• فهرس المقالات Hamedan City

      • حرية الوصول المقاله

        1 - Association of socioeconomic status and food security with anthropometric indices among 2-5 year-old urban and rural children in Hamedan city
        Golnaz Majdizadeh Zahra Vafaei Mastanabady Zahra Zare Mena Farazi Zahra Mohammadizadeh Ariyo Movahedi Mina Minaie Zahra Abdollahi Ahmadreza Dorosty Motlagh Maryam Zarei Arezoo Kavei Hassan Hamedi
        Food insecurity is one of the issues that have a serious impact on the nutritional status of all individuals in society, especially children and given that food insecurity can be a precursor of health, developmental and nutritional problems, determining the factors asso أکثر
        Food insecurity is one of the issues that have a serious impact on the nutritional status of all individuals in society, especially children and given that food insecurity can be a precursor of health, developmental and nutritional problems, determining the factors associated with it, is also essential in any community it seems. According to this, this study aimed to determine the relationship between food security, socioeconomic status and anthropometric indices in children 2-5 years in Hamedan city. In this analytical descriptive cross-sectional study, 683 children 2-5 years (360 boys, 323 girls) from Hamedan city and villages were selected by systematic cluster sampling methods from the Hamedan University of Medical sciences. HFLAS 9-item questionnaire to investigate food security, and also, a general questionnaire was completed through interviews with mothers of children. Also, children of anthropometric Z scores were measured by using the world health organization (WHO) Anthro software basal on WHO 2007 standards. Eventually, data were analyzed by SPSS software. According to this study, there was a significant correlation between the mother's and father's education and occupation, frequency of snack and food security with children's weight for age (p <0.05). Also, there was a significant correlation between the mother's and father's job, frequency of snack with children's weight for height (p <0.05). While BMI for age had a significant correlation with maternal education, (p <0.05). Also, height for age correlated with the mother’s education and occupation, father’s education, number of snacks and food security (p <0.05). Also, no significant difference was found between other components (p>0.05). The result of this study shown that there was a significant correlation between food security, Z score height for age, Z scores BMI for age, mother's and father's education, mother's job and socioeconomic status of the household. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نقش عوامل عملکردی در سرزندگی فضاهای باز شهری (نمونه موردی: پارک ارم همدان)
        محمد‌رضا بمانیان مهرداد شهبازی
