرج جاری در تجسم هویت این عنصر شهری در عرصه طراحی و شکل بخشی، در اینجا به عنوان فضایی تعریف نشده موسوم گردیده است. اینک روند رسیدن به نقطه کنونی چگونه بوده، چه عواملی در آن دخیل بوده اند و اینکه چه راه برون رفتی ازین آشفتگی حاضر می تواند وجود داشته باشد، نکاتی هستند که در دنباله این نوشته خواهد آمد. این مقاله باغ رویکردی تحلیلی، تفسیری سیر تحول اینگونه فضاهای تعریف نشده شهرهای ایرانی را دنبال می کند. نتیجه محتمل این بحث توجه دادن خواننده به گذار شهرهای ایران، بویژه تهران، از دوران تازه ای از تجدد فضایی است که نیازمند برخوردی نوین و چاره جویانه به نگهداری از میراث قدیم و طراحی هوشمندانه برای فضاهای نوین شهری، است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Experience of Urbanscape Essence in International Award Winning Iranian Movies
        Mohammad Iranmanesh Djavad Rasooli
        Interdisciplinary subjects have always had a remarkable contribution in developing urban design concepts and theories. Among these contexts, cinema as a medium which broadcasts features of our cities and urban environments can have a significant role, but this instructi أکثر
        Interdisciplinary subjects have always had a remarkable contribution in developing urban design concepts and theories. Among these contexts, cinema as a medium which broadcasts features of our cities and urban environments can have a significant role, but this instructional field is neglected among Iranian scholars. Thus, to fulfill this gap, it is essential to clarify the interrelations of cities and cinema in Iran. Iranian cinema, particularly after the revolution, received so many international awards in festivals. These prominent works have various urban sequences that can be a valuable source for urban designers and city policymakers. Consequently, the civic movies from these impressive works are selected and studied by the use of qualitative methods and content analysis. These analyses have been conducted in two distinctive sections. First, the repetition of cities, Urbanscape, and city aspects which were implied by Kevin Lynch had been inspected. Second, the role of cities and urbanscapes analyzed by the adoption of Carmona's dimensions. This paper indicates that Tehran has had the most presence in the movies, while few films have been captured in some coastal cities and some pictured in places with a special traditional architecture such as Bandar Lengeh. Within the city aspects, paths and districts have the most repetition while landmarks and nodes have the least depiction. It is conceded that the portrayed physical attributes of cities can be categorized into three parts which cover old and traditional environments, new and modern environments and outskirt suburban areas. Furthermore, from the social-perceptual point of view, Tehran because of its urban and civic issues is generally related with disorders and negative meanings, while other cities because of their nostalgic and traditional urban style are more respected within the society. According to the researches, urban facades and visual aspects in Tehran are usually not acceptable, while coastal environments and traditional designs sound more appropriate. As mentioned, the captured environments of Iranian cities are narrowed to some particular areas, which expresses the insufficient number of picturesque settings in urban environments. Therefore, this study can also perform as a tool for evaluating the enrichment of Iranian urban spaces. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک شهرداریها (مورد مطالعه شهرداری ملایر سال1400-1396)
