• فهرس المقالات گیلکی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - دانش بومی مرتبط با اصطلاحات گیلکی گیاهان و درختان خودرو در دهستان بی بالان
        قاسم حبیبی بی بالانی فاطمه موسی زاده صیاد محله
        دانش بومی شامل یافته‌ها و تجربیات گروه‌های مختلف مردم که در یک منطقه مشخص زندگی می‌کنند از پیرامون و چگونگی استفاده از اجزای مختلف طبیعت برای رفع مشکلات و موانع موجود در مسیر زندگی در دوران‌های مختلف می‌باشد. روستائیان از زمان‌های طولانی در کاربری گیاهان و درختان در زند أکثر
        دانش بومی شامل یافته‌ها و تجربیات گروه‌های مختلف مردم که در یک منطقه مشخص زندگی می‌کنند از پیرامون و چگونگی استفاده از اجزای مختلف طبیعت برای رفع مشکلات و موانع موجود در مسیر زندگی در دوران‌های مختلف می‌باشد. روستائیان از زمان‌های طولانی در کاربری گیاهان و درختان در زندگی روزانه دارای پتانسیل فرهنگی و اجرایی فراوان می‌باشند که بر اساس نوع نیاز اقدام به نامگذاری از بخش‌های مختلف گیاهان و درختان نموده‌‌اند. در این راستا از آنجایی که دهستان بی بالان به عنوان یکی از روستاهایی که در نزدیکی جنگل در شرق استان گیلان، در تقسیم بندی اجزای گیاهی و درختی در دسته بندی‌های ویژه ای برای جدا کردن کاربری‌های آنها دارای اصطلاحات ویژه ای می‌باشند که مورد قبول تمامی گویشوران در این منطقه می‌باشد. گردآوری اطلاعات در این تحقیق از طریق مصاحبه و مشاهده از طریق پیمایشی صورت گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که ساکنان این منطقه دارای تقسیمات و دسته بندی‌های خاصی برای گیاهان و درختان خودرو منطقه دارا می‌باشند. این اسامی و دسته بندی‌ها برای تمامی گویش وران این منطقه مورد پذیرش و قابل استفاده می‌باشد و منتقل کننده مفهوم خاصی برای هر اسم و یا واژه مورد استفاده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - دانش بومی مرتبط با واژه‌های گیلکی جانوران اهلی و وحشی در دهستان بی بالان، بخش کلاچای، گیلان
        قاسم حبیبی بی بالانی فاطمه موسی زاده صیاد محله
        دانش بومی بخشی از اطلاعات غیرمکتوب میان اقوام مختلف است که به‌صورت سنتی در یک منطقه مورد استفاده قرار می‌گیرد. بخشی از این دانش مربوط به استفاده‌های مختلف اقوام از محیط‌زیست پیرامون سکونتگاه‌‌ها می‌باشد. جانوران اهلی و وحشی بخش قابل توجه‌‌ای از این محیط‌زیست پیرامون می‌ أکثر
        دانش بومی بخشی از اطلاعات غیرمکتوب میان اقوام مختلف است که به‌صورت سنتی در یک منطقه مورد استفاده قرار می‌گیرد. بخشی از این دانش مربوط به استفاده‌های مختلف اقوام از محیط‌زیست پیرامون سکونتگاه‌‌ها می‌باشد. جانوران اهلی و وحشی بخش قابل توجه‌‌ای از این محیط‌زیست پیرامون می‌باشند. از آنجایی که منطقه مورد مطالعه محیط روستایی است و در حاشیه جنگل قرار دارد. و همچنین کشاورزی عمده فعالیت ساکنان این منطقه می‌باشد، برای جانوران اهلی و وحشی واژه‌های گیلکی متنوع و پر کاربردی در منطقه وجود دارد. در مجموع، در این تحقیق سیصد و هشتاد و هفت واژگان تخصصی مرتبط با جانوران اهلی و وحشی و شکار گردآوری شده است. با ثبت این واژگان تخصصی می‌توان مانع از به فراموشی سپردن آنها توسط نسل کنونی که چندان علاقه‌ای به گویش به لهجه گیلکی به عنوان زبان مادری ندارند، شد و حتی امیدوار بود تا مورد استفاده نسل‌های آینده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - درونمایۀ عشق در ترانه‌های گیلکی