        مقدمه و هدف پژوهش: عملکرد، غایت نهایی هر طراحی در برقراری ارتباط بین بهره وران و فضا می باشد. هدف این پژوهش یافتن مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در سرزندگی فضاهای باز شهری می‌باشد. روش پژوهش: با روش توصیفی _ تحلیلی ابتدا عوامل موجود در عملکرد فضاها با ابزار گردآوری پرسشنامه و أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: عملکرد، غایت نهایی هر طراحی در برقراری ارتباط بین بهره وران و فضا می باشد. هدف این پژوهش یافتن مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در سرزندگی فضاهای باز شهری می‌باشد. روش پژوهش: با روش توصیفی _ تحلیلی ابتدا عوامل موجود در عملکرد فضاها با ابزار گردآوری پرسشنامه و مشاهده استخراج شده است سپس فرضیه تحقیق با تحلیل همبستگی Kendall’s tau_ b و Spearman’s rho و با پردازش پرسشنامه ها در نرم افزار Spssبا استفاده از تحلیل عاملی و بارگذاری متغیرها به روش varimaxارتباط دو شاخص عملکرد و سرزندگی در پارک ارم همدان را با روش تحلیل همبستگی مورد آزمون قرار می دهد. یافته‌ها: میان عوامل مؤثر بر سرزندگی پارک شهری، عامل کاربردی بیشترین تأثیر و بعداز آن به ترتیب عوامل زیست‌شناختی، مکانیکی و درنهایت عامل سیستمی کمترین تأثیر را در سرزندگی منطقه موردمطالعه گذاشته است. نتیجه گیری: عملکرد مطلوب پارک ارم همدان تابعی از چهار بعد زیست‌شناختی، مکانیکی، کاربردی و سیستمی است که مؤثرترین بعد، بعد کاربردی و متغیرهای آن ( تنوع، دسترسی، حمل‌ و نقل، خرید و گردشگری و امنیت) است. بنابراین با توجه به میزان ضریب همبستگی، با تقویت این بعد، می توان میزان تأثیر ابعاد دیگر را نیز افزایش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تببین شرایط آسایش اقلیمی در الگوهای فضایی – کالبدی بافت محلات سنتی (مطالعه موردی: محلات سنتی شهر همدان)
        محمد معتقد حسن سجادزاده
        زمینه و هدف: گسترش شهرها طی دهه های اخیر، موجب افت میزان آسایش اقلیمی در آنها شده است. یکی از اهداف این پژوهش تحلیل هندسه فضایی و الگوهای ساختاری فضایی محلات سنتی اقلیم سرد و خشک در راستای بهره گیری از این الگو در توسعه بافت های مسکونی جدید و همچنین بررسی نقش و الگوی ک أکثر
        زمینه و هدف: گسترش شهرها طی دهه های اخیر، موجب افت میزان آسایش اقلیمی در آنها شده است. یکی از اهداف این پژوهش تحلیل هندسه فضایی و الگوهای ساختاری فضایی محلات سنتی اقلیم سرد و خشک در راستای بهره گیری از این الگو در توسعه بافت های مسکونی جدید و همچنین بررسی نقش و الگوی کاشت و گونه های فضاهای سبز در محلات گذشته می باشد.روش بررسی: در ابتدا مولفه های موثر بر آسایش اقلیمی با مطالعه و بررسی دیدگاه صاحب نظران به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش شبیه سازی و نرم افزار Ecotect Autodesk در سه محله سنتی شهر همدان مورد تحقیق قرار گرفت. تحلیل ها در ساعات صبح و عصر روزهای 1 تیر و 1 دی ماه سال 98 ، انجام شده است.یافته ها: الگوی محله های مرکزگرا نسبت به محله های خطی در فصول سرد سال از شرایط بهره گیری بیشتر از آفتاب در ساعات صبح و عصر برخوردار است ، اما در الگوی محلات خطی در فصول سرد باید تمهیدات بیشتر را برای بهره گیری از میزان نور خورشید به کار گرفت. با توجه به آن که میزان سایه اندازی در الگوی محلات خطی در فصل سرما به میزان بیشتری از محله های مرکزگرا می باشد ، برای ایجاد شرایط آسایش اقلیمی نیازمند تمهیدات ویژه ای هستند.بحث و نتیجه گیری: استفاده از الگوهای مرکز گرا در ایجاد محلات می تواند باعث بالا رفتن میزان آسایش اقلیمی در محلات گردد. همچنین با توجه به نوع اقلیم سرد و خشک محلات یاد شده، وجود درختان کهنسال در مراکز محله ضمن فراهم کردن موجبات عدم نفوذ بادهای سرد غالب در محیط پیرامون، بستری برای ایجاد خنکی و آسایش اقلیمی به خصوص در فصول گرم در این مناطق شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی آلودگی فلزات سنگین در محصولات گندم (آبی و دیم) در برخی مزارع کشاورزی شهرستان همدان