        فخرالدین معروفی نقدهی علیرضا امامی
        امروزه نظام مالیاتی ارزش افزوده در تامین سه هدف عمده اجتماعی، اقتصادی و بودجه ای به ویژه تامین منابع درآمدی پایدار شهرداری هانقش عمده ای دارد. در بعد اجتماعی مهم ترین هدف وضع مالیات، کاهش فاصله طبقاتی و توزیع مجدد درآمدها و افزایش رفاه است، در حالی که هدف اقتصادی وضع ما أکثر
        امروزه نظام مالیاتی ارزش افزوده در تامین سه هدف عمده اجتماعی، اقتصادی و بودجه ای به ویژه تامین منابع درآمدی پایدار شهرداری هانقش عمده ای دارد. در بعد اجتماعی مهم ترین هدف وضع مالیات، کاهش فاصله طبقاتی و توزیع مجدد درآمدها و افزایش رفاه است، در حالی که هدف اقتصادی وضع مالیات، تامین منابع درآمدی پایدار جهت ارائه خدمات عمومی و رفاهی با کشش قیمتی پائین جهت سازمان های عمومی و تخصیص بهینه منابع بین بخشهای مختلف وکمک به تسریع فرایند توسعه ناحیه ای ویا منطقه ای می باشد. از سوی دیگر یکی از اساسی ترین مشکلات نظام مالیاتی و شهرداری های کشور، عدم وجودبرنامه استراتژیک و فقدانِ پیش بینی های علمی درآمدهای مالیاتی و در نتیجه تامین منابع درآمدهای پایدار شهرداری ها و کسری بودجه ساختاری است. عدم ثبات درآمدهای مالیاتی و در نتیجه مشکل تامین منابع درآمدی پایدار شهرداری ها ،باعث کاهش ایجادساختار درآمدی پایدار در شهرداری ها و کاهش رفاه و خدمات به شهروندان و کسری بودجه فراوان شده است. در پژوهش حاضرابتدا بر اساس نظریه 56 نفر از خبرگان که شامل شهرداران سابق، مدیران شهرداری، اعضای شورای اسلامی دوره های مختلف می باشد، بررسی و اولویت بندی در بین 8 سرفصل عمده درآمدی شهرداری و 82 زیر شاخه صورت می گیرد و بر اساس نتایج حاصله؛ مالیات بر ارزش افزوده به عنوان بهترین منبع درآمدی پایدارجهت شهرداری ها بویژه شهرداری ملایر تعیین و انتخاب می شود.در این تحقیق برای پیش بینی درآمدهای مالیاتی در طی سالهای 1396 لغایت 1400، با توجه به شرایط معادله و متغییرها و عدم وجود هم خطی، خود هم بستگی و همچنین نرمال بودن نمونه آماری، ثابت بودن انحراف معیار، از مدل رگرسیون خطی و سریهای زمانی ARMA و برای برآورد ظرفیت مالیاتی و محاسبه میزان کوشش مالیاتی استان از روشOLS استفاده شده است. ارزش افزوده بخش های صنعت و معدن، خدمات، سرمایه گذاری در واحدهای صنعتی استان و درآمد سرانه خانوار استان، از مهم ترین عوامل مؤثر بر مالیات و ظرفیت مالیاتی استان است که در این مدل بعنوان متغییرمستقل در نظر گرفته می شود بر اساس نتایج تحقیق درصد کوشش مالیاتی استان 40 درصد محاسبه شده است. بر اساس نتایج این تحقیق علیرغم افزایش ارزش افزوده کالا ها وخدمات مصرفی و درآمدسرانه بر خلاف نظریه و مدل کالدور و نظریه سالواتوره بدلیل اجرای غلط و تمرکز و عدم توزیع نا مناسب درآمدهای بخش های مختلف (82 درصد ارزش افزوده خدمات و تولید کالاها در 8 شهر صنعتی متمرکز است ) درآمد مالیاتی استان و منابع درآمدی پایدار شهرداری ها با نرخ مذکورافزایش نمی یابد. لذا به منظور تعدیل مشکل مذکور پیشنهادهایی در انتها مبنی بر 1- مالیات ارزش افزوده از مصرف کننده کالای نهائی دریافت شود 2- به منظور افزایش بهره وری منابع و اجرای اصل 44 قانون اساسی ؛وظیفه جمع آوری مالیات بر ارزش افزوده از دولت جدا و به شهرداری ها محول شود3- با مشارکت شهرداری ها و اصناف، سیستم های صندوق خرید و فروش الکترونیکی ایجاد شود تا فرار مالیاتی، رانت مالیاتی، مشارکت و توزیع مناسب منابع صورت پذیرد و مودیان مالیاتی به طور صحیح شناسائی شوند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - کاربرد هوش مصنوعی در ایده پردازی فرمی فضای معماری تعلق‌پذیر با رویکرد روانشناسی محیط (نمونه موردی: مرکز شهر آینده ی ایرانی- اسلامی)