        شهره شیرین کام
        پژوهش در ترانه‌ها به علت خاستگاه ملی و مردمی آن شیوه‌ای کارآمد برای فهم جزئیات فرهنگ توده به شمار می‌آید. این مقاله برآن است تا با بررسی ترانه های عاشقانه گیلکی به تحلیل محتوایی آن پرداخته و با کشف و آشکار سازی لایه های نهفته در آن ها، به افکار و اندیشه ها، اعتقادات و ا أکثر
        پژوهش در ترانه‌ها به علت خاستگاه ملی و مردمی آن شیوه‌ای کارآمد برای فهم جزئیات فرهنگ توده به شمار می‌آید. این مقاله برآن است تا با بررسی ترانه های عاشقانه گیلکی به تحلیل محتوایی آن پرداخته و با کشف و آشکار سازی لایه های نهفته در آن ها، به افکار و اندیشه ها، اعتقادات و ارزش های اخلاقی این مردم پی ببرد. ترانه ها را به واحد های تحلیلی تقسیم کرده، سپس از طریق تعبیر و تعمیم بخش های مرتبط متن، به نتیجه گیری پرداختیم. یافته ها نشان می دهد که دوری از خشونت، حرمت و حیا، احترام به زنان، پای بندی به سنت و اخلاق در قالب سادگی بیان و تصاویر بومی، کاربرد تشبیهات ادبی ساده و به دور از انعقاد از مهم ترین خصوصیات ترانه های عاشقانه گیلکی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی ساخت فعل ماضی در گویش گیلکی شرق گیلان(شهرستان‌های لاهیجان و سیاهکل)
        شکرالله پورالخاص سیما رضایی پیام فروغی راد
        فعل، مرکز ثقل جمله است و از این جهت که در مبحث صرف به شکل مستقل می توان به فعل پرداخت، در صرف، بیش از مبحث نحو مورد تأکید است. در این پژوهش، به بررسی ساخت فعل ماضی در گویش گیکلی شرق گیلان (با محوریّت شهرستان های لاهیجان و سیاهکل) پرداخته می شود و تلفّظ و شیوۀ گویش گو أکثر
        فعل، مرکز ثقل جمله است و از این جهت که در مبحث صرف به شکل مستقل می توان به فعل پرداخت، در صرف، بیش از مبحث نحو مورد تأکید است. در این پژوهش، به بررسی ساخت فعل ماضی در گویش گیکلی شرق گیلان (با محوریّت شهرستان های لاهیجان و سیاهکل) پرداخته می شود و تلفّظ و شیوۀ گویش گویشوران این منطقه مورد توجّه است. هدف از انجام این پژوهش، شناخت و توصیف دقیق ساختار فعل ماضی در گویش گیلکی شرق گیلان است؛ لذا تلاش بر این است که در خصوص مباحثی از قبیل ساخت و کارکرد فعل ماضی، شناسه های فعلی، نشانه های نفی، نهی و استمرار در گویش گیلکی شرق گیلان (شهرستان های لاهیجان و سیاهکل) توصیفی دقیق و علمی ارائه شود. به همین منظور، برای ارائۀ مثال، از افعال ساده، پرکاربرد و نزدیک به زبان فارسی استفاده شده است. باید گفت میان گویش گیلکی شرق گیلان (لاهیجان و سیاهکل) و زبان فارسی تفاوت‌هایی از لحاظ وجه و نمود وجود دارد و تفاوت های آوایی و ساختاری و واژگانی بسیاری دیده می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تحلیل ‌ساختاری و معنایی نام‌آواهای زبان گیلکی در مقایسه با زبان فارسی
        زهرا اعتباری
        نام‌آواها نام‌هایی هستند که بر صدای حیوانات، پرندگان، انسان‌ها و طبیعت دلالت می‌کنند. گفته می‌شود که آواهای این واژه‌ها برابر با صدایی است که برای نام‌گذاری آن‌ به کار رفته‌اند و در واقع ارتباط میان لفظ و معنا در این واژه‌ها طبیعی است. با این حال، میان نام‌آواهای زبان‌ه أکثر