        بهاره لرستانی زینب السادات هزاوه ئی
        زمینه و هدف: آلودگی خاک و محصولات کشاورزی به عناصر سنگین، به علت پیشرفت سریع صنایع و استفاده نادرست کودهای شیمیایی و دامی در زمین های کشاورزی باعث نگرانی های زیادی شده است. هدف از این پژوهش تعیین تجمع فلزات سنگین کادمیوم، سرب و روی در خاک و گیاهان گندم آبی و گندم دیم در أکثر
        زمینه و هدف: آلودگی خاک و محصولات کشاورزی به عناصر سنگین، به علت پیشرفت سریع صنایع و استفاده نادرست کودهای شیمیایی و دامی در زمین های کشاورزی باعث نگرانی های زیادی شده است. هدف از این پژوهش تعیین تجمع فلزات سنگین کادمیوم، سرب و روی در خاک و گیاهان گندم آبی و گندم دیم در برخی از مزارع شهرستان همدان بوده است. روش بررسی: از خاک های تحت کشت گندم (آبی و دیم) نمونه برداری انجام یافت. نمونه‌های خاک به صورت مرکب از عمق 20-0 سانتی متر تهیه گردید. موقعیت مکانی ایستگاه های نمونه برداری توسط GPS به ثبت رسید. همچنین نمونه‌های مرکب گیاهی از بخش های خوراکی گیاهان یاد شده جمع آوری شد. غلظت قابل جذب عناصر سنگین با استفاده از روش DTPA عصاره گیری شد. آزمایش در غالب طرح مستقل کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. غلظت فلزات سنگین مورد مطالعه (سرب، روی و کادمیوم) با استفاده از دستگاه ICP varion710 در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان قرائت گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم به ترتیب در خاک گندم آبی و دیم 61/4 ،60/1 میلی گرم بر کیلوگرم و در گیاه گندم آبی و دیم 29/2 ، 86/1 میلی گرم بر کیلوگرم و دارای تفاوت معنی داری در سطح 05/0 با استانداردهای مجاز می باشد همچنین میانگین غلظت سرب در خاک گندم آبی و دیم به ترتیب 60/4، 66/4 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که دارای تفاوت معنی داری با استانداردهای مجاز نیست و در گیاه گندم آبی و دیم 26/12، 84/12 میلی گرم بر کیلوگرم بود که دارای تفاوت معنی داری در سطح 05/0 است. میزان روی به ترتیب در خاک گندم آبی و دیم 12/32، 26/21 میلی گرم بر کیلوگرم و در گیاه گندم آبی و دیم 99/13، 58/11 میلی گرم بر کیلوگرم بود و فاقد تفاوت معنی داری با استانداردهای مجاز است. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این بررسی نشان داد با توجه به مقدار شاخص خطر پذیری برای دو عنصر کادمیوم و سرب بیش تر از 1 می باشد، این دو عنصر با پتانسیل بیش تری می توانند به عنوان عامل خطر برای سلامتی انسان در ناحیه مورد مطالعه محسوب شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - متناسب‌سازی ساختارفضایی کاربری‌زمین با بهره‌گیری از شبکه‌عصبی پرسپرسترون چندلایه در شهرستان همدان
        ناصر شفیعی ثابت فرانک فیض بابایی چشمه سفیدی
        پیشینه و هدف حفاظت از منابع طبیعی به‌ویژه زمین و کاربری آن از دیرباز موردتوجه و بررسی بوده است. در واقع می‌توان گفت به این دلیل که کاربری زمین در گذر زمان تغییرات بسیاری را تجربه کرده است که این تغییرات دارای اثرات مستقیم و فراوان بر اکوسیستم و محیط بوده و به‌تبع آن پیا أکثر