        علی پردل ندا ضیاء بخش
        هوش مصنوعی یک فناوری درحال تحول است که مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که در نحوه زندگی، کار، یادگیری و اکتشاف و تعامل ما، انقلابی ایجاد کند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش أکثر
        هوش مصنوعی یک فناوری درحال تحول است که مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که در نحوه زندگی، کار، یادگیری و اکتشاف و تعامل ما، انقلابی ایجاد کند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش این است که با بررسی مبانی نظری روانشناسی محیط، شاخصه‌های فضای معماری تعلق پذیر شناسایی و سپس با بررسی نمونه موردی، تأثیر استفاده از هوش مصنوعی در خلق فضای معماری تعلق پذیر از جنبه فرمی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کیفی است که با مطالعه منابع کتابخانه ای و سپس تحلیل داده ها به شیوه منطقی صورت گرفته است. ابزار پژوهش در این تحقیق هوش مصنوعی میدجرنی است که چند وقتی است در حوزه خلق تصاویر هنری از واژگان ورودی به آن، معرفی شده و مورد توجه هنرمندان و معمارن مختلفی قرار گرفته است. در نهایت می‌توان نتیجه گرفته، درست است که با طرح‌های مفهومی روبه‌رو هستیم که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل نمی‌شوند، اما می‌توانند روی خلاقیت معماران تأثیرگذاری مثبتی داشته باشند و آینده‌ای را بسازد که امروزه به ذهن اکثر افراد نخواهد رسید. کاربرد این تصاویر در خلق فضاهای تعلق پذیر تنها نمونه ای از کاربرد هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری می‌باشد و می‌تواند برای پژوهشگران معماری در حوزه های مختلف، الهام بخش باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - کاربرد هوش مصنوعی در ایده پردازی فرمی فضای معماری تعلق‌پذیر با رویکرد روانشناسی محیط(نمونه موردی: مرکز شهر آینده ی ایرانی- اسلامی)
        علی پردل ندا ضیاء بخش
        هوش مصنوعی یک فناوری درحال تحول است که مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که در نحوه زندگی، کار، یادگیری و اکتشاف و تعامل ما، انقلابی ایجاد کند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش أکثر
        هوش مصنوعی یک فناوری درحال تحول است که مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که در نحوه زندگی، کار، یادگیری و اکتشاف و تعامل ما، انقلابی ایجاد کند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش این است که با بررسی مبانی نظری روانشناسی محیط، شاخصه‌های فضای معماری تعلق پذیر شناسایی و سپس با بررسی نمونه موردی، تأثیر استفاده از هوش مصنوعی در خلق فضای معماری تعلق پذیر از جنبه فرمی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کیفی است که با مطالعه منابع کتابخانه ای و سپس تحلیل داده ها به شیوه منطقی صورت گرفته است. ابزار پژوهش در این تحقیق هوش مصنوعی میدجرنی است که چند وقتی است در حوزه خلق تصاویر هنری از واژگان ورودی به آن، معرفی شده و مورد توجه هنرمندان و معمارن مختلفی قرار گرفته است. در نهایت می‌توان نتیجه گرفته، درست است که با طرح‌های مفهومی روبه‌رو هستیم که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل نمی‌شوند، اما می‌توانند روی خلاقیت معماران تأثیرگذاری مثبتی داشته باشند و آینده‌ای را بسازد که امروزه به ذهن اکثر افراد نخواهد رسید. کاربرد این تصاویر در خلق فضاهای تعلق پذیر تنها نمونه ای از کاربرد هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری می‌باشد و می‌تواند برای پژوهشگران معماری در حوزه های مختلف، الهام بخش باشد تفاصيل المقالة