        نام‌آواها نام‌هایی هستند که بر صدای حیوانات، پرندگان، انسان‌ها و طبیعت دلالت می‌کنند. گفته می‌شود که آواهای این واژه‌ها برابر با صدایی است که برای نام‌گذاری آن‌ به کار رفته‌اند و در واقع ارتباط میان لفظ و معنا در این واژه‌ها طبیعی است. با این حال، میان نام‌آواهای زبان‌های مختلف تفاوت‌هایی دیده می‌شود که گاهی ناشی از تفاوت در نظام زبانی و گاه برگرفته از تفاوت‌های فرهنگی آن‌ها است. در این پژوهش به بررسی نام‌آواهای زبان گیلکی، گویش رشتی، پرداخته‌ایم؛ به طوری که 138 نام‌آوا از دو کتاب واژه‌نامۀ زبانِ گیلکی و مصاحبه با دو گویشور، یک زن و یک مرد حدودِ60 ساله، استخراج شده است و دلالتِ معنایی آن‌ها همراه با معادلِ فارسی، به تفکیک در چهار جدول آورده شده است. پس از بررسی ساختاری، نام‌آواهای گیلکی در سه دستۀ اصلیِ ساده، دوگان‌سازی کامل، دوگان‌سازی ناقص و نیز دو دستۀ فرعی دوبار‌ دوگان‌سازی کامل و دوگان‌سازی گسسته، دسته‌بندی شده‌اند. در نهایت، در مقایسه‌ای ساختاری و معنایی با فارسی، مشخص شده است که از منظرِ ساختاری، میان نام‌آواهای این دو زبان شباهت بسیاری وجود دارد اما از منظر معنایی و کاربردی تفاوت‌هایی دیده می‌شود که در بیشتر موارد، برگرفته از تفاوت‌های فرهنگی و جغرافیایی دو زبان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ملاحظاتی در اشتراکات میان گویش‌های گیلکی و بختیاری
        محبوبه مسلمی زاده
        هدف مقاله، مقایسۀ دو گویش گیلگی و بختیاری و ارائۀ شواهدی از همسانی‌ها و اشتراکات این دو گویش برای اثبات ارتباط تنگاتنگ فرهنگی میان اقوام ایرانی است. با عنایت به تحوّلات بسیاری که در طول تاریخ، عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی را متأثّر نموده و به تبع أکثر
        هدف مقاله، مقایسۀ دو گویش گیلگی و بختیاری و ارائۀ شواهدی از همسانی‌ها و اشتراکات این دو گویش برای اثبات ارتباط تنگاتنگ فرهنگی میان اقوام ایرانی است. با عنایت به تحوّلات بسیاری که در طول تاریخ، عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی را متأثّر نموده و به تبع آن در لایه‌های نخستین، زبان و گویش‌ها را نیز متحوّل کرده و گاهی برخی از آن‌ها را به ورطۀ خاموشی و فراموشی کشیده، تحقیقات بنیادین در زبان‌ها و گویش‌های ایرانی ضرورت می‌یابد. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی که برای جمع‌آوری گویش‌ها تنظیم شده، و تکمیل آن توسّط تعدادی از گویشوران گیلکی و بختیاری، جزئیات پرسشنامه‌ها به روشی تحلیلی و مقایسه‌ای بررسی شده نتیجتاً جهت اثبات ادّعا شماری از اشتراکات زبانی و آوایی و معنایی در این دو گویش ریشه یابی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی رده شناختی زبان گیلکی بیه‌پسی براساس مؤلفه های بیست و چهارگانۀ درایر
        تینا چهارسوقی امین
        رده شناسی شاخه ای از زبان شناسی است که به مطالعۀ شباهت های ساختاری بین زبان های مختلف بدون درنظر گرفتن پیشینۀ آنها می پردازد. تاکید مطالعات رده شناختی بر همگانی های زبانی می باشد. مؤلفه های بیست وچهارگانه درایر یکی از همگانی های اساسی در مطالعۀ ترتیب واژه است. در پژوهش أکثر