        پیشینه و هدف حفاظت از منابع طبیعی به‌ویژه زمین و کاربری آن از دیرباز موردتوجه و بررسی بوده است. در واقع می‌توان گفت به این دلیل که کاربری زمین در گذر زمان تغییرات بسیاری را تجربه کرده است که این تغییرات دارای اثرات مستقیم و فراوان بر اکوسیستم و محیط بوده و به‌تبع آن پیامدهای گوناگونی را در پی داشته است، ازجمله این پیامدها می‌توان به تغییر کاربری زمین متأثر از گسترش شتابان شهرنشینی و اثرات آن بر الگوی کاربری زمین در محیط اطراف و درنهایت قطعه‌قطعه شدن اراضی در این مناطق اشاره داشت. بر همین اساس در بسیاری از مواقع تبدیل کاربری زمین از حالت طبیعی خود به کاربری‌های انسان‌ساخت دارای پیامدهای بازگشت‌ناپذیری بوده که در جهت کاهش پیامدهای این امر می‌توان به متناسب‌سازی ساختار کاربری زمین پرداخت. تناسب‌زمین به هم‌خوانی ظرفیت‌های یک قطعه زمین و کاربری موجود در آن اطلاق می‌شود، و ازآنجاکه تخصیص نامتناسب کاربری زمین و عدم توجه به تغییرات آن دارای پیامدهای بسیاری نظیر جدایی گزینی اجتماعی-اقتصادی، فرسودگی محیطی و از بین رفتن منابع است. بنابراین تصمیم‌گیری‌ها در زمینه مدیریت زمین و منابع همواره باید به صورتی هدایت ‌شوند که با منافع جامعه و محیط طبیعی تعارض نداشته باشند، در این راستا یکی از راه‌های مؤثر برای کنترل و به حداقل رساندن آسیب‌ها و پیامدهای تغییر کاربری اراضی، متناسب‌سازی ساختار آن است، به صورتی که بر اساس ویژگی‌های منابع زمین و قابلیت‌های آن، زمین می‌تواند تحت توزیع مکانی و آرایشی منطقی‌تری قرار گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و پهنه‌بندی میزان تناسب ساختار کاربری‌اراضی با قابلیت‌های موجود در محدوده شهرستان همدان و همچنین بررسی میزان کارایی روش شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه در زمینه متناسب‌سازی ساختار کاربری اراضی در این شهرستان است.مواد و روش ها بر اساس پیشینه پژوهش و با توجه به معیارهای اثرگذار در زمینه متناسب‌سازی ساختار کاربری‌اراضی، شاخص‌های گوناگونی برگزیده شد که شامل؛ 12 شاخص کاربری زمین، شیب، میانگین دما، میانگین بارش، میانگین رطوبت، میانگین سرعت باد، زمین‌شناسی، نوع خاک، فاصله از رودخانه، فاصله از چاه‌ها، فاصله از جاده‌های اصلی و نوع پوشش گیاهی بوده است. سپس با استفاده از بازدید میدانی، ثبت نقاط دارای تناسب کاربری به‌عنوان نقاط تعلیمی انجام گرفت. پس از آماده‌سازی لایه‌های شاخص‌های مذکور به استانداردسازی این لایه‌ها در محیط نرم‌افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شد و در مرحله بعدی شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه با استفاده از الگوریتم پس از انتشار با واردکردن لایه‌های مؤثر بر متناسب‌سازی ساختار کاربری زمین به‌عنوان ورودی و استفاده از یک‌لایه میانی فاصله از نقاط متناسب از نظر ساختار کاربری زمین، این شبکه با ساختار 1-10- 12 به منظور متناسب‌سازی ساختار کاربری زمین در محدودۀ شهرستان همدان اجرا شد. از 35 درصد از کل پیکسل‌های تصویر فاصله از نقاط متناسب کشاورزی به عنوان نقاط تعلیمی در سه دسته؛ بخش نخست (70 درصد) برای آموزش شبکه، بخش دوم (15 درصد) برای متوقف‌کردن محاسبات در زمانی که خطا درحال افزایش است و از بخش سوم (15 درصد) برای راستی آزمایی شبکه استفاده شد و در نهایت به ترسیم نقشه نهایی تناسب زمین اقدام گردید، لایه بدست آمده دارای ارزشی بین 0 و 1 بود که به پنج کلاس تناسب اراضی تقسیم بندی شد.نتایج و بحث در پژوهش حاضر پس از شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار کاربری زمین و متناسب‌سازی ساختار آن و تهیه لایه‌های هر یک از آن‌ها، به استانداردسازی لایه‌های مذکور اقدام شد. سپس با استفاده از بازدید میدانی، ثبت نقاط دارای تناسب کاربری به‌عنوان نقاط تعلیمی انجام گرفت بدین ترتیب به متناسب‌سازی ساختار کاربری‌زمین توسط مدل شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه با تعداد تکرار 58 اقدام گردید. نتایج حاصل از صحت سنجی شبکه عصبی و لایه خروجی حاصل از آن بیانگر دقت بالای شبکه در متناسب سازی ساختار کاربری زمین بوده به صورتی که مقادیر جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای مطلق (MAE) و ضریب همبستگی (R2) در فرایند اجرای شبکه به ترتیب برابر با 0.19، 0.21، و 0.89 بود، که خود بیانگر دقت بالای شبکه در اجرای فرایند متناسب‌سازی هستند.. در آخر میزان تناسب اراضی به 5 کلاس کاملاً نامناسب، تاحدودی نامناسب، نامناسب، تاحدودی مناسب و کاملاً نامناسب تقسیم‌بندی شد و نتایج حاصله نشان داد که بیشترین مساحت مناطق را به ترتیب اراضی تا حدودی مناسب و کاملاً مناسب با 32.62 و 28.13 درصد از کل مساحت محدوده را در برگرفته‌اند.نتیجه گیری بخش عمدۀ مساحت منطقه از نظر عوامل تأثیرگذار در جهت انجام فعالیت‌های کشاورزی مناسب نبوده و در این محدوده اغلب کاربری‌های شهری، اراضی کاملاً بایر و غیرقابل کشت، اراضی کوهستانی و سنگلاخی و مراتع بی‌کیفیت قرارگرفته‌اند که به‌صورت عمده در نواحی غرب و جنوب غرب محدوده شهرستان همدان وجود دارند. همچنین در این محدوده، اراضی که از نظر تناسب دارای موقعیت تاحدودی مناسب و کاملاً مناسب بوده‌اند ازنظر 12عامل اثرگذار در بهترین شرایط به‌منظور انجام فعالیت‌های کشاورزی و باغی قرار گرفته و بهترین مکان برای توسعه فعالیت‌های کشاورزی محسوب می‌شوند. بدین‌سان، در جهت دگرگونی شرایط کاربری زمین به‌سوی روند مناسب تر، ضمن توجه به برنامه‌ریزی یکپارچه شهری ـ روستایی برای شهر همدان و سکونتگاه های پیرامونی آن، توجه به برنامه ریزی کاربری زمین به‌گونه‌ای مناسب در برنامه‌ها و طرح‌های روستایی ـ شهری توصیه می شود. زیرا، گسترش شتابان شهر همدان و فضاهای پیراشهری آن، چالش های پرشماری در راستای تناسب زمین ایجاد کرده است. به گونه ای که حدود 23.1 درصد اراضی آمادگی لازم برای دگرگونی به شرایط نامناسب و کاملاً نامناسب را دارند. 32.62 درصد کاربری‌زمین هم در معرض دگرگونی به شرایط نیمه‌مناسب است. بر بنیاد آنچه گفته شد کنترل، نظارت، و هدایت ساخت‌وسازها و جلوگیری از گسترش بیش‌ازپیش افقی شهر همدان و فضاهای پیرامونی آن به‌وسیله دست‌اندرکاران شهری و روستایی (مدیریت محلی)، به‌سوی زمین‌های مرتعی و کشاورزی پیشنهاد می شود. بیشترین میزان مساحت از اراضی در این محدوده مربوط به اراضی تا حدودی مناسب و کاملاً مناسب و کمترین مساحت نیز متعلق به اراضی نامناسب و تا حدودی نامناسب بوده است. بنابراین می‌توان گفت که شهرستان همدان در حال حاضر ازلحاظ تناسب اراضی در وضعیتی نیمه مناسب قرارگرفته که در صورت برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌های درست در آینده این وضعیت می‌تواند روند مطلوب‌تری را پیش رو داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - تدوین سیاست‌های مؤثر بر ایجاد شبکه فضاهای سبز شهری با تأکید بر عدالت فضایی (مطالعه موردی: نواحی دوازده‌گانه ‌شهر همدان)
        کیانوش ذاکرحقیقی معراج َعاشورلو
        دسترسی عادلانه به کاربری‌های شهری و استفاده بهینه از آن‌ها به‌خصوص فضای سبز شهری یکی از مؤلفه‌های اساسی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. عمدتاً شهرها به‌ویژه شهرهای بزرگ با کمبود فضای سبز و عدم تعادل در توزیع این نوع از کاربری مواجه هستند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت أکثر