        رده شناسی شاخه ای از زبان شناسی است که به مطالعۀ شباهت های ساختاری بین زبان های مختلف بدون درنظر گرفتن پیشینۀ آنها می پردازد. تاکید مطالعات رده شناختی بر همگانی های زبانی می باشد. مؤلفه های بیست وچهارگانه درایر یکی از همگانی های اساسی در مطالعۀ ترتیب واژه است. در پژوهش پیش رو با تاکید بر این مسأله که رده ها هرگز قطعی نخواهند بود، به مشخص کردن ردۀ زبان گیلکی بیه پسی و مقایسۀ آن با زبان فارسی پرداخته ایم. براساس این تحقیق می توان گفت زبان گیلکی دارای شانزده مؤلفه از زبان های فعل پایانی قوی (فعل پس از مفعول) و شانزده مؤلفه از زبان های فعل میانی قوی (فعل پیش از مفعول) می باشد. شاید بتوان گیلگی بیه پسی را به گروه زبان های فعل پایانی قوی نسبت داد که به علت ترتیب آزاد واژه در برخی از مؤلفه ها در حال گذار و تغییر به سوی گروه فعل میانی قوی است. می توان انتظار داشت زبان گیلکی نیز به مانند زبان فارسی به علل مختلف در این مرحلۀ گذار قرار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تحلیل روابط معنایی- واژگانی واژه‌های گیلکی درافسانه‌های عامیانۀ گیلان (بر اساس نظریۀ لاینز)
        پریسا فرّخ فاطمه اختران فر
        شناخت روابط مفهومی برای درک و انتقال معنا ضروری است، زیرا هنگام بررسی گونه‌های مختلف معنا، دریافت‌ها از سطح ساخت زبانی فراتر رفته، معنای دقیق واژه در حوزۀ بافتی و خارج از بافت تعیین می‌شود. پژوهش حاضر به تحلیل روابط مفهومی میان واژه‌های گیلکی و تعیین بسامد هر یک از آن‌ه أکثر
        شناخت روابط مفهومی برای درک و انتقال معنا ضروری است، زیرا هنگام بررسی گونه‌های مختلف معنا، دریافت‌ها از سطح ساخت زبانی فراتر رفته، معنای دقیق واژه در حوزۀ بافتی و خارج از بافت تعیین می‌شود. پژوهش حاضر به تحلیل روابط مفهومی میان واژه‌های گیلکی و تعیین بسامد هر یک از آن‌ها در افسانه‌های عامیانۀ گیلان می‌پردازد تا چگونگی روابط معنایی حاکم میان واژه‌ها را نشان دهد. بدین منظور، واژه‌های گیلکی موجود در شصت و دو افسانه از کتاب افسانه‌های گیلان بررسی و تحلیل شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و در آن، روابط مفهومی شمول ‌معنایی، هم‌معنایی، چندمعنایی، هم‌آوا-هم‌نویسی، عضوواژگی، جزء‌واژگی، واحدواژگی و تکرار تحلیل شده و بسامد هر یک محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که از میان انواع روابط واژگانی، رخداد رابطۀ واژگانی شمول معنایی با %84 ، بیشترین بسامد را دارد. پس از رابطۀ واژگانی شمول معنایی، بسامد وقوع هر یک از روابط مفهومی بدین ترتیب به دست آمده است: جز‌ء‌واژگی %6، واحدواژگی %3، هم‌معنایی %2، هم‌آوا-هم‌نویسی %2، عضوواژگی %1، چندمعنایی %1، و تکرار %1. بین واژه‌های گیلکی موجود در این افسانه‌ها، روابط معنایی-واژگانی تقابل معنایی، تباین معنایی و باهم‌آیی مشاهده نشده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تاملی در زندگی و دیوان اشعار پیرشرفشاه دولایی
        یوسف اسماعیل زاده
        از پیشینه ی آثار مکتوب به گویش گیلکی، چندان اتلاع دقیقی در دست نیست. بیشتر آثار گیلکی از دوره ی مشروته به بدد نوشته شده است. گویا دانشمندان زیادی در قرون سوم و چهارم هجری به زبان های گیلکی و تبری بر قرآن تفاسیری نوشته اند. در عهد دیالمه نیز ن ر دیلمی متداوی بود و قدیمی أکثر