        دسترسی عادلانه به کاربری‌های شهری و استفاده بهینه از آن‌ها به‌خصوص فضای سبز شهری یکی از مؤلفه‌های اساسی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. عمدتاً شهرها به‌ویژه شهرهای بزرگ با کمبود فضای سبز و عدم تعادل در توزیع این نوع از کاربری مواجه هستند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت توزیع فضای سبز با تأکید بر عدالت فضایی در نواحی 12گانه شهر همدان می‌باشد. این پژوهش، کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی می‌باشد و به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات از روش‌های مختلف کتابخانه‌ای و میدانی، بررسی و گردآوری آمار و اطلاعات از طرح تفصیلی شهر همدان اخذ گردیده است. نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نشان داده که با توجه به توزیع و شعاع عملکردی پارک‌ها در نواحی شهر، مراکز جمعیتی دسترسی عادلانه‌ای به خدمات این پارک‌ها ندارند. با توجه به جمعیت 525791 نفری شهر، برای پارک‌ منطقه‌ای 58 درصد، پارک ناحیه‌ای 44 درصد و پارک محله‌ای 85 درصد و پارک همسایگی 6 درصد از مساحت شهر در شعاع دسترسی به خدمات‌رسانی این پارک‌ها می‌باشند. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش پیشنهاد می‌شود با توجه به بالا بودن سهم تملک و هزینه آن در احداث پارک‌های شهری، اراضی دولتی واقع در سطح شهر در اولویت واگذاری برای فضاهای سبز و پارک‌ها قرار گیرد تا مشکلات مربوط به تملک اراضی یا مالکیت خصوصی و هزینه‌های آن کاهش یابد. همچنین در احداث پارک‌های جدید شهری، پهنه‌های شهری نابرخوردار از فضای سبز مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - ارزیابی پایداری ‌اجتماعی ذهنی در میان شهروندان سکونتگاه غیررسمی حصار امام شهر همدان
        احد مؤمن پورعلی‌آباد کیانوش ذاکرحقیقی
        نواحی شهری به عنوان مراکز اصلی رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هر کشور با چالش‌های مهمی در زمینه های تخریب محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و حاشیه نشینی روبرو هستند. بیشتر این کلان‌شهرها شاهد پدیده سکونتگاه‌های غیررسمی هستند که معلول فقر در هر أکثر
        نواحی شهری به عنوان مراکز اصلی رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هر کشور با چالش‌های مهمی در زمینه های تخریب محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و حاشیه نشینی روبرو هستند. بیشتر این کلان‌شهرها شاهد پدیده سکونتگاه‌های غیررسمی هستند که معلول فقر در هر کشور می‌باشد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پایداری اجتماعی سکونتگاه‌ غیررسمی حصار امام خمینی شهر همدان، با توجه به ادراک ساکنان آن ها، انجام پذیرفته است. روشمطالعه، توصیفیتحلیلی می باشد. و با مشاهدهومطالعهاسنادی در باب موضوع مورد پژوهش، از ابزار اندازه گیری پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات تعداد 384 نفر به صورت تصادفی،و همچنین از مدل‌های معادلات ساختاری برای ارزیابی روابط میان متغیرها و تحلیل پرسش نامه‌ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می‌دهند مؤلفه "آموزش"، "بهداشت" و"کیفیت زندگی"دارای میزان پایداری اجتماعی بیشتری از نظر ساکنان هستند. همچنین حذف مؤلفه مشارکت، نشان می‌دهد که محدوده مورد بررسی نیازمند اقدامات مختلف در جهت توانمندسازی شهروندان به منظور استفاده از ظرفیت‌های موجود در محدوده در جهت ارتقا وضعیت این سکونتگاه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - شهر خلاق و نقش آن در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر همدان)
        میترا رفاهی دهر مجید شمس
        مقدمه: با توجه به موضوع مورد پژوهش که شهر خلاق و نقش آن در توسعه گردشگری شهر همدان است، هدف این پژوهش، بررسی شاخص های شهر خلاق در وضعیت کنونی گردشگری و آینده گردشگری در شهر همدان می باشد.هدف: هدف این پژوهش، بررسی شاخص های شهر خلاق در وضعیت کنونی گردشگری و آینده گردشگری أکثر
        مقدمه: با توجه به موضوع مورد پژوهش که شهر خلاق و نقش آن در توسعه گردشگری شهر همدان است، هدف این پژوهش، بررسی شاخص های شهر خلاق در وضعیت کنونی گردشگری و آینده گردشگری در شهر همدان می باشد.هدف: هدف این پژوهش، بررسی شاخص های شهر خلاق در وضعیت کنونی گردشگری و آینده گردشگری در شهر همدان می باشد.روش‌شناسی پژوهش: در این پژوهش ابتدا مهم ترین شاخص های موثر در ایجاد شهر خلاق به منظور جذب گردشگر از طریق مطالعه سوابق در این زمینه، نمونه های اجرا شده، نیازها و ترجیحات گروه استفاده کننده تعیین شده و سپس مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرند و بهترین ایده های قابل تعمیم در شرایط تحقیق تعیین می شوند. نوع پژوهش با توجه به ماهیت کاربردی و براساس روش تحلیلی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان شهری و متخصصین گردشگری شهر همدان، گردشگران و مردم شهر همدان تشکیل داده اند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: این پژوهش بر روی شهر همدان و شاخص های خلاق آن در زمان حال صورت گرفته است.یافته‌ها: یافته های تحقیق نشان می دهد همدان با توجه به شاخص های یونسکو و سازمانهای بین المللی و تحلیل دیدگاه های متخصصان می تواند به عنوان یک مقصد گردشگری خلاق مطرح گردد. با بررسی تواناییها و محدودیتهای کشور در حوزه ی گردشگری و با توجه به روند تکامل گردشگری و بخش هایی از گردشگران بین المللی که از لحاظ فرهنگی و اقتصادی برای ما مطلوب و سودآور محسوب می شوند، در حال حاضر می توان، گردشگری فرهنگی خلاق را مطلوبترین نوع گردشگری و گردشگران خلاق را بازار هدف مناسبی برای کشور به شمارآورد.نتایج: نتایج نشان داد شاخص های مشارکت بانوان در فعالیت های اجتماعی بافت تاریخی شهر همدان، اهمیت مراکز خدماتی دانـش بنیـان، حوادث، رویدادها، وقایع تاریخی شهرهمدان، لزوم استفاده از فناوری های نـوین و دانش بنیان و حمایت از کارآفرینان شهری و مشارکت مردم در فعالیت های اجتماعی از مهم ترین شاخص ها در تحقق پذیری رویکرد شهر خلاق در بافـت تـاریخی شهر همدان می باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تحلیل محدودیت های حکمروایی مطلوب شهری و ارائه راهبردهای کاربردی(مطالعه موردی:شهر همدان)
        صادق حسنی پروانه زیویار محسن رنجبر
        مقدمه: همدان به عنوان یکی از کلان شهرهای جدید کشور، با چالش‌های گسترده‌ای در فرآیند مدیریت شهری مواجه است. سوء مدیریت در ارائه خدمات در بین مناطق شهری، عدم عدالت فضایی، ناهمگونی‌های کالبدی-فضایی، عدم شفافیت در ارائه طرح‌ها و برنامه‌ها و افزایش مشکلات شهروندی در ارتباط ب أکثر