        از پیشینه ی آثار مکتوب به گویش گیلکی، چندان اتلاع دقیقی در دست نیست. بیشتر آثار گیلکی از دوره ی مشروته به بدد نوشته شده است. گویا دانشمندان زیادی در قرون سوم و چهارم هجری به زبان های گیلکی و تبری بر قرآن تفاسیری نوشته اند. در عهد دیالمه نیز ن ر دیلمی متداوی بود و قدیمی ترین شاعران گیلکی زبان در عهد آی بویه بوده اند. پیر شرفشاه دولائی، قاسم انوار، قدیمی ترین شاعرانی هستند که به گویش گیلکی شدر سروده اند. پیر شرفشاه دولائی از شاعران قرن هشتم هجری است که در گیلان می زیست. وی دیوانی دارد شامل 821 دوبیتی که تمام آن را به گویش گیلکی سروده است. در باب زندگی و احوای او مطالب مستندی وجود ندارد و زندگی او با افسانه ها آمیخته شده است. دیوان او تا کنون سه بار تصحیح و منتشر شده است. اشدار او آمیخته با مفاهیم و الفاظ عارفانه است که البته می توان مفهوم عاشقانه نیز بر آن حمل کرد. ماجرای عشق پیر شرفشاه به خوری سو، خواهر امیره ساسان گسکری در بین مردم شهرت فراوانی دارد. در این مقاله نخست مدرفی مختصری از پیشینه ی ادبیات گیلکی ارائه گردیده و سپس به بررسی احوای شاعر پرداخته شده است. در بخش دیگر این نوشتار، مفاهیم و مضامین اصلی و اندیشه های شاعر در دیوان او در 29 محور ارائه شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - Adposition and Its Correlation with Verb/Object Order in Taleshi, Gilaki, and Tati Based on Dryer’s Typological Approach
        Farinaz Nasiri Ziba Neda Hedayat Nasim Golaghaei Andisheh Saniei
        This paper is a descriptive-analytic study on the adpositional system in a number of northwestern Iranian languages, namely Taleshi, Gilaki, and Tati, based on Dryer’s typological approach. To this end, the correlation of verb/object order was examined with the ad أکثر
        This paper is a descriptive-analytic study on the adpositional system in a number of northwestern Iranian languages, namely Taleshi, Gilaki, and Tati, based on Dryer’s typological approach. To this end, the correlation of verb/object order was examined with the adpositional phrase and the results were compared based on the aforesaid approach. The research question investigated the correlation between adposition and verb/object order in each of these three varieties. First, the data collection was carried out through a semi-structured interview that was devised based on a questionnaire including a compilation of 66 Persian sentences that were translated into Taleshi, Gilaki, and Tati during interviews with 10 elderly illiterate and semi-literate speakers, respectively, from Hashtpar, Bandar Anzali, and Rostamabad of the Province of Gilan for each variety. Then, the transcriptions were examined in terms of diversity in adpositions, including two categories of preposition and postposition. The findings of the study indicated a strong correlation between the order of verbs and objects with postpositions. More specifically, in most samples in all the varieties, objects precede verbs and postpositions are predominantly employed. تفاصيل المقالة