        مقدمه: همدان به عنوان یکی از کلان شهرهای جدید کشور، با چالش‌های گسترده‌ای در فرآیند مدیریت شهری مواجه است. سوء مدیریت در ارائه خدمات در بین مناطق شهری، عدم عدالت فضایی، ناهمگونی‌های کالبدی-فضایی، عدم شفافیت در ارائه طرح‌ها و برنامه‌ها و افزایش مشکلات شهروندی در ارتباط با این حوزه سبب افزایش مشکلات شهر همدان شده است.هدف پژوهش: به طوری که ادامه روند حاضر می‌تواند شهر را در سطوح مختلفی نیز با بحران‌هایی جدی مواجه کند که در این زمینه پرداختن به مساله چالش ها و محدودیت های حکمروایی شهری امری ضروری به نظر می رسدروش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی و توسعه ای ، تبیین چالش ها و محدودیت های حکمروایی مطلوب شهری قرار می دهد و به ارائه راهبردهای کاربردی می پردازد.جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان خبره و عالی مجموعه مدیریت شهر همدان تشکیل می دهند که حجم نمونه آن ها تعداد 35 نفر تخمین زده شد.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر همدان می باشد.یافته ها و بحث : تحلیل یافته های پژوهش بر اساس مدل های آزمون میانگین در نرم افزار spss و مدل ارائه استراتژی swot مورد پردازش قرار گرفت.نتایج : نتایج نشان داد مهمترین چالش های حکمروایی مطلوب شهری شهر همدان شامل عوامل مشارکتی ، اثربخشی و کارایی و عوامل فسادزا می باشد که راهبرد so به عنوان مهمترین راهبرد حکمروایی مطلوب شهری شهر همدان به دست آمد. مهمترین فرصت‌های شهر همدان در راستای استفاده از راهبردهای مطلوب حاکمیت شهری شامل عواملی نظیر تغییر رویکرد شهرداری از یک نهاد خدماتی به یک نهاد اجتماعی، ایجاد و ارتقاء فناوری نوین در شهرداری مناطق مختلف شهر همدان و اهمیت و توجه به همدان به عنوان یک شهر بزرگ با پیشینه تاریخی و گردشگری، و برگزاری دوره‌های آموزشی در راستای تکریم ارباب رجوع در منطقه می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - Factor Affecting the Sustainable Management of Agricultural Water
        Masoud Samian Karim Naderi Mahdei Heshmatollah Saadi Hamid Balali Reza Movahedi
        The main purpose of the study was to investigate the factors affecting the sustainable management of agricultural water in Hamedan. The study population included all wheat farmers possessing irrigated farms in Hamedan city (N=1800). Of these farmers a sample of 317 peop أکثر
        The main purpose of the study was to investigate the factors affecting the sustainable management of agricultural water in Hamedan. The study population included all wheat farmers possessing irrigated farms in Hamedan city (N=1800). Of these farmers a sample of 317 people has been selected by using randomized multi-stage sampling method. The data were collected through a questionnaire's tool with help of the interview technique. Accuracy of the questions in the questionnaire was face validated by a panel of specialists. To test the reliability of the questionnaires, the questionnaires were first given to 30 farmers and Cronbach's Alpha was calculated (Alpha=0.92) then the questionnaire was finalized. Data analyzing methods such as Multiple Regression and the coefficient of variation (CV= standard deviation /mean) were used in this study. To determine the level of sustainability of the farms Bossel (1999) method proposed for classification and grading the fields was used. The results showed that variables agronomic factors, policy factors and institutional factors were able to explain 34 percent of the dependent variable's changes (sustainable management of agricultural water). According to the results, 95.3 percent of the farmers were categorized into unsustainable group, 4.1 percent into semi-sustainable and only 0.6 percent in sustainable group. تفاصيل المقالة